115 721
订阅者
-42024 小时
+2 0407 天
+75230 天
帖子存档
حس میکنم نیاز دارم با خودم مهربونتر باشم. حس میکنم خیلی دارم به خودم گیر میدم و سختگیری میکنم. دوست دارم خودم رو بغل کنم بهش بگم: من میبینم تلاشت رو برای همهچیز. همین که داری میجنگی یعنی بُردی! یعنی زندگیت معنا داره. انقدر خودت رو درگیر آخرش نکن! واقعا چه اهمیتی داره آخرش چی میشه؟
-دیوانه مینوشت؛
💊 38
6 1951040
تو مثل آخرین تیوب نجات جلویم ظاهر شدی، آخرین حلقه که میان یک زندگی خالی پرت شده است و من با تمام توان به آن چنگ زدهام با چشمانی که به اختیار بستهام به هر آنچه این امید آخرین را خراب کند.
-دیوانه مینوشت؛
💊 21
5 776180
فکر کن خوابیدی، تو خواب سردت شده، بعد یکی میآد یه پتوی دیگه هم روت میندازه. و چقدر اون خواب بیشتر میچسبه و عمیقتر میشه. اینکه کسی حواسش بهت بوده، بهت توجه کرده، بدون اینکه تو ازش بخوای. براتون همچین آدمی میخوام که حواسش باشه بهتون و دلگرمتون کنه.
-دیوانه مینوشت؛
💊 51
5 583500
تجربهی این نبودن همیشگی خیلی عجیب، مبهم و دردناکه، انگار دارم هی سقوط میکنم و انتظار دارم بالاخره به زمین بخورم و تموم شه، ولی تموم نمیشه، هی بیشتر سقوط میکنم و تموم نمیشه.
-دیوانه مینوشت؛
💊 25
5 387190

