en
Feedback
پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد

پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد

Open in Telegram

مصاحبه‌های پروژه‌ تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد به کوشش حبیب لاجوردی این کانال زیرنظر مدیران پروژه اصلی نیست. @AmirHAzad آدرس سایت: https://iranhistory.net/ حمایت مالی: https://hamibash.com/iranhistory

Show more
2025 year in numberssnowflakes fon
card fon
53 563
Subscribers
No data24 hours
+57 days
+15930 days
Posts Archive
‌ درباره آغاز اشغال ایران در سوم شهریور ۱۳۲۰ و آخرین روزهای سلطنت رضاشاه دیگر آن روزهای آخر حتی می‌خواهم بگویم سال‌های آخر سلطنت رضاشاه واقعاً اوضاع و احوال طوری بود که آدم با همسرش هم که می‌خواست صحبت کند، باید ملاحظه بکند. حالا دیگر پدر و فرزند، برادر و خواهر اینها که جای خود دارند. هیچ‌کس جرأت نمی‌کرد دیگر حرف بزند. واقعاً که شدیدترین حکومت مطلقه‌ای بود که می‌شد فکرش را بکنیم. روز سوم شهریور من میهمان بودم. عصری یک کسی در را باز کرد و به صاحبخانه خبر داد که «انگلیس و روس صبح حمله کردند مجلس تشکیل شده» و باور می‌کنید این را یواش می‌گفت، جرأت نمی‌کرد حتی این [خبر] را که الان دارند توی مجلس داد می‌زنند، این را بلند بگوید. خیلی یواش گفت «بله صبح سحر روس و انگلیس حمله کردند به ایران و مجلس جلسه فوق‌العاده دارد و [علی] منصور نخست‌وزیر دارد توضیحات می‌دهد راجع به این مطلب.» ما فوری رفتیم به خانه پدرمان [ذکاءالملک فروغی]، دیدیم که بله، اوضاع خراب است، حمله کردند. حالا در آن اول جوانی من همه‌اش منتظرم که چرا پس ما را احضار نمی‌کنند که برویم میدان جنگ. من دو سال و یک ماه خدمت کردم برای امروز. روز چهارم، باز احضار نکردند. ناراحت [بودم تا] روز پنجم که من رفتم به اداره دیدم که بله آوردند فرمان احضار را. خیلی خوشحال و آمدم منزل. اول البته رفتم پهلوی پدرم و به ایشان عرض کردم که ورقه احضار من آمده. من می‌خواهم بروم [به جنگ]. مرحوم فروغی ناراحت که می‌شد دور چشم‌ها حلقه سیاه می‌زد. دیدم حلقه سیاه زد. به من گفتند که «جنگی دیگر نیست دیگر که تمام شده.» بعد، بلافاصله گفتند خیلی خوب، بله دیگر باید بروی. راه افتادم رفتم [پادگان] باغ‌شاه، چون من در باغ‌شاه خدمت می‌کردم. رفتم باغ‌شاه، البته منظره بسیار رقت‌باری [بود]. من افسر توپخانه بودم. [دیدم] توپ‌ها را کشیده‌اند زیر درخت‌های چنار توی باغ‌شاه. اسب‌ها را برده‌اند بیرون. هیچ‌‌کس نیست. هرج و مرج به حد اعلا. رفتم به دفتر دیدم یک حالت مضحکه و تمسخر [به من می‌گویند] که «آمدی که چه‌کار کنی؟» خیلی متأثر شدم. برگشتم رفتم. دیگر سر شب بود. تابستان هم بود و ما هم توی باغ [به همراه پدر و بقیه اعضای خانواده] شام می‌خوردیم. شاید در حدود ساعت ده بود. تلفن زدند که من رفتم پای تلفن تلفنچی تا صدایم بلند کردم گفت «آقا محمودخان» دیدم اه تلفنچی دربار است که ما همدیگر را ندیدیم، ولی صدای همدیگر را خوب می‌شناختیم. گفتم این شما هستید. حالا اسمش باشد برای اینکه بعد مقامات بالا گرفت. گفت که «اعلی‌حضرت احضار فرمودند.» گفتم گوشی دستت باشد آمدم و به مرحوم فروغی گفتم تلفنچی دربار است. س- روز پنجم؟ ج- شب روز پنجم. اعلی‌حضرت احضار فرمودند. فرمودند که «بگو که حالا که شب دیروقت است، من هم اتومبیل ندارم انشاالله فردا صبح.» ما را می‌گویی دیدیم از این خبرها سابق نبود. رفتم عین پیغام را رساندم گفت «آقامحمودخان من چه جوری این را بگویم؟» ... در این حیص و بیص گفت آقا، آقا الان آمدند گفتند که اتومبیل آقای [محمد] سهیلی را فرستادند. سهیلی وزیر کشور بود در کابینه. آمدم [به پدرم] عرض کردم که می‌گوید «اتومبیل آقای سهیلی وزیر کشور توی راه است دارد می‌آید.» فرمودند که «بگو حالا که شوفر زحمت کشیده‌ آمده خیلی خوب می‌آیم. شوفر راننده زحمت کشیده آمده من می‌آیم.» خیلی خوب خداحافظی کردیم، گوشی را گذاشتیم. ...دیدم بله اتومبیل آمد و خدابیامرزدش آقای نصرالله انتظام از اتومبیل پیاده شد، آمد گفت بفرمایید. س- سمت‌شان چی بود؟ ج- رئیس تشریفات دربار بود. به هرحال رفتند. آمدیم و چراغ‌ها خاموش شد. نورافکن به آسمان انداختند. اوضاع دیگر معلوم است چه بود. اینها طول کشید شد ساعت یازده، شد ساعت دوازده، دیدیم هیچ خبری نیست. کم‌کم نگران شدیم. شروع کردیم توی باغ قدم زدن. عموی من بود همین میرزا ابوالحسن‌خان. پدرم همیشه به ایشان خطاب می‌کرد میرزا ابوالحسن، ایشان بود و راه می‌رفت. برادر من که فوت شد پارسال مسعود بود و من. سه تایی راه می‌رفتیم و نگران [بودیم]. در حدود شاید یک بعد از نصف شب بود که اتومبیل آمد. [پدرم] از اتومبیل پیاده شدند از پله که می‌آمدند بالا، عموی من سؤال کردند از ایشان که «چی بود چه خبر بود؟» گفتند که این درست جمله خودشان بود که «به من تکلیف [تشکیل] دولت کردند.» عمویم با اضطراب گفتند «قبول که نکردید؟» این جمله دیگر درست یادم نیست که ولی مضمونش این بود گفتند «میرزاابوالحسن‌خان، یک عمر مردم ایران به ما احترام گذاشتند، مقام دادند، زندگی ما را تأمین کردند همه اینها را برای یک شب و آن امشب که به من احتیاج دارند بگویم نه؟» بخشی از مصاحبه محمود فروغی (۱۲۹۰-۱۳۷۰) با پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد، نوار سوم تاریخ مصاحبه: ۱۵ اسفند ۱۳۶۰ مصاحبه‌ کننده: حبیب لاجوردی #تکه_مصاحبه https://t.me/tarikh_shafahi_iran_project
Show all...
نظر متفاوت حسین فاطمی و دکتر محمد مصدق در فاصله وقایع ۲۵ و ۲۸ مرداد خاطرم هست که روز ۲۵ مرداد که شبش قرار شد کودتا بکنند و پدر مرا بگیرند، نتوانستند بگیرند و رفتند سراغ دکتر [حسین] فاطمی در شمیران. دکتر فاطمی را با [احمد] زیرک‌زاده و [جهانگیر] حق‌شناس، بیچاره‌ها را گرفتند و بردندشان حبس، و فاطمی را ریختند تو خانه‌اش. حتی شنیدم که با زنش هم کاری کردند چی کردند توهین کردند به بچه‌اش و کتک زدند و اينها. حالا این شب ۲۵ مرداد بود. شنبه شب، بین شنبه و یکشنبه بود، روز ۲۵ یکشنبه بود شب ۲۵ مرداد بود. من خودم اتفاقاً هتل دربند [بودم]، چون به اصطلاح تشریفات بابایم را هم خودم می‌‌‌کردم، با آمریکایی‌ها هم ارتباط داشتم دوست بودم اینها. با هندرسن دوست بودم، با مستر وارن که رئیس اصل ۴ بود با من دوست بود خیلی اینها، ما رفیق بودیم در نتیجه وارن را دعوتش کردم به شام با هندرسن شام می‌‌‌خوردیم در هتل دربند. شام می‌‌‌خوردیم و ساعت ۱۱ و ۱۱:۳۰ بود که آمدم منزل بخوابم. آمدم منزل بخوابم صبح ساعت یک بعد از نیمه‌شب دیدم که خواهرم تلفن می‌‌‌کند که «فلان‌کس می‌‌‌دانید چه خبر شده؟ کودتا خواستند بکنند.» گفتم «چه بوده؟ چه کودتایی؟» گفت «بله نصف شب رفتند سراغ آقا که آقا را بگیرند و نتوانستند آقا را بگیرند و نصیری رفته کاغذ عزل آقا را از شاه برده آنجا.» گفتم «والله خبر ندارم تا ببینم پدرم [چه می‌گوید].» بابا، خانه‌اش با من پنجاه قدم راه بود، [تلفنی از او پرسیدم] «من بیایم آنجا الان؟» گفت «نه، نه.» [پرسیدم:] «اصلاً چه شده آخر؟» گفت «هیچی، خواستند قلقلک بدهند چیز مهمی نیست. تو راحت بخواب. صبح بیا پهلوی من. صبح زود ييا.» من هر روز صبح زود ساعت شش می‌‌‌رفتم پهلوی پدرم. فشار خونش را می‌‌‌گرفتم یک آمپول بکوزین به او می‌‌‌زدم می‌‌‌آمدم، این کار من بود. صبح که ساعت شش رفتم پهلوی پدرم ساعت شش ونیم هفت ربع کم، دکتر فاطمی مئل دیوانه‌ها از شمیران آمده، آزاد شده آمده مو‌های سرش راست روی سرش، جوشی هم بود دیوانه، داد زد و رفت پهلوی پدرم. وقتی از پیش پدرم آمد بیرون گفت «غلام..» دستش را بلند کرد عصا هم دستش بود چون از وقتی که عمل کرده بود عصا دستش بود. دستش را بلند کرد گفت «غلام، این مماشات پدر تو آخر ما را به اعدام می‌‌‌کشد.» فاطمی آمده بود پهلوی پدر من که «الان برو پشت راديو و عزل شاه را بخوان. [برو] پشت رادیو [اعلام کن] که شاه رفته، تمام شده و فرار کرده، مملکت را گذاشته.» شاه رفته [بود] ولی [ما] نمی‌دانستیم شاه کجا رفته. شاه غیبش زد يک دفعه. چون [عوامل کودتا] به او گفته بودند که تو برو رامسر اگر دیدی که [یخ کودتا] گرفت این چیز [برگرد به تهران]، این نقشه‌ای بود که هندرسن و اشرف و اینها با آلن دالس ريخته بودند که شاه فرار کند برود به رامسر و اگر این کودتا گرفت و نصيری آمد و خلع سلاح کرد دستگاه منزل پدر مرا، آن وقت آنها برگردند. اگر نشد شاه اینجا فرار کند برود. نشد و شاه با ثریا فرار کردند. با خانم آمدند به بغداد و از بغداد آمدند به رم. پدرم گفت «شاه کجا رفته؟ شاه کجا رفته؟» که هیچ خبر دیگری نداشت و فاطمی می‌‌‌گفت که شما الان بیا پشت راديو و این را بگو. پدرم گفت «نه من نمی‌توانم این کار را بکنم، من قسم وفا[داری] به شاه خوردم، من به قرآن قسم خوردم، من برای کسی قسم نمی‌خوردم.» پدر من وقتی عهد رضاشاه که مجبور شد قسم بخورد به رضاشاه قسم نخورد. هی این را پس انداخت هی طفره رفت تا روز آخر داشت دوره مجلس تمام می‌‌‌شد دوره ششم مجلس تمام می‌‌‌شد. پدرم گفت «بالاخره معلوم شد که باید قسمت را بخوری.» پدرم گفت چه کارکنم؟ رفت شمایل حضرت امیر را پیدا کرد آورد که من به پادشاه اسلام به حضرت امیر قسم می‌‌‌خورم که به مشروطیت باوفا باشم و به شاه خیانت نکنم.» [این طور] قسم خورد. [آن روز پدرم در جواب فاطمی] گفت «من قسم خوردم برای شاه، قسم قرآن خوردم. من آدمی نیستم که زیر قول و شرافتم بزنم. مع‌هذا شاه می‌‌‌خواهم ببینم کجاست؟ چه شده؟» از هیچ‌چیز خبر نداشت پدر من. «چطور شده؟ چطور نشده؟ تا بعد ببينيم یک فکری بکنیم. من که نمی‌توانم بروم پشت رادیو فریاد بزنم که شاه مجبور شده فرار کرده و رفته و مملکت جمهوری شده. من که نمی‌توانم این کار را بکنم.» نکرد پدر من که فاطمی اوقاتش تلخ شد و به من گفت «غلام این مماشات پدر تو ما را آخر به اعدام می‌‌‌کشاند.» و همین هم شد اتفاقاً. اعدامش کردند. بخشی از مصاحبه غلامحسین مصدق با پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد، نوار دوم تاریخ مصاحبه: ۱۱ تیر ۱۳۶۳ مصاحبه‌ کننده: حبیب لاجوردی https://t.me/tarikh_shafahi_iran_project
Show all...
Repost from TgId: 1006558693
✔️درباره حبیب لاجوردی؛ صدابردار تاریخ معاصر ✍️سرگه بارسقیان 🔹صدابردار تاریخ در سکوت رفت. قهرمان مبارزه با فراموشی، مقهور فراموشی شد. ۶ سال پس از تحمل آلزایمر، در ۸۳ سالگی در واشنگتن. حبیب لاجوردی (۴ فروردین ۱۳۱۷ - ۳ مرداد ۱۴۰۰)، بنیانگذار و مدیر برنامه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد که نگذاشت صداهای تاریخ معاصر به خاموشی و نام‌های تاریخ‌ساز به فراموشی روند، شکارچی شاهزادگان و شاهزدگان، غربت‌نشینان و عزلت‌گزینان، در کنج غربت شکار مرگ شد؛ با گنجینه‌ای از صداها که اگر همت او پس از سال ۱۳۶۰ نبود، هرگز نه ضبط و نه متنشان ثبت می‌شد. 🔹آیت‌الله مهدوی کنی در خاطراتش گفته که محل کنونی دانشگاه امام صادق (ع) را برخی دوستان پیدا کردند که قبلا مرکز مطالعات مدیریت بود. البته دولتی نبود و هیات امنا داشت. آن هم قبل از انقلاب، که برادر شاه ریاست عالیه هیات امنا را داشت و امثال دکتر اقبال و لاجوردی از اعضای هیات امنای آن بودند. اینجا برای تربیت مدیران سطح بالا تاسیس شده بود. 🔹لاجوردی پس از انقلاب به دانشگاه آکسفورد رفت و سال ۱۳۶۰ دکترای اقتصاد خود را گرفت و کتاب «اتحادیه‌های کارگری و خودکامگی در ایران» را نوشت؛ به باور لاجوردی در دوره‌های برخورداری از آزادی‌های سیاسی، اتحادیه‌های کارگری نخستین نهادهایی بودند که در صحنه سیاسی ایران پدیدار می‌شدند و هر وقت که اختناق سیاسی دوباره مسلط می‌شد، اول اتحادیه‌های کارگری سرکوب می‌شدند و بعد نوبت سرکوب مطبوعات و احزاب و… می‌رسید. دریافت لاجوردی از آنچه پیش آمد این بود که تضاد روزافزون میان گفتار و کردار دستگاه رهبری ایران، کارگران را چنان بی‌تاب و بیزار کرده بود که به محض نیرو گرفتن جنبش انقلابی بدان پیوستند. 🔹در بهار ۱۳۶۰ ادوارد کینن، استاد تاریخ دانشگاه هاروارد ایجاد طرح تاریخ شفاهی ایران را با لاجوردی در میان گذاشت. کینن شباهت‌هایی میان انقلاب روسیه و ایران می‌دید و معتقد بود که مهاجرت صدها نفر از مقامات حکومت پیشین ایران به غرب، فرصت استثنایی برای جمع‌آوری و حفاظت از این اطلاعات تاریخی فراهم آورده است. در این پروژه نهایتا با ۱۳۴ نفر گفت‌وگو شد و سهم لاجوردی شد مصاحبه با علی امینی، جعفر شریف‌امامی، مظفر بقایی، علینقی عالیخانی، عبدالمجید مجیدی، ابوالحسن ابتهاج، پرویز خسروانی، غلامحسین مصدق، محمدناصر قشقایی، محمدعلی مجتهدی، محمود فروغی و… 🔹البته بودند افرادی در صدر لیست مصاحبه‌ها که هرگز تن به انجام گفت‌وگو ندادند؛ فرح پهلوی در مقابل اصرار لاجوردی برای انجام گفت‌وگو پاسخ داد: «من نمی‌خواهم پیش از این گرد و خاک بلند شود.» ثریا اسفندیاری، همسر سابق شاه و بزرگ شده اروپا با لهجه غلیظ اصفهانی جواب رد داد به درخواست لاجوردی و گفت «من نمی‌خواهم وارد مسائل سیاسی شوم.» فهرست تاریخ شفاهی البته غایبان بزرگ دیگری هم داشت؛ از برادران شاه که حاضر نشدند مصاحبه کنند تا جمشید آموزگار، نخست‌وزیر پیشین. یکی از اعضای خاندان پهلوی گفت از آنجایی که نمی‌تواند حقیقت را تمام و کمال بگوید ترجیح می‌دهد که هیچ نگوید. عضو دیگر این خانواده گفته بود: «ما به اندازه کافی دشمن داریم. با این مصاحبه نمی‌خواهیم به تعداد آنان اضافه کنیم.» 🔹لاجوردی نه مدعی انداختن طرحی نو در تاریخ شفاهی بود و نه کارش خالی از نقد و نقص؛ اما ۸۹۶ ساعت خاطراتی که در پروژه تاریخ شفاهی ایران ضبط شده، از جهت اهمیت راویان، امانت‌داری در نقل روایات، پیاده‌سازی متنی و دیجیتال و صوتی، آن را در زمره منابع ارزشمند تاریخ معاصر قرار داده است. https://bit.ly/2Wz0vYK http://tarikhirani.ir/fa/news/8655 @tarikhirani
Show all...
دسترسی به مصاحبه‌های پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد به کوشش حبیب لاجوردی (۵) جعفر شریف‌امامی نخست وزیر، وزیر راه و وزیر صنایع و معادن، رییس مجلس سنا مهدی خان‌بابا تهرانی عضو سابق حزب توده، از سازمان‌دهندگان جنبش دانشجویی در اروپا، از بنیانگذاران جبهه دموکراتیک ملی و کارمند بخش فارسی رادیو پکن حسن طوفانیان رئیس رکن سوم ستاد نیروی هوایی، رئیس اداره طرح ستاد ارتش، رییس خرید اقلام دفاعی، معاون و جانشین وزیر جنگ دنیس رایت دیپلمات انگلستان در ایران و سفیر بریتانیا در ایران محمد یگانه دکترای اقتصاد از دانشگاه کلمبیا، معاون وزیر اقتصاد (۶۹-۱۹۶۴)، وزیر مسکن و آبادانی (۷۰-۱۹۶۹)، مدیر اجرایی صندوق بین‌المللی پول (۷۳-۱۹۷۲)، رئیس بانک مرکزی (۷۵-۱۹۷۳) و وزیر اقتصاد و دارایی مهدی ضرغامی نایب‌التولیه دانشگاه صنعتی آریامهر، مؤسس دانشگاه صنعتی اصفهان، مدیر شرکت صنایع ملی مس ایران و عضو هیئت امنای بنیاد دانشنامه ایرانیکا احمد زیرک‌زاده دبیر کل حزب ایران، از اعضای جبهه ملی و نماینده مجلس شورای ملی دوره هفدهم از تهران
Show all...
دسترسی به مصاحبه‌های پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد به کوشش حبیب لاجوردی (۴) حسن نزیه حقوقدان و وکیل دادگستری، از اعضای مؤسس نهضت آزادی ایران، رئیس کانون وکلای دادگستری، مدیرعامل شرکت ملّی نفت ایران ناصر پاکدامن استاد اقتصاد دانشگاه تهران، از موسسان سازمان ملی دانشگاهیان ۱۹۷۸، از فعالان کنفدراسیون دانشجویان ایران در اروپا فاطمه پاکروان همسر سرلشکر حسن پاکروان، افسر ارتش، رئیس ساواک و وزیر اطلاعات ‌‌ محمد پدرام دیپلمات و کارمند عالی‌رتبه وزارت‌خارجه عیسی پژمان وابسته نظامی ایران در عراق، نماینده شاه در امور کردستان، رئیس اداره هفتم ساواک و مسئول بخش کردستان محسن پزشک‌پور حقوقدان و وکیل دادگستری، نماینده مجلس ۲۲ و ۲۴ شورای ملی، رهبر حزب پان ایرانیست امیر پیشداد از اعضای برجسته نیروی سوم، از بنیان‌گذاران جامعه سوسیالیست‌ها سید مهدی پیراسته دادستان تهران، نماینده ساوه در مجلس شورای ملی، وزیر کشور کابینه اسدالله علم، سفیر ایران در عراق و بلژیک سعید رجایی خراسانی نماینده مجلس شورای اسلامی در دوره‌های دوم و سوم، نماینده جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق هلاکو رامبد فرزند سالار اسعد تالشی، نماینده مجالس ۱۹ تا ۲۴ از ناحیه تالش، وزیر و مشاور و معاون پارلمانی پیتر رمسبوتم سفیر انگلستان در ایران (۱۹۷۱ - ۱۹۷۴) عباس رمزی عطایی تحصیلات نظام و دریایی در ایران، انگلستان و آمریکا، فرمانده نیروی دریایی شاهنشاهی، محکومیت به زندان به جرم ارتشا غلامحسین ساعدی نویسنده و نمایشنامه‌نویس، از پایه‌گذاران کانون نویسندگان ایران محمدمهدی سمیعی ریاست بانک مرکزی، ریاست سازمان برنامه و بودجه، ریاست انجمن حسابداران خبره کریم سنجابی استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، وزیر فرهنگ ۱۳۳۰، نماینده دوره هفدهم مجلس شورای ملی از کرمانشاه رهبر جبهه ملی، نخستین وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران خسرو شاکری از اعضای فعال کنفدراسیون دانشجویان ایران، استاد تاریخ در فرانسه محمد مدیر شانه‌چی تاجر و فعال سیاسی مذهبی، از اعضای جبهه ملی، از نزدیکان آیت‌الله طالقانی
Show all...
دسترسی به مصاحبه‌های پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد به کوشش حبیب لاجوردی (۳) حاج‌علی کیا رییس رکن دو ارتش، رییس اداره مرزبانی کشور، رییس سازمان کوک اکبر لاجوردیان مدیرعامل شرکت پلی‌اکریل اصفهان، شرکت راوند کاشان و شرکت مخمل کاشان‌، مدیرعامل گروه صنعتی بهشهر قاسم لاجوردی مدیرعامل گروه صنعتی بهشهر، معاون ریس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن، سناتور انتخابی تهران محمود لاجوردی مؤسس کارخانه نساجی کاشان، بنیان‌گذار گروه صنعتی بهشهر مصطفی لنکرانی از اعضای برجسته حزب توده عبدالکریم لاهیجی حقوقدان و فعال حقوق بشر ابوالقاسم لباسچی عضو جبهه ملی و از بازاریان تهران احمد مدنی دریادار نیروی دریایی، فرمانده نیروی دریایی و وزیر دفاع در دولت بازرگان، استاندار خوزستان (۱۳۵۸)، عضو جبهه ملی عبدالمجید مجیدی وزیر کار و امور اجتماعی، رئیس سازمان برنامه و بودجه (۱۳۵۱-۱۳۵۶) ابراهیم مهدوی وزیر کشاورزی در کابینه رزم‌آرا و کابینه شریف‌امامی، استاندار خوزستان و مازندران فریدون مهدوی وزیر بازرگانی در کابینه هویدا (۱۳۵۳-۱۳۵۴) علیرضا محفوظی (با نام مستعار الف.رحیم) از رهبران سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران ابوالفتح محوی از شاهزاده‌های قاجار، بازرگان و دخیل در پروژه‌های مختلف تجاری خدماتی از مشاورین محمدرضا پهلوی احمد مهبد دیپلمات و مشاور شاه در امور نفت در دهه ۳۰ خورشیدی حسین ملک عضو برجسته سازمان سیاسی نیروی سوم، برادر خلیل ملکی هدایت‌الله متین‌دفتری حقوقدان، بنیان‌گذار جبهه دموکراتیک ملی ایران، فرزند احمد متین‌دفتری و نوه دکتر مصدق فرهنگ مِهر معاون نخست‌وزیر در کابینه هویدا، قائم‌مقام کل وزیر دارایی، رییس دانشگاه پهلوی جرج میدلتون (George Middelton) دیپلمات انگلیسی، کاردار سفارت بریتانیا در تهران ویلیام میلر (William Green Miller) دیپلمات آمریکایی در ایران (۱۹۵۹ - ۱۹۶۴) فتح‌الله مین‌باشیان فرمانده نیروی زمینی ارتش، بازیکن تیم ملی فوتبال احمد میرفندرسکی سفیر ایران در اتحاد شوروی، وزیر امورخارجه (۱۳۵۷) نعمت میرزازاده متخلص به م. آزرم، شاعر و فعال سیاسی از اعضای مؤسس کانون نویسندگان اسدالله مبشری دادستان شیراز، وزیر دادگستری در دولت بازرگان محسن مبصر رئیس شهربانی کل کشور محمدعلی مجتهدی مدیر دبیرستان البرز، پایه‌گذار دانشگاه صنعتی آریامهر، رئیس دانشگاه پهلوی، رئیس دانشگاه ملی ایران، رئیس دانشکدهٔ صنعتی پلی‌تکنیک تهران غلامرضا مقدم معاون وزیر بازرگانی، معاون ریاست بانک مرکزی، مشاور صندوق بین‌المللی پول، قائم‌مقام و معاون سازمان برنامه رحمت‌الله مقدم مراغه‌ای نماینده مجلس بیستم شورای ملی، استاندار آذربایجان شرقی پس از انقلاب، نماینده آذربایجان در مجلس خبرگان قانون اساسی غلامحسین مصدق پزشک و استاد دانشگاه، فرزند دکتر محمد مصدق مهدی موتمنی تاجر، عضو هیئت‌رییسه اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران، نایب رییس کمیته ایرانی اتاق بازرگانی بین‌المللی موسی موسوی اصفهانی نوه سید ابوالحسن اصفهانی، روحانی شیعه‌، نماینده‌ لنجان در مجلس شورای ملی، استاد دانشگاه بغداد حبیب نفیسی معاون و کفیل وزارت کار، تدوین‌کننده نخستین قانون کار ایران، بنیان‌گذار و رئیس دانشگاه پلی‌تکنیک هوشنگ نهاوندی وزیر آبادانی و مسکن، رییس دانشگاه پهلوی، رییس دانشگاه تهران، وزیر علوم و آموزش عالی هما ناطق نویسنده، پژوهشگر، مورخ دوره مشروطه و استاد دانشگاه در رشته تاریخ ‌
Show all...
دسترسی به مصاحبه‌های پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد به کوشش حبیب لاجوردی (۲) محمود فروغی فرزند محمدعلی فروغی (نخست‌وزیر) سفیر ایران در آمریکا، برزیل، سوییس و افغانستان ریچارد فرای شرق‌شناس و ایران‌شناس، رئیس موسسه آسیا در دانشگاه پهلوی شیراز (۱۳۴۷، ۱۳۵۲)‌، استاد دانشگاه هاروارد هرمز قریب ریاست اداره تشریفات دربار شاهنشاهی، سفیر ایران در سوییس، ژاپن و ایتالیا محمدناصر قشقایی ایلخان قشقایی، نماینده مجلس، سناتور احمد قریشی رییس دانشگاه ملی‌، رییس کمیتۀ اجرایی حزب رستاخیز‌ کمال حبیب‌اللهی فرمانده نیروی دریایی، سرپرست وزارت فرهنگ و هنر مهدی حائری یزدی فرزند عبدالکریم حائری یزدی، اولین سفیر ایران در آمریکا پس از انقلاب علی‌اصغر حاج سیدجوادی نویسنده، روزنامه‌نگار و فعال سیاسی حسن حاج سیدجوادی نویسنده و فعال سیاسی، سردبیر روزنامه اطلاعات (۱۳۵۰، ۱۳۵۳) دزموند هارنی دیپلمات سفارت بریتانیا در تهران منوچهر هاشمی رییس اداره کل ضد جاسوسی ساواک محسن هاشمی‌نژاد رییس ستاد و فرمانده لشگر گارد شاهنشاهی، ژنرال آجودان شاهنشاه منوچهر هزارخانی از مؤسسین جبهه دموکرات ملی، عضو شورای ملی مقاومت داریوش همایون روزنامه‌نگار و سردبیر روزنامه آیندگان، قائم‌مقام حزب رستاخیز‌، وزیر اطلاعات و جهانگردی ‌ فضل‌الله همایونی فرمانده لشگر لرستان، خوزستان و کردستان، نماینده مجلس شورای ملی علی ایزدی آجودان مخصوص رضاشاه و همراه او در تبعید، از کارمندان وزارت دربار، منشی مخصوص اشرف پهلوی شمس‌الدین جزایری عضو شورای عالی سازمان برنامه، نماینده مجلس شورای ملی در دوره ،۱۸، وزیر فرهنگ کابینه رزم‌آرا، استاندار خراسان (۱۳۴۱) حمید قاجار فرزند آخرین ولیعهد سلسله قاجار (محمد حسن میرزا)، شاغل در کنسرسیوم نفت بدری کامروز (آتابای) رییس کتابخانه سلطنتی کامران کاشانی دانشیار مرکز مطالعات مدیریت ایران همایون کاتوزیان نماینده‌ انجمن دانشجویان ایرانی در انگلستان و فعال در کنفدراسیون انجمن‌های دانشجویان ایرانی در انگلستان پیش از انقلاب، اقتصاددان، مورخ و منتقد ادبی فریدون کشاورز نماینده مجلس شورای ملی در دوره چهاردهم، عضو کمیته مرکزی حزب توده، وزیر فرهنگ کابینه ائتلافی قوام‌السطنه مولود خانلری فعال سیاسی در اروپا، رییس شورای عالی نهضت مقاومت ملی ابوالقاسم خردجو مدیرعامل بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران، کارمند شرکت نفت و سازمان برنامه، کارمند بانک جهانی (۱۹۵۷ - ۱۹۶۲)، عضو هیئت خلع ید در آبادان ‌هادی خرسندی طنزپرداز، روزنامه‌نگار و شاعر عطاءالله خسروانی وزیر کار در کابینه‌های امینی، منصور و هویدا (۱۳۴۰ - ۱۳۴۷)، دبیرکل حزب ایران نوین پرویز خسروانی معاون نخست‌وزیر و رییس سازمان تربیت‌بدنی (۱۳۴۶، ۱۳۵۰)، مؤسس باشگاه ورزشی تاج ‌
Show all...
دسترسی به مصاحبه‌های پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد به کوشش حبیب لاجوردی (۱) بهمن آبادیان معاون رئیس سازمان برنامه (۱۳۴۸-۱۳۵۰)، مشاور بانک جهانی عظما عدل (نفیسی) رییس اداره امور زنان کارگر در وزارت کار، عضو فعال سازمان زنان امیرخسرو افشار قاسملو سفیر، نماینده ویژه ایران در مذاکرات جدایی بحرین، وزیر امور خارجه ایران شاهین آقایان وکیل دادگستری، دوست امیرعباس هویدا فلیکس آقایان نماینده ارامنه در مجلس شورای ملی، سناتور علینقی عالیخانی وزیر اقتصاد در کابینه‌های علم، منصور و هویدا (۱۳۴۱- ۱۳۴۸)، رئیس دانشگاه تهران (۱۳۴۸- ۱۳۵۰) مصطفی الموتی روزنامه‌نگار،معاون نخست‌وزیر در کابینه اقبال (۱۳۳۸)، نماینده و نایب‌رییس مجلس، عضو دفتر سیاسی و هیئت اجرائیه حزب رستاخیز حسن علوی‌کیا معاون سازمان اطلاعات و امنیت کشور (۱۳۳۵- ۱۳۴۱)، مسئول واحد اروپای ساواک (۱۳۴۱- ۱۳۴۶) علی امینی نخست‌وزیر (۱۳۴۰- ۱۳۴۱)، وزیر اقتصاد در کابینه منصور (۱۳۲۹)، وزیر اقتصاد در کابینه اول مصدق (۱۳۳۰)، وزیر دارایی در کابینه زاهدی (۱۳۳۲) ، سفیر ایران در ایالات متحد (۱۳۳۶- ۱۳۳۷‌)؛ نصرت‌الله امینی رییس بازرسی دفتر نخست‌وزیری در زمان دکتر مصدق، شهردار تهران (۱۳۳۱- ۱۳۳۲)، وکیل شخصی مصدق، استاندار فارس در دولت بازرگان صادق امیرعزیزی فرمانده ژاندارمری کل کشور (۱۳۳۷)، وزیر کشور (۱۳۳۹- ۱۳۴۲)، نیابت تولیت آستان قدس محمدابراهیم امیرتیمور کلالی رئیس ایل تیموری، عضو مجلس مؤسسان (۱۳۰۴)، نماینده مجلس، وزیر کار و وزیر کشور در کابینه مصدق (۱۳۳۰) محمدرضا آشتیانی‌زاده نماینده مجلس شورای ملی، عضو مجلس موسسان دوم، عضو حزب دموکرات مهدی آذر رئیس بیمارستان رازی، وزیر فرهنگ در کابینه دکتر مصدق، عضو مؤسس و از اعضای شورای مرکزی جبهه ملی دوم حسین آزموده دادستان ارتش (۱۳۳۲ بعد از کودتای ۲۸ مرداد) در دادگاه دکتر مصدق مظفر بقایی کرمانی نماینده مجلس شورای ملی، رهبر و مؤسس حزب زحمتکشان محمد باهری وزیر دادگستری در کابینه علم (۱۳۴۱- ۱۳۴۲)، دبیرکل حزب رستاخیز (۱۳۵۶- ۱۳۵۷)، وزیر دادگستری در کابینه شریف‌امامی (۱۳۵۶-۱۳۵۷) شاپور بختیار معاون وزیر کار در کابینه دوم مصدق، عضو جبهه ملی دوم، نخست‌وزیر (۱۳۵۷) احمد بنی‌احمد نماینده مجلس شورای ملی، روزنامه‌نگار، وکیل و سیاستمدار ابوالحسن بنی‌صدر فعال جبهه ملی سوم، عضو شورای انقلاب، اولین رئیس‌جمهور ایران ابوالحسن بهنیا مدیر عامل بنگاه مستقل آبیاری، وزیر راه در کابینه شریف‌امامی، مدیرعامل بانک رهنی ایران عبدالرحمان برومند از اعضای شورای جبهه ملی، رئیس هیئت اجرائیه نهضت مقاومت ملی ایران محمد دفتری فرمانده دژبان تهران (۱۳۲۶)، رییس کل شهربانی (۱۳۲۸)، رییس شهربانی تهران (۱۳۳۲) محمد درخشش از مؤسسان جامعه معلمان، نماینده در دوره هجدهم، وزیر فرهنگ (۱۳۴۰- ۱۳۴۱) کاظم جفرودی نماینده مجلس‌ شورای ملی، سناتور‌ (۱۳۵۰- ۱۳۴۶) فریدون جم همسر شمس پهلوی، رییس ستاد بزرگ ارتشتاران (۱۳۴۸- ۱۳۵۰)، سفیر ایران در اسپانیا مهرانگیز دولتشاهی فعال حقوق زنان، نماینده مجلس‌‌ شورای ملی، سفیر ایران در دانمارک‌ (۱۳۵۵ - ۱۳۵۷) ابوالحسن ابتهاج مدیرعامل بانک رهنی (۱۳۱۹- ۱۳۲۱)، مدیرعامل بانک ملی ایران (۱۳۲۱- ۱۳۲۹)، سفیر ایران در فرانسه (۱۳۲۹- ۱۳۳۱)، مدیر عامل سازمان برنامه (۱۳۳۳- ۱۳۳۷)، مؤسس بانک ایرانیان خسرو اقبال مؤسس حزب پیکار (۱۳۲۱)، صاحب‌امتیاز روزنامه نبرد، برادر منوچهر اقبال فرشته انشاء (رضوی) خویشاوند امیرعباس هویدا، پزشک مخصوص هویدا در دوره بازداشت غلامعلی فریور نماینده مجلس، وزیر صنایع و معادن در کابینه امینی، سفیر ایران در سوییس خداداد فرمانفرماییان رئیس بانک مرکزی (۱۳۴۷)، رئیس سازمان برنامه و بودجه ایران (۱۳۴۹- ۱۳۵۱) مظفر فیروز وزیر کار (۱۳۲۵)، سفیر ایران در شوروی (۱۳۲۶)، پسر نصرت‌الدوله ‌
Show all...
‌ "قرن [بعد و سال] دوهزار که یک محققی دارد این [مصاحبه] را گوش می‌کند، یک دعایی هم برای ما می‌کند." حبیب لاجوردی در پایان مصاحبه با محمود فروغی، نوار هشتم تاریخ مصاحبه: ۱۶ اسفند ۱۳۶۰ #تکه_مصاحبه https://t.me/tarikh_shafahi_iran_project
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
حبیب لاجوردی (۷ خرداد ۱۳۱۷ - ۳ مرداد ۱۴۰۰) بنیان‌گذار و مدیر برنامه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد ‌
Show all...
درباره برخورد استالین با قوام‌السلطنه در مسکو و عکس‌العمل قوام‌السلطنه (به مناسبت سالگرد درگذشت احمد قوام) در آن سفری که قوام‌السلطنه رفت برای [دیدار با استالین و حل] قضیه آذربایجان به روسیه… س- که می‌شود مارچ ۱۹۴۶ (بهمن و اسفند ۱۳۲۴). ج- بله درست تاریخش را نمی‌دانم آن‌موقع بوده. بله رفت به روسیه یک هیئتی که همراهش رفتند مرحوم نیک‌پور بود و چند نفر دیگر که نمی‌دانم ولی خلاصه جهانگیر تفضلی هم قاطی این‌ها بود. جهانگیر تفضّلی سال‌ها بعد که من رفتم ایران سه چهار سال پیش بود یکی‌اش که حرف می‌زد راجع به قوام‌السلطنه آن مطلب را گفت خیلی برای من جالب بود. می‌گفت ما وارد روسیه که شدیم، وارد مسکو که شدیم بعد از ظهری بود، شبی بود، ما را بردند به یکی از این ویلاهایی که مخصوص مهمان‌های خارجی است. آن‌جا بودیم و بعد گفتند شب بیایید به خدمت مارشال استالین برسید. می‌گفت رفتیم و اول که وارد کرملین شدیم [ویاچسلاو] مولوتف [وزیر خارجه شوروی] بود و مولوتف ما را برد در اتاق انتظار مارشال استالین. [جهانگیر تفضلی] می‌گفت در حدود یک هفت هشت دقیقه‌ای ما آن‌جا منتظر شدیم بعد در باز شد و گفتند بروید تو پهلوی مارشال. می‌گفت قوام‌السلطنه رفت و پشت سرش ماها رفتیم و می‌گفت دیدیم تو اتاق هیچ‌کس نیست. یک نقشه‌ای به دیوار است و استالین وایستاده دارد این نقشه را تماشا می‌کند پشتش هم به ما است. گفت اولین چیزی که من متوجه شدم دیدم استالین برخلاف آن غولی که ما فکر می‌کردیم استالین خیلی آدم بالاخره پرجثه‌ای باشد دیدیم یک آدم خیلی قد کوتاه و کوچکی هم هست ولی پشتش به ما بود دارد یک نقشه تماشا می‌کند. بالکل اصلاً برنگشت به ما هیچ حرفی هم بزند. تا بعد از یک چند دقیقه‌ای مولوتوف یک سرفه‌ای کرد یک سروصدایی درآورد که این استالین برگردد ببیند چه خبر است. استالین برگشت آمد جلو و دست داد و خیلی تشریفاتی یک چند دقیقه‌ای نشست و گفت خیلی خب بروید و دو ساعت دیگر بیایید مذاکرات را شروع می‌کنیم. دو ساعت دیگر می‌شد ساعت یازده این موقع‌های شب. می‌گفت معلوم بود از چهره قوام‌السلطنه که واقعاً خیلی عصبانی است. وقتی آمدیم از اتاق بیرون به مترجم که کسی گویا به اسم حبیب دُری بوده همچین اسمی حبیب دُری مترجم بوده آن‌جا. می‌گفت [قوام‌السلطنه] به این [مترجم] گفت که «به آقای مولوتف بگویید که دیگر لزومی نداره ما امشب جلسه‌ای داشته باشیم چون ما داریم برمی‌گردیم و این چمدان‌های ما را هم بگویید از ویلا بگذارند توی ماشین و برمی‌گردیم فرودگاه ما برمی‌گردیم برویم مملکتمان. ما حرفی نداریم با هم.» می‌گفت ماند مترجم و یک مدتی مکث کرد که ببیند درست دارد می‌شنود. [قوام‌السلطنه] گفت آقا همین که گفتم عین این را شما ترجمه کنید. گفت عین این را ترجمه کرد به مولوتف و مولوتف گفت چرا چطور شده؟ گفت «برای این‌که به من اهانت شده. شما صدراعظم ایران را نمی‌توانید ده دقیقه بیست دقیقه تو اتاق انتظار نگه دارید بعد هم که من وارد اتاق می‌شوم مارشال دارد نقشه تماشا می‌کند پشتش به من است بی‌احترامی به من کرده من تحمل این را ندارم و برمی‌گردم و هیچ حرفی هم ندارم هر کار هم می‌خواهید بکنید بکنید. تصمیم شما خیلی قوی است و زورتان می‌رسد هر کار می‌خواهید بکنید بکنید ولی حق اهانت به من را ندارید. و حق اهانت را به من ندارید و من برمی‌گردم.» مولوتف هم گفت این‌که نمی‌شود گفت نه همین که هست هست و خواهش هم می‌کنم من هم از این‌جا می‌روم سفارت ماشین بفرستید چمدان‌های ما را بیاورند ما برمی‌گردیم همین امشب. بعد راهش را کشید رفت. بعد از نیم‌ساعت فوری مولوتف برگشت و دور زد که آقا مارشال خیلی عذرخواهی کردند این سوءتفاهم شده همچین چیزی نبوده و برگردید شام را با مارشال بخورید می‌گفت وقتی برگشتیم اصلاً ورق برگشته بود مارشال استالین خیلی روی خوش نشان داد و خیلی پذیرایی گرمی کرد و خیلی احترام گذاشت به قوام‌السلطنه و این‌ها می‌گفت خلاصه این‌ها دیدند قوام‌السلطنه یک آدمی نیست که بتوانند روز اول بترسانندش و این‌ها. این را از شجاعت قوام تعریف می‌کرد. بخشی از مصاحبه احمد قریشی (۱۳۱۳-؟) با پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد، نوار سوم تاریخ مصاحبه: ۹ بهمن ۱۳۶۱ مصاحبه‌ کننده: حبیب لاجوردی #تکه_مصاحبه https://t.me/tarikh_shafahi_iran_project
Show all...
درباره دلیل تظاهرات مردم علیه حکومت شاه و شیوه برخورد با آن س- یک عده‌ای هستند که می‌گویند [از طرف حکومت] به اندازه‌ی کافی زور به کار نرفت در اواخر [سلطنت پهلوی]. وگرنه این‌جور [انقلاب] نمی‌شد. ج- آخر همه را بکشید؟ من به عواقبش کار ندارم. شما [اگر] می‌خواهید نظم را برقرار کنید خب درست. نظم برقرار کردن [را] بنده قبول دارم. اما این مستلزم این نیست که شما همین‌طور بزنید این‌طرف و آن‌طرف بکشید [و خون بریزید]. خب [من یک بار] به شاه گفتم. گفتم: «آقا [برای مقابله با تظاهرات خیابانی] گاز اشک‌آور هست. چوب و چماق هست.» [شاه] گفت: «بله ما راجع به پلیس کوتاهی کردیم.» گفتم: «خب آقا، این تانک که در خیابان می‌آورید، این برای جنگ است نه برای توی خیابان.» گفت: «بله، ما خیال نمی‌کردیم که مردم این‌جور باشند.» گفتم: «آقا! مردم این‌جور باشند، به ستوه آمدند [که] این‌جور شدند. آخر مردم اغتشاش را برای چه می‌خواهند؟ [خیال می‌کنید] حتماً خارجی باید انگولک‌ کند؟ باید یک محیط مساعدی باشد تا دیگران انگولک بکنند. اگر محیط مساعد نشد و مردم یک رضایت نسبی - نمی‌خواهم بگویم صددرصد، چون صددرصد نمی‌شود تقاضای آن‌ها را انجام داد - اما [یک رضایت] نسبی که [هرکس بگوید] آقا واقعاً از این ثروت [کشور] من هم سهم دارم سهیم بودم. خب وقتی این [رضایت نسبی] نیست [مردم اعتراض می‌کنند و] آن وقت شما می‌گویید «مردم چرا این‌جور شدند؟ خیال نمی‌کردم.» [خب نتیجه] همین است. [در نظرتان] مردم حیوان [اند]؛ بنابراین این [مردم در برابرتان] تسلیم محض‌اند نه.» [آن تفکر] نتیجه‌اش این شد که دیدند. بخشی از مصاحبه علی امینی (۱۲۸۴-۱۳۷۱) با پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد، نوار پنجم تاریخ مصاحبه: ۱۳ آذر ۱۳۶۰ مصاحبه‌ کننده: حبیب لاجوردی #تکه_مصاحبه https://t.me/tarikh_shafahi_iran_project
Show all...
متن کامل مصاحبه مهدی ضرغامی به زبان انگلیسی با پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد فایل صوتی نوار ۴ به تازگی منتشر شده است. https://t.me/tarikh_shafahi_iran_project
Show all...
Zarghamee, Mehdi.pdf31.38 MB
مهدی ضرغامی نوار ۷، روی ۲ https://t.me/tarikh_shafahi_iran_project
Show all...
Zarghamee, Mehdi. Tape 7 - Side 2.mp31.27 MB
مهدی ضرغامی نوار ۷، روی ۱ https://t.me/tarikh_shafahi_iran_project
Show all...
Zarghamee, Mehdi. Tape 7 - Side 1.mp36.84 MB
مهدی ضرغامی نوار ۶، روی ۲ https://t.me/tarikh_shafahi_iran_project
Show all...
Zarghamee, Mehdi. Tape 6 - Side 2.mp36.63 MB
مهدی ضرغامی نوار ۶، روی ۱ https://t.me/tarikh_shafahi_iran_project
Show all...
Zarghamee, Mehdi. Tape 6 - Side 1.mp37.07 MB
مهدی ضرغامی نوار ۵، روی ۲ https://t.me/tarikh_shafahi_iran_project
Show all...
Zarghamee, Mehdi. Tape 5 - Side 2.mp36.84 MB
مهدی ضرغامی نوار ۵، روی ۱ https://t.me/tarikh_shafahi_iran_project
Show all...
Zarghamee, Mehdi. Tape 5 - Side 1.mp37.02 MB
مهدی ضرغامی نوار ۴ https://t.me/tarikh_shafahi_iran_project
Show all...
Zarghamee, Mehdi. Tape 4 - Side 1.mp313.89 MB