ترجمان علوم انسانى
前往频道在 Telegram
📌 ترجمۀ متون برگزیدۀ علومانسانی 📕 با تخفیف، مشترک فصلنامه شوید: https://B2n.ir/bp3486 🔗 اینستاگرام: goo.gl/Dfcpf6 🔗 توئیتر: goo.gl/8uecQd 🔗 بله: goo.gl/ZciVZ6 📮 ارتباط با ما: @Tarjomaaan
显示更多2025 年数字统计

43 691
订阅者
-424 小时
-607 天
-21230 天
帖子存档
🔹 در بیشتر طول عمرم توانستهام تصویر بزرگسالی مسئولیتپذیر و کاربلد را به نمایش بگذارم.
🔹 آلارم که به صدا درمیآمد بیدار میشدم، سر ساعت به محلکار میرفتم، همیشه سر قرارهایم حاضر میشدم.
🔹 میدانستم کجا باشم و چه بگویم، پیامهایم را پاسخ میدادم و کارها را بهموقع تحویل میدادم.
🔹 مطمئنم دیگران مرا فردی بسنده و لایق و منصف و عاقل میدانستند، ولی اینها هیچوقت حسوحال آدمبزرگبودن را به من نمیداد، چون با ابری از اضطراب و خودخوری به آن رسیده بودم.
🔹 و اینکه دیگران ابر را نمیدیدند هم چیزی را عوض نمیکرد.
🔺 آنچه خواندید برشی است از کتاب «گریزی از شکست نیست» نوشتۀ جو موران و با ترجمۀ علیرضا شفیعینسب.
🔺 برای مطالعۀ بخشهایی از کتاب و تهیۀ آن به فروشگاه اینترنتی ترجمان بروید.
🔗 لینک خرید:
https://B2n.ir/kh9107
🔸 والت ویتمن، شاعر پرآوازۀ آمریکایی، در شعر «آواز خودم» میگوید «زندهباد هر آنکه ناکام مانده». او در این فراز با زیرکی نشان میدهد که ناکامی نه یک رخداد گذرا، بلکه وضعیتِ مستدام زندگیهای ماست. با این حساب، شکست نه مقدمۀ پیروزی، که مقدمهای است برای شکستی دیگر.
🔹 فرهنگ بشری همواره ناکامی و شکست را بیراههای میدانسته در حاشیۀ جادۀ اصلی موفقیت و کامیابی، اما جو موران در این کتاب ناکامی را وضعیتی اصیل میداند و ما را به بصیرتی فرامیخواند که ساموئل بکت سرلوحۀ زندگیاش قرار داده بود: در جوانی ناامید شو و پشت سرت را نگاه نکن. موران با نگاهی تیزبین تصور ما از اسوههای موفقیت و کامیابی را واژگون میکند و نشان میدهد که چگونه سرگذشت آنها نیز از شکست آغاز شد و به شکست انجامید. او ادبیات و فلسفه و روانشناسی را به هم میآمیزد تا نیروی تسلیدهنده و امیدبخشی را آشکار کند که در پس ناکامماندن نهفته اسـت. به تعبیر موران، کلام تسلیبخشْ هم آراممان میکند و هم سر ذوقمان میآورد؛ پس ای همقطارانِ ناکام، به پیش!
🔸 گریزی از شکست نیست: کتابی دربارۀ آرامش
✍🏻 نوشتۀ جو موران
✍🏻 ترجمۀ علیرضا شفیعینسب
📚 ۱۹۲ صفحه؛ رقعی؛ جلد نرم؛ قیمت، همراه با تخفیف: ۱۴۴۰۰۰ تومان
@tarjomaanweb
🎯 مادر اولین کسی است که «شرمندگی از ظاهر» را به دخترش یاد میدهد
🔴 آنچه بچههای ما از ما یاد میگیرند، با آن چیزهایی که میخواهیم به آنها یاد بدهیم، تفاوتهای زیادی دارد. ما میخواهیم بچههایمان اشتباهات ما را نکنند یا ضعفها و وسواسها و اضطرابهای ما را نداشته باشند. میخواهیم آنها مثل ما نشوند، اما نتیجه دقیقاً برعکس این میشود: بچههایمان معمولاً شبیه خودمان میشوند. مجموعهای از تحقیقات تازه نشان دادهاند که قضاوتهای یک مادر دربارۀ بدن خودش تا کجا میتواند بر ذهنیت دخترش دربارۀ این مسئله تأثیر بگذارد.
🔴 مطالعهای روی دختران ۵ تا ۷ ساله که در سال ۲۰۱۶ به انتشار رسید، نشان داد وقتی مادران و دختران کمسنوسال آنها کنار هم جلوی آینه قرار داده میشوند، دختران نحوۀ صحبت مادران دربارۀ بدن خودشان را تقلید میکنند.
🔴 ماریسول پرز، مدیر این مطالعه، توضیح میدهد که در این آزمایش، مادران باید همهجای بدن خودشان را توصیف میکردند. گروهی حرفهای مثبت میزدند و گروهی نکات منفی را به زبان میآوردند و «حتی یک بچه هم نبود که پس از شنیدن حرف مادرش، جوابش را خواه در جهت مثبت یا منفی تغییر ندهد. وقتی مادر میگفت موی خودش را دوست دارد، بچه هم تکرار میکرد. مادر که میگفت فلان چیز را دوست ندارد، به همین ترتیب».
🔴 اگرچه در سالهای اخیر بعضی از مشاوران به مادران توصیه میکنند که مکرراً به دخترانشان بگویند «تو زیبایی»، اما واقعیت تلخ این است که حرفهای مادر دربارۀ خودش معمولاً تأثیر پایدارتری بر فرزندش میگذارد.
🔴 رنی انگلن، استاد روانشناسی دانشگاه نورثوسترن که دربارۀ تصویر بدن تحقیق میکند، میگوید: جنبش «همه زیبا هستند» اهداف خوبی دارد، اما معلوم نیست نتایج خوبی داشته باشد. «کمیابی در ذاتِ تعریف زیبایی است و قرار نیست همه زیبا باشند». این را بچهها هم به خوبی میفهمند، پس «وقتی میگویید دخترتان زیباست، اگر منظورتان این است که او قوی، باهوش، منعطف یا بامزه است، از همان صفتها استفاده کنید». چرا که تأکید دائمی بر «زیبایی» خواهناخواه اهمیت ظاهر را در ذهن او برجسته میکند.
🔴 مادر شدن، در بهترین حالت خود، میتواند فرصتی باشد که از خودتان بپرسید خانوادهتان دربارۀ بدنتان چه چیزی به شما یاد دادهاند، و آگاهانه تصمیم بگیرید که میخواهید کدام یک از آن ارزشها را به نسل بعد منتقل کنید.
🔴 در بدترین حالت، مادری ممکن است به چاه ویل اینستاگرامیِ «شرمندگی از بدن» تبدیل شود، یا به جریان مستمری از کامنتهای «خوشگلِ مامان» شبیه شود که علیرغم حسننیتشان، ظاهر فرد را معیاری برای ارزش ذاتیاش میشمارند. این ماجرا دربارۀ چیزهای بسیاری مصداق دارد. مثلاً اگر همیشه بر خوردن «غذاهای سالم» تأکید میکنید چون «چاقکننده نیستند»، در واقع دارید هراس از چاقی را در ذهن بچهتان میکارید. نتیجه؟ پرز میگوید از زبان یک بچۀ پنجساله شنیده است که: «مامانم میگه صاف بشینم تا شکمم صاف به نظر بیاد».
🔴 پرز میگوید اگر کسی به دخترانش بگوید «زیبا»، سریع جواب میدهد: «بقیۀ ویژگیهایش جالبترند».
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «مادر اولین کسی است که «شرمندگی از ظاهر» را به دخترش یاد میدهد» که در سیزدهمین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب در تاریخ ۱ مرداد ۱۳۹۸ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ هانا سلیگسان است و محمد معماریان آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخه کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وبسایت ترجمان سر بزنید.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
https://b2n.ir/nh2026
@tarjomaanweb
⬅️ گفتوگو
🔸 در بخش «گفتوگو» مطلبی از داوکینز میخوانیم که در آن با چتجیپیتی گفتوگو کرده در این مکالمه تلاش کرده است که به مسئلۀ آگاهی بپردازد و از چتجیپیتی میپرسد که آیا واقعاً آگاه است یا فقط شبیه موجودات آگاه رفتار میکند.
⬅️ بررسی کتاب
🔸 بخش «بررسی کتاب» نیز مشتمل بر ۷ یادداشت است. جیمز گِلیک، نویسندۀ یادداشت «کسبوکار پیشگویی»، میگوید که غیبگوها، پیشگوها و رمالان قرنهاست که تلاش میکنند مسیر فردا را ترسیم کنند؛ بارها پیشبینیهایشان غلط از آب درآمده و اعتبارشان از بین رفته. اما چرا بازارشان همچنان داغ است؟ ظاهراً آدامسون نیز در کتاب «فردا و فردا بهمدت یک قرن» بهدنبال پاسخدادن به همین سؤال است. او در این کتاب میگوید آینده بیش از آنکه تصویری قطعی باشد، میدان نبرد تخیلها و ترسهاست و هر پیشبینی، پیش از آنکه روایتی از فردا باشد، بازتابی است از حالوروزِ اکنونِ ما. یادداشتهای دیگری نیز ذیل این بخش آمدهاند که هرکدام به بررسی یک کتاب میپردازند.
🔺 اینجا درونمایۀ کلیِ تعدادی از مقالات منتشرشده در شمارۀ سیوپنجم مجلۀ «ترجمان» را مطالعه کردید. این شماره را میتوانید از کتابفروشیها، دکههای سراسر کشور و فروشگاه اینترنتی ترجمان تهیه کنید.
🔗 لینک خرید شمارۀ سیوپنجم مجلۀ «ترجمان»:
https://B2n.ir/xt9189
🔗 لینک خرید اشتراک مجلۀ «ترجمان»:
https://B2n.ir/pj2124
🔺 همچنین برای تهیۀ نسخۀ الکترونیکی این شماره نیز میتوانید به بسترهای فیدیبو و طاقچه مراجعه کنید.
🔺 برای دریافت اطلاعات کاملتر و آگاهی از نام و نشانی عرضهکنندگان فصلنامه در شهرهای مختلف با ما و همکارانمان تماس بگیرید.
☑️ مؤسسۀ ترجمان: ۶۶۹۲۹۵۹۳-۰۲۱
☑️ شرکت پخش ققنوس: ۶۶۴۰۸۶۴۰-۰۲۱
☑️ شرکت نشرگستر امروز: ۵۴۰۸۱۰۰۰-۰۲۱
@tarjomaanweb
🔺 سیوپنجمین شمارۀ مجلۀ «ترجمان» با موضوع «شبهعلم» منتشر شد
🔸 شمارۀ سیوپنجم مجلۀ «ترجمان»، نوبت تابستان ۱۴۰۴، به انتشار رسید. حامی این شمارۀ فصلنامه «معاونت اجتماعی و پارلمانی سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران» است. این شماره ۲۰۸ صفحه دارد و از ۲۸ مقاله تشکیل شده است. در پروندۀ این شماره به موضوع «شبهعلم» پرداختهایم و از این پرسیدهایم که چرا آدمها به علم بیاعتماد میشوند و به شبهعلم دل میبندند. این شماره را میتوانید از کتابفروشیها و دکههای سراسر کشور، فروشگاه اینترنتی ترجمان، یا فیدیبو و طاقچه تهیه کنید. قیمت نسخۀ فیزیکی این شماره ۳۰۰هزارتومان است و در فروشگاه اینترنتی ترجمان با ۱۰ درصد تخفیف عرضه میشود.
🔹 مروری بر فصلنامۀ سیوپنجم ترجمان
⬅️ پرونده
🔸 فصلنامۀ ترجمان علوم انسانی ابتدای هر فصل سال در چهار بخشِ «پرونده»، «نوشتار»، «گفتوگو» و «بررسی کتاب» منتشر میشود. شمارۀ جدید ترجمان با عنوان «موی دماغ علم» و زیرعنوان «چرا آدمها به علم بیاعتماد میشوند و به شبهعلم دل میبندند؟» بهتازگی منتشر شده. پروندۀ این شماره در شش مقاله و از جنبههای مختلف به موضوع «شبهعلم» میپردازد و نمونههایی رایج از شبهعلم را معرفی میکند. پرسش محوری در مقالات این پرونده آن است که چرا شبهعلم در موقعیتهای بحرانی همچون همهگیری کرونا تا این اندازه پرطرفدار میشود. شایلا لاو، نویسنده و روزنامهنگار حوزۀ علم، به موضوع بدبینی به داروهای «مصنوعی» یا غیرطبیعی میپردازد. آدریان راب، استاد دانشگاه استنفورد، در یکی دیگر از یادداشتهای پرونده از تاریخ چهرهخوانی و فرازونشیبهای آن میگوید و به دلایل زندهماندنِ این شبهعلم در طول تاریخ توجه نشان میدهد. در پروندۀ این شماره، عناوین دیگری نیز به چشم میخورد: «راهنمای کامل ستیز با ضدواکسنها»؛ «چطور شبهعلم ’زبان بدن‘ شبکههای اجتماعی را تسخیر کرد؟»؛ «با زردچوبه به جنگ سرطان بروید»؛ و «مردم هنوز به علم اعتماد دارند، اما مشکل این است که به خیلی چیزهای دیگر هم اعتماد میکنند».
⬅️ نوشتار
🔸 در بخش نوشتار این شماره نیز ۱۴ مقاله در موضوعات مختلف گردآوردی شدهاند. بهعنوان مثال میتوان به نیکلاس سرنینگ، رواندرمانگر و روانشناس، اشاره کرد که در نوشتار «اراجیف روانپویشی» تکنیکهای رواندرمانیِ ترومامحور و پیشفرضهای نظری آن را زیر سؤال میبرد. یا مقالۀ دیگری با نام «افول فرهنگ: روایت یک مرگ خاموش» از الکساندر سولژنیتسن، نویسندۀ فقید و نامآشنای روسی، به مسئلۀ فروپاشی تدریجیِ فرهنگها میپردازد و به نشانههای این زوال توجه نشان میدهد. سولژنیتسن، که در سال ۱۹۷۰ برندۀ نوبل ادبیات شد و در سال ۲۰۰۸ درگذشت، در این نوشتار که نسخۀ تازهرونماییشده از یکی از سخنرانیهای اوست، از ابتذال هنر، دانشِ تهی از اخلاق، و رفاهِ روحفرسا بهمثابۀ نشانههای زوال فرهنگی نام میبرد. در مقالهای دیگر با عنوان «طلا هم کثیف میشود»، ونسا اوگِل، استاد تاریخ پول و اقتصاد سیاسی دانشگاه ییل توضیح میدهد که طلا هم وسیلهای است برای پنهانکردن جریانهای مالیِ غیرقانونی و هم خود محصول فعالیتهای غیرقانونی است. او میگوید در جهان امروز طلا فقط یک دارایی امن نیست، بلکه به یکی از ابزارهای اصلی نظامهای مالی غیرشفاف و غیرقانونی تبدیل شده است.
@tarjomaanweb 👇🏻
🔹 «مبهوتشدن» نوعی حس احترامِ آمیخته به شگفتی یا خوف است که، هنگام مواجهه با چیز قدرتمندی که بهآسانی قادر به توضیحش نیستیم، به ما دست میدهد. وقتی غروب زیبا، قلۀ مرتفع، یا منظرۀ زیبایی را در طبیعت میبینیم، در چنین احساس غرق میشویم. این احساس را «تعالیبخش» میخوانند، چون به فرد اجازه میدهد که، در احساسات و افکار خودش، پایش را از نیازها و خواستههایش فراتر بگذارد.
🔸 بازتاب این مسئله در اتفاقات متناظری که در مغز رخ میدهد نمایان میشود: فعالیت عصبیِ مربوط به «خودغوطهورسازی» کاهش مییابد، و این شبیه به همان واکنشی است که مغز هنگام مراقبه یا مصرف داروهای توهمزا از خود نشان میدهد، اعمالی که همه میدانند مرز بین احساس فرد نسبت به خودش و دنیای پیرامون را کمرنگ میکند.
🔺 آنچه خواندید برشی است از کتاب «وراجی» نوشتۀ ایتن کراس و با ترجمۀ نسیم حسینی.
🔺 کتاب «وراجی» را میتوانید از کتابفروشیهای سراسر کشور تهیه کنید.
🔺 همچنین برای مطالعۀ بخشهایی از کتاب و تهیۀ آن با تخفیف میتوانید به فروشگاه اینترنتی ترجمان بروید.
🔗 لینک خرید کتاب:
https://B2n.ir/km8691
🔸 وراجی: صداهایی که در سرمان میپیچند و راه و روش مهار آنها
✍🏻 نوشتۀ ایتن کراس
✍🏻 ترجمۀ نسیم حسینی
📚 ۱۹۲ صفحه؛ رقعی؛ جلد نرم؛ قیمت، همراه با تخفیف: ۱۷۸۲۰۰ تومان
@tarjomaanweb
🎯 حواسپرتی فقط معضل امروز نیست
— بحران توجه شاید جدی باشد، اما خورههای مشکلی ندارند
🔴 برای بهترین فیلمهای سال دهها جایزه هست، ولی کسی به بهترین ویدئوهای چند ثانیهای اینستاگرام و تیکتاک جایزه نمیدهد، اگرچه بعضی از آنها واقعاً در حد خود شاهکارند. پاتریشیا لاکوود، اسم این ویدئوهای خیرهکنندۀ شبکهاجتماعی را «یاقوتهای کبود لحظهای» گذاشته است. بااینحال، نمیشود خیلی به این یاقوتها خیره شد. اگر در هر ویدئوی تیکتاک بارقهای از خلاقیت باشد، تماشای طولانیمدت تیکتاک مثل این است که ساعتها به آتشبازی چشم دوخته باشید؛ سلامتیتان به خطر میافتد و گیج و سرگشته خواهید شد.
🔴 نیکولاس کار، نویسندۀ کتاب مشهور اینترنت با مغز ما چه میکند؟، یکی از اولین کسانی بود که هشدار داد اینترنت توانایی ما برای تمرکز و تأمل را ذره ذره میخراشد و نابود میکند؛ خواندن متنهای طولانی سخت و سختتر میشود و حتی بهترین دانشجویان هم دیگر اصلاً کتاب نمیخوانند، فقط گوگل و اسکرولهای سرسری.
🔴 کریس هیز، روزنامهنگار آمریکایی، در کتاب جدیش مینویسد: اگرچه سوگواری برای از دستدادن تمرکز و توجه، خیلی قدیمی است و گاهی هم کاملاً نابجا بوده است، اما شرایط زندگی ما در عصر شبکههای اجتماعی واقعاً عادی نیست. انگار شبانهروز در کازینویی گیر افتادهایم که از هر گوشه و کنارش دهها چراغ برق میزند و از همۀ دیوارهایش بلندگوهای کرکننده فریاد میکشند. مسئله این است که در بحثهای قبلی بر سر حواسپرتی، صحبت از این بود که آیا «کمی» حواسپرتی -مثلاً خواندن یک رمان یا کمیک- خوب است یا بد؟ هیچوقت منبع حواسپرتی چنین فراگیر بود.
🔴 منتقدان قبلی میگفتند همیشه کسانی متهم به حواسپرتی میشوند که در سلسلهمراتب اجتماعی فرودست محسوب میشوند: خدمتکاران، کارگران، زنان یا جوانان. کارفرمایان و ثروتمندان مدام از زیردستانشان میخواهند تمرکز و دقت بیشتری داشته باشند، اما فقط برای اینکه بیشتر از آنها کار بکشند و سود بیشتری به دست بیاورند.
🔴این تحلیل میتواند درست باشد، اما معضل حواسپرتی حالا شکل تازهای به خود گرفته است. طوری که یکی از تجربههای مشترک استادان دانشگاه در سالهای اخیر، کوتاهآمدن از معیارهایشان برای تکالیف دانشجویان است. بهنظر میرسد دیگر دانشجوها نمیتوانند متنی که بیش از چهار-پنج صفحه باشد بخوانند. و این ربطی به راحتطلبی یا بیاعتناییشان ندارد، نه؛ آنها واقعاً توان درک متنهای طولانی، پیچیده و چندلایه را از دست دادهاند. گویا همۀ واقعیت برای آنها تکه تکه شده است و فقط در قالب ویدئوها یا متنهای چند دقیقهای پدیدار میشود.
🔴 بااینهمه، نباید در این «توجه تکه تکه شده» اغراق کرد. از نظر دانیل ایمروار، بازار توجه بخشهای دیگری هم دارد که از قضا نشان میدهد مردم هنوز توانایی تمرکز دارند. برای مثال، به نظر میرسد سینما دارد به دورهای از فیلمهای بسیار طولانی رو میآورد که بیش از سهساعت طول میکشد، اما مخاطبان خیلی راحت داستان را دنبال میکنند.
🔴 مصاحبههای چهارساعتۀ جو روگان، سریالهای طولانی با داستانهای لایهلایه و نشانهها و رمزگزاریهای پیچیده، و بازیهای ویدئویی که روز به روز طولانیتر، سختتر و عجیبتر میشوند هم نمونههای دیگری از این مسئلهاند. پس چه اتفاقی دارد میافتد؟ نیل ورما، نظریهپرداز حوزۀ رسانه، میگوید: رسانههای آنلاین موجب پیدایش سبکی فکری شدهاند که متعلق به خورههاست. فرهنگ خورهها معمولاً دستهبندیهای سفتوسختی دارد و فضای فرقهگرایی نیز در آن بیداد میکند، اما باوجود اینها، هیچ خبری از کوتاهشدن گسترۀ توجه یا ناپدیدشدن توانایی تمرکز در آن نیست.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «نخبگان از بحران توجه میگویند، چون دیگر کسی به حرفشان گوش نمیدهد» که در سیوپنجمین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب نوشتۀ دانیل ایمروار است و نسیم حسینی آن را ترجمه کرده است. برای خواندن دیگر مطالب ترجمان، به وبسایت ترجمان سر بزنید.
📌 برای خرید شمارۀ سیوپنج مجلۀ ترجمان به لینک زیر مراجعه کنید:
https://B2n.ir/xt9189
@tarjomaanweb
🔺 کتاب «سوگ: بهایی که برای عشق میپردازیم» منتشر شد.
🔺 از امروز میتوانید این کتاب را از کتابفروشیهای سراسر کشور تهیه کنید.
🔺 از متن کتاب:
🔹 گاهی تمایزنهادن میان «سوگ محض» و سایر هیجاناتی که درپی داغدیدگی و فقدان میآیند دشوار است. این آمیختگی نیز در بسیاری از آثار هنریِ تاریخ بازتاب دارد. سنت یونانیِ برکندن موها و چنگزدن و خراشیدن خود -و در نمونههای افراطیتر، ازجادرآوردن چشمهای خود- بهوضوح صورتِ پرخاشگرانهای از نومیدی است و نشان از خشم دارد.
🔸 افسردگی و اضطراب نیز گاهی همسایۀ دیواربهدیوار سوگاند. وقتی صحبت از اضطراب میشود، معمولاً به یاد عبارات آغازینِ «مداقه در سوگ» اثر سی. اس. لوئیس میافتیم: «هیچکس به من نگفته بود که سوگ و ترس تا این اندازه به هم شبیهاند. من نترسیدهام، اما حسی که دارم شبیه ترس است؛ همان دلآشوبه، همان بیقراری، خمیازههای مکرر. مدام آب دهانم را قورت میدهم».
🔹 ابراز بدنیِ سوگ با شرم نیز قرابت زیادی دارد. احساس شرم معمولاً زمانی گریبانگیر افراد میشود که در معرض دیدگان دیگران افشا میشوند و در رفتاری نمادین میکوشند چهره را پشت دستها بپوشانند. ... وقتی عزیزی میمیرد، بدن در خود فرومیرود، کوچک و سنگین میشود؛ وقتی شرمگین میشویم، بدن از دیگران روی میگرداند.
🔺 برای مطالعۀ بخشهایی از کتاب و تهیۀ آن با تخفیف میتوانید به فروشگاه اینترنتی ترجمان بروید.
🔗 لینک خرید کتاب:
https://B2n.ir/yu9953
🔸 سوگ: بهایی که برای عشق میپردازیم
✍🏻 نوشتۀ سوِند برینکمن
✍🏻 ترجمۀ علی کریمی
📚 ۲۰۰ صفحه؛ رقعی؛ جلد نرم؛ قیمت، همراه با تخفیف: ۲۰۷۰۰۰ تومان
⬅️ گفتوگو
🔸 در بخش «گفتوگو» با نام آشنایی مواجه میشویم: ریچارد داوکینز. اما نکتۀ جالب اینجاست که داوکینز در مطلب «آیا تو موجود آگاهی هستی؟» نه با یک انسانِ مصاحبهکننده، که با هوش مصنوعی گفتوگو کرده است. خواندنِ مکالمۀ داوکینز با چتجیپیتی برای علاقهمندان به مسئلۀ آگاهی، دوستداران عصبشناسی و فلسفۀ ذهن، و کسانی که اخبار فناوری را پیگیری میکنند تجربۀ منحصربهفردی خواهد بود. داوکینز از چتجیپیتی میپرسد که آیا واقعاً آگاه است یا فقط شبیه موجودات آگاه رفتار میکند. پاسخها چنان دقیق، همدلانه و زیرکانهاند که مرز میان هوش و آگاهی، میان شبیهسازی و تجربهٔ واقعی، بهطرز نگرانکنندهای محو میشود. این گفتوگو پرسشِ «آگاهی» را از زوایای گوناگون بررسی میکند و به قلب مسئلهای میزند که سالهاست ذهن فیلسوفان و مهندسان را به خود مشغول کرده است.
⬅️ بررسی کتاب
🔸 بخش «بررسی کتاب» نیز مشتمل بر ۷ یادداشت است که، از این میان، یکی از یادداشتها به کتاب جدید گلن آدامسون، تاریخدان آمریکایی، پرداخته است. جیمز گِلیک، نویسندۀ یادداشت «کسبوکار پیشگویی»، میگوید که غیبگوها، پیشگوها و رمالان قرنهاست که تلاش میکنند مسیر فردا را ترسیم کنند؛ بارها پیشبینیهایشان غلط از آب درآمده و اعتبارشان از بین رفته. اما چرا بازارشان همچنان داغ است؟ ظاهراً آدامسون نیز در کتاب «فردا و فردا بهمدت یک قرن» بهدنبال پاسخدادن به همین سؤال است. او در این کتاب میگوید آینده بیش از آنکه تصویری قطعی باشد، میدان نبرد تخیلها و ترسهاست و هر پیشبینی، پیش از آنکه روایتی از فردا باشد، بازتابی است از حالوروزِ اکنونِ ما. مطالب دیگری نیز ذیل این بخش آمدهاند که هرکدام به بررسی یک کتاب میپردازند. عناوین بخشی از این مطالب از این قرار است: «مرز انسان و غیرانسان کجاست؟»؛ «نه خوبیم و نه هرگز خوب میشویم»؛ «پارادکس سرمایهداری نمادین»؛ و «بهترین جهان ممکن هنوز ممکن است».
🔺 اینجا درونمایۀ کلیِ تعدادی از مقالات منتشرشده در شمارۀ سیوپنجم مجلۀ «ترجمان» را مطالعه کردید. این شماره را میتوانید از کتابفروشیها، دکههای سراسر کشور و فروشگاه اینترنتی ترجمان تهیه کنید.
🔗 لینک خرید شمارۀ سیوپنجم مجلۀ «ترجمان»:
https://B2n.ir/xt9189
🔗 لینک خرید اشتراک مجلۀ «ترجمان»:
https://B2n.ir/pj2124
🔺 همچنین برای تهیۀ نسخۀ الکترونیکی این شماره نیز میتوانید به بسترهای فیدیبو و طاقچه مراجعه کنید.
🔺 برای دریافت اطلاعات کاملتر و آگاهی از نام و نشانی عرضهکنندگان فصلنامه در شهرهای مختلف با ما و همکارانمان تماس بگیرید.
☑️ مؤسسۀ ترجمان: ۶۶۹۲۹۵۹۳-۰۲۱
☑️ شرکت پخش ققنوس: ۶۶۴۰۸۶۴۰-۰۲۱
☑️ شرکت نشرگستر امروز: ۵۴۰۸۱۰۰۰-۰۲۱
@tarjomaanweb
🔺 سیوپنجمین شمارۀ مجلۀ «ترجمان» با موضوع «شبهعلم» منتشر شد
🔸 شمارۀ سیوپنجم مجلۀ «ترجمان»، نوبت تابستان ۱۴۰۴، به انتشار رسید. حامی این شمارۀ فصلنامه «معاونت اجتماعی و پارلمانی سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران» است. این شماره ۲۰۸ صفحه دارد و از ۲۸ مقاله تشکیل شده است. در پروندۀ این شماره به موضوع «شبهعلم» پرداختهایم و از این پرسیدهایم که چرا آدمها به علم بیاعتماد میشوند و به شبهعلم دل میبندند. این شماره را میتوانید از کتابفروشیها و دکههای سراسر کشور، فروشگاه اینترنتی ترجمان، یا فیدیبو و طاقچه تهیه کنید. قیمت نسخۀ فیزیکی این شماره ۳۰۰هزارتومان است و در فروشگاه اینترنتی ترجمان با ۱۰ درصد تخفیف عرضه میشود.
🔹 مروری بر فصلنامۀ سیوپنجم ترجمان
⬅️ پرونده
🔸 فصلنامۀ ترجمان علوم انسانی ابتدای هر فصل سال در چهار بخشِ «پرونده»، «نوشتار»، «گفتوگو» و «بررسی کتاب» منتشر میشود. شمارۀ جدید ترجمان با عنوان «موی دماغ علم» و زیرعنوان «چرا آدمها به علم بیاعتماد میشوند و به شبهعلم دل میبندند؟» بهتازگی منتشر شده. پروندۀ این شماره در شش مقاله و از جنبههای مختلف به موضوع «شبهعلم» میپردازد و نمونههایی رایج از شبهعلم را معرفی میکند. پرسش محوری در مقالات این پرونده آن است که چرا شبهعلم در موقعیتهای بحرانی همچون همهگیری کرونا تا این اندازه پرطرفدار میشود. شایلا لاو، نویسنده و روزنامهنگار حوزۀ علم، در یادداشتی با نام «درمانهای طبیعی شاید بهتر نباشند، پس چرا همچنان آنها را ترجیح میدهیم؟» از سوگیری جدیدی که این روزها شایع شده حرف میزند و توضیح میدهد وقتی پای مشکلات و مسائل روحی-روانی در میان باشد، بدبینی به هر دارویی که «مصنوعی» یا غیرطبیعی میپنداریم دوچندان میشود. آدریان راب نویسندۀ یکی دیگر از یادداشتهای پرونده با نام «تاریخ چهرهخوانی» است. او از شروع اولین تلاشها برای مطالعۀ علمی چهرهها از قرن هجدهم و فرازونشیبهای بسیارِ آن مینویسد. این استاد دانشگاه استنفورد میگوید جذابیت چهرهخوانی به این دلیل ادامه یافت که مردم دوست داشتند آنچه میگویند درست باشد، نه معیارهای علمیای که تأثیرگذاری عمومی این شبهعلم آن را زنده نگه داشته است. در پروندۀ این شماره، عناوین دیگری نیز به چشم میخورد: «راهنمای کامل ستیز با ضدواکسنها»؛ «چطور شبهعلم ’زبان بدن‘ شبکههای اجتماعی را تسخیر کرد؟»؛ «با زردچوبه به جنگ سرطان بروید»؛ و «مردم هنوز به علم اعتماد دارند، اما مشکل این است که به خیلی چیزهای دیگر هم اعتماد میکنند».
⬅️ نوشتار
🔸 در بخش نوشتار این شماره نیز ۱۴ مقاله در موضوعات مختلف گردآوردی شدهاند. بهعنوان مثال میتوان به یادداشت نیکلاس سرنینگ، رواندرمانگر و روانشناس باتجربه، اشاره کرد: سرنینگ در نوشتار «اراجیف روانپویشی» تکنیکهای رواندرمانیِ ترومامحور و پیشفرضهای نظری آن را زیر سؤال میبرد و معتقد است که بسیاری از رواندرمانیهای رایج شواهد علمی کافی ندارند و در مواردی میتوانند به افراد آسیب برسانند. مقالۀ دیگری با نام «افول فرهنگ: روایت یک مرگ خاموش» به قلم الکساندر سولژنیتسن، نویسندۀ فقید و نامآشنای روس، به مسئلۀ فروپاشی تدریجیِ فرهنگها میپردازد و به نشانههای این زوال توجه نشان میدهد. سولژنیتسن، که در سال ۱۹۷۰ برندۀ نوبل ادبیات شد و در سال ۲۰۰۸ درگذشت، در این یادداشتِ تازهرونماییشده از ابتذال هنر، دانشِ تهی از اخلاق، و رفاهی که روح را میفرساید بهمثابۀ نشانههای زوال فرهنگی نام میبرد. او معتقد است که اگر فرهنگ پیوندش را با حیات معنوی از دست بدهد، به کالایی مصرفی بدل میشود و دچار مرگی خاموش میشود. در مقالهای دیگر با عنوان «طلا هم کثیف میشود»، ونسا اوگِل، استاد تاریخ پول و اقتصاد سیاسی دانشگاه ییل، توضیح میدهد که طلا هم وسیلهای است برای پنهانکردن جریانهای مالیِ غیرقانونی و هم خود محصول فعالیتهای غیرقانونی است. او میگوید در جهان امروز طلا فقط یک دارایی امن نیست، بلکه به یکی از ابزارهای اصلی نظامهای مالی غیرشفاف و غیرقانونی تبدیل شده است. همچنین جاش کوهن، روانکاو و منتقد فرهنگی، در یادداشت تحلیلیِ «زمستان تمدن» به بررسی آثار بیونگچول هان میپردازد و نشان میدهد که، از نظر هان، انسانها داوطلبانه زندگی خودشان را استثمار میکنند و بنابراین تمدن معاصر به نوعی افسردگی ساختاری مبتلا شده است. عناوین شماری از سایر نوشتارهای این شماره نیز از این قرار است: «فقر نه تقدیر است، نه تنبلی»؛ «در ستایش امیدی که از دل یأس میجوشد»؛ «اگر تخیل نداشته باشیم از نئولیبرالیسم عبور نمیکنیم»؛ «چرخش اجتماعی: روانکاوی در آستانۀ تحول است یا انقراض؟».
@tarjomaanweb 👇🏻
🔹 سال ۱۹۴۵ و هنگامی که آتش جنگ جهانی دوم فروکش میکرد، چهار دختر به دانشگاه آکسفورد راه پیدا کردند: یک نوکیش کاتولیک دوآتشه، یک کمونیست کولیمسلک و پرشروشور، دختری مرفه و خداناباور که از سلطۀ خانوادۀ سختگیرش میگریخت، و دختری عاشق موش و مارمولک که سیمای روشنفکریِ برجستهای در او پیدا بود.
🔸 اما آنها به جهانی بیگانه قدم گذاشته بودند، جهانی ساختۀ مردان عالم اندیشه که فرد انسانی را معیار نهایی ارزش میدانست و اخلاق را فاقد مبنایی عینی و الزامآور. درست در زمانی که آکادمی خالی از مردان شده بود، الیزابت آنسکوم، آیریس مرداک، فیلیپا فوت و مری میجلی دوستیِ مادامالعمری را شکل دادند و به یُمن آن پروژهای فلسفی را پیش بردند که فلسفۀ اخلاق را از بیخوبن متحول ساخت.
🔹 بنجامین لیپسکوم در این کتاب داستان زندگی این چهار نفر و رفاقتها و تقابلهایشان را پی میگیرد و روایتی بصیرتبخش دربارۀ احیای اندیشۀ اخلاقی در قرن بیستم به دست میدهد.
🔺 کتاب «این زنها ریگی به کفش دارند» را میتوانید از کتابفروشیهای سراسر کشور تهیه کنید.
🔺 همچنین برای مطالعۀ بخشهایی از کتاب و تهیۀ آن با تخفیف میتوانید به فروشگاه اینترنتی ترجمان بروید.
🔗 لینک خرید کتاب:
https://B2n.ir/hs7841
🔸 این زنها ریگی به کفش دارند: انقلاب اليزابت آنسکوم، فیلیپا فوت، مری میجلی و آیریس مرداک در فلسفۀ اخلاق
✍🏻 نوشتۀ بنجامین لیپسکوم
✍🏻 ترجمۀ علیرضا شفیعینسب
📚 ۳۰۴ صفحه؛ رقعی؛ جلد نرم؛ قیمت، همراه با تخفیف: ۳۲۸۵۰۰ تومان
@tarjomaanweb
🔺 کتاب «تأملاتی برای انسانهای فانی» را میتوانید از کتابفروشیهای سراسر کشور تهیه کنید.
🔺 همچنین میتوانید به فروشگاه اینترنتی ترجمان بروید، بخشهایی از کتاب را مطالعه کنید، و آن را با تخفیف تهیه فرمایید.
🔸 موضوع کتاب حاضر این است که وقتی دریابیم هرگز قرار نیست زندگیمان را تماموکمال سروسامان بدهیم، چه درهایی به رویمان گشوده میشود؛ وقتی تلاش جدی برای افزایش هرچه بیشترِ بهرهوری را کنار بگذاریم، چه بهرهوری شگفتانگیزی نصیبمان میشود؛ وقتی ناپایداری و پیشبینیناپذیریِ زندگی را بپذیریم، زندگیمان چقدر جذاب و حتی سحرانگیز میشود؛ وقتی نقصها و شکستهایمان را پنهان نکنیم، چقدر کمتر احساس انزوا میکنیم؛ و چقدر احساس رهایی میکنیم وقتی بفهمیم بزرگترین مشکلات زندگی هرگز بهطور کامل حل نمیشوند.
🔹 فصلهای این کتاب راهنماییاند برای نوع دیگری از عملکردن در زندگی که اسمش را «ناکاملگرایی» گذاشتهام، نگرشی بر پایۀ این باور که محدودیتهای ما موانعی سر راه هستیِ معنادار نیستند که مجبور باشیم تمام روز برای غلبه بر آنها تقلا کنیم تا به فلان نقطۀ خیالی برسیم و سرانجام احساس رضایت بهمان دست دهد. بالعکس، پذیرش این محدودیتها دقیقاً همان راهی است که باید در پیش بگیریم تا زندگیِ معقولتر، آزادتر و پربارتری داشته باشیم و روابط اجتماعی بهتری نیز شکل دهیم؛ این امر بهخصوص در برهۀ متزلزل و اضطرابزای کنونی صادق است.
🔗 لینک خرید کتاب:
https://B2n.ir/jw3101
🔸 تأملاتی برای انسانهای فانی: ۲۸ درس برای پذیرش محدودیتها و پرداختن به آنچه اهمیت دارد
✍🏻 نوشتۀ الیور برکمن
✍🏻 ترجمۀ علیرضا شفیعینسب
📚 ۱۸۴ صفحه؛ رقعی؛ جلد نرم؛ قیمت، همراه با تخفیف: ۱۵۶۶۰۰ تومان
@tarjomaanweb
