کتاب های دوست داشتنی من

ما بیشتر شعر از: #حامد_عسگری مثل آن چایی که می چسبد به سرما بیشتر با همه گرمیم، با دل های تنها بیشتر درد را با جان پذیراییم و با غم ها خوشیم قالی کرمان که باشی می خوری پا بیشتر بم که بودم فقر بود و عشق اما روزگار زخم غربت بر دلم آورد این جا بیشتر هر شب عمرم به یادت اشک می ریزم ولی بعد حافظ خوانی شب های یلدا بیشتر رفته ای ... اما گذشت عمر تاثیری نداشت من که دلتنگ توام امروز ... فردا بیشتر زندگی تلخ است از وقتی که رفتی تلخ تر بغض جانکاه است هنگام تماشا بیشتر هیچ کس از عشق سوغاتی به جز دوری ندید هر قدر یعقوب تنها شد زلیخا بیشتر بر بخار پنجره یک شب نوشتی :"عاشقم" خون شد انگشتم بر آجر حک کنم : ما بیشتر #کتاب_های_دوست_داشتنی_من @nazaninenshaei

📗#انگشتر ✍#دانیل_استیل 🎙#فریناز_فراست_معمار شامل ۲۰فایل صوتی #کتاب_های_دوست_داشتنی_من @nazaninenshaei

📗#انگشتر ✍#دانیل استیل 🎙#فریناز فراست معمار رمان "انگشتر" که نخستین بار در سال ۱۹۸۱ منتشر شد، داستانی تأثیرگذار و پرطنین است که عاشقانه‌ای عمیق را در دل حوادث پیچیده‌ تاریخی آلمان پیش و پس از جنگ جهانی دوم می‌سازد.این کتاب روایتگر زندگی آریانا فون گوتارد،دختر یک بانکدار ثروتمند برلینی است که در شرایطی آشفته و دردناک، عشق و خانواده را در برابر حوادث سهمگین آن دوران حفظ می‌کند. دانیل استیل در"انگشتر"تصویری انسانی و ملموس از دوران تاریک جنگ ارائه می‌دهد،جایی که هر شخصیت میان عشق،از دست دادن،بقا و بازسازی هویت دست و پنجه نرم می‌کند.شخصیت کاساندرا،مادر آریانا،که عاشق یک نویسنده یهودی می‌شود،محور اصلی عواطف و تراژدی است؛عشقی ممنوعه که مسیر زندگی همه‌ آنها را دگرگون می‌کند.آریانا در ادامه،اسیر پیچیدگی‌های سیاسی و انسانی آن زمان شده و توسط یک افسر نازی مورد لطفی غیرمنتظره قرار می‌گیرد که سرنوشتش را به سمت آمریکا و زندگی‌ای پر از چالش‌های تازه می‌کشاند.انگشتر الماسی که از مادرش به ارث می‌برد، نمادی قدرتمند از پیوند خانوادگی و امید است که در سراسر داستان تکرار می‌شود. #کتاب_های_دوست_داشتنی_من @Nazanin_enshaei

#خانوم 📘 #مسعود_بهنود✍️ #شادی_عزیزی 🎤 پایان 🌹🌹🌹🌹🌹🌹   @shadi_azizy شامل19 فایل صوتی #کتاب_های_دوست_داشتنی_من @nazaninenshaei

کتاب صوتی خانوم نوشته مسعودبهنود درباره زندگی زنی از خاندان قاجار به نام خانوم که نوه مظفرالدین شاه و خواهر زاده محمد علی شاه است که در بستر اتفاقات داستان، بخشی از تاریخ ایران نیز روایت شده است در قسمت هایی از داستان فرار خانواده سلطنتی را داریم که به ادسا می روند خانوم که تاریخ کشور فرانسه را با راهنمایی خاله اش خوانده مرتب به یاد فرار نافرجام خانواده سلطنتی لوئی شانزدهم می افتد و این اردو را با آن مقایسه می کند . ترس او بی مورد هم نیست زیرا این اردوی منفور هیچ بعید هم نبود که در جایی متوقف و کشته شوند .در این رمان چند حادثه تاریخی مرور می شود . داستان خانوم قصه ی زنیست استوار مقاوم و تنها که  جریان  رودخانه ی پر خروش زندگی، از او اسطوره ای ساخته، داستان از قدیم اغاز و به سمت امروز در حرکت است، عشق، نفرت، ترس، مقاومت، فقر، ثروت، عزت، وخواری را تجربه میکند، چیزی که شاید همه ما در زندگی با آن روبرو شده ایم واینکه چگونه از ان طوفان ها عبورکرده ایم، و پس از ان چگونه ایم؟؟ مسعود بهنود نویسنده معاصر این کتاب زیبا را به نگارش در اورده است #کتاب_های_دوست_داشتنی_من @nazaninenshaei

🧘‍♀🧘‍♀🧘‍♀🧘‍♀🧘‍♀ چگونه کاریزماتیک باشیم؟ و همه را جذب خود کنیم Karizmatik 🔗

#اتفاق 📘 #گلی_ترقی✍️ #مهسا_حیدری🎤 " قصه ی خواهر و برادری است دو قلو به نام های "نادر" و "شادی" که یک کودکی سرشار از لذت های معمول را در کنار خانواده ی خود سپری کرده اند. اما "اتفاق" فقط داستانی از خوشحالی های دوران کودکی نیست و زندگی این خواهر و برادر دو قلو، در پی مهاجرت، دستخوش تغییر می شود. جفتی که از رحم مادر کنار هم بوده اند، با مهاجرت نادر جهت ادامه تحصیل در آمریکا و ماندن شادی همراه با خانواده، از هم دیگر جدا شده و فاصله ای که این جدایی درازمدت بین آن ها به وجود آورده، حیاتشان را دگرگون می کند. "گلی ترقی" تا پیش از نوشتن رمان "اتفاق"، عمدتا در زمینه ی خاطره نویسی و روایت موارد نوستالژیک قلم می زد؛ اما "اتفاق" ورود موفق او به دنیای داستان نویسی بود که به سرعت توجه خوانندگان را به آثار وی جلب کرد و سبب شد تا مقایسه های مختلفی میان این کتاب و دیگر آثار نگارشی "گلی ترقی" صورت گیرد. مساله ی مهاجرت، یک سنگ بنای اساسی در آثار "گلی ترقی" به حساب می آید تهیه شده در گروه فرهنگی کتاب های دوست داشتنی من #کتاب_های_دوست_داشتنی_من @nazaninenshaei

📗#خیانت ✍#پائولو کوئلیو 🎙#شیوا اولیایی پایان #کتاب_های_دوست_داشتنی_من @nazaninenshaei

📗#خیانت ✍#پائولو کوئلیو 🎙#شیوا اولیایی لیندا، سی و چند ساله با ۱۷۵ سانتی‌متر قد و ۱۵۰ پوند وزن، زن یکی از ده مرد ثروتمند سوئیس و صاحب دو فرزند است. او خبرنگار ارشد یک روزنامه معتبر و آبرومند در ژنو است. همسر لیندا بسیار او را دوست دارد و بهترین امکانات را در زندگی برایش فراهم می‌کند اما لیندا از این زندگی روزمره که هر روزش را «مصیبتی مثل هر روز» می‌نامد خسته شده است. او در این که این زندگی را دوست دارد و می‌خواهد، دچار تردید شده و از یک‌نواختی و ریسک نکردن در زندگی‌اش ناراحت است. او می‌کوشد این خلاء را با کارهای گوناگون پر کند، خرید لباس، وسایل خانه، حیوان خانگی، کادو دادن به بچه‌ها، سرگرم شدن با کار... اما زندگی برای او بهتر نمی‌شود و حتی در رابطه با شوهرش هم فقط تظاهر به رضایت می‌کند. او با همه وجود می‌خواهد که تغییر کند؛ تا این که دوست دوران نوجوانی‌اش، جیکوب که حالا یک سیاست‌مدار و جویای نام است او را دعوت به شام می‌کند و با تداوم یافتن قرار ملاقات‌هایی که حالا زندگی او را از یکنواختی درآورده، پای لیندا به شکافی عمیق به نام خیانت باز می‌شود. #کتاب_های_دوست_داشتنی_من @nazaninenshaei

🧲🧲🧲 💎برترین کانال‌های تلگرام:   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔹هماهنگی جهت تبادل: @mrsmafd

📗#اشکها ✍#سیمین دانشور 🎙#بهروز رضوی پایان #کتاب_های_دوست_داشتنی_من @nazaninenshaei

📗#اشکها ✍#سیمین_دانشور 🎙#بهروز_رضوی «سیمین دانشور» نویسنده و مترجم و نخستین زن ایرانی بود که به شیوه‌ی حرفه‌ای در زبان فارسی داستان نوشت. این رمان که اولین داستان بلند چاپ شده‌ی اوست، روایت جذابی از جزوه ای است که در کتابخانه پیدا می‌شود و نوشته‌هایی تفکربرانگیز در آن است... جزوه ای در کتابخانه به دست راوی داستان می رسد که چون یک سال می‌گذرد و صاحب آن را پیدا نمی‌کند، آن را باز کرده و آنچه را در آن خوانده، بازگو می کند. خودش با خواندن آن مطالب بسیار اشک ریخته و تصمیم گرفته آن را برای دیگران نیز بازگو کند تا عبرت بگیرند و از مسائلی آگاهی یابند. در این روایت که از زبان صاحب جزوه بازگو می شود، دانشجویی دیر وارد کلاس می شود و معلم ایرانی از فرنگ برگشته او را به باد انتقاد می گیرد و برایش از مزایای نظم و انضباط و حضور به موقع سرکلاس می گوید. دانشجو نیز از درس‌ها و معلم‌های دانشکده انتقاد می کند و اینکه هیچ چیز به انسان نمی‌آموزند و .... #کتاب_های_دوست_داشتنی_من @nazaninenshaei

🧘‍♀🧘‍♀🧘‍♀🧘‍♀🧘‍♀ ≣ چگونه از کائنات درخواست کنیم؟✦ گشایش رزق و روزی ✦ @kaenat 🔗

کتاب صوتی خانوم نوشته مسعودبهنود درباره زندگی زنی از خاندان قاجار به نام خانوم که نوه مظفرالدین شاه و خواهر زاده محمد علی شاه است که در بستر اتفاقات داستان، بخشی از تاریخ ایران نیز روایت شده است در قسمت هایی از داستان فرار خانواده سلطنتی را داریم که به ادسا می روند خانوم که تاریخ کشور فرانسه را با راهنمایی خاله اش خوانده مرتب به یاد فرار نافرجام خانواده سلطنتی لوئی شانزدهم می افتد و این اردو را با آن مقایسه می کند . ترس او بی مورد هم نیست زیرا این اردوی منفور هیچ بعید هم نبود که در جایی متوقف و کشته شوند .در این رمان چند حادثه تاریخی مرور می شود . داستان خانوم قصه ی زنیست استوار مقاوم و تنها که  جریان  رودخانه ی پر خروش زندگی، از او اسطوره ای ساخته، داستان از قدیم اغاز و به سمت امروز در حرکت است، عشق، نفرت، ترس، مقاومت، فقر، ثروت، عزت، وخواری را تجربه میکند، چیزی که شاید همه ما در زندگی با آن روبرو شده ایم واینکه چگونه از ان طوفان ها عبورکرده ایم، و پس از ان چگونه ایم؟؟ مسعود بهنود نویسنده معاصر این کتاب زیبا را به نگارش در اورده است #کتاب_های_دوست_داشتنی_من @nazaninenshaei

📗#آدم_کجا_بودی؟ ✍#هاینریش_بل پایان #کتاب_های_دوست_داشتنی_من @nazaninenshaei

📗#آدم کجا بودی؟ ✍#هاینریش بل داستان این کتاب به اواخر دوران جنگ جهانی دوم بازمیگردد و تلخیها و ناکامیهای آن دوران را به تصویر میکشد.«هاینریش بل»حکایت سربازان خسته را روایت میکند و شهر خاکستری و دودگرفته‌ را نمایش میدهد.او فضای آن دوران را به‌گونه‌ای ترسیم میکند که خواننده خود را در آن زمان و مکان تصور میکند.«هاینریش بل»در این کتاب مثل سایر آثارش سایه‌جنگ بر زندگی مردم را روایت میکند , ویرانی و آوارگیهای آن دوران را دست‌مایه‌ داستانش قرار داده است. او نفرتش از فاشیسم و جنگ را در این  داستان‌ هم بازگو میکند و زندگی مردم در آن دوران را نشان میدهد.یکی از شخصیتهای این داستان«فاین هالس»است،او در داستان پیش میرود وهمراه خواننده به‌عنوان شاهدی بر مصیبتهای جنگ قصه را تعریف میکند. داستان با این کلمات آغاز میشود که نشان از خستگی مفرط روح و روان مردم دوران جنگ است:«نخست مردی با صورت بزرگ،زرد و مصیبت‌زده از کنارشان گذشت،این ژنرال بود.ژنرال خسته به نظر میرسید.سرش با آن غده اشکی کبود چشمان زرد مالاریایی خواب‌آلود و دهانی با لبهای باریک مردی بداقبال،شتابان از کنار هزار مرد گذشت.» #کتاب_های_دوست_داشتنی_من @nazaninenshaei

🧘‍♀🧘‍♀🧘‍♀🧘‍♀🧘‍♀ ❖ 21حرکت یوگا ضدپیری؛ یوگای چروک صورت و لاغری❖  @yogazehn 🔗