🙏دعاهای مشکل گشا 🙏
Открыть в Telegram
▒ ارائه روایات معتبر دینے به شیوه نوین ▓ اگر دعا معتقدانه و خالصانه خوانده نشود بےاثرست ▒ اعتقادے به دعانویسے و سرڪتاب نداریم ▓ ڪُپے بدون ذڪر منبع ضمانآور است
Больше2025 год в цифрах

55 703
Подписчики
-3624 часа
-3307 дней
-1 43130 день
Архив постов
✴️شنبه 👈 29 آذر/ قوس 1404
29جمادی الثانی 1447👈20 دسامبر 2025
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🏴وفات حضرت ام کلثوم علیها السلام " 61 هجری قمری "
🏴 وفات امامزاده حضرت سید محمد فرزند امام هادی علیه السلام در سامرا" 252 ه .ق
🏴 شهادت ابراهیم بن مالک اشتر در سامرا "71 ه.ق ".
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
❇️ امروز برای امور زیر مناسب است:
✅فصد و خون دادن.
✅جابجایی و نقل و انتقال.
✅خرید حیوان و چهارپایان.
✅بردن جهیزیه و حجله آرایی.
✅و دیدارهای سیاسی خوب است.
🚘مسافرت همراه صدقه باشد.
👶زایمان مناسب و نوزاد صالح و صبور باشد.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج جدی و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️انواع جراحی ها.
✳️امور زراعی و کشاورزی.
✳️شراکت و امور مشارکتی.
✳️برداشت محصولات کشاورزی.
✳️از شیر گرفتن کودک.
✳️و آغاز درمان و معالجه نیک است.
🟣نوشتن ادعیه حرز حکاکی نماز و بستن آن خوب است.
👩❤️👨 انعقاد نطفه و مباشرت.
👩❤️👨 امشب: (شب یکشنبه)، ممکن است فرزند چنین شبی مزدور ستمگران شود.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت.
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث گوشه گیری و انزوا می شود.
💉💉 حجامت:
فصد زالو انداختن خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری، سبب نجات از بیماری می شود.
😴😴 تعبیر خواب امشب:
خواب و رویایی که شب یکشنبه دیده شود تعبیرش از آیه 30 سوره مبارکه "روم"است.
فاقم وجهک للدین حنیفا...
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که خواب بیننده را امری پیش آید و عده ای می خواهند او را از آن کار منع کنند و او سخن آنان را گوش نکند و همین درست است. و چیزی در این موضوعات قیاس شود.
💅 ناخن گرفتن.
شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد.
👚👕دوخت و دوز.
شنبه برای بریدن و دوختن،#لباس_نو روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.(این حکم شامل خرید لباس و پوشیدن نمی شود)
🙏🏻 استخاره:
وقت #استخاره در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر.
📿 ذکر روز شنبه ،یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه #یاغنی که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد.
💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_رسول_اکرم_(ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
❤ 12
Фото недоступноПоказать в Telegram
شب هنگام ،در آرامشِ خیال
به رویاهایت بنگر
گویی که آنها را در دستانت داری
به خالقی که به تو ذهنی
قدرتمند عطا کرده
ایمان داشته باش...
🌙شبتون در پناهِ پروردگار
❤ 2
_ وقتی این روزهای سخت بگذره و داداشم برگرده، بهت ثابت میکنم که کیان دلبستهی تو بود.
با گریه سر روی شانهام گذاشت:
_ کیان برمیگرده، مگه نه؟
_ معلومه که برمیگرده، دیوونهی من.
اشکم چکید روی گونهام. دست روی سر زهرا کشیدم.
_ برمیگرده، خودش بهت میگه که دوستت داره. روژان؟
بغضکرده نالیدم:
_ جانم عزیزم.
_ کیان به تو قول داد سالم برگرده، مگه نه؟ اون هیچوقت زیر قولش نمیزنه. حالا که قول داده، برمیگرده.
قلبم همچون پرندهای که در قفس گیر افتاده، خودش را به در و دیوار میکوبید.
اشکهایم بیمهابا روی سر زهرا فرو میآمد و لبهایم بر سر خواهر دردانهی کیانم بوسه میزد.
نگرانیاش را درک میکردم؛ اینکه بدانی عزیزترینت در جایی قرار دارد که هر لحظه ممکن است جانش به خطر بیفتد، جان میگیرد.
سرم را به دیوار تکیه دادم و چشم دوختم به ضریح.
نمیدانم چند دقیقه اشک ریختم؛ کمکم پلکهایم روی هم افتاد.
کیان با همان لبخند همیشگی روبهرویم ایستاده بود و لبخند میزد.
با تعجب نگاهش میکردم.
آهسته لب زد:
_ سالم، روژان خانم.
_ س... س... سلام شما، اینجا؟
_ منم مثل شما، هر وقت دلم میگیره میام اینجا. شما اینجا چی کار میکنید؟
_ من با زهرا اومدم. نگران شما بود، گفت رفتی عملیات.
قهقههزنان گفت:
_ واقعاً؟ پس کجاست لوسِ داداش؟
با تعجب به اطرافم نگاهی انداختم، ولی هیچکس توی امامزاده نبود.
فقط من بودم و کیان.
_ باور کنید با هم اومده بودیم.
خندید:
_ نامهای که دادم رو خوندید؟ مثل زهرا فضولی که نکردید؟
لبخند زدم:
_ نه، نخوندم. خودتون گفتید صبر کنم تا برگردید.
_ یکی دو روز دیگه بخونید، باشه؟
_ صبر میکنم بیاید، بعد چشم، میخونم.
دوباره لبخند زد و من جان گرفتم از لبخندش:
_ روژان خانم، ممکنه من بمونم همینجا و هیچوقت نیام. حلالم کنید.
تا به سمتش دویدم، وارد حیاط امامزاده شد. دستش را برای خداحافظی تکان داد.
با تمام وجود فریاد زدم:
_ نههههه!
با ضربهی آرامی که به صورتم خورد، از خواب پریدم.
هنوز هوش و حواسم برنگشته بود.
با عجله به سمت حیاط امامزاده دویدم و مثل دیوانهها، اشکریزان و سرگردان دنبال کیان میگشتم.
با کشیده شدن دستم، به زهرا نگاه کردم. نگران لب زد:
_ روژان، چی شده عزیزم؟ چرا هراسون شدی؟
با بلند شدن صدای اذان، دو زانو روی زمین نشستم و از ته دل زار زدم:
_ خدااااا، مواظبشی مگه نه؟ کیان برمیگرده مگه نه؟ اون نمیزنه زیر قولش… نمیزنه زیر قولش!
زهرا مرا به آغوش کشید و همپای من اشک ریخت.
❤ 14
روبهروی ضریح نشستیم.
زهرا دستم را گرفت:
_ روژان، یادته اولین بار همو اینجا دیدیم؟
_ آره، اون روز حالم خوب نبود. به استاد زنگ زدم، بیاد جواب سوالم رو بده.
_ اون روز قرار بود من و کیان بریم خرید. وقتی زنگ زدی، من کنارش بودم. خدا میدونه وقتی باهات حرف زد، چقدر نگران شد. واسه اولین بار میدیدم که کیان دلنگران یک دختر میشود.
اونقدر نگران بود که اصلاً توجهی به سرعت ماشین نمیکرد. چند بار نزدیک بود تصادف کنیم. اون لحظه دلم میخواست بفهمم چه چیزی باعث شده که کیان انقدر نگران بشه.
وقتی همین جا دیدمت، بهش حق دادم که نگرانت بشه. همونجا حدس زدم که دل داده، وگرنه محال بود اینقدر نگران بشه. میدونی اونجا چه حسی داشتم؟
_ چه حسی؟
_ حس زیبای حسودی.
زد زیر خنده:
_ دیوونه! به چی دقیقاً حسادت میکردی؟ به حال و روز خوشم؟
_ از اینکه داداشم واسه یه دختر دیگه بجز من نگران شده بود.
_ این از مهربونی آقا کیان بود و قطعاً هر کسی دیگه هم جای من بود همین حس رو پیدا میکرد.
_ روژان؟
_ جانم؟
_ تو چه اصراری داری که منکر حس کیان به خودت بشی؟
_ من میخوام واقعبینانه به قضیه نگاه کنم و نمیخوام مثل تو، برای خودم از هر حرکت آقای شمس یک قصیده لیلی و مجنون بسازم.
زهرا بغض کرده به چشمانم زل زد و زمزمه کرد:
❤ 11
⛔️ یک شب هزار شب میشود!
مراقبات تغذیهای در شب یلدا را در این پادکست بشنوید❗️
#دکتر_میرغضنفری | #دکتر_روازاده
#پادکست_روز
980_78862893146180.mp320.15 MB
01:47
Видео недоступноПоказать в Telegram
🥜 بهترین خوردنی شب یلدا از دیدگاه طب ایرانی - اسلامی
#کلیپ
4.25 MB
❤ 1
02:23
Видео недоступноПоказать в Telegram
🍉 سنّت های غذایی اشتباهی که وارد شب یلدا شدهاند!
#دکتر_تاجبخش #دکتر_زندهدل
#کلیپ
8.56 MB
❤ 1
وقتی به مقام تسلیم میرسی، میدانی که خدا خیرت را میخواهد...
احتمالاً تجربهاش را هم داشتهای که بارها رفتی دوستدختر یا دوستپسر پیدا کردی و آخرش فهمیدی یا اصلاً نشد،
یا طرف یکدفعه گذاشت و رفت...
بعداً گفتی: «همان بهتر که نشد»،
چون اصلاً خیرت در آن نبود...
خلاصه اینکه تسلیم شو
و ازدواجت را به خدا بسپار
و جز خدا از کسی خوشبختی نخواه...
خیلی آرام باش
و بگذار خدا کارش را بکند.
به این میگویند ایمان و تسلیم شدن...
وقتی تسلیم میشوی، دیگر نگران نیستی؛
چون حسنظن داری و میدانی خدا به وقتش دستت را میگیرد و کمکت میکند.
اینها را گفتم که با طرز فکر این روزهایم آشنا شوی...
واقعاً زندگیام خیلی ساده جلو میرود...
سورهٔ لیل، آیهٔ هفت یعنی زندگی، داداش رضا...
اگر به کسی وابسته میشوی
و خوشبختی را دست یک آدم میدانی
و قدرت و گشایش را دست کسی جز خدا میدانی،
یعنی تسلیم نیستی...
اگر خودت بخواهی برای خودت دوستدختر پیدا کنی تا با او ازدواج کنی،
میدانی چه اتفاقی میافتد؟
این حدیث را ببین تا بفهمی چه میشود:
امام حسین (علیهالسلام):
«کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد،
دیرتر به آرزویش میرسد
و زودتر به آنچه از آن میترسد گرفتار میشود...»
این حدیث عین حقیقت و واقعیت است...
آدم با گناه نمیتواند به خواستههایش برسد؛
اگر هم برسد، خیری نمیبیند و گوارایش نیست...
هه... برو ازدواج کن، بعدش میفهمی عزیز...
جز خدا کسی از درون آدمها خبر ندارد
و جز خدا کسی نمیداند خیر تو در چیست...
پس تسلیم شو
و نگذار خدا تو را به خودت واگذار کند...
فقط و فقط خدااااا...
بقیه، دستهای خدا هستند.
حتی در ازدواجم هم میگفتم خوشبختی دست خداست...
قرار است خدا بهوسیلهٔ یک شخصی خوشبختی را وارد زندگیام کند...
پس خوشبختی دست خداست،
نه دست یک شخص خاص...
در زندگی یاد گرفتم به هیچکس وابسته نشوم و دل نبندم...
به این میگویند مقام تسلیم.
تسلیم شو
و از خدا خوشبختی بخواه...
❤ 8👎 2
تسلیم بودن یعنی تلاش میکنم، ولی نتیجه دست خداست.
تسلیم بودن یعنی هر چه بشود، خیرم در آن است.
فقط کسی میتواند تسلیم باشد که خدا را خیلی شناخته باشد.
تسلیم بودن کار هر کسی نیست.
من خودم زمانی تسلیم شدم که برای بعضی چیزها مدام دعا میکردم،
اما بعداً فهمیدم خیرم در آنها نیست
و از خیلی از دعاهایم پشیمان شدم...
همانجا بود که تسلیم شدم
و دیگر ادعا نکردم که میدانم چه چیزی برایم خوب است و چه چیزی بد.
چون قبل از آن، همیشه فکر میکردم میدانم چه چیزی به نفع من است،
اما خدا به من ثابت کرد که نمیدانم...
تسلیم بودن یعنی تلاش کنی،
اما برای خواستههایت شخص و زمان تعیین نکنی؛
چون تو نمیدانی خیرت در چیست...
خدایا،
من تلاش میکنم برای ساختن دنیایم،
اما ممکن است کارهایم نتیجه ندهد...
باز هم عیبی ندارد،
حتماً خیرم در آن است
و من باز هم حالم خوب است
چون ایمان دارم خیرم در همین است.
یا به خواستههایم میرسم یا نمیرسم؛
در هر صورت، خیرم در چیزی است که اتفاق میافتد.
ببینید بچهها...
یا خودت با زبان خوش تسلیم میشوی،
یا روزگار تسلیمت میکند.
از این دو حالت خارج نیست.
به هیچچیز نچسب؛
فقط به خدا بچسب...
دیگر وقتش رسیده تسلیم شوی.
وقتی تسلیم میشوی،
اتفاقاً ناگهان همهچیز برایت ساده میشود...
جالب نیست؟
احتمالاً برای تو هم اتفاق افتاده...
پس تسلیم شو...
نگو من میدانم چه چیزی برایم خوب است!
تو نمیدانی چه چیزی برایت خوب است!
وقتشه تسلیم بشی!
میفهمی؟
باید تسلیم بشی!
🌸 ذکر روز جمعه
از ذکرهای بسیار سفارششده برای روز جمعه:
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد
📿 گفتن صلوات در روز جمعه ثواب ویژهای دارد و باعث آرامش دل و برآوردهشدن حاجات میشود.
📖 دعای روز جمعه (بههمراه ترجمه)
بخشی از دعای روز جمعه (منسوب به امام سجاد علیهالسلام):
اللّهُمَّ يا مَنْ لا يَشْغَلُهُ سَمْعٌ عَنْ سَمْعٍ،
وَ لا يُغْلِطُهُ السّائِلُونَ،
وَ لا يُبْرِمُهُ إِلْحاحُ الْمُلِحّينَ
ترجمه:
خدایا، ای کسی که شنیدن صدایی تو را از شنیدن صدای دیگر باز نمیدارد،
و درخواستکنندگان تو را دچار اشتباه نمیکنند،
و اصرارِ بسیارِ خواهشکنندگان تو را خسته نمیسازد.
✨ چه توصیف آرامبخشی از مهربانی خداوند…
📚 یک حکایت آموزنده
روزی مردی نزد عالمی آمد و گفت:
«چرا هرچه دعا میکنم، اجابت نمیشود؟»
عالم پرسید:
«آیا خدا را میشناسی؟»
گفت: «بله.»
پرسید: «آیا فرمانهایش را انجام میدهی؟»
مرد سکوت کرد…
عالم گفت:
«تو راه ارتباط را میدانی، اما درِ آن را نمیزنی.
اطاعت، کلید اجابت دعاست.»
🌱 نتیجه:
دعا فقط گفتن نیست؛
عمل، زبان پنهان دعاست.
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
❤ 7
Фото недоступноПоказать в Telegram
نیایش صبحگاهی
پروردگارا
سپاس تو را که بار دیگر چشم ما را به نور صبح گشودی.
دلهای ما را با یاد خود آرام کن،
گامهایمان را در راه درست استوار بدار،
و امروزمان را سرشار از خیر، برکت، سلامتی و رضایت خودت قرار بده.
خدایا، ما را از غفلت حفظ کن و به بهترین اخلاق بیارای.
آمین 🤍
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
❤ 8
.
✴️ جمعه 👈28 آذر /قوس 1404
28 جمادی الثانی 1447👈19دسامبر 2025
🏛مناسبت های اسلامی ودینی.
🔵امور دینی و اسلامی
❇️امروز روز خوبی برای امور زیر است:
✅مسافرت.
✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✅خرید و فروش.
✅دیدار با روسا و مسئولین.
✅درختکاری.
✅و تهیه ما یحتاج منزل خوب است.
👶برای زایمان مناسب و نوزاد زیبا و دوست داشتنی و عمر طولانی خواهد شد.
🚘مسافرت خوب است.
👩👧👧مباشرت امروز :مباشرت پس از فضیلت نماز عصر استحباب ویژه دارد و فرزند حاصل دانشمندی مشهور گردد.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓امروز قمر در برج قوس و برای امور زیر مناسب است:
✳️خواستگاری عقد و ازدواج.
✳️تعلیم و تعلم و امور آموزشی.
✳️رفتن به مکان و خانه نو.
✳️جابجایی و نقل و انتقال.
✳️شراکت و امور شراکتی.
✳️و شروع به کار و کسب نیک است.
🟣نوشتن ادعیه حرز حکاکی و نماز و بستن حرز خوب است.
💑 انعقاد نطفه و مباشرت:
امشب:برای #مباشرت در جمعه شب (شب شنبه )،مکروه و ممکن است فرزند چنین شبی گروهی را به قتل برساند.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت:
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) خوب نیست.
💉حجامت.
خون دادن فصد و زالو انداختن...
#خون_دادن یا حجامت ،موجب قوت دل است.
✂️ ناخن گرفتن.
جمعه برای #گرفتن_ناخن، روز بسیار خوبیست و مستحب نیز هست. روزی را زیاد ، فقر را برطرف ، عمر را زیاد و سلامتی آورد.
👕👚 دوخت و دوز.
جمعه برای بریدن و دوختن، #لباس_نو روز بسیار مبارکیست و باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود...
✴️️ وقت استخاره.
در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است.
😴 تعبیر خواب...
خواب و رویایی که امشب. (شبِ شنبه)دیده شود تعبیرش در آیه 29 سوره مبارکه "عنکبوت" است.
قال رب انصرنی علی القوم المفسدین...
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که خواب بیننده مامور شود به اصلاح گروهی که اگر با آنها جنگ و ستیز کند پیروز شود و همه احوالات او شاید نیک شود. ان شاءالله. چیزی همانند ان قیاس گردد...
❇️️ ذکر روز جمعه
اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۲۵۶ مرتبه #یانور موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد .
💠 ️روز جمعه طبق روایات متعلق است به #حجة_ابن_الحسن_عسکری_عج . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
❤ 19
با آقای شمس روبهرو شدم.
با عجله از ماشین پیاده شدم.
_ سلام آقای شمس، خوب هستید؟ خانواده خوبن؟
_ سلام دخترم، خداروشکر ما خوبیم. شما خوبی؟ خانمبزرگ چطورن؟
_ ممنونم، ایشون هم خوب هستن. سلام رسوندن.
_ سلامت باشن. چرا اینجا ایستادید؟ بفرمایید بریم داخل.
_ ممنونم، منتظر زهرا جون هستم.
با باز شدن درِ حیاط، به زهرا چشم دوختم.
_ سلام آقاجون.
_ سلام عزیزم.
آقای شمس رو به من کرد.
_ خوش بگذره بهتون. سلام منو به خانمبزرگ و خانواده برسونید.
_ چشم، بزرگیتون رو میرسونم.
_ خداحافظتون باشه.
بعد از رفتن آقای شمس، زهرا سوار ماشین شد و من به سمت امامزاده صالح به راه افتادم.
❤ 7
نمیخواستم زهرا متوجه تلاطمات درونیام شود. نفسی گرفتم.
_ حالشون خوب بود؟
_ آره، خداروشکر. گفت شاید چند روزی نتونه تماس بگیره.
_ چرا؟
_ دقیق نفهمیدم، ولی اگه اشتباه نکنم گفت میخوان برن مهمونی.
_ مهمونی؟
خندید.
_ چیه بابا، تعجب کردی؟ فکر کنم منظورش این بود عملیات دارن.
با شنیدن اسم عملیات، ته دلم خالی شد. فکر شهادت کیان قلبم را فشرد. بیرمق زمزمه کردم:
_ عملیات؟
_ آره. روژان، جلو مامانم نمیتونم حرفی بزنم، ولی خودم از وقتی شنیدم قلبم تو دهنم میزنه، ولی نمیتونم بروز بدم.
به مامان نگفتم، آخه همش تو هولوولاس. همش کنار تلفن نشسته و چشم بهش دوخته تا کیان زنگ بزنه. خدا میدونه چقدر اوضاع تو خونه داغونه. جرأت ندارم از دلتنگی اشک بریزم، از ترس اینکه نکنه مامان ببینه و بیتابتر بشه.
_ الهی فدای دلتنگت بشم عزیزم. میخوای بیای اینجا؟
_ اونجا که نه، دلم میخواد یه جای دنج بشینم و اونقدر گریه کنم تا دلم خالی بشه.
_ میخوای بیام دنبالت بریم امامزاده صالح؟
کاری نداری؟ مزاحمت نباشم؟
_ دیوونه! مزاحم چیه! تو تا ابد مزاحمی عزیزم. آماده شو، میام دنبالت.
_ ممنونم ازت. اگه تو نبودی نمیدونستم با کی باید دردودل کنم. ممنونم که هستی.
_ قربونت بشم. فعلاً کاری نداری؟
_ فدات، فعلاً نه.
فقط تو اون لحظه، امامزاده صالح میتوانست دلنگرانیام را آرام کند.
سریع آماده شدم و بعد از خداحافظی با خانمجون، به سمت خانه آقای شمس به راه افتادم.
جلوی عمارت آقای شمس توقف کردم.
با زهرا تماس گرفتم.
_ زهرا جان، من دم در خونهتونم. بیا عزیزم.
_ باشه عزیزم. نمیای تو؟
_ نه عزیزم، زود بیا. سالم برسون به خاله.
_ بزرگیتو میرسونم. اومدم.
تماس را قطع کردم.
به خاطر نگرانی سردرد گرفته بودم. سرم را روی فرمان گذاشتم تا کمی آرام شود.
با خوردن چند ضربه به شیشه، سرم را بالا گرفتم.
❤ 5🙏 1
🌟 ختم مجرّب و معروف برای حاجات
🔹 ختم «یا الله – صلوات – سوره حمد»
این ختم از ختمهای قدیمی و مورد توصیه علما و اهل سیر و سلوک است.
📿 روش انجام ختم
نیت خالص برای حاجت مشروع خود
طهارت (وضو داشتن)
رو به قبله بنشینید
شروع ختم با:
۱۰۰ صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمدسپس به مدت ۷ روز انجام دهید: هر روز ۱۰۰ مرتبه «یا الله» بعد از آن ۱ مرتبه سوره حمد با توجه کامل پایان هر روز: دوباره ۱۰ صلوات دعا برای تعجیل در فرج امام زمان(عج) هدیه ثواب ختم به پیامبر(ص)، اهلبیت(ع) و اموات 🕯️ زمان مناسب بعد از نماز صبح یا نماز عشاء بهتر است روز پنجشنبه شروع شود 🌱 نکات مهم در طول ختم، گناه آشکار ترک شود اگر توانستید، صدقهای هرچند کوچک بدهید عجله در نتیجه نداشته باشید؛ اجابت یا به صورت خواستهشده است یا بهتر از آن ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @Ganje_arsh
❤ 9
01:00
Видео недоступноПоказать в Telegram
☘ نمازی بی نظیر جهت حاجت روایی
💥 نماز حاجت روایی روز پنجشنبه
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
4.61 MB
یعنی هر کاری بکنی، من اجازه ندارم بگویم «چرا»…
این حسی که این روزها دارم دقیقاً همین است.
کامل تسلیمم.
اصلاً نمیدانم چطور حسی را که دارم به شما بگویم…
ولی واقعاً تسلیمم.
بارها برایم ثابت شده چیزی را عالی میدانستم،
اما بعد فهمیدم خیرم در آن نبوده
و حتی از بعضی دعاهای خودم پشیمان شدم…
خدایا…
خیلی ببخشید که اینقدر عجولیم.
خدایا، ما تسلیمیم…
همین و بس.
جالب است…
وقتی تسلیم میشوی،
بعدش قلبت یک نفس راحت میکشد.
سورهٔ مبارکهٔ بقره، آیهٔ ۱۱۲:
«آری، کسی که روی خود را تسلیم خدا کند و نیکوکار باشد،
پاداش او نزد پروردگارش ثابت است؛
نه ترسی بر آنان است
و نه غمگین میشوند.»
واقعاً این روزها نمیتوانم صددرصد بگویم چه چیزی درست است و چه چیزی غلط…
یکجورهایی قدرت حرف زدن ندارم…
نمیدانم…
من نمیدانم آینده چطور میشود…
هم من نمیدانم، هم تو نمیدانی…
ولی تسلیمم؛
چون هر چه بشود، سه ـ هیچ به نفع من است!
همهچیز به نفع من اتفاق میافتد.
کسی که ذرهای نق و غر به خدا بزند، تسلیم نشده.
کسی که نگران آینده باشد، تسلیم خدا نیست.
سورهٔ مبارکهٔ لقمان، آیهٔ ۲۲:
«و کسی که روی خود را تسلیم خدا کند، در حالی که نیکوکار باشد،
به دستاویزی استوار چنگ زده است
و عاقبتِ همهٔ کارها به سوی خداست.»
وقتی تسلیم میشوی، صبورتر میشوی…
آرامتر میشوی…
خدایا…
ای کاش میتوانستم این حرفها را به گوش همه برسانم…
ای کاش به منِ رضا قدرتی بدهی
که بتوانم به همه بگویم تسلیم باشند
و غمِ آینده را نخورند…
میفهمم…
تسلیم بودن کار سادهای نیست…
زمانی به مقام تسلیم میرسی
که به خدا خیلی اعتماد داشته باشی
و بدانی خدا با تمام گناههایت،
باز هم خیلی دوستت دارد
و خیرت را میخواهد…
❤ 5
لذت میبری از زندگی و رها میشوی…
این یعنی تسلیم بودن.
عمومِ نگرانیها از نتیجهگرایی میآید،
مگر نه؟
ولی کسی که تسلیم است، اصلاً به نتیجه فکر نمیکند.
این یعنی خودِ اسلام و دین.
قانونِ جذبیها اینجوری نیستند.
میگویند: «کو هدفم؟»
و اگر نرسند، بههم میریزند.
اما کسی که قانون جذب را بهشکل اسلامی بهکار میگیرد، میگوید:
«تلاش میکنم، ولی بیخیالِ نتیجه…
چون نمیدانم چه چیزی به صلاحم است.
این را میسپارم به خدا.»
هدف را مشخص میکند،
اما راه رسیدن به آن را میدهد دست خدا.
آره…
کسانی که قانون جذبِ اسلامی را درست میفهمند، همینطورند.
خدا همیشه حواسش به ما هست.
خدا خواهانِ رشدِ ماست.
این روزها شدم شبیه اسمم؛
یعنی «رضا».
من تسلیمم.
چون نمیدانم خیرم در چیست.
راضیام به آنچه خدا برایم میخواهد.
تلاش میکنم،
اما نتیجه را میدهم دست خدا؛
چون فقط خدا میداند خیرِ من در چیست.
کسی که تسلیمِ خداست، تکلیفگراست، نه نتیجهگرا.
تلاش و سختکوشی تا آخرین نفس.
ما فقط باید تلاش کنیم.
فقط و فقط تلاش.
نتیجه آمد که آمد؛
نیامد، حتماً خیری در آن است.
آره…
به این میگویند مقامِ رضا و تسلیم.
خدا از ما تلاش میخواهد، نه نتیجه.
شاید نتیجه نگیری و خدا به تو نمرهٔ بیست بدهد.
خدا مدلِ نمرهدادنش اینجوری است.
به این میگویند مقامِ تسلیم.
همیشه به خدا میگویم:
«خیرِ من را تو میدانی، نه من.»
📿 ذکر روز پنجشنبه
یا حَیُّ یا قَیّوم
(ای زندهی پایدار)
ذکری برای حیات دل، پایداری ایمان و توکل به خداوند.
🤲 دعای روز پنجشنبه (شب جمعه – دعای کمیل)
دعای مشهور شب پنجشنبه، دعای کمیل است که امیرالمؤمنین علی(ع) به کمیل بن زیاد آموخت.
بخشی از دعا:
اللهم إني أسألك برحمتك التي وسعت كل شيء...
ترجمه:
خدایا، از تو میخواهم به رحمتت که همه چیز را فرا گرفته،
و به قدرتت که با آن بر همه چیز چیرهای،
و به نورت که همه چیز در برابرش روشن شده است...
(این دعا سرشار از توبه، امید، و بازگشت عاشقانه به خداست)
📖 یک حکایت آموزنده
نقل است مردی نزد عالمی آمد و گفت:
«هرچه دعا میکنم، اجابت نمیشود.»
عالم پرسید: «آیا شکر نعمتها را به جا میآوری؟»
مرد گفت: «نه چندان.»
عالم پاسخ داد:
«کسی که شکر نعمتهای رسیده را نمیگوید،
چگونه منتظر نعمتهای نرسیده است؟»
🌱 درس حکایت:
شکر، کلید افزایش نعمت و اجابت دعاست.
🕊️ یاد اموات
خدایا
در این روز عزیز،
روح درگذشتگان ما و همه مؤمنان را غرق در رحمت خود فرما،
گناهانشان را ببخش،
و درجاتشان را در اعلی علیین بالا ببر.
📿 هدیه به ارواحشان:
سوره حمد و صلوات بر محمد و آل محمد
اللهم صل علی محمد و آل محمد 🤍
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
❤ 3
