جهان تاریخی
رفتن به کانال در Telegram
مجموعه بی نظیر از تصاویر قدیمی و مطالب تاریخی ایران و جهان بابت برخی تبلیغات که در کانال درج می شوند پوزش میطلبیم تبلیغات: @Historyican
نمایش بیشتر2025 سال در اعداد

65 712
مشترکین
-2724 ساعت
-1567 روز
-70830 روز
آرشیو پست ها
Photo unavailableShow in Telegram
یک اتومبیل آلفا رومئو پلاک تهران در سال ۱۳۵۰
@Worlddax 🌐
❤ 57👍 5👌 5👎 1
Photo unavailableShow in Telegram
غمهای کوچک پُرحرفاند؛
غمهای بزرگ لال...
میشل مونتنی
@Worlddax 🌐
👍 46❤ 13💔 8
Photo unavailableShow in Telegram
یک نما،140 سال اختلاف
بالا: کاخ ناصری در روستای شهرستانک البرز با حضور ناصرالدینشاه
پایین: همان کاخ 140 سال بعد
@Worlddax 🌐
💔 96😢 57❤ 12👍 3
Photo unavailableShow in Telegram
بیوک ایران
یکی از محصولات جنرال موتورز که در دهه پنجاه در ایران تولید می شد
@Worlddax 🌐
❤ 74😢 19👍 12
Photo unavailableShow in Telegram
جادو این است که خودت را باور داشته باشی؛
اگر توانستی این کار را بکنی؛
همه چیز برای تو ممکن خواهد بود ....
یوهان ولفگانگ گوته
@Worlddax 🌐
👍 58❤ 23🎉 4
Photo unavailableShow in Telegram
نوعی یخچال که رادیو هم داشت، سال ۱۹۵۶ میلادی
@Worlddax 🌐
❤ 70😁 13👍 7😢 7
رفاقتمون بیشتر از چهار پنجسال بود، خونمون توی یه کوچه و روبهروی هم بود.
اول همبازی، بعد هممدرسهای و همکلاسی و چندینسال هم بغلدستی همدیگه شدیم. نزدیکترین و صمیمیترین دوستم بود.
من بیشتر از اون درس میخوندم. اکثر امتحانا بهش تقلب میرسوندم تا نمرهاش بالا بیاد. بعضی از امتحانها که اون بهم تقلب میرسوند، اون سؤال رو نمره نمیگرفتم. برای همین مسخرهاش میکردم که تقلب نرسونی، سنگینتری!
سال دوم دبیرستان، مادرم چند روزی بیمار شد. بخاطر رسیدگی به مادرم، خانه و خانواده نمیتونستم درس بخونم، از بدشانسی اون روزا توی یک روز دوتا امتحان داشتیم که نتونستم بخونم.
چون شرایطم رو میدونست، بهش تأکید کردم که خوب بخونه تا بهم کمک کنه!
اون روز برای هر دو امتحانم سوالاتی که جوابش رو میدونستم نوشتم و بقیهٔ سؤالاتم رو با کمک اون نوشتم.
هفته بعد بخاطر فوت پدربزرگش، غایب بود.
اون روز معلم قبل شروع کلاس برگههای امتحان رو پخش کرد. دیدم طبق معمول، از جوابایی که اون بهم رسونده، نمرهای نگرفتم. تو دلم گفتم: دوست خنگ خودمی!
چون غایب بود، معلم برگهاش رو به من داد. نگاهم به نمرهاش خورد. نمرهاش بالا شده بود. چشمم به سوالایی خورد که جوابشون رو بهم رسونده بود، عجیب بود! اون نمرهٔ اون سؤالات رو گرفته بود. برگهاش رو با برگهٔ خودم مقایسه کردم. جوابها خیلی متفاوت بود. نمیتونستم باور کنم. اشکام جاری شد. یادم افتاد هیچوقت برگهٔ امتحانیاش رو بهم نشون نمیداد و فوری میگذاشت تو کیفش.
برگهٔ اون یکی امتحان هم پخش شد. اون یکی هم همینجوری بود.
زدم زیر گریه، نه بخاطر کم شدن نمرهٔ امتحانم!
بخاطر کم شدن نمرهٔ زندگیم! بخاطر رفاقتی که یکطرفه بود.
از اون روز فهمیدم، هرکسی که نزدیکمه دوستم نیست!
فهمیدم نزدیکترینا هم میتونن حسادت کنن و بدت رو بخوان!
فهمیدم وقتی داری راه میری، علاوه بر جلو باید به پشتتم نگاه کنی.
فهمیدم طول عمر رفاقت، دلیل بر کیفیتش نیست!!
@Worlddax 🌐
ما را در اینستاگرام نیز دنبال کنید👇✅
https://instagram.com/_u/world.ax
❤ 109👌 83💔 32😢 19👎 1
Photo unavailableShow in Telegram
تبلیغ قدیمی پودر لباسشویی شوما
@Worlddax 🌐
❤ 36💔 9😢 4😁 3
Photo unavailableShow in Telegram
علی پروین و ناصر حجازی نه از
امروز که از دهه ۵۰ شاخص ترین
چهره های ورزش کشور بودند.
این قدر
دوست داشتنی که دنیای ورزش برای
شماره ویژه نوروز سال ۱۳۵۳ خود با
حداقل امکانات مونتاژی که داشته
این دو را در قالب شخصیت های
سینمایی قرار دهد و برای شان
در قالب دروغ سیزده ، حضور در
دو فیلم سینمایی را بنویسد.
@Worlddax 🌐
❤ 51💔 11👎 4
Photo unavailableShow in Telegram
در قرون وسطی کلیسا برطبق خرافات خود، اعلام کرد گربه ها شیطانی هستند و آنها را میکشت درنتیجه با کاهش گربه ها،جمعیت موشها افزایش یافت و یکی از عوامل اصلی ایجاد طاعون و مرگ میلیونها نفر شد!
@Worlddax 🌐
😢 101💔 33❤ 9👍 3👎 3
Photo unavailableShow in Telegram
صحنه ای بی نظیر از فینال جامجهانی ۱۹۸۶
@Worlddax 🌐
❤ 84👍 18😁 3👎 2
Photo unavailableShow in Telegram
نمایندگی رسمی فروش و خدمات شورلت در تهران، پیچ شمیران، ۱۳۵۴
@Worlddax 🌐
❤ 48😢 19💔 5
Photo unavailableShow in Telegram
تصویری از مارادونای جوان در سال 1978 میلادی
@Worlddax 🌐
❤ 70👍 3👎 2
Photo unavailableShow in Telegram
دکور تلوزیون و وسایل صوتی تصویری در سال ۱۹۵۶
@Worlddax 🌐
❤ 45👍 17😁 2👌 2😢 1
Photo unavailableShow in Telegram
درسی از دهخدا
ایده های ذهنی تان را همیشه یک جا بنویسید
"مرحوم دهخدا پی در پی سیگار میکشید و خاکستر سیگار و چوب سوخته کبریت را هرجا میرسید میانداخت.
از عجایب این بود که قلم و دوات مرتبی نداشت و بارها شد که با سر سوخته کبریت چیزی نوشت و یادداشت کرد. خدا میداند چند بار دیدم که در پی مداد خود میگردد و هرگز به یاد نمیآورد آن را کجا گذاشته است.
روی هر کاغذ پاره ای که مییافت یادداشت میکرد.
مکرر روی پاکت شیرینی یا میوه و روی کاغذ پارهای که سیگار در آن پیچیده بودند در حضور من چیزی مینوشت.
گاهی قوطی خالی کبریت را پاره میکرد و روی چوب سفید آن یادداشتی میکرد."
وصیت نامه علامه دهخدا روی قوطی سیگار :
"فیشهای لغت دردست آقای دکتر معین خواهد بود. از الف تا یاء نوشته شده. هیچ چیز از آن نباید افزود و کاست."
تهران، 9 مهرماه 1338
سعید نفیسی_ خاطرات ادبی و سیاسی و جوانی
@Worlddax 🌐
❤ 95👍 13
Photo unavailableShow in Telegram
قند شکستن
کاری عادی در قدیم که سالهاست منسوخ شده است
@Worlddax 🌐
❤ 87😢 23👍 11👎 3🎉 3
Photo unavailableShow in Telegram
بر فراز برجهای تجارت جهانی، سال ۱۹۷۳
@Worlddax 🌐
👍 24❤ 13😎 3
Photo unavailableShow in Telegram
فروش انواع مدل های اتومبیل فورد در ایران در سال ۱۳۱۵
@Worlddax 🌐
❤ 30😢 23😁 3
Photo unavailableShow in Telegram
پارسایی میگفت اگر گُرده نان حلالی میافتم؛ میسوزاندم و میساییدم و گَردش میکردم تا بیماران را بدان درمان کنم....
منظور كه نان حلال را دواى هر دردى ميدانستند
@Worlddax 🌐
❤ 99👍 27👌 10
