کافه تک رمان درخواست

  ناتوان ( بی قدرت ) کتاب : #ناتوان [جلد یک] ( #بی_قدرت ) جلد اول از #مجموعه_ناتوان نویسنده : #لورن_رابرتس #فانتزی_تخیلی #عاشقانه خلاصه: نوا، دختر نوجوانی است که از داشتن قدرت‌های ویژه‌ای که دیگران دارند، محروم است. و یا به زبانی دیگر بی قدرت و «ناتوان» است . و بقیه افرادی که دارای قدرت‌های فراطبیعی هستند، بر بقیه غالب هستند و افراد بی‌قدرت مجبور به پنهان کردن ضعف‌های خود و تطبیق با این شرایط هستند. نوا که همیشه احساس تفاوت و عدم تعلق به این جامعه را دارد ، به دنبال راهی برای پیدا کردن جایگاه خود در این دنیا میگردد.

#پسر_حاجی

نام رمان : #پسر_حاجی ژانر : #عاشقانه #مذهبی نویسنده : #پریا_قاسمی خلاصه : داستان در رابطه با پسری به نام محراب، دردانه ی حاج بابا جانش است که میان خواسته ها و عقایدش دچار اشتباهاتی میشود و راهی جز ریاکاری را نمیتواند انتخاب کند. سمت و سوی دیگر قصه، داستان دختری موفق با یک زندگی آرام است که بر پایه ی قوانینی نا نوشته وارد سیاه چاله ای از مشکلات میشود و… .

با عرض سلام و روز به‌خیر. لطفاً اسم رمان یا کتابی که درخواست دارید، کامنت کنید. 📌 عزیزان لطفاً به نکات زیر توجه کنید: • نیازی به عضو شدن در گروه نیست؛ درخواست‌ها مطابق معمول در کانال گذاشته می‌شه. • لطفاً از ارسال خلاصه و پارت رمان خودداری کنید؛ به این دسته از درخواست‌ها در تایم درخواست رمان، توجه‌ای نمی‌شه. • رمان‌های بزرگسالان و پورن در کانال قرار نمی‌گیره. • جواب تمام درخواست‌ها، پایان همون روز ساعت ۲۰‌ به بعد، توی کانال قرار می‌گیره. با تشکر

مطرود https://t.me/caffetakroman2/82087 از کفر من تا دین تو https://t.me/caffetakroman2/86038 جامانده https://t.me/caffetakroman2/89766 پناه https://t.me/caffetakroman2/85974 زئوس https://t.me/caffetakroman2/85049 ماه چهره و کشیش یافت نشد درد زمانه یافت نشد حوالی نیل یافت نشد کلوب خون یافت نشد

مطرود https://t.me/caffetakroman2/82087 از کفر من تا دین تو https://t.me/caffetakroman2/86038 جامانده https://t.me/caffetakroman2/89766 پناه https://t.me/caffetakroman2/85974 ماه چهره و کشیش یافت نشد درد زمانه یافت نشد حوالی نیل یافت نشد کلوب خون یافت نشد

#حوض_فیروزه

📚 نام کتاب: #حوض_فیروزه ✍ نویسنده: #تکین_حمزه‌لو 📖 تعداد صفحه‌ها: ۴۱۴ 📋خلاصه: فیروزه دختری که پرستاره و باعشق ازدواج کرده اما از همسری که فکر می‌کرد عاشقشه، نارو خورده و قصد جدایی از اون رو داره‌. به‌خاطر مشکلاتی که همسرش در محل کارش براش ایجاد می‌کنه، مجبور به ترک بیمارستان می‌شه و برای گذران زندگی به خونه‌ای پا می‌ذاره تا پرستاری از یک زن قطع نخاع رو به عهده بگیره...  🎭 ژانر: #ایرانی #عاشقانه @CaffeeTakRoman 📘☕️

@CaffeeTakRoman 📘☕️

#خاطرات_ژنرال_هایزر

#ظهور_و_سقوط_سلطنت_پهلوی

ظهور و سقوط سلطنت پهلوی (خاطرات) حسین فردوست @CaffeTakRoman2 "جلد اول"