2025 año en números

17 786
Suscriptores
-724 horas
-197 días
-7830 días
Archivo de publicaciones
Mostrar todo...
Mostrar todo...
The Theory of Everything (Original Motion Picture Soundtrack.mp36.94 MB
Repost from Hαмιd ѕαlιмι
امشب در اتاق تراپی برای درمانگر صبورم از تصویرم در سال ۱۴۱۳ حرف زدم. از کافهکتاب کوچکم در شهری خلوت، مشتریهایی معدود، قلبی ساکت و تنی تکیده. برایش از گلدانهای محدود کافه، دختر دانشجویی که عصرها پیشم کار میکند، و از سفرهای گاه و بیگاه دو خواهرزادهام به شهر کوچکم گفتم. از روزی که با بردیا جلوی کافه روی صندلیهای لهستانی مینشینیم و حرف میزنیم و برایش توضیح میدهم واقعا لازم نیست نگرانم باشد. از نوه و عروسم برایش گفتم، از مامان که گاهی میآورمش پیش خودم. از صبحهای آرام ده سال بعد که به کوه جنگلی نزدیک خانهام میروم و با گراز و دارکوب و سنجاب و سنجاقک حرف میزنم، با ابر، با درخت. هنوز درد قدیمی بدنم همراهم است، و کلئوستومی دیگر بخشی از بدنم شده.
بعد دکتر خواست درباره تصویر ذهنیم از عشق حرف بزنم. مثل هر بار زدم به شوخی و خنده و با لودگی گریختم، اما قول دادم دفعه دیگر برایش دربارهی عشق ده سال بعد حرف بزنم. از مطب کوچک امن به خیابان گرم شلوغ آمدم، و ایستادم کنار و به آدمها نگاه کردم. میرفتند، میخندیدند، می ایستادند و آدرس میپرسیدند. شبیه آنها نبودم. مسیج کوتاهی برای دکتر نوشتم: "ده سال بعد عشقی در زندگیم نیست، احتمالا." فرستادم. نشستم روی جدول کنار خیابان، و به آن روزهای عجیب فکر کردم که دل داشتم. دلی برای دوست داشتن، و دلی برای دوست داشتهشدن. حالا شاخی روی پیشانی دارم، پوستی دو رنگ، و قلبی که فقط بلد است شب ها درد بگیرد تا مرا با خودش به درمانگاه نزدیک خانه ببرد.
ده سال بعد، احتمالا یکروز صبح مثل آدم قصهای که نوشتم قرصهایم را در شراب حل میکنم و میزنم به کوه. میروم بالا، جایی که میشود نشست و به شهر کوچک نگاه کرد. مینوشم، موزیک میشنوم، و به آدمهایی که دوست دارم فکر میکنم. قرصها کمکم اثر میکند، و من خلاص میشوم. در زندگی بعدی، به صورت یک سنجاب برمیگردم و با یک کوهنورد تنها دوست میشوم. میگذارم اهلیم کند، مرا دوستش بداند و تنهاییش را با من انکار کند.
ده سال بعد... چه فردای نزدیکی.
#حمیدسلیمی
@hamid_salimi59
