fa
Feedback
اقتصاد به زبان ساده

اقتصاد به زبان ساده

رفتن به کانال در Telegram

***به قدیمی ترین کانال اقتصادی تلگرام خوش آمدید*** تبلیغات: @managementskill .

نمایش بیشتر
2025 سال در اعدادsnowflakes fon
card fon
56 349
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
-2227 روز
-1 33930 روز
آرشیو پست ها
05:43
Video unavailableShow in Telegram
🔳 ٧ کاری که فقرا انجام می دهند اما ثروتمندان انجام نمی دهند 1️⃣ فقرا تلویزیون تماشا می کنند. ثروتمندان کتاب می خوانند! 2️⃣ فقرا بر اساس ساعت کاریشان پول می گیرند. ثروتمندان بر اساس نتیجه ای که بدست می آید! 3️⃣ فقرا دیگران (اقتصاد، دولت، رئیس، همسایه...) رو مقصر بدبختیهایشان میدانند. ثروتمندان میگویند خودمان مسئول شکست هایمان هستیم! 4️⃣ فقرا روی پس انداز تمرکز می کنند. ثروتمندان روی سرمایه گذاری! 5️⃣ فقرا فکر می کنند همه چیز را می دانند و در مورد همه چیز اظهارنظر می کنند. ثروتمندان دائم در حال یادگیری هستند! 6️⃣ فقرا اعتقاد دارند پول سرچشمهٔ شرارت هاست. ثروتمندان اعتقاد دارند فقر ریشهٔ شرارت هاست! 7️⃣ فقرا ذهنیت برنده شدن در لاتاری (بخت آزامایی) دارند. ثروتمندان ذهنیت مبتنی بر اقدام و عمل! @eghtesaderooz
نمایش همه...
24.34 MB
👍 33 6👎 3
08:04
Video unavailableShow in Telegram
🔳 زندگینامه بنجامین فرانکلین رئیس جمهور آمریکا و مخترع 4:00 مخترع برقگیر 📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇 @eghtesaderooz
نمایش همه...
زندگینامه بنجامین فرانکلین.mp46.88 MB
13👍 4
🔳چرا حتی خودخواه‌ترین افراد هم، باید نسبت به گسترش «فقر» حساس باشند؟ ✍️ فیلیپ کاتلر ✏️فقر، پدیده‌ای دردناک و وضعیتی ناعادلانه است که بشریت همواره با آن روبرو بوده است. صرف نظر از مسئولیت وجدانی و انسانی هر یک از ما در برابر سرنوشت هم‌نوعان خود، که ما را موظف می‌کند در حدّ توان برای کاهش و التیام دردهای فقرا تلاش کنیم، منافع دیگری نیز از ارتقاء و بهبود کیفیت زندگی فقیران نصیب غیرفقیران و به طور کلی، جامعه‌ بشری خواهد شد. در زیر برخی از این منافع را بر می‌شمریم: ✏️اول: زندگی‌های هدررفته فقر به معنای هدر رفتن زندگی افرادی است که اگر قادر به بهره‌برداری کامل از توانمندی‌های بالقوه‌ی خود بودند، به شکوفایی می‌رسیدند و جامعه را نیز از میوه‌های استعداد خود بهره‌مند می‌کردند. ✏️دوم: ایفای نقش مخرب اجتماعی فقرا، نه تنها از استعدادهای نهفته‌ی خویش برای ارتقاء زندگی خود، خانواده، و جامعه استفاده نمی‌کنند، بلکه بالاجبار و از سر ناچاری، بعضا با درگیر شدن در فعالیت‌های مخربی چون تکدی‌گری سازمان‌یافته، اعتیاد، فحشاء، سرقت، و سایر فعالیت‌های مجرمانه به سلامت جامعه آسیب می‌زنند. ✏️سوم: گسترش بیماری‌ها افراد فقیر مستعد انواع بیماری‌ها هستند که علاوه بر خود و اطرافیان، می‌توانند تمام جامعه را نیز تحت تأثیر قرار دهند. مثلا بیماری‌هایی چون ایدز و مالاریا در کشورهای فقیر آفریقایی شیوع بیشتری دارد و عدم آگاهی و توجه فقرا نسبت به سلامتی خود، باعث تهدید سلامت در سطح جهانی می‌شود. ✏️چهارم: سوء استفاده‌ سیاسی شرایط سخت زندگی و ناامیدی موجود در جوامع فقیر، راه را برای مدعیان حمایت و نجات باز می‌کند. بنابراین، جوامع فقیر بستر مناسبی برای گسترش عقاید افراطی سیاسی همچون کمونیزم، فاشیزیم، و افراط‌گرایی مذهبی هستند. به عنوان نمونه، مشاهده می‌کنیم که القاعده و طالبان پیروان خود را در فقیرنشین‌ترین مناطق مناطق اسلامی جستجو می‌کنند و بسیاری از بمب‌گذاران انتحاری، با امید به وعده‌ی کمک مالی به سایر اعضای خانواده، خود را قربانی می‌کنند. ✏️پنجم: منافع کسب‌وکارها از توسعه مناطق فقیرنشین کمک به رشد اقتصادی مناطق فقیرنشین، در واقع به معنای گسترش بازار برای انواع کسب‌وکارها در سایر کشورهاست. افزایش تولید هم به نوبه‌ی خود، باعث کاهش قیمت تمام‌شده محصولات و ارزان‌تر تمام شدن محصولات صنعتی خواهد شد که امکان برخورداری از آنها را برای تعداد بیشتری از مردم جهان، به ویژه در مناطق محروم فراهم خواهد کرد. ✏️ششم: بحران مهاجرت امروزه، در بسیاری از کشورهای دنیا، ساکنان شهرهای بزرگ با معضل هجوم گسترده افراد کم‌درآمد از روستاها و شهرهای کوچک مواجه هستند؛ پدیده‌ای که تبعات منفی اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی را ایجاد نموده است. همچنین بسیاری از ساکنان کشورهای پیشرفته، از هزینه‌های اقتصادی و اجتماعی مهاجرانی که به امید یافتن زندگی بهتر، به طور قانونی یا غیرقانونی از مناطق فقیرنشین به این کشورها کوچ کرده‌اند رنج می‌برند. ✏️بنابراین واقعیت آن است که عوارض ناشی از گسترش فقر، می‌تواند به افراد غیرفقیر نیز آسیب وارد کند. در نتیجه علاوه بر مسؤولیت‌های اخلاقی و انسانی در قبال فقر، حتی با در نظر گرفتن خودخواهانه‌ترین نگرش‌ها نیز، همه‌ ما موظف به تلاش برای ریشه‌کن کردن پدیده‌ی شوم «فقر» هستیم. ◀️این متن، خلاصه‌ای‌ست از فصل اول کتاب: Up & Out of poverty; The social marketing solution 📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇 @eghtesaderooz
نمایش همه...
👍 7👏 3
04:31
Video unavailableShow in Telegram
🔳 حباب چیست و چه چیزی باعث ایجاد حباب اقتصادی می‌‌شود؟ 🔹تا حالا فکر کردید که چرا بعضی وقت‌ها، برخی اجناس قیمت غیرواقعی و بالایی دارند؟! 🔹این ویدئو با توضیح ماجرای معروف "حباب گل لاله" به شناخت ما از چیستی و چگونگی به وجود آمدن حباب در اقتصاد کمک می کند. اقتصاد به زبان ساده @eghtesaderooz
نمایش همه...
حباب اقتصادی.mp47.89 MB
👍 12👏 4👌 1
◀️بیماری هلندی چیست؟ @eghtesaderooz ✏️به زبان ساده، این عارضه زمانی رخ می‌دهد که درآمد یک کشور بر اثر عوامل فصلی به صورت ناگهانی افزایش می‌یابد و متولیان اقتصاد کلان (دولت) هم با تصور دائمی بودن این درآمد آن را در جامعه تزریق می‌کنند. ✏️درآمد کشور زیاد شده و پول هم به جامعه منتقل می‌شود. اما با افزایش درآمد، تقاضا هم افزایش پیدا می‌کند. اگر این افزایش تقاضا به صورت ناگهانی انجام شود، عرضه جوابگوی تقاضا نخواهد بود و تعادل عرضه و تقاضا بر هم می‌خورد، در نتیجه قیمت‌ها افزایش می‌یابد. ✏️ بیماری هلندی از زمانی رخ می‌دهد که دولت به عنوان متولی اقتصاد کلان وارد کارزار می‌شود و سعی می‌کند به طور مصنوعی و از طریقی غیر از افزایش تولید، قیمت‌ها را پایین نگه دارد. دولت متوسل به واردات کالاهای مصرفی ارزان می‌شود تا قیمت‌ها را مهار کند در حالی که صنایع داخلی مجبورند با عوامل تولید گران، کالای گران را تولید و به قیمت ارزان بفروشند. ✏️به محض اینکه فصل افزایش درآمد خاتمه پیدا کند و دولت پولی نداشته باشد که با آن واردات ارزان را انجام دهد افزایش قیمت در بخش‌هایی که تا آن زمان به صورت مصنوعی قیمت پایینی داشتند با سرعتی فزاینده رخ خواهد داد. از آنجا که صنایع داخلی هم در اثر همان سیاست‌های گذشته فلج شده‌اند قادر به پاسخگویی به تقاضاهای جدید نمی‌باشند و اقتصاد را در ابتدا ناکارآمد و سپس فلج می‌کند. @eghtesaderooz
نمایش همه...
👍 25 2
Photo unavailableShow in Telegram
◀️منحنی لافر به چه معنی است؟ ✏️منحنی لافر یا Laffer curve به منحنی گویند که توسط آرتر لافر ابداع شده و نمایانگر رابطه بین نرخ مالیاتی و درآمد دولت از جمع آوری مالیات است. ✏️منحنی لافر حاکی این حقیقت است که با افزایش نرخ مالیاتی درآمد دولت از محل جمع‌آوری مالیات افزایش می‌یابد. هرچند این افزایش درآمد دارای محدودیتی است و چنانچه نرخ‌های مالیاتی از نقطه خاصی تجاوز کنند، درآمدهای مالیاتی تنزل خواهد نمود، چراکه با وجود نرخ‌های مالیاتی بالا مردم انگیزه کار کردن را از دست خواهند داد. ✏️به نمودار زیر توجه کنید: برای مثال در صورت افزایش نرخ مالیاتی به 100 درصد (منتهی الیه راست) و آگاهی از این حقیقت که فرد باید تمام درآمد خود را به اداره مالیات بپردازد، بدیهی است که وی دست از کار کشیده و درآمد مالیاتی دولت نیز از بین خواهد رفت. ✏️دولت ها همیشه بر آنند تا نرخ مالیاتی خود را در نقطه *T تعیین کنند تا حداکثر درآمد مالیاتی را کسب نمایند. @eghtesaderooz
نمایش همه...
👏 15👍 11🙏 3 1
Photo unavailableShow in Telegram
🔳هشت قانون اقتصاد (سیاسی)! 1️⃣ دولت ها از خود پولی ندارند؛ باید "آن را در قالب مالیات از شهروندان بگیرند" یا "منابع عمومی و ارزشمند مانند نفت را مصرف کنند" یا "از دیگر کشورها وام بگیرند" یا با "چاپ پول" به طور نامحسوس پول را از جیب شهروندان به خزانه دولت انتقال می دهند. 2️⃣ هیچ کاری در دنیا مجانی انجام نمی شود، اگر دولت ها چیزی به شهروندان می دهند و پولی دریافت نمی شود، کسی در جایی هزینه های آن را پرداخت کرده است. 3️⃣ کسی خودرو اجاره ای را نمی شوید و دایه مهربان تر از مادر نمی شود. دولت ها هم به اندازه کارآفرینان بخش خصوصی برای سودآوری و انجام کار مطلوب "انگیزه" ندارند ، بوروکرات دولتی حتی با نیت خیر به اندازه خود فرد نگران چگونگی مصرف پولش نیست. 4️⃣ دولت در بیشتر موارد از "دانش" لازم برای به انجام رساندن کارهای جدید بی بهره اند. در اقتصادهای پیچیده مبتنی بر تقسیم کار امروزی، حرف از تخصص گذشته و به فوق تخصص رسیده است، نمی توان انتظار داشت بوروکرات دولت دانشی بیشتر از کسی داشته باشد که عمری را در کارش گذرانده است. 5️⃣ منطق کار دولت سیاسی است، نه اقتصادی. دولتی ها به دنبال کسب سهم بیشتری از کیک قدرت اند و بازده اقتصادی خیلی اوقات در این میان فدا می شود. اهل سیاست حتی اگر بخواهند هم خیلی نمی توانند دنبال خیرخواهی باشند. 6️⃣ بسیاری از کارهایی که دولت ها انجام می دهند، بخش خصوصی می تواند به شکل بسیار موثر و شفاف تری به انجام رساند، افزون بر اینکه بازخواست و حساب کشی از آنها بسیار ساده تر از دولت است. 7️⃣ مجوزها و قانون و مقررات فراوان و غیرضروری به هدر رفتن منابع و زمان می انجامند و زمینه را برای فسادهای زیرمیزی و رومیزی فراهم می کنند، قانون های فراوان بسیار مخرب تر از بی قانونی است.  8️⃣ حمایت های دولتی از اقتصاد در بیشتر موارد معنایی جز تغییر مسیر توزیع رانت ها ندارد و منابع عمومی را به جیب عده ای خاص می ریزد، بستر ساز به وجود آمدن نورچشمی ها و شبکه های پنهان و آشکار فسادآور است. 📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇 @eghtesaderooz
نمایش همه...
👏 21👍 7🙏 5
01:23
Video unavailableShow in Telegram
⭕️ نرخ هش یا قدرت هش چیست؟ نرخ یا قدرت هش، یک واحد اندازی گیری است که معین می‌کند شبکه ارزهای دیجیتال برای کارکرد دائمی خود، چه میزان قدرت مصرف می‌کند. در این ویدیو با مفهوم hash rate یا hash power آشنا می‌شویم. arzdigital @eghtesaderooz
نمایش همه...
5.93 MB
👍 8👌 2👏 1
00:53
Video unavailableShow in Telegram
🔳پیش‌بینی هوشمندانه میلتون فریدمن ( برنده نوبل اقتصاد) درباره ارزهای مجازی و بیت کوین ده سال قبل از معرفی آن توسط ساتوشی ناکاموتو 🔘فریدمن یکی از بزرگترین اقتصاددان‌های تاریخ است که در سال 2006 درگذشت. 📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇 @eghtesaderooz
نمایش همه...
Milton Friedman predicts Bitcoin in 1999(2).mp45.11 MB
👍 11👏 6 3👌 1
🔳فاجعه دستکاری سیستمهای طبیعی ✏️در آمریکا صدها هزار گرگ‌ را کشتند تا گوشت بیشتری نصیب انسان شود و در چین میلیون‌ها گنجشک‌ قربانی شدند تا مردم غله بیشتری بخورند. ✏️نتیجه هردو نسل کشی فاجعه بود؛ در آمریکا گوزن‌ها آنقدر زیاد شدند که چیزی نماند تا این کشور را به بیابانی تبدیل کنند و در چین، جمعیت حشرات به قدری فزونی یافت که حتی ریشه غلات را هم خوردند. دخالت‌های دولت در اقتصاد دست کمی از به هم ریختن تعادل در چرخه طبیعت ندارد. ✏️سیاستمداران این حق را برای خود قائلند که در همه امور اقتصاد دخالت کنند. آنها بازار را سرکوب می‌کنند، قیمت‌ها را به بند می‌کشند، فضای رقابت را به هم می‌ریزند و تعادل‌ را از اقتصاد می‌گیرند. ✏️آنها گمان می‌کنند بازار، قیمت و رقابت، گرگ‌هایی هستند که باید کشته شوند تا عدالت به نفع افراد کم‌درآمد برقرار شود اما از این نکته غافلند که با این کشتارها در واقع تعادل‌های اقتصاد را به هم زده و زیان‌هایی به جامعه تحمیل کرده‌اند که در طول دهه‌های گذشته منجر به شکل‌گیری ابرچالش‌های اقتصاد ایران شده است. 📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇 @eghtesaderooz
نمایش همه...
👍 28👏 4
Photo unavailableShow in Telegram
🛑آنچه در کانال تحلیل بورس و اقتصاد مطالعه خواهید کرد: ۱. مهم ترین توییتهای اقتصادی ۲.به روزترین گزارش های اقتصاد جهان ۳. تحلیل اقتصاد ایران و جهان به زبان ساده ۴.گزارش آخرین وضعیت رمزارزها ۵. گزارش بازدهی بازارها ۶.آخرین قیمت دلار و سایر ارزهای خارجی ۷. پستهای مدیریتی و انگیزشی تولید محتوای‌ تیم تحلیل بورس و اقتصاد و هر انچه درباره اقتصاد و بورس باید بدانید یکجا در اینجا است👇 @bourse_economy @bourse_economy
نمایش همه...
👍 2 1
03:48
Video unavailableShow in Telegram
🔳وقتی نظر همه مخالف شماست، آیا جرات می‌کنید عقیده خود را بلند بیان کنید؟ 📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇 @eghtesaderooz
نمایش همه...
11.70 MB
👍 3👏 1👌 1
01:01
Video unavailableShow in Telegram
📈 ریسک‌پذیری، کلید موفقیت در سرمایه‌گذاری تصمیم‌های مالی شما تابع شخصیت شماست و مهم است پیش از سرمایه‌گذاری به‌خوبی خود را بشناسید. 💡 شما چقدر ریسک‌پذیرید؟ تنها در یک دقیقه با پاسخ به چند سوال ساده می‌توانید شخصیت مالی و سطح ریسک‌پذیری خود را بشناسید و ببینید شبیه به کدامیک از سیاستمداران دنیا هستید؟ متوجه می‌شوید کدام رمزارزها برای سرمایه‌گذاری شما مناسب هستند و همان ارزها را هم به‌عنوان جایزه دریافت می‌کنید. 🔗 شروع بازی هم‌ارزی
نمایش همه...
1 (3).mp430.19 MB
👍 4
Photo unavailableShow in Telegram
🔳آدام اسمیت ( ۱۷۲۳ - ۱۷۹۰) که بود؟ ✏️آدام اسمیت فیلسوف اخلاق گرای اسکاتلندی در دوران روشنگری اسکاتلند است که از او به عنوان پیش‌گام در اقتصاد سیاسی و «پدر علم اقتصاد مدرن» یاد می‌شود. ✏️وی همچنین از نظریه‌پردازان اصلی نظام سرمایه‌داری مدرن به شمار می‌رود. اسمیت ایده‌های خود در زمینهٔ اقتصاد را در کتاب ثروت ملل خود به تفصیل شرح داده‌است. ✏️این نخستین کتاب مدرن علم اقتصاد و شاهکار آدام اسمیت محسوب می‌شود. آدام اسمیت در کتاب ثروت ملل خود جلد اول بخش دوم در تبین ساز و کار بازار اینگونه آورده که: ✍🏻حس خیر خواهی و بشر دوستی گوشت فروش ، آبجو ساز ، نانوا نیست که غدای ما را تامین می کند، بلکه توجه آنها به نفع خودشان است که موجب این کار میشود. ✍🏻ما نه بر روی انسانیت آنها ، بلکه بر روی حب نفشان کار میکنیم ، و هیچگاه با آنان از نیاز های خود سخن نمی گوییم بلکه از سودشان با ایشان سخن می گوییم.جز گدایان هیچ کس به طور کامل بر حس نیک خواهی همشهریانش متکی نیست. @eghtesaderooz
نمایش همه...
👍 11👏 2👌 2
Photo unavailableShow in Telegram
📊 حسابگری ذهنی ✅فرض کنید از چند روز قبل برای دیدن نمایشی یک بلیت به ارزش ۱۰ دلار تهیه کرده اید. در زمان مراجعه به تئاتر متوجه می شوید که بلیت خود را گم کرده اید. آیا حاضرید با ۱۰ دلار دیگر یک بلیت تهیه کنید؟ فقط ۴۶ درصد از آزمودنی ها گزینه خرید بلیت را انتخاب کردند. ✅ حال فرض کنید برای خرید بلیت به تئاتر رفته اید، در لحظه خرید متوجه می شوید که ۱۰ دلار گم کرده اید، آیا با یک ۱۰ دلاری دیگر بلیت می خرید؟ در این حالت  ۸۸ درصد از آزمودنی ها گزینه خرید بلیت را انتخاب کردند. ✅در هر دو حالت با خرید بلیت، ۲۰ دلار از حساب پولی کاسته می شود ولی در حالت اول برای آزمودنی این حس به وجود می آید که ۲۰ دلار برای خرید بلیت هزینه کرده است که بیش از حساب ذهنی برای تماشای نمایش بوده است (۱۰ دلار). به همین خاطر درصد انتخاب خرید مجدد بلیت کاهش پیدا می کند. این امر نشان می دهد که پول تعویض پذیر و fungible نیست و زمانی که آن را برای انجام کاری کنار می گذاریم، ارزش پول تغییر می کند. 🟢در اقتصاد رفتاری اصطلاحی به نام حسابگری ذهنی وجود دارد. براساس این، افراد تمایل دارند که پول های خود را با توجه به اینکه از چه منبعی بدست آورده اند و یا قرار است پول خود را صرف چه کارهایی کنند، طبقه بندی نمایند. ✅مثلا حساب پس انداز، حساب خرید غذا، حساب خرید کتاب و ... را از هم جدا می کنند. در واقع افراد دارایی های خود را به حسابهای غیرقابل انتقال و جداگانه تقسیم می کنند و درجات مختلفی از مطلوبیت را براي هر گروه از آنها  تخصیص می دهند و به جای آنکه دارایی ها به طور پیوسته ارزیابی شوند، به صورت تک تک مورد توجه قرار می گیرند. حسابگری ذهنی اولین بار در سال ۱۹۸۰ توسط Richard Thaler ارائه شد. 📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇 @eghtesaderooz
نمایش همه...
👍 10👏 6👌 1
01:36
Video unavailableShow in Telegram
🔳دست نامرئی چگونه کار می‌کند؟ زندگی بزرگان اقتصاد/ آدام اسمیت ◽️دست نامرئی آدام اسمیت، از مهم‌ترین ایده‌های تاریخ اقتصاد است. اسمیت مانند بخش بزرگی از اقتصاددان‌ها و فیلسوفان اعتقاد داشت که انسان‌ها بر اساس نفع شخصی خود رفتار می‌کنند و موجوداتی خودمحور هستند اما او پا از این امر فراتر گذاشت و سیستمی را تبیین کرد که در آن، پیگیری نفع شخصی و رفتار خودمحورانه هر عضو جامعه باعث افزایش رفاه همگان می‌شود. ◽️اسمیت به خوبی می‌دانست که رفتار خودخواهانه در تمامی نظم‌ها و جوامع باعث سود بردن همگان نمی‌شود و در بعضی از ساختا های اقتصادی، سود بردن یک فرد باعث متضرر شدن یک گروه بزرگ می‌شود. جواب اسمیت به این چالش چه بود؟ 📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇 @eghtesaderooz
نمایش همه...
1- دست نامرئی اینستا.mp47.99 MB
👍 1
🔳تفاوت ریسک و عدم قطعیت ✏️دو جعبه داریم. جعبه الف حاوی صد توپ است، پنجاه تا قرمز و پنجاه تا مشکی. جعبه ب هم صد تا توپ دارد،‌ اما نمی دانی چندتای شان قرمزند و چندتای شان مشکی. اگر بدون نگاه کردن یکی از جعبه ها را برداری و توپ قرمز از آن بیرون بیاوری، صد دلار برنده می شوی. کدام جعبه را انتخاب می کنی؟ الف یا ب؟ اکثر مردم جعبه الف را انتخاب می کنند. ✏️بیایید با همین جعبه ها یکبار دیگر بازی کنیم. این دفعه اگر توپ مشکی برداری، صد دلار می بری. الان سراغ کدام جعبه می روی؟ اغلب مردم دوباره جعبه الف را انتخاب می کنند. اما این غیر منطقی است! در دور اول، تو فرض کردی جعبه ب توپ قرمز کمتر (و توپ مشکی بیشتری) دارد. بنابراین، به لحاظ منطقی باید این بار جعبه ب را انتخاب کنی. نگران نباش. بر خلاف انتظار در این خطا تنها نیستی. به این نتیجه پارادوکس السبرگ می گویند که به احترام دانیل السبرگ (Daniel Ellsberg)، روان شناس سابق هاروارد، این طور نامگذاری شده است. پارادوکس السبرگ به طور تجربی ثابت می کند ما احتمالات معلوم را به احتمالات نامعلوم ترجیح می دهیم. بنابراین به مباحث ریسک و عدم قطعیت (یا ابهام) و تفاوت بین آنها می رسیم. ✏️ریسک یعنی این که احتمالات معلوم اند. عدم قطعیت یعنی احتمالات نامعلوم اند. بر اساس ریسک، شما می توانید تصمیم بگیرید قمار بکنید یا نه، اما در قلمرو عدم قطعیت اتخاذ تصمیم بسیار دشوارتر است. واژه های ریسک و عدم قطعیت به اندازه کاپوچینو و اسپرسو اشتباه گرفته می شوند، البته با عواقب جدی تر. تو با ریسک می توانی محاسباتت را انجام بدهی، ولی با عدم قطعیت نمی توانی. دانش سیصد ساله ریسک، آمار نامیده می شود. استادان فراوانی با آن سروکار دارند، اما حتی یک کتاب درسی هم درباره موضوع عدم قطعیت وجود ندارد. ✏️به همین دلیل، تلاش می کنیم عدم قطعیت را در طبقه بندی های ریسک وارد کنیم، اما واقعاً جایی برایش نیست. به این دو مثال دقت کن: یکی درباره پزشکی (که صدق می کند) و یکی از اقتصاد (که صدق نمی کند).میلیاردها انسان روی زمین زندگی می کنند. اندام های ما تفاوت زیادی با هم ندارند. همه مان قامت تقریباً یکسانی داریم (قد هیچ کس سی متر نیست) و سن و سال مشابه (هیچ کس ده هزار سال یا یک هزارم ثانیه عمر نمی¬ کند). اغلب ما دو چشم، چهار دریچه قلب و سی و دو دندان داریم. در واقع، متجانس هستیم؛ شبیه به همدیگر، همان طور که موش ها شبیه هم اند. به همین دلیل، بیماری های مشابهی هم وجود دارند و کاملاً منطقی است اگر مثلاً بگوییم «سی درصد ریسک وجود دارد که به خاطر سرطان بمیری.» ✏️به عبارت دیگر، این ادعا بی معناست «سی درصد احتمال دارد ارزش یورو ظرف پنج سال آینده با کاهش مواجه شود.» چرا؟ چون اقتصاد در حوزه عدم قطعیت قرار می گیرد. میلیاردها واحد پولی قابل مقایسه وجود ندارد که از پیشینه تاریخی آنها بتوانیم چنین احتمالاتی را محاسبه کنیم. تفاوت بین ریسک و عدم قطعیت تفاوت بین بیمه عمر و قرارداد معاوضه اعتباری (CDS) را توصیف می کند. CDS نوعی سیاست بیمه ای در قبال مشکلات خاص مانند ناتوانی شرکت در پرداخت هاست. در مورد اول (بیمه عمر)، در حوزه قابل محاسبه ریسک هستیم؛ در مورد دوم (سی.دی.اس)، با عدم قطعیت مواجه ایم. این سردرگمی در ایجاد بحران مالی سال ۲۰۰۸ نقش داشت. اگر چنین عباراتی را شنیدید، نگران نشوید «ریسک تورم حاد فلان درصد است» یا «ریسک ارزش خالص دارایی بهمان است». ✏️برای اجتناب از قضاوت عجولانه، باید یاد بگیری عدم قطعیت را تحمل کنی، کار سختی است و نمی توانی همواره بر آن تأثیر بگذاری. آمیگدال تو نقشی حیاتی ایفا می کند. آمیگدال منطقه ای به اندازه بادام در وسط مغز انسان است که مسئولیت پردازش احساسات و خاطرات را بر عهده دارد. بسته به ساختار آمیگدال ذهنت، عدم قطعیت را آسان تر یا دشوارتر تحمل می کنی. این به خصوص در جهت گیری های سیاسی ات آشکار است. هر چه از عدم قطعیت متنفرتر باشی، محافظه کارانه تر رأی می دهی. دیدگاه های سیاسی تو تا حدی ریشه های بیولوژیکی هم دارند. ✏️در هر دو حالت، هر کسی که امیدوار است شفاف فکر کند باید تفاوت بین ریسک و عدم قطعیت را متوجه بشود. فقط در چند حوزه محدود می توانیم روی احتمالات حساب کنیم: کازینوها، پرتاپ سکه و کتاب های احتمالات. اغلب اوقات با مشکل عدم قطعیت مواجه ایم. یاد بگیر با آن کنار بیایی. 📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇 @eghtesaderooz
نمایش همه...
👍 21 4👎 1
04:36
Video unavailableShow in Telegram
🔳راه کره شمالی چطور از کره جنوبی جدا شد؟/ سواد حکمرانی اقتصادی نقش پررنگ نهادها در رشد اقتصادی ✅وقتی نوبت به فهم رشد اقتصادی می‌رسد، نهادها بسیار مهم می‌شوند. وقتی اقتصاددانان از نهادها صحبت می‌کنند، منظورشان قوانین و مقررات، از جمله حقوق مالکیت، دادگاه‌های قابل اعتماد و ثبات سیاسی است. منظور آن‌ها همچنین نهادهای فرهنگی از جمله هنجارهای حول صداقت، اعتماد و همکاری است. ✅برای نشان دادن اهمیت همه این نهادها، بیایید به داستانی نگاه کنیم که هم تراژیک است و هم حاد. در قسمت اول، ما در مورد واگرایی بزرگ صحبت کردیم. واگرایی در این مثال به قدری چشمگیر است که حتی از فضای خارج نیز قابل مشاهده است. نهادها چگونه این شکاف بزرگ را رقم زده‌اند؟ 📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇 @eghtesaderooz
نمایش همه...
The Importance of Institutions - INSTA.mp418.31 MB
👍 9 1
🔳قصۀ پول چیست؟ صدهاهزار سال قبل، انسان پیش از آنکه تولید را شروع کند مبادله را شروع کرد. انسان دریافت که برای بعضی کالاها به خاطر کمیابی بیشتر و استهلاک کمتر، تقاضای نسبی بیشتری وجود دارد: پوست، نمک، صدف، شاخ و غیره. انسان فهمید بهتر است برای روز مبادا چیزی ذخیره کند و فهمید مثلاً ذخیره کردن نمک از ذخیره کردن پیاز یا بزغاله عاقلانه تر است. چون به این زودیها نابود نمیشود، تقسیم پذیرتر است، و در ضمن مشتری بیشتری دارد و با داشتن آن خیلی چیزهای دیگر را که لازم شوند میتوان خرید. به این ترتیب مفهوم واسطۀ مبادله و وسیلۀ حفظ ارزش در ذهن بشر شکل گرفت. پول پدید آمد.  در حالی که هنوز هیچ حکومتی و هیچ اقتصاددانی وجود نداشت. هزاران سال گذشت. همۀ انسانها فهمیدند طلا از همه چیز کمیاب تر است، تقریباً مستهلک نمی شود و همیشه مشتری دارد. بشر به این نتیجه رسید که قطعات طلا از هر پول دیگری بهتر است. و البته تقلبهایی هم در آن میشد، همانطور که همیشه در مورد هر کالای دیگری می شود. در همین اثنا کسانی پیدا شدند که دیدند می توان به جای زحمت کشیدن و عرق ریختن، در سایه خوابید و از دسترنج دیگران حتی بیش از خود آنها سهم برداشت. همیشه زورمندانی بودند که از مردم باج میگرفتند. امّا از زمانی به بعد کارشان بالا گرفت به فکر ایجاد اعتبار و رسمیت افتادند. عدّه ای را مأمور کردند تا برایشان حمایت جلب کنند و افسانه بسرایند و مشروعیت بتراشند. و به این ترتیب باج گیری به شغل پیچیده تر و کم زحمت تری به نام حکومت تبدیل شد. و بعدها علم سیاست مُدُن پدید آمد تا باجگیری حکومت را مشروع و موجّه و اجتناب ناپذیر جلوه دهد. «سیاست مدن» جدّ اعلای اقتصاد کلان متعارف امروزی بود. پایۀ حکومت که محکم شد، حکومتیان خیلی چیزها را حق ذاتی خود دانستند. یکی از آن ها انحصار انتشار پول بود. حکما شروع به نظریه پردازی کردند: «قوّۀ ابراء پول ناشی از اقتدار حاکمیت است ولاغیر». مردم کوچه و بازار که معنی این حرفهای های قلنبه سلنبه را نمیفهمیدند. آنها فقط پولی برای رواج دادن معاملاتشان میخواستند. پولی که تا آن زمان همیشه در بازار مثل همۀ کالاهای دیگر تولید و عرضه و معامله شده بود. امّا حالا حکومت میگفت فقط چیزی پول است که مُهر ضرّابخانۀ من بر آن باشد. چاره ای جز پذیرش نبود. حکومت پول را غصب کرد و به انحصار خود درآورد و این شاه بیت همۀ باجگیری های تاریخ بود. از طریق دستکاری پول میشود از مردم باج گرفت و قدرت خرید آنها را غصب کرد، بی آن که حتّی بفهمند: پایین آوردن عیار سکّه ها و تقلب در پول، در نتیجه تورم و بالا رفتن قیمتها. وقتی به دوران مدرن رسیدیم، قدرت حکومتها برای سوءاستفاده از بی خبری مردم به اوج رسید. به نحوی که نقش تاریخی طلا به عنوان پول را هم انکار کردند: پول کاغذی است که ما پشت آن را امضا کرده باشیم؛ پول عددی است که در حسابهای بانکی شما کم و زیاد شود و مورد تأیید ما باشد. به این ترتیب هزینۀ ایجاد تورم برای حکومتها تقریباً به صفر رسید. تا روزی که پول در انحصار حکومت باشد، تورم وجود خواهد داشت و دسترنج مردم به مرور زمان غارت خواهد شد. تورم «غارت نرم» است. غارتی که ما آن را نمیبینیم چه رسد که بخواهیم یا بتوانیم به آن اعتراض کنیم. روش های مزوّرانۀ ایجاد تورم روش هایی هستند که اتفاقاً مردم را خوشحال و راضی میکنند؛ مثلاً افزایش یارانه یا کاهش نرخ سود وام ها. مردم شیرینی آنی یارانه و وام را خیر حکومت می بینند امّا تلخی زهر تورم را که بعداً آشکار خواهد شد شرّی می دانند که از آسمان نازل شده. تورم گاه می تواند تا دهها سال خود را پشت بدهی های دولت یا نرخ مصنوعی ارزان ارز خارجی پنهان کند (اوّلی ترفند دولتها در اقتصادهای صنعتی و دومی روش معمول اقتصادهای خام فروش است)، امّا بالاخره روزی از پشت سدهای پنهانکاری سر میرود و مثل سیل به راه می افتد و زندگی همه را به هم میریزد و تنها منتفع آن حکومت و نزدیکان حکومت خواهند بود. پایان خوش قصّۀ پول می تواند خلع سلاح حکومتها از اسلحۀ غارت تورمی باشد. لغو انحصار دولتی پول. بازگرداندن پول به دست گره گشای رقابت و بازار. و بازگشتن جهان به یک اقتصاد کمابیش پایدارتر، زندگی های آرام تر، حکومتها و ارتشهای بسیار کوچک تر، انسانهای آزادتر. این همه به دانستن و خواستن مردم بستگی دارد و اینکه شکل گیری خِرَد جمعی ضدتورمی چقدر طول خواهد کشید. پایان ناخوش قصّۀ پول طبق پیشبینی فردریش هایک می تواند حتّی تا سقوط کامل تمدن پیش برود. هزاران سال قبل، تمدّن ابتدا از خاورمیانه رویید. دور از ذهن نیست که نجات تمدن از وحشیگری پولی دولتها نیز از همینجا آغاز شود. این آرزوست امّا با این وجود در مقایسه با راهکارهای این روزهای اقتصاددانان برای «هدایت نقدینگی!» کمتر تخیّلی به نظر می آید. 📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇 @eghtesaderooz
نمایش همه...
👍 14 5🤔 1
07:50
Video unavailableShow in Telegram
🔳مدل رشد اقتصادی سولو ✅مدل رشد اقتصادی سولو، که به نام رابرت سولو، برنده جایزه نوبل، نامگذاری شده است. مدل سولو به ما کمک می‌کند تا پویایی‌های رشد را بهتر درک کنیم. مدل سولو همچنین به ما کمک می‌کند تا بین دو نوع رشد تمایز قائل شویم: رشد سریعی که جبران‌کننده عقب‌ماندگی‌هاست و رشد روی مرز و لبه فناوری. ✅همانطور که خواهیم دید، اولی می‌تواند بسیار سریعتر از دومی باشد. حال ممکن است بپرسید «مدل اقتصادی چیست؟» مدل اقتصادی یک چارچوب ساده‌شده است که به ما کمک می‌کند تا یک واقعیت پیچیده‌تر را درک کنیم. ما از یک نسخه فوق‌العاده ساده از مدل سولو استفاده خواهیم کرد که رشد اقتصادی را تنها به چند متغیر کلیدی و کمی ریاضیات پایه خلاصه می‌کند. ✅هر چند این مدل ساده است، اما می تواند بینش عمیقی در مورد علل رشد به ما ارائه دهد. بخش کلیدی مدل یک تابع تولید است؛ یک توصیف ساده‌شده از این که چطور منابع و ورودی‌ها به خروجی تولید تبدیل می‌شوند. اجازه دهید نگاهی به ورودی‌های تابع تولیدمان بیاندازیم. ✅اولین ورودی کلیدی ما مردم هستیم. اینجا از حرف "L" برای نشان دادن نیروی کار استفاده می‌کنیم. هرچه افراد تحصیلکرده‌تر باشند، کارکردنشان موثرتر است. بنابراین می توانیم L را در "e" به عنوان سطح تحصیلات ضرب کنیم. ✅ این دو متغیر با هم نشان‌دهنده سرمایه انسانی هستند. بعدی سرمایه فیزیکی است که با حرف "K" نشان داده می‌شود. K همه کارخانه‌ها و ابزار و غیره است. ✅آخرین و البته نه کم اهمیت‌ترین، ایده‌ها هستند که با حرف "A" نشان داده می‌شوند. A نشان‌دهنده تمام دانش ما در مورد چگونگی ترکیب سرمایه و کار برای تولید محصول ارزشمند است؛ از نحوه حمل و نقل وسایل بدون نیاز به حمل بر روی کمر گرفته تا نحوه جلوگیری از گسترش بیماری‌ها، تا روش جمع‌زدن ۱۰۰۰ عدد در کسری از ثانیه. A به معنای ایده‌ها است و ایده‌های بهتر به این معناست که ما می‌توانیم خروجی بیشتری از همان مقدار مشخص ورودی‌ سرمایه و نیروی کار به دست آوریم. ✅می‌توانیم به سرمایه انسانی، سرمایه فیزیکی و ایده‌ها فکر کنیم که با هم برای تولید خروجی استفاده می‌شوند. این همان ایده تابع تولید ما است. 📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇 @eghtesaderooz
نمایش همه...
6.2. Growthsolow 720-1.m4v11.05 MB
👍 10🔥 2👏 1