حمید رسایی

‌ ♻️ ایوب نبی، نماد صبر در برابر مصائب ایوب (ع) نمونه‌ی بارز صبر و استقامت در برابر بلایای سهمگین بود. او ثروت، فرزندان و سلامت خود را از دست داد، اما هرگز از رضای خداوند خارج نشد. این به ما می‌آموزد که در زندگی‌هایمان، هنگام مواجهه با مشکلات، صبر پیشه کنیم و ایمان خود را حفظ نماییم. شکرگزاری در نعمت و نقمت: ایوب (ع) در دوران ثروت و سلامت شکرگزار بود و در زمان بیماری و فقر نیز شکایت نکرد. این تعادل در شکرگزاری یادآور می‌کند که در همه‌ی حالات باید شاکر خداوند باشیم. رابطه‌ی مستقیم با خداوند: در اوج رنج‌ها، ایوب (ع) مستقیماً به درگاه خداوند دعا کرد: "به من آسیب رسیده و تو مهربان‌ترین مهربانانی". این نشان‌دهنده‌ی اهمیت ارتباط بی‌واسطه با پروردگار در سختی‌هاست. امید به فرج الهی: داستان ایوب (ع) به ما می‌آموزد که پس از هر سختی، آسانی است. بهبودی ایوب و بازگشت نعمت‌هایش نشان می‌دهد که انسان نباید از رحمت خداوند ناامید شود. آزمایش الهی و حکمت‌های پنهان: بلایای ایوب (ع) آزمایشی الهی بود، نه مجازات. این به ما یادآوری می‌کند که گاهی مصائب زندگی، آزمون‌هایی برای رشد روحی و معنوی ما هستند. اهمیت دعا و توکل: ایوب (ع) با دعا و توکل بر خداوند، بر مشکلات غلبه کرد. این نشان می‌دهد که در حل مشکلات، توکل بر خدا و تلاش شخصی باید همراه باشند. 🇮🇷 کانال حمید رسایی را به دوستانتان معرفی کنید: ┏🇮🇷━━━━━━━┓ @www_rasaee_ir ┗━━━━━━━━━┛

‌ ♻️ ژن قانون‌شکنی و رانت‌خوری 🔰 حمید رسایی: در ماجرای حضرت ابراهیم(ع) و اسماعیل(ع) - که در سوره الصافات آیات ۱۰۰-۱۱۳ آمده - هنگامی که پدر، رؤیای خود (فرمان ذبح) را با فرزند درمیان می‌گذارد، اسماعیل بی‌درنگ پاسخ می‌دهد: "ای پدر، آنچه را مأموری انجام بده، به خواست خدا مرا از شکیبایان خواهی یافت." (الصافات: ۱۰۲). این فرزند اگر ذره‌ای مقاومت می‌کرد، می‌توانست دل هر پدری را بلرزاند. فرزند می‌تواند با توقعاتش و به دلیل وجود تعلق عاطفی شدید والدین، آنها را از مسیر درست منحرف کند. این یک خطر واقعی در تربیت است. این داستان قرآنی، در واقع الگوی معکوسی از این وضعیت را به ما نشان می‌دهد. درسی که از این ماجرا می‌گیریم: ۱.والدین باید مانند ابراهیم(ع)، در تربیت، محبت را با تعهد به اصول و ارزش‌ها ترکیب کنند و برای رضای خدا، حتی از سخت‌ترین آزمایشات عاطفی بگذرند. ۲.فرزندان باید مانند اسماعیل(ع)، درمقابل فرمان الهی، مطیع والدین نباشند، بلکه با بصیرت و ایمان، همراه و حتی مشوق والدین برای انجام تکالیف الهی باشند. ۳.این داستان نشان می‌دهد که خانواده نمونه اسلامی، خانواده‌ای است که اعضای آن یکدیگر را در مسیر اطاعت از خدا و قانون یاری کنند، نه اینکه با خواسته‌های نفسانی یا عاطفی، یکدیگر را از مسیر حق منحرف کنند. آقای موسوی اگر توانست اینگونه به قانون و تعهدش دربرابر مردم پایبند بماند بدلیل همراهی فرزند است و فرزند اگر اینگونه بوده و از رانت و قانون‌شکنی دور مانده بدلیل تربیت درست پدر است. این الگو باید در تمام مسئولین ساری و جاری شود. 🇮🇷 کانال حمید رسایی: ┏🇮🇷━━━━━━━┓ @www_rasaee_ir ┗━━━━━━━━━┛

🔹 متن کامل لایحه دفاعیه / بخش چهارم ♻️ ناگفته‌های رسایی در جلسه دادگاه شکایت روحانی همانطور که تأکید شد، در کمال تعجب هیچ برگه سندی درباره این قتل وجود ندارد و اگر خاطرات مرحوم هاشمی رفسنجانی نبود، ای بسا اصل موضوع کشته شدن فرزند روحانی در منزل شخصی و با اسلحه سازمانی روحانی هم انکار می‌شد! هاشمی رفسنجانی در خاطرات روزهای نخست سال 75 خود با اشاره با این موضوع آورده است: «پنج شنبه 2 فروردین 1375 / عصر آقای عبدالمجید معادیخواه، رییس بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی آمد. مصاحبه‌ای در مورد خاطرات قبل از انقلاب انجام شد. خبر رسید، (محمد روحانی) پسر دکتر حسن روحانی، نایب رییس مجلس و دبیر شورای عالی امنیت ملی، در اثر حادثه‌ای فوت کرده است. با ایشان تلفنی صحبت کردم. خیلی متأثر بود و گفت، دیشب در خانه با گلوله‌ای کشته شده است. ظواهر نشان می‌دهد که احتمالا در حال ور رفتن با اسلحه، از دست خودش در رفته، ولی احتمال دیگری هم مطرح است؛ در حال بررسی هستند. پیام تسلیتی برای پخش فرستادم. یکشنبه 12 فروردین 1375 / به منزل دکتر حسن روحانی، برای تسلیت فوت فرزندش رفتیم. مهدی تذکر داد؛ خودش دیشب رفته بود. خیلی ناراحت‌اند. حق‌شان هم هست. فرزند هیجده ساله‌ای را به وضع مشکوکی از دست داده‌اند و تحقیقات هم تاکنون چیزی را مشخص نکرده. نه قاتل معلوم است و نه انگیزه قتل. گلوله از شقیقه راست وارد شده و از آن طرف بیرون رفته، تنها در خانه بوده، برادرش که نیمه شب رسیده، هنوز جان داشته و دامادشان را که دکتر است، فورا خبر کرده اند و هنوز نبض داشته و قبل از رسیدن آمبولانس، تمام کرده است. اقای روحانی با تفصیل، حادثه را توضیح داد. تمام اعضای خانواده و خواهر و والدین و اخوان جمع بودند؛ دعوتشان کردم که برای رفع وضع گرفته از عزاداری، فردا به سد لتیان بیایند. دوشنبه 13 فروردین 1375 / تا شب در محل سد لتیان بودیم. آقای روحانی و برادر و همسرش آمدند. مقداری با ایشان در مورد احتمالات علت مرگ فرزندش مذاکره کردیم؛ سه احتمال برایشان مطرح است. خودکشی، خروج تیر از سلاح بدون توجه و وجود قاتلی ناشناخته. هر سه احتمال، بعیدات و مقریاتی دارند ولی کشف حقیقت مشکل شده است. راه‌هایی برای پیگیری در نظر است.» همچنین خبرگزاری تسنیم در تاریخ 24 اریبهشت 96 در ایام رقابت‌های انتخاباتی وقتی روحانی دیگر کاندیداها را متهم می‌کرد، با اشاره به این که قتل در منزل شخصی و با اسلحه سازمانی وی بوده، تیتر زده است که «اگر ماجرای قتل فرزند روحانی در خانه‌اش افشا می‌شد او الان کجا بود؟» علاوه بر اینها موارد دیگری هم هست که مستندات آن به پیوست تقدیم می‌شود؛ همه این موارد نشان می‌دهد که بلاتردید محتوای توییت بنده، متضمن افترا و نشر اکاذیب نسبت به حسن روحانی نبوده است. در خصوص سه محور دیگر توییت بنده نیز علیرغم اینکه متن کیفرخواست متضمن آن نیست اما دلایل و مستندات آن به ضمیمه ارائه می‌شود.* در پایان ضمن تأکید مجدد یادآور می‌شوم که توییت بنده در دفاع از انقلاب اسلامی و انتقاد از تأیید فردی است که صلاحیت‌های لازم را نداشته، بدون اشاره به سمت، عنوان و نام هر فردی که در راستای عمل به فریضه امر به معروف و نهی از منکر و در دفاع از حقوق مردم ایران اسلامی بوده است و اگر حسن روحانی از طریق معاونت حقوقی نهاد ریاست جمهوری، اصرای به پیگیری آن و دادگاهی شدن موضوع نداشت، طبعا بنده نیز علاقه‌ای به طرح عمومی این مباحث نداشتم. اکنون یادآور می‌شوم که رسالت واقعی دادگاه ویژه روحانیت، محاکمه روحانیون متخلف اما متنفذ و جاخوش کرده در ساختار قدرت است. امیدوارم این نهاد در راستای اجرای این رسالت، جلسات بررسی اتهامات متعدد حسن روحانی که موجب هزینه‌های بسیار برای مردم و انقلاب اسلامی شده را برگزار کند. با تشکر حمید رسانی 18 مرداد 1400 ادامه متن را در لینک‌های زیر بخوانید: t.me/www_rasaee_ir/11246 t.me/www_rasaee_ir/11247 t.me/www_rasaee_ir/11248 * درخصوص سرقت علمی توسط حسن روحانی در پایان‌نامه دکتری، این متن را بخوانید: t.me/www_rasaee_ir/9456 * در خصوص شائبه تابعیت دوم داشتن حسن روحانی این متن را بخوانید: t.me/www_rasaee_ir/8214 t.me/www_rasaee_ir/8215

🔹 متن کامل لایحه دفاعیه / بخش سوم ♻️ ناگفته‌های رسایی در جلسه دادگاه شکایت روحانی انتخابات در کشور ما انتخابات سالمی است، من تعجب می‌کنم از بعضی‌ها که خودشان به وسیله انتخابات به یک جایی رسیده‌اند، همین‌ها انتخابات را زیر سئوال می‌برند؛ چطور وقتی که انتخابات به نفع شما است، صحیح و متقن است، اما آنجایی که به نفع شما نیست، انتخابات می‌شود خراب؟ "وَإِن يَكُن لَّهُمُ ٱلۡحَقُّ يَأۡتُوٓاْ إِلَيۡهِ مُذۡعِنِينَ" قرآن می‌گوید اگر در قضاوت، حق طرف آنها شد، قبول می‌کنند قضاوت را، اگر طرف آنها نشد، قبول نمی‌کنند؛ بعد میفرماید: أَفِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ (سوره نور 49/50) در دل اینها مرض هست؟ (16 بهمن 98) در حقیقت کسی که امروز در جایگاه متهم باید قرار بگیرد و محاکمه شود، حسن روحانی است نه حمید رسایی! این طنز تلخ روزگار است که حسن روحانی با این همه جرایم بزرگ و ظلم‌های متعدد و برنامه ریزی شده و اتهاماتی که متوجه نظام اسلامی کرده است - که کوچکترین آن زیر سئوال بردن اصل انتخابات در کشور است - آزادانه برای خود بچرخد و کسی که در دفاع از انقلاب و حقوق مردم، زشتی‌های او را به رخش کشیده در حال محاکمه باشد! هر چند در متن کیفرخواست و بر خلاف قانون به صراحت مشخص نشده که اتهام افترا و نشر اکاذیب متوجه کدام بخش از متن توییت اینجانب است و به همین دلیل بنده الزامی به پاسخگویی ندارم اما آنطور که از فحوای متن کیفرخواست دادستان مشخص است و قاضی محترم توضیح خواسته است، اتهام افترا و نشر اکاذیب مربوط به این بخش از توییت است: «... فردی مظنون به قتل یک عضو خانواده‌اش... تأیید صلاحیت می‌شود» چرا که دادستان ویژه روحانیت تهران در کیفرخواستش اینگونه طرح اتهام کرده است: «رسایی با ملاحظه مطالب مندرج در پرونده، اظهار نظر کرده که این صفحه توییتر منتسب به بنده است و از طرفی قبلا در روزنامه 9 دی، سرقت علمی مدرک دکتری رییس جمهور را مطرح نموده که در این دادسرا مورد رسیدگی قرار گرفته و در متن توییت وی به آن اشاره شده و این دلیلی است بر اینکه منظور وی از فرد مظنون به قتل، رئیس جمهور است. لذا به لحاظ اقرار وی به اصل موضوع و دفاعیات بلاوجه...» حالا سئوال این است که چرا فقط حسن روحانی خود را مصداق این متن دانسته است؟ آیا ادعای بنده افترا و نشر اکاذیب است؟ طبق نظریه شماره 3596/7 مورخ 1/6/1384 اداره حقوقی قوه قضائیه «مفتری به کسی اطلاق می‌گردد که با دروغ و صحنه‌سازی و به منظور هتک حرمت و حیثیت دیگری نسبت "خلاف واقع" به وی بدهد. بنابراین چنانچه کسی به منظور افترا به غیر اکاذیبی به وی نسبت دهد و قادر به اثبات آن نباشد، به عنوان مفتری قابل تعقیب جزایی است.» بر این اساس برای تحقق افترا چند شرط لازم است؛ اینکه ابتدا به ساکن از جانب مفتری باشد، نه اینکه مسبوق به سابق و معلول اقدام شخص یا مقام دیگری باشد. علاوه بر این باید امری که در قانون عنوان مجرمانه دارد را صریحا نسبت دهد یا منتشر کند بنابراین اگر از روی شوخی و یا دو پهلو و یا مبهم باشد‌، افترا محقق نمی‌شود. افترا باید نسبت به شخص حقیقی مشخص و معین باشد و باید امر خلاف واقع صریحا به آن شخص حقیقی مشخص و معین، نسبت داده شود. در حالی که مورد اتهام بنده به دلایل زیر این شرایط را ندارد. یکی از فرزندان حسن روحانی در سال 75 در منزل پدرش واقع در محیط پادگان نظامی با اسلحه‌ای که به صورت سازمانی در اختیار روحانی بوده به قتل رسیده است. حسن روحانی هرگز بابت پیگیری پرونده از هیچ کس شاکی نبوده است! با توجه به جایگاه امنیتی وی (دبیر شورای عالی امنیت ملی و نایب رییس وقت مجلس) و نفوذی که داشته است، مطابق پیگیری بنده حتی یک برگه درباره این قتل و ابعاد مختلف آن در قوه قضاییه، وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی و اداره جنایی آگاهی و... وجود ندارد! در نهایت مقتول بدون کالبد شکافی و با استفاده از همان نفوذ سیاسی، در صحن حرم مطهر امام خمینی(ره) به خاک سپرده می‌شود! سئوال این است که در چنین حالتی، اولین مظنون به قتل چه کسی است؟ وقتی اسلحه متعلق به روحانی است، قتل هم در منزل شخصی وی رخ داده و او حاضر به شکایت و پیگیری موضوع از مراجع قانونی نمی‌شود، اولین مظنون چه کسی است؟ خصوصا که منزل مسکونی حسن روحانی در محیط حفاظت شده پادگان قرار داشته و احتمال اینکه قاتلین از بیرون وارده شده باشند، تقریبا صفر است. بنده در متن خود به هیچ فرد و مقامی اشاره نکرده‌ام اما حالا که روحانی شکایت کرده و بر پیگیری آن اصرار دارد، آیا در متن توییت اینجانب خلاف واقعی به حسن روحانی نسبت داده شده که اثبات آن ممکن نباشد؟! ادامه متن را در لینک‌های زیر بخوانید: t.me/www_rasaee_ir/11246 t.me/www_rasaee_ir/11247 t.me/www_rasaee_ir/11249

🔹 متن کامل لایحه دفاعیه / بخش سوم ♻️ ناگفته‌های رسایی در جلسه دادگاه شکایت روحانی انتخابات در کشور ما انتخابات سالمی است، من تعجب می‌کنم از بعضی‌ها که خودشان به وسیله انتخابات به یک جایی رسیده‌اند، همین‌ها انتخابات را زیر سئوال می‌برند؛ چطور وقتی که انتخابات به نفع شما است، صحیح و متقن است، اما آنجایی که به نفع شما نیست، انتخابات می‌شود خراب؟ "وَإِن يَكُن لَّهُمُ ٱلۡحَقُّ يَأۡتُوٓاْ إِلَيۡهِ مُذۡعِنِينَ" قرآن می‌گوید اگر در قضاوت، حق طرف آنها شد، قبول می‌کنند قضاوت را، اگر طرف آنها نشد، قبول نمی‌کنند؛ بعد میفرماید: أَفِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ (سوره نور 49/50) در دل اینها مرض هست؟ (16 بهمن 98) در حقیقت کسی که امروز در جایگاه متهم باید قرار بگیرد و محاکمه شود، حسن روحانی است نه حمید رسایی! این طنز تلخ روزگار است که حسن روحانی با این همه جرایم بزرگ و ظلم‌های متعدد و برنامه ریزی شده و اتهاماتی که متوجه نظام اسلامی کرده است - که کوچکترین آن زیر سئوال بردن اصل انتخابات در کشور است - آزادانه برای خود بچرخد و کسی که در دفاع از انقلاب و حقوق مردم، زشتی‌های او را به رخش کشیده در حال محاکمه باشد! هر چند در متن کیفرخواست و بر خلاف قانون به صراحت مشخص نشده که اتهام افترا و نشر اکاذیب متوجه کدام بخش از متن توییت اینجانب است و به همین دلیل بنده الزامی به پاسخگویی ندارم اما آنطور که از فحوای متن کیفرخواست دادستان مشخص است و قاضی محترم توضیح خواسته است، اتهام افترا و نشر اکاذیب مربوط به این بخش از توییت است: «... فردی مظنون به قتل یک عضو خانواده‌اش... تأیید صلاحیت می‌شود» چرا که دادستان ویژه روحانیت تهران در کیفرخواستش اینگونه طرح اتهام کرده است: «رسایی با ملاحظه مطالب مندرج در پرونده، اظهار نظر کرده که این صفحه توییتر منتسب به بنده است و از طرفی قبلا در روزنامه 9 دی، سرقت علمی مدرک دکتری رییس جمهور را مطرح نموده که در این دادسرا مورد رسیدگی قرار گرفته و در متن توییت وی به آن اشاره شده و این دلیلی است بر اینکه منظور وی از فرد مظنون به قتل، رئیس جمهور است. لذا به لحاظ اقرار وی به اصل موضوع و دفاعیات بلاوجه...» حالا سئوال این است که چرا فقط حسن روحانی خود را مصداق این متن دانسته است؟ آیا ادعای بنده افترا و نشر اکاذیب است؟ طبق نظریه شماره 3596/7 مورخ 1/6/1384 اداره حقوقی قوه قضائیه «مفتری به کسی اطلاق می‌گردد که با دروغ و صحنه‌سازی و به منظور هتک حرمت و حیثیت دیگری نسبت "خلاف واقع" به وی بدهد. بنابراین چنانچه کسی به منظور افترا به غیر اکاذیبی به وی نسبت دهد و قادر به اثبات آن نباشد، به عنوان مفتری قابل تعقیب جزایی است.» بر این اساس برای تحقق افترا چند شرط لازم است؛ اینکه ابتدا به ساکن از جانب مفتری باشد، نه اینکه مسبوق به سابق و معلول اقدام شخص یا مقام دیگری باشد. علاوه بر این باید امری که در قانون عنوان مجرمانه دارد را صریحا نسبت دهد یا منتشر کند بنابراین اگر از روی شوخی و یا دو پهلو و یا مبهم باشد‌، افترا محقق نمی‌شود. افترا باید نسبت به شخص حقیقی مشخص و معین باشد و باید امر خلاف واقع صریحا به آن شخص حقیقی مشخص و معین، نسبت داده شود. در حالی که مورد اتهام بنده به دلایل زیر این شرایط را ندارد. یکی از فرزندان حسن روحانی در سال 75 در منزل پدرش واقع در محیط پادگان نظامی با اسلحه‌ای که به صورت سازمانی در اختیار روحانی بوده به قتل رسیده است. حسن روحانی هرگز بابت پیگیری پرونده از هیچ کس شاکی نبوده است! با توجه به جایگاه امنیتی وی (دبیر شورای عالی امنیت ملی و نایب رییس وقت مجلس) و نفوذی که داشته است، مطابق پیگیری بنده حتی یک برگه درباره این قتل و ابعاد مختلف آن در قوه قضاییه، وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی و اداره جنایی آگاهی و... وجود ندارد! در نهایت مقتول بدون کالبد شکافی و با استفاده از همان نفوذ سیاسی، در صحن حرم مطهر امام خمینی(ره) به خاک سپرده می‌شود! سئوال این است که در چنین حالتی، اولین مظنون به قتل چه کسی است؟ وقتی اسلحه متعلق به روحانی است، قتل هم در منزل شخصی وی رخ داده و او حاضر به شکایت و پیگیری موضوع از مراجع قانونی نمی‌شود، اولین مظنون چه کسی است؟ خصوصا که منزل مسکونی حسن روحانی در محیط حفاظت شده پادگان قرار داشته و احتمال اینکه قاتلین از بیرون وارده شده باشند، تقریبا صفر است. بنده در متن خود به هیچ فرد و مقامی اشاره نکرده‌ام اما حالا که روحانی شکایت کرده و بر پیگیری آن اصرار دارد، آیا در متن توییت اینجانب خلاف واقعی به حسن روحانی نسبت داده شده که اثبات آن ممکن نباشد؟! ادامه متن را در لینک‌های زیر بخوانید: t.me/www_rasaee_ir/11246 t.me/www_rasaee_ir/11247 t.me/www_rasaee_ir/11249

🔹 متن کامل لایحه دفاعیه / بخش دوم ♻️ ناگفته‌های رسایی در جلسه دادگاه شکایت روحانی و مطابق متن ماده 698 قانون مجازات اسلامی «هر کس به قصد اضرار به غیر یا تشویش اذهان عمومی با مقامات رسمی... اکاذیبی را اظهار نماید یا با همان مقاصد اعمالی را بر خلاف حقیقت یا به عنوان نقل‌قول به "شخص حقیقی یا حقوقی یا مقامات رسمی"، تصریحا یا تلویحا نسبت دهد...» مطابق این مواد قانونی که دادستان محترم بر اساس آنها برای اینجانب درخواست مجازات کرده، باید به فرد خاص و معینی، جرمی را صراحتا یا تلویحا نسبت داده باشم، در حالی که متن توییت بنده متضمن نام هیچ فرد یا سمت هیچ مسئولی نیست تا او مدعی گردد. برای همین هر کس می‌تواند خودش را مصداق این موارد بداند و ادعای شکایت کند! با این حساب اگر چند روز دیگر فرد دیگری مدعی و شاکی شد، آیا باز هم بنده باید در دادگاه حاضر شوم؟! در حقیقت معاونت حقوقی ریاست جمهوری و دادستان که برای متن بنده، مصداق‌یابی کرده‌اند، به حسن روحانی اتهام زده‌اند و باید پاسخگو باشند نه بنده! تنها شورای محترم نگهبان است که می‌تواند نسبت به این متن شاکی باشد و ادعا کند که در این توییت، تأیید صلاحیت چنین فردی بی‌صلاحیتی به شورای نگهبان نسبت داد شده و این ادعا صحت ندارد. در این صورت، بنده ملزم به معرفی مصداق توییت خود هستم و البته این نهاد به دلایل مختلف شکایتی ندارد. متأسفانه دادستان محترم در تنظیم کیفرخواست رعایت عدالت را نکرده و تلاش کرده تا با چینش ناقص مطالب کنار هم، به مخاطب القا کند که رسایی به جرمش اعتراف کرده است! در متن کیفر خواست آمده که «رسایی با ملاحظه مطالب مندرج در پرونده، اظهار نظر کرده که این صفحه توییتر منتسب به بنده است و از طرفی قبلا در روزنامه 9 دی، سرقت علمی در مدرک دکتری رییس جمهور را مطرح نموده که در این دادسرا مورد رسیدگی قرار گرفته و در متن توییت وی به آن اشاره شده و این دلیلی است بر اینکه منظور وی از فرد مظنون به قتل، رییس جمهور است. لذا به لحاظ اقرار وی به اصل موضوع و دفاعیات بلاوجه...» سئوال این است که بنده در کجای پرونده به اصل موضوع اقرار کرده‌ام؟ اساسا اصل موضوع چیست؟ بله بنده اقرار کرده‌ام که این صفحه توییتر متعلق به بنده است ولی در هیچ کجای پرونده درباره مصداق این متن و انتساب آن به فرد خاصی اقرار نکرده‌ام. بنابر این اصل شکایت و صدور کیفرخواست به دلایل متعدد ذکر شده‌، غیرقانونی است. پاسخ دوم از جهت محتوا: اما با توجه به اینکه حسن روحانی از طریق وکلای نهاد ریاست جمهوری اصرار دارد که خودش را مصداق این توییت بداند و دادستان ویژه روحانیت نیز این ادعا را پذیرفته و بنده را متهم به افترا و نشراکاذثب کرده و درخواست اثبات آن را دارد، اگر چه درمرحله بازپرسی این اتهام را نپذیرفته و پاسخی به آن ندادم، اما اکنون در مرحله دادگاه، با این فرض، به اثبات ادعای صورت گرفته می‌پردازم تا افکارعمومی قضاوت کند. درآستانه انتخابات یازدهم مجلس شورای اسلامی و درحالی که دشمنان قسم خورده این انقلاب و مردمی که بارها با حضور درپای صندوق، وفاداری خود به آرمان‌های انقلاب اسلامی را ثابت کرده‌اند، حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور به جای آن که مردم را برای حضور در انتخابات تشویق کند با اظهاراتی عجیب، نظام اسلامی را متهم به برگزاری انتخابات تشریفاتی کرد و در صفحه توییتر خود نوشت: «بزرگترین خطر برای حاکمیت ملی ما روزی است که انتخابات، تشریفات شود. جای دیگری انتخاب بفرمایند؛ مردم پای صندوق رای بروند و فقط تشریفات انتخابات را انجام دهند.» ( 7 بهمن 98) این سخنان روحانی بلافاصله مورد استقبال گسترده رسانه های معاند قرار گرفت و آن را دلیلی بر ادعاهای پوچ خود دانستند تا جایی که چند روز بعد، رهبر انقلاب در پاسخ به این ادعای واهی روحانی در سخنرانی علنی خود فرمودند: «دشمنان از همان سال‌های اول روی انتخابات ما همیشه علامت سئوال می‌گذاشتند، گاهی می‌گفتند که در این انتخابات تخلف شده، گاهی می‌گفتند مهندسی شده است، خارجی‌ها از این حرف‌ها مکرر می‌گفتند. خیلی هم تأثیری نداشت، در مردم تأثیری ندارد... لکن این مشروط بر این است که از داخل به آنها مایه داده نشود. تأکید بنده روی این است. توجه بکنند گویندگان و کسانی که تریبون‌هایی در اختیار دارند، جایگاهی دارند و می‌توانند حرف بزنند - چه در رسانه‌ها و چه در فضای مجازی - جوری حرف نزنند که دشمن سوءاستفاده کند و از قول آنها این مطلب را چند برابر بزرگ کند و مایه دلسردی مردم در انتخابات بشوند. وقتی شما بگویید این انتخابات مهندسی شده است، خب مردم دلسرد می‌شوند. وقتی شما بگویید که اینجا دموکراسی نیست، اینها انتخابات نیست، انتصابات است، خب مردم دلسرد می‌شوند؛ در حالی که این دروغ است، چنین چیزی نیست... ادامه متن را در لینک‌های زیر بخوانید: t.me/www_rasaee_ir/11246 t.me/www_rasaee_ir/11248 t.me/www_rasaee_ir/11249

🔹متن کامل لایحه دفاعیه / بخش اول ♻️ ناگفته‌های رسایی در جلسه دادگاه شکایت روحانی اسفند سال ۹۸ در آستانه انتخابات مجلس یازدهم، حسن روحانی در توییتی با هشتک ‌#انتخابات_تشریفاتی، جمهوری اسلامی ایران‌ را متهم به مدیریت انتخابات کرد و نوشت: «بزرگترین خطر برای حاکمیت ملی ما روزی است که انتخابات، تشریفات شود. جای دیگری انتخاب بفرمایند؛ مردم پای صندوق رای بروند و فقط تشریفات انتخابات را انجام دهند.» ( 7 بهمن 98) این متن روحانی بازتاب‌هایی را در رسانه‌های داخل و خارج از کشور به دنبال داشت. یکی از این بازتاب‌ها متنی بود که حمید رسایی با همان هشتک #انتخابات_تشریفاتی منتشر کرد. توییت حمید رسایی که مورد استقبال کاربران فضای مجازی قرار گرفت، شکایت حسن روحانی را به دنبال داشت. بعد از مراحل بازپرسی، جلسه اول دادگاه با حضور وکلای روحانی برگزار شد و رسایی به صلاحیت آن اعتراض کرد و خواستار برگزاری دادگاه مطابق قانون جرم سیاسی شد. قاضی پرونده اعتراض را نپدیرفت و بدون ورود در جزییات، پرونده به تجدیدنظر رفت. قاضی تجدید نظر استدلال‌های رسایی را پذیرفت و چهارمین دادگاه جرم سیاسی بعداز انقلاب به نام مدیر مسئول ۹ دی رقم خورد. جلسه چهارمین دادگاه جرم سیاسی برگزار شد و در نهایت با ارائه لایحه حمید رسایی، ادعای اتهام افترا و نشر اکاذیب که معاونت حقوقی ریاست جمهوری و کیفرخواست دادستان ویژه روحانیت تهران متوجه رسایی کرده بود، از سوی دادگاه تجدیدنظر رد شد و حکم تبرئه حمید رسایی صادر گردید. آنچه‌ در ادامه می‌خوانید، متن لايحه دفاعیه مدیر مسئول هفته‌نامه ۹ دی است که از دو زاویه به این شکایت پاسخ داده است. رسایی در این لایحه تأکيد می‌کند که اگر حسن روحانی از طریق معاونت حقوقی نهاد ریاست جمهوری، شکایت نمی‌کرد و اصرای به پیگیری آن و دادگاهی شدن موضوع نداشت، طبعا بنده نیز علاقه‌ای به طرح عمومی این مباحث نداشتم... این لایحه دفاعیه برخی از سئوالات شما را پاسخ می‌دهد، لطفا قبل از هر قضاوتی، متن را کامل بخوانید. بسم الله الرحمن الرحیم ریاست محترم شعبه سوم دادگاه ویژه روحانیت سلام علیکم. احتراما در خصوص شکایت جناب اقای حسن روحانی، کلاسه 98111028 بابت متن کوتاه منتشر شده در صفحه توییتر اینجانب که براساس کیفرخواست صادره توسط دادستان محترم ویژه روحانیت تهران، در این پرونده متهم به ایراد افترا و نشر اکاذیب هستم، در این لایحه دفاعیه نکاتی را به استحضار می‌رسانم. متن توییت شده که شاکی براساس آن شکایت کرده و دادستان ویژه روحانیت تهران نیز کیفرخواست مبتنی بر افترا و نشر اکاذیب به قصد تشویش اذعان عمومی را برای آن صادر کرده است؛ عبارت است از: «انتخابات تشریفاتی آن وقت محقق شد که فردی مظنون به قتل یک عضو خانواده اش، با 17 سال سفر مشکوک به انگلیس، با مدرک دکترایی که حاصل سرقت علمی است، با شائبه قوی تابعیت دوم داشتن، تایید صلاحیت می‌شود.» در پاسخ به شکواییه وکیل محترم و متن کیفرخواست صادره از دو جهت می‌توان به این شکایت پاسخ داد: پاسخ اول از جهت اشکالات کیفر خواست: متاسفانه معاونت حقوقی ریاست جمهوری به عنوان شاکی و دادستان ویژه روحانیت تهران در این کیفرخواست (مثل اکثر موارد دیگر) مشخص نکرده‌اند که کدام بخش از متن چهار فقره‌ای بنده، متضمن افترا و کدام بخش آن نشر اکاذیب است! به همین دلیل کیفرخواست به صورت کلی صادر شده است و بنده به عنوان متهم نمی‌دانم از چه چیز باید دفاع کنم! با مرور پرونده کاملا مشخص است که این مشکل در مرحله بارپرسی هم وجود داشته با اینکه مطابق ماده 168 و 195 آیین دادرسی «بازپرس نباید بدون ادله کافی برای توجه اتهام، کسی را به عنوان متهم احضار کند» و «بازپرس باید موضوع اتهام و ادله آن را به شکل صریح به متهم تفهیم کند... پرسش تلقینی یا همراه با اغفال، اکراه و اجبار متهم ممنوع است.» در حالی که متن بازپرسی پرونده و متن کیفرخواست دادستان نشان می‌دهد که در مراحل مختلف به دنبال تلقین یک اتهام هستند! دادستان محترم در متن کیفرخواست با استناد به مواد 697 و 698 قانون مجازات اسلامی، برای اینجانب درخواست کیفر کرده است. مطابق متن این مواد، در صورتی ارتکاب جرم تحقق می‌یابد که در متن بنده، فردی مشخص شده باشد در حالی که مخاطب این متن شورای نگهبان است و هیچ فردی یا هیچ سمتی در آن مشخص نشده است تا مصداق مواد 697 و 698 باشد. ماده 697 قانون مجازات اسلامی می‌گوید: «هر کس بوسیله اوراق چاپی یا خطی یا به وسیله درج در روزنامه و جراید یا نطق در مجامع یا به هر وسیله دیگر، به "کسی" امری را صریحا نسبت بدهد یا آن را منتشر نماید که مطابق قانون آن امر جرم محسوب شود و نتواند صحت ان را ثابت نماید...» ادامه متن را در لینک‌های زیر بخوانید: https://t.me/www_rasaee_ir/11247 https://t.me/www_rasaee_ir/11248 https://t.me/www_rasaee_ir/11249

‌ ♻️ «خطبه قاصعه» توصیف تکان‌دهنده‌ای از انحرافات و فسادهای اجتماعی و اخلاقی در آخرالزمان خطبه ۱۰۸ نهج البلاغه که به «خطبه قاصعه» نیز معروف است، توصیف عمیق و تکان‌دهنده‌ای از انحرافات و فسادهای اجتماعی و اخلاقی در آخرالزمان ارائه می‌دهد: ۱. وارونه‌نمایی حق و باطل: امروز نیز شاهدیم که چگونه در عرصه‌های رسانه‌ای، سیاسی و اجتماعی، گاه باطل به‌عنوان حق و حق به‌عنوان کهنه‌اندیشی یا افراط‌گری عرضه می‌شود. ۲. حاکمیت هواهای نفسانی: در عصر حاضر نیز فردگرایی افراطی، مصرف‌گرایی بی‌حد و لذت‌طلبی به عنوان ارزش غالب در بسیاری از جوامع تبلیغ می‌شود. ۳. گسست پیوندهای اجتماعی و خویشاوندی: امروزه با وجود فناوری‌های ارتباطی، طنز تلخی است که گاهی انزوای عاطفی و گسست خانوادگی بیشتر شده است. ۴. علم بدون عمل و معرفت بی‌ثمر: این روزها نیز انباشت دانش و اطلاعات لزوماً به معنای رشد اخلاقی و عمل صالح نیست و گاه ابزاری برای قدرت و ثروت می‌شود. ۵. آشفتگی‌ها و بحران‌های پی‌درپی: جهان امروز نیز با بحران‌های متعدد زیستمحیطی، اقتصادی، اخلاقی و جنگ‌های مختلف دست‌به‌گریبان است. امام علی(ع) با بیان این علائم، در حقیقت به ما معیار تشخیص می‌دهد و هوشیاری می‌بخشد. همان‌طور که ایشان در جای دیگر می‌فرمایند: «آنان که پیش از شما بودند، به سبب ستمگری‌شان هلاک شدند و شما به سبب ترک امر به معروف و نهی از منکر». بنابراین، شناخت این نشانه‌ها نه برای ناامیدی، که برای هوشیاری، مقاومت اخلاقی و اقدام اصلاحی است. 🇮🇷 کانال حمید رسایی را به دوستانتان معرفی کنید: ┏🇮🇷━━━━━━━┓ @www_rasaee_ir ┗━━━━━━━━━┛

‌ ♻️ اصل مهم سیاست خارجی در قرآن «یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ الْیَهُودَ وَالنَّصَرَی أَوْلِیَآءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَآءُ بَعْضٍ وَمَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَایَهْدِی الْقَوْمَ الظَّلِمِینَ» آیه ۵۱ سوره مائده، که مسلمانان را از اینکه یهودیان و مسیحیان را به عنوان اولیاء (سرپرستان، متحدان نزدیک و حامیان صمیمی) انتخاب کنند، نهی می‌کند، توسط جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک اصل راهبردی در سیاست خارجی دانسته می‌شود. چرا که : ۱. اصل بنیادین «نفی سبیل»: این اصل فقهی که از آیاتی مانند همین آیه استخراج شده، به معنای "نفی هرگونه سلطه‌پذیری و تسلط بیگانگان بر مسلمانان" است. سیاست خارجی ایران بر پایه این اصل بنا شده که هیچ قدرت خارجی نباید بر کشور سلطه یا نفوذ تعیین‌کننده داشته باشد. ۲. شکل‌دهی به گفتمان «استکبارستیزی»: دشمنی با "استکبار جهانی" (عمدتاً به رهبری آمریکا و متحدان غربی آن) یک رکن اصلی ایدئولوژی نظام است. این آیه به عنوان توجیهی الهی برای این رویکرد به کار می‌رود که همکاری نزدیک با قدرت‌های غربی را نوعی همپیمانی با دشمنان می‌داند. ۳. توجیه عدم اعتماد به غرب: این آیه برای تبیین رویکرد مبتنی بر بی‌اعتمادی به قدرت‌های خارجی (به ویژه آمریکا و اسرائیل) استفاده می‌شود. از دیدگاه حاکم، تاریخ معاصر (مانند کودتای ۲۸ مرداد) نشان داده که اتکا به این قدرتها منجر به سلطه و آسیب به کشور می‌شود. 🇮🇷 کانال حمید رسایی را به دوستانتان معرفی کنید: ┏🇮🇷━━━━━━━┓ @www_rasaee_ir ┗━━━━━━━━━┛

.. 🔹 در سالروز شهادت آیت‌الله مدرس و روز مجلس (۱۰ آذر) این یادداشت را برای نمایندگان شهرتان (حتی برای کسانی که به دنبال نماینده شدن هستند) ارسال کنید ♻️ آیا نماینده شهر شما این ویژگی‌های شهید مدرس را دارد؟ 🔸قسمت سوم 🔹 نماینده شهر شما شجاعت برخورد با فاسدان را دارد روزی یكی از آشنایان مدرس آمد و یك دسته كاغذ آورده به مدرس گفت: جناب وزیر این كاغذها را فرستانده‌اند كه حضرت آقا مطالب خود را روی آنها مرقوم فرمایند. مدرس گفت: عبدالباقی! چند ورق از آن كاغذهای مرغوب خودت را بیاور. فرزند مدرس فوری بسته‌ای كاغذ آورد. مدرس به آن شخص گفت: آن بسته كاغذ وزیر را بردار و این كاغذها را هم روی آن بگذار. سپس روی تكه كاغذ قند نوشت: جناب وزیر! كاغذ سفید فراوان است ولی لیاقت تو بیشتر از این كاغذ كه روی آن نوشته‌ام نیست. 🔹نماینده شهر شما به خاطر زد و بند با وزرا ساکت نمی‌شود سرلشكر خدایار از طرف رضا خان نزد با مقداری پول نزد مدرس آمد و با احترام گفت: رضا شاه می‌گوید: خوب است شما به درس و بحث خود بپردازید و از دخالت در امور سیاسی خودداری كنید. رضا شاه میل دارد باب مراوده را با شما باز كند و به هر طر یق كه بپسندید با شما روابط حسنه داشته باشد و همه اوامر شما را در امور مملكتی اطاعت خواهد كرد. ضمنا مبلغ یكصد هزار تومان برای شما فرستاده تا در هر راهی كه صلاح می‌دانید به مصرف رسانید. مدرس چند لحظه‌ای به آن پول نگاه كرد. سپس فرمود: به رضا خان بگویید كه من وظیفه شرعی دارم كه در امور مسلمین دخالت كنم. اسم آن را سیاست بگذارید یا چیز دیگر هر چه باشد فرق نمی‌كند. من وظیفه خود را انجام می‌دهم. سیاست در اسلام چیزی جدایی از دین نیست. در اسلام دین و سیاست با هم است. اسلام، مسیحیت نیست كه فقط جنبه تشریفاتی، آن هم هفته‌ای یك روز در كلیسا داشته باشد. این پولها را هم ببر كه اگر اینجا بماند تمامی آن به مصرف نابودی رضا خان خواهد رسید. خدایار مأیوسانه از خانه مدرس ـ به همراه پول‌ها ـ بیرون رفت. 🔹 در برابر امضای قراردادهای ننگین، نماینده شهرتان سکوت می‌کند یا فریاد می‌زند نصرت الدوله وزیر داریی رضا قلدر که قرارداد استعماری و ننگين 1919م را امضا کرده بود، به دليل انفجار لوله تفنگ دستش مجروح شده و تا آخر عمر دچار رعشه بود. روزى در راهرو مجلس به مدرس برخورد, آقا انگشتان او را در ميان انگشتان دست چپ خود گرفت و چنان فشار داد كه فرياد نصرت الدوله بلند شد. وقتى مدرس چنين وضعى را ديد به او گفت شاهزاده دست راست تو با خوردن چند ساچمه تفنگ در هنگام شكار چنين ضعيف و فرسوده شده, در حالى كه دست چپ من با خوردن سه تير تفنگ (در جريان ترور) باز هم قوى و محكم است مى دانى چرا؟ نصرت الدوله پاسخ داد: نمى دانم. مدرس به او گفت براى اين كه با اين دست قرارداد وثوق الدوله را امضا كردى و لاجرم از كار افتاد و رعشه گرفت. 🔴 مدرس ویژگی حریت، شجاعت، مناعت، قناعت، مردم داری، ساده زیستی و ... را داشت، چرا؟ چون وابستگی نداشت. مدرس دهانش باز بود چون جیبش بسته بود. اگر در بین نمایندگان مجلس، کسانی را می‌شناسید که از چنین ویژگی‌هایی برخوردارند، حمایت و کمک به او بر شما واجب است. اگر در نگاه شما چنین ویژگی‌های برای نمایندگی شهرتان شاخص نیست و مساله اصلی برای شما روابط حزبی و باندی یا نسبت‌های قومی و قبیله‌ای است، با تأسف تمام و بدون تردید با رأی شما مجلسی با این ترکیب تشکیل شده که در این خاطره از شهید مدرس نقل شده: 🔹یک روز وقتی پدرم از مجلس بازگشت، عده‌ای از مردم به خانه آمدند و با سر و صدای زیاد و اعتراض گفتند آقا این چه لایحه‌ای بود که امروز تصویب شد؟! خلاف مصلحت است. آقا فرمود اگر بیست رأس الاغ و یک آدم را در مجلسی جمع کنند و از آن‌ها بپرسند ناهار چه می‌خورید، چه جواب می دهند؟! همه گفتند جو؛ آقا فرمود: آن یک نفر هم مجبور است سکوت کند، این وکلایی که شما انتخاب کردید، شعورشان همین اندازه است، بروید آدم انتخاب کنید. 🔹قسمت اول و دوم را اینجا بخوانید: https://t.me/www_rasaee_ir/20544 https://t.me/www_rasaee_ir/20545 🔺کانال حمید رسایی🔻 @www_rasaee_ir