OK

قرارم برد زلف بی قرارت 👤عطار

یه عالمه ظرافت و قشنگی برای تو💐 ‌

همه چیزو ول کنیم با هم بریم اقیانوس گردی😊😘 ‌

خواب نخواهد بگریزد ز خواب آنک بدیدست تماشای شب 👤مولانا

دل روشنی دارم ای عشق صدایم کن از هر کجا می توانی صدا کن مرا از صدف های باران صدا کن مرا از گلوگاه سبز شکفتن صدایم کن از خلوت خاطرات پرستو بگو پشت پرواز مرغان عاشق چه رازی است بگو با کدامین نفس می توان تا کبوتر سفر کرد؟ بگو با کدامین افق می توان تا شقایق خطر کرد؟ مرا می شناسی تو ای عشق من از آشنایان احساس آبم و همسایه ام مهربانی‌ست و طوفان یک گل مرا زیرورو کرد پرم از عبور پرستو صدای صنوبر، سلام سپیدار پرم از شکیب و شکوه درختان و در من تپش های قلب علف ریشه دارد دل من، گره گیر چشم نجیب گیاه است صدای نفس های سبزینه را می شناسم و نجوای شبنم مرا می برد تا افق های باز بشارت مرا می شناسی تو ای عشق که در من گره خورده احساس رویش گره خورده ام من به پرهای پرواز گره خورده ام من به معنای فردا گره خورده ام من به آن راز روشن که می آید از سمت سبز عدالت دل تشنه ای دارم ای عشق صدایم کن از بارش بید مجنون صدایم کن از ذهن زاینده ی ابر مرا زنده کن زیر آوار باران مرا تازه کن در نفس های بار آور برگ مرا پل بزن تا سحر تا سبد های بار آور باغ تو را می شناسم من ای عشق شبی عطر گام تو در کوچه پیچید من از شعر پیراهنی بر تنم بود به دستم چراغ دلم را گرفتم و در کوچه عطر عبور تو پُر بود و در کوچه باران چه یکریز و سرشار گرفتم به سر چترباران کسی در نگاهم نفس زد! محمد رضا عبدالملکیان

فریدونِ فرخ، فرشته نبود به مُشک و به عنبر سرشته نبود به داد و دهش یافت این نیکویی تو داد و دهش کن، فریدون تویی 👤فردوسی

برگ درختان سبز، در نظر هوشیار هر ورقش دفتری‌ست، معرفت کردگار 👤سعدی

دلا چو غنچه شکایت ز کارِ بسته مکن که باد صبح، نسیمِ گره گشا آورد 👤حافظ

در ازل بست دلم با سر زلفت پیوند تا ابد سر نکشد وز سر پیمان نرود 👤حافظ

بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هست در خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی 👤مولانا

هر صبح و شام قافله‌ای از دعای خیر در صحبتِ شمال و صبا میفرستمت 👤حافظ

قانون عدد یک : تا حالا چند بار شده بخوای یک کاری مثل ورزش، یاد گرفتن زبان، مطالعه کتاب و.. رو شروع کنی، کلاس ثبت نام کنی یا وسایل مورد نیاز رو بخری اما یکی از این اتفاق ها برات بیوفته : - اصلا شروع نکنی. - کمی بعد از شروع ادامه اش ندی. چرا این اتفاق میوفته؟ چون مغز ما آدم ها زیر بار وظایفی که انرژی زیادی ازش میگیره نمیره! چاره چیه؟ عاداتی در ما شکل میگیرن که در ساده ترین حالت ممکن شروع شده باشن؛ اینجا قانون عدد یک به کمکمون میاد. این قانون میگه همیشه از عدد یک شروع کن! میخوای ورزش کنی؟ از روزی ۱ دقیقه نرمش شروع کن؛ میخوای زبان یاد بگیری؟ از روزی یک لغت شروع کن؛ میخوای مطالعه کنی؟ از روزی یک صفحه شروع کن؛ و بعد کم کم بیشترشون کن. ما با قانون عدد یک میتونیم مغزمون رو کم کم مجبور به پذیرش عادت های جدید کنیم؛ طبق گفته ی دارن هاردی نویسنده ی کتاب اثر مرکب، عادت های درست در طول زمان ما رو به اهدافمون نزدیک و نزدیک تر میکنه.. ‌

ای یار بکش دستم، آن‌ جا که تو آن‌ جایی 👤مولانا

مست بگذشتی و از خلوتیان ملکوت به تماشای تو آشوبِ قیامت برخاست 👤حافظ

چه کنم آهوی جانم سرِ صحرای تو دارد 👤مولانا

وقتی همه‌چیز سخت میشه، بدون که دنیا میخواد ببینه لایق جایگاه بعدیت هستی یا نه. هیچ طوفانی برای همیشه نیست، ولی آدم‌های قوی بعد از طوفان، قوی‌تر و بزرگ‌تر برمی‌گردن. به جای فکر کردن به شکست، به این فکر کن که چه کسی میشی وقتی ازش عبور کنی. یادت باشه، آینده رو کسی می‌سازه که امروز قدم جلو می‌ذاره و وقتش رو برای حسرت خوردن یا سرزنش خودش تلف نمیکنه. ‌

یک انگلیسی تصمیم گرفت که برای کشف معدن الماس به آفریقا برود. تمام دارایی خود را فروخت و رفت. زمینی خرید که کلبه ای در آن بود و فقط به جستجوی الماس پرداخت. درنهایت نتوانست چیزی پیدا کند، پس زمین و کلبه خود را برای فروش گذاشت. شخصی براي خرید آن ها آمد. اسم او کیمبرلی بود. آن ها بر روی سنگی در حیاط خانه نشستند و قرارداد را امضا کردند و صاحب قبلی رفت. وقتی او رفت، کیمبرلی کاملا اتفاقی آن سنگ را تکان داد و زیرش الماسی دید؛ و این گونه بود که معادن الماس کیمبرلی کشف شدند. الماس ها همان جایی بودند که آن مرد قبلی زندگی می کرد. او دنبال الماس همه جا را گشت به غیراز خانه خودش را ! این یک داستان واقعی است. هر چه که به دنبالش هستی در درون خود توست از درون خودت غافل نشو ‌

والپیپر دسکتاپ

فایل کیفیت بالا

والپیپر گوشی ‌