Lovely English
Відкрити в Telegram
مدیر کانال👇استادبكتاش @parisabaktash لاولي ❤️انگليش شعبه اي ندارد. . چت👇 https://t.me/joinchat/AAAAAELWrHZWKcudTFLLkQ اينستاگرام👇 https://instagram.com/_u/lovely.english لينك كانال👇 https://telegram.me/joinchat/Bm3qyz4nqMq4CpPu4e4DcA
Показати більше2025 рік у цифрах

34 681
Підписники
-724 години
-817 днів
-32030 день
Архів дописів
🙂
اینجا ۱۰ جفت لغت متضاد انگلیسی در سطح متوسط با معنی فارسی:
Increase / Decrease
افزایش / کاهش
Accept / Reject
پذیرفتن / رد کردن
Expand / Contract
گسترش دادن / محدود یا فشرده کردن
Visible / Invisible
قابل دیدن / نامرئی
Temporary / Permanent
موقتی / دائمی
Generous / Stingy
بخشنده / خسیس
Polite / Rude
مؤدب / بیادب
Support / Oppose
حمایت کردن / مخالفت کردن
Ordinary / Extraordinary
معمولی / خارقالعاده
Logical / Illogical
منطقی / غیرمنطقی
@lovely_english
❤ 6🙏 6👍 2
این هم مکالمه انگلیسی دانشگاهی با ترجمهٔ هر جمله دقیقاً زیر خودش 👇
Sara:
Hey Alex, have you finished the assignment for Professor Miller’s class?
سلام الکس، تکلیف کلاس پروفسور میلر رو تموم کردی؟
Alex:
Not yet. I’m almost done, but I’m still confused about the last question.
هنوز نه. تقریباً تمومش کردم، ولی هنوز دربارهٔ سؤال آخر گیج شدم.
What about you?
تو چی؟
Sara:
I finished it last night.
من دیشب تمومش کردم.
The last question was tricky, but I watched a video and it helped a lot.
سؤال آخر سخت بود، ولی یه ویدیو دیدم و خیلی کمک کرد.
Alex:
Really? That’s great.
واقعاً؟ عالیه.
By the way, are you going to attend the study group this afternoon?
راستی، امروز بعدازظهر میخوای توی گروه مطالعاتی شرکت کنی؟
Sara:
Yes, I am.
بله، میرم.
It starts at 4 p.m. in the library.
ساعت ۴ بعدازظهر توی کتابخونه شروع میشه.
You should come too.
تو هم باید بیای.
Alex:
I’d love to, but I have another class until 5.
خیلی دوست دارم، ولی تا ساعت ۵ یه کلاس دیگه دارم.
Maybe I’ll join you later.
شاید بعداً بهتون ملحق شدم.
Sara:
No problem.
اشکالی نداره.
Oh, don’t forget—we have a quiz tomorrow morning.
راستی، یادت نره—فردا صبح کوییز داریم.
Alex:
Oh no! Thanks for reminding me.
وای نه! ممنون که یادآوری کردی.
I totally forgot.
کاملاً یادم رفته بود.
Sara:
You’re welcome.
خواهش میکنم.
See you later!
بعداً میبینمت!
Alex:
See you!
میبینمت!
@lovely_english
❤ 9👍 1
🏦 Opening a Bank Account | مکالمه در بانک
Bank Clerk:
Good morning. How can I help you?
صبح بخیر، چطور میتونم کمکتون کنم؟
Customer:
Hi, I’d like to open a bank account.
سلام، میخوام حساب بانکی باز کنم.
Bank Clerk:
Sure. What type of account would you like?
حتماً. چه نوع حسابی مدنظرتونه؟
Customer:
A savings account, please.
حساب پسانداز لطفاً.
Bank Clerk:
May I see your ID, please?
ممکنه کارت شناساییتون رو ببینم؟
Customer:
Here you are.
بفرمایید.
Bank Clerk:
Please fill out this form.
لطفاً این فرم رو پر کنید.
Customer:
How long does it take?
چقدر زمان میبره؟
Bank Clerk:
About 15 minutes.
حدود ۱۵ دقیقه.
---
✨ لغات مهم:
open an account = افتتاح حساب
savings account = حساب پسانداز
ID = کارت شناسایی
fill out a form = پر کردن فرم
@lovely_english
👍 10❤ 5👎 2
🎯 گرامر امروز: استفاده از Used to vs Be used to
(سطح: Intermediate)
📌 ۱) Used to + verb
برای بیان عادتها یا وضعیتهای گذشته که الان دیگه وجود ندارن.
🔹 I used to live in Tehran.
> قبلاً تهران زندگی میکردم (الان نه)
🔹 She used to play piano.
> قبلاً پیانو میزد (الان نمیزند)
---
📌 ۲) Be used to + noun/verb-ing
برای بیان عادت داشتن به چیزی در زمان حال یا گذشته.
(ربطی به گذشتهبودن ندارد!)
🔹 I am used to cold weather.
> به هوای سرد عادت دارم
🔹 They are used to getting up early.
> عادت دارند صبح زود بیدار شوند
---
📌 تفاوت اصلی:
Used to = چیزی که دیگر انجام نمیدهیم
Be used to = چیزی که به آن عادت داریم
@lovely_english
❤ 10🙏 3👏 1
Repost from basicenglishlearner
🔹 ۱۰ لغت هممعنی (Synonyms) – لیست سوم
📍mprove
Enhance
بهبود دادن / ارتقا دادن
📍Reduce
Decrease
کاهش دادن
📍Explain
Clarify
توضیح دادن / روشن کردن
📍Observe
Notice
مشاهده کردن / متوجه شدن
📍Choose
Select
انتخاب کردن
📍Allow
Permit
اجازه دادن
📍Agree
Consent
موافقت کردن / رضایت دادن
📍Refuse
Decline
رد کردن / نپذیرفتن
📍Create
Generate
ایجاد کردن / تولید کردن
📍Support
Assist
حمایت کردن / کمک کردن
@basicenglishlearner
❤ 15👏 2
Repost from TgId: 1231978485
The meeting was canceled __ the bad weather.
جلسه بخاطر هوای بد لغو شد.Anonymous voting
- because
- although
- because of
- however
❤ 11👍 2
🔹 لغات متضاد سطح بالاتر (زیر هم)
📍Accurate
دقیق
Inaccurate
نادقیق / غلط
📍Flexible
انعطافپذیر
Rigid
خشک / سفت / غیرقابلانعطاف
📍Generous
سخاوتمند
Stingy
خسیس
📍Temporary
موقت
Permanent
دائمی
📍Optimistic
خوشبین
Pessimistic
بدبین
📍Complex
پیچیده
Simple
ساده
📍Transparent
شفاف
Opaque
غیرشفاف / کدر
📍Logical
منطقی
Irrational
غیرمنطقی
📍Scarce
کمیاب
Abundant
فراوان
📍Mature
بالغ
Immature
نابالغ / نارس
@lovely_english
❤ 6🙏 2👏 1
🗣️ Intermediate Conversation – Booking a Hotel Room
مکالمه سطح متوسط – رزرو هتل
A: Good afternoon! How can I help you today?
عصر بخیر! امروز چطور میتونم کمکتون کنم؟
B: Hi! I’d like to book a room for two nights, please.
سلام! میخوام یک اتاق برای دو شب رزرو کنم، لطفاً.
A: Sure. What dates are you looking for?
حتماً. برای چه تاریخهایی میخواین؟
B: From the 12th to the 14th of March.
از دوازدهم تا چهاردهم مارس.
A: Let me check… Yes, we have a double room available.
اجازه بدین چک کنم… بله، یک اتاق دو نفره موجود داریم.
B: Great! How much does it cost per night?
عالیه! هزینهاش شبی چقدره؟
A: It’s 85 euros, including breakfast.
شبی ۸۵ یورو میشه، همراه با صبحانه.
B: Perfect. Is late check-out possible?
عالیه. امکان تحویل دیرتر اتاق هست؟
A: Yes, until 1 p.m., but there’s an extra fee of 10 euros.
بله، تا ساعت ۱ ظهر ممکنه، اما ۱۰ یورو هزینه اضافه داره.
B: That’s fine. I’ll take it.
باشه، مشکلی نیست. همینو میگیرم.
A: Wonderful! May I have your name and ID, please?
عالیه! میتونم اسمتون و کارت شناساییتون رو داشته باشم، لطفاً؟
B: Sure, here you are.
حتماً، بفرمایید.
A: Thank you! Your room is booked.
ممنون! اتاقتون رزرو شد.
@lovely_english
❤ 11👍 2🔥 2👏 2
۲۰ لغت که در مکالمات روزمره کاربرد داره
1. Happy – خوشحال
2. Joyful – شاد
3. Smart – باهوش
4. Intelligent – هوشمند
5. Quiet – ساکت
6. Silent – بیصدا
7. Wrong – اشتباه
8. Incorrect – نادرست
9. Easy – آسان
10. Simple – ساده
11. Huge – بزرگ
12. Enormous – عظیم
13. Start – شروع
14. Begin – آغاز
15. Help – کمک
16. Assist – یاری
17. Fix – تعمیر
18. Repair – ترمیم
19. Tired – خسته
20. Exhausted – خیلی خسته
@lovely_english
❤ 15👍 12👏 1
! این یک مکالمه سطح بالاتر، طبیعی و روزمرهست—هم کمی پیچیدهتره، هم اصطلاحات واقعی محاورهای داخلش هست.
ترجمه هم زیر هر جمله هست:
---
A: Hey, long time no see! You’ve been pretty busy lately, right?
هی، خیلی وقت بود ندیده بودمت! این مدت خیلی درگیر بودی، درسته؟
B: Yeah, tell me about it. Work has been insane these days.
آره، نگو… کار این روزا خیلی سنگین بوده.
(اصطلاح "tell me about it" یعنی: کاملاً درکت میکنم/ خودم میدونم.)
A: I get that. I’ve been juggling a bunch of stuff too.
میفهمم. منم باید چندتا کار رو همزمان هندل کنم.
B: Honestly, I could really use a break. Maybe a short trip or something.
راستش به یه استراحت حسابی نیاز دارم. شاید یه سفر کوتاه یا چیزی شبیه این.
A: Same here. Even a weekend getaway would be perfect.
منم همینطور. حتی یه سفر آخر هفته هم عالی میشه.
B: If you’re down, we can plan something together.
اگه پایهای، میتونیم با هم یه برنامه بریزیم.
A: Sounds good to me. Let’s talk about it later this week.
برای من که خوبه. آخر هفته راجع بهش حرف میزنیم.
B: Deal. Just don’t cancel on me this time!
قرار شد. فقط این بار کنسل نکن!
A: No promises… but I’ll try!
قول نمیدم… ولی سعی میکنم!
@lovely_english
❤ 9👍 1🥰 1
🌟 دو گرامر کاربردی و مرتبط: So / Neither و Too / Either
1) So / Neither
برای موافقت با جمله طرف مقابل استفاده میشه.
So برای جملههای مثبت
Neither برای جملههای منفی
ساختار:
So + auxiliary verb + subject
Neither + auxiliary verb + subject
مثالها:
A: I’m tired.
B: So am I. (منم همینطور)
A: I don’t like coffee.
B: Neither do I. (منم همینطور)
---
2) Too / Either
اینها هم برای موافقت استفاده میشن، اما در پایان جمله میآن.
Too برای جمله مثبت
Either برای جمله منفی
مثالها:
A: I’m hungry.
B: I’m hungry too.
A: I don’t watch TV.
B: I don’t watch TV either.
---
📌 خلاصه سریع
جمله مثبت: So do I / I do too
جمله منفی: Neither do I / I don’t either
@lovely_english
❤ 14🔥 1
✨ 5 اصطلاح روزمره که nativeها همیشه میگن
1️⃣ Hang in there
یعنی کم نیار، ادامه بده!
مثال: Hang in there, everything will be fine.
– کم نیار، همهچی درست میشه.
2️⃣ I’m on it
یعنی الان انجامش میدم.
مثال: Don’t worry about the email. I’m on it.
– نگران ایمیل نباش، انجامش میدم.
3️⃣ No big deal
یعنی چیزی نیست / مهم نیست.
مثال: Sorry for being late. — No big deal!
– ببخشید دیر کردم — مهم نیست!
4️⃣ Sounds good
یعنی اوکیه / باشه / موافقم.
مثال: Let’s meet at 6. — Sounds good!
– ساعت ۶ ببینمت؟ باشه!
5️⃣ I’m not sure about that
یک روش مودبانه برای مطمئن نیستم / شک دارم.
مثال: I’m not sure about that. Maybe we should double-check.
– مطمئن نیستم. شاید بهتره دوباره چک کنیم
@lovely_english
❤ 5👏 3
حتماً! این هم ۱۰ عبارت خیلی کاربردی دیگه برای مکالمه روزمره انگلیسی 👇✨
---
🔹 10 Useful Daily English Phrases
1. I'm a bit busy right now.
الان یه کم سرم شلوغه.
2. Can you repeat that?
میشه تکرار کنی؟
3. It’s up to you.
به خودت بستگی داره.
4. I didn’t catch that.
متوجه نشدم / نشنیدم.
5. That’s a good point.
نکته خوبیه.
6. Let’s keep in touch.
در ارتباط باشیم.
7. I’ll think about it.
بهش فکر میکنم.
8. I completely agree.
کاملاً موافقم.
9. I’m running late.
دیرم شده.
10. Take care!
مواظب خودت باش.
@lovely_english
❤ 15
جفت لغت متضاد دیگر با معنی فارسی:
1. Happy – Sad
خوشحال – ناراحت
2. Hot – Cold
گرم – سرد
3. Rich – Poor
ثروتمند – فقیر
4. Wide – Narrow
عریض – باریک
5. Deep – Shallow
عمیق – کمعمق
6. Quiet – Noisy
ساکت – پر سر و صدا
7. Full – Empty
پُر – خالی
8. Right – Wrong
درست – غلط
9. Strong – Weak
قوی – ضعیف
10. Young – Old
جوان – پیر
@lovely_english
❤ 10
حتماً 🌿 اینم همون گفتوگوی پارکی، با ترجمهی فارسی زیر هر جمله 👇
---
A: What a beautiful day! The weather is perfect.
چه روز قشنگی! هوا عالیه. ☀️
B: Yeah, finally some sunshine after all that rain.
آره، بالاخره بعد از اون همه بارون یه ذره آفتاب دیدیم. 🌤️
A: Do you come to this park often?
زیاد به این پارک میای؟ 🌳
B: Pretty often. I like to walk here in the mornings. It’s so peaceful.
تقریباً زیاد. صبحها برای پیادهروی میام، خیلی آرومه. 🌿
A: I can see why. The trees and the fresh air are amazing.
معلومه چرا، درختا و هوای تازه فوقالعادهن. 🍃
B: Absolutely! And the coffee stand over there has great cappuccino.
کاملاً درسته! تازه اون دکهی قهوه اونطرف هم کاپوچینوی خیلی خوبی داره. ☕
A: Really? I might grab one before I leave.
جدی؟ شاید قبل از رفتن یکی بگیرم. 😋
B: You should! It makes the walk even better.
حتماً بگیر، پیادهروی رو لذتبخشتر میکنه. 🚶♀️
@lovely_english
❤ 8
Repost from basicenglishlearner
این هم یک نکته جدید و کاربردی درباره تفاوت مکالمه رسمی و غیررسمی که کمتر به آن توجه میشود:
---
✅ نکته: تفاوت در Softening (ملایمتر کردن درخواست)
در مکالمه رسمی انگلیسی، برای مودبتر و حرفهایتر شدن جمله از کلمات و ساختارهایی استفاده میکنیم که درخواست را ملایمتر نشان میدهد.
در مکالمه غیر رسمی معمولاً جملهها مستقیم و کوتاهاند.
---
🔹 ۱. رسمی (Softened Requests)
برای ملایم کردن درخواست از عبارتهای زیر استفاده میشود:
Would you mind…?
Would it be possible to…?
I was wondering if you could…
✅ مثال رسمی:
I was wondering if you could send me the report by tomorrow.
داشتم فکر میکردم آیا میتونید گزارش رو تا فردا برام بفرستید.
---
🔹 ۲. غیررسمی (Direct Requests)
در مکالمات دوستانه یا روزمره، جمله کوتاه و مستقیم گفته میشود:
✅ مثال غیررسمی:
Can you send me the report by tomorrow?
میتونی گزارش رو تا فردا بفرستی؟
یا حتی کوتاهتر:
Send me the report by tomorrow, please.
---
@basicenglishlearner
❤ 8👍 2
این یک نکته گرامری کاربردی و کمتر گفتهشده در انگلیسی است:
---
✅ نکته: استفاده از "fronting" برای تأکید در جمله
گاهی در انگلیسی برای اینکه روی یک بخش از جمله تأکید کنیم، آن را میآوریم اول جمله. به این کار Fronting میگویند.
🔹 ساختار معمول:
Subject + verb + rest of sentence
مثلاً:
I bought this book yesterday.
🔹 با Fronting:
برای تأکید، یه بخش (مثل قید زمان/مکان/مفعول) رو میاریم اول جمله:
Yesterday, I bought this book.
(تأکید روی دیروز)
This book, I really like.
(تأکید روی این کتاب)
In the car, we kept talking for hours.
(تأکید روی در ماشین)
---
🔍 چرا مهمه؟
جمله طبیعیتر و حرفهایتر به نظر میرسه
در رایتینگ آیلتس امتیاز میاره
توی مکالمه باعث میشه روی یه بخش خاص تأکید کنید
@lovely_english
❤ 12🙏 2👍 1
Repost from basicenglishlearner
اینم ۵ اصطلاح پرکاربرد با کلمهی ثابت “eye” 👇
---
👁️ کلمهی ثابت: Eye
1. Catch someone’s eye
👉 جلب توجه کسی کردن
🔹 That red dress really caught my eye.
💬 اون لباس قرمز واقعاً توجهم رو جلب کرد.
2. In the blink of an eye
👉 در یک چشم بههمزدن / خیلی سریع
🔹 It was over in the blink of an eye.
💬 در یک چشم بههمزدن تموم شد.
3. Keep an eye on (something/someone)
👉 مراقب چیزی یا کسی بودن
🔹 Can you keep an eye on my bag?
💬 میتونی مراقب کیفم باشی؟
4. Open someone’s eyes
👉 آگاه کردن / چشمان کسی را باز کردن
🔹 Traveling really opened my eyes.
💬 سفر واقعاً چشمم رو به دنیا باز کرد.
5. See eye to eye (with someone)
👉 با کسی همعقیده بودن
🔹 We don’t always see eye to eye.
💬 ما همیشه با هم همعقیده نیستیم.
@basicenglishlearner
❤ 6👍 1
اینم ۵ اصطلاح کاربردی با کلمهی ثابت “mind” 👇
---
🧠 کلمهی ثابت: Mind
1. Make up your mind
👉 تصمیم گرفتن
🔹 You need to make up your mind soon.
💬 باید زودتر تصمیم بگیری.
2. Change your mind
👉 نظرت را عوض کردن
🔹 He changed his mind about the trip.
💬 نظرش را دربارهی سفر عوض کرد.
3. Keep in mind
👉 در نظر داشتن / به خاطر سپردن
🔹 Keep in mind that it might rain tomorrow.
💬 در نظر داشته باش ممکنه فردا بارون بیاد.
4. Slip your mind
👉 از یادت رفتن
🔹 Sorry, it completely slipped my mind!
💬 ببخش، کامل از یادم رفت!
5. Peace of mind
👉 آرامش خاطر
🔹 A clean home gives me peace of mind.
💬 خونهی مرتب به من آرامش خاطر میده.
@lovely_english
❤ 16👍 6🙏 2
Repost from TgId: 1231978485
If I ............you, I would accept the offer.Anonymous voting
- were
- am
- was
- been
❤ 7👍 2
