2025 рік у цифрах

159 355
Підписники
-46324 години
+4 4597 днів
+4 48930 день
Архів дописів
سلام بچهها
یه گروه زدیم بیاین آهنگاتونو شیر کنید
t.me/+F105_ZzQJCMxMzg0
وقتی باهات سرده و پیام نمیده نرو التماسش کن که توروخدا بهم توجه کن و حالمو بپرس، یکی از تکسای اینجا رو بزار بیوت به غلط کردن بندازش:
, @Biooo🌱
سلام بچهها
یه گروه زدیم بیاین آهنگاتونو شیر کنید
t.me/+F105_ZzQJCMxMzg0
از یه جایی به بعد، دیگه ازت هیچ انتظاری نداشتم.
انتظار نداشتم شبها قبلِ خواب بهم شببخیر بگی،
انتظار نداشتم زنگ بزنی و حالمو بپرسی،
یا بهم ابراز علاقه و دلتنگی کنی.
انتظار نداشتم وقتی اشتباه میکنی بابتش معذرتخواهی کنی،
حتی انتظار نداشتم برات مهم باشم.
چون یه زمانی بابتِ همهی اینا ازت گله میکردم
و وقتی گلههام بیجواب موند،
سکوت رو ترجیح دادم.
و در نهایت،
در سکوت ترکت کردم؛
و تو نمیتونستی انتظار داشته باشی بگم چرا…
سلام بچهها
یه گروه زدیم بیاین آهنگاتونو شیر کنید
t.me/+F105_ZzQJCMxMzg0
Repost from دچار | Duchar
سلام بچهها
یه گروه زدیم بیاین آهنگاتونو شیر کنید
t.me/+F105_ZzQJCMxMzg0
تمام جانم تکهتکه شد تا قلبم حقیقتی را بپذیرد که مدتها پیش عقل آن را دریافته بود.
زمستون شده، از این سایهی جگرخون شده سراغی بگیر؛
خودم هیچی، یه حالوخبر از این بوتهی اقاقی بگیر.
تنم سرده و دلم سوخته، پریدم ولی پرم خونیه؛
فدای سرت که من، قسمتم مثل موی تو پریشونیه.
@Duchar
Ajab Oumadi.mp311.22 MB
من انتهای داستان را میدانستم عزیز من؛
با اینهمه، خودم را به حماقت زدم و تمامِ عاشقانههایم را صرفِ تو کردم.
اما حالا،
خودم را در آینه، تهی از هر حسی، مینگرم؛
روحی مچاله شده و تنی که توانِ ایستادن ندارد.
تو با من چه کردی
که جنگلِ جانِ من چنین خاکستر شد؟
سلام بچهها
یه گروه زدیم بیاین آهنگاتونو شیر کنید
t.me/+F105_ZzQJCMxMzg0
