TheoBook | تئوبوک
قناة بسيطة
- تئوبوک،کتابفروشی آنلاین تلگرامی ❤️ 🌊 تقریبا تموم کتابهای داخل ایران و زبان اصلی موجوده 🤳 آیدی جهت ثبت سفارش: @BooksOrders - کدهای رهگیری: @TheoCode - رضایت های شما: @TheoLibrary - ناشناس من: https://t.me/iRoChatBot?start=sec-ddjaadfab
إظهار المزيد2025 عام في الأرقام

42 667
المشتركون
-7824 ساعات
-7547 أيام
-2 15130 أيام
أرشيف المشاركات
-۵. السپث آماده است بفهمد واقعاً چه کسی—یا چه چیزی—در تمام این سالها در ذهنش زندگی کرده؟ و ماهیت واقعی کابوس چیست؟
📚 | { @TheoBookIR }
1 06710
-۴. السپث بر سر دوراهی است: شرکت در جشن یعنی قدم گذاشتن در دهان شیر و خطر افشای رازش؛ اما نرفتن یعنی پوسیدن در همین زندگی خفهکننده. شاید اعتدال پاییزی پایان زندگیاش باشد، و شاید هم کلید کشف حقیقتی که سالهاست با آن درگیر است
📚 | { @TheoBookIR }
1 12800
-۳. حالا یازده سال گذشته است. زندگی السپث در یک کلمه خلاصه میشود: «پنهانکاری». او یاد گرفته سایه باشد، کم حرف بزند و رازش را حتی به قیمت تنهایی حفظ کند. اما با نزدیک شدن به جشن «اعتدال پاییزی»، همهچیز تغییر میکند. واکنشش کابوس به این جشن عجیب است؛ انگار این مراسم، زخمی کهنه را در حافظهٔ موجود درون سرش باز میکند و به منشأ کارتهای جادویی پادشاهی مرتبط است
📚 | { @TheoBookIR }
1 31200
-۲. کابوس توهم نبود؛ صدا داشت، حافظه داشت و صاحب اراده بود. او گاهی به السپث هشدار میداد و گاهی او را به سمت استفاده از قدرتی تاریک و غیرطبیعی سوق میداد. در سرزمین بلاندر، حکمِ ابتلا به تب، مرگ است. پس وقتی خانوادهاش متوجه تغییرات او شدند، السپث را به بهانهای از خود دور کردند و به خانهٔ خالهاش فرستادند. خاله سرپرستیاش را پذیرفت، اما هرگز از راز تاریکِ درون ذهن خواهرزادهاش باخبر نشد
📚 | { @TheoBookIR }
1 36700
