فریدون مشیری _ کانال رسمی
Ir al canal en Telegram
تنها کانال رسمی استاد فریدون مشیری 🔸با نظارت مستقیم خانوادهی ایشان ( جهت انتشار عکس، فیلم، صوت و...) اینستاگرام رسمی فریدون مشیری: Instagram.com/FereydoonMoshiri 🔴⚠تبادل و تبلیغ انجام نمیشود.
Mostrar más2025 año en números

14 577
Suscriptores
-424 horas
-47 días
-9830 días
Archivo de publicaciones
#دوبیتی های #ای_عشق
شعر و دکلمه: زندهیاد #فریدون_مشیری
ای عشق، شکسته ایم، مشکن ما را
این گونه به خاک ره میفکن ما را
ما در تو به چشم دوستی میبینیم
ای دوست مبین به چشم دشمن ما را
*
ای عشق، پناهگاه پنداشتمت
ای چاهِ نهفته، راه پنداشتمت
ای چشم سیاه، آه، ای چشم سیاه
آتش بودی، نگاه پنداشتمت
*
ای عشق، غم تو سوخت بسیار مرا
آویخت مسیح وار، بر دار مرا
چندان که دلت خواست بیازار مرا
مگذار مرا ز دست، مگذار مرا
*
ای عشق در آتش تو فریاد خوش است
هر کس که در آتش تو افتاد، خوش است
بیداد خوش است از تو، وز هستی ما
خاکسترکی سپرده بر باد خوش است
*
ای دل به کمال عشق آراستمت
وز هر چه به غیر عشق پیراستمت
یک عمر اگر سوختم و کاستمت
امروز چنان شدی که می خواستمت
🔷کانال رسمی فریدون مشیری:
@FereydoonMoshiri
Ey Eshgh.mp36.68 MB
❤ 44👍 6👏 2😢 2🕊 2
🎼 تصنیفِ زیبای “نگاهِ عاشق"
#شور_مستی
با صدای جناب #کاوه_دیلمی
آهنگ ساز: استاد روح الله خالقی
تنظیم کننده: بانو گلنوش خالقی
شاعر: استاد #فریدون_مشیری
در مایه ی بیات اصفهان
از آلبومِ "میِ ناب"
@Talakar3006
@FereydoonMoshiri
شور مستی.اوکی.mp33.32 MB
❤ 17👍 7🕊 1
Repost from فریدون مشیری _ کانال رسمی
ترانه #شور_مستی
در بر این شور مستی خداییست
مستی ام از شراب شما نیست
وز نگاهی چنین مست مستم
گر تو مستم بگیری روا نیست
راه، تاریکِ تاریک میخانه بسته
من تنهای تنها، غمگین شکسته
راه تاریکِ تاریک میخانه بسته
من تنهای تنها غمگین شکسته
از نگاه تابانش گرچه دورم امشب
جام جانم از عشق او بود لبالب
دانم این شب غم، بی سحر نماند
تا رسم به شور مستی
دیده بسته ام به راهش
تابد از نگاه گرمش
شور و مستی خدایی
#فریدون_مشیری
🔹@FereydoonMoshiri
❤ 19👍 3
🎼 تصنیفِ زیبای “نگاهِ عاشق"
#شور_مستی
با صدای جناب #کاوه_دیلمی
آهنگ ساز: استاد روح الله خالقی
تنظیم کننده: بانو گلنوش خالقی
شاعر: استاد #فریدون_مشیری
در مایه ی بیات اصفهان
از آلبومِ "میِ ناب"
@Talakar3006
@FereydoonMoshiri
شور مستی.اوکی.mp33.32 MB
Repost from فریدون مشیری _ کانال رسمی
🔶 برای #فروغ_فرخزاد
🔸 #تا_قله_با_صلیب
تو صلیبت را تا قله کشیدی بر دوش
تو صمیمیت را بانگ زدی در آفاق
تو در افتادی از پا،
خاموش!
تو در این تاریکی
آتشی بودی و یک لحظه درخشیدی
تاج خاری که به سر داشتی از دست نوازشگر خلق،
به سحرگاهان بخشیدی!
تو گذشتی چو نسیم
شهر از زمزمهی شعر تو، لبریز است.
تو فرو پژمردی، بیهنگام
باغ، بی وسوسهی عطر تو در پاییز است.
#فریدون_مشیری
از دفتر: #از_دریچه_ماه
🔷 کانال رسمی فریدون مشیری:
@FereydoonMoshiri
❤ 39👍 8
Repost from فریدون مشیری _ کانال رسمی
Photo unavailableShow in Telegram
روز عشق مبارک💜
ای دل به کمال عشق آراستمت
وز هرچه به غیر عشق پیراستمت
یک عمر اگر سوختم و کاستمت
امروز چنان شدی که میخواستمت
#فریدون_مشیری
باسپاس از خط زیبای
آقای محمدرضا منصور
🔷 @FereydoonMoshiri
❤ 67👍 3😢 1
با تسلیت خانواده زندهیاد #فریدون_مشیری
به مناسبت درگذشت همسر گرامی استاد #علیرضا_قربانی
تصنیف « #دختر_خورشید »
آواز: #علیرضا_قربانی
موسیقی: #مجید_درخشانی
کلام: #فریدون_مشیری
دستگاه: همایون
———————
#غریو
ناگه اجل از کمین برآید که :منم!
#خیام
سحر با من درآمیزد که برخیز.
نسیمم گل به سر ریزد که برخیز
زرافشان دختر زیبای خورشید
سرودی خوش برانگیزد که برخیز
سبو، چشمکزنان از گوشهی طاق
به دامانم در آویزد که برخیز
زمان گوید که: هان، گر برنخیزی
غریو مرگ برخیزد که برخیز!
#فریدون_مشیری
🔹 @FereydoonMoshiri
دختر خورشید.MP32.96 MB
❤ 42😢 19👍 9👏 5🕊 4
Repost from فریدون مشیری _ کانال رسمی
🔸 #برف_شبانه
بیصدا، شب تا سحر،
یارانِ خود را خواند و گِرد آورد،
جا به جا،
در راهها،
بر شاخهها،
بر بامها، گسترد!...
صبحگاهان،
شهرِ سرتا پا سیاه از
تیرگیهای گنهکاران
ناگهان! چون نوعروسی،
در پرندین پوششِ پاک سپیدِ تازه
سر بر کرد.
◽️
شهر، اینک دست نیروهای نورانیست.
در پس این چهرهی تابنده،
امّا
باطنی تاریک، دودآلود،
ظلمانیست.
گر بخواهد خویشتن را
زین پلیدی هم بپیراید؛
همّتی بیحرف، همچون برف،
میباید!
#فریدون_مشیری
از دفتر: #لحظه_ها_و_احساس
🔷کانال رسمی فریدون مشیری:
@FereydoonMoshiri
❤ 65👍 21🕊 7👏 1
Repost from فریدون مشیری _ کانال رسمی
🔸️ #مادران
نیمه شب،
از نالهی مرغی که در ژرفای ظلمت
بال و پر میزد
ز جا جستم.
نالهی آن مرغ زخمی همچنان از دور میآمد
لحظهای در بهت بنشستم
ناله آن مرغ زخمی همچنان از دور میآمد.
ماه غمگین
ابر سنگین
خانه در غربت
نالهی آن مرغ زخمی همچنان از دور میآمد
لحظههایی شهر سرشار از صدای نالهی مرغان زخمی شد
اوج این موسیقی غمناک، در افلاک، میپیچید!
مانده بودم سخت در حیرت که آیا هیچکاری میتوانستم؟
آسمان، هستی، خدا، شب، برگها
چیزی نمیگفتند
آه در هر خانهی این شهر،
مادران با گریه میخفتند،
دانستم!
#فریدون_مشیری
از دفتر: #تا_صبح_تابناک_اهورایی
🔹کانال رسمی فریدون مشیری:
@Fereydoonmoshiri
😢 42❤ 24👍 14🕊 8
زادروز حکیم #فردوسی
#شهنامه_چه_میگفت
این دفتر دانایی، این طرفه رهآورد،
الهام خداییست که «فردوسی توسی»
از جان و دل آن را بپذیرفت،
با جان و دل خویش، بیامیخت،
بیاراست، بپرورد؛
*
ده قرن ِ، فزون است که در پهنهی گیتی
میدان شکوهش را،
کس نیست، هماورد!
*
دَه قرن ِ ازین پیش
آیا چه کسی دید که این مَرد
با آتش پنهانش
با طبع خروشانش
سی سال، شب و روز، چهها گفت؟ چهها کرد؟
*
امروز، هنوز از پس ِ ده قرن که این مُلک
در دایرهی دوران گشتهست،
آیا چه کسی داند سیسال در آن عهد
بر این هنری مرد سخنور چه گذشتهست؟
*
انگیزهاش از گفتن شهنامه چه بودهست؟
سیمای اساطیری ایران کهن را
آن روز، چرا گَرد ز رخسار زدودهست؟
سیسال، برای چه، برای که سرودهست!
*
میدید وطن را، که سراپا همه درد است.
میدید که خون در رگ مردُم،
افسرده و سرد است.
آتشکدهها خالی خاموش
آزادی در بند
لبخند فراموش
بیگانه نشستهست بر اورنگ
از ریشه دگرگون شده فرهنگ...
می گفت که: -«هنگام نبرد است»
با تیغ سخن روی بدان میدان آورد.
*
سی سال به پیکار، بر آن پیمان، پیمود
جان بر سر ِ پیکارش فرسود و نیاسود
وجدانش بیدار
ایمانش روشن
جان مایهی شعرش همه ایرانی و ایران
طومار نسبنامهی گردان و دلیران
نظمی که پیافکند،
کاخی که بنا کرد!
*
شهنامه به ایران و به ایرانی میگفت:
- یک روز شما در تنتان گوهر جان بود!
یک روز شما بر سرتان تاج کیان بود
وان پرچمتان رایت مهر و خرد و داد
افراشته بر بام جهان بود!
*
شهنامه به آن مردم خودباخته میگفت:
بار دگر آنگونه توانمند، توان بود،
*
این دفتر دانایی،
این طرفه رهآورد
الهام خدایی
فرمان اهوراست؛
روح وطن ماست که فردوسی توسی
با جان و دل خویش بیامیخت، بیاراست، بپرورد؛
آنگاه چنین نغز و دلافروز و دلاویز
در پیش نگاه همه آفاق بگسترد.
- #فریدون_مشیری
از دفتر: #تا_صبح_تابناک_اهورایی
🔷 تنها کانال رسمی فریدون مشیری
🔸 با نظارت مستقیم خانوادهی استاد مشیری
@fereydoonmoshiri
❤ 41👍 10👏 3🕊 3
Repost from فریدون مشیری _ کانال رسمی
#امیرکبیر
رمیده از عطش سرخ آفتاب کویر،
غریب و خسته رسیدم به قتلگاه امیر.
زمان، هنوز همان شرمسار بهت زده،
زمین، هنوز همین سخت جان لال شده،
جهان هنوز همان دست بستهی تقدیر!
هنوز، نفرین میبارد از در و دیوار.
هنوز، نفرت از پادشاه بد کردار.
هنوز وحشت از جانیان آدمخوار!
هنوز لعنت بر بانیان آن تزویر.
هنوز دست صنوبر به استغاثه بلند،
هنوز بید پریشیده سر فکنده به زیر،
هنوز همهمه سروها که ای جلاد!
مزن! مکش! چه کنی؟ های؟!
ای پلید شریر!
چگونه تیغ زنی بر برهنه در حمام؟!
چگونه تیر گشایی به شیر در زنجیر!؟
هنوز، آب، به سرخی زند که در رگِ جوی،
هنوز،
هنوز،
هنوز،
به قطره قطره گلگونه، رنگ میگیرد،
از آنچه گرم چکید از رگ امیرکبیر!
نه خون، که عشق به آزادگی، شرف، انسان،
نه خون، که داروی غم های مردم ایران.
نه خون، که جوهر سیال دانش و تدبیر.
هنوز زاری آب،
هنوز ناله باد،
هنوز گوش کر آسمان، فسونگر پیر!
هنوز منتظرانیم تا ز گرمابه
برون خرامی، ای آفتاب عالم گیر.
نشیمن تو نه این کنج محنت آباد است.
تو را ز کنگره عرش میزنند صفیر!
به اسب و پیل چه نازی؟
که رخ به خون شستند،
درین سراچه ماتم، پیاده، شاه، وزیر!
چون او دوباره بیاید کسی؟
-محال... محال...
هزاران سال بمانی اگر،
چه دیر...
چه دیر...!
#فریدون_مشیری
-از کلیات | جلد اول
🔹کانال رسمی فریدون مشیری:
@Fereydoonmoshiri
❤ 29👍 20😢 2🕊 2
بیستم دیماه سالروز کشته شدن امیرکبیر در حمام فین کاشان است.
با یادی از امیرکبیر، شعر #امیرکبیر را با صدای استاد #فریدون_مشیری بشنویم.
🔷 کانال رسمی فریدون مشیری:
@fereydoonmoshiri
Amir Kabir- Fereydoon Moshiri.mp34.84 MB
❤ 15👍 2
Repost from فریدون مشیری _ کانال رسمی
بیستم دیماه سالروز کشته شدن امیرکبیر در حمام فین کاشان است.
به همین بهانه و با یادی از امیرکبیر، شعر #امیرکبیر را با صدای استاد #فریدون_مشیری بشنویم.
🔷 کانال رسمی فریدون مشیری:
@fereydoonmoshiri
🔽 🔽 🔽 🔽
Repost from فریدون مشیری _ کانال رسمی
* #با_تمام_اشکهایم *
شرمتان باد ای خداوندان قدرت!
بس کنید!
بس کنید از این همه ظلم و قساوت،
بس کنید!
*
ای نگهبانان آزادی!
نگهداران صلح!
ای جهان را لطفتان تا قعر دوزخ رهنمون!
سرب داغ است این که میبارید بر دلهای مردم،
سرب داغ!
موج خون است این که میرانید بر آن
کشتی خودکامگی را
موج خون!
*
گر نه کورید و نه کر،
گر مسلسلهای تان یک لحظه ساکت میشوند؛
بشنوید و بنگرید:
بشنوید این "وایِ" مادرهای جانآزرده است،
کاندرین شبهای وحشت سوگواری میکنند!
بشنوید این بانگ فرزندان مادر مرده است؛
کز ستمهای شما هر گوشه زاری می کنند.
بنگرید این کشتزاران را، که مزدورانتان
روز و شب، با خون مردم، آبیاری میکنند!
بنگرید این خلق عالم را، که دندان بر جگر،
دمبهدم بیدادتان را،
بردباری می کنند!
*
دست ها از دستتان ای سنگ چشمان، بر خداست
گرچه میدانم،
آنچه بیداری ندارد،
خواب مرگ بی گناهان است و وجدان شماست!
با تمام اشکهایم، باز، -نومیدانه-
خواهش میکنم:
بس کنید!
بس کنید!
فکر مادرهای دلواپس کنید.
رحم بر این غنچههای نازک نورس کنید.
بس کنید!
- #فریدون_مشیری
- از دفتر: #از_خاموشی
🔹کانال رسمی فریدون مشیری:
@fereydoonmoshiri
❤ 36👍 17😢 3🕊 3👏 1
Repost from فریدون مشیری _ کانال رسمی
🔹 برای جهان پهلوان #تختی
(۵ شهریور ۱۳۰۹- ۱۷ دی ۱۳۴۶)
🔸 #هفتخوان
چه توفان درین باغ بگشود دست
که سروِ بلندِ تناور شکست؟
چه شوری در آن جانِ والا فتاد
که آن مرد، چون کوه، از پا فتاد
چه نیرو سر راه بر او گرفت
که نیرو از آن چنگ و بازو گرفت؟
چه خشکی در آن کام آتش فشاند
که آن تشنهجان را به آتش کشاند؟
چه ابری از آن کوه سر برکشید؟
که سیمرغ از قلهها پر کشید
چه نیرنگ در کار سهراب رفت؟
که با مرگ پیچید و در خواب رفت
چه جادو دل از دست رستم ربود؟
که بیرون-شد از هفتخوانش نبود
خمار کدامین میاش در گرفت؟
که از ساقی مرگ ساغر گرفت
پدر را ندانم چه بیداد رفت
که تیمار فرزندش از یاد رفت...
#فریدون_مشیری
از دفتر: #از_خاموشی
🔷 کانال رسمی فریدون مشیری:
@FereydoonMoshiri
❤ 23
Photo unavailableShow in Telegram
#دست_هامان_نرسیده_ست_به_هم
به خط زیبای شاعرش،
زندهیاد #فریدون_مشیری
🔹 @FereydoonMoshiri
❤ 52🕊 9🙏 3
Repost from فریدون مشیری _ کانال رسمی
#دست_هامان_نرسیده_ست_به_هم ...
از دل و دیده، گرامیتر هم
آیا هست؟
-دست،
آری، ز دل و دیده گرامیتر:
دست!
▫️
زین همه گوهر پیدا و نهان
در تن و جان،
بیگمان دست گرانقدرتر است.
هرچه حاصل كنی از دنیا،
دستاوردست!
هرچه اسباب جهان باشد، در روی زمین،
دست دارد همه را زیر نگین!
سلطنت را كه شنیدهست چنین؟!
▫️
شرف دست همین بس كه نوشتن با اوست!
خوشترین مایهی دلبستگی من با اوست.
▫️
در فروبستهترین دشواری،
در گرانبارترین نومیدی،
بارها بر سر خود، بانگ زدم:
-هیچت ار نیست مخور خون جگر،
دست كه هست!
بیستون را یاد آر،
دستهایت را بسپار به كار،
كوه را چون پرِ كاه از سر راهت بردار!
▫️
وه چه نیروی شگفت انگیزیست،
دستهایی كه به هم پیوسته ست!
به یقین، هركه به هر جای، در آید از پای
دستهایش بستهست!
▫️
دست در دست كسی،
یعنی: پیوند دو جان!
دست در دست كسی،
یعنی: پیمان دو عشق!
دست در دست كسی داری اگر،
دانی، دست،
چه سخنها كه بیان میکند از دوست به دوست؛
لحظهای چند كه از دست طبیب،
گرمی ِ مهر به پیشانی بیمار رسد؛
نوشداروی شفابخشتر از داروی اوست!
▫️
چون به رقص آیی و سرمست برافشانی دست،
پرچم شادی و شوق است كه افراشتهای!
لشكر ِ غم خورد از پرچم دست تو شكست!
▫️
دست، گنجینهی مهر و هنر است:
خواه بر پردهی ساز،
خواه در گردن دوست،
خواه بر چهرهی نقش،
خواه بر دندهی چرخ
خواه بر دستهی داس،
خواه در یاری نابینایی
خواه در ساختن فردایی!
▫️
آنچه آتش به دلم می زند، اینک، هر دم
سرنوشت بشرست،
داده با تلخیِ غمهای دگر دست به هم!
بارِ این درد و دریغ است كه ما،
تیرهامان به هدف نیک رسیدهست، ولی
دستهامان، نرسیدهست به هم!
#فریدون_مشیری
از دفتر #از_دیار_آشتی
🔷 کانال رسمی فریدون مشیری:
@fereydoonmoshiri
👍 39❤ 34👏 10
🔸#شعله_در_قفس
به یاد «مرغ سحر ناله سر کن»
#ملکالشعرا بهار
میخواستی که «مرغ سحر ناله سر» کند
«داغ تو را به نالهی خود تازهتر کند»
میخواستی که: «این قفس تنگ و تار را»
با «شعلههای آه شرربار» بشکند
«زیر و زبر کند»
▫️
در آرزوی مژدهی آزادی بشر
می خواستی که عرصهی این «خاک توده» را
چون سینهی تو از «نفسی پُر شرر» کند
نومید و خسته، چنگ در آفاق شب زدی
گفتی مگر خدا، گفتی مگر طبیعت
گفتی مگر فلک، شب ما را سحر کند
▫️
امروز، ای «بهار»، از آن غرفهی بلند
روی وطن ببین
این بازتاب نغمهی شور آفرین توست
افکنده در تمامی این سرزمین طنین!
▫️
آن نالههای درد
فریاد بیامان شد و پیچیده در زمان
وان اشکهای تلخ
طوفان سهمگین شد و پیچید بر زمین
▫️
افکند شعله در قفس، آن آه آتشین
صدها هزار دست در آمد از آستین
آزردگان ظلم
پروردگان رنج
لب بستگان کین
چون دشت لاله شد
روی زمین ز خون جوانان نازنین
▫️
فردا که باز از لب آن بام بنگری
فریاد شاد میزند این «بلبل حزین»
صبح است و نغمه میچکد
از «تار دلنشین»
#فریدون_مشیری
از دفتر: #نوایی_هم_آهنگ_باران
🔷کانال رسمی فریدون مشیری:
@FereydoonMoshiri
❤ 30👍 8👏 4
Repost from فریدون مشیری _ کانال رسمی
#دلشدگان @fereydoonmoshiri
ما دلشدگان، خسرو شیرین پناهیم
ما كُشتهی آن مهرخ خورشید كلاهیم
ما از دو جهان غیر تو ای عشق نخواهیم
ما از دو جهان غیر تو ای عشق نخواهیم
صد شور نهان با ما، تاب و تب جان با ما
در اين سر بیسامان، غمهای جهان با ما
با ساز و نی، با جام می، با ياد وی
شوری دگر اندازیم، در میکدهی جان
جمع مستان غزل خوانيم
همه مستان سر اندازیم،
سر اندازیم، سر افرازیم
جز اين هنر ندانیم، كه هر چه میتوانيم
غم از دلها بر اندازیم، بر اندازیم...
#فریدون_مشیری
ترانهی فیلم #دلشدگان
(اثر مرحوم #علی_حاتمی )
کانال رسمی فریدون مشیری:
🔷 @fereydoonmoshiri
🕊 15❤ 8👏 6👍 1
