🕊فرازتد🕯روشنگریعلمی⚡️
Відкрити в Telegram
@AarmaanF ادمین رابط پرسش علمی ویژه طبیعتگرایان مهرورز (⛔️مومن به ماوراء وارد نشود) مبارزه با: شایعه/مغلطه/کژفهمی دروغ و حماقت + اخبار علمی مبانی کانال👇 t.me/FarazTed/15822 سخنرانی،مستند،مقاله: دانش/اندیشه/جامعه/روان تاریخ/پند و طنز و بیشتر
Показати більше2025 рік у цифрах

22 037
Підписники
-424 години
-487 днів
-2730 день
Архів дописів
01:08
Відео недоступнеДивитись в Telegram
#کژفهمی توصیه خطرناک اینستاگرامی
موهات میریزه؟ راز پرپشتی خیلیا همون ژلوفنیه که تو خونهته…دو هفته امتحانش کن و جلوی آینه شوکه شو!
#بررسی
توصیه خطرناک و بیاساس از نظر علمی که میتواند موجب آسیب به پوست سر شود. اطلاعات بیشتر را اینجا بخوانید
1.36 MB
⚡ 7
🎈 عنوان صدا : تاریخ اجتماعی ایران - جلد ۸ - بخش ۲ - ۷ ۱
🔅 کیفیت صدا :
128Kbps
🇮🇷 [ لینک دانلود نیم بهای این صدا ]
• لینک در 6 ساعت آینده منقضی میشود
✨ Received by © @YproloaderBotتاریخ_اجتماعی_ایران_جلد_۸_بخش_۲_۷_۱.mp319.16 MB
⚡ 1
Фото недоступнеДивитись в Telegram
#نگاهی_به_آرشیو ۲۸ آذر
18 Dec
🏮 ۷ سال پیش در چنین روزی
t.me/FarazTed/3606
ظهور ابرثروتمندان
ستارههای نوترونی
شایعه نیم شدن ماه
🏮 ۶ سال پیش در چنین روزی
t.me/FarazTed/9128
اندامهای خیالی
بررسی مغالطات منطقی
نبوغ ساده یک گرافیک خوب
تولید مثلِ جنسی و فرگشت
🏮 ۵ سال پیش در چنین روزی
t.me/FarazTed/15715
رفتار جنسی
تحلیل آماری رشد جمعیت
مصاحبه با فروغ فرخزاد
احتمال ابتلای گیاهخواران به سکته قلبی
قدرت پاسپورت کشورها
در باره حافظ
مفهوم اخلاقی زیستن
علم تا چه حد میتواند به مباحث اخلاقی کمک کند؟
🏮 ۴ سال پیش در چنین روزی
t.me/FarazTed/19506
نظریه میل ابنسینا
وستیجیال و نیاسانی
خطای ادراکی
کندی جونیور؛ ضدواکسیناسیون
قطعه کتاب جهان اینشتین
ادعاهای ضد تراریخته
🏮 ۳ سال پیش در چنین روزی
t.me/FarazTed/22956
خشم و رژیمهای غذایی مدرن
ماهی عجیبی دیدن از درون پیشانی
خطای ارتباط خیالی
خطای باور به کنترل
بیانیه رابرت فالون !
🏮 ۲ سال پیش در چنین روزی
t.me/FarazTed/26473
معمای توپ با چهار رنگ
توجیه اشتباهاتمان
سوگیری شناختی
سلامت روان در شرایط پراسترس
قبیله ایراکی
🏮 ۱ سال پیش در چنین روزی
t.me/FarazTed/32083
⚡ 2
12:02
Відео недоступнеДивитись в Telegram
🎈 عنوان ویدیو : گزارش روز با مجتبا پورمحسن: بازداشت آخوند ۳۶ هزار میلیارد تومانی؛ اختلاس به کمک سه همسر
🔅 کیفیت ویدیو :
256x144
🇮🇷 [ لینک دانلود نیم بهای این ویدیو ]
• لینک در 6 ساعت آینده منقضی میشود
✨ Received by © @YproloaderBotگزارش_روز_با_مجتبا_پورمحسن:_بازداشت_آخوند_۳۶_هزار_میلیارد_تومانی؛.mp410.42 MB
⚡ 1
یک زوج خیلی خوششانس اهل ولز برای دومین بار برنده جایزه یک میلیون پوندی (یک میلیون و ۳۴۰ هزار دلار) بختآزمایی ملی بریتانیا شدند.
ریچارد دیویس، ۴۹ ساله، و فی استیونسون-دیویس، ۴۳ ساله، بار اول در تابستان هفت سال پیش با خرید بلیت بختآزمایی «یورومیلیونز» برنده جایزهای هفترقمی شدند و حالا دوباره با پنج عدد اصلی و یک عدد توپ جایزه در قرعهکشی لاتاری در ۲۶ نوامبر، برنده شوند؛ کارشناسان میگویند احتمال این اتفاق یک در بیش از ۲۴ تریلیون (هزار میلیارد) است.
فی، اهل مرکز ولز، گفت: «میدانستیم احتمال تکرار این اتفاق غیرقابل باور است، اما ما ثابت کردیم اگر باور داشته باشیم، هر چیزی ممکن است.»
اما آنطور که ریچارد توضیح میدهد، برنده شدن آنها این بار، بهصرف انتخاب اعداد درست نبود و جایزه میلیونی در نتیجه ۴ بار قرعهکشی پیدرپی برای آنها درآمد.بار نخست، عددهایی که ریچارد انتخاب کرده بود برای آنها فقط یک بلیت رایگان به ارمغان آورده بود.
وقتی در قرعهکشی فقط دو عدد شما در میان اعداد شانسی باشد، بهطور خودکار یک بلیت رایگان برای بازی بعدی میبرید و همین برای آنها اتفاق افتاد. این اتفاق دو بار دیگر هم تکرار شد تا آنها به قرعهکشی ۲۶ نوامبر رسیدند.
طبق گفته کارشناسان شرکت «آلوین»، برگزارکننده لاتاری ملی بریتانیا، احتمال اینکه ریچارد و فی هم در «یورومیلینز میلیونر میکر» و هم در بختآزمایی «لوتو» پنج عدد و توپ جایزه را درست حدس بزنند، یک در بیش از ۲۴ تریلیون (هزار میلیارد) است.
با این حال، این جایزه جدید، نگاه اجتماعی و سبک زندگی این زوج را تغییر نداده است. ریچارد، آرایشگر سابق، مهارتش را در یک گرمخانه بیخانمانها در کاردیف به کار میگیرد؛ پروژهای که بودجهاش از مسابقه بختآزمایی ملی تامین میشود. او همچنین به دوستانش به عنوان راننده پیک کمک میکند.
فی هم که پیشتر پرستار بوده، بهعنوان نیروی داوطلب در آشپزخانه خیریه «کگین هدین» در کارمارتن فعالیت میکند و خدمات مشاوره سلامت روان به سازمانهای خیریه محلی ارائه میدهد.
فی گفت: «بار اول که برنده شدیم، برای چند نفر خودرو خریدیم، یک مینیبوس به تیم راگبی محلی اهدا کردیم و تمام تلاشمان را برای کمک به دوستان و خانواده انجام دادیم. امسال حتی روز کریسمس هم سر کار داوطلبانه خواهم بود. دفعه پیش همه چیز جدید بود و حس فوقالعادهای داشتیم که بتوانیم تفاوتی ایجاد کنیم. این بار اما کسی چه میداند. فقط میخواهیم وقت بگذاریم و از لحظه لذت ببریم.»
t.me/FarazTed/45008
⚡ 4
یک زوج خیلی خوششانس اهل ولز برای دومین بار برنده جایزه یک میلیون پوندی (یک میلیون و ۳۴۰ هزار دلار) بختآزمایی ملی بریتانیا شدند.
ریچارد دیویس، ۴۹ ساله، و فی استیونسون-دیویس، ۴۳ ساله، بار اول در تابستان هفت سال پیش با خرید بلیت بختآزمایی «یورومیلیونز» برنده جایزهای هفترقمی شدند و حالا دوباره با پنج عدد اصلی و یک عدد توپ جایزه در قرعهکشی لاتاری در ۲۶ نوامبر، برنده شوند؛ کارشناسان میگویند احتمال این اتفاق یک در بیش از ۲۴ تریلیون (هزار میلیارد) است.
فی، اهل مرکز ولز، گفت: «میدانستیم احتمال تکرار این اتفاق غیرقابل باور است، اما ما ثابت کردیم اگر باور داشته باشیم، هر چیزی ممکن است.»
اما آنطور که ریچارد توضیح میدهد، برنده شدن آنها این بار، بهصرف انتخاب اعداد درست نبود و جایزه میلیونی در نتیجه ۴ بار قرعهکشی پیدرپی برای آنها درآمد.بار نخست، عددهایی که ریچارد انتخاب کرده بود برای آنها فقط یک بلیت رایگان به ارمغان آورده بود.
وقتی در قرعهکشی فقط دو عدد شما در میان اعداد شانسی باشد، بهطور خودکار یک بلیت رایگان برای بازی بعدی میبرید و همین برای آنها اتفاق افتاد. این اتفاق دو بار دیگر هم تکرار شد تا آنها به قرعهکشی ۲۶ نوامبر رسیدند.
طبق گفته کارشناسان شرکت «آلوین»، برگزارکننده لاتاری ملی بریتانیا، احتمال اینکه ریچارد و فی هم در «یورومیلینز میلیونر میکر» و هم در بختآزمایی «لوتو» پنج عدد و توپ جایزه را درست حدس بزنند، یک در بیش از ۲۴ تریلیون (هزار میلیارد) است.
با این حال، این جایزه جدید، نگاه اجتماعی و سبک زندگی این زوج را تغییر نداده است. ریچارد، آرایشگر سابق، مهارتش را در یک گرمخانه بیخانمانها در کاردیف به کار میگیرد؛ پروژهای که بودجهاش از مسابقه بختآزمایی ملی تامین میشود. او همچنین به دوستانش به عنوان راننده پیک کمک میکند.
فی هم که پیشتر پرستار بوده، بهعنوان نیروی داوطلب در آشپزخانه خیریه «کگین هدین» در کارمارتن فعالیت میکند و خدمات مشاوره سلامت روان به سازمانهای خیریه محلی ارائه میدهد.
فی گفت: «بار اول که برنده شدیم، برای چند نفر خودرو خریدیم، یک مینیبوس به تیم راگبی محلی اهدا کردیم و تمام تلاشمان را برای کمک به دوستان و خانواده انجام دادیم. امسال حتی روز کریسمس هم سر کار داوطلبانه خواهم بود. دفعه پیش همه چیز جدید بود و حس فوقالعادهای داشتیم که بتوانیم تفاوتی ایجاد کنیم. این بار اما کسی چه میداند. فقط میخواهیم وقت بگذاریم و از لحظه لذت ببریم.»
https://t.me/FarazTed/45008
یک زوج خیلی خوششانس اهل ولز برای دومین بار برنده جایزه یک میلیون پوندی (یک میلیون و ۳۴۰ هزار دلار) بختآزمایی ملی بریتانیا شدند.
ریچارد دیویس، ۴۹ ساله، و فی استیونسون-دیویس، ۴۳ ساله، بار اول در تابستان هفت سال پیش با خرید بلیت بختآزمایی «یورومیلیونز» برنده جایزهای هفترقمی شدند و حالا دوباره با پنج عدد اصلی و یک عدد توپ جایزه در قرعهکشی لاتاری در ۲۶ نوامبر، برنده شوند؛ کارشناسان میگویند احتمال این اتفاق یک در بیش از ۲۴ تریلیون (هزار میلیارد) است.
فی، اهل مرکز ولز، گفت: «میدانستیم احتمال تکرار این اتفاق غیرقابل باور است، اما ما ثابت کردیم اگر باور داشته باشیم، هر چیزی ممکن است.»
اما آنطور که ریچارد توضیح میدهد، برنده شدن آنها این بار، بهصرف انتخاب اعداد درست نبود و جایزه میلیونی در نتیجه ۴ بار قرعهکشی پیدرپی برای آنها درآمد.بار نخست، عددهایی که ریچارد انتخاب کرده بود برای آنها فقط یک بلیت رایگان به ارمغان آورده بود.
وقتی در قرعهکشی فقط دو عدد شما در میان اعداد شانسی باشد، بهطور خودکار یک بلیت رایگان برای بازی بعدی میبرید و همین برای آنها اتفاق افتاد. این اتفاق دو بار دیگر هم تکرار شد تا آنها به قرعهکشی ۲۶ نوامبر رسیدند.
طبق گفته کارشناسان شرکت «آلوین»، برگزارکننده لاتاری ملی بریتانیا، احتمال اینکه ریچارد و فی هم در «یورومیلینز میلیونر میکر» و هم در بختآزمایی «لوتو» پنج عدد و توپ جایزه را درست حدس بزنند، یک در بیش از ۲۴ تریلیون (هزار میلیارد) است.
با این حال، این جایزه جدید، نگاه اجتماعی و سبک زندگی این زوج را تغییر نداده است. ریچارد، آرایشگر سابق، مهارتش را در یک گرمخانه بیخانمانها در کاردیف به کار میگیرد؛ پروژهای که بودجهاش از مسابقه بختآزمایی ملی تامین میشود. او همچنین به دوستانش به عنوان راننده پیک کمک میکند.
فی هم که پیشتر پرستار بوده، بهعنوان نیروی داوطلب در آشپزخانه خیریه «کگین هدین» در کارمارتن فعالیت میکند و خدمات مشاوره سلامت روان به سازمانهای خیریه محلی ارائه میدهد.
فی گفت: «بار اول که برنده شدیم، برای چند نفر خودرو خریدیم، یک مینیبوس به تیم راگبی محلی اهدا کردیم و تمام تلاشمان را برای کمک به دوستان و خانواده انجام دادیم. امسال حتی روز کریسمس هم سر کار داوطلبانه خواهم بود. دفعه پیش همه چیز جدید بود و حس فوقالعادهای داشتیم که بتوانیم تفاوتی ایجاد کنیم. این بار اما کسی چه میداند. فقط میخواهیم وقت بگذاریم و از لحظه لذت ببریم.»
#مهرورزی #آمار
@FarazTed
📘 عنوان کتاب: «ذهن بیدار در عصر هوش مصنوعی؛ راهنمای کاربردی 35 مولفه تفکر انتقادی»
با ظهور #هوش_مصنوعی و گسترش رسانهها، مهارت #تفکر_انتقادی اهمیت بیشتری پیدا کرده است. در دنیای امروز که ماشینها و رسانهها با سرعتی باورنکردنی اطلاعات تولید میکنند، ارزش انسان نه در داشتن اطلاعات، بلکه در سنجیدن صحت اطلاعات است. هرچه دسترسی به محتوا آسانتر میشود، نیاز به ذهنی که بتواند واقعیت را از اطلاعات نادرست تشخیص دهد، بیشتر از همیشه احساس میشود.🔸خواننده گرامی، اگر مطالعه این کتاب برایتان مفید بود، دعوت میکنم تا هر مبلغی که مایلید را بهعنوان بهای معنوی این اثر به حساب «خیریه امام علی شهرستان رباط کریم» واریز نمایید. تمامی مبالغ صرف حمایت از تحصیل و توانمندسازی دانشآموزان و دانشجویان مستعدِ کمبضاعت خواهد شد تا چراغ دانش برای همگان روشن بماند. 💳 شماره شبا:
IR940570041681018899304101
💳 شماره کارت:
5022297000187331
موسسه خیریه امام علی(ع) شهرستان رباط کریم
@iacharityکتابچه 35 مولفه تفکر انتقادی.pdf9.46 KB
⚡ 11
#نگاه محسن وثوقی
در باره «هالوهای متوهم جنگطلب»
در فیلم «نفرت» (La Haine) ساختهٔ متیو کاسوویتز، صحنهای کوتاه اما تعیینکننده وجود دارد. پیرمردی برای سه جوان معترض داستانی تعریف میکند که بیش از آنکه شوخی باشد، هشدار است:
دو زندانی را با قطارهای حمل احشام به اردوگاههای سیبری میبرند. دستشویی در قطار ممنوع است. یکی از آنها، بهدلیل شرم و پایبندی افراطی به قواعد شخصی، هنگام توقف قطار دور میشود. قطار حرکت میکند. او میدود، شلوارش میافتد و ناچار میشود انتخاب کند:
«شلوار یا قطار؟»
شلوار را انتخاب میکند و در سرمای سیبری میمیرد.
این داستان درباره بدشانسی نیست؛
درباره ناتوانی در تصمیمگیری بهموقع {اولویتها} است.
در این استعاره:
شلوار* یعنی ایدئولوژی مقدسشده، باورهای غیرقابل مذاکره، شعارهای انقلابیِ منجمد، و ترس از بازنگری.
قطار یعنی تاریخ، توسعه، علم، اقتصاد جهانی، سرمایه، فناوری و نظم واقعی جهان.
مسئله اینجاست که این دو همیشه با هم جمع نمیشوند. جهان مدرن، برخلاف تصور ایدئولوگها، نه صبر میکند و نه توضیح میدهد. حرکت میکند؛ با یا بدون ما.
خطای مزمن ما دقیقاً همین بوده است:
خواستیم هم پرچم تقابل دائمی را بالا نگه داریم، هم از مزایای نظم جهانی استفاده کنیم.
هم نیروهای توانمندِ «غیرخودی» را حذف کردیم، هم از کمبود مدیر و نخبگان نالیدیم.
هم به جهان اعلام دشمنی کردیم، هم انتظار داشتیم درهای سرمایه، فناوری و بازار به رویمان باز بماند.
این یک توهم بود؛ و هزینهاش را پرداخت کردهایم.
هیچ قدرتی در جهان، دشمنِ اعلامی خود را توسعه نمیدهد. هیچ نظمی، معترض دائمیاش را شریک پیشرفت نمیکند...
سرمای سیبری امروز، دیگر اردوگاه کار نیست؛انزوای اقتصادی است، فرسایش اجتماعی است، فرار مغزهاست، سقوط سرمایه اجتماعی است،
و مهمتر از همه: از دست رفتن زمان.
مشکل ما فقط تحریم یا دشمن خارجی نیست؛مشکل، اصرار بر نرسیدن به قطار با افتخار ایدئولوژیک است.
تاریخ با کسی دشمنی شخصی ندارد. فقط از کنار آنهایی که {حرکت را} انتخاب نمیکنند، عبور میکند...
@FarazTed
#نگاه محسن وثوقی
*سرمای سیبری؛ وقتی ایدئولوژی از قطار جا میماند*
در فیلم *نفرت* (*La Haine*، ۱۹۹۵) ساختهٔ متیو کاسوویتز، صحنهای کوتاه اما تعیینکننده وجود دارد. پیرمردی برای سه جوان معترض داستانی تعریف میکند که بیش از آنکه شوخی باشد، هشدار است:
دو زندانی را با قطارهای حمل احشام به اردوگاههای سیبری میبرند. دستشویی در قطار ممنوع است. یکی از آنها، بهدلیل شرم و پایبندی افراطی به قواعد شخصی، هنگام توقف قطار دور میشود. قطار حرکت میکند. او میدود، شلوارش میافتد و ناچار میشود انتخاب کند:
*شلوار یا قطار؟*
شلوار را انتخاب میکند و در سرمای سیبری میمیرد.
این داستان درباره بدشانسی نیست؛
درباره *ناتوانی در تصمیمگیری بهموقع* {اولویتها} است.
در این استعاره:
* *شلوار* یعنی ایدئولوژی مقدسشده، باورهای غیرقابل مذاکره، شعارهای انقلابیِ منجمد، و ترس از بازنگری.
* *قطار* یعنی تاریخ، توسعه، علم، اقتصاد جهانی، سرمایه، فناوری و نظم واقعی جهان.
مسئله اینجاست که *این دو همیشه با هم جمع نمیشوند*. جهان مدرن، برخلاف تصور ایدئولوگها، نه صبر میکند و نه توضیح میدهد. حرکت میکند؛ با یا بدون ما.
خطای مزمن ما دقیقاً همین بوده است:
خواستیم هم پرچم تقابل دائمی را بالا نگه داریم، هم از مزایای نظم جهانی استفاده کنیم.
هم نیروهای توانمندِ «غیرخودی» را حذف کردیم، هم از کمبود مدیر و نخبگان نالیدیم.
هم به جهان اعلام دشمنی کردیم، هم انتظار داشتیم درهای سرمایه، فناوری و بازار به رویمان باز بماند.
این یک توهم بود؛
و هزینهاش را پرداخت کردهایم.
هیچ قدرتی در جهان، دشمنِ اعلامی خود را توسعه نمیدهد.
هیچ نظمی، معترض دائمیاش را شریک پیشرفت نمیکند...
سرمای سیبری امروز، دیگر اردوگاه کار نیست؛
انزوای اقتصادی است،
فرسایش اجتماعی است،
فرار مغزهاست،
سقوط سرمایه اجتماعی است،
و مهمتر از همه: *از دست رفتن زمان*.
مشکل ما فقط تحریم یا دشمن خارجی نیست؛
مشکل، *اصرار بر نرسیدن به قطار با افتخار ایدئولوژیک* است.
تاریخ با کسی دشمنی شخصی ندارد.
فقط از کنار آنهایی که انتخاب نمیکنند، عبور میکند...
@FarazTed
⚡ 22
