بانک کتاب صوتی
Open in Telegram
2025 year in numbers

97 029
Subscribers
-4924 hours
-2287 days
-29730 days
Posts Archive
دنیا به جایی خواهد رسید که افراد باهوش از حرف زدن منع میشوند تا باعث رنجش احمقها نشوند.
اکنون دقیقا همان دوران است!
فئودور داستایفسکی
@soutidastan
❤ 62👍 50😢 9👏 5👎 2🔥 1🕊 1
ما یک همسایه داریم که سدهیِ اولِ زندگی را تقریبا رد کرده و افتاده تویِ سراشیبیِ سدهیِ دوم. یک خانهء دو نبشِ آفتابگیرِ بزرگ دارد با یک ماشینِ اسپرتِ سیاه که قیمتش با قیمتِ خانهء من برابر است. پشتِ ماشینش یک برچسب زده و نوشته که:
" اِ گود دِی ویل کام ".
دقیقا همان جملهای که من معادل فارسیاش را قاب کردهام و زدهام به دیوار اتاق کارم:
"یک روزِ خوب میآید".
من تازه امروز صبح برچسب پشتِ ماشین مرد همسایه را دیدم. بابت همین، وقتی رسیدم سر کار تابلوی خودم را پائین آوردم، نوشته را کشیدم بیرون و پارهاش کردم و انداختم توی سطل و به جای آن عکسِ یک زرافه دراز را گذاشتم که مشغول خوردن برگهای بلندترین درخت آفریقا است. حالا هم نشستهام روی صندلی و به عکس زرافه نگاه میکنم.
گمان کنم امروز بزرگترین درس زندگیام را گرفتهام. دیدنِ برچسبِ مشترک من و آقای همسایه، فقط یک نتیجهی منطقی به من میدهد. اینکه یک روزِ خوب هیچوقت قرار نیست بیاید. "بلکه خوبترین روزِ ممکن همین امروز است."
سال اول دانشگاه که بودیم، یک استاد داشتیم که ریاضیات پایه درس میداد. دکتر شجاعی. سبیل داشت و همیشه از بالای عینک آدم را طوری نگاه میکرد که آدم شلوارش را خیس میکرد. هر جلسه هم دو سه نفر قربانی مجبور بودند بروند پایِ تخته و مساله حل کنند. آنجا هم شلوارمان را خیس میکردیم. یک بار هم من قربانی شدم. یک مساله نوشت که صورتِ آن به تنهایی چهار آدم را میتوانست به بلوغِ کامل برساند! شروع کردم به حل کردن. در واقع شروع کردم به ادای حل کردن را درآوردن. یک جایی وسطِ کار انتگرالها و مشتقها گره خورد به هم. خودم و شجاعی با هم گیج شدیم. وسطِ گیجی، گفت هر وقت گیج شدی، دو قدم از تخته فاصله بگیر و کل صورت مساله را از دور نگاه کن.
هر چی خواستم پاراگراف اول و دوم را وصل کنم به هم و یک نتیجهی سازنده برای خودم بگیرم نشد. به جهنم که نشد.
امروز من با دیدنِ برچسب پشتِ ماشینِ مردِ همسایه یادِ شجاعی افتادم و مجبور شدم دو قدم از دیواری که قاب عکس روی آن بود فاصله بگیرم و از دور آن را نگاه کنم. "یک روزِ خوب میآید".
هر چه بیشتر نگاهش کردم بیشتر به نظرم بیمعنی میآمد. در کدام مقطعِ تاریخ پنج هزار سال گذشته بوده که یک روز خوب آمده است؟ اصلا تعریفِ روزِ خوب چی است؟
مثلا یک روز بیدار میشویم و میبینیم دیگر رهبرانِ جهان به هم دندان نشان نمیدهند؟
یا همهی بیماریها ریشهکن شدهاند.
یا کسانی که رفتهاند برمیگردند؟
یا انسان، انسان میشود؟
یا یکی از بالا داد میزند که "کات، بچهها خسته نباشید"؟
نه. هیچ کدام.
وقتی تویِ پنج هزار سال گذشته هیچ روزِ خوبی نیامده است، حالا هم قرار نیست بیاید. در واقع درستش این است روزِ خوب همین است که دارم. چه دوستش داشته باشم و چه از آن بدم بیاید.
گمان کنم امروز جهانبینی من کنفیکون شده است. وقتی همسایهی من بعد از صد سال روزِ خوب را ندیده است، من هم چیزی با آن تعریف نخواهم دید.
اینها را بنویسم تا بماند برای خودم. باید عادت کنم به اینکه همین روزها را دوست داشته باشم. باور کنم که تعریفِ زندگی همین است. رنج است. شادی است. غم است. گریه است. خنده است. قاتی مثلِ صورت مسالههای شجاعی. هیچ اتفاقِ بزرگی قرار نیست بیفتد و هیچ نوری از آسمان قرار نیست من را دگرگون کند.
روز خوب همین امروز است. با همهی سیاهیها و سفیدیهایش. انتخابی جز این وجود ندارد. پس زنده باد خیام و همین امروز و همین دم و لحظه.
فهیم عطار
داستانک
@soutidastan
❤ 170👏 57👍 29🤔 4🙏 4🥰 2🤯 2🤮 2😐 1
.
#هزارخم ، یکی از صفحات قابلِ تامل تلگرامیست که کوشش درخوری را در راه شناساییِ نویسندگان و آثار مهم ادبی ، تاریخی و روانشناسی انجام می دهد.
🔗ورود از طریقِ لینک زیر ⬇️⬇️
https://t.me/hezar_khom
https://t.me/hezar_khom
❤ 6👏 4🙏 2👍 1
Photo unavailableShow in Telegram
همیشه تصور میکردم که بهشت نوعی کتابخانه باشد...
بورخس
در روزگاری که هر روز از مطالعهی عمیق، دورتر میشویم و بهواسطهی فضای مجازی به گزیدهخوانی روی آوردهایم؛ سعی بر آن داریم تا فضایی متفاوت برای دوستداران کتاب فراهم کنیم .
کانال تخصصیپژوهشی #هزارخم کوششی است برای معرفی و تلخیصِ همهجانبهی کتابهای برجسته و معروف، همراه با مقالات مختلف، هایلایت و نتبرداری از تمام صفحات کتاب و معرفی نویسندگان و شاعران مهم و تاثیر گذار و کالکشن آثارشان.
در این مهم با ما همراه باشید.
لینک عضویت:
https://t.me/hezar_khom
لطفا #هزارخم را به دوستان خود معرفی کنید
❤ 15👏 4🕊 2
داستان_کوتاه_ما_آدم_نمیشیم_بقلم_عزیز_نسین_نویسنده_و_طنزپرداز.mp36.73 MB
❤ 38👍 5👎 2
07:04
Video unavailableShow in Telegram
Famous_Edgar_Degas_Paintings__X878q2uOSk_136.mp497.09 MB
❤ 27🤷♂ 2👍 1💋 1
ما از این هستی ده روزه به جان آمدهایم وای بر خضر که زندانی عمر ابد است
#صائب_تبریزی
@soutidastan
❤ 36👍 6👏 4💯 1
تلخ ترین اندوهی که انسان میتواند بشناسد این است که دانایی عملی را داشته باشد اما امکانات تحقق آن را نداشته باشد ...!!
هرودوت
@soutidastan
❤ 55👍 18
سالهای زيادی بايد بگذرد.
روزها و شبهای زيادی بايد بگذرد تا متوجه شويم هيچ ادمی مسئول پُر كردن كمبودها و حفره های احساسی ما نيست!
سالهای زیادی باید بگذرد و از مسیرهای زیادی باید عبور کنیم تا آدمهای امنی شویم و آدمهای امنی را پیدا کنیم.
از هیچ مسیر و انتخاب و تصمیمی در گذشته مان پشیمان نباشیم.
تمامِ این سالها درست بوده است تا ما به امروز برسیم. به این لحظه و به این دیدگاه.
سالهای زیادی باید بگذرد تا خودمان را بیابیم در تمام آشفتگی هایی که تجربه کرده ایم.
گذشته ی ما همیشه گران بهاترین بخشِ امروز ماست. سرزنشش نکنیم.
پونه مقیمی
@soutidastan
👍 93❤ 29👏 14❤🔥 9💔 4🥰 2
Photo unavailableShow in Telegram
✍اعلان جنگ باید مثل جشنهای عمومی، بلیط ورودی و دستهٔ موزیک داشته باشد، درست مثل مراسم گاوبازی، منتها به جای گاو، ژنرالها و وزیران دو کشور با شلوار شنا و یکی یک چماق وسط صحنه بروند و به جان هم بیفتند تا کشور هر دستهای که طرف دیگر را مغلوب کرد، فاتح اعلام شود.
این خیلی آسانتر و صحیحتر از جنگی است که در آن #مردم_بیگناه و سادهدل را به جان هم بیندازند.
#در_جبهه_غرب_خبری_نیست
#اریش_مایا_رمارک
@soutidastan
👍 102❤ 27👏 17👎 2🤮 2
🎧 مردی لای جلد – آنتون چخوف
گاهی بعضی آدمها آنقدر در لاک خودشان فرو میروند که تبدیل به نمادی از احتیاط، انزوا و سکون میشوند.
بلیکف، مردی که قانون برایش مهمتر از زندگیست، در مسیری قرار میگیرد که هم خودش را میبلعد و هم آرامآرام بر اطرافیانش سایه میاندازد...
📌 این داستان کوتاه، با طنز تلخ و نیشدار چخوف، بهطرزی هوشمندانه ساختارهای اجتماعی و روان انسانی را به چالش میکشد.
برای شنیدن روایت کامل این داستان شنیدنی و تأملبرانگیز، به کانال بانک کتاب صوتی سر بزنید.
منتظرتان هستیم 🌿
#معرفی_و_ارائه_کتاب #کتاب_صوتی #داستان_کوتاه #آنتون_چخوف #مردی_لای_جلد #بانک_کتاب_صوتی #داستان_روانشناختی #ادبیات_روسی #چخوف #کتابخوانی #شنیدنی
@soutidastan
❤ 10👏 9👍 2
Photo unavailableShow in Telegram
📘 داستان کوتاه :
مردی لای جلد
✍️ نام نویسنده:
آنتون چخوف
🎧 تهیهشده در:
بانک کتاب صوتی
🎭 :«گاهی ترس از زندگی، خطرناکتر از خود زندگیست...»
@soutidastan
❤ 11👍 3
ما آمده ایم که زندگی کنیم
تا قیمت پیدا کنیم،
نه اینکه با هر قیمتی زندگی کنیم.
زندگی ما حکایت یخ فروشی نشود که از او پرسیدند: فروختی؟
گفت: نه، ولی تمام شد...
✍ #دکتر_مصدق
📚 @soutidastan
👍 69❤ 19👏 14👎 5😢 4
