کافه تک رمان درخواست
Ir al canal en Telegram
کانال کافهتکرمان: @CaffeeTakRoman گروه چتونقد کافهتکرمان: https://t.me/+lvQUKud7HVU1ZjNk کانال رمانهای آنلاین کافهتکرمان: @CaffeeTakOnline 💬ارتباط با ادمین: @aeriii1485
Mostrar más2025 año en números

16 223
Suscriptores
-124 horas
-337 días
-14830 días
Archivo de publicaciones
@CaffeeTakRoman 📘☕️
کتاب آداب زیارت
نویسنده: تقی مدرسی
@CaffeTakRoman2
Adabe Ziyarat.pdf32.96 MB
❤ 1
کتاب آنسوی کوهستان
نویسنده: یاشار کمال
@CaffeeTakRoman 📘☕️
خلاصه:
…من مردی اهل هنر، شعر و عاشقی هستم. از زمانی که خودم را با این هنر مشغول کردهام، تمام تلاشم را به کار گرفتهام که آن را به بهترین وجه ممکن انجام دهم. گفتم مردی اهل هنر و شعر وعاشقی هستم نه ادبیات. زیرا قبل از این که نوشتن را شروع کنم، نقال و عاشق بودم…
@CaffeeTakRoman 📘☕️
❤ 1👍 1
یاشار کمال – آنسوی کوهستان (۱).pdf10.24 MB
یاشار کمال – آنسوی کوهستان (۲).pdf10.41 MB
با عرض سلام و روز بهخیر.
لطفاً اسم رمان یا کتابی که درخواست دارید، یا خلاصه رمانی که فراموش کردید رو کامنت کنید.
📌 عزیزان لطفاً به نکات زیر توجه کنید:
• نیازی به عضو شدن در گروه نیست؛ درخواستها مطابق معمول در کانال گذاشته میشه.
• جواب تمام درخواستها، پایان همون روز ساعت ۲۰ به بعد، توی کانال قرار میگیره.
• جواب خلاصهها در صورت پیدا شدن با کد مشخص شده داخل کانال قرار میگیره.
با تشکر
خلاصههای زیر رو بخونید و اگه اسم رمان رو میدونید، پیوی ادمین پیام بدید و همراه با کد خلاصه، اسم رمان رو بگید🌸
ID: @Nighck
🫛🫛🫛
سلام رمان گلچهره یا پریچهر بود درست یادم نبست دختر روستایی بود شهری ها میومدن توی روستا خونه دختر روستایی مثل اینکه گنج توش بود پسره به خاطر گنج دختر گول میرنه دختر حامله میشه دختر با مادر بزرگ زندگی میکرد تا میفهمه نوه اش حامله هست دق میکنه میمیره اون هم میره شهر دنبال شوهرش میره خونه دوست شوهر صیغه ایش بعد میره توی اپارتمانی که شوهر صغیه ابش هست پسرش با پسر شوهرش از زن دومش عین هم هستن توی تصادف شوهر صغیه ای پسر خودش از دست میده زنش ناراحتی اعصاب میگره بعد پسر گلچهره را میبره خارج فکر کنم اسم رمان سرگذشت یا سرنوشت (گلچهره) شاید اسمش را اشتباه میگم
❤ 4
آواز ارغوان (صوتی)
https://t.me/caffetakroman2/91876
آواز ارغوان (متنی) یافت نشد
معشوقه شیطان
https://t.me/caffetakroman2/82099
معشوقه شیطان
https://t.me/caffetakroman2/69966
من او
https://t.me/caffetakroman2/24114
پرده نشین
https://t.me/caffeetakonline/796
حکم نامزدی یافت نشد
لیگ خاک سیاه یافت نشد
او از من متنفره یافت نشد
مجموعه outlander یافت نشد
❤ 1
#ریسک (مجموعه #BRIAR_U)
نویسنده: #ال_کندی #Elle_kennedy
خلاصه:
همه میگن من دختر بدیم، تا حدی حق با اونهاست، من اجازه نمیدم قوانین جلوی راهم باشن و قطعاً به فکر و نظر مردم اهمیت نمیدم، اما فکر میکنم وقتی با دشمن خوابیدم، از خط قرمز عبور کردم. به عنوان دختر مربی هاکی تیم برایر اگر با بازیکن تیم رقیب باشم خیانتکار محسوب میشم و اینجاست که جیک کانلی وارد میشه، مهاجم مغرور و رو اعصاب تیم هاروارد که به طور ناجوانمردانه ای جذابه، سرنوشت هیچوقت عادل نبوده، من برای کارآموزیم به کمک کانلی احتیاج دارم و این پسر سکسی کار و برام سخت کرده، برای هر قرار ساختگی که در مقابل رؤسای کارآموزیم داریم اون ازم یک قرار واقعی می خواد...
@CaffeTakRoman2
❤ 2👏 1
رمان: #راه_گم_کرده
جلد دوم
مجموعه: #بازی_ذهن
نویسنده: #اس_تی_ابی
خلاصه:
انتقام هنوز نیمهتمامه، و خون هنوز سیراب نشده.
لانا مایرز همچنان در سایهها شکار میکنه... اما حالا موقعیت خطر نزدیکتر از همیشهست. نه فقط بهخاطر قربانیهای بعدیش، بلکه چون لوگان بنت، مأمور افبیآی، بهطرز نگرانکنندهای به حقیقت نزدیک میشه… و به لانا.
احساساتی که باید مرگبار میبودن، حالا داره شکل عشق میگیره.
اما عشق، برای لانا، یه حواسپرتی کشندهست.
و گذشتهای که اونقدر براش جنگیده تا دفنش کنه، داره با شدت بیشتری خودش رو نشون میده.
درحالیکه لوگان و تیمش به دنبال ردهای قاتل زنجیرهای هستن، خودِ لانا هم داره بهمرز شکنندگی میرسه... بین دوتکهشدن از احساس، و بقا.
همهچیز داره پیچیدهتر میشه. دشمنان قدیمی، تهدیدهای جدید، و رازهایی که اگر فاش بشن، نهتنها مأموریت لانا رو نابود میکنن، بلکه قلب لوگان رو هم با خودشون میکشن.
@CaffeTakRoman2
❤ 1
رمان: #ریسک
جلد اول
مجموعه: #بازی_ذهن
نویسنده: #اس_تی_ابی
خلاصه:
تو یه شهر کوچیک، زنی جوان با گذشتهای تاریک و پُر از زخم، بهدنبال انتقام قدم برمیداره. لانا مایرز، یه قاتل سریالیه که قربانیهاش یه ویژگی مشترک دارن: همهشون روزی بخشی از جهنمی بودن که زندگی لانا رو ویران کرد. اون با دقت و بیرحمی، با ذهنی تحلیلگر و قلبی که دیگه چیزی برای از دست دادن نداره، یکییکی سراغشون میره.
اما بازی وقتی خطرناکتر میشه که لانا دل به کسی میبازه که اصلاً نباید عاشقش میشد…
لوگان بنت، مأمور افبیآی، متخصص روانتحلیلگری مجرمان، کسی که کارش ردیابی قاتلای سریالیه... و الان دقیقاً داره دنبال قاتلی میگرده که درست روبهروش وایساده.
هر لحظه نزدیکی، هر بوسه، هر لبخند، لبهی پرتگاهه.
آیا لانا میتونه بین انتقام و عشق، یکی رو انتخاب کنه؟
یا این بازی دو سر باخته… و پایانش مرگ؟
@CaffeTakRoman2
❤ 1
