ar
Feedback
بیژن عبدالکریمی

بیژن عبدالکریمی

الذهاب إلى القناة على Telegram

لینک کانال YouTube یوتیوب : youtube.com/@bijan_abdolkarimi لینک پیج اینستاگرام : Instagram.com/bijan.abdolkarimi لینک گروه گفت‌وگو: https://t.me/+Y1-vwtqsW642MWY0

إظهار المزيد
2025 عام في الأرقامsnowflakes fon
card fon
17 922
المشتركون
-524 ساعات
-357 أيام
-19330 أيام
أرشيف المشاركات
شماره 6203 -1404 دوشنبه 10 آذر بيژن عبدالكريمي در گفت‌وگو با «اعتماد» از امر ملي در كشاكش بحران‌ها و تهديدها مي‌گويد نيازمند نقد اجتماعي هستيم مهم‌ترين مساله در شرايط كنوني آن است كه از امر ملي دفاع كنيم مهدي بيك اوغلي وظايف متقابل نظام سياسي، مردم، روشنفكران و رسانه‌ها در شرايط حساس فعلي كه دشمنان با ابزار تهديد و تهاجم و تحريم تلاش مي‌كنند ثبات را از كشور بگيرند، چيست؟ بيژن عبدالكريمي، استاد فلسفه در پاسخ به اين پرسش معتقد است حفاظت از امر ملي مهم‌ترين دستور كاري است كه اقشار و گروه‌هاي مختلف بايد حول محور آن گرد هم آيند. به اعتقاد اين استاد فلسفه حاكميت بايد زمينه افزايش رضايتمندي عمومي را فراهم سازد، روشنفكران بايد مردم را آگاه سازند و رسانه‌ها از طريق روشنگري به شفاف‌سازي فضا و مقابله با فساد كمك كنند. مردم نيز به عنوان محور همه تحركات بايد در حوزه‌هاي عمومي مشاركت كرده و در بزنگاه‌ها از امر ملي حمايت كنند. عبدالكريمي همچنين فساد را به عنوان يكي از مهم‌ترين نمودهاي تبعيض در جامعه عامل اصلي تفرقه‌آفريني معرفي مي‌كند. او در عين حال معتقد است فساد در ايران نه امري سياسي، بلكه امري اجتماعي و اقتصادي است. اين استاد فلسفه در گفت‌وگو با «اعتماد» نگاهي به شرايط كشور و وظايف افراد و اقشار مختلف در مواجهه با امر ملي انداخته و ابعاد گوناگون آن را شرح مي‌دهد. شما همواره بر امر ملي تاكيد داريد، از يك طرف با انتقاد از حاكميت مي‌گوييد نظام سياسي بايد به مطالبات بر حق مردم پاسخ بدهد و رضايتمندي عمومي ايجاد كند. از سوي ديگر از روشنفكران هم خواسته‌ايد منافع ملي را مد‌نظر داشته باشند. در شرايط فعلي كه رخدادهاي جهاني باعث شده اوكراين يك‌پنجم ‌مساحت خود را از دست بدهد و سوريه اين‌طور دچار آشفتگي و... شود.آسمان ونزوئلا بسته شده و ايران همچنان تهديد مي‌شود، امر ملي براي ايرانيان چگونه متبلور مي‌شود؟ حقيقت آن است كه شرايط جهاني به‌شدت بحراني است. مجموعه اين تحولات نشان مي‌دهد، امپراليسم امريكا و پادگان نظامي‌اش يعني اسراييل كه در حكم پادگان نظامي سرمايه‌داري جهاني در منطقه خاورميانه مستقر است، خشونت خود را عريان و بيشتر كرده و به شديدترين وجه اين خشونت را براي حفظ هژموني خود آشكار مي‌كند. در اين شرايط حاكميت ايران، روشنفكران، مردم و رسانه‌ها هر‌كدام وظايفي بسيار مهم دارند. حاكميت اما مهم‌ترين وظايف را دارد. بايد اعتراف كنيم كه حاكميت در زمينه دفاع ملي و مسائل نظامي، وظايف خود را به خوبي انجام داده است. به گونه‌اي كه كشور ما را به حدي رسانده كه روي پاي خود بايستد و حافظ استقلال ايران باشد. در زمينه توان‌بخشي قدرت ملي و دفاعي ايران، به نظرم حاكميت شاهكاري خلق كرده است. اما در ساير زمينه‌هاي اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و رسانه‌اي، نتوانسته به درستي نقش خود را ايفا كند. از سوي ديگر روشنفكران ايراني كه باید ورود كرده، كمك كنند و گرهي از هزار توي مشكلات باز كنند، نتوانستند نقش خود را ايفا كنند. بخش عمده‌اي از روشنفكران ما امروز خود بخشي از بحران شده‌اند! چون در جبهه دشمن بازي كردند و اسير آپاراتوس نظام سلطه جهاني شدند. برخي از روشنفكران ما براي تقويت حس غرور و اعتماد ملي كمك نكردند و به دليل غرب‌پرستي و غرب‌سالاري، زمينه‌ها را براي از بين رفتن اعتماد ملي ميان بخش نوگراي جامعه فراهم كردند.حتي در زمينه اقتصادي نيز اين كمك‌ها توسط نخبگان و روشنفكران ايراني صورت نگرفت. بخشي از روشنفكران ما روشنفكران ناتويي هستند و بر اساس داده‌هاي كارشناسان ناتو تحليل‌هايشان را ارايه مي‌كردند. گويي سيم باريكي برخي را به ناتو و اتاق فكر‌هاي اسراييلي و امريكايي وصل مي‌كند و آنها اين موارد را تحت عنوان گفتمان دموكراسي و دفاع از ارزش‌هاي ليبرالي و... كه همگي گفتمان است بازگو مي‌كنند. ابزارهاي ايدئولوژيك در دست قدرت‌هاي بزرگ غربي است و روشنفكران ما به اين نكته كمتر توجه دارند. شما بسيار تند به روشنفكران و انديشمندان حمله مي‌كنيد؛ روشنفكران ايراني چه كار بايد مي‌كردند كه نكردند؟ چه كسي از آنها كمك خواسته كه دريغ كرده‌اند؟
إظهار الكل...
21👍 4
05:25
Video unavailableShow in Telegram
🎥 موشک‌های هایپرسونیک ایران چطور اسرائیل را ویران کردند؟ 🔺گزارش تحقیقی شبکه سه درباره موشک‌های ایرانی که به اسرائیل اصابت کردند. 🇵🇸 @Roshangari_ir
إظهار الكل...
15.76 MB
👍 39 5👎 2
00:59
Video unavailableShow in Telegram
Video from Bijan Abdolkarimi
إظهار الكل...
7.14 MB
11👍 9👎 1
♦️ *ما همه یک شهرداریم!* بخش سوم *محمد امین* خبرنگار آزاد و مستقل اگر در دو بخش پیشین کوشیدم تصویری شفاف از «حالِ ناخوشِ شهرِ» بهبهان و نیز نقش شهروندان در تداوم یا توقف این وضع ارائه کنم، اینک در بخش سوم می‌خواهم از راه بگویم؛ از آن‌چه می‌تواند ما را از چرخه‌ فرساینده‌ گلایه و گِله بیرون کشد و وارد میدان اصلاح و اقدام کند. زیرا شهری که امروز از آن سخن می‌گوییم، به‌خلاف تصور برخی، نه «مسئله‌ای حل‌نشدنی»، که «پروژه‌ای ناتمام» است؛ پروژه‌ای که مالکیت آن از آنِ همه‌ ماست و تکمیل‌کردنش بدون مشارکت خِرد جمعی، ناممکن است. *در آغاز باید به یک اصل بنیادین اشاره کرد:* هیچ شهری در جهان، تنها با اتکای به دولت‌ها و مدیران، زیست‌پذیر و امیدآفرین نشده است! شهرها زمانی به مسیر توسعه می‌افتند که میان «دولت محلی» و «جامعه‌ شهری» پیوندی پویا برقرار باشد. پیوندی که در آن، هر شهروند سهمی برای خویش قائل است؛ سهمی نه در حد نقدهای گذرا، بلکه در حد «تعهدِ پایدار به بهبود». از این‌رو به‌ گمانم، امروز بهبهان بیش از هر زمان دیگری نیازمند شکل‌گیری یک وجدان جمعیِ مسئولیت‌پذیر است؛ وجدانی که با یادآوری ساده‌ای آغاز می‌شود: *ما همه یک شهرداریم!* نه از حیث شغل، بلکه از حیث نقش؛ نقشی که هر کدام از ما -خواه کارمندیم یا کاسب، دانشجو یا خانه‌دار- در کوچک‌ترین رفتارهای روزمره‌مان ایفا می‌کنیم. *این «شهردار درونی» زمانی بیدار می‌شود که بدانیم هر تصمیم کوچک ما (که به‌ظاهر بی‌اهمیت می‌نماید)، در گستره‌ شهر اثر می‌گذارد:* از نوع رانندگی‌مان تا نوع برخورد با یک پاکبان، از نحوه‌ استفاده از منابع آب تا شیوه‌ مواجهه با تخلف‌ها، از واکنش‌مان به اخبار نادرست تا میزان مشارکت‌مان در برنامه‌های عمومی! اما حقیقت این است که برای احیای این نقش گمشده، صرف توصیه و نصیحت کافی نیست. باید «بستر» ساخت تا شهروند بتواند مسئول باشد و مسئول بماند. در این میان چند محور کلیدی وجود دارد که بی‌توجهی به آن‌ها، هر تلاش اصلاحی را نیمه‌کاره رها خواهد کرد: ۱. *آموزش و آگاهیِ مستمر* شهروند امروز تنها با پیام‌های کوتاه یا بنرهای خیابانی متحول نمی‌شود؛ او محتاج برنامه‌های پیوسته‌ی آموزشی است؛ از مدارس گرفته تا رسانه‌های محلی، از انجمن‌ها تا خانواده‌ها. تا زمانی که «سواد شهری» به یک ارزش بدل نشود، هر نسخه‌ درمانی ناقص می‌ماند. ۲. *تقویت حس تعلق* شهروند تنها وقتی برای شهر می‌جنگد که شهر را از آنِ خود بداند. گاه کافی است فضاهای شهری، یادگارها، نمادها و آیین‌ها به‌گونه‌ای بازتعریف شوند که فرد احساس کند بهبهان تنها یک جغرافیاست؛ اما «هویت» او نیز هست! هویتی که باید پاسداری شود. ۳. *مشارکت واقعی، نه نمایشی* مشارکت نباید در حد فرم‌ها و جلسات باقی بماند. شهروند باید مطمئن باشد که نظرش شنیده می‌شود، گزارشش پیگیری می‌شود و مطالبه‌گری‌اش نتیجه دارد. در غیر این‌صورت، بی‌تفاوتی دوباره سربرمی‌آورد و همان چرخه‌ مرگبار تکرار می‌شود. ۴. *شفافیت؛ چراغی بر تاریک‌راه‌ها* بی‌اعتمادی امروز بهبهان حاصل سال‌ها ابهام، بی‌خبری و مدیریت غیرپاسخ‌گوست. شفافیت، نه در شعار بلکه در عمل، می‌تواند شکاف میان مسئول و شهروند را ترمیم کند؛ و این شکاف، اگر ترمیم نشود، هیچ اصلاحی در این شهر پا نخواهد گرفت! ۵. *بازتعریف مطالبه‌گری* مطالبه‌گری بایست از فریادهای مقطعی و هیجانی فراتر رود و تبدیل به فرهنگ گفت‌وگو و پرسش‌گریِ قانونی شود. مطالبه‌گری‌ای که از جنس دشمنی با مسئولان نیست، بلکه از جنس مطالبه‌ حقِ شهر برای زیست سالم و باکیفیت است. *و در پایان، دوباره باید به یک پرسش حیاتی بازگردیم:* اگر امروز ما برای بهبهان کاری نکنیم، فردا چه کسی خواهد کرد؟! باری! شهر، میدان رقابت منفعت‌خواهان نیست؛ میدان زندگی ماست. اگر امروز سکوت کنیم، اگر امروز از کنار زشتی‌ها، نابسامانی‌ها و ناعدالتی‌ها رد شویم، فردا باید در شهری زندگی کنیم که خود ساخته‌ایم: *شهری خسته، آشفته و بی‌آینده!* پس چه نیکوست و چه شیوا که از همین امروز، «شهردارِ درون» خود را بیدار کنیم؛ شهرداری که قرار نیست بودجه داشته باشد یا ساختمان و تشکیلات؛ بلکه قرار است شعور، تعهد، دلسوزی و کُنش بیافریند. بهبهان اگر قرار است امیدوار شود، اول باید از ما بیاغازد؛ از ما که یک شهر بیشتر نداریم؛ *و یک سرزمین که نامش زادبوم ما، «بهبهانِ» ماست!*
إظهار الكل...
10
Repost from N/a
روز نامه ابتکار . یکشنبه نهم آذر ۱۴۰۴ - ۳۰ نوامبر ۲۰۲۵ نتیجه درگیری نظامی اوکراین سیف الرضا شهابی   بعد از سه سال از شروع درگیری نظامی در اوکراین زنگ شکست اوکراین و اتحادیه اروپا به صدا درآمد. در آستانه پایان سه سال درگیری نظامی، با طرحی ۲۸ ماده‌ای که ترامپ رئیس جمهور آمریکا رو نمایی کرد بوی شکست زلنسکی که متاسفانه آلت فعل بایدن رئیس جمهور سابق آمریکا و اتحادیه اروپا خصوصا تروئیکای اروپا شامل آلمان، انگلیس و فرانسه قرار گرفته بود فضای سیاسی را پر کرده . در سال ۱۴۰۱ بایدن دموکرات رئیس جمهور وقت آمریکا در کاخ سفید و دولتمردان اتحادیه اروپا به نقطه اشتراکی مبنی بر تضعیف روسیه رسیده بودند برای دستیابی به نقطه مورد اشتراک، بر آن شدند تا به تحریک مسکو روی آورند؛ مهمترین مسئله برای تحریک روسیه، طرح عضویت اوکراین در سازمان نظامی ناتو بود که در ارزیابی مسکو، تهدیدی جدی برای روسیه تلقی می‌شود. متاسفانه درگیری نظامی در اسفند سال ۱۴۰۱ شروع شد تعدادی زیادی از نظامیان و غیر نظامیان روسیه و اوکراین کشته شدند شهرها تخریب شد زیر ساخت‌های اوکراین منهدم شدند هزینه سنگین به کیف تحمیل شد در نهایت، ترامپ رئیس جمهور فعلی آمریکا که همواره بایدن را عامل درگیری اوکراین می‌داند برای پایان درگیری نظامی، بعد از دیدار با پوتین در ۲۵ اوت ۲۰۲۵ در آلاسکا ، بدون مشورت با دولتمردان کشورهای عضو اتحادیه اروپا و زلنسکی، طرحی ۲۸ ماده ای را عرضه کرد طرحی که تقریبا اکثریت مواد آن مستقیم و غیر مستقیم به نفع روسیه است. طرح مزبور شوکی به دولتمردان اوکراین و اتحادیه اروپا وارد کرد بطوریکه بعد از سه سال، دولتمردان اوکراین و اتحادیه اروپا احساس ‌کردند به گوشه رینگ سوق داده شدند. ترامپ از زلنسکی خواست؛ طرحش را بپذیرد! و اگر تا چند روز قبول نکند باید انتظار روزهای سخت‌تر را داشته باشد. زلنسکی چاره‌ای ندید جز این که با اکراه طرح را قبول کند و همه امیدش به این است که با فشار اروپایی‌ها در بعضی از مواد طرح ۲۸ ماده ای که به ضرر اوکراین است تغییراتی ایجاد شود و در حد ۱۹ ماده خلاصه شود. در مقابل، روسیه حاضر به حذف بندهایی که به ضررش است نمی‌باشد . اگر از ابتدا، زلنسکی فریب بایدن و اتحادیه اروپا را نمی‌خورد در دام شعار اغوا کننده عضویت اوکراین در ناتو گرفتار نمی‌شد حساسیت روسیه را به این مسئله، مورد امعان نظر قرار می‌داد و هوس قهرمان شدن را از مخیله اش دور می کرد اکنون در کاخ سفید تحقیر نمی‌شد معادن کشورش را در اختیار آمریکا قرار نمی داد ؛ محبور نبود قبول کند بیست در صد از خاک کشورش شامل : دونتسک ، لوهانسک ، خرسون و ژایوریژیا به زیر پرچم روسیه برود، ارتش کشورش تهدید به تحدید شود از عضویت در ناتو برای همیشه انصراف دهد.
إظهار الكل...
14👍 6
Repost from TgId: 2318509516
Photo unavailableShow in Telegram
# ایالات_ متحده_ بدون_ رتوش 14040729 روند توزیع ثروت در ایالات متحده از سال 1962 تا 2023. تقریبا نیمی از جامعه مالک چیزی نیست و یک درصد بالای جامعه حدود 35 درصد ثروت را در اختیار دارد. t.me/RooziRouzegari
إظهار الكل...
👍 21👎 4
Repost from TgId: 2318509516
#واقعیات ایالات متحده بدون رتوش: اندوه بار اما واقعی ظهور پدیده ای چون ترامپ در سپهر سیاسی ایالات متحده به خودی خود محل بحث و تحلیل‌های بسیار بوده است. چه رسد به اینکه او در شبکه اجتماعی اش عکسی از تاجگذاری خود منتشر کرده و در قطعه فیلمی که با هوش مصنوعی ساخته شده بر سر تظاهرکنندگان مخالف خود فضولات تخلیه کند. اما به نظر من پدیده ای چون ترامپ و رفتارهای به ظاهر غیر متعارفش در فضای سیاسی ایالات متحده، صرفا تطابق ظاهر با باطن است. آنچه ترامپ انجام می دهد حاصل چندین دهه تحولات سیاسی و اقتصادی در زیر پوست جامعه آمریکاست و حالا به دلیل بحرانی تر شدن اوضاع جهان و به خصوص ایالات متحده، صرفا مجال ظهور پیدا کرده است. در نمودار زیر روند توزیع ثروت برحسب دهک های مختلف جامعه در ایالات متحده آمریکا نمایش داده شده است. در سال 2023، دهک دهم (10 درصد بالای جامعه) 69.58 درصد ثروت را در اختیار داشته اند. در حالی که 5 دهک اول (نیمی از افراد جامعه) کمتر از یک درصد (0.95 درصد) از دارایی‌های خصوصی را تحت مالکیت داشته اند. توزیع ثروت در داخل دهک آخر نیز جالب توجه است. در حالی که این دهک در حدود 70 درصد ثروت را در اختیار دارد، یک درصد بالایی جامعه (صدک آخر) به تنهایی مالک 34.83 درصد کل ثروت خصوصی بوده است. به عبارتی یک درصد بالای جامعه نسبت به 9 درصد ما قبل خود حدود 9 برابر و نسبت به 5 دهک اول جامعه (نیمی از جمعیت ایالات متحده) در حدود 1800 برابر ثروتمند تر است. چرا با وجود چنین توزیع ثروتی نمی توان ادعای لیبرال دموکرات بودن جامعه آمریکا را پذیرفت؟ با نگاهی به روند توزیع ثروت، مشخص می شود قبل از دهه 80 و به روی کار آمدن ریگان، سهم دهک بالای جامعه و صدک آخر از ثروت در حال کاهش و سهم دهک ششم تا نهم (به اصطلاح طبقه متوسط) به دلیل سیاست های حمایت گرانه دولت بعد از جنگ جهانی دوم (عموما در قالب افزایش نرخ های مالیات و اثر بازتوزیعی آن بر ثروت) در حال افزایش بود. اگرچه پنج دهک اول جامعه چه قبل و چه بعد از این دوران چندان تغییری را احساس نکرده است. با اجرای سیاست های کوچک سازی دولت و مقررات زدایی از بازار آزاد (محور اصلی تفکر مکتب شیکاگو با نمایندگی افرادی چون فریدمن) توسط رونالد ریگان در آمریکا و مارگارت تاچر در بریتانیا، مجددا از اواسط دهه 80 میلادی تمرکز ثروت در دهک بالای جامعه و صدک نهایی افزایش یافت و به وضعیت فعلی رسید. این حد از تمرکز ثروت تبعاتی به همراه دارد که مهمترین آن تغییر نهادهای جامعه به نفع طبقه برخوردار است. وقتی بخش عمده ثروت در دست درصد کمی از جامعه متمرکز باشد، آن درصد برخوردار، قواعد بازی را به منظور حفظ جایگاه خود تغییر خواهند داد. ترامپ و پدیده هایی شبیه به ترامپ، حاصل این تغییرات هستند. این یکی از تناقضات درونی نظام سرمایه داری به سبک ایالات متحده است که حالا بیش از پیش در قامت پدیده ای چون ترامپ ظهور و بروز پیدا کرده است. جامعه ای که ناخرسند از تبعیض شدید طبقاتی و به دنبال تغییر است، گرفتار پوپولیستی می شود که جزء همان صدک بالایی است و اتفاقا از طریق اعمال نفوذ با استفاده از ثروت خود به جایگاه فعلی رسیده و درنهایت هم تصمیمی خلاف منافع خود و طبقه ای که آن را نمایندگی می کند نخواهد گرفت. حالا هم در خیال خود بر سر آنهایی که متوجه شده اند قضیه از چه قرار است، فضولات تخلیه می کند. 14040729 t.me/RooziRouzegari
إظهار الكل...
👍 19👎 3 1
👈#هسبارای_فارسی هسبارا یعنی اهرم فشارهای صهیونیست ها در جهان، علیه منتقدان اسرائیل! اما آیا ما هسبارای فارسی هم داریم؟ به گمان می توان ازین امر سخن گفت:
به عنوان مثال در مورد حملات بسیار سخیف، فاشیستی و غیراخلاقی علیه  #بیژن_عبدالکریمی، #مهدی_اردبیلی، #جواد_میری ، #امید_مهرگان و بعضا اباذری و در سطح رسانه ای #علی_علیزاده را میتوان به تحریکات هاسبارای فارسی در کنار  ذهنیت نئولیبرال و خرده بورژوایی کارگزارانی و برعندازانه، نسبت داد؟!
چرا که قبل از موضع گیری های روشن این اشخاص، علیه اسرائیل و صهیونیسم جهانی، در این دو سه سال اخیر، این افراد نه تنها آن قدر ها تحت حمله نبودند بلکه شخصیت هایی نسبتا محبوب و بلکه سلبریتی فضاهای روشنفکری بودند! البته این امر، به این معنا نیست که هر کس علیه این افراد سخن گفت، عامل مستقیم هسبارا است! مسئله این ست که "آیا این این شانتاژ کردن ها، توسط مکانیزم هسبارا: یعنی لجن مال کردن، پرونده سازی، ترور شخصیتی و...علیه افراد حامی فلسطین، انجام می شود یا نه؟" نکته : سریعا در پاسخ به مسائل مطرح شده، گفته میشود، فلانی و بهمانی هوادار حاکمیت ج.ا هستند! اما : * عبدالکریمی از دانشگاه، اخراج شده است، جواد میری، مدتی ، ممنوع الانتشار شده است، مهدی اربیلی، از دانشگاه استعفا داده است،(چه حکومتی هایی که تحت الحمایه حکومت نیستند؟!) و... #برای_فلسطین کانال تاریخ_فرهنگی و جهان_اسلام: تفکر استراتژیک «مستضعفان وارثان زمین خواهند بود»    🇵🇰 🇵🇸🇮🇷 ══ 🆔 @Cultureforhumiliated همچنین پلی لیست مدیای ما در کانال زیر @musicforhumiliated
إظهار الكل...
👍 15 1
Repost from TgId: 2000510478
هسبارا : پشت پرده فشارهای رو به گسترش صهیونیست ها (تاکتیک های جنگ نرم صهیونیستی)  کمپوس واچ و پروفسور واچ: سازمان‌هایی مانند «کمپوس واچ» (Campus Watch) (وابسته به «فوروم خاورمیانه») و دیگران مدت زیادی است که دوره‌های مطالعات خاورمیانه و اساتید را زیر نظر داشته و آنچه را که «سوگیری ضداسرائیلی» می‌دانند، تخریب می‌کنند. «ماموریت قناری» (Canary Mission): این وبسایت که به صورت ناشناس اداره می‌شود، پروفایل‌هایی (یک «فهرست سیاه») از دانشجویان و اساتیدی ایجاد می‌کند که آنان را «ضداسرائیلی» یا «یهودستیز» توصیف می‌کند و از اطلاعات عمومی و شبکه‌های اجتماعی آنان استفاده می‌نماید. این پروفایل‌ها توسط سازمان‌های اطلاعاتی اسرائیل (وزارت امور راهبردی و شین بت) برای بازجویی در مرز مورد استفاده قرار گرفته و بر اقدامات اجرای قانون مهاجرت آمریکا تأثیر گذاشته است. CAAUT: یک گروه حامی صهیونیسم و رصدگر است که به طور خاص بر محوطه دانشگاه تورنتو متمرکز است. مأموریت اولیه اعلام شده آن، مبارزه با یهودستیزی است، که عمدتاً آن را از طریق لنز تعریف کاری اتحادیه بین‌المللی یادبود هولوکاست (IHRA) تعریف می‌کند.
همکاران دانشجویی: گزارش‌ها حاکی از آن است که سازمان‌های خارج از دانشگاه، همکاران دانشجویی پیدا می‌کنند تا از اساتیدی که آنان را ضداسرائیل می‌دانند شکایت کنند یا از آنان فیلمبرداری نمایند. این تلاش‌های دانشجویی اغلب بخشی از یک کمپین گسترده‌تر و دارای بودجه است که توسط گروه‌های بیرونی هماهنگ می‌شود.
«هَسْبارا»: نگرانی‌هایی در مورد نقش «ماموران امور اسرائیل» که توسط خانه‌های ملی «هیلیل» منصوب می‌شوند تا پیام خاص طرفدار اسرائیل در محوطه دانشگاه ترویج شود، مطرح شده است. همچنین، برخی دوره‌ها در دانشگاه‌های اسرائیل به جای تحقیق آکادمیک، بر «هَسْبارا» متمرکز هستند. تأثیر بر آزادی بیان آکادمیک: این تلاش‌های نظارتی یک «اثر بازدارنده» ایجاد می‌کند، جایی که اساتید و دانشجویان ممکن است برای اجتناب از فهرست‌شدن در لیست سیاه، مورد آزار و اذیت قرار گرفتن یا مواجهه با پیامدهای حرفه‌ای، خودسانسوری کنند. تاکتیک‌های پشت پرده این کارزارها اتهامات یهودستیزی: تاکتیک اولیه، برچسب زدن انتقاد از سیاست‌های اسرائیل یا پروژه صهیونیستی به عنوان یهودستیزی است. این امر اغلب شامل استفاده از تعاریف گسترده، مانند تعریف کاری اتحادیه بین‌المللی یادبود هولوکاست (IHRA)، برای محو کردن مرز بین تعصب ضد یهود و سخن سیاسی منتقد اسرائیل می‌شود. این امر متهم را وادار می‌کند تا در برابر اتهامی جدی از خود دفاع کند. مشروعیت‌زدایی از روایت فلسطینی: هَسْبارا در پی آن است که دیدگاه فلسطینی را به عنوان امری ذاتاً متعصب، غیرقابل اعتماد یا مرتبط با تروریسم قاب‌بندی کند. این شامل بی‌اعتبار کردن شهادت‌ها و گزارش‌هایی است که اسرائیل را در نقض حقوق بشر مقصر می‌دانند. تصویر کردن اسرائیل به عنوان یک قربانی/دموکراسی: یک تمِ اصلی هَسْبارا، نشان دادن اسرائیل به عنوان یک قربانی تحت فشار که دائماً تحت تهدید وجودی است و به عنوان «تنها دموکراسی» در خاورمیانه است. این روایت هدف دارد تا همدلی و حمایت مخاطبان غربی را جلب کرده و انتقاد را به عنوان “حمله به یک دولت دموکراتیک” جا بزند. اتهامات استاندارد دوگانه: منتقدان آکادمیک اغلب با اتهام «استاندارد دوگانه» روبرو می‌شوند که اسرائیل را به طور خاص برای انتقاد مورد بررسی قرار میدهند در حالی که مسائل حقوق بشر در دیگر کشورها را نادیده می‌گیرند (مثلا میگویند «چرا در مورد سوریه ساکتی ولی در مورد اسراییل سخن میگی؟»).
حمله به شخصیت و آزار و اذیت: گروه‌های حامی صهیونیستی اغلب درگیر نبردهای تهاجمی در شبکه‌های اجتماعی و کمپین‌های تحقیر عمومی می‌شوند. این تاکتیک‌ها، که می‌تواند شامل حملات شخصی، فهرست‌سازی سیاه و تهدید به اقدام قانونی باشد، یک «فضای سرد» ایجاد کرده و خودسانسوری را در میان اساتید و دانشجویانی که از پیامدهای حرفه‌ای می‌ترسند، القا می‌کند.
مداخله سیاسی و فشار نهادی: تلاش‌های هَسْبارا اغلب شامل لابی کردن در نهادهای دانشگاهی برای مداخله سیاسی در فرآیندهای استخدامی، محدودیت بر آزادی بیان آکادمیک، و تصویب سیاست‌هایی است که گفتمان طرفدار فلسطین را محدود می‌کند. کنترل اصطلاحات و روایت: هَسْبارا برای توصیف مناقشه، زبان خاصی را ترویج می‌کند تا ادراک عمومی را شکل دهد. مانند استفاده از «اداره» به جای «اشغال» اراضی فلسطینی. هدف ایجاد پارامترهای گفتمانی ای که “صحیح” هستند، بی‌اعتبار کردن دیدگاه‌ها و روایت‌های پژوهش محوری است که نتایج آن، خلاف این مساله را نشان میدهد. کانال تاریخ_فرهنگی و جهان_اسلام: تفکر استراتژیک «مستضعفان وارثان زمین خواهند بود»    🇵🇰 🇵🇸🇮🇷 ══ 🆔 @Cultureforhumiliated همچنین پلی لیست مدیای ما در کانال زیر @musicforhumiliated
إظهار الكل...
👍 14 2
Repost from TgId: 2000510478
👈#هسبارای_فارسی هسبارا یعنی اهرم فشارهای صهیونیست ها در جهان، علیه منتقدان اسرائیل! اما آیا ما هسبارای فارسی هم داریم؟ به گمان می توان ازین امر سخن گفت:
به عنوان مثال در مورد حملات بسیار سخیف، فاشیستی و غیراخلاقی علیه  #بیژن_عبدالکریمی، #مهدی_اردبیلی، #جواد_میری ، #امید_مهرگان و بعضا اباذری و در سطح رسانه ای #علی_علیزاده را میتوان به تحریکات هاسبارای فارسی در کنار  ذهنیت نئولیبرال و خرده بورژوایی کارگزارانی و برعندازانه، نسبت داد؟!
چرا که قبل از موضع گیری های روشن این اشخاص، علیه اسرائیل و صهیونیسم جهانی، در این دو سه سال اخیر، این افراد نه تنها آن قدر ها تحت حمله نبودند بلکه شخصیت هایی نسبتا محبوب و بلکه سلبریتی فضاهای روشنفکری بودند! البته این امر، به این معنا نیست که هر کس علیه این افراد سخن گفت، عامل مستقیم هسبارا است! مسئله این ست که "آیا این این شانتاژ کردن ها، توسط مکانیزم هسبارا: یعنی لجن مال کردن، پرونده سازی، ترور شخصیتی و...علیه افراد حامی فلسطین، انجام می شود یا نه؟" نکته : سریعا در پاسخ به مسائل مطرح شده، گفته میشود، فلانی و بهمانی هوادار حاکمیت ج.ا هستند! اما : * عبدالکریمی از دانشگاه، اخراج شده است، جواد میری، مدتی ، ممنوع الانتشار شده است، مهدی اربیلی، از دانشگاه استعفا داده است،(چه حکومتی هایی که تحت الحمایه حکومت نیستند؟!) و... #برای_فلسطین کانال تاریخ_فرهنگی و جهان_اسلام: تفکر استراتژیک «مستضعفان وارثان زمین خواهند بود»    🇵🇰 🇵🇸🇮🇷 ══ 🆔 @Cultureforhumiliated همچنین پلی لیست مدیای ما در کانال زیر @musicforhumiliated
إظهار الكل...
👍 14 1
دم خروس! سامیار رستمی سال‌هاست در این کشور عده ای از یک سو به اشکال مختلف، با هر اتفاق و بهانه ای و با تمام قدرت بر طبل بدبختی و سیه روزی مردمِ ایران می کوبند و برای فقیران سینه چاک میکنند و همواره عبارت «زیر خط فقر» و جدیداً « زیر خط فلاکت» که بارِ معنایی دردناک تر و تأثیر گذار تری بر اذهان آحاد جامعه دارد، لغلغه زبانشان شده است و از سوی دیگر وقتی نخبگان وابسته به طیف فکری شان در مسند و جایگاه اقتصاد سیاسی و به شکل علمی تازیانهٔ کاپیتالیسم و نئولیبرالیسم را بر پیکر فقرا فرود می آورند نه تنها سکوت نمی‌کنند بلکه وقیحانه به دفاع از دیدگاه‌های در واقع فاشیستی، غیر اخلاقی و غیر انسانی آنها می پردازند!
إظهار الكل...
👍 53👎 14 6
دم خروس! سال‌هاست در این کشور عده ای از یک سو به اشکال مختلف، با هر اتفاق و بهانه ای و با تمام قدرت بر طبل بدبختی و سیه روزی مردمِ ایران می کوبند و برای فقیران سینه چاک میکنند و همواره عبارت «زیر خط فقر» و جدیداً « زیر خط فلاکت» که بارِ معنایی دردناک تر و تأثیر گذار تری بر اذهان آحاد جامعه دارد، لغلغه زبانشان شده است و از سوی دیگر وقتی نخبگان وابسته به طیف فکری شان در مسند و جایگاه اقتصاد سیاسی و به شکل علمی تازیانهٔ کاپیتالیسم و نئولیبرالیسم را بر پیکر فقرا فرود می آورند نه تنها سکوت نمی‌کنند بلکه وقیحانه به دفاع از دیدگاه‌های در واقع فاشیستی، غیر اخلاقی و غیر انسانی آنها می پردازند!
إظهار الكل...
👍 1
Repost from خرمگس
فرهاد قنبری روشنفکران خیانت‌کار هیچ مشکل شخصی با هیچ فردی در جایگاه روشنفکر و استاد دانشگاه یا برخی سلبریتی‌ها و بلاگرهای ورزشی و سینمایی و دانشگاهی و مشکل و عقده شخصی نداریم. (حتی معتقدم برخی از آنها در زندگی شخصی خود انسانهای بدی نیستند و احتمالا غصه مملکت را هم می‌خورند) اما مسئله «جایگاه اجتماعی» و تاثیر مخرب اندیشه‌های مغسوش آنها بر روی افکار عمومی است. جدال با ایشان هر کدام به چندین دلیل متفاوت است: - بخشی از این روشنفکران (و اساتید دانشگاهی فعال در حوزه علوم انسانی) در عقب راندن فرهنگ سیاسی و تقلیل شهروند ایرانی به بخشی از فلان عشیره و قیبله تلاش می‌کنند. برخی از آنها با تزریق عصبیت قومی و قبیله‌ای باعث تقویت فرهنگ سیاسی عقب‌مانده و خشن و غیرستیز می‌گردند. - بخشی از آنها دانسته یا ندانسته (به نظرم عمده از سر ناآگاهی و عدم شناخت درست مفاهیم اجتماعی) به تمام اِلمان‌های هویت ساز ایرانی حمله کرده و تبر به ریشه هویت ایرانی که خواسته تمام دشمنان کوچک و بزرگ ایران است می‌زنند. آنها تصور می‌کنند با حمله به کوروش و داریوش و حافظ و سعدی و سایر بزرگان فرهنگ و تاریخ این سرزمین، در حال مبارزه با دگماتیسم و نژادپرستی و شوونیسم ایرانی هستند اما در واقع در خدمت به منافع تجزیه‌طلبان و دشمنان هویت ملی ایرانی قدم برمی‌دارند. - بخشی از آنها به واسطه عدم شناخت صحیح مفاهیم فلسفی و تاریخی و به تصور مبارزه با ارتجاع و دگماتیسم، در حال تزریق یک نفرت بسیار خطرناک و البته کور نسبت به نهاد سنت و دین در این جامعه هستند. نفرتی که در شرایط بحرانی می‌تواند چنان خشونت و سبعیتی را به نمایش بگذارد که دست داعش و داعشیان را از پشت ببندد. - بخشی از آنها به بهانه مبارزه با دیکتاتوری و فاشیسم و برخی واژه‌های تکراری از این قبیل در ایجاد نفرت مردم از جامعه خود و در مقابل شیفتگی بیمارگونه نسبت به جوامع غربی و نفرت مالیخولیایی از جوامع آسیایی و از بین بردن روحیه ملی و امید در جامعه قدم برمی‌دارند. نقد ما به کنشگری این افراد به واسطه تلاش آنها برای خالی کردن و زدن زیر پای فرهنگ و تاریخ و هویت ایرانی و تزریق یک نفرت خشن نسبت به سنت و تاریخ و میراث فرهنگی ایران و در نهایت متنفر کردن مردم از جامعه و وطن خویش است. @kharmagaas
إظهار الكل...
33👍 12👎 2
«برهوت هر روز بزرگ و بزرگ تر می شود، بدا به حال آنان که آن را نمی بینند». (نیچه بزرگ) جریان شبه‌روشنفکری ایران به آنچنان ابتذال و نیهیلیسمی رسیده است که تاریخ روشنفکری ایران در این دو قرن اخیر هرگز تجربه نکرده بود. امروز هر کوتاه‌قامتی بازتاب عقده‌های حاصل از حقارت، نداشتن ایده و  هنر و فقدان قدرت خلاقیت و آفرینش و  عدم اصالت شخصیت خویش را در بی‌احترامی و بی‌ادبی به بزرگان جستجو می‌کند. من نه شریعتیست هستم و نه شخصیت‌پرست، و از هر گونه نقدی نیز از سرمایه‌های فرهنگی کشور، از جمله شریعتی استقبال می‌کنم. اما بی‌ادبی به ساحت اهل تفکر، فرهنگ و قلم هر چه باشد نامش نقد نیست. آنکس که شریعتی را «انگلی برای جامعه ایران» می‌نامد نشان می‌دهد که هیچ آُنس و ودادی با قلمرو مقدس ادب و تفکر و فرهنگ ندارد و صرفاً عِرض خود می‌برد و زحمت جامعه می‌دارد و این سرزمین ادب را به سوی پوپولیسم و انحطاط سوق می‌دهد. بر همه اهل نظر و تفکر است که به افشای یک چنین برهوت، بی‌فرهنگی و ناحقیقتی مستتر در  جریانات نیهیلیستی جامعه بپردازند، جریاناتی که به همان اندازه خوارج‌گری و بنیادگرایی، و حتی شاید بیشتر از آن، برای جامعه ما خطرناک و ویرانگر و زمینه‌ساز ظهور فاشیسمی جدیدند. https://x.com/abdolkarimiii/status/1995187528924844273?t=bDSuP3Vc8CA33Kg7-RTg1Q&s=19
إظهار الكل...
👍 54 5👎 3
Repost from TgId: 3416390713
Photo unavailableShow in Telegram
🔷انجمن علمی فلسفه دانشگاه شهیدبهشتی، برگزار می‌کند: 🔵نشست: «نقد و بررسی کتاب: در جست‌و‌جوی بنیادی برای امر سیاسی» اثر دکتر بیژن عبدالکریمی با حضور: 🔹دکتر احمد بستانی هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی 🔹دکتر امیرحسین ساکت هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه شهیدبهشتی 🔵زمان برگزاری: سه‌شنبه، ۱۱ آذر‌ماه، ساعت ۱۵ الی ۱۷ 🔵مکان نشست: دانشگاه شهیدبهشتی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، تالار‌ مولوی جلسه همراه با پرسش و پاسخ دانشجویان برگزار خواهد شد. @philosophiaSBU
إظهار الكل...
10👍 2👎 2
00:59
Video unavailableShow in Telegram
Video from Bijan Abdolkarimi
إظهار الكل...
3.74 MB
👍 30👎 4
فقرا نباید در ایران پست بگیرند! ✍️ سامیار رستمی دکتر محمود سریع‌القلم اخیرا در گفت و گویی عنوان کرده است که نباید اجازه داد فقرا در ایران پست بگیرند. به گزارش همشهری آنلاین به نقل از تسنیم محمود سریع‌القلم، استاد دانشگاه شهید بهشتی در گفت‌وگویی که به‌تازگی از وی متشر شده گفته: «ریشۀ بسیاری از مشکلات ما حاکم‌بودن طبقۀ ضعیف‌ در کشور است. نباید اجازه داد کسی از از طبقۀ ضعیف وزیر خارجه یا وزیر اقتصاد کشور شود؛ کسانی که مسئولیت می‌گیرند باید حداقل از طبقۀ متوسط باشند. طبقۀ ضعیف به‌دنبال رفع محرومیت‌های گذشتۀ خودشان هستند نه شکوه ایران.» نکته بسیار جالب توجه در کلیپی که آقای سریع القلم مطالب فوق را مطرح میکنند آن است که ایشان به صراحت میگوید که بعدها مسئولین دانشگاه آن دسته از سوالاتی را که در آن پرسشنامه موجب برانگیخته شدن احساسات دانشجویان فقیر می‌شدند حذف کردند اما همین تکنوکرات تحصیل کرده در غرب بدون کمترین درکی از معاصریت کشور و مردمان خودش با تاریخ و دنیای غرب و شاید تنها به صرف آنکه در پرسشنامه فلان دانشگاه برجسته آمریکایی چنین سوالاتی مطرح شده است چنین نتیجه گیری میکنند که صاحب منصبان عالی رتبه کشوری بخصوص در حوزه اقتصادی و سیاست خارجه! نباید از اقشار فقیر جامعه باشند وگرنه ملت و میهن هرگز رنگ شکوه را نخواهند دید! در اقتصاد کلان هم بسیاری از نظریه پردازان اقتصاد لیبرال سالهاست که میگویند دولت و نظام اقتصادی اگر به دنبال توسعه و پیشرفت کشور هستند نباید درآمد ملی را در میان فقرا توزیع کنند زیرا فقرا فقط مصرف کننده هستند!
إظهار الكل...
👍 28👎 10 3
Repost from TgId: 1054666812
#گزیده_های_ایران
سرنوشت اوکراین در خارج از مرزهای این کشور تعیین شد و خود این کشور در اغلب مذاکرات مربوط به سرنوشت مردم و آینده‌اش حضور نداشت. مواضعی که بسیاری از شبه‌روشنفکران و شبه‌کنشگران سیاسی و اجتماعی ما در پیش گرفته‌اند ما را به همینجا خواهد کشاند. اگر اسم این خیانت نیست، پس چیست؟
🖋 بیژن عبدالکریمی (@abdolkarimiii) @yekhezaran
إظهار الكل...
👍 19👎 5 2
00:47
Video unavailableShow in Telegram
اعتماد برخی به غرب حیرت‌انگیز است! «بیژن عبدالکریمی» استاد دانشگاه در مناظره با صادق زیباکلام با اشاره به عاقبت سیاستمدارانی چون مصدق و قذافی و عرفات گفت: با وجود این مصادیق اعتماد برخی افراد به غرب برای انجام مذاکره حیرت‌انگیز است. @didebane_enghelab
إظهار الكل...
7.46 MB
👍 37 5👎 3