en
Feedback
ترجمان علوم انسانى

ترجمان علوم انسانى

Open in Telegram

📌 ترجمۀ متون برگزیدۀ علوم‌انسانی 📕 با تخفیف، مشترک فصلنامه شوید: https://B2n.ir/bp3486 🔗 اینستاگرام: goo.gl/Dfcpf6 🔗 توئیتر: goo.gl/8uecQd 🔗 بله: goo.gl/ZciVZ6 📮 ارتباط با ما: @Tarjomaaan

Show more
2025 year in numberssnowflakes fon
card fon
43 697
Subscribers
-2124 hours
-727 days
-24130 days
Posts Archive
Photo unavailableShow in Telegram
🔹 با ما همراه باشید. 🔹 تا سه روز دیگر از یک مسیر تازه، نقشۀ راهی که مدت‌ها به آن اندیشیده‌ایم، با شما سخن خواهیم گفت. @tarjomaanweb
Show all...
🔴 کتاب «روان‌شناسی و آموزش مذهبی» منتشر شد. 🔺 از امروز می‌توانید این کتاب را از کتاب‌فروشی‌های سراسر کشور یا از فروشگاه اینترنتی ترجمان تهیه کنید. 🔹 الپورا پتروویچ در کتاب حاضر می‌کوشد پیش‌نیازهای مفهومی لازم برای آموزش مذهبی به کودکان خردسال را شناسایی کند و چالش‌هایی را که کودکان و معلمان در فرایند آموزش مذهبی با آن مواجه‌اند تبیین نماید. 🔹 مبنای این اثر پژوهشی است که بر روی ۴۳۱ کودک پنج تا هفت ساله از مدارس مختلف مذهبی و غیرمذهبی و ۴۷ معلم از همان مدارس انجام شده است. نویسنده با ارائه شواهد آماری سعی دارد این باور را رد کند که کودکان خردسال نمی‌توانند خدا را به صورت انتزاعی مفهوم‌سازی کنند. اطلاعات به دست آمده از این کودکان و معلمان آن‌ها از وجود تفاوتی اساسی پرده برمی‌دارد: تفاوت میان ادراک معلمان از توانایی‌های مفهومی کودکان خردسال برای یادگیری آموزش‌های مذهبی و توانایی‌های واقعی کودکان که از پاسخ‌های آن‌ها در سراسر این پژوهش قابل تشخیص است. 🔹 این کتاب برای دانشجویان و پژوهشگران رشته‌های روان‌شناسی تحولی، مطالعات آموزشی و انسان‌شناسی فرهنگی اثری خواندنی و سودبخش خواهد بود. 🔺 برای مطالعۀ بخش‌هایی از این کتاب و تهیۀ آن می‌توانید به فروشگاه اینترنتی ترجمان بروید. 🔗 لینک خرید: https://B2n.ir/kk9553 🔸 روان‌شناسی و آموزش مذهبی: روان‌شناسی تحولی و آموزش مذهبی به کودکان خردسال ✍🏻 نوشتۀ الیورا پتروویچ ✍🏻 ترجمۀ بابک حافظی 📚 ۱۹۲ صفحه؛ رقعی؛ جلد نرم؛ قیمت، همراه با تخفیف: ۲۴۲٫۱۰۰ تومان @tarjomaanweb
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
@tarjomaanweb 👇🏻
Show all...
🎯 در دفاع از بیش‌فکری — چرا این روزها زیاد فکرکردن را بیماری روانی می‌پنداریم؟ 🔴 چندسالی است که واژۀ جدیدی وارد خیلی از مکالمات روزمره شده است: بیش‌فکری (over-thinking). احتمالاً دوستانمان جایی نصیحتمان کرده‌اند که «اورتینک نکن»! یا شاید خودمان این تذکر را به بقیه داده باشیم که بیش‌ازحد به موضوعات فکر نکنند. 🔴بیش‌فکری را معمولاً «فکرکردن مکرر و طولانی‌مدت به موضوعات روزمره» تعریف می‌کنند و به سه دلیل، آن را بد می‌دانند: ۱- منجر به اضطراب و نگرانی می‌شود. ۲- باعث می‌شود نتوانیم تصمیم بگیریم یا دست به عمل بزنیم. ۳- «بی‌فایده» است. یعنی غیرمولد است و به نتیجۀ خاصی نمی‌رسد. 🔴اما سودهاساتوا گوهاروی، فیلسوف سیاسی دانشگاه منچستر، معتقد است مذموم شمردنِ تفکر طولانی و مکرر اشتباه بسیار بزرگی است. زیرا اگر چنین باشد، باید همۀ فیلسوفان و متفکران بزرگ را بیمار روانی بشماریم. مشکل این است که بیش‌فکری را طوری تعریف کرده‌ایم که گویی تفکر چیزی است که بد است اگر زیاد به آن مشغول شویم. 🔴گوهاروی معتقد است ما تفکرِ درست داریم و تفکر نادرست. و آنچه معمولاً اورتینک می‌نامیم، مصداقی از تفکر نادرست است. می‌توان تفکر نادرست را در خلاصه‌ترین شکل به دو دسته تقسیم کرد: ۱- پرسیدن سؤالات اشتباه برای فهم یک موضوع و ۲- پرسیدن سوالات درست، اما در زمانی اشتباه. 🔴مثلاً اگر بخواهید ماهیت «دوستی» را بفهمید و بپرسید: دوستی چه فایدۀ اقتصادی‌ای دارد؟ هیچوقت به درک درستی از مفهوم دوستی نمی‌رسید، چون پرسش اشتباهی پرسیده‌اید. اگر در نوجوانی مدام از خودتان بپرسید: «آیا کسی عاشق من خواهد شد»؟ دارید سوال اشتباهی می‌پرسید، چون آنقدر پیش‌بینی‌ناپذیر است که عملاً پاسخی ندارد. 🔴اما سوالات درست در موقعیت اشتباه هم بسیار رایج است. فرض کنید مادربزرگتان مریض است و نمی‌دانید باید بستری‌اش شود یا نه. در چنین موقعیتی، اگر بپرسید «چطور بیمارستان‌های خصوصی باعث بی‌عدالتی در درمان می‌شوند؟» دارید سوال درستی را در موقعیت غلطی می‌پرسید. به جای این، باید با پزشک مشورت کنید. 🔴گوهاروی می‌گوید آنچه باعث اضطراب و پریشانی می‌شود، یا هنگامی که باید تصمیم بگیریم، ما را به بی‌عملی می‌کشاند، «نادرست فکرکردن» است، نه «زیاد فکرکردن». چون اگر درست فکر کنید، یعنی سوالات درست بپرسید و در موقعیت مناسب، ممکن است که سال‌ها مشغول یک مسئله باشید، اما عمرتان را تلف نکرده‌اید. 🔴 تفکر عمیق به خودی خود ارزش است. چه‌بسا والاترین ارزش. همۀ انواع تفکر لزوماً به راه‌حل، محصول یا تولید چیزی نمی‌انجامند، اما این به معنای آن نیست که چنین عملی بیهوده است. ارسطو می‌گفت هدفِ تفکر نظری رسیدن به «حقیقت» است. ممکن است هیچوقت به آن نرسیم، اما قدم‌برداشتن در این مسیر، هرچه بیشتر، بهتر. 📌 آنچه خواندید مروری است بر مقاله «در دفاع از بیش‌فکری» (In Defence of (Over)Thinking) نوشتۀ سودهاساتوا گوهاروی (SuddhaSatwa GuhaRoy) که در شمارۀ تابستان ۲۰۲۴ ژورنال فلسفی تینک (Think) منتشر شده است. @tarjomaanweb
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
@tarjomaanweb 👇🏻
Show all...
🔴 کتاب «همزاد» منتشر شد. 🔴 از امروز می‌توانید این کتاب را از کتاب‌فروشی‌های سراسر کشور تهیه کنید. 🔺 بخشی از متن کتاب: 🔹 در مدرسۀ من در مونترآل، مثل خیلی از مدارس دیگر، واقعیات نسل‌کشی توسط نازی‌ها مثل جدول ضرب مدام تکرار می‌شدند تا ملکۀ ذهنمان شوند: تعداد کشته‌شدگان، گونه‌های عجیب شکنجه، اتاق‌های گاز، مرزهایی که ظالمانه بسته می‌شد. 🔹 اواخر دهۀ هفتاد و اوایل دهۀ هشتاد بود (قبل از اینکه موزه‌های هولوکاست ساخته شود و بازدیدکنندگان را، مانند زندانیان پیشین، سوار بر قطارهای حمل احشام کنند تا تجربۀ آن فضا برایشان شبیه‌سازی شود)، اما نسخه‌هایی از همین تجربیات را، با کیفیتی پایین‌تر، دریافت می‌کردیم و ذهن وحشت‌زده‌مان هم جاهای خالی را پر می‌کرد. حالا که بچه‌ای دارم بزرگ‌تر از سن‌وسال آن‌موقعِ خودم، تعجب می‌کنم که در این روایت‌ها چقدر چیزها را ناگفته می‌گذاشتند. 🔹 جا برای احساسات سطحی زیاد بود: وحشت از سبعیت‌ها، خشم از نازی‌ها، میل به انتقام. اما هیچ جایی برای احساسات پیچیده‌تر و آزارنده‌ترِ شرم و احساس گناه وجود نداشت، یا برای تأمل در اینکه بازماندگان نسل‌کشی چه وظیفه‌ای در زمینۀ مخالفت با انواع منطق‌های نسل‌کشی دارند. تعجب می‌کنم که هرگز سوگواری نمی‌کردیم و دعوتمان نمی‌کردند تا خشممان را مهار کنیم و به ابزاری برای هم‌بستگی تبدیلش نماییم. 🔺 برای مطالعۀ بخش‌هایی از کتاب «همزاد» و تهیۀ آن می‌توانید به فروشگاه اینترنتی ترجمان بروید. 🔗 لینک خرید: https://B2n.ir/wq4462 🔸 همزاد: سفری به دنیای آینه ✍🏻 نوشتۀ نائومی کلاین ✍🏻 ترجمۀ علیرضا شفیعی‌نسب 📚 ۴۴۸ صفحه؛ رقعی؛ جلد نرم؛ قیمت، همراه با تخفیف: ۵۲۴٫۷۰۰ تومان @tarjomaanweb
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
@tarjomaanweb 👇🏻
Show all...
🔴 کتاب «روان‌شناسی و آموزش مذهبی» منتشر شد. 🔸 این کتاب، بر مبنای پژوهشی که برروی کودکان ۵ تا ۷ساله از مدارس مختلفِ مذهبی و غیرمذهبی و معلمان همان مدارس صورت گرفته، دیدگاه بینش‌بخشی دربارۀ آموزش مذهبی به کودکان خردسال مطرح می‌کند و با ارائۀ شواهد آماری این باور را زیر سؤال می‌برد که کودکان خردسال توانایی لازم را ندارند تا خدا را به‌صورت انتزاعی مفهوم‌پردازی کنند. 🔸 اطلاعات به‌دست‌آمده از این کودکان و معلمان آن‌ها از وجود تفاوتی اساسی پرده برمی‌دارد: تفاوت میان ادراک معلمان از توانایی‌های مفهومی کودکان خردسال برای آموزش‌های مذهبی، و توانایی‌های واقعی کودکان. 🔺 از امروز می‌توانید این کتاب را از کتاب‌فروشی‌های سراسر کشور یا از فروشگاه اینترنتی ترجمان تهیه کنید. 🔹 الیورا پتروویچ در کتاب حاضر می‌کوشد پیش‌نیازهای مفهومی لازم برای آموزش مذهبی به کودکان خردسال را شناسایی کند و چالش‌هایی را که کودکان و معلمان در فرایند آموزش مذهبی با آن مواجه‌اند تبیین نماید. 🔹 مبنای این اثر پژوهشی است که بر روی ۴۳۱ کودک پنج تا هفت ساله از مدارس مختلف مذهبی و غیرمذهبی و ۴۷ معلم از همان مدارس انجام شده است. نویسنده با ارائه شواهد آماری سعی دارد این باور را رد کند که کودکان خردسال نمی‌توانند خدا را به صورت انتزاعی مفهوم‌سازی کنند. اطلاعات به دست آمده از این کودکان و معلمان آن‌ها از وجود تفاوتی اساسی پرده برمی‌دارد: تفاوت میان ادراک معلمان از توانایی‌های مفهومی کودکان خردسال برای یادگیری آموزش‌های مذهبی و توانایی‌های واقعی کودکان که از پاسخ‌های آن‌ها در سراسر این پژوهش قابل تشخیص است. 🔹 این کتاب برای دانشجویان و پژوهشگران رشته‌های روان‌شناسی تحولی، مطالعات آموزشی و انسان‌شناسی فرهنگی اثری خواندنی و سودبخش خواهد بود. 🔺 برای مطالعۀ بخش‌هایی از این کتاب و تهیۀ آن می‌توانید به فروشگاه اینترنتی ترجمان بروید. 🔗 لینک خرید: https://B2n.ir/kk9553 🔸 روان‌شناسی و آموزش مذهبی: روان‌شناسی تحولی و آموزش مذهبی به کودکان خردسال ✍🏻 نوشتۀ الیورا پتروویچ ✍🏻 ترجمۀ بابک حافظی 📚 ۱۹۲ صفحه؛ رقعی؛ جلد نرم؛ قیمت، همراه با تخفیف: ۲۴۲٫۱۰۰ تومان @tarjomaanweb
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
@tarjomaanweb 👇🏻
Show all...
🎯 خوشبختی دو راه بیشتر ندارد: — «لذت ببر» یا «به وظیفه‌ات عمل کن» 🔴 خوشبختی واقعاً روزگار بدی را می‌گذراند، از بس که راه‌های ضدو‌نقیض و گاهی احمقانه برای دست‌یافتن به آن ساخته شده است. اگر قبلاً در تبلیغات تلویزیونی می‌خواستند با نسل جدیدی از خمیردندان‌ها یا طعم‌های تازۀ چیپس، خوشبختی را به ما بچشانند، حالا در شبکه‌های اجتماعی، باید با انجام چند حرکت کششی، کنارگذاشتن چند آدم سمی یا ترک‌کردن چند عادتِ بد خوشبخت شویم. بااین‌حال، وقتی تاریخ نگرش‌ها به خوشبختی را مرور می‌کنیم، درمی‌یابیم که در واقع خوشبختی دو راه بیشتر ندارد. 🔴 راه اول، «لذت‌بردن از زندگی» است. بزرگترین آموزگار این راه «اپیکور» بود که می‌گفت: شادمانی محصول آتاراکسیا (رهایی از دغدغه‌های ذهنی) و آپونیا (فقدان درد جسمانی) است. 🔴 اپیکور فلسفۀ روشنی داشت: «از چیزهایی که دردآورند یا شما را می‌ترسانند پرهیز کنید». به همین دلیل، پیروان او، یعنی اپیکوری‌ها عموماً هر آنچه را مایۀ رنج و ناراحتی است ناپسند می‌شمرند و حذف تهدید‌ها و مشکلات را کلید رسیدن به زندگی شاد‌تر می‌دانند. تصور نکنید اپیکوری‌ها تنبل و بی‌انگیزه هستند. در بسیاری از موارد، عکس این قضیه صادق است. نکته آن است که آن‌ها ترس‌ و رنجِ دیرپا را ذاتاً ضروری و سودمند نمی‌دانند و درعوض بر لذت‌بردن از زندگی تمرکز می‌کنند. 🔴 راه دوم می‌گوید: «شادمانی محصول یافتن معنای زندگی و پذیرش سرنوشت خویشتن است.» آموزگار باستانی این نگرش به خوشبختی، اپیکتتوس بود، کسی که به‌عنوان بنیان‌گذار مکتب رواقی شناخته می‌شود. 🔴 از نظر اپیکتتوس، ما باید اخلاقی زندگی کنیم، فارغ از آنکه زیست اخلاقی چه هزینه‌هایی به زندگی شخصی ما تحمیل می‌کند. جانِ اندیشۀ فلسفی او این است: «مرد باش و به وظیفه‌ات عمل کن». آن‌ها که سبک زندگی رواقی را دنبال می‌کنند معتقدند شادی حقیقی با چشم‌بستن بر لذات حاصل می‌شود. جای تعجب نیست که رواقیون عموماً افراد سخت‌کوشی‌اند که نگاهشان به آینده معطوف است و برای دست‌یابی به هدف زندگی‌شان (هدفی که خود تعریف می‌کنند) هزینه‌های هنگفت شخصی را بی‌‌شکایت متحمل می‌شوند. 🔴 در تمام طول تاریخ، این دو رویکرد به هم طعنه زده‌اند. اپیکوری‌ها به رواقیان می‌گفتند: «آسان بگیرید»؛ و از آن‌ها جواب می‌شنیدند که «تنبلی بس است!» اما آرتور بروکس معتقد است شاید بتوانیم ترکیبی از این دو رویکرد بسازیم. 🔴 بروکس می‌گوید: ما امروزه آنقدر دربارۀ شخصیت و زیست‌شناسی آدم‌ها می‌دانیم که می‌توانیم خیلی خوب بفهمیم که چرا افراد یکی از این رویکردها را بیشتر از دیگری می‌پسندند. تحقیقات متعدد ریشۀ این گرایش‌ها را در ژنتیک، تجربیات دوران کودکی و بسیاری چیزهای دیگر پیدا کرده‌اند. اما در نهایت، مسئله این است که بتوانیم تعادلی میان مزیت‌های این دو رویکرد ایجاد کنیم. لذت‌گراییِ افراطی زندگی‌مان را به باد می‌دهد و کوشش بی‌وقفه، فرسوده‌مان می‌کند. پس احتمالاً کار درست این است: هر وقت یکی از آن‌ها پیروز شد، فرصتی به دیگری بدهید. 📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «خوشبختی دو نوع دارد؛ می‌خواهید اهل کدامش باشید؟» که در نوزدهمین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب نوشتۀ آرتور بروکس است و فاطمه زلیکانی آن را ترجمه کرده است. برای خواندن دیگر مطالب ترجمان، به وب‌سایت ترجمان سر بزنید. 📌 برای خرید شمارۀ نوزده مجلۀ ترجمان به لینک زیر مراجعه کنید: https://B2n.ir/t50663 @tarjomaanweb
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
@tarjomaanweb 👇🏻
Show all...
🎯 مرثیه‌ای برای علوم انسانی در دانشگاه — ترکیب سودمحوری، بی‌سوادی و هوش مصنوعی علوم انسانی را به زانو درآورده است 🔴 آموزش‌های لیبرال -شامل فلسفه، ادبیات، زبان، تاریخ و رشته‌هایی مشابه آن‌ها- چند قرن، هستۀ اصلی رسالت دانشگاه‌ها را می‌ساخت. هدف از این نوع آموزش، پرورش دانشجویانی آزاد و خردمند بود که بتوانند نقش رهبری را در جامعۀ خود ایفا کنند. اما امروزه این رشته‌ها یکی از سخت‌ترین دوران‌های خود را سپری می‌کنند. جنیفر فری، استاد فلسفه و رئیس سابق کالج تولسا، اخیراً در نیویورک‌تایمز نوشت: تراژدی آکادمی معاصر این است که آموزش‌های لیبرال حتی اگر بسیار هم موفق باشند، ناکارآمد و بی‌ارزش قملداد می‌شوند. 🔴 دانشگاه روزگاری نهادی بود برای پرورش انسان‌های ژرف‌اندیش و بزرگ. اما با تغییر تدریجی دستورکارهای این نهاد، دانشگاه به جایی تبدیل شد که وظیفه‌اش تولید انسان‌هایی است که بتوانند پول بیشتری دربیاورند. 🔴 بحران مالی سال ۲۰۰۸ وخامت این مسئله را دوچندان کرد. تیغِ سودآوری بالای سر همۀ استادان دانشگاه به چرخش درآمد. از شاخه‌های مختلف علوم انسانی، دم به دم، خواسته می‌شد تا بهره‌وری‌شان را بالا ببرند و ثابت کنند به چه دردی می‌خورند. بدین‌ترتیب، فضای بحث‌های عمیق و رابطۀ غنی و پیچیدۀ استادان و دانشجویان در این رشته‌ها که نقش اصلی را در پرورش شخصیت علمی آن‌ها ایفا می‌کرد از بین رفت، و جای آن را فرهنگِ سمی مقاله‌نویسی و کلاس‌های شلوغ و دوره‌های آموزشی کوتاه پر کرد. 🔴 فری در گفت‌وگو با آناستازیا برگ، استاد فلسفۀ دانشگاه کالیفرنیا، می‌گوید «در عصر کاهش سواد، نفوذ افسارگسیختۀ هوش مصنوعی و سیاست‌های اقتدارگرا، مبارزه برای علوم انسانی مبارزه‌ای پیشاپیش شکست‌خورده به نظر می‌رسد». 🔴 در تصور امروزی ما از دانشگاه، دانشجویان باید در سال‌های تحصیل خود مهارت‌های لازم برای پیداکردن شغل و کسب درآمد را بیاموزند. اما این تصور فراموش می‌کند که، در مرتبۀ اول، دانشجوها بعد از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه، باید بتوانند «زندگی» کنند. و برای این کار باید به درکی از شخصیت خودشان رسیده باشند و قابلیت تصمیم‌گیری و انتخاب‌های عاقلانه را کسب کرده باشند. همچنین باید به فهمی نظام‌مند از جهان اجتماعی خوشان رسیده باشند تا در کوران حوادث به‌کلی سردرگم و پریشان نشوند. و این اتفاقی است که با افول علوم انسانی رخ داده است. 🔴 منتقدان می‌گویند که علوم انسانی درنهایت به دانشجویان می‌آموزند چگونه متن‌هایی تأثیرگذار بنویسند، حال‌آنکه هوش مصنوعی با سرعتی باورنکردنی این کار را انجام می‌دهد. از نظر فری، آنچه این منتقدان نادیده می‌گیرند این است که «نوشتن» مهم‌ترین راه بشر برای «فکرکردن» است. و ما با سپردن این وظیفه به ماشین خودمان را از قابلیت اندیشیدن محروم می‌کنیم. پس نباید تعجب کنیم اگر در بحران‌های سیاسی، اجتماعی یا محیط‌زیستی با مردمی روبه‌رو می‌شویم که به نظر می‌رسد رفتارهایشان با هیچ منطقی سازگار نیست. 🔴 فری می‌گوید شیوۀ فهم امروزی از دانشگاه و وظایف و توانایی‌های آن تماماً به ضرر علوم انسانی است. با ازمیان‌بردن فرصت گفت‌وگوهای بنیادین در دانشگاه و جایگزین‌کردن آن با مقاله‌ و پروژه چه اتفاقی می‌افتد؟ مقاله‌های استادان در آرشیو مجلات تخصصی خاک می‌خورد و دانشجویان، سرگشته و گیج، از کلاسی به کلاس دیگر می‌روند. اما این مسئله صرفاً در سطح دانشکده‌های علوم انسانی باقی نمی‌ماند. جامعه‌ای که کوهی از مقاله‌های خوانده‌نشده و لشکری از دانشجویان سردرگم تولید می‌کند بعید است آیندۀ روشنی در پیش داشته باشد. 📌 آنچه خواندید برگرفته از مصاحبۀ آناستازیا برگ، استاد فلسفۀ دانشگاه کالیفرنیا و سردبیر مجلۀ پوینت، با جنیفر فِرِی، رئیس سابق کالج تولسا است که در تاریخ ۱۵ اکتبر ۲۰۲۵ با عنوان «آیا می‌توان علوم انسانی را نجات داد؟» در سابستک مجلۀ پوینت منتشر شده است. @tarjomaanweb
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
Show all...
🎯 تقصیر شما نیست اگر طلا و ارز نخریده‌اید — پیش‌بینی روندهای بازار تقریبا ناممکن است 🔴 این روزها، کم نیستند کسانی که کل درآمد و سرمایۀ زندگی‌شان را در یک بازار سرمایه‌گذاری کرده باشند و، طی چند ماه، همه‌چیزشان را از دست داده باشند. در مرتبۀ بعدی ضرردیده‌هایی قرار دارند که همۀ زندگی‌شان را نباخته‌اند، اما به‌هرترتیب، بخش مهمی از پس‌انداز یا سرمایه‌شان را به باد داده‌اند. معمولاً این آدم‌ها را نکوهش می‌کنیم که چرا عقل اقتصادی ندارند، یا حواسشان به روندهای بازار نیست. به‌عبارت دیگر، فکر می‌کنیم اگر ضرر کرده‌اند، فقط تقصیر خودشان بوده است، نه هیچکس دیگری. اما این همۀ واقعیت نیست. 🔴 دیوید کینی، محقق و روزنامه‌نگار آمریکایی، می‌گوید برخلاف عقیدۀ عمومی، نباید شکست‌خوردگان بازار را سرزنش کرد. و این مسئله هم صرفاً سیاسی یا اخلاقی نیست، بلکه ریشه در ریاضیات و محاسبۀ پیچیدگی‌ها دارد. 🔴 توانایی ما در محاسبۀ درست و دقیق ریسک‌ها محدودیت‌های سفت و سختی دارد. در واقع حتی باهوش‌ترین و خردمندترین انسان‌ها هم آنقدر در پیش‌بینی‌کردن بد عمل می‌کنند که می‌توانیم بگوییم «درک مستدل آنچه در آینده رخ خواهد داد معمولاً غیرممکن است». چه کسی می‌داند تحولات فناوری به کجا منجر می‌شود؟ چطور باید اتفاقی مثل همه‌گیری کرونا یا جنگ را پیش‌بینی کرد؟ به همین دلیل، سرزنش‌کردن مردمِ پاک‌نیتی که بابت شرایط پیش‌بینی‌نشده به فرجامی بد دچار می‌شوند به دور از انصاف است. 🔴 شاید بگویید که اگر پیش‌بینی آینده دشوار یا ناممکن است، پس حداقل می‌توانیم کمتر ریسک کنیم. یعنی به‌جای اینکه همۀ تخم‌مرغ‌هایمان را در یک سبد بگذاریم، با احتیاط بیشتر عمل کنیم. اما این راه‌حل هم چندان ممکن نیست. 🔴 در جوامع امروزی، به‌جز دایرۀ محدودی از ثروتمندان، اصولاً بقیۀ مردم فرصتی برای سرمایه‌گذاری همزمان در چند حوزه ندارند. آن‌ها برای اینکه بتوانند زندگیِ آبرومندی برای خودشان دست و پا کنند، چاره‌ای ندارند جز اینکه همۀ پولشان را صرف تحصیل کنند، یا با آن کسب‌و‌کاری راه بیاندازند، یا خانه‌ای بخرند. بدین‌ترتیب بیشتر ما تسلیم قمارکردن‌های بزرگ در قمارخانه‌ای می‌شویم که عملاً شناختی از احتمالات پنهانی‌اش نداریم. از اینجاست که مسئله ناگزیر معنای سیاسی یا اخلاقی هم پیدا می‌کند. 🔴 بدین‌ترتیب می‌توان پرسید: آیا نظامی سیاسی یا اقتصادی که راهی جز ریسک‌کردن جلوی پای آدم‌ها نمی‌گذارد، در حالی که از قبل روشن است هر ریسکی بازنده‌های بزرگی دارد، نظامی اخلاقی است؟ 🔴 تحقیقات اگنس دیتون، اقتصاددان برندۀ جایزۀ نوبل، از افزایش تأمل‌برانگیز مرگ‌هایی خبر می‌دهد که آن‌ها را «مرگ از روی ناامیدی» می‌نامد. مرگ از روی ناامیدی انتهای مسیری است که در بسیاری از موارد، ورشکستگی، فقر، بی‌خانمانی، و اعتیاد به الکل و مواد مخدر گام‌های قبلی آن بوده‌اند. می‌توانیم خیال خودمان را راحت کنیم و بگوییم تقصیر خودشان بوده است! اما وقتی چنین پدیده‌هایی در سطح اجتماعی رخ می‌دهند، معمولاً نشان‌دهندۀ رویه‌هایی ساختاری‌اند که در آن سرنوشت انسان‌ها، آنقدرها هم تقصیر خودشان نیست. 📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «چرا نباید شکست‌خورده‌های بازار را سرزنش کرد؟» که در نوزدهمین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب نوشتۀ دیوید کینی است و آرزو صحیحی آن را ترجمه کرده است. برای خواندن دیگر مطالب ترجمان، به وب‌سایت ترجمان سر بزنید. 📌 برای خرید شمارۀ نوزده مجلۀ ترجمان به لینک زیر مراجعه کنید: https://B2n.ir/t50663 @tarjomaanweb
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
@tarjomaanweb 👇🏻
Show all...
🔵 توطئه همیشه توهم نیست. 🔹 وقتی تحلیلگران رادیکال می‌خواهند دست به تحلیل سیستم‌های قدرت بزنند، خیلی اوقات کسی جدی‌شان نمی‌گیرد و بعضاً آن‌ها را «تئوری‌پرداز توطئه» می‌خوانند. 🔹 این یکی از جنگ‌آزموده‌ترین تاکتیک‌هاست برای دفن‌کردن و به‌حاشیه‌راندن انگاره‌هایی که برای صاحبان قدرت اقتصادی و سیاسی ناخوشایند است، برای کسانی که تحلیل‌های ضدابرشرکت‌ها و ضدسرمایه‌داری و ضدنژادپرستی را «حملۀ شخصی» می‌پندارند، چون ازقضا نقدها دقیقاً متوجه شخصِ آن‌هاست. 🔹 هر چپ‌گرایی که قدرت را با جدیت تحلیل می‌کند با این اتهامات روبه‌رو شده است، از خودِ مارکس به بعد. 🔹 کمیسیون اروپا راهنمایی منتشر کرده که تئوری توطئه را این‌گونه تعریف می‌کند: «باور به اینکه برخی رویدادها یا موقعیت‌ها را نیروهای قدرتمند به‌صورت مخفیانه و پشت‌پرده با نیاتی منفی طرح‌ریزی کرده‌اند». 🔹 این‌ها همه قبول، اما به مهم‌ترین عامل اشاره‌ای نمی‌شود: بسیاری از رویدادها و موقعیت‌ها مثل بحران‌های مالی، کمبودهای انرژی، و جنگ‌ها را واقعاً «نیروهای قدرتمند به‌صورت مخفیانه و پشت‌پرده» طرح‌ریزی می‌کنند. و این طرح‌ریزی‌ها بر زندگی مردم عادی تأثیری به‌شدت منفی دارد. 🔹 باور به چنین مواردی شما را به تئوری‌پرداز توطئه تبدیل نمی‌کند، بلکه بدین معناست که مشاهده‌گرِ جدیِ سیاست و تاریخ هستید. 🔺 آنچه خواندید برشی بود از کتاب «همزاد» نوشتۀ نائومی کلاین و با ترجمۀ علیرضا شفیعی‌نسب. برای مطالعۀ بخش‌هایی از کتاب «همزاد» و تهیۀ آن می‌توانید به فروشگاه اینترنتی ترجمان بروید. 🔗 لینک خرید: https://B2n.ir/wq4462 🔸 همزاد: سفری به دنیای آینه ✍🏻 نوشتۀ نائومی کلاین ✍🏻 ترجمۀ علیرضا شفیعی‌نسب 📚 ۴۴۸ صفحه؛ رقعی؛ جلد نرم؛ قیمت، همراه با تخفیف: ۵۲۴٫۷۰۰ تومان @tarjomaanweb
Show all...
🔵 شب‌ها چه ساعتی خوابتان می‌برَد؟ 🔹 منظور این نیست که چه ساعتی به رختخواب می‌روید. منظور این است که دقیقاً چه لحظه‌ای به خواب می‌روید. 🔹 احتمالاً در کودکی بارها این کار را امتحان کرده‌اید:‌ به تخت رفته‌اید و کمی که چرتتان گرفته، از خودتان پرسیده‌اید «الان خوابم؟». 🔹 و البته آن‌موقع دقیقاً زمانی بوده که خواب نبوده‌اید؛ یا هنوز به خواب نرفته بودید، یا تازه از خواب بیدار شده بودید. 🔹 واقعیتش این است که دانستن جواب این سؤال ممکن نیست: اول به تختخواب می‌روید، بعد چشمانتان گرم می‌شود ... بعد آفتاب می‌زند و وقتش شده که بیدار شوید. 🔹 عادت‌ها نیز دقیقاً به همین شیوه عمل می‌کنند. شروع می‌کنید به ترتیب‌دادنِ برنامۀ شام یا پس‌اندازِ هفتگی. به انجام‌دادن این کارها ادامه می‌دهید ... تا جایی که دیگر «شما» آن کارها را انجام نمی‌دهید. 🔹 به خودتان می‌آیید و می‌بینید ۱۰ سال گذشته و بچۀ بزرگتان دارد به نامزدش توضیح می‌دهد که دورهمیِ شام همیشه یکی از رسم‌ورسومِ خانوادۀ ما بوده است. 🔺 شما چند سطری از کتاب «عادت‌های خوب، عادت‌های بد» نوشتۀ وندی وود را خواندید. برای مطالعۀ بخش‌های بیشتری از این کتاب و تهیۀ آن، می‌توانید به فروشگاه اینترنتی ترجمان بروید. 🔗 لینک خرید: https://B2n.ir/eu8712 🔸 عادت‌های خوب، عادت‌های بد: علم ایجاد تغییرات مثبت و پایدار ✍🏻 نوشتۀ وندی وود ✍🏻 ترجمۀ بابک حافظی 📚 ۳۲۸ صفحه؛ رقعی؛ جلد نرم؛ قیمت، همراه با تخفیف: ۳۸۲٫۵۰۰ تومان @tarjomaanweb
Show all...
🎯 ده سال پس از ازدواج، از «شعلۀ عشق» چه باقی مانده است؟ 🔴 «چطور عاشق بمانیم؟» این یکی از پرتکرارترین سؤالاتی بود که زن‌ها و مردهای تازه ازدواج‌کرده، از هیثر هاوریلسکی، روان‌شناس و زوج‌درمانگر پرسابقه، می‌پرسیدند. آن‌ها می‌ترسیدند که ازدواج در گذر زمان باعث شود برای هم عادی بشوند و شور و شوقی که در رابطه‌شان داشتند از میان برود. هاوریلسکی می‌دانست که وقتی این سوال را می‌پرسند، منظورشان چیزی است که او «عشق سنتی» می‌نامید؛ برداشتی از عشق که فرهنگ مدرن، با رمان‌ و فیلم‌ و موسیقی، برای ما ساخته است. جواب او کمابیش ساده بود: «عشق سنتی؟ نه، نمی‌ماند. البته چه بهتر». 🔴 عشق سنتی با همۀ احساسات شدید و رمز و رازهایش، حول یک سوال شکل می‌گیرد: «آیا او (معمولاً یک غریبه) مرا دوست دارد؟» و جوابش هم همیشه روشن است: «نه»، یا «نه به اندازۀ کافی». 🔴 هاوریلسکی می‌گوید این سوال و افکار وسواسیِ بی‌انتها دربارۀ آن، واقعاً راه خوبی برای جلوبردن زندگی نیست. چون حتی وقتی با کسی که دوستش دارید ازدواج کنید، باز هم جستجوی خُرده‌ اثبات‌های مربوط به آن دست از سرتان برنخواهد داشت: «وای برایم گُل خریده است! پس خیلی دوستم دارد»، یا «راضی نشد با هم برویم سینما! شاید دیگر دوستم ندارد». این تعقیب و گریز شبانه‌روزی، ناگریز تمام می‌شود. زن و شوهرها به محدودیت‌های همدیگر آگاه می‌شوند و آن‌وقت می‌توانیم بگوییم که آمادۀ عبور از «عشق سنتی»اند. 🔴 بااین‌حال، توضیح‌دادن اینکه چه چیز جای عشق سنتی را می‌گیرد، آسان نیست. از نظر هاوریلسکی، ده سال که بگذرد، حسی ملموس و اطمینان‌بخش از اینکه «ما انسان‌هایی فانی» هستیم جای عشق را می‌گیرد. 🔴 شاید فکر کنید فهمیدن اینکه ما انسان‌هایی فانی هستیم که به کمک و مراقبت نیاز داریم، چیز کوچکی است، اما ابداً چنین نیست. هاوریلسکی می‌نویسد: «بگذارید عاشقانه‌ترین خاطرۀ عمرم را برایتان تعریف کنم: یک شب، بی‌دلیل به اسهال‌ خونی مبتلا شدم. چنان شدید که قبل از آنکه به توالت برسم، از هوش رفتم، خوردم زمین، دنده‌ام شکست و خانه شبیهِ یک قسمت از سریال بازی تخت‌و‌تاج شده بود، فقط نسخۀ اسهال خونی آن. شوهرم مرا در آن حال پیدا کرد و همه‌چیز را مرتب کرد، خوشحال نبود، اما کلمه‌ای هم غُر نزد. به این می‌گویند عشق». 🔴 بعد بچه‌ها از راه می‌رسند و تبدیل می‌شوید به دو آدم در مرزِ جنون که با دریایی از کثافت و هرج‌و‌مرج دست و پنجه نرم می‌کنند. دیگر کمتر با هم تنها هستید و آخر شب‌ها که تنها می‌شوید، نای حرف‌زدن هم ندارید. «به این می‌گویند عشق». 🔴 اگر ازدواج خوب پیش برود و دوام پیدا کند، به درکی بسیار عمیق از ناخوشایند بودنِ خودمان می‌رسیم، اما می‌دانیم که علی‌رغم همۀ این ناخوشایندی، کسی را کنارمان داریم. احتمالاً حالا خیلی بیشتر از اینکه به شریک زندگی‌تان بگویید «دوستت دارم»، می‌گویید: «کمرم درد می‌کند»؛ از کارهای احمقانۀ بچه‌هایتان می‌خندید و دربارۀ گرفتاری‌های روزتان غر می‌زنید. هاوریلسکی می‌گوید: «کمرم درد می‌کند، واقعاً جملۀ عاشقانه‌ای است، اگر فریب فرهنگ عشق سنتی را نخورید». عشق سنتی در ازدواج خوب از بین می‌رود، «چه بهتر». 📌آنچه خواندید، مروری است بر مطلب « What Romance Really Means After 10 Years of Marriage» نوشتۀ هیثر هاوریلسکی (Heather Havrilesky) که در وب‌سایت کات منتشر شده است. @tarjomaanweb
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
Show all...
🔷 نسخۀ دیگری از من مقابلم ایستاده بود 🔹 دوقطبی‌های سیاسی چطور شکل می‌گیرند؟ 🔸 نوامبر ۲۰۱۱. در گرماگرم تسخیر وال‌استریت، جوانان در پارک‌های عمومی و میدان‌های شهر اردو زده بودند. این شورش الهام‌گرفته از بهار عربی و رویدادهای جنوب اروپا بود، فریادی جمعی علیه نابرابری اقتصادی و جرائم مالی. آن روز در منهتن فراخوان راهپیمایی انبوه داده بودند. نائومی کلاین، نویسنده، روزنامه‌نگار و فعال اجتماعی، هم در میان جمعیت حضور داشت. 🔸 در سرویس بهداشتی عمومی شنید که دو زن دربارۀ او صحبت می‌کنند: «دیدی نائومی کلاین چی گفته؟ گفته راهپیمایی امروز درست نیست». «حالا مگر کسی نظرش را پرسیده؟». 🔸 کلاین چند دقیقه در فکر فرورفت و یادش نیامد که جایی آن حرف را زده باشد. ناگهان چیزی به خاطرش آمد: منظور آن‌ها نائومی وُلف بود، فمینیست سابقی که حالا به راست‌گرایان نزدیک شده بود. این اشتباه نزدیک به یک دهه سابقه داشت و دیگر برای کلاین عادی شده بود. 🔸 کلاین مدت‌ها «همزادِ» خودش، وُلف، را دنبال کرده بود و هر بار از اظهارنظرهای سیاسی عجیب‌وغریبش که هم‌صدا با سیاست‌های فاشیستی و راست‌های افراطی بود به حیرت افتاده بود و پذیرفته بود که گاهی با او اشتباهش بگیرند. اما وقتی در دوران همه‌گیری کرونا، ولف به جرگۀ مخالفان واکسن پیوست و با انتشار تئوری‌های توطئه مردم را از واکسن‌زدن نهی کرد، صبر کلاین لبریز شد. 🔸 کلاین کتاب «همزاد» را با این روایت شروع می‌کند و بعد به‌سراغ ماجراهای دیگرش با «همزاد» می‌رود. او از «قطع ارتباط» با واقعیت حرف می‌زند. 🔸 همزادها به‌مرور از واقعیت فاصله می‌گیرند. دنیای آن‌ها «دنیای آینه» است، استعاره‌ای شبیه به استعارۀ «نعل‌اسبی» که قبلاً برای توصیف نسبت گرایش‌های سیاسیِ رادیکال با همدیگر مطرح بود، با این تفاوت که، در استعارۀ کلاین، معمولاً یکی از دو سرِ نعل در دنیای آینه به سر می‌برد و به‌نوعی تکرار هجوآمیزِ طرف مقابل است. 🔸 در دنیای آینه، ما نه‌تنها با همزادهای خود زندگی می‌کنیم، بلکه گاهی نمی‌توانیم هویت آنان را از خود واقعی‌مان تشخیص دهیم. آشفتگی هویتی به آشفتگی سیاسی و اجتماعی دامن می‌زند: وقتی ندانیم کیستیم، نمی‌دانیم چه می‌خواهیم و به چه کسی باید اعتماد کنیم. در جهانی که «حقیقت» نسخه‌های متعددی دارد، چگونه می‌توان اصالت را حفظ کرد؟ آیا باید با همزادهای خود بجنگیم، یا آنان را به رسمیت بشناسیم؟ 🔸 کلاین به جمله‌ای از ژوزه ساراماگو در رمان «همزاد» ارجاع می‌دهد: «هرج‌ومرج صرفاً نظمی است که هنوز رمزگشایی نشده است». و بعد نوید می‌دهد که در کتاب خودش قرار است هرج‌ومرجِ فرهنگِ همزاد را رمزگشایی کند و در انتها راه رهایی از چنبرۀ آینه‌ها را نشان دهد. 🔺 برای مطالعۀ بخش‌هایی از کتاب «همزاد» و تهیۀ آن می‌توانید به فروشگاه اینترنتی ترجمان بروید. 🔗 لینک خرید: https://B2n.ir/wq4462 🔸 همزاد: سفری به دنیای آینه ✍🏻 نوشتۀ نائومی کلاین ✍🏻 ترجمۀ علیرضا شفیعی‌نسب 📚 ۴۴۸ صفحه؛ رقعی؛ جلد نرم؛ قیمت، همراه با تخفیف: ۵۲۴٫۷۰۰ تومان @tarjomaanweb
Show all...