ch
Feedback
شعر و شعور

شعر و شعور

前往频道在 Telegram

گزیده ای از ناب ترین اشعار ادبیات ایران و جهان

显示更多
2025 年数字统计snowflakes fon
card fon
11 043
订阅者
-424 小时
-167
-10230
帖子存档
照片不可用在 Telegram 中显示
غم زمانه خورم یا فراق یار کشم به طاقتی که ندارم، کدام بار کشم ...؟ @Poem_sense #سعدی
显示全部...
😢 19 13👍 1
می تراود مهتاب، می درخشد شبتاب. نیست یکدم شکند خواب به چشم کس و لیک، غم این خفته ی چند، خواب در چشم ترم می شکند. نگران با من استاده سحر، صبح می خواهد از من، کز مبارک دم او، آورم این قوم به جان باخته را بلکه خبر، در جگر لیکن خاری، از ره این سفرم می شکند. نازک آرای تن ساق گلی، که به جانش کِشتم، و به جان دادمش آب، ای دریغا ! به برم می شکند. دست ها می سایم، تا دری بگشایم. بر عبث می پایم، که به درکس آید، در و دیوار بهم ریخته شان، برسرم می شکند. می تراود مهتاب می درخشد شبتاب. مانده پای آبله از راه دراز، بر دَمِ دهکده مردی تنها، کوله بارش بردوش، دست او بر در، می گوید با خود: غم این خفته ی چند، خواب در چشم ترم می شکند. #نیما_یوشیج @Poem_sense
显示全部...
17👍 3👏 1
🌱🌺🌱🌺🌱🌺 🌺 @Poem_sense 🌱 همه مي پرسند: چيست در زمزمه مبهم آب؟ چيست در همهمه دلکش برگ؟ چيست در بازي آن ابر سپيد، روي اين آبي آرام بلند که ترا مي برد اين گونه به ژرفاي خيال؟ چيست در خلوت خاموش کبوترها؟ چيست در کوشش بي حاصل موج؟ چيست در خنده جام که تو چندين ساعت، مات و مبهوت به آن مي نگري؟ نه به ابر، نه به آب، نه به برگ، نه به اين آبي آرام بلند، نه به اين آتش سوزنده که لغزيده به جام، نه به اين خلوت خاموش کبوترها، من به اين جمله نمي انديشم. من مناجات درختان را هنگام سحر، رقص عطر گل يخ را با باد، نفس پاک شقايق را در سينه کوه، صحبت چلچله ها را با صبح، نبض پاينده هستي را در گندم زار، گردش رنگ و طراوت را در گونه گل، همه را مي شنوم؛ مي بينم. من به اين جمله نمي انديشم. به تو مي انديشم. اي سرپا همه خوبي! تک و تنها به تو مي انديشم. همه وقت، همه جا، من به هر حال که باشم به تو مي انديشم. تو بدان اين را، تنها تو بدان. تو بيا؛ تو بمان با من، تنها تو بمان. جاي مهتاب به تاريکي شبها تو بتاب. من فداي تو، به جاي همه گلها تو بخند. اينک اين من که به پاي تو در افتادم باز؛ ريسماني کن از آن موي دراز؛ تو بگير؛ تو ببند؛ تو بخواه. پاسخ چلچله ها را تو بگو. قصه ابر هوا را تو بخوان. تو بمان با من، تنها تو بمان. در دل ساغر هستي تو بجوش. من همين يک نفس از جرعه جانم باقيست؛ آخرين جرعه اين جام تهي را تو بنوش. @Poem_sense #فریدون_مشیری
显示全部...
28👍 6👏 4
照片不可用在 Telegram 中显示
برگ زردی با سماجت شاخه را چسبیده بود دست هـای خـویش و دامان تـواَم آمـد بیـاد #سهیل_محمودی
显示全部...
12😢 12👍 2👏 1
╭─┅═ঈ🔹ঈ═┅─╮ @Poem_sense                              ╰─┅═ঈ🔸ঈ═┅─╯ من اگر نظر حرام است بسی گناه دارم چه کنم نمی‌توانم که نظر نگاه دارم ستم از کسی‌ست بر من که ضرورت است بردن نه قرار زخم خوردن نه مجال آه دارم نه فراغت نشستن نه شکیب رخت بستن نه مقام ایستادن نه گریزگاه دارم نه اگر همی‌نشینم نظری کند به رحمت نه اگر همی‌گریزم دگری پناه دارم بسم از قبول عامی و صلاح نیک‌نامی چو به ترک سر بگفتم چه غم از کلاه دارم تن من فدای جانت سر بنده وآستانت چه مرا به از گدایی چو تو پادشاه دارم چو تو را بدین شگرفی قدم صلاح باشد نه مروت است اگر من نظر تباه دارم چه شب است یا رب امشب که ستاره‌ای برآمد که دگر نه عشق خورشید و نه مهر ماه دارم مکنید دردمندان گله از شب جدایی که من این صباح روشن ز شب سیاه دارم که نه روی خوب دیدن گنه است پیش سعدی تو گمان نیک بردی که من این گناه دارم #سعدی
显示全部...
13👍 8
照片不可用在 Telegram 中显示
18👍 3🍾 2
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❃ ⃟░⃟‎‌‌‌‌‎‌ ❃⊰⃟𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎   ⊰⃟𖠇 @poem_sense    ❃ شبم به نیمه رسید و صدای او نرسید حریف‌صحبتم امشب،به‌گفت‌وگو نرسید نسیم و سیم، عقیم اند،از امید و نوید که‌آن‌صدای‌خوش‌امشب‌زهیچ‌سونرسید ندای زنگ نمی خواندم به گفت و شنود چه شد که دیگرم آن پیک مژده گو نرسید؟ به نیمه راه شکفتن ، دریغ از آن غنچه که‌گل‌نگشته‌خزان شد،به‌رنگ‌و بونرسید به موج پر زدنش می تپد دلم ، کز اوج ، پرنده وار ِ من امشب ، چرا، فرو نرسید؟ درخت وسوسه ، بارآوری نکرد مگر ؟ که دست‌های‌من‌امشب‌به‌سیب اونرسید صدای جاری غمخواری اش که روح مرا به آب زمزمه می داد، شست و شو نرسید دوباره می کشدم دل به دوزخ آشامی  که آن فرشته صدای ِ بهشت خو نرسید بسا شبا که به دیدار دور رفت ، دلم هنوز نوبت دیدار روبرو نرسید ؟ چنان‌به‌خیره‌سری،بست بغض ،راه نفس که گریه های من از سینه تا گلو نرسید دلم به سنگ هزار یکم شکست آخر هزار بارم اگر سنگ بر سبو نرسید به روز معجزه گل داد،نی ،ولی افسوس، شب شکفتنت ای باغ آرزو نرسید ؟ #حسین_منزوی
显示全部...
14😢 5👍 2🔥 2
╭─┅═ঈ🍀ঈ═┅─╮ @Poem_sense ╰─┅═ঈ🌸ঈ═┅─╯ قلب‌هایتان را از حقارتِ کینه تُهی کنید و با عظمتِ عشق پُر کنید زیرا که عشق، چون عقاب است. بالا میپَرَد و دور؛ بی‌اعتنا به حقیرانِ در روح. کینه چون لاشخور و کرکس است. کوتاه می‌پَرَد و سنگین. جُز مُردار، به هیچ چیز نمی‌اندیشد. برای عشق، ناب‌ترین، شور است و زندگی و نشاط. برای لاشخور، خوب‌ترین، جسدی‌ست متلاشی... ✍ #نادر_ابراهیمی 📚 #مردی_در_تبعید_ابدی
显示全部...
👍 19 4👏 3
اینجا میتونی مثنوی معنوی را از دفتر اول بخونی👌
显示全部...
. عرفان و خودشناسی 👈 @Khodshenasivo .
显示全部...
👍 1 1
. عرفان و خودشناسی 👈 @Khodshenasivo .
显示全部...
照片不可用在 Telegram 中显示
دشوار زندگی هرگز برای ما بی رزم مشترک آسان نمی‌شود تنها نمان به درد همراه شو عزیز #برزین_آذرمهر @Poem_sense
显示全部...
👍 11 2🔥 1👏 1🍾 1
╭─┅═ঈ🍀ঈ═┅─╮ @Poem_sense ╰─┅═ঈ🌸ঈ═┅─╯ برای حذف آدم‌های سمی از زندگيتان هيچگاه احساس گناه و خجالت و پشيمانی نكنيد. فرقی نمی‌كند از بستگانتان باشد يا عشقتان يا يك آشنای تازه. مجبور نيستيد برای كسی كه باعث رنج و احساس حقارت در شما می‌شود جایی باز كنيد. جدایی‌ها تلخند و آزار دهنده! امّا از دست دادن كسی كه قدر شما را نمی‌داند و به شما احترام نمی‌گذارد در حقيقت منفعت است نه خسارت. هرگز سعی نكنيد كسی را متوجه ارزشتان كنيد. 📖 آدم های سمّی ✍لیلیان گلاس
显示全部...
👏 9 3💯 3
照片不可用在 Telegram 中显示
پریشان‌حالیِ شب‌های خود با او نمی گویم که می‌ترسم ببیند ناگهان خواب پریشانی ... @Poem_sense #اهلی_شيرازى
显示全部...
14👍 2
╭─┅═ঈ🥀ঈ═┅─╮ @Poem_sense ╰─┅═ঈ🥀ঈ═┅─╯ مرا بگذار به خویشتن بگذار من و تلاطم دریا تو و صلابت سنگ من و شکوه تو ای پرشکوه خشم آهنگ من و سکوت و صبوری؟ من و تحمل و دوری ؟ مگر چه بود محبت که سنگ سنگش را به سر زدم با شوق ؟
من از هجوم هجاهای عشق می ترسم
امید بی ثمری خانه در دلم کرده ست به دشت و باغ و بیابان به برگ بر گ درختان و روح سبز گیاهان گر از کمند تو دل رست دوباره آورم ایمان که عشق بیهوده ست مرا به خود بگذار مرابه خاک سپار #حمید_مصدق
显示全部...
👍 10 4
照片不可用在 Telegram 中显示
به ناز خفته چه داند که دردمند فراق به شب چه می‌گذراند علی‌الخصوص غریب ؟ @Poem_sense #سعدی
显示全部...
👍 12 3
╭─┅═ঈ🌹ঈ═┅─╮ @Poem_sense ╰─┅═ঈ🌹ঈ═┅─╯ بسیار گل که از کف من برده است باد  اما من غمین  گل های یاد کس را پرپر نمی کنم  من مرگ هیچ عزیزی را  باور نمی‌کنم می ریزد عاقبت  یک روز برگ من  یک روز چشم من هم در خواب میشود  زین خواب چشم ، هیچ‌کسی را گریز نیست  اما درون باغ  همواره عطر باور من در هوا پر است... #سیاوش_کسرایی
显示全部...
👏 9 6👍 3👌 1
照片不可用在 Telegram 中显示
این دل من چه پُرغم است وان دل تو چه فارغ است ... @Poem_sense #مولانا
显示全部...
7👍 3😢 1
💫💫⚜⚜💫💫 ⚜ @Poem_sense 💫 بی تو ای سرو روان با گل و گلشن چه کنم زلف سنبل چه کشم عارض سوسن چه کنم آه کز طعنه بدخواه ندیدم رویت نیست چون آینه‌ام روی ز آهن چه کنم برو ای ناصح و بر دردکشان خرده مگیر کارفرمای قدر می‌کند این من چه کنم #حافظ
显示全部...
11👍 1
照片不可用在 Telegram 中显示
قیمتی تر می شوی همچون‌ عقیقِ سرخ رو هرچه باشی ای دل عاشق به خون غلتیده تر ... @Poem_sense #سعید_بیابانکی
显示全部...
15