196 685
Подписчики
-9224 часа
-5927 дней
-2 44030 день
Архив постов
Фото недоступноПоказать в Telegram
عشق، امری يكباره است.
لذّت بردن، امری تكرار پذير.
هرگاه شاعری را يافتی كه ميگفت: «در زندگیِ خود دو بار عاشق شدهام»، بدانكه هرگز عاشق نشده است.
او چيزِ ديگری را با عشق اشتباه گرفته است؛ چيزی كه میتواند ده هزار بار هم تكرار شود.
اين است كه میگويم خواستن هم هميشه عشق نيست.
📕 یک عاشقانه ی آرام
👤 #نادر_ابراهيمى
《📚 @lBOOKl 》
👍 51❤🔥 14🕊 4👎 2
00:54
Видео недоступноПоказать в Telegram
در شکستِ بال، پروازِ دگر داریم ما...
👤 #بیدل_دهلوی
《📚 @lBOOKl 》
4.94 MB
❤🔥 38😢 3
«راستی اگر تو را در این دنیا پیدا نکرده بودم چه میکردم؟
حتما میمردم. خودم را میکشتم.
هرچند که با تو هیچچیز جز عشق کامل نبود اما همین کافی بود.
همین که میدانستم که تنم درد تنت را دارد نه میل تنت را.
همین که با تو انگار در چاه فرو میرفتم و به مرکز زمین میرسیدم.
همین که با تو انگار میمردم و از شکل میافتادم.
همین برایم کافی بود.»
📕 از نامههای فروغ فرخزاد به ابراهیم گلستان
《📚 @lBOOKl 》
😢 44❤🔥 30👍 6🕊 5🥴 1
عادت کردهایم هر روز دوش بگیریم، اما یادمان میرود که ذهنمان هم به دوش نیاز دارد. گاهی با یک غزل حافظ میتوان دوش ذهنی گرفت و خوابید. یک شعر از فروغ، تکهای از بیهقی، صفحهای از مزامیر، عبارتی از گراهام گرین، جملهای از شکسپیر، خطی از نیما... ولی غافلیم! شبانهروز چقدر خبر و گزارش و مطلب آشغال میتپانیم توی کلهمان؟! بعد هم با همان کلهی بادکرده به رختخواب میرویم و توقع داریم در خواب پدربزرگمان را ببینیم که یک گلابی پوست کنده و با لبخند میگوید: بفرما!
👤 #عباس_معروفی
《📚 @lBOOKl 》
👍 92🥰 7🕊 6😢 5
Фото недоступноПоказать в Telegram
شــــاید دست هیچ نقــــاشی
نکشد آنگونه که من، این درد را میکشم ...
👤 #مرجان_شریفی
《📚 @lBOOKl 》
😢 37❤🔥 17🥴 3👍 2🕊 1
Фото недоступноПоказать в Telegram
هرچند بخت كوته و ايام نارساست
نوميد نيستم ز اميد وصال تو
👤 #صائب_تبريزی
《📚 @lBOOKl 》
👍 37❤🔥 7🕊 3😢 1
شبها پیش از آنکه به خواب برویم چقدر حرف داشتیم که بزنیم انگار حرفهای ما تمامی نداشت. چند بار پیش آمد که طلوع را دیدیم و رنگ خواب ندیدیم!
آخر چه شد، که حال دیگر میآییم و خسته و بیصدا میخوابیم؟! شبها دگرگون شده؟ حرفها تمام شده؟ یا ما تمام شدهایم؟!
📘 #یک_عاشقانه_آرام
👤 #نادر_ابراهيمی
《📚 @lBOOKl 》
❤🔥 51😢 33👍 9🕊 7👎 1
Фото недоступноПоказать в Telegram
پرامپت ترمیم عکس 👇
برای دریافت پرامپت کلیک کنید
پرامپتهای بیشتر و ربات هوش مصنوعی:
@GPToolibot
👎 2
Фото недоступноПоказать в Telegram
رمان «کوچهی مَدَق» حکایت محلهای است قدیمی و فقر زده در قلب مصر. حمیده دختری جوان است و بزرگترین آرزویش فرار از این محله نکبتبار و رسیدن به یک زندگی ایدهآل و پرآسایش است. عباس حلو، جوانی است پاکسرشت که دچار عشق حمیده میشود، اما یک زندگی ساده و ابتدایی مانند مردمان معمولی طبقه پایین جامعه دارد. عباس برای برآوردن خواستههای حمیده به استخدام ارتش انگلستان درمیآید و ...
📕 #کوچه_ی_مدق
👤 #نجیب_محفوظ
《📚 @lBOOKl 》
❤🔥 10🕊 5
Фото недоступноПоказать в Telegram
همه محصولات زناشویی و سکسی که روت نمیشه بری از داروخانه یا بازار بگیری اینجا موجود هست بیا 😉👇🏼
@ShopZanashoi
👎 3👍 1
هرگز احساس خوشبختی نکرده بود...
این نابسندگی زندگی از چه بود؟
از چه ناشی می شد؟
اینکه به هر چیز تکیه می کرد، در جا می گندید؟ ...
همه چیز دروغ بود...
هر لبخندی خمیازه یی از ملال را پنهان می کرد و هر شادی، لعنتی را... هر لذتی چندشش را ...
📘 مادام بواری
👤 #گوستاو_فلوبر
《📚 @lBOOKl 》
👍 36❤🔥 6😢 2
Фото недоступноПоказать в Telegram
این دنیا، یک روز بیشتر نیست، همین یک روز است که همیشه تکرار میشود. صبح آن را به ما میدهند و شب از ما پس میگیرند.
📘 شیطان و خدا
👤 #ژان_پل_سارتر
《📚 @lBOOKl 》
👍 65❤🔥 8🕊 4
Фото недоступноПоказать в Telegram
آرامش مدام نیز کسل کننده است؛
گاهی طوفان هم لازم است.
👤 #فردریش_نیچه
《📚 @lBOOKl 》
👍 56❤🔥 22👎 18🥴 12🕊 2
بعدها که زمان گذشت
متوجه میشویم چقدر درست بوده که با اصرار کسی را نگه نداشتیم.
همهی ما لایق رابطهای هستیم که در آن برایمان تلاش کنند،
دوستمان بدارند و به ما احترام بگذارند.
آدمهایی که شک دارند،
هنوز درگیر رابطهی قبلی هستند
و یا علاقهی مشخصی به ما ندارند،
نمیتوانند امنیت و عشقِ یک رابطه را تامین کنند.
👤 #پونه_مقيمی
《📚 @lBOOKl 》
❤🔥 76👍 54🕊 4
Фото недоступноПоказать в Telegram
بدون حکومت، می شود زندگی کرد،
ولی بدون کتاب و مطبوعات نمی شود.
👤 #آبراهام_لینکلن
《📚 @lBOOKl 》
👍 83🕊 14👎 5🥴 2
Фото недоступноПоказать в Telegram
الکی چرا گوشیتو پر از پروکسی کردی!!!
بیا اینجا فقط یدونه سوپر سرعتی کافیه✅
@Proxy
👍 1
نمیدانم اولین بار چه کسی در گوش ما خواند که باید همیشه برنده باشیم، در واقع به ما آموختند که با برنده شدن چیزهای زیادی را به دست میآوریم، مثل محبت، تحسین، توجه، احترام.
همین شد که ما از باختن ترسیدیم و به گمانم بازنده شدن ترسناک نیست، آنجا ترسناک میشود که ارادهی دوباره بلند شدن را از دست میدهیم و خودمان را سرزنش میکنیم. دروغ چرا صادقانه میگویم که من بیشتر باختهام تا برنده شوم و با هربار باختن چیزهایی را از دست دادهام آدمهایی را... حالا که سی و یک ساله هستم اما دیگر پذیرفتهام که این باختن حقیقت زندگیست، مثل مرگ که تلخ است اما واقعیت جهان است.
دیگر برایم مهم نیست که وقتی برنده میشوم کسی باشد که حلقهی گُلی به گردنم بیندازد و یا اگر ببازم، طردم کند. حالا میدانم که تنهای تنها باید با حقیقتِ برد و باخت کنار بیایم و برآیندش میشود زندگی من!
👤 #آلن_دوباتن
《📚 @lBOOKl 》
👍 65❤🔥 15🕊 6

