18 152
订阅者
-624 小时
-137 天
+1330 天
帖子存档
Repost from TgId: 2957935143
00:24
视频不可用在 Telegram 中显示
🎥✨ شمس لنگرودی در گفتوگویی صریح از پایان رمان میروم که به کنسرت برسم میگوید؛ پایانی که برایش آنقدر مهم بود که چندین نسخه نوشت تا بالاخره یکی از آنها دلش را راضی کرد.
📖 رمانی که هر خطش از رنج، امید و جستوجوی رهایی میگوید، حالا در مرحلهی پیشفروش است.
📚 منتشر شده توسط نشر افق
📦 نسخههای امضادار و تخفیفدار در سایت فانوس در دسترس هستند.
⏳ فرصت کوتاه است
لینک پیشخرید در سایت فانوس
کتابهای تازه در کانال فانوس
@faunooss
4.46 MB
❤ 40👍 5💯 4🔥 1
Repost from TgId: 2957935143
00:40
视频不可用在 Telegram 中显示
🔸شمس لنگرودی از ستایش سازها میگوید.
تازهترین رمان
«میروم که به کنسرت برسم»
نشر افق
پیشخرید این رمان در سایت فانوس
تلگرام فانوس
@faunooss
15.21 MB
❤ 55👏 5🔥 3
Repost from TgId: 2957935143
照片不可用在 Telegram 中显示
🔸رونمایی از جلد رمان «میروم که به کنسرت برسم» نوشته شمس لنگرودی
نشر افق
تلگرام فانوس
@faunooss
پیشخرید کتاب در سایت فانوس
❤ 59👏 12👍 6🔥 2❤🔥 1
در هیچ ایستگاهی
کسی جز من
چشم به راه رسیدنم نیست
منم و چمدان سنگینم که دلم را حمل می کند
دلی مملو از کاغذ پاره های برگشت خورده
عشق های به زبان نیامده
آه های بر نیامده
آرزو های پیر شده
پرونده های جعلی زندگی.
در هیچ ایستگاهی
کسی جز من
چشم به راه رسیدنم نیست.
می روم به غریب ترین سواحل قطبی
تا به مجسمه های یخی بدل شوم
با قلبی که بر سر دست گرفته ام
مملو حسرت روز هایی که از کف من رفته اند .
در هیچ ایستگاهی
کسی جز من
چشم به راه رسیدنم نیست .
انگار در زمان زنگ زده ای متولد شدم
در نقطهُ پرگاری که همگان به شادی بر گردم چرخیدند
و من ایستاده تماشا کردم .
انگار در زمان زنگ زده ای متولد. شدم
و به عروسکی کوکی شبیه ام
که فراموشم کرده اند.
شمس لنگرودی
کتاب درون شدم از دری که نیست
انتشارات مروارید
@taranom_ordibehesht
Repost from TgId: 1367433270
照片不可用在 Telegram 中显示
در هیچ ایستگاهی
کسی جز من
چشم به راه رسیدنم نیست
منم و چمدان سنگینم که دلم را حمل می کند
دلی مملو از کاغذ پاره های برگشت خورده
عشق های به زبان نیامده
آه های بر نیامده
آرزو های پیر شده
پرونده های جعلی زندگی.
در هیچ ایستگاهی
کسی جز من
چشم به راه رسیدنم نیست.
می روم به غریب ترین سواحل قطبی
تا به مجسمه های یخی بدل شوم
با قلبی که بر سر دست گرفته ام
مملو حسرت روز هایی که از کف من رفته اند .
در هیچ ایستگاهی
کسی جز من
چشم به راه رسیدنم نیست .
انگار در زمان زنگ زده ای متولد شدم
در نقطهُ پرگاری که همگان به شادی بر گردم چرخیدند
و من ایستاده تماشا کردم .
انگار در زمان زنگ زده ای متولد. شدم
و به عروسکی کوکی شبیه ام
که فراموشم کرده اند.
شمس لنگرودی
کتاب درون شدم از دری که نیست
انتشارات مروارید
@taranom_ordibehesht
❤ 152👏 15😢 15🕊 7👍 5❤🔥 3👎 1🤝 1
Repost from TgId: 2957935143
01:12
视频不可用在 Telegram 中显示
🔸شعری تازه از شمس لنگرودی
🔸تهیه شده در استودیو فانوس
https://faunoos.ir
تلگرام فانوس
@faunooss
13.55 MB
❤ 93👏 18❤🔥 8😢 4😍 2👍 1
00:19
视频不可用在 Telegram 中显示
-
📖✨ شروع کمپین پیشفروش رمان «میروم که به کنسرت برسم»
تازهترین رمان شمس لنگرودی
در این کتاب، شمس لنگرودی از کودکی، رنج، موسیقی و آرزوهای دستنیافتنی میگوید؛ قصهای که انگار هر کدام از ما جایی در زندگیمان تجربه کردهایم.
📦 نسخههای امضادار و تخفیفدار در سایت فانوس در دسترس هستند.
📚 منتشر شده توسط نشر افق
وارد سایت زیر شوید:
پیشفروش نسخههای تخفیفدار و امضادار در سایت فانوس
19.09 MB
❤ 57👍 19🕊 3
Repost from TgId: 1367433270
照片不可用在 Telegram 中显示
مرا به مغازه ببر
و به ارزان ترین قیمت بفروش
به قیمت زندگی.
چه ارزشی دارد زندگی
وقتی که چهار میخه تو را بر تختی بسته اند
و بر آب می روی .
ماهی های کوچک از تو فرار می کنند
و نهنگان به هیچت می گیرند .
نه فرعونی کنار رودخانه منتظرت ایستاده است
و نه آدمخواری به شوق تو هیزم جمع می کند .
زندگی ارزش دیدن از میلهُ زندان را ندارد
وقتی که ملاقاتی نداری .
شمس لنگرودی
کتاب درون شدم از دری که نیست
انتشارات مروارید
@taranom_ordibehesht
❤ 120👏 22🔥 3💯 3😁 1
Repost from TgId: 3098392691
نمی دانم اما تصور می کنم شعر هیچ شاعری به اندازه ی شیون در میان مردم گیلان( و بسا مازندران) رایج شده باشد. علتش فقط دکلمه اشعارش با صدای گیرا و طنزآمیزش در سال های شصت نبود، به خاطر وانمودن زندگی روزمرهی ما در زبانی سیال و صمیمی و پخته و پر تصویر با کلماتی عمیقا ریشهدار بود که رو به فراموشی میگذاشت.
شعر گیلکی شیون، وجدان معذب فارسیزدهی گیلکیزبانان را در شرمساری طنزآلود و نوستالژیکی تکان داد. شعر " گاو" او حکایت همه مان بود؛ ما که زیر پیراهن اطو کشیدهمان بوی هیزم و تفاله و دود حمل میکردیم(میکنیم).
شمس لنگرودی
#شیون_فومنی
#بنیاد_شیون_فومنی
#شمس_لنگرودی
#خیاله_گرده_گیج
#نشر_ثالث
#شعر_معاصر
ماخذ:
فومنی، شیون. ۱۴۰۳. به کوشش و پژوهش حامد فومنی،خیاله گرده گیج. تهران: نشر ثالث با همکاری بنیاد شیون فومنی
@ShivanFoumaniFoundation
❤ 66👏 12👍 6🔥 4🕊 2🥰 1
Repost from TgId: 1367433270
照片不可用在 Telegram 中显示
در ویترین کتاب فروشی ها
دانش
در مغازهُ ساعت فروشی
زمان
معنایی ندارد .
به تو باور داشتم
که پشت سرم ارابه ای از راز هایم را به خانهُ تو کشیدم
به تو باور داشتم
که قفل زندگیم را تعويض کردم
و کلیدش را در دستت نهادم .
اعتمادی به جلوهُ ماه در شب پاییزی نبود ، و نمی دانستم
اعتمادی به درخشش آب در دور دست ها نبود ، و نمی دانستم .
تو آنچه را که نمی دانستم به من آموختی،
در مغازهُ ساعت فروشی زمان معنایی ندارد
در کنار تو ، حرف ها، واژه ها .
شمس لنگرودی
کتاب درون شدم از دری که نیست
انتشارات مروارید
@taranom_ordibehesht
❤ 127👏 25🔥 6😐 4🥰 2🕊 2👎 1😢 1🏆 1😭 1
برای من همین نفسی مانده است
که صدایت کنم
بیا و مرا از میان کتاب ها، موسيقي و رویا بیرون ببر.
پیرهنم را بگیر و از غرقاب دروغ ها نجاتم بده
سروش غیبی من توئی
تنفس عیسایم توئی.
آوار جنگ ها، از جعبه جادو بر شانه من فرو می ریزد
و آنکه در خم آوار می ماند منم
کشته های من است که هر سپیده سر از خواب برمی دارد
و به امید روزی دیگر می میرد.
سروش غیبی من توئی
عیسایم توئی
از سلول انفرادی روزها نجاتم بده
به خیابانم ببر
تا برابر بانک ها
انگشتان مغول را ببینم
که چگونه بر چهره روزهای مان
شمشیر می کشد.
❤ 141👍 10💔 8🔥 6👏 3🕊 3🆒 2

