🙏دعاهای مشکل گشا 🙏

می‌دیدم که پشت سرم داره حرف‌هایی زده می‌شه. به پشت سرم نگاه کردم. روهام در حالی که حوله‌ای دور گردنش بود، به دیوار تکیه زده بود و ما را نگاه می‌کرد. پدر خندید و گفت: ـ داشتیم از خوبی‌های پسرِ مامان می‌گفتیم. مگه نه روژان؟ گفتم: ـ بله دقیقاً. بابا می‌گفت روهام بیش از حد پسر لوسِ مامانش شده و باید براش کم‌کم آستین‌ها رو بالا بزنیم. روهام در حالی که نیشش باز شده بود گفت: ـ جون من؟ راست می‌گی؟ دیگه کم‌کم داشتم ازتون ناامید می‌شدم. حالا کی می‌رید برام خواستگاری؟ من و پدر پقی زدیم زیر خنده. پدرم گفت: ـ نیشتو ببند پسرِ بی‌حیا! تحویل بگیر روژان‌خانم… اینم از پسر لوس بابا. ببین چه دردسری درست کردی! حالا من از کجا واسه این دختر خوب پیدا کنم؟ در حالی که می‌خندیدم از میز فاصله گرفتم و گفتم: ـ خب دیگه… من پدر و پسر رو تنها می‌ذارم تا به تفاهم برسید. صدای خنده‌ی آن‌ها هنوز به گوش می‌رسید. به اتاقم رفتم تا برای دیدار آخر با کیان آماده شوم. به روزهای خوبی که با کیان گذراندم فکر می‌کردم… به اینکه چی شد که من دلبسته و دلداده شدم. سوار ماشین شدم و به راه افتادم. بین راه یاد حرف خانم‌جون افتادم که همیشه می‌گفت برای سلامتی «آیت‌الکرسی» بخوانم. دلم می‌خواست با همین دعا، کیان را بدرقه کنم. تصمیم گرفتم آیت‌الکرسی را به او هدیه بدهم. راهم را به سمت مرکز خرید کج کردم. وارد اولین مغازه‌ی زیورآلاتی که به چشمم خورد شدم. به فروشنده گفتم: ـ سلام، خسته نباشید. ـ سلام، خیلی خوش اومدید. بفرمایید. ـ ببخشید… یه هدیه می‌خواستم که آیت‌الکرسی داشته باشه. ـ زنانه باشه یا مردانه؟

🕊️ ذکر روز چهارشنبه یا حیّ یا قیّوم (ای زنده پاینده) تکرار این ذکر برای روشن شدن دل، آرامش درونی و رفع نگرانی‌ها بسیار سفارش شده است. 🤲 دعای روز چهارشنبه «اللّهُمَّ اجْعَلْ لِي فِيهِ إِلَى مَرْضاتِكَ دَلِيلًا، وَلَا تَجْعَلْ لِلشَّيْطانِ فِيهِ عَلَيَّ سَبِيلًا، وَاجْعَلِ الْجَنَّةَ لِي مَنْزِلًا وَمَقِيلًا» 💛 معنی زیبا: خدایا… در این روز، راهنمای من به سوی خشنودی خودت باش. شیطان را بر من مسلط مکن و بهشت را آرامگاه و جایگاه من قرار بده. آمین یا رب العالمین 🌸 🌷 داستان: شفا یافتن به برکت حضرت فاطمه(س) در یکی از روستاهای قدیم، زنی بود به نام ریحانه که سال‌ها از درد شدید پا رنج می‌برد. هیچ طبیبی علت درد را نمی‌دانست و او بیشتر روزها با گریه و ناتوانی می‌گذرانْد. شب شهادت حضرت فاطمه(س)، ریحانه با همان درد، شمعی روشن کرد و کنار آن نشست و گفت: «ای بانوی دو عالم… من مادر نیستم، اما دردِ زن بودن را خوب می‌فهمی… اگر لیاقت دارم، به حقِ پهلوی شکسته‌ات، دستم را بگیر.» در همان حال، چشمانش سنگین شد. در رؤیایی آرام دید که بانویی با چادری سفید و نوری لطیف نزدیک او شد. بانو دست بر پای او گذاشت و گفت: «دخترم… صبر تو نزد خدا گم نمی‌شود. برخیز… خداوند شفا را برایت نوشت.» ریحانه از خواب پرید. با ناباوری پاهایش را تکان داد… هیچ دردی نبود! صبح فردا، مردم روستا او را دیدند که بی‌هیچ کمکی راه می‌رفت. ریحانه فقط یک جمله می‌گفت: «اگر دری بسته باشد، به احترام نام حضرت زهرا(س) باز می‌شود.» ✨ دریافتِ مطلب از داستان این حکایت زیبا به ما یاد می‌دهد: ✔️ توکل و توسل، گره‌های بزرگ را باز می‌کند. ✔️ درد و سختی اگر با صبر همراه شود، معجزه نزدیک است. ✔️ نام حضرت فاطمه(س) برکت و آرامش می‌آورد؛ همان جایی که دست‌ها کوتاه می‌شود، لطف او آغاز می‌شود. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @Ganje_arsh

️ نیایش صبحگاهی چهارشنبه خدایا… صبحی دیگر آغاز شد و من دلم را به تو می‌سپارم. امروز یار و همراه من باش؛ قدم‌هایم را محکم کن، نگرانی‌هایم را آرام کن، و دلم را از نور و آرامشی که از سوی توست پر ساز. پروردگارا… اگر دلی شکسته دارم، تو التیامش بده. اگر راهی گم کرده‌ام، تو نشانم بده. اگر باری سنگین بر شانه‌ام است، تو سبک گردان. امروز را برایم روزِ برکت، روزِ خیر و روزِ گشایش قرار بده. آمین ❤️ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @Ganje_arsh

👇تقویم نجومی چهارشنبه👇      ✴️چهارشنبه 👈5 آذر/ قوس 1404 5 جمادی الثانی 1447👈26 نوامبر 2025 🏛 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. 📛تقارن نحسین ، صدقه صبحگاهی اثر نحوست را بر طرف می کند. 📛از دیدارها و قسم دروغ پرهیز شود. 📛از گفتار و کردارهای تشنج زا اجتناب گردد. 👶 برای زایمان مناسب و نوزاد حالش خوب است. 🚖سفر: مسافرت اصلا خوب نیست و مکروه است و در صورت نیاز حتما همراه صدقه و خواندن ایه الکرسی باشد. 🔭 احکام نجوم. 🌗 امروز قمر در برج دلو و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر نیست: 📛تغییر مکان. 📛امور ازدواجی. 📛و فصد خوب نیست. 🟣نوشتن حرز و ادعیه حکاکی و نماز و بستن حرز خوب نیست‌. 💑مباشرت امشب: مباشرت امشب : فرزند عالمی از عالمان یا حاکمی از حاکمان شود. ان شاءالله. 💉💉 حجامت. #حجامت خون دادن و فصد سبب زردی رنگ می شود. 💇‍♂💇 اصلاح سر و صورت باعث سرور و شادی می شود. 😴🙄 تعبیر خواب: خوابی که (شب پنجشنبه )دیده شود تعبیرش طبق آیه ی 6 سوره مبارکه" انعام" است. الم یروا کم اهلکنا من قبلهم... و از مفهوم این آیه چنین استفاده میشود که خواب بیننده اندک آزردگی ببیند صدقه بدهد تا رفع شود.و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. ✂️ ناخن گرفتن. 🔵 چهارشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و باعث بداخلاقی میشود. 👕👚 دوخت و دوز. چهارشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن  وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود.ان شاالله. ✴️️ وقت استخاره. در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) ❇️️ #ذکر روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم  ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه #یامتعال که موجب عزّت در دین میگردد. 💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام#امام_رضا_علیه السلام_#امام_جواد_علیه_السلام و #امام_هادی_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد 📚 منابع مطالب ما: 📔تقویم همسران نوشته ی حبیب الله تقیان قم:انتشارات حسنین علیهما السلام ادرس:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @Ganje_arsh

شاید باورت نشه… ولی دیروز از خود مشهد تا گرگان موقع رانندگی می‌رقصیدم. عین دیوونه‌ها! یه چیزی می‌گم بین خودمون باشه… خیلی خَرِ ذوقم! دوست دارم برم تو جاده، صدا رو بزنم بالا و فقط بگم: «خدایا عاشقتم…» تازه؟ این روزا از دیدن همه‌چی لذت می‌برم. دوست دارم گریه کنم… شاید بگی چرا؟ باور کن، نمی‌دونم… بعضی وقتا فقط دوست دارم اشک شوق بریزم. بذار یه چیزی بهت بگم… دیروز که داشتیم از مشهد تا گرگان می‌اومدیم، وقتی رسیدیم جنگل گلستان، دیگه هوا تاریک شده بود. من واقعا جلو رو نمی‌دیدم… راستشو بخوای چراغ ماشین یکم ضعیف بود و درست جلو رو روشن نمی‌کرد که بتونم راحت رانندگی کنم. فاطمه بنده‌خدا ترسیده بود. چون چراغ ماشین، در بهترین حالتش فقط سه متر جلو رو روشن می‌کرد… بقیه‌اش تاریکِ تاریک. خداروشکر اتفاقی نیفتاد و سالم رسیدیم گرگان… ولی یه درس بزرگ گرفتم: هوا تاریک بود… ولی من حرکت کردم. من فقط سه متر جلوتر رو می‌دیدم، ولی همون سه متر رو حرکت کردم… و از گالیکِش تا گرگان رو همین‌جور سه متر سه متر رفتم جلو تا رسیدم به مقصد. فکر کنم گرفتی چی می‌خوام بگم… مگه نه؟ زندگی هم همینه… شاید نتونی کل مسیر رو ببینی، ولی باید اعتماد کنی و حرکت کنی… بعدش نشونه‌ها خودشون تو رو به مقصد می‌رسونن. به همین راحتی. باور کن تو این هشت سال تحولم، دقیقاً همین‌جوری حرکت کردم. خدا سه متر سه متر مسیر رو نشونم می‌داد و می‌گفت: «رضا، تو حرکت کن. سؤال نپرس… بیا، من تو رو به مقصد می‌رسونم.» و رسوند… باور کن انقدر خدارو دوست دارم که حد نداره… دیوونه‌ی زنجیریِ خدام.

من هرگز حرفی رو که تو زندگیم حس نکنم، به شما نمی‌گم. اگه خدا غیر از اون چیزی بود که بهت گفتم… من هیچ‌وقت با این حجم ایمان و اعتقاد نمی‌گفتم خدا داره واسم جبران می‌کنه. ولی دقیقاً چیزی رو بهت گفتم که دارم تو زندگیم حسش می‌کنم. پریشب انقدر گریه کردم که نگو… هی می‌گفتم: «ای خدا، تو چقدر با من مهربونی آخه… منی که این همه بد بودم… تو چرا نمی‌زنی منو با خاک یکسان کنی؟» ولی خدا بهم گفت: «نه رضا… برای چی بزنمت؟ من می‌دونم تنهایی کشیدی، محبت ندیدی و سختی کشیدی… من می‌خوام حالا که پیدام کردی و صدام زدی، برات جبران کنم.» رضا… می‌خواستم یه مدت تو لجن باشی تا قشنگ بفهمی بی‌خدایی چقدر بده. دیدی چقدر سخت بود؟ دیدی چقدر تاریک بود؟ رضا؟ حالا که برگشتی، می‌خوام برات جبران کنم… می‌خوام این‌قدر برات جبران کنم که تمام سختی‌هات جبران بشه و نه تنها نگی گذشته‌ی بدی داشتی؛ بلکه گذشتتو دوست داشته باشی و به همه بگی «گذشتم سکوی پرتابم شده.» رضا؟ می‌خوام واست جبران کنم… آره… وعده‌ی خدا حقه… بالاخره به روشنایی رسیدم… واقعاً نمی‌دونم چی بگم… تمام وعده‌هایی که خدا بهم داده بود درست بود. این شیطونه که فقط می‌ترسونه… ولی من هر جا رسیدم، بخاطر اعتمادم به همین صدای درونیم بود. چون در تاریک‌ترین روزهای زندگیم، وقتی همه‌چی سیاه بود، یه صدا که هنوزم همراهمه بهم می‌گفت: «رضا… حرکت کن… حرکت کن…» و من حرکت می‌کردم… و انقدر حرکت کردم که الان خوشبخت‌ترین پسر روی کره زمینم. فقط می‌تونم بگم: الهی شکرت… الان که ازدواج کردم و مشهد زندگی می‌کنم، واقعاً حس می‌کنم همه‌چی زندگیم قشنگه و عاشقشم. خیلی زندگیمو دوست دارم… خیلی… الان که دارم می‌نویسم، از مشهد اومدم گرگان، خونه‌ی پدر و مادرم و دقیقاً کنار پنجره، داره بارون می‌باره… بذار یه چیز باحال بهت بگم…

• • یــــــــا جبــــــــار • •

ختم ویژه برای صلاح و سر به راه شدن فرزند اگر دلت نگران فرزندت است و می‌خواهی خداوند خودش دستش را بگیرد و راه درست را پیش پایش بگذارد، این ختم بسیار مجرب و قدیمی است: 🔹 ختم سوره “تین” به نیت هدایت، آرام شدن، صالح شدن و سر به راه شدن فرزند به مدت ۷ روز پیاپی، هر روز: وضو بگیر. ۷ مرتبه سوره مبارکه تین را با حضور قلب بخوان. بعد از هر بار خواندن، این دعا را بگو: 🌿 دعای مخصوص پس از خواندن سوره تین «اللّهمَّ اهْدِ ولَدی، واصلِح شَأنَهُ، واجعلْهُ من عبادِکَ الصّالحین، وابعِدْ عنه رفقایِ ناباب و راه‌های بد، و احفظه بحفظِک یا ربّ العالمین.» (خدایا فرزندم را هدایت کن، کارهایش را اصلاح فرما، او را از بندگان صالح قرار بده، دوستان بد را از او دور کن و خودت نگهدارش باش.) 🔸 بهتر است هر روز کمی صدقه هم بدهی —even اگر شده یک مبلغ خیلی کوچک— تا ختم پربرکت‌تر و سریع‌تر اثر کند. 🔹 زمان انجام ختم بهترین زمان بعد از نماز مغرب یا قبل از خواب است. اما هر ساعتی که آرامش داری هم می‌توانی بخوانی. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @Ganje_arsh

🥀 آرامِ جانِ علی، شبانگاه در دل خاک آرام گرفت... . 🕶على💐، پیکر مطهر بانوى مظلومه‌اش را با کمک «اسماء بنت عمیس» طبق وصیتش زیر پیراهن غسل می‌داد. اسماء بر پیکر مطهر آن بانوى رنجدیده، آب مى‏‌ریخت و مولاى متقیان مى‌شست. با آنکه آن حضرت به اهل خانه‏‌اش فرموده بود براى عمل‌کردن به سفارش بانویش، آهسته سخن بگویند و گریه بلند نکنند تا مبادا همسایه‏‌ها مطلع شوند، ناگهان دیدند که مولا تکیه به دیوار داده، هاى‏‌هاى گریه مى‌کند و نمی‌تواند خویشتن‏دارى کند. اسماء گفت: جا دارد این‌چنین بلند‌بلند گریه کنی. تو، فاطمه دختر پیامبر را از دست داده‌ای. امام فرمود: از حیای این بانو اشک مى‌ریزم. چطور در این مدت، این همه درد و صدمه را از من مخفى داشته و اکنون که دستم به پهلو و بازوى ورم‌کرده‌‏اش رسید دانستم که چه بر سر او آمده است، نتوانستم خویشتن را نگه دارم که بى‌‏اختیار گریستم. 🕶امام علی💐هنگام خاکسپاری حضرت فاطمه زهرا🌸خطاب به رسول الله🌹فرمود: «سلام بر تو ـ اى رسول خدا ـ از من و دخترت، که در کنارت آرمیده و زودتر [از دیگران] به تو رسیده. اى رسول خدا! از جدایى دردانه دخترت صبرم لبریز گشته و تاب توان از کفم رفته است. اما یادآورى فراق جانگداز تو و مصیبت بزرگ از دست‌رفتن تو در این هنگام، مایه تسلاّى من است؛ زیرا هرگز از یاد نمى‌برم آن لحظاتى را که سرت به سینه من بود و در آغوش من جان دادى و من با دست خود، سر تو را بر سنگ آرامگاهت نهادم. 🕶همه ما از آن خداییم و همگى به سوى او باز‌مى‌گردیم. اینک امانتى [که به من سپرده بودى] بازگردانیده و گروگان دریافت شد. امّا از این پس، اندوه من [از غم فراق شما] همیشگى خواهد بود و شب‌هایم به بیدارى خواهد گذشت، تا آنگاه که خداوند سرایى را که تو در آنی، برایم برگزیند. به زودى دخترت تو را از ستم‌ها و حق‌کشی‌هایى که امّتت در حقّ او روا داشتند، آگاه خواهد ساخت. همه وقایع را از او بپرس و اخبار اوضاع و احوال را از وى جویا شو. 🕶این ستم‌ها در حالى شد که هنوز از رفتن تو مدتى نگذشته و یادت از میان نرفته بود. بدرودتان باد، بدرودى وداع‌گونه، نه از سر نفرت و بیزارى. پس اگر از نزد شما بروم، به سبب ملال و بى‌علاقگى نیست و چنانچه بمانم، نه از آن روست که به آنچه خداوند به شکیبایان وعده داده است، بدگمانم». [۱۴] 🕶گفته می‌شود وقتی امام على💐از خاکسپاری پیکر نورانى فاطمه زهرا🌸فارغ شد، کنار قبر دخت پیامبر نشست و خطاب به قبر آن حضرت فرمود: «یا أرض! إستودعتکَ ودیعتی، هذه بنت رسول اللَّه»؛ اى زمین! امانتم را به تو مى‏‌سپارم، این دختر رسول خداست». ناگاه صدایی شنید که مى‏‌گوید: «یا علی أنا أرفق بها منک فارجع ولاتهتم»؛ «یا على! من از تو نسبت به بانویت مهربان‏‌ترم، به سوى منزل بازگرد و غصه مخور». [۱۵] 🕶علی بعد از آن شب دیگر کسی را روی زمین نداشت که با او درد دل کند. او از آن پس، تنهایی و دردمندی خود را به چاه می‌گفت و این، آغاز غربت علی بود که با شهادت صدیقه‌کبری و بی‌وفایی مردم رقم خورد   *منابع: ۱۴)  نهج البلاغة: الخطبة ۲۰۲ ۱۵) بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج ۴۳، ص ۲۱۵ #مقتل ؛ ویژه شهادت #حضرت_زهرا ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @Ganje_arsh

🕊️ ذکر روز سه‌شنبه یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ (ای مهربان‌ترین مهربانان) تکرار این ذکر، درهای رحمت و آرامش را به روی انسان باز می‌کند. 🤲 دعای روز سه‌شنبه با معنی بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیم «اَللّهُمَّ إنِّی أسْأَلُکَ النَّجاحَ فِی کُلِّ قَضِیَّةٍ، وَالنُّزُولَ فِی کُلِّ رَحْمَةٍ، وَالْفَوْزَ بِالْجَنَّةِ، وَالنَّجاةَ مِنَ النّارِ.» معنی: «خدایا! از تو توفیق و پیروزی در هر کار، سهمی در هر رحمت، سعادت بهشت و رهایی از آتش دوزخ را درخواست می‌کنم.» 📖 داستان کوتاه درباره تربیت فرزند و حضرت فاطمه (س) روایت کرده‌اند روزی پیامبر اکرم (ص) وارد خانه شدند و دیدند حضرت فاطمه (س) مشغول رسیدگی به حسن و حسین (ع) است. یکی را آرام می‌کرد، دیگری را می‌خنداند، و با نگاهی پر از محبت، تک‌تک رفتارهایشان را زیر نظر داشت. پیامبر (ص) لبخندی زدند و فرمودند: «فاطمه جان… مادری تو عبادت است. هر لبخندی که بر لب فرزندان می‌نشانی، نوری در آخرت برایت بنا می‌شود.» حضرت زهرا (س) با تواضع گفت: «پدر جان… تربیت فرزند سختی دارد، اما من یاد گرفته‌ام هر رفتار کودک، آینه‌ای از رفتار مادر است. اگر می‌خواهم آنان صالح باشند، باید خودم نور بوده و نور بتابانم.» آن روز، امام حسین (ع) که هنوز کودک بود، ظرفی را واژگون کرد. حضرت فاطمه (س) به جای سرزنش، دست کوچکش را گرفت و آرام گفت: «پسرم… هر کاری جایی دارد. این ظرف جای ریختن نیست. بیا یاد بگیریم درست انجامش دهیم.» هیچ تندی، هیچ تحقیر، هیچ فریادی… فقط محبت، آموزش آرام، و الگو بودن. پیامبر (ص) فرمودند: «خداوند به مادرانی افتخار می‌کند که فرزندان را با مهربانی تربیت می‌کنند، نه با خشونت.» 🌱 پیام و دریافت داستان از سبک تربیت حضرت فاطمه (س) می‌آموزیم: فرزند، رفتار ما را کپی می‌کند، نه حرف‌های ما را. تندی و عصبانیت شخصیت نمی‌سازد؛ محبت همراه با نظم تربیت می‌کند. کودکان با آرامش یاد می‌گیرند، نه با ترس. هر لحظه کنار فرزند بودن، عبادت است و نور می‌آفریند. مادر بودن یا پدر بودن فقط بزرگ‌کردن جسم نیست؛ بلکه ساختن روح، اخلاق و آینده کودک است. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @Ganje_arsh

🌅 نیایش صبحگاهی سه‌شنبه پروردگارا… صبح سه‌شنبه‌ام را با روشنایی مهربانی تو آغاز می‌کنم؛ دست‌هایم خالی‌ست، اما دلم پر از امید به لطف توست. خدایا، امروز درهای رزق، آرامش، برکت و گشایش را به روی من و عزیزانم بگشا. قدم‌هایمان را به سوی خیر محکم کن؛ قلب‌هایمان را از کینه، حسادت و بی‌صبری پاک کن و ما را در مسیر نور، هدایت و آرامش قرار بده. آمین یا ربّ العالمین. 🤲✨ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @Ganje_arsh

_الحق که آبجی کوچیکه‌ی منی. _افتخار بزرگیه. _مطمئنی می‌خوای تنها بری؟ _اگه اجازه بدی، آره. _باشه عزیزم. اینم سوئیچ. مواظب خودت باش. اگه سردردت آروم نشد زنگ بزن بیام بریم دکتر. سوئیچ را گرفتم. گونه‌اش را بوسیدم و گفتم: _چشم داداشی‌جون. خوش بگذره. بدون توجه به نگاه دیگران از سالن خارج شدم و به سمت خانه راه افتادم. بعد از نماز صبح دیگر خواب به چشمانم نمی‌آمد. بی‌قرار بودم و نگران… نگرانِ برنگشتن مردی که مریدش شده بودم. تا طلوع آفتاب مثل مرغ سرکنده بی‌قرار بودم و دستم به جایی بند نمی‌شد. به آشپزخانه رفتم و به بهانه‌ی آماده‌کردن صبحانه، ذهنم را از کیان و سفرش دور کردم. در حال چیدن میز صبحانه بودم که پدرم سر رسید و گفت: _سلام بر گلِ بابا. _سلام بر سحرخیزترین پدر دنیا! _آفتاب از کدوم طرف دراومده که شما صبحانه آماده می‌کنی؟ _بابااا… من که قبلاً هم براتون صبحانه آماده می‌کردم. _بذار فکر کنم… آهان یادم اومد! دقیقاً سه ماه و چهار روز قبل بود! خندیدم و گفتم: _بله حق با شماست. ببخشید دیگه… دخترتون تنبله. _ولی این صبحانه خوردن داره! اگه گفتی چرا؟ _چرا؟ _چون دختر تنبلِ بابا آماده‌ش کرده! بیا تا پسر مامانت سر نرسیده، ترتیب این صبحونه رو بدیم. خندیدم و روبه‌روی بابا نشستم.

دیگه حوصله‌ی مهمونی رو نداشتم. به سمت پدرم رفتم و گفتم: _باباجون، من یکم سردرد دارم. با اجازه‌تون می‌رم خونه. _چی شده عزیزم؟ می‌خوای بریم دکتر؟ _نه باباجون، خوبم. می‌رم خونه بخوابم، خوب می‌شه. مادرم، در حالی‌ که مشخص بود تمام سعی‌اش را می‌کند تا کسی متوجه عصبانیتش نشود، گفت: _روژان جان، می‌خوای از هیلدا واست قرص بگیرم بخوری تا سردردت آروم بشه؟ _نه مامان‌جون، من فقط نیاز به خواب دارم. ممنون می‌شم از طرف من از خاله معذرت‌خواهی کنید. با اجازه، من می‌رم. خوش بگذره. شب‌خوش. قبل از اینکه به آنها اجازه‌ی حرف زدن بدهم، با عجله به سمت روهام رفتم. هنوز هم در آن جمعِ جوان‌ها نشسته بود و برای دخترها سخنرانی می‌کرد. دستی روی شانه‌اش گذاشتم و گفتم: _دخترا، ببخشید… من داداشمو یه لحظه قرض می‌گیرم. سریع برمی‌گرده خدمتتون. روهام خندید و گفت: _با اجازه‌تون. کمی که از جمع دور شدیم، به او گفتم: _می‌شه لطفاً سوئیچ ماشین رو بدی؟ می‌خوام برم خونه. _هنوز که اول مهمونیه عزیزم. _می‌دونم… ولی سردرد دارم، می‌خوام برم. _می‌خوای منم باهات بیام؟ با دست به دخترها اشاره کردم و گفتم: _نه عزیز من… بعداً نمی‌تونم جواب این عاشقان دل‌خسته‌تو بدم. صدای خنده‌اش بلند شد. گونه‌ام را کشید و گفت:

بی تو یا زهرا...😭 آه از این دنیا.. 💔 👤میثم مطیعی ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @Ganje_arsh

نیایش شبانه با حضرت عشق ❤️❤️ ✨شب شام غریبان یتیمان علی شد چراغ خانه مولا دگر امشب نمی سوزد😢 خدایا 🙏 تورا به سوز دل مولا🖤 به پهلوی شکسته زهرا🖤 وبه چهار گل زهرا (س) 🖤 حسن ، حسین و زینب و ام کلثوم🖤 حاجت دل همه را برآورده بفرما 🙏 آمیـــن یا رَبَّ 🙏 امشب دعا كنيم 🙏 برای همه اوناییکه یه درد گوشه قلبشون پنهونه برای دلهای شکسته💔 برای اونهايي که بیمار هستند ان شاء الله همگی بحق بی بی دوعالم خانم فاطمه الزهرا 💚 حاجت روا بشوند🙏 دعای خیر خانم حضرت زهرا سلام الله علیها 🖤 ره توشه دنیا و آخرتون✨🙏 شبتون آروم ودر پناه خدا 🙏 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @Ganje_arsh

    👇تقویم نجومی سه شنبه👇    ✴️سه شنبه👈4 آذر/ قوس 1404 4 جمادی الثانی 1447👈25 نوامبر 2025 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️امروز روز خوبی برای امور زیر است : ✅ماهیگیری شکار و دام گذاری. ✅خرید وسیله سواری. ✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✅امور زراعی و کشاورزی. ✅صلح دادن بین افراد. ✅خرید و فروش. ✅و داد و ستد و تجارت خوب است. 👶زایمان :مناسب زایمان و نوزاد دوست داشتنی است. 🤕 بیمار: امروز زود خوب شود. 🚖سفر:مسافرت امکان حادثه دارد و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد. 🔭  احکام نجوم. 🌓امروز تا ساعت 14 قمر در برج جدی است و برای امور زیر نیک است: ✳️شراکت و امور شراکتی ✳️لباس نو پوشیدن. ✳️شکار و صید و ماهیگیری. ✳️انواع جراحی ها. ✳️امور کشاورزی و زراعی. ✳️ و آغاز معالجه و درمان نیک است. 🟣نوشتن حرز و ادعیه حکاکی نماز و بستن آن خوب است. 💑مباشرت امشب: مباشرت امشب :فقط برای صحت بدن خوب است. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت. طبق روایات،#اصلاح_مو(سروصورت)در این روز از ماه قمری ،باعث غم و اندوه می شود. 💉💉حجامت: خون دادن فصد و زالو. انداختن#خون_دادن یا #حجامت در این روز  از ماه قمری ، باعث درد در سر می شود. ✂️ ناخن گرفتن. سه شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید بر هلاکت خود بترسد. 👕👚 دوخت و دوز. سه شنبه برای بریدن،و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)(خرید لباس اشکال ندارد)(کسانی که شغلشان خیاطی است میتوانند در روزهای خوب بُرش بزنند و در روزهای دیگر آن را تکمیل کنند) ✅ استخاره: وقت استخاره در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن) 😴😴تعبیر خواب. خوابی که دیده شود طبق آیه ی 5 سوره مبارکه " مائده "است. الیوم احل لکم الطیبات ... و چنین استفاده میشود که منفعتی به خواب بیننده برسد و به شکلی خوشحال شود. و به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید. ❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین  ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه #یاقابض که موجب رسیدن به آرزوها میگردد. 💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام و #امام_باقر_علیه_السلام و #امام_صادق_علیه_السلام سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸 زندگیتون مهدوی 🌸 📚 منابع ما👇 تقویم همسران انتشارات حسنین علیهما السلام قم:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @Ganje_arsh

ببین؟ من همیشه منتظر یه فرصت بودم که این حرف‌ها رو بهتون بگم. بارها خواستم محصول بچه‌های سایه رو از سایت حذف کنم… ولی بی‌خیال می‌شدم. میدونی چرا؟ چون اون موقع‌ها فکر می‌کردم سختی‌هایی که دارم می‌کشم خیلی سنگینه… اما حالا می‌فهمم پشت همشون حکمتی بوده. می‌خواستم محصول بچه‌های سایه رو پاک کنم، ولی آخرش پشیمون شدم و گفتم بذار بمونه… تا یه نفر بخونه و بدونه این رضایی که الان داره از شوق اشک می‌ریزه و این‌قدر عاشق زندگیشه، میگه: اون سختی‌ها نه تنها بد نبود، بلکه همش خوب بود و همش خیر بود. آره… خدا جوری جبران می‌کنه انگار هیچی از دست ندادی… من فقط به این حرف باور ندارم… من بهش یقین دارم. این روزا دارم دست‌های خدای مهربون رو تو زندگیم لمس می‌کنم… چون خدا همه‌جوره سختی‌های زندگیم رو داره جبران می‌کنه. مطمئنم این اتفاق برای تو هم میفته… ولی اگه ناراحت نمیشی یه چیزی بهت بگم: درسته خدا برای همه خدایی می‌کنه… اما برای من بیشتر خدایی می‌کنه. شاید بگی: «رضا چرا؟» دلیلش اینه که من اصلاً خوب تربیت نشدم… لطمه‌های روحی و عاطفی زیادی دیدم… کمتر کسی از شما هست که مثل من سختی روحی کشیده باشه. ببین… امتحان زندگی من بیماری جسمی نبود، ولی تا دلت بخواد بیماری روحی داشتم. جالبه نه؟ من به شدت روحم بیمار بود… اون‌قدری که شما خودتون می‌دونید کارم به کجاها کشیده بود. نمی‌خوام چیزی بگم… چون هرکی منو بشناسه، خوب از جیک‌و‌پیکم خبر داره. اینارو نوشتم که بهت بگم: اگه مثل من زخمی و ضربه‌دیده‌ای… فکر نکن خدا تو رو نمی‌بینه. هه… نه عزیزم… بعضی وقتا باید یه‌سری سختی‌ها رو کشید، چون خدا بعداً برات برنامه‌های توپ داره. به وقتش یهو حکمت سختی‌هاتو می‌فهمی و عاشق همون سختی‌ها میشی… و مثل من دیوونه خدا میشی… چون می‌فهمی: تو هیچی رو از دست ندادی… فکر می‌کردی از دست دادی، ولی ندادی… همش خیر بود و استادانه چیده شده بود. به وقتش خدا طوری برات جبران می‌کنه که خودت می‌مونی تو کفش! به حرف من اعتماد کن.

شاید کارهای بدی که من انجام می‌دم اگر هرکس دیگه‌ای انجام بده، سریع رسوا بشه… اما خدا به خاطر سختی‌هایی که کشیدم، بیشتر برام ستّارالعیوب شده. واقعاً خیلی از بلاها معجزه‌وار ازم دفع شده و میشه… ای خدا… چطور بگم دوستت دارم؟ دمت گرم که همیشه برام جبران می‌کنی… ای خدای جبّار… عاشقتم رفیق… شاید اگر هرکس جای من بود، خدا زود براش بلا می‌آورد، چون برای اون شخص هیچ‌جور توجیهی وجود نداشت. خیلی دوست داشتم یه روز این حرف‌ها رو بهتون بگم. اما من چون سختی‌کشیده‌ام، خدا چون جبّار و جبران‌کننده است، اولاً بهم فرصت می‌ده و دوماً از هزار راهی که من نمی‌دونم، واسم جبران می‌کنه. صحبت کردن درباره جبّار بودن خدا رو گذاشته بودم برای وقتی که خیالم از همه‌چی راحت بشه… چون من آدمی‌ام که تا نتیجه نگیرم، هرگز حرفی رو به کسی نمی‌زنم. ببین! خیلی‌ها رو خدا امتحان می‌کنه… ولی من برعکس بودم؛ این من بودم که خدا رو امتحان می‌کردم. من خدا رو خیلی تست کردم… اخلاق خدا دستم اومده. شناخت خیلی خوبی نسبت به خدا پیدا کردم. فقط در یه جمله می‌تونم بگم: خدا خیلی با مرامه و تمام سختی‌هایی که در گذشته کشیدی رو می‌دونه و دقیقاً بر اساس همونا با تو رفتار می‌کنه. اگر سختی کشیده باشی، حقیقتاً کمک خدا برای تو خیلی بیشتر از کسیه که شرایطش نرمال بوده. این‌ها رو دارم از ته دلم بهت می‌گم: خدا جبّاره… برات جبران می‌کنه. اون‌قدر قشنگ جبران می‌کنه که مثل من میری سجده و میگی: «خدایا… شکرت که اون سختی‌ها رو بهم دادی.» چیزی که الان اسمشو می‌ذاری سختی، مشکل یا خسران… بعداً همون چیزی می‌شه که بابتش خدا رو شکر می‌کنی. الان شاید این حرف‌ها رو کامل نفهمی، ولی به حرفم اعتماد کن… چون منم مثل خودت سختی‌کشیده‌ام. حرف منو باور کن.

• • یــــــــا جبــــــــار • •

تابلوی «آلِ نبی» اثر حسن روح‌الامین به مناسبت شهادت حضرت زهرا🌸، منتشر شد. روح‌الامین در توضیح همراه این اثر، بخشی از روایت تاریخی شهادت حضرت زهرا🌸را نقل کرده و نوشته است: «قَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِیعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِینَةُ وَ أُخْلِسَتِ الزَّهْرَاءُ؛ اکنون امانت به صاحبش بازگشت و پس گرفته شد، و زهرا از دست من رفت.» ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @Ganje_arsh