ar
Feedback
پویش فکری توسعه

پویش فکری توسعه

الذهاب إلى القناة على Telegram

پویش فکری توسعه یک نهاد فکری، مردمی، مدنی و پویشگر با هدف تمرین، تولید و ارتقاء گفت‌وگو درباره‌ توسعه ایران است. این حرکت با پیشنهاد دکتر محسن رنانی و همکاری داوطلبانه صاحبنظران و علاقمندان به توسعه ملی شکل گرفته است.

إظهار المزيد
2025 عام في الأرقامsnowflakes fon
card fon
13 898
المشتركون
-224 ساعات
-197 أيام
-11230 أيام
أرشيف المشاركات
🌆 پدیده نخست‌شهری، تراکم و تمرکز تصمیم‌گیری در ایران 📝 نقدی بر کارگروه های پیشنهاد کابینۀ دولت دکتر پزشکیان ✍️ دکتر نعمت الله اکبری  استاد دانشگاه اصفهان و عضو کمیته علمی پویش فکری توسعه @pooyeshfekri 🔸مفهوم نخست شهری اولین بار توسط مارک جفرسون در سال ۱۹۳۹ در مقاله‌ای تحت عنوان «قانون نخست شهری» مطرح گردید. او برای توضیح پدیدۀ تشکیل شهرهای بسیار بزرگی که بخش عمده‌ای از جمعیت و فعالیتهای اقتصادی کشورها در آنها متمرکز شده و اغلب پایتختهای این کشورها بودند، این پدیده را «نخست شهری» نامید. 🔸بر اساس مفهوم نخست‌شهری، شهر نخست (بزرگ ترین شهر) در نظام شهری کشورهای در حال توسعه، در مقایسه با کشورهای توسعه یافته، بیش از حد بزرگتر از دومین و سومین شهر این کشورهاست؛ لذا در اغلب کشورهای دارای نظامهای نخست شهری، نخست شهرها، کانونهای تمرکز ملی بوده و بر نظام شهری این کشورها مسلط هستند. 🔸معمولاً وقتی که نسبت جمعیت بزرگترین شهر به دومین شهر از عدد دو بیشتر باشد، این وضعیت شهر را نخست شهری می گویند. کارشناسان نخست‌شهر را شبیه به موجودی می‌دانند که سری بسیار بزرگ و پیکری بسیار نحیف دارد. 🔸پدیدۀ نخست شهری ناشی از هر عاملی که باشد - از قبیل زیر ساختهای استعماری که در پایتختهای مستعمره متمرکز بودند، زیر ساختهای مدرن یا صنعتی، ارتباط بین مراکز صادرات ( پایتختها) و اقتصاد بین الملل و یا توجه بیش از حد دولت ها به پایتخت متاثر از اقتصادهای دولتی - از سیستمی معیوب حکایت دارد. 🔸مبحث نخست شهری اگر چه در ابتدا به منظور تشریح و تحلیل سلسله مراتب شهری مطرح شد و عمدتاً سعی داشت از منظر جمعیتی و ساختار شهری به تحلیل کشورها بپردازد؛ ولی امروزه این وضعیت را می توان تحت عنوان یک نقص سیستمی و به عنوان یکی از مصادیق سیستم معیوب به شمار آورد. چرا؟ 🔸 چون پدیده نخست شهری اگر چه بر پایه جمعیت و میزان تراکم و تمرکز جمعیت بنا شد، ولی باید آن را در همه زمینه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مورد توجه قرار داد. 🔸 شرایط نخست شهری در ایران صرفاً در جمعیت شهری - مثلاً اینکه جمعیت شهر تهران چند برابر جمعیت دومین شهر (مشهد) است - خلاصه نمی شود، بلکه مشکلی ساختاری است که به شدت در سایر فعالیت ها و شاخص ها سرایت کرده است و غدۀ بدخیمی است که به سایر بافتهای این پیکر متاستاز داده است. 🔸 شهر تهران نه فقط در بعد جمعیتی به شدت پدیده نخست شهری را رقم زده است، بلکه این شهر حدود ۵۰ تا ۵۵ درصد از مالیات کشور را تأمین می کند، ۵۰ درصد بنزین مصرفی را در روز مصرف می کند، یک چهارم جمعیت دانشجوی کشور را بخود اختصاص داده است و ۹۵ درصد از رویداد های علمی و فرهنگی و هنری فقط در تهران برگزار می‌شود. 🔸این پدیده در مورد تک تک دستگاههای اجرایی مستقر در تهران نیز صادق است. بطور مثال در مورد تصمیم گیری بودجه سالیانه کشور، سازمانهای مدیریت و برنامه ریزی در ۳۱ استان کشور با جمعیت کارمندی حدود ۳۰۰۰ نفر در مورد ده درصد بودجه تصمیم می‌گیرند، در حالی که سازمان برنامه و بودجۀ کشور در پایتخت، با حدود ۱۲۰۰ نفر جمعیت کارشناسانش، دربارۀ ۹۰ درصد بودجۀ کشور تصمیم می‌گیرد. 🔸نخست‌شهری در ایران، بین ۴ تا ۲۰ برابر بین شهر اول یعنی تهران و شهر دوم و سوم یعنی مشهد و اصفهان هم از بعد جمعیتی و هم در تمامی شاخص ها و معیارهای گوناگون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی فاصله ایجاد کرده است. 🔸یکی از آثار نامطلوب این سیستم معیوب، تراکم و تمرکز تصمیم‌گیری در کشور (بخوانید تهران) است. تراکم در تصمیم گیری عبارت است از حجم و تعداد تصمیمات گوناگونی که در اتخاذ آن یک نهاد یا فرد در دورۀ زمانی مشخص نقش دارد. تمرکز در تصمیم گیری عبارت است از اتخاذ تصمیم توسط یک فرد یا نهاد مرکزی. 🔸 به این ترتیب می‌بینیم که پدیده نخست شهری در ایران فقط منحصر به بعد جمعیتی نیست، بلکه بخش های مختلف را گرفتار تراکم و تمرکز کرده است و این پدیده فرایندی را ایجاد کرده است که هر اقدامی در هر منطقه یا شهر یا استان آغاز شده باشد، نهایتاً از مرکز کشور (تهران) سر در خواهد آورد. 🔸تداوم نخست شهری در کشور منجر به «چالۀ فضایی» در تصمیم گیری شده است؛ بدین معنی که هیچ مدیری در استان ها و شهرهای کشور نیست که بدون ارتباط قوی و تردد با مرکز کشور توفیقی در امور اجرایی حاصل کرده باشد. هیچ مدیری در استان ها نیست که برای اتخاذ تصمیماتی حتی در سطح متوسط، به کسب اجازه از دستگاهی ملی و مرکزی در پایتخت نیازمند نباشد... متن کامل یادداشت را اینجا بخوانید.
إظهار الكل...
👍 18 1🔥 1
1:52:53
Video unavailableShow in Telegram
إظهار الكل...
39dc0fd7c1cf4bedcb6809ce0130ef4259851042-360p.mp4282.10 MB
👍 9👎 1
🔳 شایسته گزینی و سیستم معیوب! ✍️ دکتر نعمت الله اکبری  استاد دانشگاه اصفهان و عضو کمیته علمی پویش فکری توسعه @pooyeshfekri ▫️دولت چهاردهم در تب و تاب انتخاب اعضای کابینه است و مشفقانه به نهادها و گروه‌های مختلف اعلام کرده است که ضمن معرفی افراد برای تصدی مناصب مختلف، معیارها و شاخص های مورد نظر برای انتخاب افراد را نیز پیشنهاد بدهند. ▫️با چنین رویکردی، همه انتظار دارند دولت چهاردهم شایسته‌ترین و خوبترین افراد را در کابینهٔ خود به کار گیرد. این تصور که "نجات کشور با نصب مسئولان پاکدست، مخلص و متخصص میسر است" ناشی از خطایی شناختی در حکمرانی است که طی چندین دهه پیوسته مدیران بالادستی کشور به آن گرفتار بوده اند. ▫️اشکال درست در همین جاست. یعنی: اگر دولتمردان تصور کنند که شایسته گزینی نیروها، عامل اصلی موفقیت آنها است، دچار خطای شناختی شده اند. چرا که صرف وجود افراد و نیروهای مطلوب در یک ساختار نهادی معیوب هرگز نتیجه مطلوبی به همراه نخواهد داشت. ▫️سوال این است که چند درصد از مدیران قبلی که در سطوح مختلف طی چند دهه اخیر برای احراز پست های اجرایی تمامی مراحل تأیید صلاحیت نهادهای مختلف امنیتی، قضایی و نظارتی را کسب کرده اند، این روزها برای به کار گمارده شدن در امور اجرایی توسط همان نهادها دوباره تائید صلاحیت می شوند؟ ▫️مگر این افراد در گذشته به عنوان افراد مناسب و خوب انتخاب نشده اند؟ مگر مراجع ذیصلاح امنیتی و قضایی و نظارتی بر خوب و مناسب بودن آنها صحه نگذاشته بودند؟ پس چه چیزی باعث شده است‌ که در هر مرحله افرادی به عنوان افراد مناسب تحویل گرفته شوند و پس از چند سال تبدیل به نیروهای نامطلوب شوند؟! ▫️آیا رسانه ملی اجازه دارد تصویر قابل اعتنایی از رئیس جمهورهای قبلی که در قید حیات هستند نشان بدهد یا در امور جاری کشور با آنها مصاحبه کند؟ راستی چرا؟ ▫️مگر طی نزدیک به پنج دهه پس از انقلاب، تلاش مسئولان نظام برای یافتن آدم های شایسته و افراد خوب برای مدیریت نبوده است؟ پس مشکل از کجاست؟ ▫️به نظر می رسد مشکل اصلی خطای شناختی مسئولان است یعنی تشخیص آنکه مشکل اصلی، وجود ساختارهای معیوب است و آنچه ضرورت دارد، کوشش برای اصلاح ساختار است نه جستجوی قهرمان‌ها. ▫️این واقعیت را باور کنیم بهترین آدم‌ها هم در یک سیستم معیوب و نامطلوب یا حذف می‌شوند یا معیوب (بخوانیم: فاسد). ▫️زمانی نویسندهٔ این سطور در مقابل اصرار دکتر دژپسند وزیر اقتصاد وقت برای قبول مسئولیت رئیس سازمان مالیاتی کشور، با همین استدلال که "هر شخصی در سیستم معیوب یا نابود می‌شود یا فاسد" از قبول پیشنهاد وی خودداری کردم. ▫️اگر دکتر پزشکیان یا هر فرد دیگری به عنوان رئیس جمهور، فکر کند که به صِرف "یافتن آدم های خوب" به تعبیر گذشته، و یا شایسته گزینی به تعبیر امروزی می‌تواند موجب بهبود در روند توسعه و پیشرفت کشور شود، به عنوان یک کارشناس توسعه و برنامه ریزی اصلا خوشبین نیستم که این راه رفته چند دهه گذشته است و نتایج تلخ آن در حال حاضر در مقابل دیدگان همه قرار دارد. ▫️به صراحت، اصرار بر یافتن و گزینش افراد شایسته در ساختار حکمرانی فعلی هرگز نتیجهٔ مطلوبی به دنبال نخواهد داشت. ساختار یا سیستم مجموعه ای از دو یا چند جزء مرتبط است و رفتار هر جزء بر رفتار کل تاثیر دارد. ▫️برای درک بهتر مفهوم سیستم، از قول نظریه پرداز معروف تفکر سیستمی "راسل ایکاف"، مثالی می‌زنم: بدن انسان سیستمی متشکل از قلب، ریه، کلیه و ... است. دقت داریم که هر یک از اجزاء بر عملکرد بدن که انسان است تاثیر دارد. ▫️ هیچ عضوی در بدن نیست به عنوان یک جزء که بر کل تاثیر نداشته باشد (البته به استثناء آپاندیس که از مفهومش پیداست). دقت داریم که در سیستم که در مثال ما انسان است عملکرد هر جزء حداقل به عملکرد جزء دیگر بستگی دارد. به عبارت دیگر هیچ عضوی تاثیر مستقل از سایر اعضا بر کل بدن ندارد. ▫️عملکرد قلب و شیوه تاثیر آن بر انسان که همان کل است، به عملکرد مغز و سایر عضوها بستگی دارد. در سیستم مطلوب، اجزاء آنچنان به یکدیگر متصلند که امکان ایجاد و شکل گیری اجزاء و گروههای فرعی مستقل وجود ندارد. چرا؟ ▫️چون سیستم یک کل است که نمی شود آنرا به اجزاء مستقل از هم تفکیک کرد. هر عضو اگر از سیستم جدا شود خاصیت خود را از دست می دهد‌. اگر چشم از بدن جدا شود دیگر نمی بیند و اگر گوش جدا شود، نمی شنود. در نتیجه خاصیت های هر سیستم به عنوان کل از رابطه و تاثیر متقابل اجزاء آن حاصل می شود نه از فعالیت های جداگانه و مجزا... ▫️شناخت سیستم به صرف تحلیل، ممکن نیست و آنچه برای شناخت سیستم لازم است تفکر سیستمی است. بنابراین یکی از معیارهایی که در انتخاب کابینه به شدت به آن نیاز است انتخاب افراد با نگرش سیستمی و تفکر مبتنی بر سناریو است... متن کامل یادداشت را اینجا بخوانید.
إظهار الكل...
👍 35👎 3
🔳 شایسته گزینی و سیستم معیوب ✍️ دکتر نعمت الله اکبری  استاد دانشگاه اصفهان و عضو کمیته علمی پویش فکری توسعه @pooyeshfekri ▫️دولت چهاردهم در تب و تاب انتخاب اعضاء کابینه است، به نهادها و گروه های مختلف اعلام کرده است که ضمن معرفی افراد، معیارها و شاخص های مورد نظر برای انتخاب افراد را نیز پیشنهاد بدهند. ▫️طبعا همه انتظار دارند دولت چهاردهم بهترین و خوبترین افراد را در کابینه خود به کار گیرد. به همین منظور در این نوشتار به خطای شناختی در حکمرانی، که طی چند دهه گذشته دولتمردان به آن دچار بوده اند، می پردازیم. ▫️سوگیری شناختی در حکمرانی تلاش برای یافتن افراد و نیروهای خوب بدون توجه به ساختار نهادی و سیستم مطلوب است. ▫️دولتمران دچار خطای شناختی شده‌اند، که اگر کابینه آنها از افراد قوی‌، صالح و به قول معروف خوب تشکیل بشود، پس موفق خواهند شد. ▫️اما این یک خطاست زیرا که داشتن افراد و نیروهای قوی در یک سیستم و ساختار نهادی معیوب هرگز نتیجه مطلوبی به همراه نخواهد داشت. ▫️بعد از انقلاب تمامی تلاش های دولتمردان جدید به جای ایجاد و استقرار سیستم های مطلوب صرف یافتن و شناسایی آدم‌های خوب شد. ▫️حال سوال این است که چند درصد از مدیران قبلی که در سطوح مختلف طی چند دهه اخیر تمامی مراحل تایید صلاحیت نهادهای مختلف امنیتی، قضایی و نظارتی را کسب کرده‌اند، در حال حاضر برای به کار گماری در امور اجرایی توسط همان نهادها تائید صلاحیت می‌شوند؟! ▫️مگر این افراد در گذشته به عنوان افراد مناسب و خوب انتخاب نشده‌اند؟ مگر تمامی مراجع ذیصلاح شامل امنیتی و قضایی و نظارتی بر خوب و مناسب بودن آنها صحه نگذاشته بودند؟ ▫️پس چه چیزی باعث شده است‌ در هر مرحله افرادی با عنوان افراد مناسب تحویل گرفته شود و پس از چند سال تبدیل به نیروهای نامطلوب شود؟ ▫️آیا رسانه ملی اجازه دارد تصویر قابل اعتنایی از رئیس جمهورهای قبلی که در قید حیات هستند، نشان بدهد؟ راستی چرا؟ ▫️مگر پنج دهه پس از انقلاب تمام تلاش ما برای یافتن آدم‌ها و افراد خوب نبوده است؟ ما خوب انتخاب نکردیم یا آدم‌های خوب در دسترس نبودند و یا آدم‌ها خوب نبوده‌اند؟ پاسخ این سوال ها هیچکدام است. ▫️ آنچه که ما به آن توجه نداشتیم و سوگیری و خطای شناختی محسوب می‌شود، توجه نداشتن به سیستم‌ها و ساختارهای نهادی و صرفا در پی آدم‌ها و افراد خوب گشتن بوده است. ▫️خطای ما غفلت از ایجاد و طراحی ساختار تحت عنوان سیستم مطلوب و کارآمد بوده است. بپذیریم آدم‌های خوب در یک سیستم معیوب و نامطلوب یا نابود می‌شوند یا معیوب (که بهتر است بخوانیم فاسد). ▫️(این همان پاسخی بود که من در مقابل اصرار دکتر دژپسند وزیر وقت برای قبول مسئولیت رئیس سازمان مالیاتی کشور دادم که من در یک سیستم معیوب یا نابود می‌شوم یا فاسد و مسئولیت را نپذیرفتم). ▫️دکتر پزشکیان یا هر فرد دیگری به عنوان رئیس جمهور اگر فکر می‌کنند صرفا با یافتن آدم‌های خوب به تعبیر گذشته و شایسته‌گزینی به تعبیر امروزی می‌تواند بهبودی در روند توسعه و پیشرفت کشور ایجاد کند، از نظر من دچار این خطای شناختی است و من به عنوان یک کارشناس توسعه و برنامه‌ریزی اصلا خوشبین نیستم. ▫️زیرا این راه رفته چند دهه گذشته است که نتایج آن در حال حاضر در مقابل دیده‌گان همه قرار دارد. پس صرفا اصرار بر یافتن و گزینش افراد شایسته در همین ساختار نهادی و سیستم موجود حکمرانی هرگز نتیجه‌ای را به دنبال نخواهد داشت... متن کامل یادداشت را اینجا بخوانید.
إظهار الكل...
👍 6😢 1
wonderful-voice-message.ogg2.67 KB
دکتر اکبری 👆👆
إظهار الكل...
و تاثیر متقابل اجزاء آن حاصل میشود نه از فعالیت های جداگانه و مجزاء.پس سیستم کلی است که شناخت آن صرفا با تحلیل ممکن نیست و آنچه برای شناخت لازم است تفکر سیستمی است( یکی از معیارهای که در انتخاب کابینه بشدت به آن نیاز است انتخاب افراد با نگرش تفکر سیستمی و تفکر مبتنی بر سناریو است).ماهیت تفکر سیستمی مبتنی بر سنتز و درک و قابلیت ترکیب اجزاء است.اگر چه باید پذیرفت تحلیل و تجزیه به عنوان یک رویکرد که متعلق به گذشته است در کنار رویکرد تفکر سیستمی و ترکیب مکمل همدیگر هستند. دکتر پزشکیان در کارنامه اجرایی خود سابقه وزارت بهداشت را دارد.به همین روی اجازه بدین مثالی نزدیک به سابقه اجرایی ایشان بزنم .وزیر آموزش عالی با تفکر سیستمی ابتداء نظام اموزشی یا سیستمی که دانشگاهها در آن قرار میگرد را تبین و تعیین میکند و سپس به تعیین اهداف و وظیفه نظام آموزشی با توجه به ساختار و نظام علمی در سطح جهانی می پردازد، و در نهایت به تعریف دانشگاه بر حسب نقش ها و وظایفشان در این کل می پردازد. رویکرد مقابل این تفکر سیستمی این است که بر این باور باشیم آموزش عالی کشور متشکل از تعدادی زیادی دانشگاهها و موسسات آموزش عالی است مجزا از هم هستند و هر دانشگاه جامع نیز متشکل از تعداد قابل قبولی دانشکده و گروه و بخش و دانشجو و هیات علمی است. سوگیری شناختی که سالهاست بر حکمرانی کشور حاکم است اینکه پذیرفتیم اگر هر جزء سیستم بصورت مستقل و مجزا کارآ باشد عملکرد کل کشور کارآست،در حالی که اینگونه نبوده و نیست..کارآ بودن اجزاء بصورت مستقل از هم به معنای کارآ بودن عملکرد سیستم نیست. بهترین بازیکنان و فوق ستاره ها را در یک تیم فوتبال جمع کردن هرگز به معنای موفق بودن تیم نیست و چه بسیار دیده شده است، این تیم با تمام فوق ستاره ها در مقابل یک تیم با سیستم مطلوب ولی با بازیکنان معمولی و حتی گمنام نتیجه را واگذار کرده است. سخن را کوتاه کنم و توصیه اکیدم به رئیس جمهور منتخب اینکه مراقب باشید در تله یافتن آدم های خوب و شایسته متوقف نشوید و بر این باور باشین که اگر شایسته گزینی را پیشه ساختین پس امور مملکت بر مسیر صواب پیش خواهد رفت.بدون داشتن سیستم مطلوب و ساختار نهادی مناسب و صرفا با گزینش افراد در کابینه با تفکر غیر سیستمی و بدور از تفکر مبتنی بر سناریو دستآوردی نخواهید داشت.پس تلاش برای یافتن آدم های خوب را نمیگوییم رها کنید بلکه ایجاد سیستم مطلوب و حکمرانی مناسب در نظام اداری کشور را در اولویت دستور کار دولت قرار دهید.
إظهار الكل...
👍 1
"شایسته گزینی و سیستم معیوب" دولت چهاردهم در تب و تاب انتخاب اعضاء کابینه است، به نهادها و گروه های مختلف اعلام کرده است که ضمن معرفی افراد، معیارها و شاخص های مورد نظر برای انتخاب افراد را نیز پیشنهاد بدهند.طبعا همه انتظار دارند دولت چهاردهم بهترین و خوبترین افراد را در کابینه خود به کار گیرد. به همین منظور در این نوشتار به خطای شناختی در حکمرانی که طی چند دهه گذشته دولتمردان به آن دچار بوده اند می پردازیم. سوگیری شناختی در حکمرانی تلاش برای یافتن افراد و نیروهای خوب بدون توجه به ساختار نهادی و سیستم مطلوب است. دولتمران دچار خطای شناختی شده اند که اگر تصور کنند افراد کابینه انها از افراد قوی ، صالح و به قول معروف خوب تشکیل بشود پس موفق خواهند شد. چرا که داشتن افراد و نیروهای قوی در یک سیستم و ساختار نهادی معیوب هرگز نتیجه مطلوبی به همراه نخواهد داشت .بعد از انقلاب تمامی تلاش های دولتمردان جدید به جای ایجاد و استقرار سیستم های مطلوب صرف یافتن و شناسایی آدم های خوب شد؛ .حال سوال این است( به دور از هر گونه نگرش های سیاسی و جناحی) چند درصد از مدیران قبلی که در سطوح مختلف از رئیس جمهور تا وزراء و مدیران ارشد و میانی که طی چند دهه اخیر برای احراز پست های اجرایی تمامی مراحل تایید صلاحیت نهادهای مختلف امنیتی،قضایی و نظارتی از شورای نگهبان تا پایین ترین سطوح حراست های سازمان های تابعه را کسب کرده اند، در حال حاضر برای به کار گماری در امور اجرایی توسط همان نهادها تائید صلاحیت میشوند؟ مگر این افراد در گذشته به عنوان افراد مناسب و خوب انتخاب نشده اند؟مگر تمامی مراجع ذیصلاح شامل امنیتی و قضایی و نظارتی بر خوب و مناسب بودن آنها صحه نگذاشته بودند؟پس چه چیزی باعث شده است‌ در هر مرحله افرادی با عنوان افراد مناسب تحویل گرفته شود و پس از چند سال تبدیل به نیروهای نامطلوب شود؟ آیا رسانه ملی اجازه دارد تصویر قابل اعتنایی از رئیس جمهورهای قبلی که در قید حیات هستند نشان بدهد؟ راستی چرا؟ مگه ۵دهه پس از انقلاب تمام تلاش ما برای یافتن آدم ها و افراد خوب نبوده است؟ ما خوب انتخاب نکردیم یا آدم های خوب در دسترس نبودند و یا آدم ها خوب نبوده اند؟ پاسخ این سوال ها هیچکدام است. آنچه که ما به آن توجه نداشتیم و سوگیری و خطای شناختی محسوب میشود توجه نداشتن به سیستم ها و ساختارهای نهادی است و صرفا در پی آدم ها و افراد خوب گشتن بوده است و غفلت از ایجاد و طراحی ساختار تحت عنوان سیستم مطلوب و کارآمد.بپذیریم آدم های خوب در یک سیستم معیوب و نامطلوب یا نابود میشوند یا معیوب که بهتر است بخوانیم فاسد.(پاسخی که من در مقابل اصرار دکتر دژپسند وزیر وقت برای قبول مسئولیت رئیس سازمان مالیاتی کشور دادم که من در یک سیستم معیوب یا نابود میشوم یا فاسد و مسئولیت را نپذیرفتم). دکتر پزشکیان یا هر فرد دیگری به عنوان رئیس جمهور اگر فکر میکنند صرفا با یافتن آدم های خوب به تعبیر گذشته و افراد شایسته و شایسته گزینی به تعبیر امروزی میتواند بهبودی در روند توسعه و پیشرفت کشور ایجاد کند من به عنوان یک کارشناس توسعه و برنامه ریزی اصلا خوشبین نیستم. این راه رفته چند دهه گذشته است که نتایج آن در حال حاضر در مقابل دیده گان همه قرار دارد.پس صرفا اصرار بر یافتن و گزینش افراد شایسته در همین ساختار نهادی و سیستم موجود حکمرانی هرگز نتیجه ای را به دنبال نخواهد داشت. سیستم چیست؟ در مفهوم نظری و علمی، سیستم مجموعه ای از دو یا چند جزء است که دارای ویژگی های از قبیل اینکه رفتار هر جزء بر رفتار کل تاثیر دارد و در عین حال رفتار اجزاء و تاثیر آن بر کل بهم وابسته است. برای درک بهتر سیستم بگذارید مثالی پزشکی که در تخصص دکتر پزشکیان نیز است از نظریه پرداز معروف برنامه ریزی راسل ایکاف بزنم.انسان سیستمی است که دکتر پزشکیان با آن به عنوان یک پزشک آشنایی کامل دارد.انسان متشکل از قلب،ریه ،کلیه و.....است.دقت داریم که هر یک از اجزاء بر عملکرد بدن که انسان است تاثیر دارد.هیچ عضوی در بدن نیست به عنوان یک جزء که بر کل تاثیر نداشته باشد(البته به استثناء آپاندیس که از مفهمومش پیداست).دقت داریم که در سیستم که در مثال ما انسان است رفتار و عملکرد هر جزء حداقل به شیوه رفتار یک جزء دیگر بستگی دارد.به عبارت دیگر هیچ عضوی تاثیر مستقل بر کل بدن ندارد.طبعا عملکرد قلب و شیوه تاثیر آن بر انسان که همان کل است به عملکرد مغز و سایر عضوها بستگی دارد.در یک سیستم مطلوب اجزاء آنچنان بهمدیگر متصل هستند که امکان ایجاد و شکل گیری اجزاء و گروههای فرعی مستقل وجود ندارد.چرا؟ چون سیستم کلی است که نمی شود آنرا به اجزاء مستقل از هم تفکیک کرد.پس هر عضو اگر از سیستم جدا شود خاصیت خود را از دست میدهد‌، چشم از بدن جدا شود دیگر نمی بیند و لذا هیچکدام از اجزاء انسان،انسان نیست؛فقط کل آن ،انسان است.در نتیچه خاصیت های هر سیستم به عنوان کل از رابطه
إظهار الكل...
فردیتِ در خدمت اجتماع؛ لازمه جامعه‌ای توسعه یافته     🔖 نکات کلیدی مصاحبه با دکتر علی دینی ترکمانی، اقتصاددان و عضو هیأت علمی موسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی @pooyeshfekri ▫️اصولا تعریف ما از توسعه، بستگی به این دارد که چه ابعادی را برای آن قائل هستیم. یعنی اگر بخواهیم آن را فراگیر در نظر بگیریم، علاوه بر مسائل اقتصادی، ابعاد سیاسی و فرهنگی را نیز شامل می‌شود. ▫️به همین خاطر، اندیشمندان مختلف که در هرکدام از این حوزه‌های علمی فعال هستند، از زاویه خودشان توسعه را تعریف می‌کنند. من گمان می‌کنم که در شرایط کنونی، می‌توانیم توسعه را، هم به معنای رشد شاخص‌های اقتصادی و هم همراه شدن آن با مسائل و ابعاد اجتماعی و سیاسی در نظر بگیریم. ▫️واقعیت کنونی آن است که از منظراقتصادی، ما وضعیت خوبی نداریم؛ چرا که یک دهه درگیر جنگ بودیم و رشد اقتصادی‌مان منفی شده است و یک دهه یعنی دهه ۹۰ نیز درگیر تحریم‌ها بودیم و نرخ رشد اقتصادی بر مبنای شاخص تولید ناخالص ملی صفر شده است. ▫️از نظر بعد اجتماعی و فرهنگی، متأسفانه جامعه به‌جای اینکه به سمت جلوحرکت کند، دچار پسرفت شده‌ایم که این خود را در شاخص‌های مختلفی چون اعتماد و سرمایه‌ی اجتماعی نشان می‌دهد. ▫️از منظر سیاسی نیز که بُعد مهم دیگری در فرایند توسعه به‌شمار می‌رود، بحث صندوق رأی و اعتبار واقعی یا معنای واقعی داشتن صندوق رأی مطرح است.که متأسفانه از این منظر هم، وضعیت خوب و قابل قبولی در جامعه‌ی ما وجود ندارد. ▫️اما اینکه نقطه عزیمت اولیه کجا باید باشد، برمبنای دیدگاه‌های مختلف، متفاوت است. برخی از دوستان معتقد هستند که مسئله ما عمدتاً فرهنگی بوده و اگر این چالش‌های فرهنگی رفع و رجوع شود، راه برای ایجاد گشایش‌ها در حوزه‌های اقتصادی و سیاسی نیز باز می‌شود. ▫️برخی دیگر، پیشرفت اقتصادی را نقطه عزیمت اولیه جهت ایجاد نظام بنگاه داری درست و سپس دموکراسی می‌دانند و نگاه دیگر این است که اقتصاد ما در تله سیاست گرفتار شده، پس باید تغیراتی در حوزه ساختار قدرت، به وجود آید. ▫️من نقطه عزیمت اولیه را در حوزه‌ سیاست و ساختار قدرت می‌دانم و معتقدم یک نظام سیاسی به وجود آمده که در آن مراکز قدرت و تصمیم‌گیری خیلی بیش از اندازه‌اند. این نظام که من اسم آن را «تودرتویی نهادی» گذاشته‌ام، هم در حوزه اقتصاد و هم در حوزه سیاست، پیامدهای بسیار مهمی دارد. ▫️برای مثال در حوزه اقتصاد، پیامد بسیار مهم آن این است که موجب بروز دولت پارادوکسیکال شده است؛ یعنی دولتی که از یک ‌طرف کوچک است (در معنای welfare state) اما از طرف دیگر خیلی بزرگ است (در معنای انواع و اقسام دستگاه‌ها و نهادهایی که از بودجه ارتزاق می‌کنند). ▫️در سیستم اقتصاد سیاسی، ما سه نهاد – قوه مقننه، قوه قضائیه و قوه مجریه – داریم و در کنار این‌ها نیز نهادهای دیگری وجود داشته که در واقع شاخ و برگ‌های خودشان را دارند و این باعث می‌شود که مسئله هماهنگ‌سازی در سطوح مختلف، بسیار سخت شود. ▫️یعنی باعث شود که یک دولت و نهاد حاکمیتی بزرگ و بیش از اندازه‌ای شکل گیرد که در گذر زمان، همه بودجه را تبدیل به هزینه‌های مصرفی و غیر‌ انباشتی‌اش می‌کند و دیگر اجازه نمی‌دهد که دولت از پس وظیفه انباشتی بر بیاید. ▫️همچنین، این تودرتویی نهادی باعث می‌شود که مراکز لابی‌گری مختلفی وجود داشته باشد که مسیر انباشت را به حوزه‌هایی برده که از زاویه زیست‌محیطی نیز بسیار مسئله‌زا باشد. ▫️در واقع این تودرتویی نهادی، از دل سیطره جریان فکری‌ای که می‌توانیم اسم آن را «سنت‌گرایی تجدد ستیز» بگذاریم، بیرون می‌آید. یعنی نوعی از جهان‌بینی‌ای که تجدد را به هیچ‌وجه قبول ندارد و تلاش می‌کند یک نظام سیاسی را بنیان بگذارد که خیلی متفاوت باشد. این نظام سیاسی، مشخصه‌هایی پیدا کرده و موجب شکل‌گیری ساختار قدرتی می‌شود که منحصر به فرد است. ▫️از نظر من، نقطه عزیمت اولیه این است که مسئله تودرتویی نهادی رفع و رجوع شود که رفع آن نیز در حوزه اقتصاد و حوزه فرهنگی نمی‌باشد. بلکه راهکار اساسی‌اش، در اصل سیاسی بوده و آن ‌هم در حوزه زیرساخت حقوقی است؛ یعنی همان‌جایی که به آن قانون اساسی می‌گوییم. ▫️از طرف دیگر، ما ابتدا باید به این پرسش که آیا به دنبال توسعه هستیم یا نیستیم، پاسخی شفاف بدهیم. توسعه به معنای آنکه سطح استاندارد‌های زندگی مردم را ارتقا داده و متناسب با شرایط تاریخی جهانی کنیم... 📃 برای خواندن متن تفصیلی این مصاحبه کلیک کنید. 🤝 برای ادامه گفتگوی مصاحبه ای توسعه با صاحب نظران دیگر میتوانید از این فعالیت حمایت کنید.
إظهار الكل...
👍 14🔥 1
📖 معرفی و انتشار رایگان کتاب:«روش شناسیِ تلفیقِ نظری در مطالعات توسعه؛ الزامات، روشها و محدودیتها» 🤝 به اهتمام: پویش فکری توسعه ✍️ نویسنده: دکتر نریمان محمدی @pooyeshfekri 🔸 واقعاً راه و روش توسعه یافتنِ ایران چیست و نقطه عزیمت آن کجاست؟ از کجا باید مسیر را آغاز کرد و به کدام جهت باید حرکت نمود؟ 🔸 چگونه این کلاف درهم‌پیچیده توسعه ایران را می‌توان باز کرد؟ و چگونه می‌توان از عقب‌افتادگی بیشتر، به خاطر از دست دادن زمان جلوگیری کرد؟ 🔸 این سؤالات و همین‌طور سؤالات مشابه با آن‌ها، سال‌هاست خواب و خوراک از ما گرفته است و با وجود تلاش‌های بسیار زیاد علمی و عملیاتی، صادقانه باید گفت هنوز پاسخ دقیقی برای آن‌ها نیافته‌ایم. واقعاً سؤالات سختی است. 🔸 در مجموعه پویش فکری توسعه به عنوان نهادی مردمی و مدنی در طول هشت سال گذشته تلاش کردیم بفهمیم ایران چگونه امکان توسعه دارد؟ 🔸 البته بخش بزرگی از این تلاش‌ها حتی به مرحله انتشار محتوایی هم نرسید، چه رسد به مرحله اجرا. زیرا مسیر به‌اندازه‌ای مبهم و فضا به‌ قدری متغیر بود که هر زمان نقطه‌ای مانند سراب ما را به سوی خود می‌کشانید و پس از وصال جذابیت خود را از دست می‌داد. 🔸 با این حال تصمیم گرفتیم به عنوان یک نهاد مدنی فعال در حوزه توسعه، بخشی از تلاش‌های علمی صورت گرفته در سال‌های اخیر را منتشر کنیم، تا شاید چراغ راهی برای نهادها و افرادی باشد که قصد دارند این مسیر انتخاب نموده و در آن گام بردارند. 🔸 یکی از فعالیت‌های مهم در ابتدای مسیر پویش فکری توسعه، تشکیل «کمیته روش‌» بود که از فارغ‌التحصیلان رشته‌های مختلف علوم انسانی و متخصصین حوزه روش شکل گرفته بود. 🔸 یکی از کارهای مهمی که در این تیم انجام شد، مطالعه و نقد و نظر در رابطه با «امکان تلفیق نظریه‌های توسعه و ایجاد یک فرانظریه» بود. 🔸 پویش فکری توسعه از همان ابتدا به مطالعه نظریه‌های نظریه‌پردازان داخلی و خارجی می‌پرداخت و این مسیر همچنان ادامه دارد. مطالعه نظریه‌پردازان داخلی در قالب گفت‌و‌گو‌های توسعه و مطالعه نظریه‌پردازان خارجی در قالب میزگرد‌های توسعه طراحی و ارائه می‌شود. 🔸 اما سؤال مهم این بود که آیا امکان تلفیق نظریه‌های مورد مطالعه و در نهایت استخراج یک فرانظریه وجود دارد؟ یعنی آیا می‌توان همه نکات، مؤلفه‌ها و مفاهیمی که هر یک از نظریه‌پردازان برای توسعه ایران به آن توجه می‌کنند، مانند قطعه‌ای از یک پازل در نظر گرفته شود و به مرور این تصویر نظری توسعه ایران تکمیل شود؟ و اگر چنین کاری ممکن است چه محدودیت‌ها و موانعی دارد و با چه روشی می‌توان این فرا نظریه را استخراج نمود. 🔸 در این راستار مطالعات بسیاری انجام شد و تا سه سال به طور مستمر جلسات متعددی نیز برای پاسخ به این سؤالات اساسی برگزار شد. محتواهای تولیدشده بسیار زیادی در اختیار بود و امکان انتشار همه آن‌ها وجود نداشت. 🔸 در نهایت دکتر نریمان محمدی قبول زحمت کردند تا با تلاش مضاعف خود محتوایی با عنوان «روش‌شناسیِ تلفیقِ نظری در مطالعات توسعه؛ الزامات، روش‌ها و محدودیت‌ها» آماده کنند، تا در اختیار مخاطبین عزیز قرار دهیم. 🔸 این کتاب تلاش علمی و نهایی ایشان است و ممکن است سایر اعضای سابق «کمیته روش پویش فکری توسعه» با همه یا بخشی از آن موافق نباشند. اما متنی منسجم، نظری و قابل‌استفاده برای همه کسانی است که سعی دارند در تلفیق نظری در علوم انسانی فعالیت کنند. 🔸 در طی همین سال‌ها مقالات علمی متعددی در پویش فکری توسعه برای استخراج نظریات صاحب‌نظران خارجی توسعه (اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و …) با اتکای به همین مطالعه روش‌شناختی استخراج شده که مجموعه آنها در قالب کتاب با عنوان «توسعه به زبان ساده» در دست چاپ است. 🔸 همچنین مطالعات انجام شده در بخش روش، برای استخراج روایت‌های گفت‌وگوهای توسعه نیز بسیار سودمند بوده و قوام بهتری به ساختار و محتوای آنها داده است. 🔸 در پایان لازم است از همه اعضای سابق همکار در کمیته روش پویش فکری توسعه تشکر و قدردانی نماییم و زحمات و تلاش‌های علمی آن‌ها را ارج نهیم که واقعاً با امید به توسعه ایران در این مسیر گام برداشتند. 🔸 امیدواریم تلاش‌های ما چراغی هرچند کوچک در مسیر توسعه ایران روشن کند، و گامی هرچند کوچک در مسیر پاسخ به سؤالات اساسی توسعه ایران و روشن شدن نقطه عزیمت ما به سمت توسعه، بردارد. 📓 دانلود رایگان فایل پی دی اف کتاب «روش شناسیِ تلفیقِ نظری در مطالعات توسعه؛ الزامات، روشها و محدودیتها» 📚 #کتابخوانی_توسعه
إظهار الكل...
👍 26🤯 2
🔳 انتخابات و درخودماندگی آموخته شدۀ جامعۀ امروز ✍️ دکتر نعمت الله اکبری  استاد دانشگاه اصفهان و عضو کمیته علمی پویش فکری توسعه @pooyeshfekri ▫️مرحله اول چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران برگزار شد. میزان مشارکت در این مرحله از انتخابات گویای واقعیتی تلخ برای مدیران ارشد نظام و تحلیلگران مسائل سیاسی و اجتماعی بود. میزان مشارکت در انتخابات به پایین ترین سطح طی چند دهه گذشته یعنی ۳۹.۹ درصد رسید. ▫️ مشارکت اجتماعی به مانند همدلی و اعتماد عمومی یکی از مهم ترین شاخص های سرمایه اجتماعی است. آمار انتخابات هشتم تیر نشان میدهد که با وجود تلاشها و تبلیغات رسمی و غیر رسمی، سرمایه اجتماعی با سرعتی نگران کننده رو به کاهش و بلکه سقوط است. اکنون با این پرسش جدی مواجه هستیم که براستی چرا تا این اندازه شاهد افت اعتماد عمومی و کاهش سرمایه اجتماعی هستیم؟  ▫️ چرا این روزها بسیاری از هموطنان هیچ تمایلی برای شرکت در انتخابات ندارند و انگیزه‌های خود را از دست داده و در عمل دست روی دست گذاشته‌اند تا جریان زندگی آنها را با خودش به هر سمتی ببرد؟ در چنین شرایطی افراد تلاشی هم برای بیرون کشیدن خود از این وضعیت انجام نمی‌دهد و رمقی برای تلاش کردن ندارند. آیا باید بپذیریم که افسردگی‌ اجتماعی فراگیر شده است.؟  ▫️ با افراد زیادی روبرو هستیم که این عبارات را به کار می برند: چه فایده ای دارد در انتخابات شرکت کنیم؟ تا بحال برای ما چه کرده اند؟ این ها اسم هر کسی را بخواهند از صندوق در میآورند؛ ما هر روز وضعمان بدتر از قبل شده است.  ▫️ چنین عباراتی رایجی، نشان از این دارد که بخش قابل ملاحظه ای از مردم تصور می‌کنند که قدرت تغییر سرنوشت خود را ندارند، در مقابل جریان‌های مثبت و منفی اجتماعی منفعل عمل می‌کنند، درمانده و ناتوان خود را محکوم به پذیرش شرایط موجود می دانند و در نهایت، هیچ کوششی برای تغییر شرایط نمی‌‌کنند و با شعار رأی بی رأی سعی دارند آبی بر درون پر التهاب خود بریزند.  ▫️ روانشناسان می گویند: زمانی که کودک در سنین پایین از پدر، مادر یا اطرافیان درخواست کمک می‌‌کند و با بی‌توجهی از سوی آنها مواجه می‌شود، نمی‌تواند چالش‌های کوچک خود را حل کند و اگر بارها این وضعیت توسط اطرافیان تکرار شود، کودک به مرور«درماندگی آموخته شده» را تجربه می‌کند. در نتیجه این وضعیت در سنین بالاتر، احساس بی‌ارزش بودن و ناتوانی در فرد بروز می کند و فرد در زندگی شخصی از عزت نفس کافی برخوردار نیست.   ▫️ همچنان که درماندگی یا درخودماندگی آموخته شده برای افراد مانند هر بیماری دیگری دارای سطوح و درجات مختلفی است جامعه نیز چنین حالت‌هایی را در سطوح مختلف تجربه می کند. ▫️ به واقع جامعه نیز همچون فرد دچار انواع بیماری های روان تنی و رفتاری می شود و حتی وقتی ماحصل جمع جبری رفتار تک تک افراد در جامعه را بخواهیم رفتار جمعی و اجتماعی بدانیم باید آن را با ضریب فزاینده محاسبه کنیم چرا که افراد در تعامل و ارتباط با دیگران می توانند دچار سوگیری های شناختی نیز بشوند. حزن یک فرد، در یک جمع محزون شدت می یابد و نشاط یک فرد در بین جمع با نشاط نیز شدت می یابد... متن کامل یادداشت را اینجا بخوانید.
إظهار الكل...
👍 25👎 15🔥 2
🗳️ انتخابات چهاردهم و معمای چهل سالگی نظام سیاسی ✍️ دکتر عباس حاتمی عضو هیئت موسس پویش فکری توسعه و عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان ❓چرا در حالیکه از حیات سیاسی جمهوری اسلامی بیش از چهل سال می گذرد، مشارکت در انتخابات اخیر به زیر چهل درصد رسیده است؟ ❔آیا ما از مرحله "افت مشارکت انتخاباتی" به مرحله مقدماتی "سقوط مشارکت انتخاباتی" رسیده ایم؟ تا آنجاکه به سوال دوم و انتخابات ریاست جمهوری مربوط می شود شوربختانه تا حدی اینگونه به نظر می رسد. 🔘 اجازه دهید کمی دقیق تر صحبت کنیم. یک محاسبه ساده تا حدی این موضوع را نشان می دهد. برای نمونه در حالیکه میانگین مشارکت انتخاباتی در دوازده دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران حدود ۷۰ درصد بوده است، میزان مشارکت در سیزدهمین دوره این انتخابات در سال ۱۴۰۰ به حدود ۴۸ درصد و در انتخابات اخیر به کمی زیر ۴۰ درصد رسیده است. 🔘 نتایج انتخابات اخیر نشان داد میزان مشارکت در این انتخابات نسبت به میانگین، به سمت نصف شدن اریب شده است. اما این تنها مشکل مشارکت انتخاباتی در ایران نیست. 🔘 مشکل بزرگ دیگری نیز وجود دارد. این مشکل، رشد قابل توجه آرای باطله در چند سال اخیر است. تا انتخابات دوره دوازدهم ریاست جمهوری، میانگین آرای باطله حدود ۴.۲ درصد بوده است. 🔘 اما این میزان در انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری ناگهان به بیش از ۱۳ درصد و در انتخابات اخیر به کمی بیش از ۴ درصد رسیده است. این یعنی از یک سو نرخ مشارکت کاهش یافته است، اما از دیگر سو آرای باطله رشد کرده است.... 🔘 شاید انتخابات دوره چهاردهم یکی از معدود انتخاباتی در ایران باشد که میزان مشارکت در آن حتی مهمتر از نتیجه آن باشد. چراکه افول مشارکت انتخاباتی در ایران را دیگر نمی توان نشانه ای از انفعال سیاسی دید. 🔘 در ایران کاهش قابل توجه مشارکت سیاسی، انفعال سیاسی را صدا نمی زند، اعتراض سیاسی را فریاد ‌زند. چراکه افول کنش انتخاباتی در ایران، دیگرکنار کشیدن از سیاست نیست، شوربختانه سیاسی کردن خیابان و تقویت رفتار خیابانی است. 🔘 اینکه دوره افت مشارکت انتخاباتی در ایران با دوره فشردگی و اوج سیاست خیابانی همزمان شده است را نباید موضوعی اتفاقی دید. 🔘 اما ما همگی باید به یاد داشته باشیم که سیاست انتخاباتی حرکت در مسیر اصلاحات ولی سیاست خیابانی حرکت در مسیر انقلاب است. 🔘 یک حکمرانی خوب خود را در مسیر اصلاحات و یک حکمرانی بد خود را در مسیر انقلاب قرار می دهد. نه مردمی که مسیر خیابان را انتخاب کرده اند در مسیر  کاملاً درستی حرکت می کنند و نه نظامی که مردم را در آن مسیر قرار می دهد. 🔘 هر دو نیازمند اصلاح جهت هستیم؛ هرچند در این جا وظیفه کسی که مسیر انتخابات و لاجرم اصلاحات را سنگلاخی می کند به مراتب بیشتر است. @pooyeshfekri
إظهار الكل...
👍 19👎 10 2
. . 👈 معجزه ملی! ✍️ محسن رنانی معجزه این انتخابات، «بلوغ ملی» بود. ملت ما عمیقاً رشید و بالغ شده است. نه تنها دیگر نمی‌ترسد، نه تنها دیگر جوّگیر نمی‌شود، نه تنها دیگر با شعارهای چرب‌وشیرینی مثل یارانه طلایی و مسکن رایگان فریب نمی‌خورد، بلکه دیگر تحلیل‌ها و درخواست‌های روشنفکران و کنشگران و دانشگاهیان هم در او اثری ندارد. او فقط به تشخیص خود عمل می‌کند و این، پیشرفت بزرگی در رفتار دموکراسی‌خواهی ملی ما در تاریخ پس از مشروطیت ایران است. به گمان من کنش مردم ایران در این انتخابات، در کلِ تاریخ پس‌از‌مشروطیت، بزرگترین کنش مبتنی بر یک توافق بین‌الاذهانی خشونت‌پرهیز سیاسی بود که بدون حضور یک رهبری واحد یا متحد و بدون یک ایدئولوژی انسجام بخش رخ داده است. این یعنی اکنون «روح جمعی ایرانیان» هم نقش رهبری سیاسی را برعهده گرفته است و هم نقش ایدئولوژی را. این همان اکسیر فرهنگی ایرانی است که در تاریخ ایران بارها شاهدش بوده‌ایم. اکنون دیگر روح جمعی ایرانیان، با این‌همه تنوع و تفاوت، خوب می‌داند که چه وقت باید چه کنشی را داشته باشند. کی در خیابان اعتراض کند؛ کی به خانه برگردد؛ کی سکوت کند، کی فریاد بزند؛ کی رأی بدهد و کی رأی ندهد. زیباترین دستاورد انتخابات چهاردهم همین جلوه بلوغ ملی مردم ایران بود. در روزهای پیشین دهها پیام از دوستان و دانشجویانم داشتم که می‌گفتند دوستت داریم و احترامت می‌گذاریم و می‌دانیم که خیرخواهی، اما با نگاه تو به انتخابات مخالفیم و رأی نمی‌دهیم! و این‌ پیام‌ها چقدر عمیق، بوی توسعه‌یافتگی می‌داد. دستبوس همه مردمی هستم که براساس خِرد و تحلیل و تشخیص خود عمل کردند. هم آنانی که با رأی دادن خود اجازه دادند تا نماینده نیروهای توسعه‌خواه به مرحله دوم برود؛ و هم آنانی که با «رأی ندادن» پاسخ منفی خود را خیلی روشن و بی‌لکنت به همه ما رساندند: هم به حاکمانی که گفتند هر رأی در این انتخابات یک رأی به جمهوری اسلامی است و هم به محکومانی مثل من که از روی نگرانی، می‌گفتیم رأی ندادن‌ فقط افق آینده ایران را تیره و تار می‌کند. واقعیت این است که رأی ندادن شما هم افق‌ها را روشن‌تر کرد و هم قدرت شما را آشکارتر کرد و هم صحنه‌بازی را عوض کرد. دستمریزاد. این عدم مشارکت فراگیر، یک گام به پیش بود. همه ما تحلیل‌گران باید برخیزیم و به احترام مردم ایران کلاه از سر برداریم و تعظیم کنیم. به گمان من ملت ایران بعد از جنبش مهسا، سطح بازی سیاسی را به‌نحو حیرت‌انگیزی دگرگون کرده است. تنوع خیره کننده افکار مردم ما و درعین‌حال همکاری نانوشته و دلپذیری که در دور اول این انتخابات بین این همه تنوع افکار رخ داد این انتخابات را به یک پدیده منحصربه‌فرد تبدیل کرده است: آن ۶۰ درصد تغییرطلب و معترض و مخالفی که شرکت نکردند، دور اول انتخابات را به یک رفراندوم تبدیل کردند؛ و آن ۲۰ درصد تحول‌خواه و اصلا‌ح‌جو و توسعه‌خواهی که شرکت کردند و به تنها نامزد خارج از گفتمان رسمی رأی دادند نیز این فرصت را ایجاد کردند که ملت ایران اکنون در مرحله دوم انتخابات بتواند با داشتن دو کاندیدا از دو طیف کاملا ناهمگون فکری،‌ زمینه را برای شکل‌گیری یک رقابت قطبی‌شده و شفاف فراهم آورد. من اکنون پس از شوک بزرگ این انتخابات و مشاهده بلوغ و رفتار پیچیده‌ای که ملت ایران از خود بروز داده است چیدمان انگاره‌های ذهنی‌ام تغییر کرده است و مدتی می گذرد تا چارچوب اندیشگی خود را بازیابم. بنابراین دیگر به‌خودم اجازه نمی‌دهم که برای مرحله دوم انتخابات توصیه‌ای داشته باشم. یعنی معتقدم که مردم فهیم ایران، آنچه بهینه است را انجام خواهند داد و در دور دوم نیز میان رأی دادن و ندادن، گزینه‌ای را انتخاب خواهند کرد که گمان می‌کنند پیام‌ قاطع آنها را ابلاغ می‌کند و برای بازیگری مجدد ملت ایران، «خلق امکان» می‌کند. توسعه نیاز به قصه‌ای دارد که انتهای آن باز باشد. اصولا دموکراسی یک قصه جمعی با انتهای باز است. من به‌طور شهودی احساس می‌کنم مردم ایران در فضای غیردموکراتیک کنونی دارند قصه‌ای با انتهای باز رقم می‌زنند. بنابراین شاید مردم ایران تصمیم بگیرند با همکاری هر دو گروه معترض و تحول‌خواه، با مشارکت گسترده و رأی به مسعود پزشکیان، به عنوان مخالفت یکپارچه با شیوه حکمرانی جاری، این‌بار با «رأی دادن» خود، بزرگترین رفراندوم غیررسمی ملی، پس از تاسیس جمهوری اسلامی را رقم بزنند. برعکس، شاید هم نظر مردم این باشد که همان رفراندوم دور اول کافی و گویا بوده است و تصمیم بگیرند با مشارکت نکردن اجازه دهند تا پس از تجربه برآمدن ویرانگر محمود، این‌بار سعید جلیلی به حکمرانی برسد و یک‌باردیگر بنیادگرایی جزم‌اندیشانه، حداکثر ظرفیت خود را آشکار کند و ....... ادامه مطلب را در پیوند زیر بخوانید: https://renani.net/texts/notes/national-miracle/ .
إظهار الكل...
👍 42👎 7 3🤔 2
👥 گفت‌و‌گو؛ تنها پناهگاه امن توسعه ✅ نکات کلیدی مصاحبه با دکتر ابراهیم حاجیانی، جامعه‌شناس و اولین مدیر مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران @pooyeshfekri ▫️ اگر بخواهیم بگوییم حال و هوای توسعه در ایران چگونه بوده است، و تعریف توسعه را افزایش ظرفیت‌ها در نظر بگیریم، تصور من این است که از صدسال پیش تاکنون جامعه ایرانی به دنبال توسعه بوده است و دنبال کرده تا در این ظرفیت‌ها، گشایش ایجاد کند و از منابع برای این افزایش ظرفیت، بهره ببرد. ▫️ این روحیه در تمامی دولت‌ها، چه دولت‌های قبل از انقلاب و چه دولت‌های پس از انقلاب، وجود داشته و همه به‌نوعی می‌خواستند که اوضاع بهتر شود. ▫️ اما اینجا دو مسئله وجود دارد: اول اینکه آیا اصولا ما می‌توانیم یک جهت‌گیری ثابت و مشترکی را بین همه آحاد جامعه و شهروندان پیدا کنیم؟ آیا این تلاش‌ها دارای ویژگی انباشتگی بوده و یا به قول نظریه معروف «جامعه کلنگی»، دچار وقفه می‌شده است؟ ▫️مسئله بعدی، موضوع تعارض منافع در میان است؛ هم در سطح حکومت و نهادهای رسمی و هم در سطح نهادهای مدنی و بخش خصوصی. ظرف سه چهار دهه پس از پایان جنگ، تعارض منافع به تدریج شدت گرفته و مانع تحقق فرایندهای توسعه در کشور شده است. ▫️ در سطح نظری هم، یک مشکلی که بعد از پایان جنگ به وجود آمد و باعث ایجاد اختلال شد این بود که، تکلیف ما با نظام جهانی روشن نشد؛ همان‌گونه که اکنون نیز روشن نیست. به‌گونه‌ای که تصور می‌شد، بدون درنظرگرفتن شرایط بین‌المللی، می‌توانیم فرایند توسعه‌ خود را تداوم بخشیم. ▫️ در طرف مقابل نیز، کسانی هستند که معتقد بودند راه توسعه از طریق پیوند با نظام جهانی و ورود به این شبکه می‌گذرد. این اختلاف نظر باعث شده بود که یک دوگانگی به وجود بیاید که همچنان نیز تداوم دارد و باعث چند شقه شدن جریان توسعه در کشور شده است. ▫️ در حقیقت، کسانی دارند با تئوری بازگشت به خویشتن، تئوری اصالت، تئوری بازگشت به خود و نظریه بومی و علوم انسانی ایرانی اسلامی و نظایر آن، افسار توسعه را مهار می‌کنند. ▫️ بنابراین، ما باید تکلیف خودمان را به‌گونه‌ای دقیق و صریح با نظام جهانی روشن کنیم؛ در شبکه نظام جهانی است که منابع ارزی برای توسعه مختلف کشور می‌آید، می‌توانیم تکنولوژی وارد کنیم و آن‌ را ارتقا دهیم و از ظرفیت‌های بومی خود‌ حداکثر استفاده را بکنیم. ▫️ البته تکنولوژی‌های جدید نیز، فقط فناوری به معنای صنعتی نمی‌باشد، بلکه مواردی چون، اداره کردن آموزش‌وپرورش یک فناوری است؛ اداره‌کردن دانشگاه یک فناوری است و اداره‌کردن بانک مرکزی نیز یک فناوری به شمار می‌آید. ▫️ علاوه بر این، مشکل دیگری که در سطح اجرایی به وجود آمد، این بود که دولت، به ظرفیت‌های اجرایی (ساختار بروکراسی) خود، بی‌توجه بوده است. ▫️ در ایران، نهاد خصوصی نداشتیم و دولت‌های بعد از انقلاب تعمداً و یا به هر دلیلی، مانع از رشد بخش خصوصی شدند؛ بنابراین دستگاه بروکراسی، ارابه برنامه‌های توسعه است که این دستگاه نیز روزبه‌روز دارد ضعیف‌تر می‌شود. ▫️ دستگاه دیوانسالاری دولت به دلیل سیاست‌زدگی، مسايل ایدئولوژیکی و تحت تأثیر قرار گرفتن با هر انتخابات ریاست‌جمهوری و مجلس، روزبه‌روز بی‌خاصیت‌تر می‌شود. ▫️ از دیگر چالش‌های اجرای پروژه‌های توسعه، می‌توان به سنت غلط پول‌پاشی، سنت غلط نهادسازی، سنت غلط سندنویسی و سنت شعارهای بلندپروازانه اشاره کرد. ▫️ مثلا اینکه فکر می‌کنیم با پول‌پاشی می‌توان مسائل را حل نمود؛ یا اینکه فکر می‌کنند وقتی یک مشکلی پیش می‌آید، باید برای آن یک نهاد و یک سازمان درست کرد. ▫️ مورد بعدی، عارضه سندنویسی است که فکر می‌کنیم برای اجرای هر پروژه توسعه‌ای، اول باید اسناد بالادستی و فلسفه‌اش را درست کنیم. همچنین یک سنت غلط، شعارهای بیخود و بلندپروازانه است؛ به این معنی که ما به‌گونه‌ای کاملا ایده‌آلی و بلندپروازانه فقط شعار می‌دهیم. ▫️ امروزه، تنها راه به سوی توسعه و تنها جایی که می‌توان به آن پناه برد، گفت‌و‌گو است؛ نه پول و نه حتی نیروی انسانی. ما در یک بن‌بستی گرفتار شده‌ایم که برای آن راهی وجود دارد، به‌شرط اینکه اجازه و فضای گفتگو فراهم شده تا مسیر از میان گفتگو روشن شود... 📃 برای خواندن متن تفصیلی این مصاحبه کلیک کنید. 🤝 برای ادامه گفتگوی مصاحبه ای توسعه با صاحب نظران دیگر میتوانید از این فعالیت حمایت کنید.
إظهار الكل...
👍 9 5
🎬 چهارمین روایت از مجموعه گفت‌و‌گوهای توسعه رونمایی شد 🔹 مراسم رونمایی از کتاب روایت محمدرضا سرکار آرانی از مسئله توسعه در ایران در روز سه شنبه ۲۲ خردادماه با حضور مخاطبین و فرهیختگان حوزه تربیت، در شهر کتاب مرکزی تهران برگزار شد. 🔹 در این جلسه، ابتدا دکتر حسین قربانی، نویسنده کتاب روایت، به بیان نکاتی در رابطه با کتاب روایت محمد-سان پرداختند و مسیر تدوین کتاب و نکاتی که در کتاب قابل ذکر نبوده را بیان کردند. 🔊 فایل صوتی سخنان دکتر حسین قربانی در مراسم 🔹 پس از ایشان، دکتر محسن رنانی با تمرکز بر شخصیت و آموزه‌های دکتر محمدرضا سرکار آرانی، مسیر شکل‌گیری کتاب روایت را بیان کردند و شناخت دقیق گفت‌وگو را دستاورد اصلی ارتباط با محمد-سان دانستند. 🔊 فایل صوتی سخنان دکتر محسن رنانی در مراسم 🔹 سپس دکتر مقصود فراستخواه با اشاره به شاخص‌های متعددی که وضعیت آموزش در ایران را نشان می‌دهد، به مقایسه جنبه‌های مختلف آموزش ایران و ژاپن پرداختند و وضعیت موجود را نتیجه منطقی مسیر طی شده در گذشته دانستند. 🔊 فایل صوتی سخنان دکتر مقصود فراستخواه در مراسم 🔹 در ادامه دکتر محمود مهرمحمدی با اشاره به مفاهیم کتاب روایت محمد-سان تحولی که این اندیشه می‌تواند در معنای مدرن مدرسه ایفا کند، را تفسیر کردند تا با این ابزار بتوان بر مفهوم و ساختار سنتی غلبه کنیم. 🔊 فایل صوتی سخنان دکتر محمود مهرمحمدی در مراسم 🔹 در نهایت دکتر زهرا گویا با بیان نکاتی از کتاب، به بررسی کارکرد اندیشه‌ محمدرضا سرکار آرانی در فضای موجود کشور پرداختند تا با واقعی‌سازی آموزه‌های آن، گامی در مسیر عملیاتی شدن آن برداشته شود. 🔊 فایل صوتی سخنان دکتر زهرا گویا در مراسم در نهایت و به درخواست حضار، دکتر سرکار آرانی با توجه به فرصت باقیمانده، نکاتی تکمیلی در رابطه با کتاب روایت طرح کردند و با بیان اینکه راه دیگری جز «مدرسه» برای نوسازی ساخت توسعه‌ وجود ندارد، به بیان اهمیت آموزش در مسیر توسعه ژاپن پرداختند. ایشان مدرسه را محلی دانستند که باید همه انگاره‌های سنتی کودکان را پنبه کند و اجازه دهد آنها با خلاقیت فردی و با مسیر جدید، رشته‌هایی را خلق کنند تا ریسمان توسعه کشور ایجاد شود. 🔊 فایل صوتی سخنان دکتر محمدرضا سرکار آرانی در مراسم 📷 گزارش تصویری مراسم 📙 کتاب روایت محمد-سان را می توانید از اینجا تهیه کنید.
إظهار الكل...
10👍 3
🔊 #فایل_صوتی 🎙 سخنرانی دکتر محمدرضا سرکار آرانی در مراسم رونمایی از کتاب روایت محمد-سان @pooyeshfekri
إظهار الكل...
سخنرانی دکتر محمدرضا سرکار آرانی.mp321.31 MB
🔊 #فایل_صوتی 🎙 سخنرانی دکتر زهرا گویا در مراسم رونمایی از کتاب روایت محمد-سان @pooyeshfekri
إظهار الكل...
سخنرانی دکتر زهرا گویا.mp316.38 MB
1
🔊 #فایل_صوتی 🎙 سخنرانی دکتر محمود مهرمحمدی در مراسم رونمایی از کتاب روایت محمد-سان @pooyeshfekri
إظهار الكل...
سخنرانی دکتر محمود مهرمحمدی.mp317.55 MB
🔊 #فایل_صوتی 🎙 سخنرانی دکتر مقصود فراستخواه در مراسم رونمایی از کتاب روایت محمد-سان @pooyeshfekri
إظهار الكل...
سخنرانی دکتر مقصود فراستخواه.mp320.03 MB
👍 2
🔊 #فایل_صوتی 🎙 سخنرانی دکتر محسن رنانی در مراسم رونمایی از کتاب روایت محمد-سان @pooyeshfekri
إظهار الكل...
سخنرانی دکتر محسن رنانی.mp311.13 MB
👍 2