fa
Feedback
کانال رمان های 💓مهری هاشمی💓نزدیک تر از سایه♠️

کانال رمان های 💓مهری هاشمی💓نزدیک تر از سایه♠️

کانال بسته

""به نام حق"" رمان تکمیل شده: بهار زندگی من (چاپ شده) عاشقت می‌کنم ( چاپ شده ) افسونِ سردار در حال بازنویسی تو یه اتفاق خوبی( فروشی ) نزدیک‌تر از سایه (فروشی) هیژا ( در حال تایپ) مَه‌رُبا (در حال تایپ) #کپی_پیگرد_قانونی_دارد🚫

نمایش بیشتر
2025 سال در اعدادsnowflakes fon
card fon
6 349
مشترکین
+224 ساعت
-227 روز
-11730 روز
آرشیو پست ها
-که عاشق یه دخترِ سطح پایینِ ایرانی شدی...! انگار برات مهم نیست که آبرو و شأن خاندان اسپنسر، تیتر رسانه ها بشه پشت اندام عضله ای "هانتر" پناه گرفته بودم تا نگاه های غضبناک آنجلا کمتر بدنم را بلرزاند. -مادر بزرگ؛ فکر میکردم بعد از ازدواج ساموئل و کاترین، مشکلتون با تابان حل بشه اما انگار... با شنیدن اسم ساموئل، قلبم از حرکت ایستاد. عشقی که یک شبه نابود شد و من با همین چشمان پر اشک، شاهد عاشقانه ترین ازدواج سال بودم. آنجلا فریاد کشید: -هرگز! تا وقتی که اون دختر زنده است مشکلِ من باهاش حل نمیشه -پس قراره چیکار کنی؟ من از تابان دست نمی‌کشم آنجلا با عصبانیت خدمتکارش را صدا زد. در عرض یک ثانیه در چنگال خدمتکار های آنجلا دست و پا میزدم. هانتر شوکه شده بود.تیزی و سردی خنجری روی شاهرگم حس کردم. -اگر قراره ازم نافرمانی کنی، پس ترجیح میدم این مزاحم همیشگی رو از بین ببرم تنم به لرز افتاد؛ همیشه باید در یک قدمی مرگ باشم؟ هانتر ترسیده بود. -لطفا مادر بزرگ، با حرف زدن حلش می کنیم. اون خنجرُ کنار بذار ممکنه... صدای خنده های مردانه و بَــــــم، حرف هانتر را قطع کرد. -پسر عمو، قراره اینجوری از دختر مورد علاقت محافظت کنی؟ دیدمش؛ با همان تیپ و استایل خاص و همیشگی! -اینجا چیکار میکنی؟ فکر نکنم این موضوع به تو مربوط باشه ساموئل با همان لبخند جذاب و ترسناکش، جوابش را داد. -هر چیزی که درباره ی معشوقه ی من باشه، بهم مربوطه! https://t.me/+NWjXePSqoa5lMDY0 https://t.me/+NWjXePSqoa5lMDY0 https://t.me/+NWjXePSqoa5lMDY0 https://t.me/+NWjXePSqoa5lMDY0
نمایش همه...
🦋🦋🦋🦋🦋 کیوان‌خانزاده‌ای‌مهربان‌ودوستداشتنی‌است , خانزاده ای که عاشق و‌شیدای‌پروانه‌دختری‌بی‌پروا و شجاع اما رعیت زاده شده است‌که‌بامخالفت شدید مادرش برای ازدواج با او روبرو میشود اما پروانه رویای دیگری در سر میپرواند و همین‌رویاباعث مرگ کیوان شده‌وشعله ورشدن خشم کامران خان یعنی برادر بزرگتر کیوان که مردی تنومند‌و‌بیرحم‌وسنگدل‌است‌میشودو‌این‌آتش‌خشم‌ بالهای پروانه‌رامیسازند،امادردل‌این‌آتش‌عشق‌است‌ که‌جوانه‌میزند،عشقی‌که‌حاصلش‌دختری‌به‌نام پگاه‌است https://t.me/oooshy2332_mam_and_me_2332ooo https://t.me/oooshy2332_mam_and_me_2332ooo
نمایش همه...
🦋🦋🦋 پروانه زنی ۳۳ ساله با چشمان مشکی و وحشی که هر مردی رو مجذوب خودش میکنه با مهر قاتل بودن روی پیشونیش زندگی پر مشقت و پر از رنج و سختی داشته و دخترکش رو به دندون کشیده و بزرگ کرده بعد از جدایی از شوهر الکلی ش با پسری به نام داریوش نیک سرشت آشنا میشه،داریوشی که تک فرزند یک خانواده اصیل و نجیب زاده است دلشو رو به پروانه میبازه ولی غافل از اینکه دست روزگار پروانه رو به سمت پدر داریوش ، یعنی کورش نیک سرشت هل میده و عشق طوفانی رو شکل میده https://t.me/oooshy2332_mam_and_me_2332ooo
نمایش همه...
🔥🔥🔥🔥🔥 #پارت_واقعی #نیمه_شبی_در_زمستان دستان بسته ام را با دندان باز میکنم.کورسوی امیدی که برای نجات داشتم هر لحظه پررنگ تر میشد. به سمت در رفته و با سنجاق سرم سعی در باز کردن قفل در دارم که ناگهان در باز میشود. -جایی میرفتی خوشگله؟ نه این امکان نداشت. -چی از جونم میخوای؟بزار من برم. -همینجوری؟خشک و خالی؟میشه مگه؟ دستانش که نزدیک تن نزارم می شود.صدای فریادی که «بی شر.ف»را تکرار میکرد به گوش میرسد و مردی که در مقابلم روی زمین نقش میبندد. 🔞🔥به نظرتون کی به دادش رسید؟جناب سرگرد که دل به مجرمش داده؟یا دوس پسری که دیبا دیوانه وار عاشقشه؟ https://t.me/nimeshabidarzemestan
نمایش همه...
📛📛📛📛 کمیل موسوی جناب سرگرد دایره جنایی کاربلدی که محاله پرونده ای رو بدون پیدا کردن قاتل رها بکنه… و اما پرونده جدیدی که تو دستشه  درمورد دختر ساده و مستقل اما زبون درازیه که یه قاتل دنبالشه و خودش هم متهم به قتله… https://t.me/nimeshabidarzemestan 📛📛📛📛 با دیدن نوشته روی آینه نفس در سینه ام گره میخورد «منتظرم باش،من همینجام درست پشت سرت» دستانم میلرزد و چشمانم دودو میزند،پیامی از قاتل مخفی که تهدید وار گوش زد میکرد که همه جانظاره گر من است.و به همه اطلاعات من دسترسی دارد. #پارت_واقعی https://t.me/nimeshabidarzemestan
نمایش همه...
این رمان مناسب همه نیست 🤌🔞 https://t.me/+ouoZtfv_Wv8xZTRk یونس دربندی بعد از ۵ سال از کما در میاد و می بینه زنش دریا دیگه زنش نیست 😳 دریایی که شب عروسی با ماشین از روی یونس رد شده و فرستادش کما تا از دستش خلاص بشه 😐 حالا دریا میخواد زن محراب بشه و یونس باید زنشو از چنگ یکی دیگه دربیاره 🤯 https://t.me/+ouoZtfv_Wv8xZTRk خفن ترین و جنجالی ترین رمان تلگرام با امضا و گیفت و تخفیف 🔥🔥🔥 فقط تا آخر امشب از اینجا 👇 https://t.me/+ouoZtfv_Wv8xZTRk
نمایش همه...
آوا یه نویسنده است و عاشق یه خواننده جوون که خیلی هم معروفه 😍 اون هیچ وقت فکر نمیکنه که بتونه خواننده مورد علاقه شو ببینه تا اینکه زمین می‌چرخه و آوا کتابشو به محمدی که عاشقشه هدیه میده 🥹🥹🤩 محمدی که یه مشکل بزرگ داره که فقط به دست آوای ۱۸ ساله حل میشه 😉 محمد از آوا میخواد ازدواج کنن و همخونه بشن تا اینکه...🤓 https://t.me/+aJWU9AI7DFhmNWY0 این رمان عاشقانه و همخونه ای رو از این کانال رنگی سفارش بده 😍 تازه عاشقت میکنم و بهار زندگی من رو هم میتونی ارزون تر از همه جا ازشون بخری 🤩 اونم با امضای خودم و بوکمارک هدیه 🥰 https://t.me/+aJWU9AI7DFhmNWY0
نمایش همه...
_لطفا بزار بچمو ببینم..دلم براش تنگ شده دستش روی بهشتم گذاشت _به جای گریه کردن، پاهاتو کامل باز کن خودت بمال؛اگه راضیم کنی میزارم دخترتو ببینی!🔥 https://t.me/+4-qQ5w5likEwMDQ0 مالک یکی از میلیونرهای پایتخت؛مردِ هات و خشنی که با دختر فقیری به اجبار پدرش ازدواج میکنه،بعد از مرگ پدرش طلارو طلاق میده حضانت بچه‌ش و میگیره! بعد‌ از طلاق، مالک علارغم اینکه زن میگیره اما با تمایلات جنسی عجیب‌‌غریبش از حس مادرانه طلا سواستفاده میکنه و در صورتی اجازه دیدن دخترش میده که درخواستاشو....🔞❌🔥 https://t.me/+4-qQ5w5likEwMDQ0 https://t.me/+4-qQ5w5likEwMDQ0
نمایش همه...
_لطفا بزار بچمو ببینم..دلم براش تنگ شده دستش روی بهشتم گذاشت _به جای گریه کردن، پاهاتو کامل باز کن خودت بمال؛اگه راضیم کنی میزارم دخترتو ببینی!🔥 https://t.me/+4-qQ5w5likEwMDQ0 مالک یکی از میلیونرهای پایتخت؛مردِ هات و خشنی که با دختر فقیری به اجبار پدرش ازدواج میکنه،بعد از مرگ پدرش طلارو طلاق میده حضانت بچه‌ش و میگیره! بعد‌ از طلاق، مالک علارغم اینکه زن میگیره اما با تمایلات جنسی عجیب‌‌غریبش از حس مادرانه طلا سواستفاده میکنه و در صورتی اجازه دیدن دخترش میده که درخواستاشو....🔞❌🔥 https://t.me/+4-qQ5w5likEwMDQ0 https://t.me/+4-qQ5w5likEwMDQ0
نمایش همه...
به چشمان اشگی و چهره کبود ژیروان که به دست خودش در حال خفه شدن بود نگاهی می کند باورش نمی شد که مرد مغرور و بی احساس روبه رویش به سندرم دست بیگانه مبتلا باشدتنها یک راه برای نجاتش وجود داشت که هواسش را جمع یه چیز دیگر بکند پس چشمانش را می بندد و لب هایش را به لب های او می چسباند و بی توجه به چشمان گشاد شده اش لب هایش را به بازی میگیرد می دانست وقتی حالش خوب شود تقاص بدی بخاطر بوسه ی بی موقعش خواهد گرفت ولی بی خیال حریصانه لب هایش را می مکدکه دست بیگانه ژیروان  گلوی خودش را ول می کند دخترک خوشحال از اینکه توانسته بود دست بیگانه رو مهار کند لب هایش را ازلب های او جدا می کند که این دفعه دست بیگانه سینه دخترک را چنگ می زد دخترک با چشمای گشاد..... ادامه 👇👇 https://t.me/+WkMH1STLNCBjYTU0
نمایش همه...
از گرمایی که از بدنش ساطع میشد و نفس های داغش کلافه می شوم طاقت نمی یارمو میگم: _برو کنار چرا مثل کوره آتیشی با تعجب دستمو روی پیشانی اش قرار میدم و لب میزنم نکنه تب داری ولی با حس نکردن داغی دستم را از پیشانیش بر میدارم خیره به حرکاتم لب میزند: _ دیشب که خودتو پرت میکردی تو بغلم نمی گفتی گرمم واقعا انقدر خنگی ک نمیفهمی این گرمای چیه؟؟ با گونه های رنگ گرفته از شرم نگاهمو ازش می گیرم ک با فهمیدن منظورش لبمو به دندون میگیرم این چرا امروز از اون جبهه سرد و خشکش دراومده بود و با دل بی جنبه من چنین شیطنت هایی میکرد سرم را بالا میارم و تا میخوام اعتراض کنم   لبای پرحرارتشو رو لبام میزاره ک حرف تو دهنم ماسیده می شه و اون داغی از لبام به کل بدنم منتقل میشه دستشو روی.......... برای خوندن ادامه این رمان هیجان انگیز وارد لینگ زیر بشیدhttps://t.me/+WkMH1STLNCBjYTU0
نمایش همه...
☠🔥لوسیـــــفر 🔥☠ قدرتمندترین مافیای ایران،یه شکارچی حرفه ای ونقاب دار زیادی هااات 🫦 بهش لقب لوسیفردادن چون نه رحم داره نه قلب،درتاریک ترین نقطه زندگیش  یهودختری باچشم های جنگلیش سرراهش قرارمیگیره و.... شیرین دخترجوونی که برای حفظ جونش مجبوره به بی رحم ترین شکارچی انسان ها کمک کنه، اماچی میشه اگه این مرد بی قلب ووحشی یهوعاشق این دختر دلبر وسکسی بشه!؟ https://t.me/+YbbPVl_00jE5ZGFk https://t.me/+YbbPVl_00jE5ZGFk باهرپارتش نفس توسینتون حبس میشه پسرش کراشیه که نگم براتون دل همه روبرده😈
نمایش همه...
❌تخفیف جذاب داریم به مناسب تولد حضرت محمد و بازگشایی مدارس فقط تا ۱۲ شب امشب تمامی رمان‌هارو با قیمت ۳۹۰۰۰ تومن می‌تونین خریداری کنین❌ توجه هر رمان ۳۹ تومن.              قیمت‌اصلی فانوئل                    #آنلاین.            ۵۰۰۰۰ هیژا.                       #آنلاین            ۵۲۰۰۰ معانقه                     #آنلاین.           ۴۸۰۰۰ مه‌ربا                       #فایل.             ۵۰۰۰۰ افسون سردار.         #فایل             ۵۵۰۰۰ تو یه اتفاق خوبی.  #فایل.            ۵۶۰۰۰ نزدیکتر از سایه.     #فایل.           ۵۵۰۰۰ سمفونی شب سرخ #فایل.           ۴۵۰۰۰ سیده مهری هاشمی ۶۱۰۴۳۳۷۴۳۹۱۴۱۳۷۳ @Roman_adminam آیدی ادمین
نمایش همه...
❌تخفیف جذاب داریم به مناسب تولد حضرت محمد و بازگشایی مدارس فقط تا ۱۲ شب امشب تمامی رمان‌هارو با قیمت ۳۹۰۰۰ تومن می‌تونین خریداری کنین❌ توجه هر رمان ۳۹ تومن.              قیمت‌اصلی فانوئل                    #آنلاین.            ۵۰۰۰۰ هیژا.                       #آنلاین            ۵۲۰۰۰ معانقه                     #آنلاین.           ۴۸۰۰۰ مه‌ربا                       #فایل.             ۵۰۰۰۰ افسون سردار.         #فایل             ۵۵۰۰۰ تو یه اتفاق خوبی.  #فایل.            ۵۶۰۰۰ نزدیکتر از سایه.     #فایل.           ۵۵۰۰۰ سمفونی شب سرخ #فایل.           ۴۵۰۰۰ 5041721002224054 هاشمی @Roman_adminam آیدی ادمین
نمایش همه...
👍 2
Repost from TgId: 1944276948
عیارسنج عاشقت می کنم - عینک کاغذی.pdf9.45 KB
Repost from TgId: 1944276948
Photo unavailable
🌸 پیش فروش کتاب جدید🌸 ‌ 📚نام کتاب: عاشقت میکنم ✍️نویسنده: مهری هاشمی 📃تعداد صفحات: 510 📖 معرفی کتاب: دختر قصه ما سر به هوا نیست ، بازیگوش و عاشق پیشه هم نیست؛ ولی با رنگ‌ها عاشقانه حرف می‌زند آنقدر که عشق و رنگ در هم آمیخته می‌شود و آذین را دچار عشق ممنوعه می‌کند. عاشق مردی با فاصله‌ای به اندازه رنگین کمان! حالا رنگ‌ها برای آذین جور دیگری در دلش آشوب می پاشد...آشوبی از جنس یک روز عاشقت می‌کنم... 🎀 به همراه امضای نویسنده و بوکمارک اختصاصی 💸 قیمت پشت جلد: 410 تومان 💸 قیمت با تخفیف: 328 تومان ✈️ هزینه ارسال : رایگان 👩‍💻از اینجا سفارش بده : @bookstore_eynakaghazi
نمایش همه...
Repost from TgId: 1944276948
- یه حسی دارم آذین یه چیزیم شده ولی می‌دونم اشتباهه. ضربان قلبم تند می‌شه و آب دهنم رو قورت می‌دم و بریده می‌پرسم: - چه حسی، مکث می‌کنه و چنگی تو موهاش می‌زنه. - من می‌گم ولی تو قبول نکن، بگو نه، باید عاقل باشی من آدم اشتباهی هستم واست‌. - بهم بگو؟ یه قدم فاصله رو پر می‌کنم و خیره تو چشم‌هام لب می‌زنه. - مهم شدی. دلم حُری پایین می‌ریزه، چرا واسه حرف زدن انقدر مکث می‌کنه، خب بگو دیگه. دستی به موهام می‌کشم، دقیقاً وسط مطبش ایستادم که لحن آرومش ضربان قلبم رو بالا می‌بره....
نمایش همه...
Repost from TgId: 1944276948
یه قسمتی از کتاب رو بخونیم 😍
نمایش همه...
Repost from TgId: 1944276948
00:12
Video unavailable
شما را به دیدن این تیزر جاذاب دعوت می نمایم 🤓
نمایش همه...
4.56 MB
Repost from TgId: 1944276948
Photo unavailable
مثلاً از اینا دوست دارین معرفی کنم ؟ 😎
نمایش همه...