ru
Feedback
ترجمان علوم انسانى

ترجمان علوم انسانى

Открыть в Telegram

📌 ترجمۀ متون برگزیدۀ علوم‌انسانی 📕 با تخفیف، مشترک فصلنامه شوید: https://B2n.ir/bp3486 🔗 اینستاگرام: goo.gl/Dfcpf6 🔗 توئیتر: goo.gl/8uecQd 🔗 بله: goo.gl/ZciVZ6 📮 ارتباط با ما: @Tarjomaaan

Больше
2025 год в цифрахsnowflakes fon
card fon
43 693
Подписчики
-2124 часа
-727 дней
-24130 день
Архив постов
☑️ شمارۀ سی‌وپنجم مجلۀ «ترجمان»، نوبت تابستان ۱۴۰۴، به‌تازگی منتشر شده. حامی این شمارۀ فصلنامه «سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران» است. این شماره ۲۰۸ صفحه دارد و از ۲۸ مقاله تشکیل شده است. 🔺 عنوان مطالب مندرج در بخش «نوشتار» شمارۀ سی‌وپنج فصلنامۀ ترجمان (بخش سوم): 🔹 مقایسۀ اجتماعی ما را به یأس می‌کشاند، اما لازم نیست چنین باشد 🔸 چرا موفقیت دیگران حالمان را خراب می‌کند؟ ✍🏻 وویْچِخ کافتانسکی 🔹 افسردگی شما به ژن‌های همسرتان هم ربط دارد 🔸 ژنتیک اجتماعی نگاه ما به هویت انسان را دگرگون کرده و مرز بین طبیعت و تربیت را برمی‌دارد ✍🏻 دالتون کانلی 🔹 زمستان تمدن 🔸 سرمایه‌داری دیجیتال چطور زندگی‌های توخالی خلق می‌کند؟ ✍🏻 جاش کوهن 🔹 چرخش اجتماعی: روان‌کاوی در آستانۀ تحول است یا انقراض؟ 🔸 در تنش میان میراث قدیم و خواسته‌های جدید، روان‌کاوی در پی بازتعریف خود است ✍🏻 مگی دُهرتی 🔺 این شماره را می‌توانید از کتاب‌فروشی‌ها و دکه‌های سراسر کشور، فروشگاه اینترنتی ترجمان، یا فیدیبو و طاقچه تهیه کنید. قیمت نسخۀ فیزیکی این شماره ۳۰۰هزارتومان است و در فروشگاه اینترنتی ترجمان با ۱۰ درصد تخفیف عرضه می‌شود. 🔗 لینک خرید شمارۀ سی‌وپنجم مجلۀ «ترجمان»: https://B2n.ir/xt9189 🔗 لینک خرید اشتراک مجلۀ «ترجمان»: https://B2n.ir/pj2124 🔺 همچنین برای تهیۀ نسخۀ الکترونیکی این شماره نیز می‌توانید به بسترهای فیدیبو و طاقچه مراجعه کنید. 🔺 برای دریافت اطلاعات کامل‌تر و آگاهی از نام و نشانی عرضه‌کنندگان فصلنامه در شهرهای مختلف با ما و همکارانمان تماس بگیرید. ☑️ مؤسسۀ ترجمان: ۶۶۹۲۹۵۹۳-۰۲۱ ☑️ شرکت پخش ققنوس: ۶۶۴۰۸۶۴۰-۰۲۱ ☑️ شرکت نشرگستر امروز: ۵۴۰۸۱۰۰۰-۰۲۱ @tarjomaanweb
Показать все...
Фото недоступноПоказать в Telegram
@tarjomaanweb 👇🏻
Показать все...
🎯 هزاران سال است که پیش‌بینی‌ها غلط از آب درمی‌آیند، پس چرا هنوز شیفتۀ آن‌ها می‌شویم؟ 🔴 در سال ۱۹۳۹، غول‌های صنعت آمریکا، نمایشگاه جهانی در نیویورک برگزار کردند که تم آن «دنیای آینده» بود. به همین مناسبت از دانشمندان و نویسندگان بزرگ جهان نیز خواستند «پیامی به آیندگان» بنویسند تا در کپسولی گذاشته شود که قرار بود پنج‌هزار سال بعد گشوده شود. اینشتاین نوشت: «هرکس به آینده می‌اندیشد باید در ترس و وحشت زندگی کند». و توماس مان اینطور شروع کرد: «امروزه می‌دانیم این تصور که آینده "دنیای بهتری" است مغلطۀ دکترین ترقی بوده است». اما این‌ پیام‌ها به مذاق مردان صنعت خوش نیامد. 🔴 در آستانۀ جنگ جهانی دوم، گوش کمپانی‌ها و بازاریاب‌ها به این حرف‌ها بدهکار نبود. در عوض، آن‌ها به «دنیای بهتری» دل بسته بودند که غرق در ماشین و آسودگی بود. فناوری شاه‌کلید همۀ مشکلات به نظر می‌رسید و بدبین‌ها باید عرصه را خالی می‌کردند. 🔴 قرن بیستم به شکل نامتعارفی قرن «اندیشیدن به آینده» بوده است. اچ. جی. ولز در ابتدای این قرن نوشت: «اکثر مردم حتی به آینده فکر هم نمی‌کنند»، اما این اظهارنظر هر چه جلوتر می‌آییم نادرست‌تر جلوه می‌کند. امروزه ما غرق در خیالات آینده‌ایم. آینده‌های بدبینانه، خوش‌بینانه، دینی، سکولار، اتوپیایی یا دیستوپیایی. گلن آدامسون، محقق آمریکایی، در کتاب جدید و پرمغز خود، فردا و فردا به‌مدت یک قرن، تاریخی پرفراز و نشیب از «آینده‌پژوهی» در قرن گذشته ارائه می‌کند. 🔴 آینده‌پژوهان قدیمی، غیب‌گو و رمال و اختربین بودند و آینده را در امعا و احشای حیوانات و تفاله‌های چای می‌دیدند. هر چقدر هم اشتباه می‌کردند و بی‌اعتبار می‌شدند، باز هم نیاز انسان‌ها به آن‌ها به قوت خود باقی بود. 🔴 اما در قرن بیستم این حرفه عمیقاً با «علم» ادغام شد. «پیش‌بینی وضع هوا» اولین جایی بود که این ملغمۀ جدید عرضه گردید. هواشناسان با بررسی وضعیتِ حال در یک منطقه، پیش‌بینی می‌کردند در دیگر جاها، طی روزهای آتی چه رخ خواهد داد و این پیش‌بینی با تلگراف مخابره و در رسانه‌ها منتشر می‌شد. بعد حرفۀ عجیب «پیش‌بینی بازار» به میان آمد که با تکنیک‌های پیچیدۀ آمار و احتمالات حدس می‌زد بازار در آینده چگونه عمل خواهد کرد. این حرفه چنان موفقیتی به دست آورد که سیاستمداران نیز مشتاق شدند از راهکارهای آن‌ها بهره بگیرند. 🔴 اینچنین پای پیش‌گویی به نتایج انتخابات و حدس و گمان دربارۀ آیندۀ سیاست باز شد. اما بی‌شک انقلاب روسیه مهم‌ترین واقعۀ سیاسی‌ای بود که اندیشیدن به آینده و برنامه‌ریزی برای تسخیر آن را به کانون سیاست تبدیل کرد. 🔴 ساختن آینده به دست انقلابیون روس، به فاجعه‌های بزرگی انجامید. اما غلط از آب درآمدن پیش‌بینی‌های آن‌ها، مثل همۀ پیش‌بینی‌های محقق‌نشدۀ دیگر، تأثیری بر جاذبۀ آینده‌پژوهی نداشت؛ بلکه صرفاً نسخه‌های دیگری از آینده را به میان کشید. آدامسون می‌گوید: امروزه اندیشه‌های ما دربارۀ آینده، عمدتاً به موضوعاتی مثل تغییرات اقلیمی، هوش مصنوعی و بی‌ثباتی‌های سیاسی دلمشغول است. و ما چاره‌ای نداریم برای پاسخ‌دادن به چالش‌های پیش رویمان، مثل هواشناسان، وضع امروز را بنگریم و دربارۀ روزهای بعد، حدس و گمان بزنیم. 📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «کسب‌وکار پیشگویی» که در سی‌وپنجمین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب نوشتۀ جیمز گِلِیک است و علیرضا شفیعی‌نسب آن را ترجمه کرده است. 📌 برای خرید شمارۀ ۳۵ مجلۀ ترجمان به لینک زیر مراجعه کنید: https://B2n.ir/xt9189 @tarjomaanweb
Показать все...
Фото недоступноПоказать в Telegram
@tarjomaanweb 👇🏻
Показать все...
🔸 بهترین روز زندگی‌تان را به یاد بیاورید و تصور کنید دوباره آن روز را زندگی می‌کنید؛ تصور کنید همان آفتاب و آسمان صاف و هم‌نشینی با دوستانتان را بارها تجربه می‌کنید؛ انگار در بهترین روز زندگی‌تان زندانی شده باشید. اگر این‌طور می‌شد، دیگر آن روز هیجان‌انگیز، لذت‌بخش و معنادار نبود. ما «عادت» می‌کنیم و معنایش این است که به محرک‌هایی که تکراری می‌شوند کمتر و کمتر واکنش نشان می‌دهیم. 🔹 اما آیا می‌توانید به چیزهایی که دیگر آن‌ها را حس نمی‌کنید یا به آن‌ها بی‌توجه شده‌اید آن حس شگفتی و تازگیِ بار اول را بازگردانید؟ موضوع این کتاب همین است. در این کتاب می‌پرسیم چگونه می‌توانیم در دفتر کار، در خانه و در مناسبات اجتماعی بر عادت‌کردن غلبه کنیم و این کار چه تأثیری بر شادکامی و بهبود روابط اجتماعی‌مان خواهد گذاشت. 🔸 این مهارت را نه‌فقط دربارۀ امور ناخوشایند، که همچنین دربارۀ رخدادها و روابط بد و ناخوشایند نیز خواهیم آموخت. ما باید بتوانیم حساسیت خود را به نابهنجاری‌ها و فساد و تبعیض نیز بازیابیم تا برای تغییر انگیزه پیدا کنیم. علاوه‌براین، در این کتاب بررسی می‌کنیم که دیدن چیزها از زاویۀ جدید چگونه می‌تواند باعث بروز خلاقیت و نوآوری شود. 🔺 برای مطالعۀ بخش‌هایی از کتاب «دوباره نگاه کن» و تهیۀ آن به فروشگاه اینترنتی ترجمان بروید. 🔗 لینک خرید: https://B2n.ir/wj2112 🔸 دوباره نگاه کن: قدرت توجه به چیزهایی که همیشه پیش چشممان بوده‌اند ✍🏻 نوشتۀ تالی شاروت و کَس آر. سانستاین ✍🏻 ترجمۀ بهناز دهکردی 📚 ۲۳۲ صفحه؛ رقعی؛ جلد نرم؛ قیمت، همراه با تخفیف: ۲۵۱۱۰۰ تومان @tarjomaanweb
Показать все...
00:25
Видео недоступноПоказать в Telegram
@tarjomaanweb 👇🏻
Показать все...
Dobare Negaah Kon 15-2.mp418.89 MB
🔸 در سال ۱۸۰۴، یک پزشک سوئیسی بیست‌وچهارساله به نام ایگناز پل ویتال تراکسلر، وقتی مشغول مطالعهٔ قوهٔ بینایی بود، کشف شگفت‌انگیزی کرد. او پی برد که اگر برای مدت طولانی از فاصلهٔ نزدیک به تصویری خیره شود، تصویر درنظر او ناپدید می‌شود. دلیل این امر آن است که مغز شما به چیزهایی که تغییر نمی‌کنند دیگر واکنش نشان نمی‌دهد. شما به مرور زمان دیگر جوراب‌هایی را که به پا دارید حس نمی‌کنید و وزوز مداوم کولر را نمی‌شنوید. احتمالاً همین الان هم به صداهای محیطی که در آن هستید عادت کرده‌اید و آن‌ها را نمی‌شنوید. 🔹 شما به شرایط بسیار پیچیده‌تر از این نیز عادت می‌کنید (مانند ثروت، فقر، قدرت، خطر، ازدواج و تبعیض). در مغز شما سازوکارهای متفاوتی تکامل یافته‌اند، از سازوکار موجودات تک‌سلولی تا سازوکار موجوداتی با سیستم عصبی پیچیده‌تر، و همه از یک اصل فراگیر پیروی می‌کنند. این اصل ساده می‌گوید وقتی اتفاقی عجیب یا غیرمنتظره می‌افتد، مغز شما واکنش شدیدی نشان می‌دهد. اما وقتی همه‌چیز پیش‌بینی‌پذیر باشد، مغز شما کمتر واکنش نشان می‌دهد و گاه هیچ واکنشی نشان نمی‌دهد. 🔸 به‌این‌ترتیب، عادت‌کردن زندگی ما را بی‌روح و خسته‌کننده می‌کند و ما را از تلاش برای تغییر به‌سمت بهترشدن بازمی‌دارد. اگر بدانیم مغز چگونه کار می‌کند، می‌توانیم راهی برای لذت‌بردن از چیزهای خوبی پیدا کنیم که به آن‌ها عادت کرده‌ایم، به طوری که ویژگی‌های خارق‌العادهٔ زندگی ما دوباره «درخشش» خود را بازیابند، و همچنین می‌توانیم بر چیزهای بدی که دیگر به آن‌ها توجه نمی‌کنیم، تمرکز کنیم و آن‌ها را تغییر دهیم، ازجمله عادات بد. این چیزی است که در این کتاب به آن خواهیم پرداخت. 🔺 آنچه خواندید برشی است از کتاب «دوباره نگاه کن» نوشتۀ تالی شاروت و کَس آر. سانستاین با ترجمۀ بهناز دهکردی. برای مطالعۀ بخش‌هایی از کتاب «دوباره نگاه کن» و تهیۀ آن می‌توانید به فروشگاه اینترنتی ترجمان بروید. 🔗 لینک خرید: https://B2n.ir/wj2112 🔸 دوباره نگاه کن: قدرت توجه به چیزهایی که همیشه پیش چشممان بوده‌اند ✍🏻 نوشتۀ تالی شاروت و کَس آر. سانستاین ✍🏻 ترجمۀ بهناز دهکردی 📚 ۲۳۲ صفحه؛ رقعی؛ جلد نرم؛ قیمت، همراه با تخفیف: ۲۵۱۱۰۰ تومان @tarjomaanweb
Показать все...
Фото недоступноПоказать в Telegram
@tarjomaanweb 👇🏻
Показать все...
🔸 شمارۀ سی‌وپنجم مجلۀ «ترجمان»، نوبت تابستان ۱۴۰۴، به انتشار رسید. حامی این شمارۀ فصلنامه «معاونت اجتماعی و پارلمانی سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران» است. این شماره ۲۰۸ صفحه دارد و از ۲۸ مقاله تشکیل شده است. در پروندۀ این شماره به موضوع «شبه‌علم» پرداخته‌ایم و از این پرسیده‌ایم که چرا آدم‌ها به علم بی‌اعتماد می‌شوند و به شبه‌علم دل می‌بندند. این شماره را می‌توانید از کتاب‌فروشی‌ها و دکه‌های سراسر کشور، فروشگاه اینترنتی ترجمان، یا فیدیبو و طاقچه تهیه کنید. قیمت نسخۀ فیزیکی این شماره ۳۰۰هزارتومان است و در فروشگاه اینترنتی ترجمان با ۱۰ درصد تخفیف عرضه می‌شود. 🔹 در بخش «نوشتار» این شمارۀ ترجمان ۱۴ مقاله در موضوعات مختلف به چشم می‌خورد. اگر بخواهیم از این میان چند مورد را دستچین کنیم، بالاتر از همه نام الکساندر سولژنیتسن در کنار مطلب «افول فرهنگ: روایت یک مرگ خاموش» به چشم می‌خورد؛ سولژنیتسن در سال ۱۹۷۰ برندۀ جایزۀ نوبل ادبیات شد. از او آثار متعددی بر جای مانده است که مشهورتر همه «مجمع‌الجزایر گولاگ» است. نوشتار «افول فرهنگ» درواقع متن مکتوب یکی از سخنرانی‌های اوست که در اواخر قرن بیستم ایراد شده و اکنون برای نخستین بار به‌عنوان متن در دسترس قرار گرفته است. او در این سخنرانی پرحرارت از زوال تدریجی فرهنگ می‌گوید و هشدار می‌دهد که فرهنگ اگر پیوندش را با حیات معنوی از دست بدهد، به کالایی مصرفی بدل می‌شود و این همانا مرگی خاموش است. 🔸 در یکی دیگر از نوشتارها با نام «زمستان تمدن»، جاش کوهن، روان‌کاو و منتقد فرهنگی، به تحلیل و بررسی و مرور فراگیری بر آثار و اندیشه‌های بیونگ‌چول هان، فیلسوف کره‌ای‌آلمانی، پرداخته است. کوهن می‌گوید که هان تمدن معاصر را گرفتار نوعی افسردگی ساختاری می‌بیند، جهانی که در آن دیگر نیازی به سرکوب نیست، چون انسان‌ها داوطلبانه خود را استثمار می‌کنند. از نظر هان، سرمایه‌داری دیجیتال شکل رابطه‌ها، زمان، عشق، هنر و حتی احساس ما از زندگی را دگرگون کرده است. 🔹مطالب دیگری نیز در این بخش به انتشار رسیده که از آن میان می‌توان به این موارد اشاره کرد: «فقر نه تقدیر است، نه تنبلی» نوشتۀ آنیرود کریشنا و دِرک فیلیپسن که هردو از اساتید سیاست عمومی دانشگاه دوک‌اند؛ «اگر تخیل نداشته باشیم از نئولیبرالیسم عبور نمی‌کنیم» نوشتۀ بلِیک اسمیت، مورخ تاریخ مدرن فرانسه و استادیار دانشگاه شیکاگو؛ «افسردگی شما به ژن‌های همسرتان هم ربط دارد» نوشتۀ دالتون کانلی، جامعه‌شناس آمریکایی و استاد دانشگاه پرینستون. 🔺 اینجا مرور بسیار مختصری داشتیم بر ۲ مقاله از ۱۴ مقالۀ منتشرشده در بخش «نوشتار» شمارۀ سی‌وپنجم مجلۀ «ترجمان». این شماره را می‌توانید از کتاب‌فروشی‌ها، دکه‌های سراسر کشور و فروشگاه اینترنتی ترجمان تهیه کنید. 🔗 لینک خرید شمارۀ سی‌وپنجم مجلۀ «ترجمان»: https://B2n.ir/xt9189 🔗 لینک خرید اشتراک مجلۀ «ترجمان»: https://B2n.ir/pj2124 🔺 همچنین برای تهیۀ نسخۀ الکترونیکی این شماره نیز می‌توانید به بسترهای فیدیبو و طاقچه مراجعه کنید. 🔺 برای دریافت اطلاعات کامل‌تر و آگاهی از نام و نشانی عرضه‌کنندگان فصلنامه در شهرهای مختلف با ما و همکارانمان تماس بگیرید. ☑️ مؤسسۀ ترجمان: ۶۶۹۲۹۵۹۳-۰۲۱ ☑️ شرکت پخش ققنوس: ۶۶۴۰۸۶۴۰-۰۲۱ ☑️ شرکت نشرگستر امروز: ۵۴۰۸۱۰۰۰-۰۲۱ @tarjomaanweb
Показать все...
Фото недоступноПоказать в Telegram
@tarjomaanweb 👇🏻
Показать все...
🔸 گاهی هنگام ارائه یا سخنرانی متوجه شده‌ایم که مخاطبان این‌ور و آن‌ور را نگاه می‌کنند یا سرگرم گوشی‌هایشان شده‌اند. گاهی بعد از نوشتن مقاله حس می‌کنیم همۀ کلمات مد نظرمان را نوشته‌ایم، اما معلوم نیست جمع کلی‌شان چه درآمده است. گاهی در جلسه‌ای کاری احساس می‌کنیم نمی‌توانیم حرفمان را به دیگران بفهمانیم. در تمام این موارد اطلاعاتی که می‌خواهیم انتقال دهیم نه درست منتقل می‌شود و نه آن پاسخی را که امید داشتیم به دنبال می‌آورد. اینجا مهارت درست توضیح‌دادن می‌تواند به کارمان بیاید. 🔹 راس اتکینز، روزنامه‌نگار باسابقه، در این کتاب ابتدا اجزای مختلف توضیح خوب و رسا را بیان می‌کند و سپس نحوۀ ارزیابی مخاطب و متناسب‌سازی سخن با او را می‌آموزد. 🔸 اما بخش اصلی کتاب اختصاص دارد به شیوۀ هفت‌مرحله‌ایِ توضیح‌دادن، روشی جامع که از چارچوب‌بندی کلی اطلاعات تا تدوین و ارائۀ آن‌ها را در بر می‌گیرد. اتکینز در فصلی جداگانه استفاده از این روش را متناسب با موقعیت‌های پیش‌بینی‌نشده نظیر جلسات مذاکره و مصاحبه نیز تشریح می‌کند. رویکرد کاربردی نویسنده در کنار نثر ساده و شفاف او موجب شده است که کتاب حاضر برای طیف گسترده‌ای از مشاغل و نیازها، از روزنامه‌نگاری، مقاله‌نویسی دانشگاهی و تولید محتوا گرفته تا روابط روزمره و کاری، مفید و ثمربخش باشد. 🔺 برای مطالعۀ بخش‌هایی از کتاب «هنر توضیح‌‌دادن» و تهیۀ آن به فروشگاه اینترنتی ترجمان بروید. 🔗 لینک خرید: https://B2n.ir/my6546 🔸 هنر توضیح‌دادن: چگونه مقصودمان را به‌روشنی و با اعتمادبه‌نفس بیان کنیم؟ ✍🏻 نوشتۀ راس اتکینز ✍🏻 ترجمۀ علیرضا شفیعی‌نسب 📚 ۳۱۲ صفحه؛ رقعی؛ جلد نرم؛ قیمت، همراه با تخفیف نمایشگاه: ۳۳۷۵۰۰ تومان @tarjomaanweb
Показать все...
Фото недоступноПоказать в Telegram
@tarjomaanweb 👇🏻
Показать все...
🎯 آن‌ها که آینده را سیاه می‌بینند، امیدوارترند 🔴 دنیای امروز جای چندانی برای خوش‌بینی باقی نگذاشته است، اما همچنان اکثر ما در برابر بدبینی مقاومت می‌کنیم. احساس می‌کنیم اگر به بدبینی دل ببازیم، معنی‌اش این خواهد بود که بی‌تردید نابود خواهیم شد. وقتی به صلح، بحران اقلیمی و اقتصاد فکر می‌کنیم، خودمان را شبیه سیزیف می‌بینیم. و البته حق داریم. تخته‌سنگی را به هزار زحمت بارها و بارها به بالای تپه‌ای کشیده‌ایم و باز به پایین غلطیده است و ما نفس نفس زنان، بیهوده بودن تلاش‌هایمان را دیده و چشیده‌ایم. 🔴 آلبر کامو، در تفسیر مشهور خود از این داستان، سیزیف را تمثیلی از وضع بشر می‌داند: زندگی بی‌معناست و وقوف بر این بی‌معنایی عذاب‌آور است. اما در دل این عذاب نوعی آزادی نهفته است. 🔴 کامو می‌گوید وقتی سیزیف از سرنوشت خود باخبر می‌شود، مختار است انتخاب کند که چگونه با بی‌معنایی زندگی‌اش کنار بیاید: با شادمانی، یا اندوه. از نظر کامو، سیزیف شادمانی را برمی‌گزیند: «تلاش در راه رسیدن به قله برای رضای دل کافی است. باید بدانیم که سیزیف شادمان است». مارا ون در گولت، در کتاب جدیدش، این نگرش تناقض‌آمیز را «بدبینی امیدوارانه» می‌نامد. کتاب او تلاشی است برای تطهیر وجهۀ منفی بدبینی و گره‌زدن آن با نوع خاصی از امید که این روزها چندان به آن توجه نمی‌کنیم. 🔴 ون در گولت می‌گوید برخی جاها، بدبینی انگیزه‌بخش‌تر از خوش‌بینی است. فاجعه، و اندوه فاجعه، همیشه همراه بدبین‌هاست، پس احساس می‌کنند که چاره‌ای جز کنش ندارند. 🔴 بدبینی ما را مجبور می‌کند با سوالی بنیادین و بزرگ روبه‌رو شویم: اگر به احتمال بسیار زیاد، آینده تیره و تار است و خبری از موفقیت‌های بزرگ نیست، چطور می‌خواهی زندگی کنی؟ ون در گولت می‌گوید اینجا چیزی به میان می‌آید که در زندگی پرهیاهوی دستاوردمحور ما گم شده است: «ارزش‌ها». فقط ارزش‌ها هستند که اگر در راه رسیدن به آن‌ها شکست بخوریم، باز هم معنادار و ارزشمندند. وقتی به بحران‌هایی مثل تغییرات آب‌وهوایی می‌رسیم، فقط امیدی که از دل ارزش‌هایی مثل عدالت و همبستگی ساخته می‌شود، می‌تواند ما را قانع کند که به مبارزه ادامه دهیم. 🔴 واتسلاو هاول می‌گفت: «امید یعنی تلاش برای انجام کاری که خوب و درست است، نه کاری که ممکن است به موفقیت برسد». این امید را بدبین‌ها بیشتر و بهتر از خوش‌بین‌ها درمی‌یابند. 🔴 کریس هیس در کتاب جدید خود، راه بی‌بازگشت، داستان گروهی از زندانیان را تعریف می‌کند که رژیم نازی آن‌ها را در حفره‌ای زیرزمینی دفن کرده بود. آن‌ها با دست خالی تونلی کندند که در نهایت باعث شد تعدادی از آن‌ها بتوانند فرار کنند. هیس پس از مصاحبه با این بازماندگان ذهنیت آن‌ها را اینطور توصیف می‌کند: آن‌ها می‌دانستند که به‌هرحال کشته خواهند شد، پس با خودشان می‌گفتند بهتر است در حالی کشته شوند که مقاومتی از خود در برابر ربایندگانشان نشان می‌دهند. این امید بدبینانه، فرض محالی بود که باعث نجات آن‌ها شد. 📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «در ستایش امیدی که از دل یأس می‌جوشد» که در سی‌وپنجمین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب نوشتۀ گال بکرمن است و عرفان قادری آن را ترجمه کرده است. 📌 برای خرید شمارۀ ۳۵ مجلۀ ترجمان به لینک زیر مراجعه کنید: https://B2n.ir/xt9189 @tarjomaanweb
Показать все...
Фото недоступноПоказать в Telegram
@tarjomaanweb 👇🏻
Показать все...
🔹 چرا ما زنده‌ایم و معنای زندگی چیست؟ شاید کسی بگوید هیچ معنایی؛ چند ذره از روی اتفاق به هم خورده است و جهانی تشکیل شده و چند صدهزار سال دیگر هم به‌کلی نابود خواهد شد. بنابراین در طول این چند سالی که در جهانیم نباید چندان سخت بگیریم. هر چیزی بهانه‌ای است برای اینکه درآمد و به‌تبع راحتی ما را چند برابر کند یا مثلاً آرامش ذهنیِ بیشتری نصیبمان کند. اخلاق و حقیقت و زندگی و حتی مرگ باید در خدمت رسیدن به پول و بهره‌وری باشد. 🔹 سوِند برینکمن می‌گوید فرهنگ دنیای جدید دارد با این نگاه ما را به ورطۀ پوچی می‌کشاند و، در این دریای مواج، به سودای درآمد و آسودگی بیشتر، سفارش می‌کند ‌سوار هر قایق شکسته‌ای بشویم. 🔹 در نگاه برینکمن، همچنان ایده‌هایی ریشه‌دار و کهن وجود دارند که می‌ارزند برای حفظ معنای زندگی محکم رویشان بایستیم و آن‌ها را به بهایی اندک نفروشیم. «ایستگاه‌ها» داستان ایده‌هایی قدیمی است که همچنان در جهان جدید می‌توانند به زندگی ما معنا ببخشند. 🔺 برای مطالعۀ بخش‌هایی از کتاب «ایستگاه‌ها» و تهیۀ آن می‌توانید به فروشگاه اینترنتی ترجمان بروید. 🔗 لینک خرید: https://B2n.ir/nx8068 🔸 ایستگاه‌ها: دَه ایدۀ کهن برای زندگی در جهانی نو ✍🏻 نوشتۀ سوِند برینکمن ✍🏻 ترجمۀ علیرضا صالحی 📚 ۱۵۲ صفحه؛ رقعی؛ جلد نرم؛ قیمت، همراه با تخفیف: ۲۹۷۹۰۰ تومان @tarjomaanewb
Показать все...
00:21
Видео недоступноПоказать в Telegram
@tarjomaanweb 👇🏻
Показать все...
Istgaah ha 15.mp412.54 MB
🔷 چرا گاهی لازم است دیگران به ما بخندند؟ 🔹 ماجرای تبدیل «شکست فاسبوری» به «فلاپ فاسبوری» 🔸 دیک فاسبوری در نوجوانی احساس شکست مطلق می‌کرد. او ورزش‌کردن را دوست داشت، اما در آن مهارت خاصی نداشت. آرزو داشت در تیم فوتبال دبیرستان بازی کند، اما به او گفتند که جثه‌اش زیادی کوچک است. به همین دلیل به‌سراغ بسکتبال رفت، اما به او گفتند مهارت کافی ندارد. 🔸 سپس به تیم دوومیدانی پیوست، اما در آنجا نیز نتوانست جایگاهی برای خود بیابد. بالاخره به پرش از ارتفاع روی آورد، اما نتوانست پنج فوت بپرد و این حداقل ارتفاع لازم برای بسیاری از مسابقات دبیرستانی است. فاسبوری می‌دانست که برای بازنده‌نبودن باید دست به تغییراتی بزند. 🔸 اگر مسابقات پرش از ارتفاع را دیده باشید، می‌دانید که امروز ورزشکاران این رشته باید در مسیری تقریباً به‌شکل حرف جِی انگلیسی به‌سمت میل های افقی بدوند و سپس بپرند، به طوری که صورتشان رو به آسمان باشد و پشتشان از روی میله بگذرد. این تکنیک «فلاپِ فاسبوری» نام دارد و نام مخترعش یعنی دیک فاسبوری را بر آن گذاشته‌اند. 🔸 اما در آغاز دههٔ ۱۹۶۰، وقتی فاسبوری هنوز دبیرستانی بود، همهٔ ورزشکاران پرش ارتفاع رو به جلو می‌پریدند. شیوهٔ پریدن این‌گونه بود و هیچ‌کس فکر نمی‌کرد بتوان آن را تغییر داد، تا اینکه فاسبوری وارد میدان شد. مردم به او می خندیدند. می‌گفتند فلاپ فاسبوری مسخره است. 🔸 می‌گفتند او آخر گردنش را می‌شکند. یکی از هم‌تیمی‌هایش به نام فرانک تووز گفته است «خیلی ها او را جدی نمی‌گرفتند». هیچ‌کس به این شکل پرش ارتفاع را انجام نمی‌داد. اما فاسبوری درنهایت موفق شد. او در سال ۱۹۶۸ مدال طلای المپیک را در رشتهٔ پرش ارتفاع دریافت کرد. 🔸 وقتی می‌بینید افراد کارهای تکراری را به‌شیوهٔ تکراری بارها و بارها انجام می‌دهند، ذهن شما دیگر به کارهای آن‌ها توجه نمی‌کند و دیگر به آن‌ها واکنش نشان نمی‌دهد. شما به آن‌ها عادت می‌کنید. 🔸 شما انتظار دارید مردم هنگامی که رانندگی می‌کنند روی صندلی جلوی خودرو بنشینند و هنگامی که رانندگی نمی‌کنند روی صندلی عقب؛ انتظار دارید کفش را به پا کنند و دستکش را به دست؛ انتظار دارید بستنی را با قاشق بخورند نه با چنگال. 🔸 پس وقتی مردم کارهایی را که انتظار دارید می‌کنند، ذهن شما نیازی به پردازش‌کردن رویدادها ندارد. هشدار «غافل‌گیری» در مغز شما مخابره نمی‌شود تا توجه شما را جلب کند و شما را به این فکر وادارد که «شاید بتوان کارها را به شیوهٔ دیگری انجام داد». اما هر چند وقت یک بار کسی پیدا می‌شود و به این فکر می‌کند که شاید شیوهٔ همیشگی انجام کارها تنها شیوه یا بهترین شیوه نباشد. 🔸 مثلاً می‌گوید «چرا صرفاً روی زمین سفر کنیم؟ آیا انسان نمی‌تواند در هوا حرکت کند؟» یا «شاید بتوان کتاب را به‌جای فروشگاه‌های فیزیکی در فضای مجازی نیز فروخت» یا «وقتی رو به عقب بپری، بالاتر می‌روی نسبت به وقتی که رو به جلو بپری». 🔸 اگر فاسبوری در پرش ارتفاع در حالت رو به جلو ماهر می‌شد، احتمالاً هرگز به عوض‌کردن روش پرش ارتفاع فکر نمی‌کرد. اما او نتوانست به استاندارد لازم در شیوهٔ قدیمی پرش ارتفاع برسد. خوشبختانه او ناامیدی‌اش را با اندکی جاه‌طلبی ترکیب کرد، و به‌این‌ترتیب شکست فاسبوری به فلاپ فاسبوری منتهی شد. 🔺 آنچه خواندید برشی است از کتاب «دوباره نگاه کن» نوشتۀ تالی شاروت و کَس آر. سانستاین و با ترجمۀ بهناز دهکردی. برای مطالعۀ بخش‌هایی از کتاب و تهیۀ آن به فروشگاه اینترنتی ترجمان بروید. 🔗 لینک خرید: https://B2n.ir/wj2112 🔸 دوباره نگاه کن: قدرت توجه به چیزهایی که همیشه پیش چشممان بوده‌اند ✍🏻 نوشتۀ تالی شاروت و کَس آر. سانستاین ✍🏻 ترجمۀ بهناز دهکردی 📚 ۲۳۲ صفحه؛ رقعی؛ جلد نرم؛ قیمت، همراه با تخفیف: ۲۵۱۱۰۰ تومان @tarjomaanweb
Показать все...
Фото недоступноПоказать в Telegram
@tarjomaanweb 👇🏻
Показать все...
🔴 کتاب «در میان ما» منتشر شد. 🔴 از امروز می‌توانید این کتاب را از کتاب‌فروشی‌های سراسر کشور تهیه کنید. 🔸 آیا همۀ انسان‌ها، همان‌طور که بینی یا دست دارند، هیجان هم دارند؟ آیا درست است که بگوییم هیجانات متفاوت به نظر می‌رسند، ولی درنهایت همه هیجاناتی یکسان داریم؟ آیا دیگران خشم، شادی یا ترس را درست مثل شما تجربه می‌کنند؟ من این‌طور فکر نمی‌کنم. 🔹 در این کتاب، می‌کوشم شیوۀ کاملاً متفاوتی را برای فکرکردن دربارۀ هیجانات به شما معرفی کنم، شیوه‌ای که هیجانات را به جهان، رابطۀ ما با دیگران و بافت اجتماعی‌فرهنگی‌مان مرتبط می‌کند. به شما نشان می‌دهم هیجانات، به همان اندازه که متعلق به من هستند، متعلق به شما هم هستند. دانستن این نکته به ما اجازه می‌دهد محترمانه دربارۀ تفاوت‌های هیجانی صحبت کنیم و حتی با آن‌ها مأنوس شویم. 🔸 کتاب حاضر به حل اختلافات و درگیری‌های برآمده از تفاوت‌های فرهنگی کمک می‌کند. حتی بسیاری از آدم‌های نوع‌دوست هم فکر می‌کنند گفتن اینکه بقیۀ گروه‌ها یا فرهنگ‌ها هیجانات عمیقاً متفاوتی دارند به معنای انکار انسانیت آن‌هاست؛ امیدوارم بتوانم قانعتان کنم که این‌طور نیست. 🔺 برای مطالعۀ بخش‌هایی از کتاب «در میان ما» و تهیۀ آن می‌توانید به فروشگاه اینترنتی ترجمان بروید. 🔗 لینک خرید: https://B2n.ir/ne9354 🔸 در میان ما: فرهنگ‌ها چطور هیجانات را می‌سازند؟ ✍🏻 نوشتۀ باتیا مسکیتا ✍🏻 ترجمۀ محمدحسن شریفیان 📚 ۲۸۸ صفحه؛ رقعی؛ جلد نرم؛ قیمت، همراه با تخفیف: ۲۹۷۹۰۰ تومان @tarjomaanweb
Показать все...
Фото недоступноПоказать в Telegram
@tarjomaanweb 👇🏻
Показать все...