ترجمان علوم انسانى
Kanalga Telegram’da o‘tish
📌 ترجمۀ متون برگزیدۀ علومانسانی 📕 با تخفیف، مشترک فصلنامه شوید: https://B2n.ir/bp3486 🔗 اینستاگرام: goo.gl/Dfcpf6 🔗 توئیتر: goo.gl/8uecQd 🔗 بله: goo.gl/ZciVZ6 📮 ارتباط با ما: @Tarjomaaan
Ko'proq ko'rsatish2025 yil raqamlarda

43 693
Obunachilar
-2124 soatlar
-727 kunlar
-24130 kunlar
Postlar arxiv
Photo unavailableShow in Telegram
🔴 مخاطبان گرامی
🔹 در هفتهٔ پیشِ رو بهدلیل جابهجایی متأسفانه بستهها با تأخیر ارسال میشوند. از این بابت پیشاپیش عذرخواهیم و از بردباری شما متشکریم.
🔹 همچنین پشتیبانی تلفنی نیز در این هفته مقدور نیست. برای تماس با ما در این هفته ازطریق شبکههای اجتماعی اقدام کنید.
@tarjomaanweb
🎯 روانکاوی در حال انقراض است، آیا باید نگران باشیم؟
🔴 اسم روانکاوی و بنیانگذار مشهور آن، زیگموند فروید، در مجلهها، فیلمها و سریالها زیاد به گوشمان میخورد. اما اگر روانکاوی را بهعنوان رشتهای علمی و نهادی در نظر بگیریم، وضع فرق میکند. به نظر میرسد دوران طلایی روانکاوی خیلی وقت است که گذشته. از دهۀ شصت میلادی به بعد، روانکاوی زیر ضربههای سخت نظریهپردازان اجتماعی، فمنیستها و متخصصان سلامت اجتماعی قرار گرفت که آن را کاری لوکس -و مسخره- میدانستند که مخصوص ثروتمندان است.
🔴 با توسعه و تکمیل درمانهای شناختی-رفتاری (سیبیتی) که مبتنی بر شواهد بود وعدۀ نتایج مشخص در زمان معین را میداد، بسیاری از پزشکان و روانپزشکان هم از روانکاوی روی برگرداندند. در آمریکا، رفته رفته خدمات روانکاوی کاملاً از پوشش بیمههای درمانی کنار گذاشته شد و تحقیقات مبتنی بر دارو اولویت پیدا کرد. در سال ۱۹۸۰، همۀ نظریههای روانکاوی در ویرایش سوم «راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی» که مهمترین مرجع روانشناسان است، حذف شد و به این ترتیب، روانکاوی بیشازپیش به حاشیه رانده شد.
🔴 انجمن روانکاوی آمریکا که بیش از یک قرن در رأس مباحث مربوط به این رشته بوده، امروزه پر است از آدمهای مسن و سختگیری که به نظر میرسد از جریان تحولات علمی و اجتماعی دور افتادهاند و روی مجموعهای از قوانین ازلی-ابدی روانکاوی اصرار میورزند. در سال ۲۰۲۳، ۵۶ درصد از اعضای انجمن روانکاوی آمریکا بالای هفتادسال سن داشتند و همین نشانهها کافی است برای رسیدن به این نتیجه که روانکاوی در حال تبدیلشدن به نوعی نوستالژی است که روزگاری جالب و مؤثر به نظر میرسید، اما ربطی به دنیای امروز ندارد.
🔴 چرا چنین شد؟ مگی دهرتی، روزنامهنگار آمریکایی که خودش تجربۀ ششسال درمان روانکاوی را دارد، برای یافتن پاسخ این سوال، در جلسۀ سالانۀ انجمن روانکاوی در سال ۲۰۲۳ شرکت کرد. توصیف او از این جلسۀ مهم گویاست: «جمعیت خیلی پیر به نظر میرسید؛ افراد موسفید زیادی دیدم که کفش راحتی به پا داشتند و جواهراتی شیک به خودشان آویخته بودند، اکثراً از شهرهایی ثروتمند آمده بودند و تقریباً هر کسی که دیدم سفیدپوست بود». آنها احساس میکردند که حرفهشان در خطر است، اما تمایل چندانی برای تغییر هم نداشتند.
🔴 دهرتی میگوید مهمترین مسئلهای که روانکاوی در آمریکا با آن روبهروست «چرخش اجتماعی» است. دهههاست که روانکاوی همۀ مسائل اجتماعی، از فقر و نابرابری گرفته تا نژادپرستی و زنستیزی، را پشت در اتاق درمان جا گذاشته است و به باور محکم خود به سوژۀ عام انسانی چسبیده است. اما انتقادها به این رویکرد قدیمی چنان بالا گرفته است که روانکاوی اگر بخواهد زنده بماند، چارهای ندارد تا در برابر ایدههای جدید انعطاف نشان دهد و به مباحث سیاسی و جنگهای فرهنگی جاری واکنش نشان دهد.
🔴 بااینحال، روانکاوان در این زمینه همنظر نیستند. دهرتی در گزارشی تأثربرانگیز، نشان میدهد چطور اختلافات بر سر مسئلۀ «نژادپرستی» در آموزش و درمان روانکاوی، جنجالی عظیم در انجمن به راه انداخت و مناقشه بر سر دعوت از لارا شیحی، روانکاو جوانی که مدافع آرمان فلسطین است، عملاً باعث شد این انجمن صد و ده ساله به آستانۀ فروپاشی کشانده شود. گویا روانکاوان که روزگاری با ایدههای پیشروانهشان دربارۀ رنجها و آسیبهای روانی شناخته میشدند، امروزه شدیداً درگیر محافظهکاری و سنتگرایی شدهاند.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «چرخش اجتماعی: روانکاوی در آستانۀ تحول است یا انقراض؟» که در سیوپنجمین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب نوشتۀ مگی دُهرتی است و فرشته هدایتی آن را ترجمه کرده است.
📌 برای خرید شمارۀ ۳۵ مجلۀ ترجمان به لینک زیر مراجعه کنید:
https://B2n.ir/xt9189
@tarjomaanweb
🔸 اگر موقع رانندگی به ماشینهای دیگر راه بدهم و بگذارم جلوتر بروند کودنم؟ اگر به کسی که در خیابان گدایی میکند پول بدهم، خیلی سادهام؟ اگر به سرمایهگذاریِ پرخطری امید ببندم و به نتیجۀ خوبی نرسد، چطور؟
🔹 شاید من آدم هالویی باشم، حرفی نیست، اما شاید هم فقط رانندهای خونسرد باشم، یا خیّری مهربان، یا سرمایهگذاری که قدرت ریسک زیادی دارد. اینجور تنگناهای پیشپاافتاده مدام سر راهمان قرار میگیرند و ما را مجبور میکنند برایشان تصمیم بگیریم.
🔸 حماقتکردن نه عاقلانه است نه احمقانه؛ صرفاً یکی از هزینههای ممکنِ تصمیمگیری است. یک راه برای اینکه به تأثیر آن بر تصمیمهایمان پی ببریم این است که آن را به رسمیت بشناسیم و برایش در فرایند تصمیمگیری جایگاهی قائل شویم.
🔺 برای مطالعۀ بخشهایی از کتاب «جامعۀ فریبکار» و تهیۀ آن به فروشگاه اینترنتی ترجمان بروید.
🔗 لینک خرید:
https://B2n.ir/en9902
🔸 جامعۀ فریبکار
✍🏻 نوشتۀ تس ویلکینسون-رایان
✍🏻 ترجمۀ نسیم حسینی
📚 ۳۲۰ صفحه؛ رقعی؛ جلد نرم؛ قیمت، همراه با تخفیف: ۳۴۶۵۰۰ تومان
@tarjomaanweb
🔴 کتاب «دوباره نگاه کن» منتشر شد.
🔴 از امروز میتوانید این کتاب را از کتابفروشیهای سراسر کشور تهیه کنید.
🔸 ما «عادت» میکنیم؛ یعنی نسبت به محرکهایی که تکرار میشوند کمتر و کمتر واکنش نشان میدهیم. این ذات انسان است. با عادتکردن، حتی چیزهایی که زمانی برای شما روحبخش بودهاند، پس از مدتی درخشش خود را از دست میدهند. اما چه میشود اگر بتوانیم در کار، رابطه یا حتی ورزش، بر عادتکردن غلبه کنیم؟ چنین کاری چه تأثیری بر شادی، روابط، شغل و جامعه خواهد داشت؟
🔹 البته اگر قرار باشد بدترین روز زندگی خود را بارها و بارها از سر بگذرانید، قطعاً ترجیح میدهید مغزتان زودتر به آن عادت کند تا بهمرور، درد، بدبختی و دلشکستگی آن روز ضعیف شود. اما اینجاست که مسئلهای مهم پدیدار میشود: وقتی به چیزهای بد عادت میکنیم، انگیزهٔ کمتری برای ایجاد تغییر داریم. اینکه کابوسی که روز سهشنبه اتفاق افتاده در روز یکشنبه به خوابی آرام و همراه با خروپف تبدیل میشود، معنایش این است که ما در مبارزه با حماقت، ظلم، رنج، اسراف، فساد، تبعیض، اطلاعات غلط و استبداد با چالشی جدی روبهرو هستیم.
🔸 پژوهشها نشان میدهد که ایجاد وقفههای زمانی، تغییر موقت محیط، و مواجهه آگاهانه با تجربهها، حساسیت مغز را بازمیگرداند. بنابراین، مدیریت آگاهانهٔ عادتکردن نهتنها کیفیت زندگی را افزایش میدهد، بلکه توان ما را برای واکنش به خطرات و فرصتها تقویت میکند.
🔺 برای مطالعۀ بخشهایی از کتاب «دوباره نگاه کن» و تهیۀ آن به فروشگاه اینترنتی ترجمان بروید.
🔗 لینک خرید:
https://B2n.ir/wj2112
🔸 دوباره نگاه کن: قدرت توجه به چیزهایی که همیشه پیش چشممان بودهاند
✍🏻 نوشتۀ تالی شاروت و کَس آر. سانستاین
✍🏻 ترجمۀ بهناز دهکردی
📚 ۲۳۲ صفحه؛ رقعی؛ جلد نرم؛ قیمت، همراه با تخفیف: ۲۵۱۱۰۰ تومان
@tarjomaanweb
🎯 هیچکس نمیتواند حتی دو کار را با هم انجام دهد، چه برسد به چندتا
—افسانۀ چندوظیفگی
🔴 در سالهای اخیر، توانایی جلوبردن همزمان چند کار -اصطلاحاً «چندوظیفگی»- در دنیای کسبوکار اهمیت زیادی پیدا کرده. کارفرمایان از کارمندان میخواهند که چند وظیفه را کنار هم انجام دهند و اگر کارمندی نتواند از عهده برآید که او را سرزنش میکنند. حتی برخی در رزومههایشان توانایی «چندوظیفگی» را بهعنوان یکی از مهارتهایشان ذکر میکنند. اما ریچارد سایتوئیک، استاد عصبشناسی دانشگاه جورج واشنگتن، دربارۀ این موضوع صریح است: مغز هیچکس نمیتواند حتی دو کار را همزمان انجام دهد، چه برسد به سه، چهار یا پنج کار.
🔴 سایتوئیک مینویسد: چندوظیفگی حتی برای ماشین هم اصطلاح بیمسمایی است، چه برسد به انسان. برخلاف همۀ ادعاهای رایج، مغز انرژی لازم برای چنین کاری را ندارد.
🔴 افسانهای قدیمی میگوید ما فقط از ۱۰ درصد مغزمان استفاده میکنیم. گویا ۹۰ درصد دیگر آن بیکار مانده و نقش ظرفیت ذخیره را بازی میکند. بااینکه دقیقاً معلوم نیست این افسانه از کجا شکل گرفته، اما پژوهشها نشان میدهد دو سوم مردم آمریکا آن را درست میدانند. همین افسانه یکی از دلایل شکلگیری ایدهای بود که میگفت اگر ذهن بچهها را زیر بمباران محرکهای عصبی -اعم از رنگها و صداها و کلمات- قرار دهیم، بخشهای بیشتری از مغزشان درگیر میشود و در آینده باهوشتر یا بهرهورتر میشوند. شواهد تجربی هیچگاه چنین نتایجی را نشان نداده است.
🔴 اکثر ما امروزه حداقل نوعی از چندوظیفگی را تجربه میکنیم که میتوانیم آن را «چندوظیفگی رسانهای» بنامیم. مثلاً وقتی که تلویزیون روشن است، اما گوشی هم جلوی چشممان است.
🔴 ممکن است فکر کنیم با «چندوظیفگی رسانهای» هم سریالمان را میبینیم، هم با دوستانمان چت میکنیم. اما واقعیت این است که هیچوقت نمیتوانیم این دو کار را درست انجام دهیم. اسکرینها به شکل ویژهای توجهطلباند و سهم بزرگی از تمرکز ما را میگیرند. حتی نگاهی کوتاه به اسکرین بر ساختار توجه و حافظۀ ما اثری عمیق میگذارد. برای مثال، تحقیقی مفصل بر روی ۲۵۷ پرستار بخش مراقبتهای ویژه در آمریکا نشان داد: اکثر خطاهای دارویی زمانی اتفاق میافتند که «ده دقیقه پیش از دادن دارو به مریض» گوشی پرستار زنگ میخورد یا پیامی دریافت میکند.
🔴 وقتی بفهمیم مغز چگونه انرژی مصرف میکند، این حرف که بخشی از مغز ما بلااستفاده مانده است اعتبار خود را از دست میدهد. اگرچه در هر لحظه فقط بخش کوچکی از نورونهای مغز فعالند، اما دلیل آن محدودیت انرژی در دسترس مغز است.
🔴 مغز ما طوری طراحی شده است که تعادلی بین وظایف اساسیاش و میزان انرژی در دسترسش برقرار کند. حفظ توجه و هوشیاری در هنگام جابهجاشدن نقطهٔ توجه، تمرکزکردن و حفظ تمرکز از انرژیبرترین کارهایی هستند که مغز ما میتواند انجام دهد. به همین دلیل، توجه ما گزینشی است تا مغز بتواند انرژی خود را حفظ کند. یعنی در هر لحظه فقط میتوانیم بر یک چیز تمرکز کنیم. بنابراین میتوانیم بگوییم اگر مبنا تحقیقات علمی دربارۀ عملکرد مغز باشد، چندوظیفگی کاری است ابلهانه و بیشازحد هزینهبر که اصولاً امکان موفقشدن در آن وجود ندارد.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «مغز نمیتواند چند کار را با هم انجام دهد، حتی اگر به این توهمِ رایج باور داشته باشیم» که در سیوپنجمین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب نوشتۀ ریچارد سایتوئیک است و بهناز دهکردی آن را ترجمه کرده است.
📌 برای خرید شمارۀ ۳۵ مجلۀ ترجمان به لینک زیر مراجعه کنید:
https://B2n.ir/xt9189
@tarjomaanweb
🔸 حتماً برایتان پیش آمده که بعضی روزها مدام به افتضاحی که سر کار به بار آوردهاید فکر میکنید، یا اختلافی را که با همکارتان پیدا کردهاید بالا و پایین میکنید، یا جروبحثهایتان را مرور میکنید و یاد چیزهایی میافتید که باید میگفتید اما نگفتهاید. ما در این اوقات دائماً در حال حرفزدن با خود هستیم و پژوهشها نشان میدهند که این گفتوگوهای درونی با خودمان آنقدر زیاد است که گویی در دقیقه چهارهزار کلمه به زبان میآوریم.
🔹 ایتن کراس، استاد دانشگاه میشیگان و از پیشگامان حوزۀ کنترل ذهن، معتقد است این مکالمات شیوۀ زندگی شخصی ما و روابطمان با دیگران را بهشدت تحت تأثیر قرار میدهند و اگر نتوانیم آنها را مهار کنیم، ذهنی آشفته و ارادهای ضعیف خواهیم داشت.
🔸 او در این کتاب ریشههای نشخوارهای ذهنی را بررسی میکند و فایدهها و آسیبهای آن را بر میشمرد و راههایی پیشنهاد میکند که بتوانیم وراجیهای ذهنمان را مهار کنیم و گفتوگوهای درونی مؤثری با خود داشته باشیم.
🔺 برای مطالعۀ بخشهایی از کتاب و تهیۀ آن به فروشگاه اینترنتی ترجمان بروید.
🔗 لینک خرید:
https://B2n.ir/km8691
🔸 وراجی: صداهایی که در سرمان میپیچند و راهوروش مهار آنها
✍🏻 نوشتۀ ایتن کراس
✍🏻 ترجمۀ نسیم حسینی
📚 ۱۹۲ صفحه؛ رقعی؛ جلد نرم؛ قیمت، همراه با تخفیف: ۱۷۸۲۰۰ تومان
@tarjomaanweb
🔸 شمارۀ سیوپنجم مجلۀ «ترجمان»، نوبت تابستان ۱۴۰۴، به انتشار رسید. حامی این شمارۀ فصلنامه «معاونت اجتماعی و پارلمانی سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران» است. این شماره ۲۰۸ صفحه دارد و از ۲۸ مقاله تشکیل شده است. در پروندۀ این شماره به موضوع «شبهعلم» پرداختهایم و از این پرسیدهایم که چرا آدمها به علم بیاعتماد میشوند و به شبهعلم دل میبندند. این شماره را میتوانید از کتابفروشیها و دکههای سراسر کشور، فروشگاه اینترنتی ترجمان، یا فیدیبو و طاقچه تهیه کنید. قیمت نسخۀ فیزیکی این شماره ۳۰۰هزارتومان است و در فروشگاه اینترنتی ترجمان با ۱۰ درصد تخفیف عرضه میشود.
🔹 پروندۀ شمارۀ جدید مجلۀ ترجمان با عنوان «موی دماغ علم» و زیرعنوان «چرا آدمها به علم بیاعتماد میشوند و به شبهعلم دل میبندند؟» در شش مقاله و از جنبههای مختلف به موضوع «شبهعلم» میپردازد و نمونههایی رایج از شبهعلم را معرفی میکند. کارل ساگانِ اخترفیزیکدان معتقد بود هر دانشمندی که در حیطهای از علم مشغول پژوهش است بهخوبی میداند که شکستخوردن بخشی عادی از کار علمی است؛ بسیاری از تحقیقات به نتیجه نمیرسند، نظریهها رد میشوند و، با یافتههای جدید، دیدگاههای قبلی نو به نو تغییر میکنند. اما دانشمندان وقتی میخواهند برای عموم مردم از علم سخن بگویند، بهغلط، فقط از پیروزیها و دستاوردهای علم حرف میزنند. و به همین دلیل است که وقتی مردم در موقعیتی بحرانی با ناتوانیِ علم روبهرو میشوند، سرتاپای نهاد علم را زیر سؤال میبرند. حالا پرسش محوری در مقالات پروندۀ این شماره از ترجمان آن است که شبهعلم چگونه در موقعیتهای بحرانی تا این اندازه پرطرفدار میشود.
🔸 بهعنوان مثال، در یکی از مقالات پرونده، که محصول همکاری یک پزشک و یک حقوقدان است، دوریت رایس و جاناتان هاوارد به مسئلۀ ضدیت با واکسن توجه نشان دادهاند و کوشیدهاند راهنمای کاملی برای ستیز با ضدواکسنها بنویسند. آنها استدلالهای اصلی جنبشهای ضدواکسن را برمیشمارند و میکوشند ایرادات موجود در آنها را برملا کنند.
🔹 در مقالۀ دیگری با عنوان عجیبِ «با زردچوبه به جنگ سرطان بروید (اگر میتوانید)»، بِن گلدِکر، پزشک، نویسنده و پژوهشگر بریتانیایی، چند راهکار ساده ارائه میکند برای مقابله با روایتهایی شبهعلمی که میکوشند خود را مبتنی بر پژوهشهای علمی نشان بدهند.
🔸 علاوهبر ۲ مطلبِ ذکرشده، این پرونده حاوی ۴ مقالۀ دیگر حول موضوع شبهعلم نیز هست که عناوین آنها از این قرار است: «مردم هنوز به علم اعتماد دارند، اما مشکل این است که به خیلی چیزهای دیگر هم اعتماد میکنند»؛ «درمانهای طبیعی شاید بهتر نباشند، پس چرا همچنان آنها را ترجیح میدهیم؟»؛ «تاریخ چهرهخوانی: چطور شبهعلمی تفننی به قلب ایدئولوژیهای سیاسی قرن نفوذ کرد؟»؛ و «چطور شبهعلم "زبان بدن" شبکههای اجتماعی را تسخیر کرد؟».
🔺 اینجا مرور بسیار مختصری داشتیم بر مقالات منتشرشده در بخش «پروندۀ» شمارۀ سیوپنجم مجلۀ «ترجمان». این شماره را میتوانید از کتابفروشیها، دکههای سراسر کشور و فروشگاه اینترنتی ترجمان تهیه کنید.
🔗 لینک خرید شمارۀ سیوپنجم مجلۀ «ترجمان»:
https://B2n.ir/xt9189
🔗 لینک خرید اشتراک مجلۀ «ترجمان»:
https://B2n.ir/pj2124
🔺 همچنین برای تهیۀ نسخۀ الکترونیکی این شماره نیز میتوانید به بسترهای فیدیبو و طاقچه مراجعه کنید.
🔺 برای دریافت اطلاعات کاملتر و آگاهی از نام و نشانی عرضهکنندگان فصلنامه در شهرهای مختلف با ما و همکارانمان تماس بگیرید.
☑️ مؤسسۀ ترجمان: ۶۶۹۲۹۵۹۳-۰۲۱
☑️ شرکت پخش ققنوس: ۶۶۴۰۸۶۴۰-۰۲۱
☑️ شرکت نشرگستر امروز: ۵۴۰۸۱۰۰۰-۰۲۱
@tarjomaanweb
🔴 کتاب «دوباره نگاه کن» منتشر شد.
🔷 پیش چشمم بود، اما ندیدم
🔹 مغز ما دوربین است یا غربالگر؟
🔸 تصور کنید در حال راهرفتن در خیابانی شلوغ هستید. تلفنتان زنگ میخورد، سرتان را پایین میآورید تا پاسخ دهید. در همین لحظه، یک گوریل از کنار شما رد میشود. آیا متوجه گوریل میشوید؟ آزمایش معروفی به نام «گوریل نامرئی» ثابت میکند که ما اغلب آن گوریل را نمیبینیم.
🔸 فناوری و پیشرفت علم به ما این امکان را داده که در دریایی از اطلاعات غرق باشیم، اما باز هم پزشکان برخی علائم واضح بیماری را نمیبینند، مدیران فرصتهای درخشان را نادیده میگیرند، و در روابط انسانی، نشانههای واضح تعامل مثبت یا منفی را درنمییابیم. چرا؟ چون مغز ما روی «حالت خودکار» تنظیم شده است.
🔸 مغز ما به گونهای طراحی شده که همیشه کوتاهترین را برای انجام وظایف خود انتخاب میکند. و این برخاسته از ضرورت صرفهجویی در زمان و منابع انرژیِ بدن است. به همین دلیل، وقتی یک بار کاری را انجام داد، دفعات بعدی در موارد مشابه همان الگو را تکرار میکند. این همان چیزی است که به آن میگوییم «عادت».
🔸 عادتها مزیتهای فراوانی دارند، ازجمله همان صرفهجویی در زمان و انرژی، مثل وقتی که میخواهید یک متن را برای ده نفر از دوستانتان بفرستید و، بهجای آنکه هر بار برای هرکدامشان آن متن را تایپ کنید، یک بار آن را کپی و ده بار پِیست میکنید. روشن است که همۀ ما از این قبیل میانبُرها استقبال میکنیم تا زمان و انرژیمان بیهوده هدر نرود.
🔸 اما در کنار مزیتها، عادتها ویژگیهای مخربی نیز دارند؛ گاهی موجب میشوند تأثیرات منفی یک رویدادِ بهظاهر عادی در زندگیمان را متوجه نشویم، یا بعضی از ظرافتها را در زمان نوشتن قرارداد کاری درنیابیم، یا نتوانیم واکنش خوبی به لباس جدیدی که همسرمان پوشیده نشان دهیم، چون آن را با همان الگوهای ازپیشمعینی که در مغزمان ذخیره شده برآورد کردهایم.
🔸 پس عادتکردن به امور هم در رویدادهای منفی و هم در رویدادهای مثبت ممکن است به ضرر ما تمام شود. و گاهی لازم است از عادتهایمان فاصله بگیریم، چرخۀ صرفهجوییِ مغزی را از بین ببریم، و دوباره به چیزها نگاه کنیم. این کار مستلزم مهارتهای دشواری است، اما میتوان ترفندهای مهم آن را فراگرفت.
🔸 یک عصبشناس و یک متخصص اقتصاد رفتاری دربارۀ این موضوع کتاب جدیدی نوشتهاند.
🔸 تالی شاروت و کَس آر. سانستاین در کتاب «دوباره نگاه کن» توضیح میدهند که ما جهان را نه بهواسطۀ چشمها، که ازطریق انتظاراتمان میبینیم. آنها در این کتاب بهدنبال ریشۀ این انتظارات ما میگردند و تلاش میکنند آنها را با واقعیتهای نادیدنیِ جهان سازگار کنند.
🔸 شاروت و سانستاین میگویند یکی از ترفندها این است که بهدنبال «ناهنجاریها» بگردیم، یعنی چیزهایی که با الگوی معمول همخوانی ندارند. باید مسائل را از زوایای جدید ببینیم و مثل غریبهها به موقعیت نگاه کنیم. شاید بعد از خرید یک ماشین ناگهان همان مدل را در کل خیابانها دیده باشید، شاید متوجه تغییر دکوراسیون منزل دوستتان نشده باشید، و شاید در پروژههای کاری مسائل پیشپاافتاده را از قلم انداخته باشید؛ همۀ این نمونهها کوریِ توجه است، نه مشکل بینایی.
🔸 کتاب «دوباره نگاه کن» برای کسانی است که میخواهند تصمیمات بهتری بگیرند، از خطای توجه در کار و زندگی جلوگیری کنند، و فرصتهای پنهان را کشف کنند. مغز ما، بهجای پردازش همۀ اطلاعات، فقط روی «انتظارات» تمرکز میکند؛ مغز ما نه همچون یک دوربین، که همچون یک غربالگرِ انتخابی عمل میکند. کتاب «دوباره نگاه کن» به شما یاد میدهد چگونه این غربال را مهار کنید.
🔺 برای مطالعۀ بخشهایی از کتاب «دوباره نگاه کن» و تهیۀ آن به فروشگاه اینترنتی ترجمان بروید.
🔗 لینک خرید:
https://B2n.ir/wj2112
🔸 دوباره نگاه کن: قدرت توجه به چیزهایی که همیشه پیش چشممان بودهاند
✍🏻 نوشتۀ تالی شاروت و کَس آر. سانستاین
✍🏻 ترجمۀ بهناز دهکردی
📚 ۲۳۲ صفحه؛ رقعی؛ جلد نرم؛ قیمت، همراه با تخفیف: ۲۵۱۱۰۰ تومان
@tarjomaanweb
Photo unavailableShow in Telegram
📢 فرصتی کمنظیر برای خبرنگاران
دوره آنلاین آموزش جامع هوش مصنوعی برای خبرنگاران
🔸 محتوای بهروز، متکی بر تجربه عملی خبرنگاران حرفهای
در قالب دو دوره تخصصی:
✍️ متنمحور | از نوشتن پرامپت اصولی برای تولید خبر تا تبدیل هوش مصنوعی به دستیار خبرنگار
🎥 چندرسانهای | ویرایش و ساخت تصویر، صدا و ویدئو با هوش مصنوعی
📌 دورهها به صورت ضبطشده هستند و بعد از خرید به محتوای دوره دسترسی خواهید داشت.
🎁 ۷۰٪ تخفیف با کد farsnews - فرصت محدود
📲 برای اطلاعات بیشتر و خرید هر دوره، روی لینکها بزنید:
[🔗 دوره متن محور: mktb.me/w5j1 ]
[🔗 دوره چند رسانهای: mktb.me/p5e2 ]
🔷 حماقتهراسی چگونه به سلاحِ استثمارگران تبدیل میشود؟
🔹 نفرت از فریبخوردن یکی از قویترین محرکهای سیاسی است
🔸 هراس ما از اینکه حماقت کنیم از یک جهت نامعقول است، و آن اینکه این هراس لزوماً به معنی ترس از استثمارگر نیست، بلکه ترس از خودِ احمقانهرفتارکردن است. این ترس، نه از متجاوز، بلکه از چیزی است که تجاوز از ما میسازد.
🔸 جالب اینجاست که اگر دولتها یا ثروتمندان ما را استثمار کنند، چندان آن را تحقیرآمیز نمیدانیم، اما اگر همترازها یا فرودستترها از ما سوءاستفاده کنند، احساس شرم و خفت میکنیم.
🔸 پدرسالاری، اشرافسالاری و حتی شایستهسالاری، همگی اشکال مختلفی از استثمار ساختاری هستند که با فریب همراهاند. اما حماقتهراسی گروه دیگری را هدف میگیرد: قشر ضعیفی که گاه به چشم شیاد دیده میشوند، مثل دریافتکنندگان کمکهای دولتی یا مهاجرانی که متهم به سوءاستفاده میشوند.
🔸 اینجاست که روایت استثمار به شکلی مرموزتر به کار میرود. یک راه برای اینکه مردم را زیردست خود نگه داریم این است که دربارۀ نیتهای دسیسهآمیزشان داستانسرایی کنیم و ترس از فریبکاری را مخفیانه به سلاحی برای سوءاستفاده تبدیل کنیم.
🔸 استفادۀ سلاحگونه از «رتوریک حماقت» مبنای آزمایشهای سیاسی اخیر در موضوع «عوامفریبی با توسل به حماقتهراسی» است. برای مثال، دونالد ترامپ از سال ۲۰۱۱ شروع به طرح نظریهای کرد که بعدها به امضای او بدل شد: مردان سفیدپوست آمریکایی دارند فریب میخورند.
🔸 او باراک اوباما را «غیرآمریکایی» خواند، نه به این معنا که او رئیسجمهوری نامشروع است، بلکه به این معنا که او مردم را فریب داده و خود را نابغهای جا زده که لیاقتش را ندارد. نظریهٔ توطئهٔ محل تولد اوباما نهتنها او را شیاد نشان میداد، بلکه هوادارانش را نیز احمق جلوه میداد.
ترس از فریبخوردن زیربنای ترس از برهمخوردنِ سلسلهمراتبِ جایگاه اجتماعی است، و وقتی کسی از سوی افراد همتراز یا فرودستِ خود فریب بخورد، این سلسلهمراتب به فجیعترین شکل ممکن از هم میپاشد. این درونمایه، اگرچه از مضمون همیشگیِ بهرهکشی ازسوی آدمهای بالادستی نامحسوستر است، جای خود را در میان قصههای شیادها و دغلکارها باز کرده است.
🔸 به همین دلیل است که در بسیاری از روایتها، شیادانِ اصلی نه قدرتمندان، بلکه افراد حاشیهای هستند: مهاجران، زنان فریبکار، نوکیسهها، یا اقلیتهای نژادی. اگر کسی از سوی بالادستها فریب بخورد، شاید قابلتحمل باشد، اما فریبخوردن از همترازها یا فرودستها ضربهٔ شدیدی به جایگاه اجتماعی فرد وارد میکند.
🔸 اینها شاید ضرر مالی چندانی به قربانیان خود نزنند، اما تهدیدی برای عزتنفس و موقعیت اجتماعیِ فرد به شمار میروند. ترامپ نیز، با تمرکز وسواسگونه بر این ترس، سیاستهایش را پیش برد: از جداسازی کودکان مهاجر تا جنگ تجاری با چین.
🔸 او میدانست که نفرت از فریبخوردن یکی از قویترین محرکهای سیاسی است. درواقع، پیام او و تمام کسانی که از حماقتهراسی بهعنوان سلاح استفاده میکنند این است: «اخلاقیات مال بازندههاست».
🔺 آنچه خواندید برشی بود از کتاب «جامعۀ فریبکار» نوشتۀ تس ویلکینسون-رایان و با ترجمۀ نسیم حسینی. برای مطالعۀ بخشهایی از این کتاب و تهیۀ آن به فروشگاه اینترنتی ترجمان بروید.
🔗 لینک خرید:
https://B2n.ir/en9902
🔸 جامعۀ فریبکار
✍🏻 نوشتۀ تس ویلکینسون-رایان
✍🏻 ترجمۀ نسیم حسینی
📚 ۳۲۰ صفحه؛ رقعی؛ جلد نرم؛ قیمت، همراه با تخفیف: ۳۴۶۵۰۰ تومان
@tarjomaanweb
🔴 کتاب «دوباره نگاه کن» منتشر شد.
🔴 از امروز میتوانید این کتاب را از کتابفروشیهای سراسر کشور تهیه کنید.
🔷 تصور کنید بهترین روز زندگیتان را مدام زندگی میکنید؛ دوباره، و دوباره، و دوباره، و دوباره.
🔷 شما در «بهترین روز زندگیتان» زندانی شدهاید.
🔷 بهترین روز زندگیتان دیگر چندان هیجانانگیز، شاد، لذتبخش و معنادار نخواهد بود.
🔺 برای مطالعۀ بخشهایی از کتاب و تهیۀ آن به فروشگاه اینترنتی ترجمان بروید.
🔗 لینک خرید:
https://B2n.ir/wj2112
🔸 بهترین روز زندگیتان را به یاد بیاورید و تصور کنید دوباره آن روز را زندگی میکنید؛ تصور کنید همان آفتاب و آسمان صاف و همنشینی با دوستانتان را بارها تجربه میکنید؛ انگار در بهترین روز زندگیتان زندانی شده باشید. اگر اینطور میشد، دیگر آن روز هیجانانگیز، لذتبخش و معنادار نبود. ما «عادت» میکنیم و معنایش این است که به محرکهایی که تکراری میشوند کمتر و کمتر واکنش نشان میدهیم.
🔹 اما آیا میتوانید به چیزهایی که دیگر آنها را حس نمیکنید یا به آنها بیتوجه شدهاید آن حس شگفتی و تازگیِ بار اول را بازگردانید؟ موضوع این کتاب همین است. در این کتاب میپرسیم چگونه میتوانیم در دفتر کار، در خانه و در مناسبات اجتماعی بر عادتکردن غلبه کنیم و این کار چه تأثیری بر شادکامی و بهبود روابط اجتماعیمان خواهد گذاشت.
🔸 این مهارت را نهفقط دربارۀ امور ناخوشایند، که همچنین دربارۀ رخدادها و روابط بد و ناخوشایند نیز خواهیم آموخت. ما باید بتوانیم حساسیت خود را به نابهنجاریها و فساد و تبعیض نیز بازیابیم تا برای تغییر انگیزه پیدا کنیم. علاوهبراین، در این کتاب بررسی میکنیم که دیدن چیزها از زاویۀ جدید چگونه میتواند باعث بروز خلاقیت و نوآوری شود.
🔸 دوباره نگاه کن: قدرت توجه به چیزهایی که همیشه پیش چشممان بودهاند
✍🏻 نوشتۀ تالی شاروت و کَس آر. سانستاین
✍🏻 ترجمۀ بهناز دهکردی
📚 ۲۳۲ صفحه؛ رقعی؛ جلد نرم؛ قیمت، همراه با تخفیف: ۲۵۱۱۰۰ تومان
@tarjomaanweb
