Khabgard | خوابگرد
رفتن به کانال در Telegram
برای بازنشرِ مطالبِ سایتِ خوابگرد و مطالبِ دندانگیرِ دیگر جاها | رضا شکراللهی https://twitter.com/khabgard سایت: http://khabgard.com ایمیل: info@khabgard.com
نمایش بیشتر2025 سال در اعداد

17 374
مشترکین
+1624 ساعت
+307 روز
-8330 روز
آرشیو پست ها
آخرین گفتوگو با #احمدرضا_احمدی
روایتی از دو ماه مراوده و گفتوگو
صابر محمدی
مجلهی اندیشهی پویا
@KhabGard
Ahmadi.pdf9.40 KB
Photo unavailableShow in Telegram
یادت خوش آقای #احمدرضا_احمدی
مرا نکاوید
مرا بکارید
من اکنون بذری درستکار گشتهام
مرا بر الوارهای نور ببندید
از انگشتانم برای کودکان مدادرنگی بسازید
گوشهایم را بگذارید
تا در میان گلبرگهای صدا پاسداری کنند
چشمانم را گلمیخ کنید
و بر هر دیواری
که در انتظار یادگاری کودکی ست بیاویزید
در سینهام بذر مهر بپاشید
تا کودکان خسته از الفبا
در مرغزارهایم بازی کنند
مرا نکاوید
واژه بودم
زنجیر کلمات گشتم
سخنی نوشتم که دیگران
با آرامش بخوانند
من اکنون بذری درستکار گشتهام
مرا بکارید
در زمینی استوار جایم دهید
نه در جنگلی که زیر سایهی درختان معیوب باشم
جای من در کنار پنجرههاست.
@KhabGard
احمدرضا احمدی در ۸۳سالگی رفت.
.
01:15
Video unavailableShow in Telegram
عزتالله ضرغامی بعد از آنکه از دیوار سفارت آمریکا بالا رفت و پس از ۴١ سال انتصاب به انواع مشاغل، از معاونت ارشاد و دفاع تا ریاست صداوسیما، و حتا خیال ریاست دولت که بهفرمان «آقا» وزارت از آب درآمد، ظاهراً تازه «سوراخ دعا» را در توالتهای عمومی پیدا کرده؛ ولی حواسش نیست که قبلاً ا.ن این تپهی نظام را هم فتح کرده و رفته پی کارش.
@KhabGard
IMG_2107.MOV3.90 MB
ترجمهی بیسانسور رمان «رژهی عید پاک»
نوشتهی ریچارد یتس
برگردان مصطفی مهریزی
از ریچارد یتس پیشتر رمان «جادهی انقلابی» به فارسی برگردانده شده است. فیلم «جادهی انقلابی» بهکارگردانی سام مندس هم اقتباسی است از این رمان که اگر ساخته نمیشد، شاید یتس همچنان خارج از محافل ادبی شناختهشده نمیبود. اما او از نسل نویسندگان مهم پس از جنگ دوم جهانی در آمریکاست و گاه همسنگ نویسندگانی چون همینگوی قلمداد شده و گاه دورانش را «فرانرسیده» میخوانند.
.
رمان «رژهی عید پاک» مانند دیگر آثار یتس و به پیروی از نقدی که فیتزجرالد به رؤیای آمریکایی داشت، نوشته شده است. این اثر بازهای چهلساله را از دههی ۱۹۳۰ تا دههی ۱۹۷۰ دربرمیگیرد. زندگی دو شخصیت اصلی بازتابی از زمانهای در حال تغییر است؛ دهههای ۴۰ و ۵۰ بهمثابهی دوران معصومیت و امید بهتصویر کشیده شده و دهههای ۶۰ و ۷۰ میلادی با سرخوردگی برجسته شده و همچنین تأثیر انتظارات اجتماعی بر زنان و محدودیتهای موجود در انتخابهایشان را بررسی کرده است.
وقتی اثری منتشر نمیشود، در زندگی و کار هنرمند، نویسنده یا مترجم وقفهای میافتد که باعث میشود اغلب راهش را از شک به خودش و تواناییهایش بهسختی باز کند و مدتی طول میکشد تا به کوتاهبودن دستش از روابط پی ببرد و به مشکلات نشر و معضل سانسور برسد؛ مسیری که برای بسیاری انتها ندارد و مهلک است.
برای من این مسیر ۱۰ سال طول کشید و با دیدن ازدسترفتن دوستی که خیلی برایم محترم و دوستداشتنی بود، از سر همین ناامیدی، به این نتیجه رسیدم که این رمان را در فضای مجازی منتشر کنم؛ ضمن اینکه اگر ناشر هم مییافت، گرفتار سانسور میشد و از دست میرفت.
مصطفی مهریزی
@KhabGard
اگر رمان را دانلود کردید و مایل بودید این مترجم را حمایت کنید، شمارهی کارت بانکیاش را هم در کانالش نوشته و هم در مقدمهی کتاب.
👇
Repost from TgId: 1610855405
Photo unavailableShow in Telegram
فراخوان شماره اول
مجله آزند از شما دعوت میکند تا روایتهای خود را با موضوع انقلاب «زن، زندگی، آزادی» برای انتشار در شماره یکم ارسال کنید.
تصویر
رزولوشن: حداقل ۳۰۰ dpi
فاقد واترمارک
ارسال فایل آثار تنها از طریق تلگرام و ایمیل
متن
زبان: فارسی
قالب: داستان کوتاه، نامه، خاطره، شعر کلاسیک یا آزاد
حداکثر دو هزار و پانصد کلمه
اولویت انتشار با آثاری است که در بردارنده حداقل یکی از موارد زیر باشند.
الف) مرتبط با شعار «زن، زندگی، آزادی»
ب) همگام با اتفاقات و مناسبتهای روز
ج) تمرکز بر اقلیتهای قومی، مذهبی و جنسیتی
د) یادواره کشتهشدگان انقلاب اخیر ایران
مهلت ارسال آثار ۲۰ مرداد ۱۴۰۲
آثار برگزیده شهریور ۱۴۰۲ در شماره یکم منتشر خواهد شد.
راههای ارسال:
ایمیل azand.mag@gmail.com
توییتر https://twitter.com/AzandMag
اینستاگرام https://www.instagram.com/azand.mag
تلگرام https://t.me/azandmagchat
نمایش همه...
اگر گوشی اندرویدی دارید و به تِرِدز دسترسی ندارید، میتوانید از این فایل استفاده کنید.👆
اگر این فایل را کانالی در اختیارتان گذاشته که به آن اعتماد ندارید، از دانلود آن خودداری کنید.
صفحهی من در تردز اینجاست:
threads.net/@shokrollahi
تردز که یک شبکهی اجتماعی جدید است با شباهت به کارکردِ توئیتر، اپلیکیشنی است در پیوند با اینستاگرام شما که شرکت مِتا آن را ارائه کرده و بهرغم فیلترینگ ایران احتمالاً بهزودی طرفداران بسیاری هم در بین ایرانیها پیدا خواهد کرد.
@KhabGard
Threads.apk74.12 MB
گوشت قربانی بخشی از اپوزیسیون؟
در ادامهی تحلیلها دربارهی جنبش #زن_زندگی_آزادی از منظرهای متفاوت و آنچه گذشت و میگذرد، این یادداشت هم ممکن است نکات قابلتأملی داشته باشد.
«در چند سال اخیر، جمهوری اسلامی با فاصلهی کمی بر امواج سنگین مخالفان افراطیاش پیروز شده است. یک دلیل پیروزی جمهوری اسلامی، سوء تدبیر و افراط خود همین مخالفان بوده است. یعنی این هدیه را خودشان با نابخردی محض تقدیم به جمهوری اسلامی کردهاند. اما البته در ماههای گذشته بهسختی میشد کسی صدای خردمندی را به گوش آنها برساند. همه به فکر به ثمر رساندن انقلاب بودند و یکسره کردن تکلیف مالهکشها، خونشورها، نایاکیها، اصلاحطلبان، وسطبازها، بیغیرتها و بیشرفها. وقتی نبود برای دیدن واقعیتهای سیاسی روی زمین.
آن هيستری جمعی حالا رسیده است به آن نقطهی ناامیدی جمعی. چیزی که در این میانه کمتر کسی به آن توجه دارد این است: مردم، در آیندهای دور یا نزدیک، خود را بین جمهوری اسلامی و مخالفان افراطیاش مخیر نخواهند دید. احتمال اینکه دست رد به سینهی هر دو بزنند، بسیار بالاست.»
@KhabGard
کاملِ یادداشتِ داریوش محمدپور
👇
telegra.ph/Freedom-notes-16-06-20
ذهنیت «سرنگونی آسان» چه پیامدهایی برای جنبش مردم ایران دارد؟
گستردگی و عمر جنبش اعتراضی ۱۴۰۱ ایران و تنوع بیسابقهی اقشار درگیر در آن امیدواری مخالفان حکومت را به تغییرات بنیادین بهشدت افزایش داد.
همزمان، طیف وسیعی از این مخالفان در خارج و داخل کشور، با گرایشهای متنوع یا متضاد، تغییر سیستم را قریبالوقوع دانستند و به «سادهگرفتن سرنگونی» پرداختند.
بعید است شهروندان معترضی که به استقبال خطرات عظیم میروند، برای همیشه رضایت بدهند که کارکرد اصلی نیروهای سیاسی اقدامات نمادین در حمایت از اعتراضات داخلی باشد.
ساده معرفیکردن سرنگونی در کوتاهمدت باعث امیدواری معترضان و افزایش روحیهی اعتراضی میشود، اما در درازمدت عارضهی «ناامیدی پس از امید» را در پی دارد که اگر از حدی بیشتر تکرار شود، به یأس کلی جامعه از تغییرات میانجامد...
@KhabGrad
کاملِ یادداشتِ حسین باستانی را از طریق زودبین بخوانید.👇
telegra.ph/Overthrow-06-20
جز انتظار و جز استقامت...
سال ۱۳۶۲ که سرکوبها اوج تازهای یافته بود، محمدرضا لطفی هم در آستانهی آوارگی بود و...، آلبومی بیرون آمد، بهصورت غیررسمی، با عنوان «به یاد درویشخان» شامل ترانهی معروف «ز من نگارم» از محمدتقی بهار و با تأکید بر آن بیت "جز انتظار و جز استقامت/ وطن علاج دگر ندارد" که خود در آن دوران تباه و سیاه معنا و پیامی دیگر داشت.
صدیق تعریف دو سال پیش در مصاحبه با روزنامهی شرق چنین گفته بود:
«چه بسا یکی از دلایل ماندگاری ۲۰سالهی استاد لطفی در غرب شکستی بود که در عرصهی سیاسی و اجتماعی متحمل شده بود. آخرین اثر استاد لطفی پیش از مهاجرت از ایران آلبومی بود به نام "بهیاد درویشخان". لطفی در آن ایام خودش و همنسلانش را مردمانی میپنداشت که در سیاست شکست سنگینی خوردهاند. نیمی از این آلبوم اجرای آثار درویشخان در دستگاه ماهور است و آن نیم دیگر را میشود همان وداعنامهی شخصی او قبل از مهاجرتش تلقی کرد که در شور و دشتی با سوز و گدازی غریبانه از زبان حافظ چنین میخواند:
نماز شام غریبان چو گریه آغازم
به مویههای غریبانه قصه پردازم
به یاد یار و دیار آنچنان بگریم زار
که از جهان ره و رسم سفر براندازم
من از دیار حبیبم نه از بلاد غریب
مُهَیمَنا به رفیقان خود رسان بازم»
القصه، آلبوم که درآمد، ابتدا برخی تصور کردند تصنیف «ز من نگارم» را هم لطفی خوانده. بعدتر معلوم شد که صدا صدای نصرالله ناصحپور، استاد و مدرس بزرگ آواز است؛ کسی که پیش از انقلاب ۵۷ با لطفی اجرای «همه شب من اختر شمرم تا گردد صبح» را در کارنامه داشت؛ اثری که گهگاه از رادیو هم پخش میشد.
بعدها چهرههایی مانند صدیق تعریف و پری ملکی و دهها نفر دیگر هم از شاگردان برجسته یا کمتر شناختهشدهٔ ناصحپور شدند که بعضی در عرصهی موسیقی سنتی ماندند و برخی هم وارد اجراهای پاپ و... شدند.
نصرالله ناصحپور کم میخواند و بیشتر به کار آموزش و انتقال تجربه مشغول بود. با این حال، آلبوم «سرودهای آذربايجان» که با صدای او و شعرهایی از مظفر درفشی و آهنگسازی حسین علیزاده در سال ١٣۶۰ منتشر شد، کار قابلاعتنایی از کار درآمد.
نصرالله ناصحپور روز یکشنبه ۲۸ خرداد در ۸۳ سالگی درگذشت و صبح چهارشنبه ۳۱ خرداد ۳۱ خرداد مراسم خداحافظی با او مقابل خانهی هنرمندان برگزار میشود.
اجرای «ز من نگارم» را پای همین فرسته بشنوید. قسمتی از آلبوم «سرودهای آذربایجان» را هم میتوانید در یوتیوب بشنوید.
@KhabGard
Repost from بهمن دارالشفایی
عباس وریج کاظمی، جامعهشناس:
«برای افرادی که هیچ کتاب جامعهشناسی نخواندند و برای افرادی که کلا کتاب دانشگاهی نمیخوانند توصیه میکنم حداقل در ماشین یا مترو این پادکست را گوش کنند. ضرر نمیکنند.»
سایت پادکست
از کانال رسانه، فرهنگ - نشانه:
«پادکست Epitome Books که به خلاصه کردن کتابها میپردازد، در قسمت ۲۴م خود، کتاب «جامعهشناسیِ» استیو بروس با ترجمه بهرنگ صدیقی را انتخاب کردهاست.
طبق گفته گوینده پادکست، من قبل خوندن این کتاب فک میکردم جامعهشناسی رشتهایه که میاد با بررسی معضلات اجتماعی واسه این معضلات راهحل پیدا میکنه، خصوصا وقتی زندگی مارکس رو میخوندم به این نتیجه رسیدم که این آدم درد جامعه داشت و واسه همین رفت سراغ مطالعه جامعه و شد یکی از پایهگذارای علم جامعهشناسی مدرن. نویسنده کتاب هم میگه اکثر دانشجوهای جامعهشناسی هم با همین تصور اومدن این رشته رو بخونن چون دنبال اینن که معضلات جامعهشون رو حل کنن، اما نویسنده کتاب میگه این تصور اشتباهه و در قالب ۵ فصل به ما نشون میده که جامعهشناسی چیه و دنبال چه چیزی باید باشه.»
.
دانلود رایگانِ
شمارهی صفر مجلهی «آزند»
راویان #زن_زندگی_آزادی
شمارهی بعدی (یکم) آزند همزمان با سالگرد جنبش انقلابی «زن زندگی آزادی» شهریور امسال منتشر خواهد شد.
@KhabGard
شمارهی صفر را پای همین فرسته دانلود کنید.
وبسایت: azandmag.com
👇
t.me/azandMag/82
رازگشایی از قطعهی ۴١
مرموزترین مدفن اعدامشدگان جمهوری اسلامی در «بهشتزهرا»ی تهران
قطعهی ۴١ در بهشتزهرا قطعهای است تقریباً یکسانشده با خاک که مدفن شمار نامعلومی از اعضای گروههای سیاسی مانند فرقان و سازمان مجاهدین خلق، افراد دخیل در کودتای نوژه و برخی ثروتمندان است که اوائل انقلاب اعدام شدند.
این قطعه هم با دوربینها و هم با نیروی انسانی بهطور شبانهروزی مراقبت و نظارت میشود؛ قطعهای که برخی آن را «قطعهی اعدامیها» نامیدهاند و برخی از آن به «لعنتآباد» یاد میکنند، اما در میان مسئولان بهشتزهرا به نام دیگری هم مشهور است: «قطعهی سوخته».
شکستن سنگها، پنهانکردن آدرس قبرها، ازبینبردن نشانهها، سوزاندن برخی درختان و گیاهان، ایجاد اختلاف سطح و از همه عجیبتر دستکاری تدریجی در جهت ردیف درختان ازجمله مواردی است که در دهههای اخیر در قطعهی ۴۱ بهشتزهرا جریان داشته است.
هرچند انجام تحقیقات میدانی برای رازگشایی از این قطعه با موانع و مشقتهای بسیار روبهرو بوده، گروه پژوهشی «راستیاد» با تحقیق میدانی و غیرمیدانی و استفاده از انواع روشها به نشانهها و مدارکی دست یافته است که گزارش کامل آن را میتوانید در وبسایت رادیوفردا بخوانید.
@KhabGard
🔗کاملِ گزارش در وبسایت رادیوفردا
👇
radiofarda.com/a/32438336.html
🔗کاملِ گزارش بهصورت فایل پیدیاف
👇
Repost from TgId: 1032592110
"حالا دیگر خجالت میکشم استعفا بدهم"
سال ۱۹۹۰ که دعوا و مناقشه در شوروی میان یلتسین و گورباچف و کودتاچیان بالا گرفته بود، فضانورد شوروی که در ایستگاه فضایی به دور زمین میچرخید هم، آن بالا سرگردان بود و کسی در مسکو فرصت و بودجه لازم را برای پرداختن به حال و احوال او نداشت. القصه این فضانورد مجبور شد به رغم تمامشدن دوره ماموریتش مدتی بیشتر به دور زمین بچرخد تا بالاخره در مسکو پول و پلهای جمع کنند و بودجه مدیریت فرونشاندنش فراهم شود.
حالا رضا داوری اردکانی در فضا نیست، ولی اگر روایتش واقعی باشد موقعیتی کمیک مثل فضانورد شوروی پیدا کرده است. حرفش این است که مدتها قبل بیشتر به دلیل خستگی میخواست از ریاست فرهنگستان علوم استعفا کند، ریاستی که حکمش را محمد خاتمی در واکنش و خشم از یک مقاله محمد قوچانی، به رغم تمایل اردکانی به نام او نوشت. خودش هم میگوید که در هیچ جای دنیا رسم نیست یک فلسفهدان را به ریاست فرهنگستان علوم بگمارند.
حالا ولی روایت داوری که به زودی ۹۰ ساله میشود این است که همچنان و چندین بار متقاضی استعفا شده است، ولی دیگر نه به خاطر خستگی، بلکه به دلیل بیپولی و تهکشیدن بودجه و شرمندگی از این که نمیتواند حقوق کارمندان موسسه را پرداخت کند. مشکلش ولی این است که کسی در دولت به تقاضای استعفای او وقعی نمینهد و از بس هم استعفا فرستاده حالا دیگر خجالت میکشد که دوباره این کار را بکند.
یا واقعا داوری اغراق میکند و همه حرفهایش قرین واقعیت نیست، یا ، دولت اصولا فرهنگستان علوم بود و نبودش برایش السویه است و لذا وقعی هم به نامههای رئیسش نمیگذارد یا میداند که اگر با استعفا موافقت کند کسی حاضر نیست با توجه به دلیلی که اردکانی استعفا میدهد جای او بنشیند یا ...
القصه این هم یکی دیگر از حکایات عجیب حکمرانی در کشوری است که در راستای ایجاد "تمدن بزرگ اسلامی" گام گذاشته! ولی آیا تهران ۱۴۰۲ در حال شبیهشدن به مسکو ۱۹۹۰ است؟ کسی دقیق نمیداند، ولو که عباس عبدی در یادداشت امروزش از بروز علائم خستگی در حکومت سخن میگوید.
لینک اول گزارش ایسنا در باره حال و روز اردکانی و لینک دوم یادداست عباس عبدی
https://www.isna.ir/news/1402031208186
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/201630
«قلبهای شریر»
جِیمی هارتمن
Out the darkness, out the pain
We come soaring back again
Then we build them weapons to the stars
So we keep breeding wicked hearts
Ten thousand years or maybe more
We done started unholy wars
We can't change the way we are
Then we'll keep breeding wicked hearts
We keep breeding wicked hearts
Is somebody here gonna rescue me?
Is anybody here gonna rescue me?
'Cause I'm dying, oh I'm dying tonight
We keep breeding wicked hearts...
@KhabGard
بشنوید👇
t.me/navaagard/114
شیوههای سرکوب دانشگاه
بهروایت اسناد خیلی محرمانه
اگر فرصت نکردهاید اسناد محرمانهی لورفته از جلسات شورای امنیت کشور و قرارگاه ثارالله دربارهی سرکوب دانشجویان و استادان معترض را بخوانید، گزارشی مدون و دستهبندیشده از آن نوشتهام که لینک آن پای همین فرسته است.
سردار حسین نجات، جانشین فرماندهی قرارگاه ثارالله، در جلسهی محرمانهی ٣ دی ١۴٠١ شورای امنیت کشور اعتراف میکند ۷۰ تا ۸۰ درصد جمعیت دانشگاه معترضاند و میگوید نظام باید در این زمینه کار کند.
جزئیات این اسناد نشان میدهد که او و مجموعه نظام در مواجهه با معترضان ازجمله دانشجویان و استادان به شیوهای جز سرکوب کامل با انواع روشها اعتقاد نداشتهاند و ندارند؛ نظام سرکوب اسلامی.
#زن_زندگی_آزادی
@KhabGard
👇
radiofarda.com/a/32438024.html
حکومت ایران در فیلترینگ شبکههای اجتماعی ناکام بوده است
تازهترین گزارش سالانهی یک گروه اطلاعاتی اینترنتی داخل ایران نشان میدهد که تلاش بیوقفهی نهادهای ارتباطاتی و امنیتی جمهوری اسلامی برای فیلترینگ شبکههای اجتماعی غربی در ایران و جلوگیری از استفادهی شهروندان از فضای مجازی عملاً ناکام بوده است.
این گزارش که دادههای استفادهی ایرانیان از شبکههای اجتماعی مانند توئیتر، اینستاگرام و تلگرام را در سال ۱۴۰۱ بررسی کرده، نتیجه گرفته است که بهرغم تقلای حکومت برای فیلترینگ در سال اوجگیری اعتراضات مردمی، هنوز دهها میلیون ایرانی از این پلتفرمها بهره میبرند و حضور فعال در آنها دارند.
بر اساس گزارش گروه «دیتاک» که هشتم خرداد منتشر شد، ۵۴ درصد از ایرانیان در سال گذشته عضو شبکههای اجتماعی بودند؛ ۵۸ تا ۶۱ میلیون ایرانی کاربر تلگرام بودند، ۴۲ تا ۴۶ میلیون ایرانی در اینستاگرام فعالیت کردند و حدود چهار میلیون ایرانی نیز فعال توئیتر بودند. این آمار ظاهراً ایرانیان خارج را نیز در بر گرفته است.
بر اساس بررسیهای گروه «دیتاک»، پس از آغاز اعتراضات «زن زندگی آزادی» حجم انتشار محتوا در اینستاگرام تا سه ماه کاهش یافت اما بعداً نه تنها متوقف نشد که بهمرور افزایش یافت.
این گزارش حاکی است که کاربران ایرانی سال گذشته در هر ثانیه بیش از ۲۵ هزار بار پستهای اینستاگرامی را مشاهده کردند، در هر ثانیه ۲۳۳ توئیت منتشر کردهاند و بیشترین استفاده را از تلگرام بردهاند.
۷۶ درصد از ۱۰۰ کانال بهشدت فعال تلگرامی فارسیزبان در سال ۱۴۰۱ مربوط به خدمات ارزهای خارجی و دیجیتالی و طلا بوده، با این حال ۵۳۰ هزار کانال ایرانی فعال دیگر در تلگرام در این سال بخش بزرگی از مجموع ۶۹۰ میلیون پست را منتشر کردهاند.
منبع
@KhabGard
Repost from بهمن دارالشفایی
Photo unavailableShow in Telegram
رامین پرهام:
«بابا کتاب داد. بابا رفت.
باقر پرهام (۹ تیر ۱۳۱۴ - ۷ خرداد ۱۴۰۲)
[عکس از مسعود کیمیایی، دهه ۷۰]»
فهرست تعدادی از ترجمههای باقر پرهام
فرج سرکوهی:
«باقر پرهام از خوشفکرترین و خلاقترین روشنفکرانِ ایران،از چهرههای موثرِ کانونِ نویسندگانِ، از بهترین مترجمهای متونِ دشوار و مهم به زبانِ فارسی و از کسانی است که با حضورِ فعال، اندیشهها و آثارِ خود بر غنای فکری جامعهی ما افزود.
امروز خبرِ رفتنِ او را خواندم.
تسلیت به همه ما.»
.
