نبض شعر‌

✨ گفتی: بسنده کن به خیالی ز وصل ما ما را بغیر ازین، سخنی در خیال نیست #اوحدی_مراغه‌ای @Nabz_e_shear

*نامه‌های کوتاه شبانه* نامه‌، کوتاهش خوش است. زیاده‌گویی شیوه‌ی بیگانگان است؛ ما را اشارتی کافی است. چون #عرفی_شیرازی کوتاه بگویمت: "چون زخمِ تازه‌دوخته از خونْ لبالبم..." @Nabz_e_shear

➰ غُربت با من همان کار را می‌کند‌ که موریانه با سقف ماه با کتان سکته‌ی قلبی با ناظم حکمت... گاهی به آخرین پیراهنم فکر می‌کنم که مرگ در آن رخ می‌دهد پیراهَنم بی‌تو آه سَرم بی تو آه دَستم بی تو آه دستم در اندیشه‌ی دستِ تو از هوش می‌رود...! #غلامرضا_بروسان @Nabz_e_shear

‌ 📝 کسی در بندِ غفلت مانده‌ای چون من ندید اینجا که عالَم یک درِ باز است و می‌جویم کلید اینجا! #بیدل_دهلوی @Nabz_e_shear

به عقل سر بسپارم، دعاى خلق اين است روا مباد دعايى كه عين نفرين است رهايم از هوس ديدن بهشت، كه عشق طمعْ بريدن از اين سفره هاى رنگين است اگرچه دين مرا گيسوى رهاى تو برد كسى كه بنده ى موى تو نيست بى دين است تو هم تحمل اشك مرا نخواهى داشت مخواه گريه كنم، بغض ابر سنگين است وداع كردى و گفتى كه بازميگردى چقدر لحن تو وقت دروغ، شيرين است #سجاد_سامانی @Nabz_e_shear

✨ یا سر نهم به خاک درش یا دهم به باد رفتم به کوی یار، ببینم چه می شود.. #عالی_شیرازی @Nabz_e_shear

📝 بر من ای صاحبدلان رحمی که از غم‌های عشق تا جدا افتاده‌ام، از دل جدا افتاده‌ام... #رهی_معیری @Nabz_e_shear

من که مشتاقم به جان برگشته مژگان تو را کی توانم برکشید از سینه پیکان تو را گر بدینسان نرگس مست تو ساغر می‌دهد هوشیاری مشکل است البته مستان تو را وعده فردای زاهد قسمت امروز نیست بهر حور از دست نتوان داد دامان تو را جز سر زلف پریشانت نمی‌بینم کسی کاو به خاطر آورد خاطر پریشان تو را ای دریغ از تیغ ابرویت که خون غیر ریخت سال‌ها بیهوده رفتم خاک میدان تو را هرگز از جیب فلک سر بر نیارد آفتاب صبح‌دم بیند اگر چاک گریبان تو را دامن آفاق را پر عنبر سارا کنند گر بر افشانند زلف عنبر افشان تو را چشم گریان مرا از گریه نتوان منع کرد تا به کام دل نبوسم لعل خندان تو را آه سوزان را فروغی اندکی آهسته تر ترسم آسیبی رسد شمع شبستان تو را #فروغی_بسطامی @Nabz_e_shear

📝 ورای حدِّ تقریر است، شرحِ آرزومندی.. #حافظ @Nabz_e_shear

#نامه‌های کوتاه شبانه* «سلام. امروز نامه‌ات رسید. پرسیده بودی: "من نباشم چه خواهی کرد؟" قرارِ ما بر صداقت است. من، بی‌تو نخواهم مرد. تنها شوقِ زیستن در من می‌میرد. بقول جناب #سایه (ابتهاج) بخت از مَنَت گرفت و دلم آن‌چنان گریست کز دستِ کودکی بربایی پرنده‌ای...» @Nabz_e_shear

📝 گرچه ممکن نیست با تکرار اسانش کنند حیف باشد غم که مشق تازه‌کارانش کنند #فاضل_نظری @Nabz_e_shear

✨ متاعِ دل، به خریدارِ غم سزاوار است وگرنه بر سرِ بازار، مشتری کم نیست! #طالب_آملی @Nabz_e_shear

🎙محسن چاوشی ♥️ اگرچه کار جهان بر مرادِ ما نشود بیا که کار جهان بر مراد ما کردی #شهریار @Nabz_e_shear

*نامه‌های کوتاه شبانه* «سلام. "هر مویِ من از عشقت، بیت و غزلی گشته!" می‌خواستم عنوانِ نامه باشد، تمامِ نامه شد! والسّلام.» #مولانا @Nabz_e_shear

#توئیت 🖇♥️ این شعر جناب #فاضل_نظری واقعا در وصف آدماییه که ادا آدم خوبارو درمیارن: "این زخم خورده را به ترحّم نیاز نیست خیر شما رسیده به ما؛ مرحمت زیاد...!" @Nabz_e_shear

📝 برون آید نفس افتان و خیزان از دل تنگم چو محبوسی که با زنجیر از زندان برون آید #طالب_آملی @Nabz_e_shear

ای کاش صد دل باشدم ای جان و دل قربانِ تو چون سبحه یک‌یک بهره‌مند از کاوشِ مژگانِ تو محرابِ ابرویِ تو را نازم که پیوسته در او صف‌های طاعت پیش و پس استاده از مژگانِ تو جانا کجا داری خبر از اشکِ بی‌آرامِ ما؟ چون طفلِ بدخویی چنین ننشسته در دامانِ تو از تیغِ بی‌زنهارِ تو یا رب کدامین بیشتر بر سینه‌ی من زخم‌ها، یا کشته در میدانِ تو شد خشک‌سالِ عافیت، کو تیر بارانِ غمت؟ شاید دلم آبی خورَد از آهنِ پیکانِ تو زنجیر اگرچه سربه‌سر چشم است، بر من ننگرد از بس مکرّر گشته‌ام در گوشه‌ی زندانِ تو بر گریه‌ات یک ‌ره کلیم آن شوخ اگر زد خنده‌ای هر قطره گوهر می‌شود در دیده‌ی گریانِ تو #کلیم_کاشانی @Nabz_e_shear

➰ شادی کوچکی می‌خواهم آن‌قدر کوچک که کسی نخواهد آن را از من بگیرد... #ناظم_حکمت @Nabz_e_shear

📝 بیا تا یک زمان امروز خوش باشیم در خلوت که در عالم نمی‌داند کسی احوال فردا را #سعدی @Nabz_e_shear

📝 با لب سرخت مرا یاد خدا انداختی روزگارت خوش که از میخانه، مسجد ساختی #فاضل_نظری @Nabz_e_shear