ar
Feedback
فریدون مشیری _ کانال رسمی

فریدون مشیری _ کانال رسمی

الذهاب إلى القناة على Telegram

تنها کانال رسمی استاد فریدون مشیری 🔸با نظارت مستقیم خانواده‌ی ایشان ( جهت انتشار عکس، فیلم، صوت و...) اینستاگرام رسمی فریدون مشیری: Instagram.com/FereydoonMoshiri 🔴⚠‌تبادل و تبلیغ انجام نمی‌شود. ‌

إظهار المزيد
2025 عام في الأرقامsnowflakes fon
card fon
14 577
المشتركون
-424 ساعات
-47 أيام
-9830 أيام
أرشيف المشاركات
زادروز حکیم #فردوسی #شهنامه_چه_میگفت این دفتر دانایی، این طرفه ره‌آورد، الهام خدایی‌ست که «فردوسی توسی» از جان و دل آن را بپذیرفت، با جان و دل خویش، بیامیخت، بیاراست، بپرورد؛ * ده قرن ِ، فزون است که در پهنه‌ی گیتی میدان شکوهش را، کس نیست، هماورد! * دَه قرن ِ ازین پیش آیا چه کسی دید که این مَرد با آتش پنهانش با طبع خروشانش سی سال، شب و روز، چه‌ها گفت؟ چه‌ها کرد؟ * امروز، هنوز از پس ِ ده قرن که این مُلک در دایره‌ی دوران گشته‌ست، آیا چه کسی داند سی‌سال در آن عهد بر این هنری مرد سخنور چه گذشته‌ست؟ * انگیزه‌اش از گفتن شهنامه چه بوده‌ست؟ سیمای اساطیری ایران کهن را آن روز، چرا گَرد ز رخسار زدوده‌ست؟ سی‌سال، برای چه، برای که سروده‌ست! * می‌دید وطن را، که سراپا همه درد است. می‌دید که خون در رگ مردُم، افسرده و سرد است. آتشکده‌ها خالی خاموش آزادی در بند لبخند فراموش بیگانه نشسته‌ست بر اورنگ از ریشه دگرگون شده فرهنگ... می گفت که: -«هنگام نبرد است» با تیغ سخن روی بدان میدان آورد. * سی سال به پیکار، بر آن پیمان، پیمود جان بر سر ِ پیکارش فرسود و نیاسود وجدانش بیدار ایمانش روشن جان مایه‌ی شعرش همه ایرانی و ایران طومار نسب‌نامه‌ی گردان و دلیران نظمی که پی‌افکند، کاخی که بنا کرد! * شهنامه به ایران و به ایرانی می‌گفت: - یک روز شما در تن‌تان گوهر جان بود! یک روز شما بر سرتان تاج کیان بود وان پرچم‌تان رایت مهر و خرد و داد افراشته بر بام جهان بود! * شهنامه به آن مردم خودباخته می‌گفت: بار دگر آن‌گونه توانمند، توان بود، * این دفتر دانایی، این طرفه ره‌آورد الهام خدایی فرمان اهوراست؛ روح وطن ماست که فردوسی توسی با جان و دل خویش بیامیخت، بیاراست، بپرورد؛ آنگاه چنین نغز و دل‌افروز و دلاویز در پیش نگاه همه آفاق بگسترد. - #فریدون_مشیری از دفتر: #تا_صبح_تابناک_اهورایی 🔷 تنها کانال رسمی فریدون مشیری 🔸 با نظارت مستقیم خانواده‌ی استاد مشیری @fereydoonmoshiri
إظهار الكل...
20👍 10👏 2
Photo unavailableShow in Telegram
به بهانه‌ی 25 اردیبهشت: بزرگداشت فردوسی این دفتر دانایی، این طرفه ره‌آورد، الهام خدایی‌ست که «فردوسی توسی» از جان و دل آن را بپذیرفت، با جان و دل خویش، بیامیخت، بیاراست، بپرورد. 🔷 @fereydoonmoshiri
إظهار الكل...
17👍 4
اجرای شعر #مادر_و_نرگس : #پنجره_خاطره_ها ‌ شعر از زنده‌یاد #فریدون_مشیری اثری از #رضا_رضاپور ‌ 🔷 کانال رسمی فریدون مشیری: @FereydoonMoshiri
إظهار الكل...
Reza_Rezapour_Panjareh_Khatereha.mp35.00 MB
14
🌼 #مادر_و_نرگس ‌ نم‌نم بارانِ بهار است و، خاک چون دل من، تشنه‌ی این نم‌نم است. از دل خود ظلمت این عهد را هر چه كه در چشمه بشویی كم است. ◽  مست، ز میخانه‌ی نرگس، نسیم می‌گذرد، تازه و تر، گل نشان. من، همه‌جا همره اویم، كه هست همسفر و هم‌قدمی گل‌فشان. ◽ باز، مرا باران، از من گرفت باز، مرا نرگس، از من ربود. همهمه‌ی ثانیه‌ها را شكست پنجره‌ی خاطره‌ها را گشود: ◽ در چمنِ پُر سمنِ كودكی نرگس و نوروز و نسیم و نوید شادی و لبخند و سرود و امید نقل و گل و بوسه، هیاهوی عید. ◽ مادركم –شادروان– چون نسیم– شیفته‌ی نرگس شیراز بود «مادر» و «نرگس»، دو نسیم لطیف در چمن خانه، به پرواز بود. ◽ نیست عجب گر نفس نرگسم این همه جادویی و جان‌پرورست. بویی از آن آیت خوبی در اوست راست بگویم: نفس ِ مادرست! ‌ - #فریدون_مشیری از دفتر: #آه_باران ‌ ‌ 🔷 کانال رسمی فریدون مشیری: @FereydoonMoshiri
إظهار الكل...
30👍 15😢 3🕊 3
01:21
Video unavailableShow in Telegram
#بوی_باران خواننده : داریوش شاعر : فریدون مشیری آهنگ ساز : اسفندیار منفردزاده 🔹 @FereydoonMoshiri
إظهار الكل...
IMG_1185.MP47.05 MB
29👍 9
Repost from TgId: 1078194970
01:35
Video unavailableShow in Telegram
آفتابت که فروغ رخ زرتشت در آن گُل کرده‌ست... نوروز #نوروز @FereidounFarahandouz
إظهار الكل...
17.11 MB
28👍 13
Show comments
◽️به بهانه‌ی اول اردیبهشت، روز بزرگداشت #سعدی شیرازی شعری بخوانیم در ستایش او به قلم زنده یاد فریدون مشیری: 🔸 #همراه_آفتاب (دنیا نیرزد آن‌که پریشان کنی دلی زنهار بد مکن که نکرده‌ست عاقلی- سعدی) ‌ همراه آفتاب جوانی، وقتی جوانه می‌زد در من نهال عشق، دست دلم به دامن شعرش رسیده بود. میخانه‌ی غزل! شعری که عشق، ــ گرم و درخشان ــ چو آفتاب، از مشرق طلایی آن سر کشیده بود. شعری که آن زمان و، همیشه در چشم من «ز رحمت محض آفریده» بود. ◽️ پر می‌کشید روح پر از التهاب من از تشنگی به سوی غزل‌های او، نخست در مکتب محبّت او، حرف عشق را تا درس پاک سوختن، آموختم درست. ‌ در دفتر ستایش نیکویی، در نامه‌ی پرستش زیبایی، آموختم چگونه به محبوب بنگرم! آموختم چگونه به سودای یک نگاه از جان و مال و زندگی خویش بگذرم. آموختم چگونه در پیش او بمیرم و دم برنیارم! ‌ آموختم چگونه بر اندام واژه‌ها از سوز آرزو آتش درافکنم آموختم که شور درون را شیرین بیان کنم. ◽️ همراه آفتاب جوانی، آن عاشقانه‌های دلاویز، آرام ، چون نسیم، در تار و پود جان و دل من وزیده بود. ◽️ زان پس که هرچه قول و غزل داشت، همچو جان، در پرده‌های حافظه، در خاطرم، نشست؛ راه مرا به بوی «گلستان» خویش بست! چندی در آن بهشت طربناک، مست مست، چون او برفت دامنم از بوی گل ز دست. ‌ دریایی از لطافت و دنیایی از هنر آمیخته به آن سخنان گزیده بود. ◽️ اما، تمام عمر، من بودم و هوای خوش «بوستان» او. روشن‌ترین ستاره، در کهکشان او «آرام جان و انس دل و نور دیده» بود. در نغمه‌های بر شده از ساز جان او، آیین رستگاری انسان، درین جهان، گلبانگ آدمیت، قانون مردمی، راه رهایی بشریت. دنیای آرمانی، در شأن آدمی، گفتی مگر کلام و پیام پیمبران در گوهر زبان و بیانش دمیده بود. ◽️ او پادشاه ملک سخن بود، بی‌گمان. «روی زمین گرفته به تیغ سخنوری» با منکرش بگو که بیا روبرو کنیم! با مدعی بگو، بنشیند به داوری. ◽️ حیران بی‌نیازی اویم، که با نیاز «وجه کفاف» بود اگر نامعین‌اش «سیمرغ» بود و «قاف قناعت» نشیمنش با «دست سلطنت» که بر اقلیم شعر داشت؛ «پای ریاضتش همه در قید دامنش»! ‌ می‌گفت با غرور: «گر گویی‌ام که سوزنی از سفله‌ای بخواه، چون خارپشت، بر بدنم موی، سوزن است! صد ملک سلطنت به بهای جوی هنر، منت بر آن‌ که می‌دهد و حیف بر من است»! ‌ روحی بزرگ، در تن او، آرمیده بود. ◽️ طبعی بلند، پاک، آزاده، همتای آفتاب، و لیکن افتاده، همچو خاک! هرگز کسی نبود چو او در سخن دلیر، حق گوی و حق پذیر. ◽️ می گفت شاه را در پرده‌ی نصیحت و مهر و فروتنی ــ بخت تو هم بلند، که هم عصر با منی آن شاعر رونده‌ی بیدار ِ ره شناس تنها همین نه راهبر نوجوانی‌ام همواره و هنوز و همیشه آموزگار، در سفر زندگانی‌ام. ◽️ بانگ بلند اوست، از پشت قرن‌ها: «دنیا نیرزد آنکه پریشان کنی دلی زنهار، بد مکن که نکرده‌ست عاقلی» بانگ بلند اوست که اینک جهانیان هرجا به احترام ازو نام می‌برند: فرزندگان یک پدر و مادرند خلق اعضای یک تن‌اند، که یک پیکراند خلق از یک تبار و یک گهرند و برابرند. از یکدگر نه هیچ فروتر نه برترند. ◽️ در روزگار ما که «بنی آدم»، -ای دریغ- چون گرگ، یکدگر را هر روز می‌درند؛ بر من چو آفتاب جهانتاب روشن است دنیا به این تباهی و درماندگی نبود، یک بار اگر نصیحت او را شنیده بود! ‌ #فریدون_مشیری از دفتر: #با_پنج_سخن_سرا 🔷 تنها کانال رسمی فریدون مشیری 🔸 با نظارت مستقیم خانواده‌ی استاد مشیری @fereydoonmoshiri Telegram.me/fereydoonmoshiri
إظهار الكل...
50👍 11👏 4
* #با_تمام_اشکهایم * ‌ شرم‌تان باد ای خداوندان قدرت! بس کنید! بس کنید از این همه ظلم و قساوت، بس کنید! * ای نگهبانان آزادی! نگهداران صلح! ای جهان را لطف‌تان تا قعر دوزخ رهنمون! سرب داغ است این که می‌بارید بر دل‌های مردم، سرب داغ! موج خون است این که می‌رانید بر آن کشتی خودکامگی را موج خون! * گر نه کورید و نه کر، گر مسلسل‌های تان یک لحظه ساکت می‌شوند؛ بشنوید و بنگرید: بشنوید این "وایِ" مادرهای جان‌آزرده است، کاندرین شب‌های وحشت سوگواری می‌کنند! بشنوید این بانگ فرزندان مادر مرده است؛ کز ستم‌های شما هر گوشه زاری می کنند. بنگرید این کشتزاران را، که مزدوران‌تان روز و شب، با خون مردم، آبیاری می‌کنند! بنگرید این خلق عالم را، که دندان بر جگر، دم‌به‌دم بیدادتان را، بردباری می کنند! * دست ها از دست‌‌تان ای سنگ چشمان، بر خداست گرچه می‌دانم، آنچه بیداری ندارد، خواب مرگ بی گناهان است و وجدان شماست! با تمام اشکهایم، باز، -نومیدانه- خواهش می‌کنم: ‌ بس کنید! بس کنید! فکر مادرهای دلواپس کنید. رحم بر این غنچه‌های نازک نورس کنید. بس کنید! ‌ - #فریدون_مشیری - از دفتر: #از_خاموشی ‌ 🔹کانال رسمی فریدون مشیری: @fereydoonmoshiri
إظهار الكل...
🕊 61 30👍 19👏 11😢 8🙏 4
Photo unavailableShow in Telegram
🌷نوروز مبارک! 🌷 دوباره چهره‌ی نوروز و شادمانی عید دوباره عشق و امید دوباره چشم و دل ما و چهره های بهار. غم زمانه به پایان نمی رسد، برخیز! به شوق یک نفس تازه در هوای بهار. شعر و خط #فریدون_مشیری @FereydoonMoshiri
إظهار الكل...
72👍 7🕊 6
Repost from TgId: 1093143939
‍ #یک_آهنگ #سه_اجرا #موج اهنگ و تنظیم استاد #فرهاد_فخرالدینی شعر #فریدون_مشیری اجراها: #محمدرضا_شجریان (کنسرت اصفهان/۱۳۷۸) بانو #مرضیه #علیرضا_قربانی نفس می‌زند موج نفس می‌زند موج، ساحل نمی‌گیردش دست پس می‌زند موج فغانی به فریادرس می‌زند موج من آن رانده مانده بی‌شکیبم که راهم به فریادرس، بسته دست فغانم شکسته زمین زیر پایم تهی می‌کند جای زمان در کنارم هوس* می‌زند موج نه در من غزل می‌زند بال نه در دل هوس می‌زند موج رها کن رها کن که این شعله خرد، چندان نپاید یکی برق سوزنده باید کزین تنگنا ره گشاید کران تا کران خار و خس می‌زند موج گر این نغمه این دانه اشک در این خاک رویید و بالید و بشکفت پس از مرگ بلبل ببینید چه خوش بوی گل در قفس می‌زند موج پس از مرگ بلبل ببینید چه خوش بوی گل در قفس می‌زند موج از همکاری #مشیری، #فرهاد_فخرالدینی و #مرضیه، ترانه ای پدید آمده، به نام #موج که اگر چه شهرت نیافته ولی به نظر یکی از بهترین‌های روزگار ماست. #موج از شعرهای اندکی است که #مشیری در آن نماد پروری می‌کند. موج که خود غالبا غریق می‌طلبد، چون غریقی تصویر می‌شود که هیچ ساحلی دستش را نمی‌گیرد، او را پس می‌زند و زمین زیر پایش خالی می‌شود. شعر با نفس زدن‌های موج آغاز می‌شود و هنگامی که ساحل او را پس می‌راند، درست مثل همه غریقان، در آخرین لحظات " فغانی به فریاد رس می‌زند". #مشیری معناهای دیگر موج و موج زدن را نیز در شعر خود به کار می‌گیرد. مثل دلی که " هیچ هوسی در آن موج" نمی‌زند. یا بوی گلی که پس از مرگ بلبل " در قفس می‌زند موج". #فرهاد_فخرالدینی تم اصلی شعر #فریدون_مشیری را خوب دریافته و موسیقی خود را که در مایه همایون جریان دارد، به پیروی از آن فراز و نشیب داده است. فغان موج، تنها برخاسته از سرخوردگی نیست. رگه‌هایی از خشم و خروش را نیز با خود دارد. موسیقی موج این تصور را که از موسیقی ایرانی، توصیف بر نمی‌آید، باطل می‌کند. #مرضیه نیز نقشی سازگار با موج و بالا و پایین رفتن‌های آن دارد.
إظهار الكل...
17👍 11👏 1
#آهنگ_اشتیاق | #کبوتر_و_آسمان با صدای #سیما_بینا آهنگساز و رهبر ارکستر: #فرهاد_فخرالدینی شعر از #فریدون_مشیری
إظهار الكل...
‎⁨سیما بینا – آهنگ اشتیاق⁩.mp33.15 MB
🕊 9 8👍 4
🕊 #کبوتر_و_آسمان ‌ بگذار سر به سینه‌ی من، تا که بشنوی، آهنگ اشتیاق دلی دردمند را. شاید که بیش ازین نپسندی به کار عشق، آزار این رمیده‌ی سر در کمند را. ‌ بگذار سر به سینه‌ی من، تا بگویمت: اندوه چیست، عشق کدامست، غم کجاست؟ بگذار تا بگویمت: این مرغ خسته جان، عمری‌ست در هوای تو از آشیان جداست. ‌ دلتنگم آن‌چنان که: اگر بینمت به کام، خواهم که جاودانه بنالم به دامنت شاید که جاودانه بمانی کنار من، ای نازنین -که هیچ وفا نیست با منت- ‌ تو، آسمان آبی آرام و روشنی، من، چون کبوتری که پرم در هوای تو یک شب ستاره های تو را دانه چین کنم! با اشک شرم خویش بریزم به پای تو. بگذار تا ببوسمت، ای نوشخندِ صبح، بگذار تا بنوشمت ای چشمه‌ی شراب، بیمار خنده‌های توام، بیشتر بخند! خورشید آرزوی منی، گرم‌تر بتاب! ‌ - #فریدون_مشیری از دفتر: #ابر_و_کوچه ‌ ‌🔷 کانال رسمی فریدون مشیری: @FereydoonMoshiri
إظهار الكل...
🕊 12 11👍 3
Photo unavailableShow in Telegram
#راهیان مهر گوینده‌ای ظریف، بشردوست، پیش ازین دریافته‌ست: کز چه بشر را دو دست هست؛ -«دستی، برای آن که برآرد نیاز خویش دستی، برای آن‌که بگیرد ز خلق دست!» این‌گونه مهرورزی و پندار نیک و عشق جز در میان مردم ما تا به این زمان هرگز به هیچ شهر و دیاری نبوده است. اندیشه محبت و خدمت به دیگران نقش و نگار بافته با تار و پود ماست. آیین خیرخواهی و یاری و مردمی با خون ما سرشته روان در وجود ماست. پروردگار مکتب مهر و محبتیم ما راهیان عشق و «هواخواه خدمتیم» بانگ بلند شعر «بنی‌آدم، اعضای یک‌پیکرند» آوای مهر سعدی است. وز این دیار، بال به عالم گشوده است، این راه و رسم مردم این ملک بوده است. هر روز بامداد که همراه آفتاب نور و نشاط و شور و سرور و نوید هست. آن دم که دست‌های تو در کار زندگی سرشار از تلاش و توان و امید هست، با خویشتن بگوی؛ -دستی برای آن‌ که برآرم نیاز خویش دستی برای آن‌که بگیرم ز خلق دست. #فریدون_مشیری کتاب #تا_صبح_تابناک_اهورایی 🔹 @FereydoonMoshiri
إظهار الكل...
28👍 7👏 1🕊 1
Photo unavailableShow in Telegram
من نیز چو خورشید، دلم زنده به عشق است. راه دل خود را نتوانم که نپویم هر صبح در آیینه‌ی جادویی خورشید چون می نگرم، او همه من، من همه اویم! #فریدون_مشیری 🔷 کانال رسمی فریدون مشیری: @FereydoonMoshiri
إظهار الكل...
45👍 4🕊 1
Photo unavailableShow in Telegram
85👍 8😢 7🕊 5👏 1
🔸 #رهایی به بهانه‌ی ۲۶‌ مرداد ماه | سالروز ورود اولین گروه آزادگان به کشور| ‌‌ از نگاه یاران به یاران ندا می‌رسد دوره‌ی رهایی، رهایی فرا می‌رسد این شب پریشان، پریشان سحر می‌شود روز نو گل افشان، گل افشان به ما می‌رسد بخت آن ندارم که یارم کند یاد من حال من که گوید که گوید به صیاد من گر چه شد به نیزار گرفتار به بیداد او عاقبت رسد عشق، رسد عشق به فریاد من ساقیا کجایی کجایی که در آتشم وز غمش ندانی ندانی چه ها می‌کشم ساقی از در و بام در و بام بلا می‌رسد بر دلم از این عشق ازین عشق چه ها می‌رسد ‌ #فریدون_مشیری #ترانه ‌ تصنیف #رهایی خواننده: #صدیق_تعریف تنظیم: #جلال_ذوالفنون شعر: #فریدون_مشیری 🔷کانال رسمی فریدون مشیری @fereydoonmoshiri
إظهار الكل...
@koronmusic-Az Negah Yaran.mp36.73 MB
10👍 2
🔸 #تصنیف #یاد_یار_مهربان (برای #بنان، استاد هنر آواز) ‌ آواز: #کاوه_دیلمی شعر: #فریدون_مشیری آهنگساز: #فرهاد_فخرالدینی ‌ 🔷 @FereydoonMoshiri
إظهار الكل...
06- Tasnif Yade Yare Mehraban.mp36.76 MB
14👍 2
هشتم اسفندماه سالروز درگذشت استاد غلامحسین #بنان است... به همین بهانه شعری بخوانیم به قلم استاد فریدون مشیری... ** #یاد_یار_مهربان ** (برای #بنان، استاد هنر آواز) جویبار نغمه می‌غلتید، گفتی بر حریر آبشار شعر، گل می‌ریخت، نغز و دلپذیر مخمل مهتاب بود این یا طنین بال قو؟ پرنیان ناز، آواز سراپا حال او * نغمه را با سوز دل، این گونه سازش‌ها نبود در نوای هیچ مرغی «این نوازش‌ها نبود» * «بانگ نی» می‌گشت تا دمساز او شورها می‌ریخت از شهناز او در شب تاریک دوران، بی‌گمان چلچراغی بود هر آواز او * برگ گل بود آن چه می‌افشاند بر ما یا غزل عاشق سرگشته در کویش «من، از روز ازل » لطف را آموخته، چون دفتر گل از «صبا» مرحبا ای آشنای حُسن خوبان، مرحبا این نسیم از کوی جانان بوی جان آورده بود «بوی جوی مولیان» را ارمغان آورده بود تا که می‌گرداند راه «کاروان» از «دیلمان» کاروانِ جان ما می‌گشت در هفت آسمان تا نپنداری که عمری گل به دامن بود و بس «دشمنش گر سنگ خاره او چو آهن» بود و بس * با تو پیوسته‌ست، اینک، با تو، ای «آه سحر» نغمه‌اش را شعله کن در تار و پود خشک و تر ما به آغوش تو بسپردیم جان پاک او بعد ازین «ای آتشین لاله» بپوشان خاک او بعد ازین هر گل که از خاک بنان سر برزند شور این شیرین نوا در جان عالم افکند اهل دل در ماتمش با چشم گریان مانده‌اند جمع «مشتاقان» او اینک «پریشان» مانده‌اند دل به آواز بنان بسپار کز کار جهان نیست خوش تر هیچ کار از «یاد یار مهربان» (آنچه در گیومه آمده نام آوازها و ترانه‌هایی است که این هنرمند بزرگ خوانده است.) - #فریدون_مشیری از دفتر: " #آه_باران " 🔹کانال رسمی فریدون مشیری: @fereydoonmoshiri
إظهار الكل...
18👍 6
Photo unavailableShow in Telegram
از راست: #نادر_نادرپور، #سیاوش_كسرايى، #فریدون_مشيرى، #سایه 🔷 کانال رسمی فریدون مشیری: @Fereydoonmoshiri
إظهار الكل...
18👍 5
Photo unavailableShow in Telegram
از راست: نادر نادرپور، سیاوش كسرايى، فریدون مشيرى، سايه 🔷 کانال رسمی فریدون مشیری: @Fereydoonmoshiri
إظهار الكل...
38👍 3