🙏دعاهای مشکل گشا 🙏
رفتن به کانال در Telegram
▒ ارائه روایات معتبر دینے به شیوه نوین ▓ اگر دعا معتقدانه و خالصانه خوانده نشود بےاثرست ▒ اعتقادے به دعانویسے و سرڪتاب نداریم ▓ ڪُپے بدون ذڪر منبع ضمانآور است
نمایش بیشتر2025 سال در اعداد

55 674
مشترکین
-4724 ساعت
-3157 روز
-1 42930 روز
آرشیو پست ها
Photo unavailableShow in Telegram
#شفای_بیمار
ختم "یا شافی" (۴۰۰ مرتبه)
یکی از سادهترین و پراثرترین اذکار برای شفا:
شرح ختم:
بهمدت ۳ روز، هر روز ۴۰۰ مرتبه بگوید:
«یا شافی، یا کافی، اشفِ کلَّ مریض»
بهتر است بعد از نماز عشاء یا هر زمان با حضور قلب خوانده شود.
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
🙏 6❤ 5
00:15
Video unavailableShow in Telegram
برای ادای نماز های قضاتون اصلا نگران نباشید؛
به خودتون سخت نگیرید و با حوصله و صبر و توکل و توسل شروع کنید. 🥰🌸
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
10.15 KB
👍 5
ببین…
اگه میخوای تو قلب یه آدم مغرور نفوذ کنی، ازش مشورت بخواه.
هر کاری هم میکنی بهش بگو؛ از سرِ خودت کاری نکن.
تا میتونی تأیید و تحسینش کن.
اصلاً بگرد کارای خوبشو در گذشته پیدا کن و تحسینش کن.
با این ترفندها میتونی آدم مغرور رو غلامِ حلقهبهگوش خودت کنی.
ببین؟
اگه میخوای تو قلب یه مغرور نفوذ کنی، تا میتونی بگرد و خوبیهاشو بگو و تحسین کن.
اگه این کارو کنی، شوهرت غلامت میشه!
یعنی یه جوری میشه که هرچی بگی، میگه «چشم قربان!»
ولی خواهش میکنم هرگز با مغرور بحث نکن… هرگز!
وگرنه کار تمومه!
عیبشو مستقیم نگو و حرفاشو رد نکن.
نگو اشتباه میگی، درست نیست.
بهشدت مغرورها با این رفتارها میریزن بههم…
حتی اگه اشتباه هم میگه، بحث نکن؛ وگرنه غرور و لجبازیش بیشتر میشه!!!
نگو «اشتباه میکنی، بلد نیستی».
اگه میخوای بهش کتابی معرفی کنی، بگو:
«یه سری چرتوپرتا تو این کتاب نوشته، بیا بخون ببین درسته یا نه.»
نگو «این رو بخون تا درست بشی!»
اگه داره حرف اشتباه میزنه، نگو غلطه.
بگو: «آره، اینم درسته، ولی بیا یه تحقیقی بکنیم… منم نمیدونم.»
پیش آدم مغرور خودتو عالمِ دهر معرفی نکن.
تنها راه تأثیرگذاری روی آدم مغرور فقط غیرمستقیمه.
هرگززززززز مستقیم به یه مغرور نگو «این کارت غلطه» یا «این کار درسته».
این یعنی فاجعهههه!
ببین؟
اصلاً باباتو مقایسه نکن.
نگو «ببین پدرای بقیه چقدر بهترن»، «بقیه خوبن، تو خوبی نیستی».
مقایسه کردنِ یه فرد مغرور با کسی دیگه یعنی فاجعه! یعنی سونامی!
حتی غیرمستقیم هم مقایسه نکن.
چون وقتی از کسی تعریف میکنی یعنی: «اون خوبه، تو بدی».
مغرورها نسبت به مقایسه، آنتن و گیرایی شدیدی دارن!
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
❤ 3
ببین…
بابای تو با این مدل زندگی و با این اخلاقش دیگه خو گرفته.
به هر حال سالهاست که با غرور زندگی کرده؛ پس تو نمیتونی زود تغییرش بدی.
پس توقع نتیجهی فوری نداشته باش.
احتمالاً بابات توی بچگیش زیاد تحقیر شده.
اینها رو باید درک کنی تا بتونی تحملت رو یکم بالاتر ببری.
وقتی به گذشتهی بابات فکر نکنی، نمیتونی تحملش کنی.
باید گذشتهی باباتو ببینی تا بتونی درکش کنی؛ این بداخلاقیهاش به خاطر گذشتشه.
خودِ بابات هم میدونه که از درون احساس حقارت داره.
باور کن خودش هم اینو تهِ دلش میدونه. تازه اگر معتاد هم باشه، بدتر هم میشه.
به همین خاطر احساس حقارتش باعث شده ناچار بشه ماسکی به نام غرور بزنه.
ببین…
مغرورها خیلی احساس حقارت دارن. خیلی…
اگر بابات مغروره و تو میخوای بهش نزدیک بشی، به هیچ عنوان بهش بیاحترامی نکن؛
وگرنه عمراً بتونی روش تأثیری بذاری.
خدا جبّاره… اگر این چیزایی که میگم رو گوش بدی، خدا برای تو هم جبران میکنه.
قول میدم بهت… بعد از ازدواج من، خیلی برکت به سمتم اومد؛ دلیلش هم همین بود.
بابات مغروره… تو نباید بهش بیاحترامی کنی،
وگرنه غرورش بیشتر میشه و بدتر اذیتتون میکنه.
خواهش میکنم با آدم مغرور اصلاً قهر نکن.
تو با قهر کردن هرگز نمیتونی بابای مغرورت رو درست کنی.
اتفاقاً با قهر کردن زندگی رو بیشتر به آشوب میکشی.
ببین…
همون اول هم بهت گفتم: بابات از درون پوچه.
به خاطر همین با غرور میخواد ماسک بزنه و بگه «منم کسیام برای خودم».
تو نباید غرور باباتو له کنی.
درسته که با غرورش خیلی اذیتت میکنه، اما راه ارتباط با بابای مغرور همینیه که گفتم:
با پدر مغرور باید خیلی محترمانه صحبت کرد.
حتی اگر شوهری داری که مغروره، هرگز بیاحترامی نکن؛ وگرنه زندگیتو به آتیش میکشی.
❤ 1
Photo unavailableShow in Telegram
🖇#دلنگاره_های_من💔
- در خودم گم شده بودم..
تو صدایم کردی🗣✨:))
🍂الْلَّھُمـَّـ.؏َـجِّڸْ.لِوَلیِّـڪَ.اَلْفَــࢪَج
✍️ از طرف عاشقی که از انتظار خسته نمیشود.
📝 #یکدقیقهبا_امامزمان
➖➖➖
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
❤ 6
Photo unavailableShow in Telegram
🌿 #کلام_امیر
📜 نهجالبلاغه: حکمت ۲۱۵
🔹️وَ قَالَ (عَليهِالسَّلامُ):
الْخِلافُ يَهْدِمُ الرَّأْيَ.
🔸️امام (عليهالسلام) فرمود:
اختلاف، تصميمگيرى و تدبير را نابود مىکند.
➖➖➖
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
❤ 3
ذکر روز دوشنبه:
یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ
(ای زنده و پاینده)
یا
یَا رَبِّ ارْحَمْنِی بِرَحْمَتِکَ
(پروردگارا، با رحمتت بر من رحم کن.)
🤲 دعای روز دوشنبه (از صحیفهی سجادیه) + ترجمه
دعای روز دوشنبه
«اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یُشْهِدْنِی مَوْتَ أَمْسٍ،
وَ أَوْقَفَنِی فِی مِثْلِ یَوْمِی هٰذَا...
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ خَطِیئَةٍ…
وَ أَسْأَلُکَ النَّجَاحَ فِیمَا أَهَمَّنِی…»
ترجمه
«ستایش خدایی را که مرا شاهد مرگ دیشبم قرار نداد
و به امروز تازهای رسانید…
خدایا! از تو آمرزش میطلبم برای هر خطایی…
و از تو کامیابی و گشایش در هر آنچه مرا مشغول و نگران کرده درخواست میکنم.»
📖 داستان قرآنی روز: داستان حضرت موسی(ع) و مادرش
خداوند در سوره قصص ماجرای الهام به مادر موسی را بیان میکند:
داستان
زمانی که فرعون دستور داد نوزادان پسر بنیاسرائیل را بکشند، مادر موسی از ترس جان فرزندش نگران و پریشان شد.
در همین زمان خداوند به او الهام کرد:
«وَأَوْحَیْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِیهِ، فَإِذَا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ…»
(قصص، 7)
مادر موسی با توکل کامل، نوزاد را در صندوق گذاشت و در رود نیل رها کرد.
خداوند همان فرعونی را که قصد نابودی موسی را داشت،
سبب نجات و پرورش او قرار داد.
سالها بعد موسی همان کسی شد که بنیاسرائیل را آزاد کرد
و بساط حکومت فرعون را از بین برد.
🌱 نتیجهگیری
حتی در سختترین شرایط، راهحلهای الهی فراتر از تصور ماست.
آنچه با توکل، ایمان و انجام وظیفه انجام شود، بینتیجه نمیماند.
خداوند برای هر نگرانی، گشایشی پنهان آماده کرده است.
گاهی چیزی که تهدید به نظر میرسد، به فرصت و نجات تبدیل میشود.
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
❤ 8
Photo unavailableShow in Telegram
🌅 نیایش صبحگاهی و طلب خیر
الهی! صبحِ تازهام را با روشنایی رحمتت آغاز کن.
دل مرا از غمها و نگرانیها پاک گردان و قدمهایم را به سوی خیر و برکت هدایت فرما.
ای پروردگار مهربان! امروز را روزی قرار بده که در آن،
رزقِ پاک، حالِ خوش، اندیشهی روشن،
و دل آرام نصیب من و عزیزانم گردد.
الهی! از تو میخواهم که مرا از بدیها دور و به خوبیها نزدیک کنی.
آمین یا ربّ العالمین.
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
❤ 4
✴️دوشنبه 👈17 آذر / قوس 1404
17 جمادی الثانی 1447👈8 دسامبر 2025
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🌙⭐️ امور دینی و اسلامی.
❇️امروز روز خوبی برای امور زیر است:
✅انجام امور مقدماتی ازدواج مثل خواستگاری.
✅خرید کردن.
✅امور زراعی و کشاورزی.
✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✅درختکاری.
✅ختنه نوزاد.
✅و انواع دیدارها خوب است.
🚘سفر: مسافرت مکروه است و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد.
🤕 مریض مراقبت بیشتری نیاز دارد.(منظوری مریضی است که امروز مریضیش شروع شود).
👶زایمان مناسب و نوزاد مبارک بوده و هرگز فقیر نخواهد شد.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج اسد و از نظر نجومی مناسب برای امور زیر است:
✳️شروع امور همیشگی.
✳️امور ازدواجی.
✳️آغاز درمان و معالجه.
✳️خرید ملک و خانه.
✳️ورود به خانه و مکان نو.
✳️انتقال جهیزیه عروس و حجله آرایی.
✳️و شروع درمان و جراحی نیک است.
🟣نوشتن حرز ادعیه و حکاکی نماز و بستن حرز خوب است.
👩❤️👨 مباشرت و مجامعت:
مباشرت امشب،(شب سه شنبه)، فرزند مهربان و نرم دل و دهانی خوشبو دارد.
💇♂ اصلاح سر و صورت:
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، میانه است.
🔴 حجامت:
#خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، باعث صحت بدن می شود.
🔵ناخن گرفتن:
دوشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد.
👕دوخت و دوز لباس:
دوشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود.
✴️️ استخاره:
وقت #استخاره در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه.
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه #یا لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد.
💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_حسن_علیه_السلام و #امام_حسین_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
😴😴 تعبیر خواب:
تعبیر خوابی که شب " سه شنبه " دیده شود طبق آیه ی 18 سوره مبارکه "کهف" است.
و تحسبهم ایقاظا و هم رقود...
و از معنای آن استفاده می شود که کسی دوست یا دشمن خواب بیننده به وی برسد. و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
❤ 19🥰 2
00:06
Video unavailableShow in Telegram
حقایقی درباره حضرت ام البنین (س)
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
1.54 KB
❤ 15
و اندر سرِ من مایهٔ سودا همه تو
هرچند به روزگار در مینگرم
امروز همه تویی و فردا همه تو
زیر شعر دوباره امضا زده بود و تاریخ و ساعت نوشته بود.
وقتی به تاریخ و زمانش دقت کردم، متوجه شدم این شعر را بعدِ آخرین دیدارمان نوشته است.
از خوشیِ اینکه ممکن است مخاطب این شعر من باشم، دل بیقرارم شروع به تپیدن کرد.
اشک روی گونهام جاری شد. بیشتر از قبل دلتنگش شدم. به قاب عکسش زل زدم و گفتم:
ـ من دیگه تحمل این عشق یکطرفه رو ندارم کیان… کاش بودی تا همین الآن بهت میگفتم که چقدر عاشقتم و دوریت داره منو به جنون میرسونه. کاش تو هم عاشقم بودی… کاش واقعاً مخاطب این شعر من میبودم…
ـ من عشق رو تو چشمای داداشم دیدم.
با شنیدن صدای زهرا با ترس و دلهره به سمتش برگشتم.
سریع اشکهایم را پاک کردم و با خجالت و سر به زیر گفتم:
ـ ببخشید… حواسم نبود اومدی.
ـ بله، میدونم حواستون پیش داداش بنده بود.
گونههایم سریع سرخ شد.
دلم میخواست از خجالت زمین دهان باز کند و مرا در خودش فرو ببرد.
آبرویم رفته بود و دست دلم برای زهرا رو شده بود.
زهرا خندید و گفت:
ـ حالا چرا انقدر رنگبهرنگ میشی دختر خوب؟
ـ من… راستش… من…
ـ نمیخواد عشقتو انکار کنی. من خیلی وقته برق عشق رو، علاوه بر چشم تو، توی چشم کیان هم دیدم.
تا قبل رفتنش امید داشتم که عشق تو باعث بشه قید رفتن رو بزنه ولی نشد.
به سمت میز تحریر رفت و کاغذ خوشنویسی را برداشت.
در حالی که بغض کرده بود گفت:
ـ همیشه وقتی شعری رو مینوشت، به من نشون میداد. اون روزی که این شعر رو مینوشت، من تو اتاقش بودم. بهم گفت وسایلش رو بذارم توی ساکش و برای این سفر طولانی آمادهاش کنم.
بهش گفتم:
ـ داداشی، نمیشه نری؟
خندید و گفت:
ـ عزیزم، چند بار در موردش حرف بزنیم… من نمیتونم از اعتقادم بگذرم.
ـ از عشقت چی؟ از اون میتونی بگذری؟
انگار خشکش زده بود. باور نمیکرد پیش من رسوا شده باشه.
دست از نوشتن برداشت و با چشمانی مبهوت به من نگاه کرد. یکهو دستوپاش را گم کرد و نگاهش از نگاهم فراری شد.
❤ 4🙏 2
زهرا دستم را گرفت و گفت:
ـ بیا بریم تو اتاقم کمی با هم صحبتهای دخترونه کنیم. تا یک ساعت دیگه دخترای فامیل میآن، وقت نمیشه صحبت کنیم.
ـ باشه عزیزم، بریم.
با هم از روی مبل بلند شدیم تا به اتاق زهرا برویم که خاله ثریا گفت:
ـ زهرا جان، ببین بیرون کسی چیزی لازم نداره؟
ـ چشم مامانجون.
زهرا رو به من کرد و گفت:
ـ روژان، تا تو بری تو اتاقم، منم میام. طبقه بالا سمت چپ.
ـ باشه، برو.
زهرا به حیاط رفت و من هم با آرامش پلهها را بالا رفتم.
سمت چپ دو تا اتاق قرار داشت، نمیدانستم کدام اتاق زهراست.
درِ اتاق اول را باز کرده و وارد شدم.
چشمم به قاب عکس بزرگی از کیان افتاد که روبهروی در قرار داشت.
در اتاق بوی عطر همیشگی او پیچیده بود و من با تمام وجود عطرش را نفس کشیدم تا روزهایی که دلتنگش میشوم با یادآوری بوی عطرش به آرامش برسم.
به دور تا دور اتاقش نگاهی انداختم. دکوراسیون اتاقش سفید و سیاه بود.
یک دیوار کاملاً مشکی بود و با گچ سفید رویش شعری را خوشنویسی کرده بودند. هرچه دقت کردم نتوانستم شعر را بخوانم. پایین نوشته هم امضا زده بود و نوشته بود: کیان!
چشمم به دیوار مقابلش خورد؛ سفید رنگ بود و روی آن پر بود از قاب عکسهای کوچک و بزرگ خوشنویسی. زیر همه آنها امضا و نام کیان خودنمایی میکرد.
میخواستم به سمت پنجره اتاقش بروم تا به بیرون نگاهی بیندازم که چشمم به یک برگه خوشنویسی افتاد که روی میز تحریرش قرار داشت.
بیاراده به سمتش رفتم و شعر را خواندم:
ای در دل من میل و تمنا، همه تو…
❤ 2
تو فقط تمام تلاشت را بکن که بیاحترامی نکنی… بعدش خدا خودش برات جبران میکنه.
شاید بگی: «رضا؟ خب بابام خیلی مغروره… چطور بیاحترامی نکنم؟ اصلاً نمیشه!»
ببین… میدونم چی میگی. بابای من هم مغرور بود؛ اما با ترفندهایی که بهت میگم، تونستم تا حد زیادی روش تأثیر بذارم و کنترلش کنم.
الان هم که ازدواج کردم، کاملاً حالش بهتر شده و از غرورش خیلی کم شده.
ببین… من باتجربهام، پس خوب به حرفهام گوش کن. قسم میخورم کمکت کنم.
من حرفهام رو میزنم، اما لطفاً ازش نتیجه فوری نخواه.
فکر نکن اگر به صحبتهام عمل کنی، پدرت سریع رفتار و اخلاقش عوض میشه.
نه… هرگز!
میخوام یه چیزی بگم؛ لطفاً تحمل پذیرش حرفم رو داشته باش…
❤ 3
۸۶: مرگاندیش باشم و از مرگ انگیزه بگیرم.
۸۷: جذاب و دوستداشتنی باشم.
۸۸: خودم باشم و حرفهایم را ساده بزنم.
۸۹: حرف دلم را بنویسم و با خدا صحبت کنم.
۹۰: همیشه به خدا توکل کنم و برای خواستههایم تلاش کنم.
۹۱: سمت شهوت نروم و به ارزشهایم پایبند باشم.
۹۲: استرسهایم را مهار کنم و از آنها تغییر مثبت بسازم.
۹۳: مشکلاتم را تبدیل به سکوی پرتاب خودم کنم.
۹۴: خشم خود را فرو ببرم.
۹۵: روی هیچکس جز خدا حساب باز نکنم.
۹۶: کظمِ غیظ داشته باشم.
۹۷: باور کنم هیچ برگی بیاذن خدا به زمین نمیافتد؛ هیچ اتفاقی، اتفاقی نیست.
۹۸: قبل از اینکه دیگران را تغییر دهم، خودم تغییر کنم.
۹۹: وقتی بلد نیستم، بگویم بلد نیستم.
۱۰۰: وقتی کسی به من خوبی میکند، تشکر کنم.
بابا… مرسی.
آدم میمونه به این پدر چی بگه…
ممنون که در تربیت من خلاقیت داشتی بابا.
از تو ممنونم پدرم.
نگاهم به تو مثبته چون ازت خیلی چیزها یاد گرفتم.
ازت ممنونم بابا.
لطف بزرگی در حقم کردی…
حالا یه سؤال از خودِ شما دارم…
بپرسم؟
باباتون بداخلاقه؟
اگر پدرت خوشاخلاقه که چه بهتر…
اما اگر بداخلاقه، خوب به حرفهام گوش کن:
باور کن خدا خیر و برکت زیادی برات کنار میگذاره اگر تحمّل کنی و صبر داشته باشی.
من زیاد دیدم… کسانی که پدر و مادر بداخلاقی داشتن، خدا سرِ یه چیزهای دیگه براشون جبران کرده.
خدا «جبّار»ه…
اگر باهاش معامله کنی، خدا خوب هواتو داره
❤ 1
🖇#دلنگاره_های_من💔
❇️ دلنوشتۀ"تجݪےعـشڨ"[³]
در میان آب ماهی چه میبیند؟!🌊
میرود این سو و آن سو راحت....
مشغول زندگی است در آنجا....
در میان آب، ماهی نمیداند آب چیست....به گمانش اصلا آب چیزی نیست.....چه زمانی میفهمد؟
در کجا وچه وقت؟ به گمانم هیچ وقت،
تا زمان مرگش ...
یا زمانی که مرگ در تعقیب است ....
آن زمانیست که در تور ماهیگیر است ....برسد بالا ، به آنجایی که نور میتابد از آنجا.....دیگر نباشد آبی...دهانش در طلب آب، برای جان است....نفسش گیر کند در سینه....خواهد فهمید آب چیست...وقتی هم به خواست خدا.... از تور ماهیگیر سر خورد در دریا ....بغل میکند آنچه را که هر گز نمیدید...💔
من نیز، ماهی کوچکی در ته اقیانوسم ....
در میان آبم و نمیدانم آب چیست....بعضی روزها مثل امروز نفسم میگیرد،
از خودم میپرسم...نشناختم اورا ....آن بزرگ مهربان را ...عمری درمیان ماست و من نمیدانم کجاست....در تُنگ کوچک خودم، مشغولم ...نمیدانم حال و احوالم را....
آنگاه که برسم بالا ....همان جایی که نور میآید. از آنجا..... میفهمم که چه کم داشتم من در این دنیا...عمری در میان آب بودم و سیر آب نگشتم.....میخورم افسوس که چه بیهوده گذشت عمر کم من....در تمام عمر بی تو گذشت....آقاجان ماهی دریای غمها گشتهام....دیگر نفسی نیست در بدنم...کاش بیایی و شناسم تو را ...آنگاه نفسی راحت بکشم...🥀
🍂الْلَّھُمـَّـ.؏َـجِّڸْ.لِوَلیِّـڪَ.اَلْفَــࢪَج
✍️ از طرف عاشقی که از انتظار خسته نمیشود.
📝 #یکدقیقهبا_امامزمان
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
❤ 4😭 1
Photo unavailableShow in Telegram
🌿 #کلام_امیر
📜 نهجالبلاغه: حکمت ۲۱۴
🔹️وَ قَالَ(عَليهِ السَّلامُ):
مَنْ لانَ عُودُهُ کَثُفَتْ أَغْصَانُهُ.
🔸️امام (عليهالسلام) فرمود:
آن که دارای تواضع و اخلاق خوش باشد، یاران و پیروانش زیاد شوند.
➖➖➖
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
❤ 3
🕌 ذکر روز یکشنبه با معنی
ذکر روز یکشنبه در مفاتیح چنین آمده است:
لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ، یُحْیِی وَیُمِیتُ، وَهُوَ حَیٌّ لَا یَمُوتُ، بِیَدِهِ الْخَیْرُ، وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ.
ترجمه:
«معبودی جز خدای یگانه نیست؛ شریکی برای او نیست. فرمانروایی و ستایش از آنِ اوست. زنده میکند و میمیراند و خود زندهای است که هرگز نمیمیرد. هر خیر و نیکی به دست اوست و او بر هر چیزی تواناست.»
🕊 دعای روز یکشنبه با معنی
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ
یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ
وَیَا مَنْ یُفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ
وَإِلَیْهِ یَلْتَجِئُ الْمُضْطَرُّونَ…
ترجمه بخش ابتدایی:
«ای خدایی که گرههای مشکلات با یاد او گشوده میشود.
ای کسی که شدت سختیها با قدرت او شکسته میشود.
و ای آنکه درماندگان به سوی او پناه میبرند…»
📖 داستان و حکایت قرآنی — حکایت حضرت موسی و مرد فقیر
روایت کردهاند که روزی حضرت موسی(ع) از کنار مردی بسیار فقیر گذشت.
مرد از شدت سختی زندگی گفت:
«ای موسی! از خدا بخواه روزی مرا زیاد کند؛ دیگر تحمل ندارم.»
موسی با خدا مناجات کرد و خواستهٔ مرد را گفت.
خداوند فرمود:
«ای موسی، اگر روزی او را زیاد کنم، از من دور میشود.»
موسی این پیام را به مرد رساند.
مرد گفت:
«امتحان کن! قسم میخورم اگر روزیم زیاد شود، شکرگزارتر میشوم.»
مدتی گذشت؛ خداوند به او روزی فراوان داد.
ثروتمند شد، زندگیاش بهتر شد…
اما رفتهرفته از عبادت و یاد خدا دور شد.
تا اینکه کاملاً غرق دنیا گشت.
خداوند روزی او را به حالت اول برگرداند.
موسی دوباره بر او گذشت؛ فقیر همان فقیر شده بود.
با ناراحتی گفت:
«ای موسی، از خدا بخواه دوباره روزیام زیاد شود!»
موسی گفت:
«خدا فرمود آن روزیِ زیاد برای تو خوب نبود… اگر میخوای زندگیت بهتر بشه، باید ظرف دلت رو تغییر بدی، نه مقدار روزیت را.»
نتیجهگیری:
گاهی کموزیادی رزق، امتحانی از طرف خداست.
اگر ظرفیت قلبی و ایمان انسان کم باشد، ثروت زیاد ممکن است او را از خدا دور کند.
بهترین روزی، روزیای است که تو را به خدا نزدیکتر کند، نه دورتر.
پس به جای تغییر شرایط، گاهی باید دل و نگاه خودمان را اصلاح کنیم.
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
❤ 5👍 3
Photo unavailableShow in Telegram
🌅 نیایش صبحگاهی
«خدایا! امروز را برای من روزی سرشار از نور، آرامش و برکت قرار بده.
دل مرا از کینه و اضطراب پاک کن و قدمهایم را در مسیر خیر محکم بدار.
به من توفیق بده به کسی آزار نرسانم و دستم را وسیلهی کمک به بندگانت قرار ده.
ای مهربانترین، امروز را آغاز لطف تو و پایانش را شکر تو قرار بده.»
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
❤ 4👍 2
