کافه تک رمان درخواست
Open in Telegram
کانال کافهتکرمان: @CaffeeTakRoman گروه چتونقد کافهتکرمان: https://t.me/+lvQUKud7HVU1ZjNk کانال رمانهای آنلاین کافهتکرمان: @CaffeeTakOnline 💬ارتباط با ادمین: @aeriii1485
Show more2025 year in numbers

16 227
Subscribers
-124 hours
-337 days
-14830 days
Posts Archive
@CaffeeTakRoman 📘☕️
کتاب ما و بیگانگان - سرگذشت
نویسنده: نصرتالله جهانشاهلوی افشار
@CaffeTakRoman2
ما و بیگانگان-جلد اول.pdf3.34 MB
ما و بیگانگان-جلد دوم.pdf2.06 MB
@CaffeeTakRoman 📘☕️
کتاب دانشنامهی سیاسی
نویسنده: داریوش آشوری
@CaffeTakRoman2
دانشنامه سیاسی؛ داریوش آشوری.pdf132.54 MB
رمان محراب دل
نویسنده: لیلا عبدی
ژانر: عاشقانه
@CaffeeTakRoman 📘☕️
خلاصه:
دل را محرابی ساختیم که سجده عاشق را در آن محراب بر پیشانی محبت عرضه کنیم تا شاید روزی، وقتی، جایی دیگر بر آن نظری خوش داشته باشیم که چه خوب آمد... و چه سان خوب برفت.
راجب زنی به نام مریمه ک دو تا دختر داره
با خوابی ک مریم میبینه زندگیشون زیر و رو میشه....
@CaffeTakRoman2
❤ 3
با عرض سلام و روز بهخیر.
لطفاً اسم رمان یا کتابی که درخواست دارید، یا خلاصه رمانی که فراموش کردید رو کامنت کنید.
📌 عزیزان لطفاً به نکات زیر توجه کنید:
• نیازی به عضو شدن در گروه نیست؛ درخواستها مطابق معمول در کانال گذاشته میشه.
• جواب تمام درخواستها، پایان همون روز ساعت ۲۰ به بعد، توی کانال قرار میگیره.
• جواب خلاصهها در صورت پیدا شدن با کد مشخص شده داخل کانال قرار میگیره.
با تشکر
خلاصههای زیر رو بخونید و اگه اسم رمان رو میدونید، پیوی ادمین پیام بدید و همراه با کد خلاصه، اسم رمان رو بگید🌸
ID: @Nighck
﮼ 🫘🥛🫘🥛🫘🥛
﮼ #bd297
سلام یه رمان بود که داخلش پسر همسایه عاشق خواهر دوستش میشه و دختره تو شرکتش مشغول به کار میشه و پسره با دختره ازدواج میکنه، اما به دلایلی پسره میافته زندان و دختره برای نجات جون بچش مجبوره خونه مادریش رو بفروشه از شوهرش طلاق بگیره و وقتی پسره از زندان میاد بیرون برای انتقام، دختره مجبوره براش کار کنه تا بتونه با خانوادش تو خونه مادریش بمونه و ..
یادمه اسم رمانه اسم یه گل بود.
﮼ 🫘🥛🫘🥛🫘🥛
#bd298
سلام یه رمان بود دختره عاشق رئیسش شده بود پسره هم عاشقش بود دختره بهش اعتراف میکنه که دوستش داره پسره که دیوانه وار عاشقش بوده اونم بهش اعتراف که دوسش داره میره خاستگاری دختره و نامزد میشن از اون طرف هم یه دختر عمو داره اسمشون رو همه ولی پسر ازش متنفره پدر مادر پسره خارج بودن و خبر نداشتن پسره نامزد کرده پسره که میدونست به پدرش بگه راضی نمیشه برای همین پنهان کاری میکنه اخه پدرش چون مریضی قلبی داشت و دوست داشت برادر زادش عروش بشه پدرش وقتی ماجرا رو میدونه تهدیدش میکنه که اگر باهاش بهم نزنه دختره رو میکشه فکر کنم بابای پسره خلافکار بود برای همین پسره ایران زندگی میکرد و کاری به کار های پدرش نداشت پسره چون دختره رو نمی خواست از دست بده قبول میکنه بره با دختر عموش ازدواج کنه سر عقدش جلوی فامیل دختره رو به بدترین شکل تحقیر میکنه که من کجا تو کجا من تو ببرم به پدر مادرم نشون بدم که عروسشون اینه که یه بابای مفنگی داری یه مادر خدمتکار ما بهم نمی خوریم دختر که میخواسته شب عقدشون بگه که حاملست ولی پسره ولش میکنه میره خارج بد از مدتی یه پاک به دستش میرسه که عکس عروسی پسرست .... فصل اولش اینجا تموم میشه تو فصل دوم بعد از چهار سال پسره از خارج میاد و دختر رو پیدا میکنه ولی دختر دیگه دختر سابق نیست حسابی پولدار شده شده بود و دو قلو داشت یکیش پسر بود یکش دختر پسره بچه هارو میبینه دختره میگه ازدواج کردم بچه ها از تو نیست پسره میگه طلاق بگیر خودم نوکر خودتو بچه هات میشم . قلمش خیلی قوی بود.
کسی اسم این رمان رو می دونه ؟
﮼ 🫘🥛🫘🥛🫘🥛
👏 4❤ 1
تاریخ جهان یافت نشد
تاریخ ملل یافت نشد
تاریخ تاریخ ها یافت نشد
خیابان هشتاد و هفتم یافت نشد
رییس و کارمند یافت نشد
با عرض سلام و روز بهخیر.
لطفاً اسم رمان یا کتابی که درخواست دارید، یا خلاصه رمانی که فراموش کردید رو کامنت کنید.
📌 عزیزان لطفاً به نکات زیر توجه کنید:
• نیازی به عضو شدن در گروه نیست؛ درخواستها مطابق معمول در کانال گذاشته میشه.
• جواب تمام درخواستها، پایان همون روز ساعت ۲۰ به بعد، توی کانال قرار میگیره.
• جواب خلاصهها در صورت پیدا شدن با کد مشخص شده داخل کانال قرار میگیره.
با تشکر
خلاصههای زیر رو بخونید و اگه اسم رمان رو میدونید، پیوی ادمین پیام بدید و همراه با کد خلاصه، اسم رمان رو بگید🌸
ID: @Nighck
﮼ 🫘🥛🫘🥛🫘🥛
﮼ #bd296
سلام دوستان دنبال ی رمان میگردم کسی میتونه کمکم کنه
(دختر دوست پسر دارع و قرار باهاش ازدواج کنه از این ور دوست صمیمیش بهش میگه یک شب رو خونهی اونا بمونه دخترهم قبول میکنه شب موقع خواب دختر داستان میخواد که تنها بخوابه دوستش هم اتاق برادرش رو میده بهش قرار نبود برادرش اون شب بیاد خونه ولی آخرشب مست میاد و وقتی دخترو توی اتاق خودش میبینه بهش تجاوز میکنه خانوادهی پسر هم وقتی موضوع رو میفهمن که کار از کار گذشته و میخوان که ازدواج کنن ولی دختر میخوادکه با دوس پسرش حرف بزنه بعد اینکه با دوس پسرش حرف میزنه پسر قبول نمیکنه و دخترو ول میکنه دختر مجبور میشه با برادر دوستش ازدواج کنه بد ها میفهمه که پسره عاشقش بوده) فقط اینکه دوستان این رمان آنشب نیست
﮼ 🫘🥛🫘🥛🫘🥛
❤ 3👎 1
• «نفس آخر»↓
https://t.me/caffetakroman2/71845
• «جلد دوم نفس آخر»← یافت نشد.
• «لیست اکرم حسینزاده»↓
https://t.me/caffetakroman_list/35
• «مروا»↓
https://t.me/caffeetakonline/756
• «جنای چهارم»← یافت نشد.
• «جناح چهارم»↓
https://t.me/caffetakroman2/89909?single
• «مردی که عشق میخرید»← فایلی از این کتاب موجود نیست.
• «مرا برای خودم بخواه»↓
https://t.me/caffeetakonline/199
❤ 1
