دلنوشته ها - رحیم قمیشی
Открыть в Telegram
تماس با نویسنده: @Rahim_Ghomeishi شماره حساب کمک به کانال 5022 2913 2780 3340
Больше2025 год в цифрах

35 354
Подписчики
-524 часа
-927 дней
-31530 день
Архив постов
پیرمرد
✍ رحیم قمیشی
هر کاری کردند قبول نکرد با خانواده، از تهران برود.
میگفت نوبت دکتر دارد. دکتر که نه!
در عکس ام آر آی جمجمهاش، چیزی مشکوک به یک غده دیده بودند.
دکترها گفته بودند باید هفته بعد حتماً بیاید، اگر عمل نشود ممکن است کار دستش بدهد.
ماند که برود دکتر.
کلید بعضی همسایهها را هم گرفت، گاهی به خانههایشان سر بزند، به گلدانها هم آب بدهد.
یک هفته بعد از رفتن، تماس گرفتیم. پرسیدیم دکتر رفتی؟ چی شد!
خندید و گفت نه! دکتری نبود.
رفته بوده بیمارستان، به او گفته بودند همه نوبتها لغو شدهاند.
گفتیم بیاییم دنبالت؟ باز قبول نکرد.
میگفت گلدانها آب میخواهند.
میگفت کسی مواظب آنها نیست!
میگفت من عمرم را کردهام.
میخواست ما بیشتر مواظب خودمان باشیم!
ما برگشتیم
دکترها هم آمدند
بیمارستانها دوباره بیمار قبول کردند
رفتیم بیمارستان
گفتند آن "غده" مشکوک کوچکتر شده
باید دوباره بررسی کنند
گفتند اصلا شاید نیاز به عمل نباشد...
حالا حالش بهتر از قبل است
دیگر سر درد ندارد
من میدانم
گلها دعایش کردهاند
من میدانم
هیچکس که نبود!
ولی خدا یواشکی نگاهش میکرده
دیده بوده با چه عشقی به گلها میرسد.
به پیرمرد گفتم؛
عزیزم
میدانی عدهای منتظر بودند شاید اسرائیل موفق شود ایران را بگیرد
آنها به قدرت برسند!
میدانست
میگفت بعضی نمیدانند، از دستشان ناراحت نشوید!
چقدر دلش نرم است...
میدانم اگر هر ایرانی ذرهای مسئولیت بپذیرد
اگر هر ایرانی مواظب اطرافش باشد
بیتفاوت نباشد
چقدر ایران پیشرفت میکند!
کاش همه، به جای حرف زدن
یک کار میکردیم!
پیرمرد هنوز میخندد
و سراغ گلهایمان را میگیرد
نگرانشان است
مثل ایرانش
که این روزها
خیلی نگران است
@ghomeishi3
❤ 441👍 57👎 35💔 4
صمیمانه با دوستان
سلام
روزی که بهطور ناگهانی دستگیر شدم، فکر میکردم چه اتفاق مهمی افتاد!
چند روز نگذشت تا فهمیدم، هیچ اتفاق مهمی هم نبوده.
زندگی همین است. عدهای فکر میکنند حق مطلق هستند، و خدا نکند همانها قدرت هم پیدا کنند، زندان هم بسازند، بازجو هم استخدام کنند.
و خدا نکند، ما هم فکر کنیم حق مطلقیم!
آن وقت ما هم میشویم همان چیزی که میگوییم از آن بدمان میآید.
و متاسفانه خیلی وقتها، همین اتفاق میافتد!
میگفتم من نباشم کسی هست "دلنوشته" بنویسد!؟
زاد که شدم، دیدم نه یکی، هزار هستند از من زیباتر و دلنشینتر بنویسند، یکیاش محمد ام، یکیاش معصومه ام، یکیاش فاطمه ام. همهی جانهای عزیزم.
حالا قاضی برای نوشتن حکمی داده که من نباید در زمینه سیاست بنویسم.
قاضی با من مذاکره نکرد، از من مشورت نخواست! حتی نماینده کشور عمان را واسطهاش قرار نداد!
او اجازه نداد برایش توضیح بدهم، شما برای اینکه افراد دلسوزی شما را نقد کنند باید التماسشان هم بکنید.
شما اگر دیدید یکروز نفدتان نمیکنند، آن روز نگران شوید. شما برای نقدها باید پولی هم به منتقدین پرداخت میکردید. باید تشویقشان هم میکردید.
او نخواست برایش توضیحی بدهم. خودش نوشت و ابلاغ کرد.
شاید این تصمیم قاضی برای من رحمت بوده.
که حتماً هم هست.
من نشد به قاضی بگویم اصلا عرصه سیاست، آن هم در ایران، آنقدر کثیف است که دور شدن از آن، جشن میخواهد نه نگرانی.
نشد به او بگویم من میروم و فقط نگاهتان میکنم...
و حتی روزی که بیایید و بگویید، اشتباه کردید، من شاید دیگر برنگردم.
داشتن مخالف دلسوز، یک هدیه است، یک لطف الهی است. اینکه مخالف نظریات کسی باشد که دهها شهید در بغلش جان داده باشند، همینجوری نصیب هر کسی نمیشود...
و شما چه میدانید در دل ما چه میگذرد.
من میدانم سیاستمداران نمیدانند شنیدن صدای زیبای پرندهها چه حسی دارد، نمیدانند کی پاییز شروع میشود، کی بهار، نمیدانند کی غنچههای گل میشکفند، کی دریا مد است کی جزر میشود، آنها نمیدانند سربازانی که کشته میشوند چقدر عاشق بودهاند. آنها جیبهای خونین شهدا را که نگشتهاند... کوله هایشان را که ندیدهاند.
حالا فکر میکنند کسی را از سیاست هل بدهند آن طرفتر، خیلی هنر کردهاند...
من اصلا آدم سیاسیای نبودهام.
من کی دلم خواسته بود قدرت داشته باشم.
آنها که در سیاست گام میزنند ۹۹ درصدشان به دروغ میگویند؛ قدرت نمیخواهند! من بین آن ۹۹ درصد چه کنم!
دوستان خوبم!
ابلاغ کردهاند تا چند سال، دیگر نباید سیاسی بنویسم و چند محدودیت دیگر. من که میدانم زندگی هزار وجه دارد و کثیفترین وجههایش سیاست، چرا ناراحت باشم!
اگر گفته بودند از گل نباید بنویسم آن وقت باید عزا میگرفتم، اگر گفته بودند از دوستان شهیدم نباید بنویسم، چه میکردم؟ اگر گفته بودند از عشق نباید بنویسم آن وقت که میمُردم.
سیاست بماند برای خودشان...
همانها که فکر میکنند "قدرت" یک ارزش است. همانها که فکر میکنند داشتن زندان و شلاق خیلی مهم است!
بماند برای همانها که فکر میکنند تا ابد زنده هستند.
بماند برای آنها که اصلا مردم فقیر و درمانده را نمیبینند... و فکر میکنند خدا آنها را خلق کرده تا حاکم باشند.
و مردنی در کار نیست
و فردایی نیست
و آهی کارگر نیست...
دوستان عزیز و خوبم!
دلنوشتهها همچنان هست، در حکم نگفتند آن هم باید بسته شود.
اگر دیدید کاری به سیاست ندارد، عیبش نکنید.
دلنوشتهها از اولش هم سیاسی نبود. از دردها مینوشت، از رنجها مینوشت، اما سیاسی نبود...
از حرمت انسانها دفاع میکرد، اما سیاسی نبود.
ما اصلا برای دلمان زندگی میکردیم...
و آنها که از دل بیخبرند، چه میدانند!
ما همچنان با همیم.
اگر کمتر هم بنویسیم، دلهایمان که هم را میفهمند.
و ما گاه با سکوتمان
بلندتر با هم حرف میزنیم...
عزیزانِ جانم!
ما هستیم، چون دلهایمان با هم است
همچنان ایران را دوست داریم
همچنان زندگی را دوست داریم
همچنان به صلح عشق میورزیم
به آینده امیدواریم
و ایمان داریم
فردا از آن راستگویان است
و آنها که دلشان برای مردم میتپد
نه برای ریاست و حکومت
نه برای اثبات حقانیت خودشان
اینجا دیگر سیاسی نخواهیم بود.
چه بهتر...
دوستتان دارم
رحیم قمیشی
@ghomeishi3
❤ 628👍 74💔 35👎 19
05:37
Видео недоступноПоказать в Telegram
«از کفام رها»
خواننده: مهدیه_محمدخانی
آهنگساز: مجید_درخشانی
شعر: عارف_قزوینی
13.96 MB
❤ 149👍 22👎 7
اگر تسلیم رای ملت شویم!
✍ رحیم قمیشی - مصطفی تاجزاده
آن مقاماتی که دغدغه ایران دارند
آنها که دلشان برای بقا و سربلندی ایران میسوزد
آنها که پذیرفتهاند شرایط امروز کشور ناپایدار است و خطرهای بزرگی در کمین ایران عزیزمان نشسته.
این روزها، آرام و قرار ندارند!
و یکی از دغدغهمندهای واقعی کشور، که از پشت میلههای زندان آرامش ندارد؛
"دکتر مصطفی تاجزاده" است.
چهار دقیقه بیشتر امکان گفتگو نداریم، و من میدانم بسیاری، حتی در میان تصمیمگیران، دلشان میخواهد بدانند، راه حلی که آقای تاجزاده ارائه میدهد، چیست.
هیچکس تردیدی در وطندوستی او ندارد. هیچکس نمیتواند او را متهم کند منافع شخصی دارد. کمتر کسی به اندازه او سختی کشیده و دشمنان مصطفی هم، به صداقت و فکر بلندش، باور دارند.
همینکه میشنود من هم خیلی نگرانم، بیپرده و محکم راه را نشان میدهد؛
"مادام که سیاستمداران آمریکا احساس کنند حاکمیت پشتوانه ملی ندارد، امتیاز میگیرند و هیچ امتیاز مهمی نمیدهند!
اما اگر آنها احساس کنند با یک ملت طرفاند، مجبورند امتیاز پشت امتیاز به ما بدهند."
او یک جمله کلیدی و مهم میگوید؛
"لازمه مذاکره و توافق با آمریکا، گفتگو و توافق با ملت است"
و اضافه میکند:
"مشکل اقتصاد ما، تحریم است و مشکل تحریم هم از قهر با ملت. اگر آن حل شود، هم مشکل تحریم حل میشود، هم اقتصاد و هم تهدیدها.
اگر با ملت آشتی کنند، بگویند ما تسلیم رأی ملت هستیم، تهدیدها رفع میشوند، چیزی هم بماند، ملت از پس تحریم و حتی تهدید جنگ هم، برمیآید."
میگویم آقا مصطفی راه حل عملی بگو! کلیگویی مشکلی را حل نمیکند. سالها وجود بیاعتمادی، شکافهای جتماعی، سرخوردگی مردم، که ظرف یکی دو هفته رفع نمیشود!
و مصطفی محکمتر جوابم را میدهد؛
"اتفاقا امروز، وقت برداشتن این قدم مهم است! مردم نشان دادند شرایط را به خوبی درک میکنند، آنها الان در صحنه حاضرند، اگر ملت پشت حکومت قرار بگیرد، آمریکا مجبور است کوتاه بیاید و امتیاز بدهد، اسرائیل هم هیچ غلطی نمیتواند بکند!
و لازمه آمدن مردم پشت حکومت آنست که آشتی اتفاق بیفتد، و مردم تغییرات را با همه وجود لمس کنند.
صدایی از پشت تلفن یادآوری میکند این تماس از زندان تهران بزرگ است و تماس گیرنده زندانی است!
من دلم میسوزد. نمیخواهم باور کنم صدا از زندان است. دلم نمیخواهد تماس قطع شود.
اما سی ثانیه دیگر صدا قطع میشود.
ساکت میمانم فقط او بگوید؛
"مشکل خارج نیست، مشکل داخل است.
حتی مشکل تحریم و تهدید هم از داخل است!"
و دوباره تکرار میکند؛
"اگر اینها (دشمنان) احساس کنند، ملت پشت حکومت نیست، یا حکومت با اکثریت درافتاده، فشار پشت فشار خواهند آورد و امتیاز پشت امتیاز خواهند گرفت، هیچ مشکلی هم حل نمیشود.
اما اگر مردم را وارد صحنه تصمیمگیریها کنند..."
صدا قطع میشود!
من بقیهاش را میدانم؛
آن وقت ایران نجات پیدا خواهد کرد. مشکلات رفع خواهند شد، سختیها را مردم خودشان تحمل میکنند، و کشور در مسیر رشد و توسعه قرار خواهد گرفت.
تماس قطع شده و من بهجای مصطفی تاجزاده میگویم؛
راه حل وجود دارد.
هیچ مشکلی بدون راهحل نیست
اگر مسیر را درست برویم
اگر بهجای امید بستن به خارج
به جای تکیه بر تندروها، از هر طرف
به جای تکیه بر مدیرانی که نشان دادند این کاره نیستند!
به ندای دلسوزان گوش داده شود.
اگر ایران با نظر خردمندان اداره شود.
یعنی شایعات به تحقق میپیوندد؟
و بزودی اولین قدم برای آشتی ملی
با آزاد شدن زندانیان سیاسی
با برداشته شدن حصر
با تغییر در مدیریت صدا و سیما
و با اصلاح سیاستهایی که کشور را به بحران کشانده
اتفاق میافتد!؟
من فقط میتوانم دعا کنم.
مثل همه مردم!
@ghomeishi3
❤ 415👍 111👎 49💔 19
سوءمدیریت و حمله نظامی
اگر باز هم تصمیم نگیرید!
✍ رحیم قمیشی
ما حق نداریم به دلیل وجود سوءمدیریت در داخل کشور، به استقبال دخالت بیگانگان برویم، آنهم بیگانگانی که در شرور بودن و جنایتکار بودنشان، شکی نداریم. اما حاکمان هم باید بدانند وقتی که از دادن "وعده" بهبود شرایط هم، ابا میکنند، وقتی یک زندانی سیاسی را برای دلخوشی آزاد نمیکنند، وقتی حاضر نیستند به یکی از ضعفها و یا کوتاهیهایشان اعتراف کنند، بپذیرند استفاده نکردن آنها از اندیشمندان دلسوز کشور در مدیریت، منجر به فجایع فعلی شده، و حتی برپا شدن جنگ ۱۲ روزه هم درصد زیادی از آن، ناشی از بلوفها و سخنرانیهایی بوده که میتوانست وجود نداشته باشد، آدمی به فکر میرود؛ نکند تهدید خارجی رفع شود و باز برگردیم به همان شرایطی که با چشمان خودمان از بین رفتن ایران را میدیدیدم!
آنها که در شرایط بحران و نیازمندی به حمایت مردم، یک کلمه وعده تغییر سیاستها و بهتر شدن وضعیت مردم را نمیدهند.
آنها که حاضر نیستند بپذیرند معضلات مهمی در کشور بهوجود آمده، آنها که نمیفهمند "تغییر" یعنی نفس کشیدن جامعه، "نقد" یعنی نجات کشور از انحراف، جای منتقد زندان و حصر و دادگاه نیست، نمیدانند دست مخالف دلسوز را باید بوسید که امکان پیدا کردن نقاط ضعف را میدهد.
آنها که حاضر نیستند به اندکی تغییر در سیاستهایشان داده، نصایح دلسوزان را بشنوند، آیا در مصیبهای گریبانگیر کشور، واقعاً بیتقصیرند؟
آیا شایسته حمایتهای بی قید و شرطند؟
همین امروز کارهایی "میشود" انجام بشود.
که چهار ماه دیگر خواهیم گفت "میشد" انجام بشود.
و کاش انجام شده بود!
همان وقتی که دیگر خیلی دیر شده.
چه در ابتکاراتی برای مذاکره.
چه در تغییرات مهمی در داخل.
ما دلمان میسوزد از بیعملی مطلق مقامات، در این شرایط حساس.
ما دلمان میسوزد از اینکه نشستهایم و فرو رفتن ایران در باتلاق تهدید تحریمهای گسترده و تهدید حمله و تهدید خرابکاری نفوذیها و تهدید مهاجرت نخبگان و تهدید دودستگی و تهدید ناکارآمدیها را میبینیم.
و کاری از دستمان برنمیآید.
جز نگاه کردن!
ما با دخالت اسرائیل و آمریکا در تعیین سرنوشتمان مخالفیم.
اما مردمی که امید به بهبود نداشته باشند، به سرعت تبدیل میشوند به تماشاچیانی که ترجیح میدهند تماشا کنند؛ کدام پیروز میشود، کدام شکست میخورد!
راهحلها سادهاند.
فقط اندکی شجاعت نیاز دارند
اندکی واقع بینی
و پذیرش اشتباهات گذشته!
وقتی دلسوزان میگویند از مردم همهپرسی کنید آیا خواهان ادامه غنی سازی هستند یا نه
از مردم بپرسید چه نوع سیستمی را دوست دارند
از اندیشمندان بپرسید راه برون رفت از بحرانها چیست...
این، خدمت است به کشور، نه خیانت!
خیانت را آنها میکنند که توصیه میکنند، همین راه را همچنان بروید!
در حالی که میدانند ادامه این راه
فقط نابودی در پی دارد.
هم نابودی کشور زیبایمان
هم نابودی امیدهای مردم
اگر تصمیم نگیرید
اگر تغییر ندهید
اگر شجاعت پذیرش واقعیتهای را نداشته باشید
و بخواهید فکر کنید هیچ خبری نیست
فقط ایران نابود میشود
و مردمی که نجیبانه
صبوری میکنند.
@ghomeishi3
❤ 445👍 227👎 37💔 12
تقسیم خوشحالیام
امروز برای دریافت حکم، دادگاه رفته بودم.
قاضی محترم با وجود آنکه مرا تبرئه نکرده
و محدودیتهایی جزیی برایم تعیین کرد
اما حکم زندانم را تعلیق نمود.
به نوعی حکم به تمدید آزادیام داد...
و قرار شد، دیگر به زندان برنگردم
من خیلی خوشحالم
من خیلی خوشحالم
و این آزادیام را مدیون
لطف خدا
دعاهای خیر همه دوستانم و همراهان عزیزم
و زحمات وکلای محترمم جناب آقای سعید خلیلی و استاد عمادالدین باقی هستم.
نمیدانم چطور میشود شادی را تقسیم کرد!
این روزها کمتر بهانه برای شادی داشتهام.
اما از اینکه خیلیها هنوز در زندانند
اشکهایم قطع نمیشوند.
دلم نزد آنهاست.
دعا کنیم بزودی جشن آزادی همه زندانیان بیگناه
جشن خاتمه همه جنگها
و جشن دلخوشی مردم عزیز ایران را
با هم بگیریم
از قضاتی که مستقلاً رای میدهند
و به فشارها بیتوجهند
وظیفه دارم تشکر کنم
ایران ما شایسته آزادی است
ایران ما نیازمند شادی است
ایران ما منتظر اخبار خوب است
منتظر خندههای از صمیم دل
به امید شادمانی دل همه مردم
خدایا شکرت
رحیم قمیشی
@ghomeishi3
❤ 1 000👍 143💔 24👎 18
پشتوانه مردمی؛
سلاحی صدها برابر قویتر از بمب اتم
✍ رحیم قمیشی
حاکمیت جمهوری اسلامی از هر چیزی شانس نیاورده باشد، از حیث داشتن مخالفانی در اوج نجابت، پاکی، دوراندیشی و خیرخواهی، واقعا شانس آورده، من حسادتم میشود، کاش مخالفین من هم چنین انسانهای نجیبی بودند!
پانزده سال در کمال بیفکری، مخالف را بیندازند به حصر
ده سال در بدترین شرایط زندانش کنند
آن وقت همین مخالفان، همچنان بگویند؛
"حمله خارجی به کشور محکوم است"
بگویند مدافعان وطن شهیدند و دلهای ما با آنهاست.
بگویند این مردم با همیستگیشان، در دفاع از کشور، کاری تاریخی کردند.
و دلسوزانه به حاکمیت بگویند؛
شما که میدانید اکثریت جامعه را نمایندگی نمیکنید، شما که میدانید دفاع مردم از کشور، دفاع از حاکمان نبوده، شما که میدانید مهمترین سلاح برای دفاع از کشور، داشتن حمایت مردم است، "یک همهپرسی بگذارید".
شاید مردم به همین سیاستهای شما رای مثبت دادند.
چه اشکالی دارد، قویتر میشوید!
اما اگر مردم در همهپرسی گفتند تغییرات اساسی میخواهند، چرا با لجبازی میخواهید کشور را به آشوب و هرج و مرج کشانده در معرض صدمات شدید ناشی از جنگهای جدید بکنید!
از این نجیبانهتر، مدبرانهتر، دلسوزانهتر آیا میشد پیشنهاد داد!
و البته واضح است؛
کف مطالبات باید رعایت شود؛
صدا و سیما از انحصار جنگ طلبان و جناح تندرو، بیرون آید.
زندانیان سیاسی و محصوران آزاد شده و امکان بیان نظراتشان را برای مردم داده باشند
نظارت استصوابی هم به عنوان اماالفساد همه انتخاباتها کنار گذاشته شود.
به نظرم اگر به این پیشنهاد آقایان میرحسین موسوی و مصطفی تاجزاده، نظام توجه نکند، اگر پاسخ در خور ندهد، به زبان بیزبانی اعلام کرده، من حاضرم کشور را به آتش بکشم، اما تسلیم دمکراسی نشوم، ما قدرت را ولو در اقلیت محض باشیم، واگذار نمیکنیم.
و خدا نکند چنین باشد.
حاکمیت صرفا میتواند بگوید در این شرایط جنگی، برگزاری همهپرسی ممکن نیست، وعده دهد سه ماه یا شش ماه دیگر حتماً آن را انجام خواهد داد.
آیا اسلحهای صدها برابر قویتر از بمب اتم در اختیار کشور ایران و مدافعانش، برابر دشمنان غدار، قرار نخواهد گرفت؟
آیا اسرائیل و آمریکا جرئت نگاه چپ به ایران را خواهند داشت.
کاش قدر این فرصت دانسته میشد.
کاش قدر این مخالفان نجیب دانسته میشد.
کاش عقلانیت به کار گرفته میشد.
کاش حاکمان، دغدغه ایران و سربلندیاش را داشتند.
کاش متوجه میشدند؛
این شاید آخرین فرصتها برای نجات کشور از دست بدخواهان، مخالفان شرور و دشمنان خارجی این سرزمین باشد.
@ghomeishi3
👍 593❤ 87👎 35💔 5
Repost from سایت خبری-تحلیلی کلمه
بیانیه میرحسین موسوی
از زندان اختر
🔴 در جریان جنایات اخیر اسرائیل و آمریکا علیه میهن عزیزمان بار دیگر عیار مردم ایران محک خورد
ساختار کنونی نظام نماینده همه ایرانیان نیست | برگزاری رفراندم برای تاسیس مجلس موسسان قانون اساسی، راه را برای تحقق حق تعیین سرنوشت مردم هموار و دشمنان این مرزوبوم را از دخالت در امور کشور مأیوس خواهد کردبسم الله الرحمن الرحیم ▫️در جریان جنایات اخیر اسرائیل و آمریکا علیه میهن عزیزمان یک بار دیگر عیار مردم ایران محک خورد و امتیازی بر امتیازات کارنامه تاریخیشان افزوده شد؛ و این نه فقط به خاطر همبستگی آنان در برابر دشمن، که به واسطه ایستادگی آنها در عین رنجیدگیهای عمیق بود. در حالی که فرزندان نظامی ملت شهید یا غافلگیر شده بودند دوراندیشی ستودنی مردم نقشههای شوم متجاوزان را ناکام گذاشت. اینک پس از سپری شدن آن روزها، هولناک خواهد بود اگر کسانی با رویاپردازی واکنش جامعه را تاییدی بر شیوه حکمرانی ناکارآمدشان بپندارند یا جلوه دهند. چنین اشتباهی ملت را دلسرد و بیگانه را امیدوار خواهد کرد که شاید بار بعد بتواند خدایناکرده در سپری که او را ناکام گذاشت رخنهای بیابد. ▫️مردم پس از آنچه گذشت انتظاراتی از حکومت دارند که بیپاسخ ماندنشان دشمن را شاد میکند. در کوتاهمدت، اقداماتی سریع و نمادین چون آزادی زندانیان سیاسی و تغییر واضح در رویکردهای رسانه ملی کمترین توقعات است. علاوه بر این، وضعیت تلخی که برای کشور پیش آمد نتیجه یک رشته خطاهای بزرگ بود. تجربه جنگ دوازده روزه نشان داد که ضامن نجات کشور احترام به حق تعیین سرنوشت همه شهروندان است و ساختار کنونی نظام نماینده همه ایرانیان نیست. مردم میخواهند شاهد تجدیدنظر در آن خطاها باشند. برگزاری رفراندوم برای تاسیس مجلس موسسان قانون اساسی، راه را برای تحقق حق تعیین سرنوشت مردم هموار و دشمنان این مرز و بوم را از دخالت در امور کشور مأیوس میکند. «إنّ لربّکم فی ایام دَهرکُم نفَحات، ألا فتَعرّضوا لها و لا تعرضوا عنها». به راستی که در روزهای زمانه نسیمهایی از فرصت از سوی پروردگارتان هست، هان که آنها را دریابید و روی از آنها برنتابید. اینجانب ضمن محکوم کردن تجاوزات اخیر علیه کشورمان به خانوادههای داغدار و آسیبدیده تسلیت میگویم و برای شهدای این ایام رحمت و مغفرت آرزو میکنم. میرحسین موسوی ۲۰ تیرماه ۱۴۰۴ @Kaleme
❤ 502👎 102👍 88💔 12
06:31
Видео недоступноПоказать в Telegram
ترسم که اشک، در غمِ ما پردهدر شود
وین رازِ سر به مُهر، به عالَم سَمَر شود
گویند سنگ، لَعل شود در مقامِ صبر
آری شود، و لیک به خونِ جگر شود
این سرکشی که کنگرهٔ کاخِ وصل راست
سرها بر آستانهٔ او خاکِ در شود
"ترسم که اشک، در غمِ ما پردهدر شود"
از هر کرانه تیرِ دعا، کردهام روان
باشد که زان میانه یکی کارگر شود
"ترسم که اشک، در غمِ ما پردهدر شود"
خواهم شدن به میکده گریان و دادخواه
کز دستِ غم، خلاصِ من آنجا مگر شود
"ترسم که اشک، در غمِ ما پردهدر شود
وین رازِ سر به مُهر، به عالَم سَمَر شود"
25.21 MB
👍 229❤ 85💔 27👎 7
برای "ایران" عزیزم
✍ رحیم قمیشی
زندانیان سیاسی و مسالمتجو، که دلشان برای ایران و مردمش میتپد را، از زندان آزاد نکنید!
محصورها را از حصر رها نکنید!
هر کس گفت؛ به نظر مردم باید اهمیت داد، بزنید به دهانش!
هر کس گفت رفراندوم، دندانهایش را خُرد کنید.
کسی گفت؛ کار شما اشتباه بوده، زندانش ببرید.
پشت سر هم تکرار کنید؛ مردم که نمیفهمند!
در شرایط حساس جنگی، دائم بگویید ما دنبال ترور این و آنیم!
با بیعقلی جایزه برای سرشان تعیین کنید.
به گرانیها توجه نکنید، بگویید همین است که هست.
مهاجرت جوانها و مغزهای کشور را جشن بگیرید، بگویید هر کس ما را قبول ندارد، باید برود!
به استقبال جنگ با آمریکا بروید، همان مذاکرات غیرمستقیم را هم لغو کنید.
مدیریتهای مهم را به چاپلوسها بدهید.
حکم پنجساله جبلی و جلیلی را بیست ساله کنید.
گشتهای ارشاد را دوباره راه بیندازید، مصوبه حجاب را برای آزار دختران و خانوادهها، فعال کنید.
کافیشاپها، همه را ببندید.
تفریح را ممنوع کنید!
سگ گردانی را معظل بزرگ کشور اعلام کنید.
اینترنت را کامل ببندید.
اگر مردم در انتخابات شرکت نکردند، یواشکی بخندید.
بگویید بین همینها، باید یکی را انتخاب کنید.
بین آنها که نوکر و چاکرتان هستند...
مجلس را بهجای فضایل ملت، پر کنید از لمپنها
حکم آقای جنتی را، صد سال دیگر تمدید کنید.
بگویید در انتخابات بین پنج نفر، پنج تا را انتخاب کنیم!
دستور دهید در کتابهای درسی، داستان تولد مقامات و خندیدن مردههایتان را بنویسند.
از معجزاتتان زیاد بنویسند!
بنویسند شما اصلا ندزدیدید. ظلم نکردید
بنویسند در همه جنگها شما پیروز شدید...
و ایران بزرگ را در برابر یک کشور یک وجبی
بیدفاع نگذاشتید.
بنویسند ما همه، احساس حقارت نکردیم...
شما پوزه همه قدرتها را به خاک مالیدید!
بگویند شما موفق شدید مردم را به زور بهشت ببرید.
کاری که خدا و پیامبران هم نتوانستند بکنند،
شما کردید!
به تمام شدن آبها در ایران توجه نکنید.
نابودی محیط زیست را یک شوخی تلقی کنید.
شهرهای بزرگ را بکنید دالان دوده
مقاماتی را به کار بگیرید که مطمئن باشید مردم بدشان میآید.
کارهایی بکنید که مردم احساس حقارت کنند.
کمتر از ده درصد را، حاکم بر سرنوشت نود درصد کنید، ذرهای هم به روی خودتان نیاورید!
فقط
نام "ایران" عزیزمان را بر زبانتان نیاورید!
ما به نام "ایران" حساسیم.
نمیخواهیم هفتتیرکشها، ایران ایران کنند
نمیخواهیم زشتخوها بشوند نماد ایران
ایران را بگذارید برای ما
با همه خرابیها، که ساختید
با همه مشکلاتی که فزودید
ما میخواهیم ایران را ذره ذره فردا بسازیمش
بگذارید ایران زخم خورده، بماند برای مان!
ما میخواهیم ایرانیان دور از وطن را برگردانیم
به جوانها بگوییم دیگر نروند!
با کمک آنها، با دستهای خودمان، با کمک همآنها که زندان یا خانهنشینشان کردید
آجر به آجر بگذاریم
و ایران را دوباره بسازیم
ما حاضریم هزاران سختی را تحمل کنیم
اما ایران بماند
آن را از ما نگیرید!
ندیدید همانها که در خیابان دستگیرشان کردید، کتکشان زدید، چطور برای ایران و علیه متجاوزان خروشیدند.
ندیدید بچههای زندانی برای ایرانشان به عزا نشستند.
ندیدید آنجا که نام ایران آمد، همه یکی شدند!
و دشمن چطور دست به دهان شد.
لطفاً کلمه ایران ما را ندزدید
بگذارید همچنان سربلند بگوییم
ما ایرانی هستیم...
با دخترکانی زیبارو
با پسرانی آیندهجو
بگوییم ما ایرانی هستیم
با هزاران سال تمدن
با مردمانی صلحجو
ما فرزندان حافظ و سعدی
ما فرزندان آرش و رستم
ما را جهان با آوازهای دلنوازمان میشناسد!
بزنیدمان، بشکنیدمان، بیخانمانمان کنید
تنها...
نام "ایران" عزیز را
از ما نگیرید!
@ghomeishi3
👍 654❤ 172💔 36👎 10
اگر از "رمضان" عبرت گرفته بودیم!
✍ رحیم قمیشی
خرمشهر را که گرفتیم، گفتیم جنگ تمام شد! مانده تعیین خطوط مرزی و مراجعه به نهادهای بینالمللی برای دریافت غرامت.
از بین ما نیروهای ساده، هیچکس نفهمید چطور عملیات رمضان حدود سه ماه بعد از آزادی خرمشهر برنامهریزی شد.
گفتند میرویم بصره را میگیریم به عنوان برگ برنده در مذاکرات! بصره را میگیریم به تلافی خرمشهر. اصلا راستش، بصره را میگیریم تا دنیا ببیند ما چقدر قدرت داریم!
در رمضان حسابی شکست خوردیم.
اما گفتند؛ سربازان خدا که شکست ندارند.
چه بکشیم چه کشته شویم پیروزیم!
حالا دیگر خودمان را نمایندگان خدا و پیامبران و امام حسین نام نهاده بودیم، که در هر حال پیروز بودیم، حتی اگر شکست میخوردیم!
آمار ندارم اما چند هزار شهید دادیم. یکی از بدترین عملیاتها. شکست را انداختیم گردن مواضع مثلثی شکل عراق و انبوه موانع و کانالها و فوگازها و مینها!
کشته زیاد داده بودیم، پیشرفتی هم نکرده بودیم، اما پیروز بودیم.
مارش پیروزی از رادیو قطع نمیشد!
بهجای آنکه بنشینیم ببینیم چه شد که موفق نشدیم، بهجای آنکه تدبیر کنیم، بهجای آنکه تکنولوژی جدید بکار بگیریم، ابتکار و خلاقیت داشته باشیم، نقطه ضعفهایمان را پیدا کنیم، پنج ماه بعد، در منطقه رملی جبهه میانی حنوب، عملیات والفجر را شروع کردیم...
عملیاتی دوباره سر تا پا شکست.
و چون سپاه اسلام نباید شکست داشته باشد، ما پیروز معنوی شده بودیم! اسمش را گذاشتیم والفجر مقدماتی، که یعتی قرار است والفجرها به اندازه لیال عشر ادامه یابد، چون قرآن هم گفته "والفجر و لیال عشر".
فکر کردیم خدا هم پارتیبازی میکند و میگوید اینها بچههای خودم هستند، ده شبه پیروزشان کنم، قرآنم غلط نشود!
نگذاشتیم عید نوروز شود والفجر یک را هم شروع کردیم، باز هم شهیدهای مظاوم زیاد و باز هم برگشت به عقب!
عملیات خیبر و بدر هم ناموفق بودند، اگر نخواهیم خودمان را گول بزنیم.
سه سال متوالی شکست میخوردیم و میگفتیم دشمن را تار و مار کردیم.
یکبار گفتیم سه ضلعیها نگذاشتند به اهدافمان برسیم یک بار پنج ضلعیها، یک بار "ب" شکلیها، یکبار گفتیم اسرائیل کمک عراق کرده، یک بار گفتیم آمریکا، یک بار شوروی
و یک بار نگفتیم؛ ما شکست خوردیم!
آنکه یک بار شکست را نپذیرد، دو باره و سه باره و چهار باره باید شکستهای سختتر بخورد، تا بفهمد آنکه هرگز شکست نخورد، بهدنیا نیامده!
و وای به حال آنکه بخواهد اسم هر شکست را بگذارد پیروزی.
وای به حال آنکه سالها پس از شکستهایش باز بخواهد لباس رزم بپوشد، و باز بشود مشاور اعظم، و باز بشود سردار جنگ، و باز رنگ به دست بگیرد و بگوید کجا نوشتهاند اینجا شکست خوردیم؟ غلط کردند!
بزنید بر دهانش، سیاهش کنید.
ما همیشه موفق بودیم.
برگردیم به عملیات رمضان
ما شکست خوردیم
ما باید شجاعت پذیرش شکست را داشته باشیم
بگردیم و دلایل آن شکست پیدا کنیم
با شروع عملیات جدید
با انکار ناموفق بودن
با دادن شهدای جدید
با برگزاری تشییع جنازههای باشکوه
موفقیت حاصل نمیشود!
چقدر رمضان
چقدر والفجر یک
چقدر کربلای چهار
چقدر کربلایی پنج
به قول دوست عزیزم سردار عباس
هر دو جزیره مجنون جنوبی و شمالی
با همه چاههایی که گفتید مال ما شد!
به خون یک شهید
فقط یک شهید
میارزید؟
از تجربه جنگ ۸ ساله با عراق استفاده کنید
و از سرداران خانهنشین شده بپرسید
چرا پیدر پی شکست خوردیم؟
آیا علتش آن نبود که جرئت نکردیم بپذیریم
شکست هم وجود دارد!
گاهی شکست نخوردن، عجیب است!
وقتی نالایقان، همه کاره جنگ باشند.
@ghomeishi3
❤ 513👍 268💔 40👎 10
اورانیوم ۹۹ درصد، زنده هم میکند؟
✍ رحیم قمیشی
تازه تفنگهای بادیِ شکارِ گنجشک، مُد شده بودند، ما برادرها، شریکی یکی گرفته بودیم.
قسم میخورم یک بار هم با آن تفنگِ بادی، به طرف گنجشکی، نشانه نگرفتم.
باغی پشت خانه ما بود، از پلههای آهنی حیاط خلوتمان که به پشت بام میرفت، بالا میرفتیم، و در همان باغ، سنگی، شیشه نوشابهای، کاغذی، چیزی را نشانه می گذاشتیم و دِ بزن!
یک روز پس از تمرین نشانهگیریهای بچگانه، رفتم در همان باغ پادادشهر اهواز، قدم بزنم، که دو گنجشک را دیدم، تیر نخورده، ولی مُرده بودند.
معلوم بود تازه مُردهاند، خیلی قشنگ خوابیده بودند. حتی کمی دُمشان را تکان دادم، شاید از خواب بیدار شوند، ولی نه، مُرده بودند. هر دو شان!
با ناراحتی برگشتم خانه، برای مادرم هم، قسم خوردم که هیچ گنجشکی را هدف نگرفتم، اما دو گنجشک مُردند.
مادرم گفت مگر فکر کردی دل یک گنجشک چقدر است، نمیدانی همان صدای تفنگ بادیات برای مُردنش کافیست. لازم نیست به سر یا بال او بزنی، همان صدای تفنگت او را میکُشد.
دیگر نپرسیدم.
میدانستم آن دومی چرا مُرده بود. حتما همسرش بوده، شاید مادرش بوده، شاید پدرش، او هم حق داشته بمیرد.
لعنت به من که نمیدانستم یک صدای تقه هم، میتواند گنجشکیهایی را بکُشد!
چند روز پیش، که از سفر برگشتیم خانه، دیدیم پارچه سیاهی بر سر درِ خانه هممحلهای ما آویزان است، زن جوان همسایه مُرده بود، مادر دو کودک.
پرسیدیم ترکش خورد؟ تیر خورد؟ بمباران شد؟ چه شد!؟
هیچکدام نبود.
شبی که تهران بشدت بمباران شده بود، مادر ترسیده بود!
دست خودش که نبود، التماس به شوهرش که برویم جایی.
همسرش که دل بزرگی داشت، نگاه کرده بود به او. کجا برویم خانم؟ نیمه شبی مزاحم چه کسی بشویم.
گفته بود میداند اتفاقی نمیافتد.
ساعت ۲ بعد از نیمه شب، که دیده بود رنگ صورت همسرش خیلی سفید شده و هیچ چیز نمیگوید، گفته بود بیا برویم دماوند، همینطوری در خیابانهایش، تا صبح آنجا میمانیم.
خانم، خوشحال شده بود. رفته بود داخل ماشین، گفته بود نیازی نیست چیزی جمع کنیم، فقط برویم.
گفته بود برای بچهها دلشوره دارد. اما رنگ خودش بیشتر از بچهها پریده بود.
به دماوند هم رسیده بودند...
اما آنجا، هر چه صدایش کردند چشمهایش را باز نکرد!
او شده بود همان گنجشک کودکیهای من. قلبش ایستاده بود. قلبش کوچک بوده، نگران بچههایش بوده...
میگویند ۱۱۰۰ نفر در حمله اسرائیل مُردند، میدانم نام زن همسایهمان میان آنها نیست، و نام دهها جنینی که سِقط شدند، و نام صدها کودکی که دیگر به زندگی قبلشان برنمیگردند، و نام هزارها پیر و جوانی که گفتند برویم جایی، جانمان را نجات دهیم!
و دیگر جانی برای نجات دادن نداشتند.
لطفا نگویید جنگ ۱۲ روزه ۱۰۰۰ کشته داشت.
بگویید نمیدانیم...
شاید هزار تا، شاید ده هزار تا
راستش را بگویید!
تعداد کشتههای جنگ، که قابل شمارش نیست!
طرفداران جنگ، گنجشکها را که نمیبینند!
عشق را که نمیشناسند.
دلهای کوچک را که نمیفهمند.
یک بار در شهر بگردند و پارچههای سیاه را ببینند
آخر آن اورانیوم ۹۹ درصد
یکی از آن مُردهها را
زنده میکند!؟
@ghomeishi3
👍 685💔 222❤ 119👎 18
اگر دین ندارید، لااقل استعفا دهید!
✍ رحیم قمیشی
دین ما را ازمان گرفتید!
سالها به ما گفته بودید در دین اسلام، به یک مورچه هم ظلم نمیشود. دروغ گفته بودید!
سالهاست به فرزندانم نمیگویم دین داشته باشید، میگویم انسان باشید.
خانم محتشمیپور، همسر آقای تاجزاده دعوتم کرده به یک کلاب هاوس، به مناسبت دهمین سال زندان بودن آقای تاجزاده!
پیش خودم میشمارم، یک هفته بیگناه در زندان، یک ماه زندان، یک سال زندان، ده سال زندان و هنوز هشت سالش مانده باشد!
به چه جرمی! آخر چرا خجالت نمیکشند؟
در زندان از آقای تاجزاده میپرسیدم ادامه این رویه، که نخواهند به حرف عاقلان و دلسوزان گوش کنند، به نظرت چه خواهد شد؟
میگفت همان که ما نمیخواهیم، همان که ما بدمان میآید، همان که ما سالهاست انذارش را میدهیم!
کشور به نابودی میرود، هرج و مرج خواهد شد، ما نمیخواهیم کشور دچار شورش شود، نمیخواهیم فقر و ظلم مردم را عاصی کند. نمیخواهیم مردم از داشتن آینده بهتر ناامید شوند.
او دلش بیشتر از مقامات برای کشور میسوخت. او دلش بیشتر از علما و مراجع برای بیدین شدن جوانها و مردم میسوخت، او نگران مردم بود. نگران ایران بود.
یک هفته، یک ماه، یک سال، ده سال زندان!
به چه جرمی؟ به جرم بیان نظر، به جرم انتقاد، به جرم حقخواهی!
مثل حصر پانزده ساله
مثل زندانیانی به جرم چند توئیت
مثل سردار بختیار و محسن قشقایی که فقط آمدند بگویند از ادامه حصر ناراضیاند، نگذاشتید تجمع کنند، و حالا زندان.
مثل سعید مدنی
مثل فاطمه سپهری
مثل ابوالفضل قدیانی
مثل مهدی محمودیان
مثل دکتر مهرآیین
مثل مطلب احمدیان
مثل خشایار
مثل خیلیها، مثل خیلیها
بهخاطر جور دیگر اندیشیدن.
هر روز میگویند؛ چیزی نگویید، شاید رایزنیها فردا نتیجه دهد، قول دادهاند کاری کنند، همه مخالف زندانی بودن آنها هستند.
میدانیم دروغ میگویند.
در دین آنها دروغ هم، گاه ثواب دارد!
در دین آنها ظلم مهم نیست، جان مهم نیست.
جان بعضیها مهم است!
امروز زندان آقای تاجزاده ده ساله شد.
میدانم همین امروز او بیاید بیرون، تازه میشود مثل من، این چه دینی است، این چه مرامی است، این چه عدالتی است، بقیه چه میکشند!
مگر نیامدید که دیگر بیگناهی زندانی نشود.
مگر نیامدید که بگویید مخالفت جرم نیست!
به مناسبت دهمین سال زندان آفای تاجزاده، منت نگذارید او را آزاد کنید.
همه پروندههای دادگانهای انقلاب را بدهید چند حقوقدان مستقل و دانشگاهی بازبینی کنند. همه احکام زندان باید بررسی شوند، زندان برای جرائم مالی راه چاره نیست، اصلأ زندان جای انسان نیست.
یک ماه زندان، یک سال زندان، ده سال زندان
یک نفر زندان، هزار نفر زندان، صد هزار نفر زندان.
خودم را خسته میکنم
مقامات را آزرده میکنم
مردم را ناراحت میکنم
نمیدانم دین شما چیست؟
نمیدانم در دین شما چقدر ظلم مجاز است!
اما بعید میدانم، اینهمه ظلم آزاد باشد...
آمدم بگویم
آقای پزشکیان، آقای اژهای، آقای قالیباف
اگر دین ندارید
اگر جلوی ظلم را نمیتوانید بگیرید
لااقل استعفا دهید
خودتان میدانید
جای دلسوزان
زندان نیست.
از خجالت نمیمیرید!؟
لااقل استعفا دهید...
@ghomeishi3
👍 941❤ 114👏 45👎 23🔥 7💔 3
پیدا کردن منشاء نفوذ بزرگ
دیگر سخت نیست!
✍ رحیم قمیشی
من اصلا کار اطلاعاتی بلد نیستم، مثل اکثر مردم ترجیح میدهم فکر کنم همه راست میگویند و نخواهم با فریب و کارهای اطلاعاتی، یک خائن را پیدا کنم.
برای همین، کلاه زیاد سرم میرود!
اما اینکه ماموران کارکشته اطلاعاتی و امنیتی کشور، در شرایط پیش آمده نتوانسته باشند ریشه نفوذ بزرگ را پیدا کنند، هرگز برایم قابل باور نیست!
آیا فیلتر تلگرام و اینستاگرام و یوتیوب و مجبور کردن مردم به استفاده از ویپیان صحیح است؟
همه میگویند نه و اتفاقا میدانند فیلتر، پروژهای ضد امنیتی است. اما برخی بسیار اندک، اصرار به ادامه آن دارند!
حبس منتقدین، مخالفین و اندیشمندان مسالمتجو آیا به نفع کشور است؟ همه میگویند نه، عده کمی معتقدند کاملاً درست است!
آیا حصر شخصی مانند میرحسین موسوی و همسرش، که هیچ تردیدی در وطن دوستی آنها نیست، به نفع کشور است؟ اکثرا میگویند خیر، عده کمی اصرار به ادامه آن دارند.
سختگیری در پوشاندن موی دختران و زنان، در حالیکه درصد زیادی از آنان، اعتقادی به حجاب ما قدیمیها ندارند، آیا صحیح است؟ اکثراً معتقدند برخورد پلیسی با آنها کاملا اشتباه است، عده کمی میگویند باید باشد!
آیا صدا و سیمایی که کارش شده دشمن تراشی داخلی و ایجاد دودستگی، به همین منوال باید مدیریتش ادامه یابد، اکثراً میگویند خیر، عده اندکی میگویند همین خوبست!
رابطه عادی با آمریکا و همه کشورهای جهان؟ اکثریت موافقند و اقلیتی محکم ایستادهاند که نباید بشود.
راستش در هر کدام از موارد، ممکن است عدهای فریب خورده و تحلیل غلطی داشته باشند، اما اگر گروهی یا افرادی خاص را پیدا کردید که در همه موارد فوق، مواضعشان سرسختانه مخالف اکثریت مردم است و به هیچ عنوان نمیخواهند از آن دست بکشند، نباید شک کرد که نفوذیهای بزرگ پیدا شدهاند.
آنها خود را لو دادهاند.
اصلا هم نباید توجه کرد آن فرد یا افراد، چه لباسی دارند، سید هستند یا نیستند، حافظ قرآنند یا نه، چه مقام و موقعیتی دارند!
مگر میشود نشانههای به این وضوح را نادیده گرفت!؟
مگر ممکن است چهار پنج نفوذی ساده این پروژه بزرگ را هدایت کرده باشند!
باید فکر را آزاد کرد.
نفوذی بزرگ اینک در دسترس است.
به دروغ نگوییم شاید متوجه شود، شاید پشیمان شود، شاید به راه بیاید.
آنها که با نقشه، ایران عزیز را به این روز انداختند، نمیتوانند بیشتر از این نقش بازی کنند!
فرصت خوبی است که اگر از دست برود، آن نفوذی کار خود را از سر میگیرد!
@ghomeishi3
❤ 493👍 373👌 28👎 20🔥 6💔 5👏 4
خداحافظ - عرفان طهماسبی
4_5861551261391786862.mp32.97 MB
❤ 102👍 9💔 7👎 6
