2025 سال در اعداد

159 291
مشترکین
-46324 ساعت
+4 4597 روز
+4 48930 روز
آرشیو پست ها
از تو گذشتم عزیز من؛
دیگر نه روانی مانده که برایت صرف کنم،
نه قلبی که دوستت بدارم،
و نه حتی اشکی که برایت بریزم.
پس از آن همه تلاش برای نگهداشتنِ چیزی که متعلق به من نبود،
بسیار فرسوده و خسته شدم.
پس…
بدرود، ای عزیزِ مدتهای طولانیام.
بهت نگفتم عزیزم،
اما از شبی که فهمیدم بهم خیانت کردی،
با اینکه بخشیدمت و باهات ادامه دادم،
دیگه اون آدمِ سابق نشدم.
از همون شب انگار روانم درد میکنه.
وقتی میگی دوستم داری،
این میاد توی فکرم که تنها کسی نیستم
که اینو از زبونت میشنوه؛
و حقیقت اینه که دیگه هیچکدوم از جملههای عاشقانهت
برام مفهومِ سابق رو نداره.
آره، من بخشیدمت؛
اما دیگه هیچوقت نتونستم بهت اعتماد کنم.
عقل و منطقم میگه همون موقع باید ترکت میکردم؛
نه فقط چون بهم خیانت کردی،
بلکه چون بارها بهت گفته بودم چقدر سختی کشیدم
و التماست کرده بودم روحمو نکشی.
با وجود همهی اینها،
دلم نتونست بیخیالت بشه
با این امید که شاید روزی واقعاً بفهمی باهام چی کار کردی
و بتونی جبران کنی.
آره، من بخشیدمت؛
اما هیچوقت خودمو بابتِ بخشیدنت نمیبخشم.
وقتی باهات سرده و پیام نمیده نرو التماسش کن که توروخدا بهم توجه کن و حالمو بپرس، یکی از تکسای اینجا رو بزار بیوت به غلط کردن بندازش:
, @Biooo🌱
گاهی فکر میکنم؛
نه به تو، نه حتی به رفتنت یا نیامدنت،
به اینکه چقدر راحت
«مرا از دست دادی.»
وقتی باهات سرده و پیام نمیده نرو التماسش کن که توروخدا بهم توجه کن و حالمو بپرس، یکی از تکسای اینجا رو بزار بیوت به غلط کردن بندازش:
, @Biooo🌱
سلام بچهها
یه گروه زدیم بیاین آهنگاتونو شیر کنید
t.me/+F105_ZzQJCMxMzg0
سلام بچهها
یه گروه زدیم بیاین آهنگاتونو شیر کنید
t.me/+F105_ZzQJCMxMzg0
