fa
Feedback
فریدون مشیری _ کانال رسمی

فریدون مشیری _ کانال رسمی

رفتن به کانال در Telegram

تنها کانال رسمی استاد فریدون مشیری 🔸با نظارت مستقیم خانواده‌ی ایشان ( جهت انتشار عکس، فیلم، صوت و...) اینستاگرام رسمی فریدون مشیری: Instagram.com/FereydoonMoshiri 🔴⚠‌تبادل و تبلیغ انجام نمی‌شود. ‌

نمایش بیشتر
2025 سال در اعدادsnowflakes fon
card fon
14 579
مشترکین
+724 ساعت
+27 روز
-10330 روز
آرشیو پست ها
Photo unavailableShow in Telegram
یکم مهرماه سالروز میلاد استاد #شجریان گرامی باد. (عکس زنده‌یاد #فریدون_مشیری و استاد #محمدرضا_شجریان) 🔷 @FereydoonMoshiri
نمایش همه...
37🕊 3👍 2
03:15
Video unavailableShow in Telegram
سی‌ام شهریور ماه، سالروز میلاد استاد فریدون مشیری، گرامی باد 🌺 نام قطعه: #یک_لحظه_آرامش #بید_مجنون شعر: #فریدون_مشیری #تنظیم:#یاشار_یاری نماهنگ:#محمد_اخوان #خواننده #آهنگساز: #مهدی_فریدون‌فر 🔸 #یک_لحظه_آرامش ... ‌ بید مجنون، زیر بال خود، پناهم داده بود! در حریم خلوتی جان‌بخش، راهم داده بود. ‌ تکیه بر بال نسیم و چنگ در گیسوی بید! مسندی والاتر از ایوانِ شاهم داده بود. ‌ شاه بودم، بر سرِ آن تخت، شاهِ وقتِ خویش یک چمن گل، تا افق، جای سپاهم داده بود! ‌ چتر گردون، سجده‌ها بر سایبانم برده بود عطر پیچک، بوسه‌ها بر پیشگاهم داده بود! ‌ آسمان، دریای آبی، ابرها، قوهای مست! شوقِ یک دریا تماشا بر نگاهم داده بود!... ‌◽️ آه! ای آرامش جاوید! کی آیی به دست؟ آسمان، یک لحظه، حالی دلبخواهم داده بود! ‌ #فریدون_مشیری از دفتر: #آواز_آن_پرنده_غمگین
نمایش همه...
IMG_7565.MP417.14 MB
78🕊 12👍 6
04:22
Video unavailableShow in Telegram
#باران ترانه : #فریدون_مشیری آهنگ‌ساز و سرپرست گروه : #کیوان_ساکت خوانندگان: وحید تاج و صبا پاشایی کارگردان: هادی پاک‌روان 🍃🌷🌿🌷🍃 @FereydoonMoshiri
نمایش همه...
IMG_7459.MP422.96 MB
12👏 3
نام قطعه : #مشرق_خیال #شعر : استاد فریدون مشیری #تنظیم #میکس : یاشار یاری #خواننده_آهنگساز : مهدی فریدون فر 🔹@FereydoonMoshiri
نمایش همه...
MASHREGHE KHIAL 5.mp39.10 MB
14🙏 9👍 4
Photo unavailableShow in Telegram
من، روز خویش را با آفتاب روی تو، کز مشرقِ خیال دمیده‌ست آغاز میکنم. من با تو می‌نویسم و می‌خوانم من با تو راه می‌روم و حرف می‌زنم... #فریدون_مشیری 🔷 @FereydoonMoshiri
نمایش همه...
35👍 2
🌻 #از_مشرق_خیال ‌ صبح از دریچه سر به درون می‌کشد به ناز وز مشرقِ خیال تو، صبح تابناک‌تری را _سر در کنار من_ با چهره‌ی شکفته چو گل‌های نسترن لبخند میزنی. ‌ من، آفتاب پاک‌تری را در نوشخندِ مهر تو می‌بینم در مطلعِ بلندِ شکفتن. ◽️ من، روز خویش را با آفتاب روی تو، کز مشرقِ خیال دمیده‌ست آغاز میکنم. ‌‌ من با تو می‌نویسم و می‌خوانم من با تو راه می‌روم و حرف می‌زنم وز شوقِ این محال: _که دستم به دست توست!_ من، جای راه رفتن، پرواز می‌کنم! ‌ آن لحظه‌ها که مات در انزوای خویش یا در میان جمع خاموش می‌نشینم: موسیقیِ نگاه تو را گوش می‌کنم. گاهی میان مردم؛ در ازدحام شهر غیر از تو، هر چه هست فراموش می‌کنم. ‌ گویند این و آن به هم _آهسته_ : -هان و هان! دیوانه را ببینید! بیخود، چو کودکان، لبخند می زند! با خود، چگونه گرم سخن گفتن است؟! _آه، ‌ من، دور از این ملامت بیگاه، همچنان، سرمست، در فضای پری‌خانه‌های راز شاد از شکوه طالع و بخت موافقم. آخر، چگونه بانگ برآرم که: -عاقلان! دیوانه نیستم، به خدا سخت عاشقم! ‌ - #فریدون_مشیری از دفتر: #آواز_آن_پرنده_غمگین ‌ 🔷کانال رسمی فریدون مشیری: @FereydoonMoshiri
نمایش همه...
18👍 10
یاد و خاطره‌ی درگذشتگان زلزله‌ی #قزوین🌹 ‌ 🔸 #دیگر_زمین_تهی_ست ... ‌ خوابم نمی‌ربود نقش هزارگونه خیال از حیات و مرگ، در پیش چشم بود. شب در فضای تارخود آرام می‌گذشت از راه دور، بوسه‌ی سرد ِ ستاره‌ها مثل همیشه، بدرقه می‌کرد خواب را. در آسمان صاف، من در پی ستاره‌ی خود می‌شتافتم. ◽️ چشمان من به وسوسه‌ی خواب گرم شد... ناگاه، بندهای زمین در فضا گسیخت! در لحظه‌ای شگرف، زمین از زمان گریخت! در زیر بسترم، چاهی دهان گشود، چون سنگ در غبار و سیاهی رها شدم. می‌رفتم آنچنان که ز هم می‌شکافتم! ◽️ دردی گران به جان زمین اوفتاده بود. نبضش به تنگنای دل خاک می‌تپید در خویش می‌گداخت از خویش می‌گریخت می‌ریخت، می‌گسست... می کوفت، می‌شکافت. وز هر شکاف، بوی نسیمِ غریب ِ مرگ در خانه می‌شتافت! ◽️ انگار خانه‌ها و گذرهای شهر را چندین هزار دست غربال می‌کنند! مردان و کودکان و زنان می‌گریختند گفتی که این گروه ز وحشت رمیده را با تیغ‌های آخته دنبال می‌کنند! ◽️ آن شب زمین پیر این بندی ِ گریخته از سرنوشتِ خویش چندین هزار کودکِ در خوابِ ناز را، کوبید و خاک کرد! چندین هزار مادر محنت‌کشیده را، در دم هلاک کرد! مردان رنگ سوخته از رنج کار را، در موجِ خون کشید. وز گونه‌شان، تبسم شوق و امید را، با ضربه‌های سنگ و گل و خاک، پاک کرد! ◽️ در آن خرابه‌ها دیدم که مادری به عزای عزیزِ خویش در خون نشسته بود در زیر خشت و خاک بیچاره بندبند وجودش شکسته بود دیگر لبی که با تو بگوید سخن نداشت دستی که در عزا بدرد پیرهن نداشت! ◽️ زین پیش، جای جانِ کسی در زمین نبود، زیرا که جان، به عالم جان بال می‌گشود! اما در این بلا، جان نیز فرصتی که برآید ز تن نداشت! ◽️ شب‌ها که آن دقایق جانکاه می‌رسد، در من نهیب زلزله بیدار می‌شود در زیر سقف مضطرب خوابگاه خویش، با هر نفس، تشنج خونین مرگ را احساس می‌کنم. آوار بغض و غصه و اندوه، بی‌امان ریزد به جان من جز روح کودکان فرو مرده در غبار تا بانگ صبح نیست کسی همزبان من. ◽️ آن دست‌های کوچک و آن گونه‌های پاک از گونه‌ی سپیده‌دمان پاک‌تر، کجاست؟ آن چشم‌های روشن و آن خنده‌های مهر از خنده‌ی "بهار" طربناک‌تر، کجاست؟ ◽️ آوخ! زمین به دیده‌ی من بیگناه بود! آنجا همیشه زلزله‌ی ظلم بوده است. آنها همیشه زلزله از ظلم دیده‌اند! در زیر تازیانه‌ی جور ستمگران روزی هزار مرتبه در خون تپیده‌اند آوار جهل و سیلی فقر است و خانه نیست این خشت‌های خام که بر خاک چیده‌اند! ◽️ دیگر زمین تهی‌ست... دیگر به روی دشت، آن کودکان ناز آن دختران شوخ آن باغ‌های سبز آن لاله‌های سرخ آن برّه‌های مست آن چهره‌های سوخته ز آفتاب نیست تنها در آن دیار، ناقوس ناله‌هاست، که در مرگ ِ زندگی‌ست! ‌ #فریدون_مشیری از دفتر: #بهار_را_باور_کن ‌ ‌ 🔷کانال رسمی فریدون مشیری: @FereydoonMoshiri
نمایش همه...
28😢 12👍 10
🔸به مناسبت ۲۸ مردادماه سال‌روز درگذشت بانوی غزل‌سرا، زنده‌یاد #سیمین_بهبهانی _______ ‌ ز چه جوهر آفریدی دل داغدار ما را که هزار لاله پوشد پس از این مزار ما را " #سیمین_بهبهانی " ‌ ‌ * #شراب_ارغوانی * ‌ به شراب ِ ارغوانی مشکن خمار ما را به نسیم مهربانی بنشان غبار ما را ‌ گل باغ دوستی را به سرشک پروراندم تو به باد غم سپردی همه برگ و بار ما را ‌ تو که ساغر لبت را به لبم نمی‌گذاری به تبسمی سحر کن شب انتظار ما را ‌ به نسیم نوشخندی دل همچو غنچه وا کن به شکوفه‌ی نگاهی برسان بهار ما را ‌ ز بشر گذشته بودم به خدا رسیده بودم تو اگر نبسته بودی سر ره گذار ما را ‌ تو درین سیاه شب‌ها به فروغ باده مانی که به مهر می‌نوازی دل بیقرار ما را ‌ #فریدون_مشیری از دفتر: #از_دریچه_ماه ‌ 🔷 کانال رسمی فریدون مشیری: @fereydoonmoshiri
نمایش همه...
39👍 14👏 1
🔸 #رهایی به مناسبت ۲۶‌ مرداد ماه سالروز ورود اولین گروه آزادگان به کشور ‌‌ از نگاه یاران به یاران ندا می‌رسد دوره‌ی رهایی، رهایی فرا می‌رسد این شب پریشان، پریشان سحر می‌شود روز نو گل افشان، گل افشان به ما می‌رسد بخت آن ندارم که یارم کند یاد من حال من که گوید که گوید به صیاد من گر چه شد به نیزار گرفتار به بیداد او عاقبت رسد عشق، رسد عشق به فریاد من ساقیا کجایی کجایی که در آتشم وز غمش ندانی ندانی چه ها می‌کشم ساقی از در و بام در و بام بلا می‌رسد بر دلم از این عشق ازین عشق چه ها می‌رسد ‌ #فریدون_مشیری #ترانه ‌ تصنیف #رهایی خواننده: #صدیق_تعریف تنظیم: #جلال_ذوالفنون شعر: #فریدون_مشیری 🔷کانال رسمی فریدون مشیری @fereydoonmoshiri
نمایش همه...
@koronmusic-Az Negah Yaran.mp36.73 MB
15👍 12🕊 6
02:53
Video unavailableShow in Telegram
#ویدیو شعرخوانی #دوستی #دکلمه از زنده‌یاد #فریدون_مشیری ‌ دل من دیر زمانیست که می‌پندارد دوستی نیز گلیست، مثل نیلوفر و ناز... به دوستانتان ارسال کنید🌸 ‌ کانال رسمی فریدون مشیری: @fereydoonmoshiri
نمایش همه...
15.23 MB
41😢 4🕊 4
🔸 #دوستی ‌ دل من دير زمانی است كه می‌پندارد: «دوستی» نيز گلی‌ست؛ مثل نيلوفر و ناز، ساقه‌ی ترد ظريفی دارد. بی گمان سنگدل است آنكه روا می‌دارد جانِ اين ساقه‌ی نازك را - دانسته- بيازارد! در زمينی كه ضمير من و توست، از نخستين ديدار، هر سخن، هر رفتار، دانه هايیست كه می افشانيم. برگ و باری است كه می رويانيم آب و خورشيد و نسيمش «مهر» است گر بدان‌گونه كه بايست به بار آيد، زندگی را به دل‌انگيزترين چهره بيارايد. آنچنان با تو در آميزد اين روح لطيف، كه تمنای وجودت همه او باشد و بس. بی‌نيازت سازد، از همه چيز و همه كس. زندگی، گرمی دل‌های به هم پيوسته‌ست تا در آن دوست نباشد همه درها بسته‌ست. در ضميرت اگر اين گل ندميده‌ست هنوز، عطر جان‌پرور عشق گر به صحرای نهادت نوزيده است هنوز دانه ها را بايد از نو كاشت. آب و خورشيد و نسيمش را از مايه جان خرج می‌بايد كرد. رنج می‌بايد برد. دوست می‌بايد داشت! با نگاهی كه در آن شوق برآرد فرياد با سلامی كه در آن نور ببارد لبخند دست يك‌ديگر را بفشاريم به مهر جام دل هامان را مالامال از ياری، غم‌خواری بسپاريم به هم بسراييم به آواز بلند: - شادی روی تو! ای ديده به ديدار تو شاد باغ جانت همه وقت از اثر صحبت دوست تازه، عطر افشان گلباران باد! ‌ - #فریدون_مشیری از دفتر: #از_دیار_آشتی ‌ 🔷کانال رسمی فریدون مشیری: @FereydoonMoshiri
نمایش همه...
38👍 4🙏 1🕊 1
Nameh (Pedar).mp36.67 MB
19👍 4🕊 4
به مناسبت روز جهانی پدر🌺 ⬇️⬇️⬇️
نمایش همه...
9
#دوبیتی های #ای_عشق شعر و دکلمه: زنده‌یاد #فریدون_مشیری ای عشق، شکسته ایم، مشکن ما را این گونه به خاک ره میفکن ما را ما در تو به چشم دوستی می‌بینیم ای دوست مبین به چشم دشمن ما را * ای عشق، پناهگاه پنداشتمت ای چاهِ نهفته، راه پنداشتمت ای چشم سیاه، آه، ای چشم سیاه آتش بودی، نگاه پنداشتمت * ای عشق، غم تو سوخت بسیار مرا آویخت مسیح وار، بر دار مرا چندان که دلت خواست بیازار مرا مگذار مرا ز دست، مگذار مرا * ای عشق در آتش تو فریاد خوش است هر کس که در آتش تو افتاد، خوش است بیداد خوش است از تو، وز هستی ما خاکسترکی سپرده بر باد خوش است * ای دل به کمال عشق آراستمت وز هر چه به غیر عشق پیراستمت یک عمر اگر سوختم و کاستمت امروز چنان شدی که می خواستمت 🔷کانال رسمی فریدون مشیری: @FereydoonMoshiri
نمایش همه...
Ey Eshgh.mp36.68 MB
44👍 12
05:42
Video unavailableShow in Telegram
#شور_عشق شعر #فریدون_مشیری با صدای #علیرضا_افتخاری رهبر ارکستر: #فریدون_شهبازیان بر مبنای ملودی #مرتضی_نی_داوود با یادت سرمستم، ای نگار آسمانی یادم کن تا هستم، ای امید زندگانی 🔷 @FereydoonMoshiri
نمایش همه...
24.72 MB
25👍 4
Photo unavailableShow in Telegram
به لطف کارگزارانِ عهدِ ظلمت و دود _که از عنایت‌شان می‌رسد به گردون، آه_ کبوتران سپید، بدل شوند پیاپی به زاغ‌های سیاه! ‌ #فریدون_مشیری 🔷 @Fereydoonmoshiri
نمایش همه...
🕊 29👏 11 9👍 8
** #کودکان_و_درختان ** در پهنه‌ی جهان انسان برای کشتن انسان تا جبهه می‌رود انسان برای کشتن انسان تشویق می‌شود! * درجبهه‌های جنگ کشتار می‌کنند یا کشته می‌شوند * تابوت صد هزار جوان را پیران داغدار با چشم اشکبار بردوش می‌کشند درخاک می نهند. * ....آنگاه کودکان را تعلیم می‌دهند: یک شاخه از درخت نبایست بشکنند! ‌ #فریدون_مشیری از دفتر: " #تا_صبح_تابناک_اهورایی " ‌ 🔹کانال رسمی فریدون مشیری: @fereydoonmoshiri
نمایش همه...
55👍 20🕊 11😢 6
Photo unavailableShow in Telegram
۲۸ اردیبهشت بزرگداشت حکیم عمر #خیام گر در نگری آنچه در اندیشه‌ی اوست پیکار بزرگ داد با بیداد است. #فریدون_مشیری 🔷 کانال رسمی فریدون مشیری 🔸 با نظارت مستقیم خانواده‌ی استاد مشیری @fereydoonmoshir
نمایش همه...
31👍 1
🔶 به مناسبت ٢٨ اردیبهشت ماه، بزرگداشت حکیم عمر #خیام ای دوست بیا تا غم فردا نخوریم این یک دم عمر را غنیمت شمریم -خیام #بیدار چون صبح نشابور، دلی روشن داشت. بر جان، ز پرند علم، پیراهن داشت. همواره پیام‌آور بیداری بود، تاریكی خواب جهل را دشمن داشت. وارسته‌ی دل به زندگانی بسته. جز مرگ ز دام هر چه باور رسته. آن لحظه شناس ِ دم غنیمت دان را، نیروی یقین به زندگی پیوسته. بیدارتر از روان بیدار جهان، با نور خرد رفت به دیدار جهان، چشم از همه سو گشود در كار جهان، یک ذرّه نبرد ره به اسرار جهان هرچند به اسرار جهان راه نبرد، دانست چگونه راه بایست سپرد، دانست چگونه خوب می‌باید زیست، دانست چگونه خوب می‌باید مُرد! بسیار ز می اگر سخن گفت و ستود، می در معنا، نمادی از شادی بود. دنبال نجات لحظه ها می‌گردید جان را به نشاط، رهبری می‌فرمود. گر گوش کنی هر سخنش فریاد است بر خلق، که فریاد به گوشش باد است! گر در نگری آن‌چه در اندیشه‌ی اوست پیكار بزرگ داد با بیداد است. - #فریدون_مشیری - از دفتر: " #با_پنج_سخن_سرا " 🔷 تنها کانال رسمی فریدون مشیری 🔸 با نظارت مستقیم خانواده‌ی استاد مشیری @fereydoonmoshiri
نمایش همه...
21🙏 3👍 2🕊 1
#خوانش_شعر_فریدون_مشیری #شهنامه_چه_میگفت #به_روایت_سیامک_عالیخانی_چگنی #فریدون_مشیری 🔹@FereydoonMoshiri
نمایش همه...
AUDIO-2023-05-15-17-33-20.mp32.80 MB
16🕊 3🙏 1