ar
Feedback
Khabgard | خوابگرد

Khabgard | خوابگرد

الذهاب إلى القناة على Telegram

برای بازنشرِ مطالبِ سایتِ خوابگرد و مطالبِ دندان‌گیرِ دیگر جاها | رضا شکراللهی https://twitter.com/khabgard سایت: http://khabgard.com ایمیل: info@khabgard.com ‌‌‌

إظهار المزيد
2025 عام في الأرقامsnowflakes fon
card fon
17 354
المشتركون
-224 ساعات
+17 أيام
-11230 أيام
أرشيف المشاركات
پادکست به جوایز گلدن گلوب اضافه می‌شود در آمریکا پادکست دیگر یک رسانه‌ی حاشیه‌ای نیست؛ به بخش اصلی مصرف رسانه‌ای نسل جوان تبدیل شده است. جوانان امروز بیشتر از تلویزیون سنتی به پادکست گوش می‌دهند و بسیاری از آن‌ها حتا ترجیح می‌دهند با مجری محبوب پادکست‌شان دیدار کنند تا با یک ستاره‌ی سینما یا تلویزیون. حدود ۴۰ درصد آمریکایی‌ها شنونده‌ی پادکست‌اند و نیمی از آن‌ها پادکست‌ها را صادق‌تر از رسانه‌های خبری سنتی می‌دانند. این تغییر ذائقه از چشم هالیوود پنهان نمانده است. گلدن گلوب اعلام کرده که از سال ۲۰۲۶ برای نخستین بار بخشی ویژه برای «بهترین پادکست سال» ایجاد می‌کند؛ تصمیمی نمادین که نشان می‌دهد پادکست‌ها حالا در کنار سینما و تلویزیون به رسمیت شناخته می‌شوند. انتخاب برنده البته ساده نخواهد بود: بیش از ۴.۵ میلیون پادکست در جهان وجود دارد و فهرست نامزدها با کمک داده‌های تحلیلی و بر اساس میزان مخاطب و نفوذ رسانه‌ای محدود می‌شود. در میان نام‌ها، از پادکست‌های خبری و جنایی تا برنامه‌های بحث‌برانگیز و سرگرم‌کننده دیده می‌شود. رشد پادکست فقط به صدا محدود نمانده است. بسیاری از پادکست‌های موفق به سریال‌های تلویزیونی تبدیل شده‌اند و هم‌زمان، سریال‌های پرطرفدار پادکست‌های همراه تولید می‌کنند. از سوی دیگر، خود پادکست‌ها هرچه بیشتر به سمت ویدئو می‌روند؛ مجری‌ها نسخه‌ی تصویری برنامه‌هایشان را منتشر می‌کنند و تماشای ویدئو در پلتفرم‌های پادکستی جهش چشمگیری داشته است. یوتیوب حالا به محبوب‌ترین بستر پادکست تبدیل شده و ماهانه صدها میلیون نفر پادکست‌ها را در قالب ویدئو تماشا می‌کنند. البته این تغییر بدون نگرانی هم نیست. برخی طرفداران پادکست می‌ترسند این رسانه هم به «تلویزیون ارزان» تبدیل شود. با این حال، واقعیت این است که مرز میان صدا و تصویر در حال محو شدن است. تصمیم گلدن گلوب برای افزودن پادکست به جوایزش، بیش از هر چیز نشانه‌ای از همین دگرگونی عمیق در آینده رسانه‌هاست. @KhabGard منبع: گزارش اکونومیست
إظهار الكل...
👍 18
فیلم مستند «ترانه» ترانه علیدوستی برای اولین بار در مستندی به نام «ترانه»، ساخته‌ی پگاه آهنگرانی، تصمیم خود برای پیوستن به جنبش #زن_زندگی_آزادی را روایت کرده است؛ روز بازداشت در خانه مقابل دختر کوچکش، سرود خواندن زندانیان برای او در انفرادی و از بین رفتن پوستش بر اثر یک بیماری نادر خودایمنی که باعث شد یک سال از دیده‌ها پنهان بماند. ترانه علیدوستی، در این فیلم، صمیمی و بی‌تعارف در خانه‌اش مقابل دوربین می‌نشیند و به صراحت می‌گوید که دیگر در هیچ شرایطی باحجاب بازی نخواهد کرد و از کنار گذاشتن بازیگری به این دلیل هیچ احساس بدی ندارد. @KhabGard فیلم «ترانه» ساخته‌ی پگاه آهنگرانی را از تلویزیون فارسی بی‌بی‌سی یا همین پایین تماشا کنید: https://youtu.be/y29zUXSU-IQ
إظهار الكل...
👍 121👎 1
کریس ریا هم رفت، در ٧۴سالگی، ولی صدای خش‌دار و کم‌نظیرش جاودانه شد. گرمای صدایش و ناله‌ی صادقانه‌ی گیتار اسلایدش، سال‌ها همدم لحظه‌های تنهایی و جاده‌های بی‌پایان بود. موسیقی‌اش سرشار از صمیمیت و احساس است و روایت‌گر تجربه‌های ساده اما عمیق انسانی. انگار می‌خواست نشان بدهد که تأثیرگذاری الزاماً در فریاد نیست، گاهی در نجوا است. با پنجاه سال فعالیت حرفه‌ای و فروش میلیونی آلبو‌هایش جایگاهی ویژه در موسیقی راک و بلوز اروپایی داشت، اما هرگز اسیر مدهای زودگذر نشد؛ مسیر خودش را رفت و با پافشاری بر هویت هنری‌اش، اعتماد و عشق مخاطبان خاص خودش را به دست آورد؛ آن‌هایی که آثارش را فقط نمی‌شنیدند، زندگی می‌کردند. در میان بهترین ترانه‌هایش، من این‌ها را همیشه بیشتر دوست داشته‌ام و دارم: جاده‌ی جهنم (Road to Hell) تصویری تیره و تأمل‌برانگیز از دنیای مدرن ترسیم می‌کند. جوزفین (Josephine) یکی از عاشقانه‌ترین قطعات او است که سادگی و احساس را به‌زیبایی در هم می‌آمیزد. در جست‌جوی تابستان (Looking for the Summer) سرشار از حس گذر زمان و دلتنگی برای روزهای روشن ازدست‌رفته است. کافه‌ی آبی (Blue Café) که با حال‌وهوای شبانه و اندوهِ پشت آن، انگار عصاره‌ای از جهان درونی کریس ریا را بازتاب می‌دهد؛ همان که قرار است در حافظه‌ی موسیقی جهان برای همیشه زنده بماند. و سرانجام، آخرین قطار (Last Train) که با صدای سوت قطار هم آغاز می‌شود و انگار استعاره‌ای تلخ و انسانی است از آخرین فرصت، رفتن و وداعی ناگزیر... @KhabGard آخرین قطار👇 t.me/navaagard/137
إظهار الكل...
👍 35
01:29
Video unavailableShow in Telegram
خواننده‌اش رسول حاج‌امینی است؛ هم نابینا است و هم اختلال اوتیستیک دارد. آواز و خوانندگی آموخته و خواهرش این یلدایانه را برای حمایت از او در یک خانه‌ی سنتی در نجف‌آباد برگزار کرده است. @KhabGard
إظهار الكل...
IMG_3425.MP47.80 MB
👍 108🤔 1
پرستو فروهر: پاییز امسال نیز، به رسم هرساله، برای برگزاری آیینِ دادخواهانه در بیست ‌و هفتمین سالگردِ قتلِ سیاسی-حکومتیِ مادر و پدرم، پروانه و داریوش فروهر، به ایران رفتم. وقایعی که در تابستان رخ داده بود، سایه‌ی سنگین خود را بر این سفر نیز می‌انداخت: حمله‌ی نظامی به ایران؛ سیاست‌های فاجعه‌بارِ نظامِ حکومتی که سبب‌سازِ حمله شده بود و هنوز هم دست‌بردارِ آن نبود؛ اختلاف‌های عمیق میان مخالفان حکومت، که با جنگ به نقطه‌ی عطفی آشکار رسید و کشمکش‌های خصمانه‌ای در پی داشت؛ و نیز احتمالِ دوباره‌ی جنگ که سایه‌ی شومش بر سر ایران افتاده بود، انگار بمبی عمل‌نکرده باشد. هنوز هم هست. @KhabGard متن کامل👇 https://aasoo.org/fa/articles/5240
إظهار الكل...
👍 44👎 29
متن کامل سخنرانی پرستو فروهر در بیست‌وهفتمین سالگرد قتل‌های زنجیره‌ای حکومت در پاییز ٧٧ . پاره‌ای متن: امروز از یک سو همچنان با ساختار قدرتی روبه‌رو هستیم که برای تحکیم خویش از هیچ ظلم و دغلی فرو نمی‌گذارد و از سوی دیگر با موج فزاینده‌ای از تخطئه و تخریب و تندخویی از سوی بخش‌هایی از نیروهای مخالف با این ساختار قدرت. و هر دو این جبهه‌ها در آزادی‌ستیزی، انحصارطلبی و نفی تکثر، تحریف و ساده‌سازی واقعیت و تاریخ، بی‌حرمتی به هر باور و هویت و تاریخی که مخالف خود تعریف می‌کنند، در مصادره‌ی به مطلوب مفاهیم و نمادها شبیه هم هستند. یکی قدرت دارد و سال هاست کشته و نابود کرده و هزاران هزار چوبه‌ی دار به پا کرده و می‌کند، دیگری در سودای پس گرفتن قدرت، به صداهایی میدان می‌دهد که نویدشان برپایی چوبه‌های دار است. @KhabGard 👇
إظهار الكل...
👍 63👎 49🤔 1
📝📝📝ایران پس از ۱۲ روز ✍🏻 سیدمصطفی تاجزاده ✅بن‌بست ولایت فقیه شکست همه‌جانبه‌ی نظام ولایت فقیه، ایران را آبستن تحولاتی گسترده، ژرف و اجتناب‌ناپذیر کرده است. همه منتظر تحول‌اند، اما کسی نمی‌داند تغییرات مزبور کی و چگونه رخ خواهد داد، چه روندی را طی می‌کند و فرجام آن چیست. آیا به دمکراسی گذر خواهیم کرد یا شاهد بی‌دولتی، هرج‌ومرج و سپس استبداد جدیدی خواهیم بود؟ درهرحال مسالمت‌آمیز بودنِ تحولات بستگی تام به عملکرد ذینفعان و صاحبان نقش از حاکمیت و مخالفانش تا عموم شهروندان دارد. به نظر من رهبر نمی‌تواند مانع وقوع تغییرات شود، ولی می‌تواند آن‌را بسیار پرهزینه کند و آینده‌ای تیره‌وتار و آکنده از خشونت را برای ملت رقم بزند. به بیان واضح، همراهی نکردن آقای خامنه‌ای با تحولات، مردم را از تحقق آن‌ها منصرف نخواهد کرد؛ اما تقابل او با خواسته‌های ملت پیامدهای پیش‌بینی‌ناپذیر و به‌شدت مخاطره‌آمیز دارد، تاآنجاکه ممکن است راهی برای جبران خسارت‌های این لجاجت، دستِ‌کم در کوتاه‌مدت باقی نگذارد. ✅نه می‌تواند، نه می‌گذارد استراتژی غلط رهبر، به‌ویژه در دو دهه گذشته، بیش‌وپیش از هرکس، خود او را سرگردان کرده است. اداره کشور به روش آمرانه و فردی و با سیاست‌هایی که ایران را به این روز اسف‌بار کشانده، ناممکن شده است و میهن را گرفتار تلاطم‌های بنیان‌برافکن می‌کند. تن دادن به تغییرات اساسی و ضروری برای عبور از بحران‌های درهم‌تنیده‌ی کنونی نیز مستلزم ترک تک‌صدایی و بازگشت حاکمیت به مردم است. درحال‌حاضر رهبر نه می‌تواند با روش «النصر بالرعب» حکم براند و با بگیروببند، احکام اعدام و حبس و حصر بیشتر در دل‌ها وحشت بیفکند؛ نه زیر بار تغییرات عمیق و وسیع می‌رود که جلب اعتماد، رضایت و مشارکت ملت منوط به آن است. نه تمهید و اجرای برنامه‌های درازمدت باوجود تحریم‌ها ممکن است، نه چاره‌جویی‌های موقت جوابگوی بحران‌های هم‌افزای کنونی است. نه جنگ جدید می‌تواند گره معضلات را بگشاید، نه صلح جامع و عادلانه با آمریکا در دسترس است. نه می‌تواند هم‌چون گذشته اولویت را به تقویت «محور مقاومت» بدهد، نه مهار گرانی، تورم، رکود و بیکاری بدون لغو تحریم‌ها امکان‌پذیر است. نه قدرت تحمیل حجاب به زنان را دارد، نه ظرفیت تحمل آزادی حجاب آنان را. نه می‌تواند پروژه نظامی‌سازی حکومت و پادگانی‌کردن جامعه را ادامه‌دهد، نه مدیریت میهن را به غیرنظامیان وا می‌گذارد. نه می‌تواند بیش‌ازاین با حربه نظارت استصوابی به حذف منتقدان بپردازد، نه به انتخابات آزاد و عادلانه روی خوش نشان می‌دهد. نه می‌تواند نظرها و مطالبات اکثریت را نادیده بگیرد، نه به استقبال گفت‌وگوی ملی، تفاهم و آشتی ملی می‌رود. نه می‌تواند همچنان از موضع دانای کل و طلبکارانه سخن بگوید، نه با پذیرش چندصدایی قدرت را تسلیم مردم می‌کند. نه جانشینی می‌یابد که بتواند اختیارات عالم و آدم را به او واگذارد، نه تن به اصلاح/تغییر قانون اساسی می‌دهد. نه می‌تواند عصر یخبندان سیاسی را استمرار بخشد، نه کاری برای آب‌کردن یخ‌های بین حاکمیت و ملت می‌کند. نه شجاعت سرکشیدن جام زهر را دارد، نه شهامت استعفادادن را. رهبر که نمی‌تواند با مدیران کارنابلد و بی‌تجربه، آن‌هم در حساس‌ترین و پیچیده‌ترین شرایط، کشتی کشور را از طوفان‌ها به‌سلامت عبور دهد، هنوز تغییرات اساسی را نپذیرفته و حاضر نیست هدایت سکان را به چهره‌های توانا، مجرّب و کارآمد بسپارد، درنتیجه دیریازود کشتی را به صخره خواهد کوبید، یا به گِل خواهد نشاند. این درحالی‌ست‌که کشور راه نجات دارد، اما رهبر تن به آن نمی‌دهد. آنچه ولی‌فقیه می‌خواهد اکثریت ملت نمی‌خواهد و برعکس. بن‌بست همه‌گیر برآمده از این تضاد، سرنوشت‌ساز است. خوشبختانه گذر زمان به زیان نظام ولایت فقیه است‌، اما شوربختانه معلوم نیست که به ساحل نجات برسیم. کوتاه آنکه اسلام حکومتی به‌معنای «اسلام آمرانه و زوری» جاذبه و قدرت بسیج‌کنندگی خود را ازدست داده است. باوجوداین رهبر مصرّ است که آن را زنده نگه دارد و بر آن اساس حکم براند، آن‌هم در شرایطی که جنبش مهسا (ژینا) پلیسی و امنیتی‌کردن کامل فضا را ناممکن کرده است، زیرا عکس‌العمل اعتراضی مردم به‌ویژه جوانان، هم جدی است و هم برای حکومت ویرانگر؛ و رهبر از این حقیقت آگاه است. ✅لکنت زبان رهبر هرکه در چنین بن‌بست و برزخی گرفتار آید، سخن گفتن و اخذ تصمیم‌های راهبردی برایش بسیار دشوار می‌شود، اگر ناممکن نشود. به‌همین‌دلیل رهبر نمی‌تواند بدون لکنت زبان به نقد رژیم پیشین بنشیند، چراکه در بسیاری از عرصه‌ها، اوضاع در زمان شاه اگر بهتر نبود، بدتر هم نبود. او همچنین نمی‌تواند به تبیین شکست‌ها و آسیب‌شناسی نظام حکمرانی بپردازد... 🔗برای خواندن ادامه مطلب، لطفا اینجا را لمس کنید. @MostafaTajzadeh
إظهار الكل...
👍 66👎 16
Repost from RadioFarda
🔸سپینود ناجیان، نویسنده و فیلمنامه‌نویس، درگذشت 🔸سپینود ناجیان، نویسنده و فیلمنامه‌نویس، پس از دو سال تحمل بیماری سرطان، ۲۳ مهرماه در ۵۴ سالگی در تهران درگذشت. 🔸سپینود ناجیان تا پیش از مهاجرت ۱۱ سال پیش از ایران، دو کتاب «سریرا، سیلویا و دیگران»، و «قصه‌هایی که در چمدان جا نشدند» را، در کنار فعالیت گسترده در نشریات ادبی از جمله مجلهٔ تخصصی «داستان» به‌عنوان ویراستار و نویسنده، منتشر کرده بود. 🔸با این حال مجموعه‌داستان «قصه‌هایی که در چمدان جا نشدند» در سال ۱۳۹۴ مدت کوتاهی پس از انتشار ممنوع‌ اعلام و جمع‌آوری و خمیر شد. خود او گفته بود فقط به‌خاطر چند کلمه که باید سانسور می‌شد و نشده بود. 🔸ناجیان، پس از اقامت گزیدن در استانبول، فعالیت‌های ادبی و هنری خود را به‌طور پیوسته ادامه داد و در کنار قصه‌ نوشتن و فیملنامه‌نویسی، دوره‌های داستان‌نویسی نیز برگزار می‌کرد. 🔸موفقیت او در فیلمنامه‌نویسی در سال ۱۳۹۹ با فیلم سینمایی «بوتاکس» ساختهٔ کاوه مظاهری رقم خورد که تنها فیلم ایرانی حاضر در بخش اصلی جشنوارهٔ فیلم تورین ایتالیا بود و برندهٔ دو جایزهٔ بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه شد. 🔸آخرین اثر او کتاب «لمس: چهار زن، هشت قصه» بود که با همراهی سه دوست داستان‌نویس دیگرش آن را متأثر از جنبش «زن زندگی آزادی» نوشتند و اواخر سال گذشته در خارج از کشور منتشر کردند. https://www.radiofarda.com/a/33560967.html @RadioFarda
إظهار الكل...
👍 44🤔 2👎 1
Show comments
06:42
Video unavailableShow in Telegram
زنده‌نام محمدعلی فردین زمانی گفته بود: «مرگ حق است، بله، ولی ما داریم هر روز می‌میریم برای یک روز زندگی.» و زنده‌یاد ناصر تقوایی گفته بود: «امیدوارم بتوانم با فیلم نساختنم به سهم خودم باعث سقوط این سینما شوم، شاید با فروریزی آن چیز تازه‌ای از نو در بیاید. این سینمایی نیست که نسل من و پیش از ما و حتی نسل باهوش بعد از ما می‌خواستند. این سینما دفن شده است.» @KhabGard
إظهار الكل...
Honarmandan Final 1235.mp420.26 MB
👍 117👎 4
09:33
Video unavailableShow in Telegram
🎥 دقایقی از پشت صحنه‌ی فیلم «کاغذ بی‌خط» ناصر تقوایی (۱۳۸۰)، جشن تولد زنده‌یاد خسرو شکیبایی، و کارگردانی سختگیرانه‌ی تقوایی به روایت شکیبایی @KhabGard حجم فیلم حدود ۳۰ مگابایت است.
إظهار الكل...
video.mp429.69 MB
👍 30
57:40
Video unavailableShow in Telegram
مستندِ «گفتن با نگفتن» سینما و سانسور به‌روایتِ ناصر تقوایی ناصر تقوایی، که از برجسته‌ترین فیلمسازانِ مستقلِ جریانِ روشنفکری است، در این فیلمِ مستندِ یک‌ساعته‌ی رادیو فردا به‌کارگردانی عارف محمدی تاریخِ سینمای ایران و دردسرهای همیشگی سانسور را بر اساسِ خاطراتش و از نگاهِ خود روایت کرده است‌. منبع @KhabGard
إظهار الكل...
IMG_6820.MP4179.60 MB
👍 27
Repost from N/a
چگونه آدمی به «ضحاک زمانه» تبدیل می‌شود؟ این روزها در پاریس نمایشی روی صحنه است که بر اساس اسطوره ایرانی «اژی‌دهاک» (نام اوستایی ضحاک) پرسش‌هایی اساسی و وجودی درباره جهان و به ویژه ایران معاصر مطرح می‌کند. در گفت‌وگویم با نگار موسوی، نویسنده و کارگردان این نمایش، او تاکید کرد این اسطوره «قدرتمندترین، سیاه‌ترین و قدیمی‌ترین اسطوره سیاسی ایران» است. هدفش از نوشتن و اجرای این نمایش «ملاقات با قسمت سیاه خودمان» بوده و تلاش کرده با خوانشی مدرن از این روایت کهن، موضوعاتی مثل حافظه، قدرت و مقاومت را به پرسش بگیرد. این هنرمند در این مصاحبه توضیحاتی هم درباره صورتک‌هایی ارائه می‌کند که ویژه این نمایش ساخته شده‌اند و هر کدام با ویژگی‌های خاص خود، «امضای مخصوص» نویسنده را دارند. اهمیت اجرای چنین تئاتری در فرانسه این است که مخاطب فرانسوی آن گونه که با اساطیر دیگر سرزمین‌ها و به ویژه اساطیر یونانی آشناست، با اسطوره‌‌های ایرانی مانوس نیست. با این حال، روایتی که نگار موسوی از اسطوره اژی‌دهاک به مخاطب غربی ارائه می‌کند، محصور در مرزهای ایران نمی‌شود؛ در عین این که او می‌تواند مخاطب را به ایران امروزی ببرد و «ضحاک زمانه» ایرانیان را برای او تداعی کند، دیگر «ضحاک‌های زمانه» در دیگر نقاط دنیا نیز جلو چشمان او نقش می‌بندند. این نمایش به ما می‌گوید اژی‌دهاک تجسم همه تاریکی‌هاست: خشونت پنهان که در ژرفای جان هر انسانی کمین کرده. اما آن چه آدمی را به ضحاک تبدیل می‌کند «ناتوانی از چیرگی بر طبیعت شرور خویش» است. نگار موسوی که در فرانسه در رشته نمایش تحصیل کرده، سال گذشته، نمایش دیگری را روی صحنه برد با نام «ناامید» که آن هم درباره جنایت‌های انسانی در عصر کنونی بود: داستان مادرانی از سراسر جهان که فرزندانشان به دست حکومت‌های تمامیت‌خواه، فاشیستی، کمونیستی و مذهبی، از جمله حکومت کنونی ایران کشته شده‌اند. مادرانی که همواره خواهان عدالت و مجازات عاملان قتل فرزندانشان بوده‌اند، اما هرگز به این خواسته خود نرسیده‌اند، چون دستگاه قضایی در دستان قاتلان بوده است. نمایش‌های نگار موسوی دعوتی است به مواجهه‌ بی‌پروا با شر و حکومت‌های شرور. اما با وجود فضای تاریک آثارش، این هنرمند، مثل بسیاری از هنرمندان معاصر ایرانی، ترویجگر ناامیدی نیست و سیاهی بر صحنه غلبه پیدا نمی‌کند، بلکه با کاوش در زخم‌های کهن و جمعی، فرصت بازشناسی و چیرگی بر تاریکی را فراهم می‌کند و نوری را که نه از انکار سیاهی، بلکه از شناخت و پذیرش آن زاده می‌شود، بر صحنه وجود آدمی می‌تاباند. لینک گفت‌وگو با نگار موسوی: https://www.youtube.com/watch?v=tf0NqIFTaok
إظهار الكل...
👍 23
Repost from TgId: 1112237891
کتاب چهاردهم دانشکده: آزادی بیان بحث‌هایی پیرامون چالش‌ها و سیاست‌های تازه برای ترسیم مرزهای آزادی بیان دبیر مجموعه: دکتر امیر احمدی آریان @Daneshkadeh_org
إظهار الكل...
Freedom-of-Speech.pdf2.74 MB
👍 6👎 3
08:23
Video unavailableShow in Telegram
فیلمی با کیفیت بالا از ۱۳۲۰ تهران که توسط سرباران متفقین گرفته شده و توسط NAAS فرآیند بازسازی برای فضاسازی (و نه بازنمایی دقیق تاریخی) شامل: تثبیت تصویر، حذف نویز، پاک‌سازی و رفع تاری با جزییات فنی زیر انجام شده: ✔ افزایش نرخ فریم به ۶۰ فریم در ثانیه ✔ افزایش وضوح تصویر تا کیفیت HD ✔ بهبود شفافیت و روشنایی تصویر ✔ رنگی‌سازی و افزودن صدا . لطفاً توجه داشته باشید که رنگ‌های استفاده‌شده واقعی و تاریخی نیستند. صرفاً برای فضاسازی ایجاد شده‌اند و نمایانگر رنگ‌های حقیقی گذشته نیستند. @updateworlddnews
إظهار الكل...
61.22 MB
👍 46
Photo unavailableShow in Telegram
یغما فشخامی: «رزیتا رجایی، نویسنده ساکن رشت شنبه ۲۸ تیر در پی دریافت احضاریه از شعبه۴ بازپرسی دادسرای رشت بازداشت شد. بازپرس شعبه، بعد از تفهیم اتهام برای او قرار وثیقه ۵۰۰میلیونی صادر و او را تا تأمین وثیقه به زندان لاکان منتقل کرد. تردد بدون حجاب در معابر عمومی از اتهام‌های این نویسنده است.» .
إظهار الكل...
👎 43🤔 10👍 2
Repost from N/a
04:27
Video unavailableShow in Telegram
Gary Moore - The Prophet هر نُت، یک حرف ناگفته بود و من، تنها با گیتارم حرف زدم. نه برای شنیدن… برای رها شدن.
إظهار الكل...
29.08 MB
👍 46
رفیقی در تهران می‌گوید جدا از وضع مزخرف اینترنت و دیگر قضایای عینی، سایه‌ی جنگِ دوباره و هر آن وقوع حمله‌ای دیگر بر ذهن آدم‌ها (از خانواده تا دوستان و همکارانش به‌عنوان بخشی از جامعه) به‌شدت سنگینی می‌کند؛ اضطراب و معلق زیستن و دل‌به‌هولی مدام. دوستان داخل کشور، اگر امنیت‌تان به خطر نمی‌افتد، لطفاً کامنت بگذارید و بنویسید دوروبرتان از این نظر چه و چگونه می‌گذرد؟ @KhabGard
إظهار الكل...
👍 66👎 3
ایرانِ «آقا» یا «میهن» مردم . این‌طور که دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی دور برداشته و با بولدوزر و گریدر و غلتک و دیگر انواع ماشین‌آلات راه‌سازی افتاده به جان هر ترانه و سرود میهنی و «منبر سیدعلی» را به‌جای «مرز پرگهر» تپانده و «روح و جان» را از «ایران ایران» کنده و به‌جایش «ذوالفقار و عاشورا» چپانده به سودای آن‌که کوره‌راهی به دل مردم وطن‌دوست باز کند، فکری شدم اگر سرِ راه، مثلاً تا اربعین، به «ایرانه خانم زیبا»ی براهنی برسند، قرار است جای مثلاً «بوسه و لیسیدن و پستان» چه بگذارند! فکرم به جایی نرسید، اما یادم افتاد به ترانه‌ی «میهن ای میهن» لاهوتی و قصه‌‌اش، به‌خصوص ۲۸ سال پیش که علیرضا افتخاری و جلیل عندلیبی جای «میهن ای میهن» را با «ای خدای من» عوض کردند. اما آن‌چه سرآخر باقی ماند، همان «میهن ای میهن» لاهوتی بود که ابتدا احمد ظاهر در افغانستان به نوای عاشقانه خواند و بعد محمدرضا شجریان در ایران به آهنگ میهنی. ابوالقاسم لاهوتی شعر «میهن ای میهن» را سال ۱۹۵۵ سرود؛ دو سال پیش از مرگش در ۷۱سالگی، در مسکو، و به یاد زادگاهش کرمانشاه و میهنش ایران. این شعر را احمد ظاهر، نامدارترین خواننده‌ی تاریخ افغانستان، سال ۱۳۵۲ به ترانه درآورد و ماندگار هم شد، تا جایی که پس از سقوط طالبان در سال ۲۰۰۱ میلادی، رادیو کابل هم آن را گویا «هر روز پیش از اذان ظهر پخش می‌کرد». برای ما ایرانیان اما «میهن ای میهنِ» لاهوتی در سرود میهنی‌ای آشنا و ماندگار شد که محمدرضا شجریان آن را سال ۱۳۵۷ بر آهنگی ساخته‌ی محمدجلیل عندلیبی خواند. پخش این ترانه از صداوسیما اما قصه‌‌ی عبرت‌آموزی دارد. یادم است در میان دهه‌ی ۷۰ «میهن ای میهن» شجریان را تلویزیون گاهی پخش می‌کرد، البته روی تصاویر همیشگی از زنبورهای ول‌نکنی که از این گل به آن گل می‌رفتند و البته با سانسور عبارت «میهن ای میهن» از دل این سرود میهنی. بله، درست خواندید؛ جمهوری اسلامی قله‌ی این نوع منحصربه‌فرد از سانسور را هم فتح کرده است. سال ۱۳۷۶ اما علیرضا افتخاری به داد صداوسیما رسید. آلبوم «امان از جدایی» را با آهنگسازی جلیل عندلیبی بیرون داد و در آن «میهن ای میهن» را هم خواند، اما با دو تغییر حیرت‌انگیز. در این نسخه آن‌چه یادش در تار و پود افتخاری و عندلیبی تنیده بود و از عشقش لبریز بودند، «میهن» نبود؛ «خدای من» بود: «به هر حالت که بودم، با تو بودم، ای خدای من!» با این حساب نام قطعه را باید چه می‌کردند؟ راه‌حل دم دست بود؛ اسمش را عوض کردند به «تنیده یاد تو» و مشکل ترانه و سانسور ارشاد و میهن‌دوستیِ همیشه مذموم در جمهوری اسلامی به همین سادگی حل شد رفت پی کارش. این وسط، به‌گمانم میانه‌ی دهه‌ی ۹۰ بود که سالار عقیلی هم که ظاهراً سال‌ها می‌کوشید، به‌جای این‌که خودش باشد، در غیاب اجباری شجریان جایگزین او شود و آخرش هم ناکام ماند، «میهن ای میهن» را خواند. این بار دیگر دستگاه سانسور که رسیده بود به «امیدواری از نوع بنفش»، عبارت «میهن ای میهن» را لب تیغ نداد، اما نه تنظیم دوباره‌ی جلیل عندلیبی و نه لحن و ضرباهنگ اجرای عقیلی، در برابر خاطره‌ی جمعی از «میهن ای میهن» شجریان، چنگی به دل نزد و راه به جایی نبرد. هفتاد سال از وقتی که ابوالقاسم لاهوتی «میهن ای میهن» را سرود می‌گذرد و ۴۷ سال از زمانی که شجریان آن را خواند. چه قصه‌ها که در همه‌ی این سال‌ها بر میهن و مردم میهن رفت، و چه قصه‌ها که امروز دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی با ملی‌گرایی قرضی برای ایران زخمی می‌بافد! این هم زودازود خواهد گذشت و آن‌چه باقی خواهد ماند، نه بیلبورد خدامتریِ «ای ایران بخوان خامنه‌ای» در میدان «انقلاب اسلامی» که همان «مرز پرگهر» ایران خواهد بود و مردمش که «روح و جان» ایران‌اند. @KhabGrad
إظهار الكل...
👍 128🤔 4👎 1
بن‌بست تاریخی مردم ایران؛ امید چه زمانی برمی‌گردد؟ . این روزها برای درک وضعیت و شرایط کشور و تحلیل رویدادها یادداشت‌ها و مقاله‌های بسیاری می‌خوانم و برخی از آن‌ها را هم با شما به اشتراک می‌گذارم. این مقاله‌ی نعیمه دوستدار یکی از آن‌ها است که بعید است از خواندنش پشیمان شوید. اغلب این مقالات پاسخ خیلی از پرسش‌ها را نمی‌دهند، هم‌چنان‌که همین یادداشت هم نمی‌تواند پاسخ صریحی به پرسشی که من آن را از دل متن به تیتر کشانده‌ام، بدهد. ولی برخی از این تحلیل‌ها ازجمله همین مقاله زاویه‌هایی شاید تاریک را روشن می‌کنند یا دست‌کم کمک می‌کنند به ما در تغییر زوایه‌ی نگاه‌مان به وضعیت کنونی و یا چگونه فکر کردن درباره‌ی آن؛ حتا اگر با تمام یا بخش‌هایی از این تحلیل‌ها مخالف باشیم. آن‌چه این مقاله‌ را متمایز می‌کند، به‌تعبیر شاهین مدرس، نه فقط تحلیل ساختار قدرت بلکه توجه آن به وضعیت روانی جامعه است؛ جامعه‌ای که به‌جای امید به فردا در «بی‌زمانیِ سیاسی» فرو رفته و دیگر حتا نمی‌داند چه زمانی می‌تواند دوباره به امید مشروعیت ببخشد. @KhabGard همین‌جا از طریق زودبین بخوانید.👇
إظهار الكل...
👍 56👎 38
ترفندهای«آشنا» آن‌چه کانال وحیدآنلاین را اثرگذار کرده، همان است که دنیس مک‌کوایل، نظریه‌پرداز ارتباط جمعی، می‌گوید:
درک مخاطب از مرتبط بودن و احساس پیوند شخصی با محتوای خبری به‌طور چشمگیری میزان اثربخشی رسانه را تعیین می‌کند.
اما حسام‌الدین آشنا به‌نمایندگی از نظام رسانه‌ای جمهوری اسلامی، برای پوشاندن همین ضعف ریشه‌دار صداوسیما با آن همه آفتابه ‌و لگن، چاره‌ای ندارد جز این‌که پای «روایت دشمن» را وسط بکشد و ‌ نشانی موساد را بدهد. اما جیمز کری در کتاب «ارتباطات به‌مثابه‌ی فرهنگ» به‌درستی این موضوع را بحث می‌کند:
خبر واقعیتی تاریخی است که بخشی از آن به‌واسطه‌ی درک جامعه از آن شکل می‌گیرد. عمل خبررسانی صرفاً درباره‌ی انتقال اطلاعات نیست، آیینی است که جامعه از طریق آن خود را برای خودش روایت می‌کند.
مسئله این است که کوچک‌ترین و بدیهی‌ترین چیزی که وحیدآنلاین به‌تنهایی دارد، بزرگ‌ترین و پیچیده‌ترین چیزی است که صداوسیما ندارد و با ترفندهای «آشنا» هم حل نمی‌شود. @KhabGard
إظهار الكل...
👍 43