uz
Feedback
شعر و شعور

شعر و شعور

Kanalga Telegram’da o‘tish

گزیده ای از ناب ترین اشعار ادبیات ایران و جهان

Ko'proq ko'rsatish
2025 yil raqamlardasnowflakes fon
card fon
11 043
Obunachilar
-724 soatlar
-227 kunlar
-10930 kunlar
Postlar arxiv
╭─┅═ঈ🍀ঈ═┅─╮ @Poem_sense ╰─┅═ঈ🌸ঈ═┅─╯ هلیا! من هرگز نخواستم که از عشق افسانه‌یی بیافرینم: باورکن! من می‌خواستم که با دوست داشتن زندگی کنم من از دوست داشتن، فقط لحظه ها را می‌خواستم. آن لحظه هایی که تو را به نام می‌نامیدم. #نادر_ابراهیمی 📖 بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم
Hammasini ko'rsatish...
6👍 3
Photo unavailableShow in Telegram
از بس گذشت بی‌تو به ما تیره روزگار روشن نشد که روز و شب ما کدام بود. @Poem_sense #حزین_لاهیجی
Hammasini ko'rsatish...
4😢 2🍾 2
╭─┅═ঈ🍀ঈ═┅─╮ @Poem_sense ╰─┅═ঈ🌸ঈ═┅─╯ ‏من همیشه می‌کوشم مجلس تاریک دیگران را روشن کنم ... جنگل را روشن کنم، اگرچه بعضی از جانوران مسخره‌ام می‌کنند و می‌گویند : "با یک گل بهار نمی‌شود، تو بیهوده می‌کوشی با نور ناچیزت جنگل تاریک را روشن کنی." خرگوش گفت: این حرف مال قدیمی‌هاست. ما هم می‌گوییم "هر نوری هر چقدر هم ناچیز باشد، بالاخره روشنایی است." 📖 اولدوز و عروسک سخنگو #صمد_بهرنگی
Hammasini ko'rsatish...
👍 15
╭─┅═ঈ🍀ঈ═┅─╮ @Poem_sense ╰─┅═ঈ🌸ঈ═┅─╯ خانه ام ابری است یکسره روی زمین ابری است با آن .  از فراز گردنه ، خرد و خراب و مست باد می پیچد یکسره دنیا خراب از اوست. وحواس من ...  آی نی زن ، که تو را آوای نی برده‌ست دور از ره کجایی؟ خانه ام ابری ست اما ابر بارانش گرفته است. در خیال روزهای روشنم کز دست رفتندم من به روی آفتابم می برم در ساحت دریا نظاره. و همه دنیا خراب خرد از باد است، و به ره ، نی زن که دایم می نوازد نی، در این دنیای ابر اندود راه خود را دارد اندر پیش #نیما_یوشیج
Hammasini ko'rsatish...
6👍 1🥰 1😢 1
Photo unavailableShow in Telegram
26🥰 1
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❃ ⃟░⃟‎‌‌‌‌‎‌ ❃⊰⃟𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎ ⊰⃟𖠇 @poem_sense ❃ دوش بی روی تو آتش به سرم بر می‌شد و آبی از دیده می‌آمد که زمین تر می‌شد تا به افسوس به پایان نرود عمر عزیز همه شب ذکر تو می‌رفت و مکرّر می‌شد چون شب آمد همه را دیده بیارامد و من گفتی اندر بُنِ مویم سرِ نشتر می‌شد آن نه مِی‌بود که دور از نظرت می‌خوردم خونِ دل بود که از دیده به ساغر می‌شد از خیال تو به هر سو که نظر می‌کردم پیش چشمم در و دیوار مصوّر می‌شد چشم مجنون چو بخفتی همه لیلی دیدی مدّعی بود اگرش خواب میسر می‌شد! هوش می‌آمد و می‌رفت و نه دیدار تو را می‌بدیدم نه خیالم ز برابر می‌شد گاه چون عود بر آتش دل تنگم می‌سوخت گاه چون مجمره‌ام دود به سر بر می‌شد گویی آن صبح کجا رفت که شب‌های دگر نفسی می‌زد و آفاق منور می‌شد سعدیا عقد ثریّا مگر امشب بگسیخت ور نه هر شب به گریبان افق بر می‌شد #سعدی
Hammasini ko'rsatish...
👍 9 7😢 2
Photo unavailableShow in Telegram
. من از عالـَم تـو را تنـها گزینـم @Poem_sense #مولانا
Hammasini ko'rsatish...
16👍 6
✦••┈❁❀❁┈••✦ @Poem_sense ✦••┈❁❀❁┈••✦ کیست در شهر که از دست غمت داد نداشت هیچکس همچو تو بیدادگری یاد نداشت گوش فریاد شنو نیست خدایا در شهر ورنه از دست تو کس نیست که فریاد نداشت خوش به گل دردِ دل خویش به افغان میگفت مرغ بیدل خبر از حیله‌ی صیّاد نداشت عشق در کوه کنی داد نشان قدرت خویش ور نه این مایه هنر تیشهٔ فرهاد نداشت جز به آزادیِ ملّـت نبـــوَد آبـادی آه اگر مملکتی ملّت آزاد نداشت فقر و بدبختی و بيچارگی و خون جگری چه غمی بود كه اين خاطر ناشاد نداشت #فرخی_یزدی
Hammasini ko'rsatish...
👍 12😢 1
┅─═✿♥✿═─┅ @Poem_sense ┅─═✿🌱✿═─┅ يک شب از دست کسي باده اي خواهم خورد که مرا با خود تا آن سوي اسرار جهان خواهد برد با من از هست به بود با من از نور به تاريکي از شعله به دود با من از آوا تا خاموشي دورتر شايد تا عمق فراموشي راه خواهد پيمود کي از آن سرمستي خواهم رست ؟ کي به همراهان خواهم پيوست ؟ من اميدي را در خود بارور ساخته ام تار و پودش را با عشق تو پرداخته ام مثل تابيدن مهري در دل مثل جوشيدن شعري از جان مثل باليدن عطري در گل جريان خواهم يافت مست از شوق تو از عمق فراموشي راه خواهم افتاد باز از ريشه به برگ باز از بود به هست باز از خاموشي تا فرياد سفر تن را تا خاک تماشا کردي سفر جان را از خاک به افلاک ببين گر مرا مي جويي سبزه ها را درياب با درختان بنشين کي ؟ کجا ؟ آه نمي دانم اي کدامين ساقي اي کدامين شب منتظر مي مانم #فريدون_مشيری
Hammasini ko'rsatish...
18👍 4👏 4🔥 3
Photo unavailableShow in Telegram
از بس گذشت بی‌تو به ما تیره روزگار روشن نشد که روز و شب ما کدام بود. @Poem_sense #حزین_لاهیجی
Hammasini ko'rsatish...
😢 9👍 4
╭─┅═ঈ🍀ঈ═┅─╮ @Poem_sense ╰─┅═ঈ🌸ঈ═┅─╯ ‏من همیشه می‌کوشم مجلس تاریک دیگران را روشن کنم ... جنگل را روشن کنم، اگرچه بعضی از جانوران مسخره‌ام می‌کنند و می‌گویند : "با یک گل بهار نمی‌شود، تو بیهوده می‌کوشی با نور ناچیزت جنگل تاریک را روشن کنی." خرگوش گفت: این حرف مال قدیمی‌هاست. ما هم می‌گوییم "هر نوری هر چقدر هم ناچیز باشد، بالاخره روشنایی است." 📖 اولدوز و عروسک سخنگو #صمد_بهرنگی
Hammasini ko'rsatish...
👍 7 1
دوستان و همراهان عزیز ۶ ساعت تا لیست شدنش مونده سریع جوین بشید و task هاشو انجام بدین که امشب پول میشه
Hammasini ko'rsatish...
Photo unavailableShow in Telegram
🐣 توییت جدید صرافی OKX 🐶 توکن داگز ۲۰ آگوست (۳۰ام مرداد) ساعت ۳:۳۰ بامداد به وقت تهران داخل این صرافی لیست و قابل خریدو فروش میشه 👇‌لینک ورود به ایردراپ داگز👇 https://t.me/dogshouse_bot/join?startapp=j5ydekw3TfSNwTQC7frSbw
Hammasini ko'rsatish...
Photo unavailableShow in Telegram
🐣 توییت جدید صرافی OKX 🐶 توکن داگز ۲۰ آگوست (۳۰ام مرداد) ساعت ۳:۳۰ بامداد به وقت تهران داخل این صرافی لیست و قابل خریدو فروش میشه 👇‌لینک ورود به ایردراپ داگز👇 https://t.me/dogshouse_bot/join?startapp=j5ydekw3TfSNwTQC7frSbw
Hammasini ko'rsatish...
Photo unavailableShow in Telegram
  به دوست نامه نوشتن، شعار بیگانه ست به شمع، نامهٔ پروانه ، بال پروانه ست ! @Poem_sense #صائب_تبریزی
Hammasini ko'rsatish...
9👍 3❤‍🔥 1🥰 1
---🕊----------- @Poem_sense ------------♡--- نگـارا، چرا قول دشمـن شنیدی؟! چرا بهـر دشمن ز چاکــر بریدی؟! تو آب حیـاتی، چــو رویـت بدیدم چو می در تـن بنده هرسو دویدی تو بازِ سپیـدی، که برمن نشستی ربــودی دلـم را، هــوا بر پریدی دلم رو به‌دیـوار کرده‌ست از آن‌دم که در خانه رفتی و رو درکشیدی اگر جان بخواندم تورا راست گفتم که جـــان ناپدیدست و تو ناپدیدی @Poem_sense #مولانا
Hammasini ko'rsatish...
👍 6 4
Photo unavailableShow in Telegram
هر شَبی روزی و هر روز زوالی دارد شب وصل من و معشوقِ مرا آخر نیست... @poem_sense #سعدی
Hammasini ko'rsatish...
6👍 5
┅─═✿♥✿═─┅ @poem_sense ┅─═✿🌱✿═─┅ زيديني عشقاً زيديني؛ يا أحلى نوبات جنوني زيديني غرقاً يا سيدتي، إن البحر يناديني زيديني موتاً عل الموت إذا يقتلني يحيني.. بانوی من! بیشتر عاشقم باش! ای شیرین‌ترین دفعه دیوانگی‌ام! بانوی من! مرا بیشتر غرق کن! دریا مرا می‌خواند! بانوی من! مرا بیشتر بمیران! شاید مرگ آنگاه که مرا می‌کشد، زنده‌ام کند..! #نزار_قبانی
Hammasini ko'rsatish...
7👍 1
سر راه نشستیم و نشستیم و شب افتاد بپرسید بپرسید که آن ماه کجا رفت ... #هوشنگ_ابتهاج @poem_sense
Hammasini ko'rsatish...
645159516(1).mp36.15 MB
👍 3😢 3 1👏 1
#سالروز_درگذشت_هوشنگ_ابتهاج یادش گرامی🌹 زین گونه ام که در غم غربت شکیب نیست گر سر کنم شکایت هجران غریب نیست جانم بگیر و صحبت جانانه ام ببخش کز جان شکیب هست و ز جانان شکیب نیست گم گشته ی دیار محبت کجا رود نام حبیب هست و نشان حبیب نیست عاشق منم که یار به حالم نظر نکرد ای خواجه درد هست و لیکن طبیب نیست در کار عشق او که جهانیش مدعی ست این شکر چون کنیم که ما را رقیب نیست جانا نصاب حسن تو حد کمال یافت وین بخت بین که از تو هنوزم نصیب نیست گلبانگ سایه گوش کن ای سرو خوش خرام کاین سوز دل به ناله ی هر عندلیب نیست #هوشنگ_ابتهاج @Poem_Sense
Hammasini ko'rsatish...
👍 6😢 3 2