uz
Feedback
🙏دعاهای مشکل گشا 🙏

🙏دعاهای مشکل گشا 🙏

Kanalga Telegram’da o‘tish

‍▒ ارائه روایات معتبر دینے به شیوه نوین ▓ اگر دعا معتقدانه و خالصانه خوانده نشود بے‌اثرست ▒ اعتقادے به دعانویسے و سرڪتاب نداریم ▓ ڪُپے بدون ذڪر منبع ضمان‌آور است

Ko'proq ko'rsatish
2025 yil raqamlardasnowflakes fon
card fon
55 710
Obunachilar
-3624 soatlar
-3307 kunlar
-1 43130 kunlar
Postlar arxiv
وقتی چشمانم را باز کردم، درون اتاقم بودم و سرمی به دستم وصل بود. با یادآوری کیان و اتفاقی که ممکن بود برایش بیفتد، دوباره چشمانم بارانی شد. تصویر نگاه آخرش، تصویر خنده‌هایش از جلوی چشمانم کنار نمی‌رفت. وحشت داشتم از خبرهایی که ممکن بود به گوشم برسد. برای یافتن گوشی‌ام چشم گرداندم و آن را کنار بالشم دیدم. سرم را از دستم بیرون کشیدم، گوشی را برداشتم و بعد از وصل کردن اینترنت، بلایی که داعشی‌ها بر سر مدافعان اسیرشده می‌آورند را سرچ کردم. اشک به چشمانم دوید وقتی سرِ بریده‌ی مدافعی را در دستان آن مرد منحوس سیاه‌پوش دیدم. دروغ نیست اگر بگویم جان دادم با تصور سرِ بریده‌ی کیان در دستان آن مرد. مُردم و زنده شدم وقتی تصاویر بیشتری را باز کردم و به چشم دیدم که چگونه وحشیانه قلب پدری را در برابر چشمان دخترش از سینه خارج کرده بودند. همچون دیوانه‌ها ویدئوها را باز می‌کردم؛ انگار قصد داشتم خودم را بیشتر شکنجه دهم. نفسم گرفت با دیدن فیلم جوانی که دست و پایش را به چند ماشین بسته بودند و آن‌قدر در جهات مختلف حرکت دادند که دست و پایش جدا شد. با دیدن آن جوان، از بی‌رحمی آن‌ها زجه زدم. در اتاق با شتاب باز شد و روهام به سمتم شتافت و من در آغوش گرم برادرم فرو رفتم. — چی شد عزیزم؟ چی شده خواهری؟ چه می‌گفتم به برادری که چشمانش برای خواهرش پر از اشک شده بود؟ چگونه به زبان می‌آوردم که اسیر چشمان مردی شده‌ام که حالا ممکن است خودش اسیر نامردان شده باشد؟ چگونه می‌گفتم می‌ترسم از رسیدن خبر شهادت عشقم، از رسیدن خبر بریده شدن سرش توسط داعشی‌ها؟ نمی‌توانستم حرفی بزنم؛ انگار کلمات را گم کرده بودم. بی‌تاب از بی‌قراری من، سرم را محکم‌تر به سینه‌اش فشرد و من جان دادم برای برادرانه‌های تک‌برادرم. — الهی فدات شم من… خواهری بگو چته آخه؟ دارم دق می‌کنم عزیزکم!
Hammasini ko'rsatish...
11
02:52
Video unavailableShow in Telegram
☘ذکر توصیه شده بعد از نمازها👆 #حجت_الاسلام_پناهیان ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @Ganje_arsh
Hammasini ko'rsatish...
6.52 MB
3
با صدای ضربه‌ای که به در خورد، سرم را به سمت در اتاقم چرخاندم. زهرا پریشان جلوی در ایستاده بود. تا نگاهم را متوجه خود دید، گفت: — سلام. با چشمانی لبالب از اشک لب زدم: — سلام. — ببخشید آقای ادیب، می‌تونم چند لحظه با روژان‌جان تنهایی صحبت کنم؟ روهام نگران بود؛ از لرزش مردمک‌هایش که به چشم من دوخته بود، کاملاً مشخص بود. در دل قربان‌صدقه‌ی مهربانی‌هایش رفتم. — نگرانم نباش داداشی. روهام از اتاق خارج شد و زهرا به سمتم آمد و مرا در آغوش کشید. — چطوری عزیزم؟ این چه حالیه واسه خودت ساختی؟ من جواب برادرِ عاشقم رو چی بدم؟ با یاد کیان دوباره اشکم سرازیر شد. با صدایی که می‌لرزید، آهسته نجوا کردم: — ازش خبر داری؟
Hammasini ko'rsatish...
وقتی چشمانم را باز کردم، درون اتاقم بودم و سرمی به دستم وصل بود. با یادآوری کیان و اتفاقی که ممکن بود برایش بیفتد، دوباره چشمانم بارانی شد. تصویر نگاه آخرش، تصویر خنده‌هایش از جلوی چشمانم کنار نمی‌رفت. وحشت داشتم از خبرهایی که ممکن بود به گوشم برسد. برای یافتن گوشی‌ام چشم گرداندم و آن را کنار بالشم دیدم. سرم را از دستم بیرون کشیدم، گوشی را برداشتم و بعد از وصل کردن اینترنت، بلایی که داعشی‌ها بر سر مدافعان اسیرشده می‌آورند را سرچ کردم. اشک به چشمانم دوید وقتی سرِ بریده‌ی مدافعی را در دستان آن مرد منحوس سیاه‌پوش دیدم. دروغ نیست اگر بگویم جان دادم با تصور سرِ بریده‌ی کیان در دستان آن مرد. مُردم و زنده شدم وقتی تصاویر بیشتری را باز کردم و به چشم دیدم که چگونه وحشیانه قلب پدری را در برابر چشمان دخترش از سینه خارج کرده بودند. همچون دیوانه‌ها ویدئوها را باز می‌کردم؛ انگار قصد داشتم خودم را بیشتر شکنجه دهم. نفسم گرفت با دیدن فیلم جوانی که دست و پایش را به چند ماشین بسته بودند و آن‌قدر در جهات مختلف حرکت دادند که دست و پایش جدا شد. با دیدن آن جوان، از بی‌رحمی آن‌ها زجه زدم. در اتاق با شتاب باز شد و روهام به سمتم شتافت و من در آغوش گرم برادرم فرو رفتم. — چی شد عزیزم؟ چی شده خواهری؟ چه می‌گفتم به برادری که چشمانش برای خواهرش پر از اشک شده بود؟ چگونه به زبان می‌آوردم که اسیر چشمان مردی شده‌ام که حالا ممکن است خودش اسیر نامردان شده باشد؟ چگونه می‌گفتم می‌ترسم از رسیدن خبر شهادت عشقم، از رسیدن خبر بریده شدن سرش توسط داعشی‌ها؟ نمی‌توانستم حرفی بزنم؛ انگار کلمات را گم کرده بودم. بی‌تاب از بی‌قراری من، سرم را محکم‌تر به سینه‌اش فشرد و من جان دادم برای برادرانه‌های تک‌برادرم. — الهی فدات شم من… خواهری بگو چته آخه؟ دارم دق می‌کنم عزیزکم!
Hammasini ko'rsatish...
وای خدا... یعنی میشه من در راهت تکه تکه بشم ؟ اوووف.خیلی حال میده. ولی مطمئنم یه روز میشه خبر شهادتم به گوشت میخوره بعد تو دلت میگی : ای رضا... یعنی به آرزوت رسیدی ؟ بعد من میخندم و میگم: هذا من فضل ربی . آره...باالخره شهید شدم.... شاید باورتون نشه... ولی من شهید میشم و پیکرم تو حرم آقا امام رضا علیه السالم خاک میشه.. میگی نه ؟ پس وایستا نگاه کن... بعضی وقتا میگم یعنی میشه تهش شهید بشم ؟ بعد این سوال ر و چند بار از خودم میپرسم... اولش باورم نمیشه... ولی یهو یه آیه قران تو ذهنم تکرار میشه... فکرشو بکن...االن زنگ بزنن و یهو بهت بگن مادر بزرگت که هشتاد سالشه حاملست... سوره مبارکه ذاریات آیه 29. فاقبلت امراته فی صرة فصکت وجهها وقالت عجوز عقیم در این هنگام همسرش جلو آمد در حالی که از خوشحالی و تعجّب فریاد میکشید به صورت خود زد و گفت: »آیا پسری خواهم آورد در حالی که پیرزنی نازا هستم؟«! خخخخ... خدایی خیلی باحاله . فکرشو بکن... ننه بزرگت یهو حامله بشه. خب خدایی که بتونه پیر زن رو حامله کنه...نمیتونه داداش رضارو شهید کنه ؟ آره.. خدا حتما میتونه! زندگی با ارزش زندگی هستش که همه چیش سمت خدا و اهل بیت باشه ... نشونشم اینه که هر روز رشد میکنی... چقدر خوبه آرامش داشتن...چقدر خوبه میخوابی و صدایی نمیاد که برات گوش خراش باشه.. چقدر خوبه تو خونه خودت با آرامش خودسازی کنی... خدارو صد هزار مرتبه شکر... خیلی راضی ام از زندگیم... اینجایی که هستم برام خیلی با ارزشه ... یادم نمیره چقدر براش تالش کردم... یادم نمیره چه روزایی که سختی میکشیدم و تحمل میکردم.. یادم نمیره استرس هامو... یادم نمیره زجر کشیدن هامو...
Hammasini ko'rsatish...
3
میتونست بهت بده... ولی چون شرت در این بود نداد... پس به رضای خدا راضی باش... تو توانش رو داری و میتونی تحمل کنی... این نهایت احترام به حکمت خداست که تسلیم باشی و غر نزنی... مطمئن باش این خدای کریم جبران میکنه برات. هیچ چیزی پیش خدا گم نمیشه... خدا جباره... تسلیم خدا باش... فقط به خاطر همین که خدا خیرتو میدونه... باور کن خدا دوست نداره اذیتت کنه. خدا میدونه...اون چیزایی که تو نمیدونی... لطف خدا همیشه به این نیست که ما به خواستمون برسیم... لطف خدا خیلی وقتا به اینم هست که ما به خواستمون نرسیم.... ببین... من مثل بچه مذهبی هايی نیستم که تو تشک و پر قو بزرگ شدن و با ناز و نوازش مامان و باباهاشون دین رو یاد گرفتن... نه... من از جنس خود شمام... این حرفارو با اعتقاد قلبی گفتم. چون بهش رسیدم... برو به حرفام فکر کن... خدارو شکر اون کابوس ها تموم شد و خدا برام اساسی جبران کرده... خیلی خوشحالم خیلی... الهی شکرت. خیلی راضی ام از همه چی. همه چی وفق مراده. فقط مونده شهادت ... ای خدا...یعنی میشه ؟ ای خداااا...یعنی میشه واقعا ؟ اگه بشه من خوشبخت ترین انسان روی کره زمین از لحظه آغاز پیدایش زمین تا قیامتم.
Hammasini ko'rsatish...
3
Photo unavailableShow in Telegram
• • یــــــــا جبــــــــار • •
Hammasini ko'rsatish...
03:07
Video unavailableShow in Telegram
🌙 چگونه لیلة‌الرغائب می‌تواند ثواب اعمال میلیون‌ها انسان را نصیب من کند؟ #استاد_شجاعی منبع #کلیپ: ضرورت و نتایج تنظیم رغبت‌ها ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @Ganje_arsh
Hammasini ko'rsatish...
10.19 MB
2
📿 ذکر روز پنجشنبه یا اللهُ یا رحمنُ یا رحیم 📌 تعداد پیشنهادی: ۱۰۰ مرتبه (برای آرامش دل) یا ۳۰۰ مرتبه (برای گشایش امور) 🤲 دعای روز پنجشنبه (با ترجمه) دعای کوتاه مأثور: اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا فِي هَذَا الْيَوْمِ فِيهِ الْعَافِيَةَ وَالْبَرَكَةَ، وَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا، وَاقْضِ حَوَائِجَنَا. ترجمه: خدایا، در این روز به ما سلامتی و برکت عطا کن، گناهانمان را بیامرز و حاجت‌هایمان را برآورده ساز. 🕯️ ختم ویژه روز پنجشنبه ختم صلوات برای رفع گرفتاری و اموات نیت کن (برای خود، خانواده یا اموات) ۱۰۰ مرتبه بگو: اللهم صلّ علی محمد و آل محمد سپس ۷ مرتبه سوره حمد در پایان، یک دعای کوتاه از دل 📌 بهتر است بعد از نماز مغرب یا عشاء انجام شود. 🕊️ یاد اموات (پنجشنبه‌ها) پنجشنبه‌ها زمان ویژه‌ای برای یاد درگذشتگان است. ذکر ساده برای اموات: اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِمَوْتَانَا وَمَوْتَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَات ترجمه: خدایا، درگذشتگان ما و همه مؤمنان را بیامرز. 📖 پیشنهاد: قرائت سوره فاتحه یا سوره یس و هدیه ثواب آن به اموات ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @Ganje_arsh
Hammasini ko'rsatish...
7
Photo unavailableShow in Telegram
🌅 نیایش صبحگاهی بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ خدایا، این صبح را با نام تو آغاز می‌کنم؛ دلی آرام، ایمانی استوار و نیتی خالص به من عطا فرما. مرا در پناه خود نگه دار، از لغزش‌ها دور کن، و امروز را سرشار از خیر، نور و رضایتت قرار ده. آمین یا ربّ العالمین. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @Ganje_arsh
Hammasini ko'rsatish...
2
✴️ پنجشنبه👈4 دی/جدی 1404 👈4 رجب 1447 👈25 دسامبر 2025 🕋مناسبت های دینی و اسلامی. 🎇امور اسلامی و دینی. ❇️روز بسیار خوب و با برکتی برای امور زیر است. ✅خواستگاری عقد و عروسی. ✅بنایی و ساخت و ساز. ✅زراعت و کشاورزی. ✅شکار و صید و دام گزاری. ✅وسیله خریدن. ✅و صلح دادن بین افراد خوب است. 👶برای زایمان مناسب و نوزاد محبوب مردم خواهد شد. 🤒مریض امروز زود خوب می شود. 🚘 مسافرت: مسافرت خوب نیست و خوف حادثه دارد همراه صدقه باشد. 🔭احکام و اختیارات نجومی. 🌖امروز قمر در برج حوت و از نظر نجومی روز خوبی برای امور زیر است : ✳️دعوت گرفتن از افراد. ✳️آغاز تعلیم و تعلم و امور آموزشی. ✳️از شیر گرفتن کودک. ✳️لباس نو پوشیدن. ✳️ناخن گرفتن. ✳️و آغاز معالجه و درمان نیک است. 👩‍❤️‍👩امروز (روز پنجشنبه) مباشرت هنگام زوال ظهر مستحب و فرزند حاصل از آن عاقل سیاستمدار و بزرگوار است. ان شاءالله. 💑 امشب: امشب (شبِ جمعه) شب لیله الرغائب و مباشرت #پس_وقت_فضیلت_نماز_عشاء مباشرت امشب مستحب و فرزند حاصل از آن امید است از ابدال و یاران امام زمان عجل الله فرجه الشریف گردد. 💇‍♂💇 اصلاح سر و صورت : طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز ماه قمری خوب نیست و غم و اندوه دارد. 💉💉حجامت فصد خون دادن زالو انداختن #خون_دادن یا #حجامت و فصد در آن روز خوب نیست و باعث درد در سر است. 😴 تعبیر خواب امشب: اگر شب جمعه خواب ببیند تعبیرش از آیه ی 5 سوره مبارکه مائده است. الیوم احل لکم الطیبات و طعام الذین اوتوا الکتاب حل لکم... و چنین برداشت میشود که منفعتی به خواب بیننده برسد و یا به شکل دیگری خوشحال شود. ان شاءالله. و در این مضامین قیاس شود. 💅 ناخن گرفتن: 🔵 پنجشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است. 👕👚 دوخت و دوز: پنجشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد. ✴️️ وقت استخاره : در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن) ❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه #یارزاق موجب رزق فراوان میگردد . 💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام .گ سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸 زندگیتون مهدوی 🌸 📚 منابع مطالب ما: 📔تقویم همسران نوشته ی حبیب الله تقیان انتشارات حسنین علیهما السلام قم: پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @Ganje_arsh
Hammasini ko'rsatish...
9🙏 2
چند روزی از ماجرای جواب رد من به فرزاد می‌گذشت. مادرم دیگر با من حرفی نزد و مرا به حال خود رها کرد؛ حتی دیگر اصراری برای برگشتم به خانه نداشت. از این‌که مادر را رنجانده بودم بسیار ناراحت بودم، ولی کاری از دستم برنمی‌آمد. ازدواج من با فرزاد به چند دلیل اشتباه بود؛ مهم‌ترینش تعلق داشتن قلبم به کیانی بود که فرسنگ‌ها از من فاصله داشت. تازه از دانشگاه برگشته بودم که متوجه روهام شدم که توی آشپزخانه، پشت میز نشسته بود و طبق معمول برای خانم‌جان دلبری می‌کرد. آهسته با کیفم روی سرش زدم: — چشمم روشن! نشستی واسه دختر مردم دلبری می‌کنی! — دیوونه، تو از کجا پیدات شد؟ برو مزاحم من و عشقم نشو. گوشش را گرفتم و پیچاندم که صدایش بلند شد: — آی آی! ول کن، گوشم دراز شد. جواب دوست‌دخترهامو کی می‌ده؟ خندیدم: — خودم، غصه نخور عزیزم. خانم‌جان در حالی که می‌خندید رو به من کرد: — گوش پسرمو نکش، شبیه درازگوش شد! روهام با چشمانی گرد شده به خانم‌جون زل زد و من بی‌دغدغه زدم زیر خنده. می‌خواستم از آشپزخانه خارج شوم که دستم در دستان روهام اسیر شد. — بودی حالا! کجا با این سرعت؟ تا به خودم بیایم مرا کشید و روی مبل پرت کرد و شروع کرد به قلقلک دادنم. نامرد می‌دانست من روی پهلوهایم حساسم و از نقطه‌ضعفم استفاده می‌کرد. آن‌قدر خندیدم که احساس می‌کردم لازم است سری به سرویس بهداشتی بزنم. به التماس افتادم: — وای روهام، مردم! نکن! جون من، ولم کن! — تا نگی غلط کردم عمراً ولت می‌کنم، زود باش! — دل‌درد گرفتم روهام، ولم کن. باشه می‌گم! — زود بگو، منتظرم. — غلط کردی، ولم کن! — بگو خودم غلط کردم. — گفتم دیگه، خودت غلط کردی! — باشه، پس انقدر قلقلکت می‌دم که جونت دربیاد! — ببخشید، غلط کردم، ولم کن! — آفرین، خواهر عاقلم. روهام گونه‌ام را بوسید و رهایم کرد. با عجله به سمت سرویس بهداشتی دویدم. صدای خنده روهام از پشت سر به گوشم رسید. لباس‌هایم را عوض کردم و بعد از خواندن نماز ظهرم به پذیرایی برگشتم. روهام مشغول بالا پایین کردن کانال‌های تلویزیون بود. کنارش نشستم: — دنبال چی می‌گردی دقیقاً؟ — دنبال یه برنامه درست و حسابی که نداره. — بی‌خیال اون. چه خبر از مامان و بابا؟ حالشون خوبه؟ — مگه مهمه؟ — معلومه که مهمه، این چه حرفیه؟ — اگه مهم بود برمی‌گشتی خونه. — خودت می‌دونی به خاطر اصرارهای مامان برای ازدواج با فرزاد برنمی‌گردم. حوصله بحث کردن و توبیخ شنیدن رو ندارم. — حالا که فرزادی در کار نیست چرا نمیای؟ — یعنی چی؟ — یعنی سه روزی می‌شه برگشته فرانسه. با ذوق به چشمانش زل زدم: — جون روژان، راست می‌گی؟ — به جون تو. با دستانم سرش را گرفتم و چندین بار گونه‌اش را بوسیدم. مرا از خود دور کرد: — برو اون‌ور دختره چندش! حالم بد شد. عه عه، گونه‌ام همش خیس شد. باید برم صورتمو بشورم! — خیلی هم دلت بخواد، صورت مثل جوجه تیغیت رو بوسیدم و... با شنیدن صدای زنگ گوشی‌ام، به حرفم ادامه ندادم و به سمت اتاقم رفتم. اسم زهرا روی گوشی خودنمایی می‌کرد. — سلام، زهرا جون. — سلام روژان جونم، خوبی؟ — فدات بشم، تو خوبی؟ خانم کم‌پیدا! نزدیک یک ماهه ازت بی‌خبرم. — ببخشید عزیزم، راستش مامان بیمارستان بستری بود، درگیر مامان بودم. دلشوره به جانم افتاد، انگار یک نفر داخل دلم رخت می‌شست. — خدا سلامتی بده عزیزم، حال خاله چرا بد شده؟ زهرا زد زیر گریه و هق‌هق‌کنان نالید: — یک هفته بیشتره از کیان خبری نداریم. هیچ‌کس خبر نداره، فقط گفتن محاصره شدن و ممکنه... دیگر نشنیدم چه گفت. نفس کشیدن یادم رفت. برای ذره‌ای اکسیژن دهانم را باز و بسته کردم و دستم را به سمت یقه لباسم بردم تا کمی راهم باز شود. صدای گریه زهرا روی اعصابم بود. با صدای «یا خدا» گفتن روهام، چشمانم بسته شد و من در سیاهی مطلق فرو رفتم و دیگر چیزی نفهمیدم. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @Ganje_arsh
Hammasini ko'rsatish...
14👍 1
03:05
Video unavailableShow in Telegram
☘کسی که در ماه رجب نمی تواند روزه بگیرد، چه کند ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @Ganje_arsh
Hammasini ko'rsatish...
11.05 MB
Photo unavailableShow in Telegram
💠 باران هیچ سالی کمتر نمیشود! 💎#امام_باقر (علیه السلام) ❄️إنّه ما مِن سَنَةٍ أقَلَّ مَطَراً مِن سَنَةٍ ، و لكنّ اللّه َ يَضَعُهُ حيثُ يشاءُ ، إنّ اللّه َ عزّ و جلّ إذا عَمِلَ قَومٌ بالمعاصِي صَرَفَ عَنهُم ما كانَ قَدَّرَ لَهُم مِنَ المَطَرِ 🌼هیچ سالى کم باران‌تر از سال دیگر نیست، ولى خدا باران را به جائى که خواهد میفرستد، چون مردمى مرتکب گناهان شوند، خداى عزّوجلّ، بارانى را که در آن سال براى آنها مقدر فرموده، از آنها بگرداند و بسوى بیابانها و دریاها و کوهها فرستد... 📚اصول‌کافی - فصل ایمان و کُفر باب گناهان 📚بحار الأنوار :۷۳/۳۲۹/۱۲ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @Ganje_arsh
Hammasini ko'rsatish...
5🙏 2
00:19
Video unavailableShow in Telegram
امام علی علیه‌السلام: خداوندا! به تو پناه می‌برم از اين كه ظاهرم در نگاه مردم نيكو باشد و باطنم كه بر تو آشكار است زشت، و خود را رياكارانه نزد مردم بيارايم به چيزى كه تو بهتر از من بدان دانايى، پس ظاهر نكويم را براى مردم آشكار دارم و بدى كردارم را نزد تو آورم و بدين سان به بندگان تو نزديك شوم و از خشنودى تو به دور مانم. (نهج‌البلاغه،حکمت۲۷۶) 🌹 همچنين در حديثى از امام باقر عليه السلام، از پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله نقل شده كه در تفسير آيه ۱۱۰ از سوره كهف‌ مى‌فرمايد : هر كس براى خودنمايى به مردم نماز بخواند، مشرك است . هر كس براى خودنمايى به مردم زكات دهد ، مشرك است . هر كس براى خودنمايى به مردم روزه بگيرد، مشرك است . هر كس براى خودنمايى به مردم حج گزارد، مشرك است. هر كس هر يك از فرمان‌هاى خدا را براى خودنمايى به مردم انجام دهد، مشرك است و خدا عمل مشرك را قبول نمى‌كند . (تفسير القمّى : ج ۲ ص ۴۷) 🌹 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @Ganje_arsh
Hammasini ko'rsatish...
3.02 MB
4
Photo unavailableShow in Telegram
۴ گنج پنهان پیش از خواب              ♥
Hammasini ko'rsatish...
7😘 1
می‌دونی چرا؟ چون من معتقدم انقدر باید تلاش کنی که شیرت دربیاد… بعد نتیجه رو بسپاری به خدا. وگرنه کم‌کاری می‌کنی و اون تکلیفی که به گردنت بوده رو انجام نمی‌دی و این باعث می‌شه نتیجهٔ خوبی برات رقم نخوره. ولی من تموم زورمو می‌زنم و بعد تسلیم می‌شم و می‌گم: خدایا، نتیجه هر چی باشه خیره… ببین؟ بذار یه چیزی بگم که واقعاً ته دلم مونده… دخترایی که تسلیم هستن، زودتر ازدواج می‌کنن. اینو من زیاد دیدم. دخترای بی‌خیال زودتر ازدواج می‌کنن تا دخترایی که همیشه نگرانن. نگرانی یعنی وابستگی، و آدم وابسته رو دنیا مدام امتحانش می‌کنه تا وابستگیش رو بذاره کنار. هر چقدر زودتر درسش رو بگیری، زودتر هم ازدواج می‌کنی. آدما جایی به خواستشون می‌رسن که خواستشون رو رها می‌کنن. یعنی تلاش می‌کنن‌ها… ولی رهاش می‌کنن و بهش وابستگی ندارن. (یعنی تسلیم می‌شن.) کلاً هر چیزی که خدا رو اولویت دومت قرار بده، باهاش امتحان می‌شی… این حرفی که زدم صددرصده. هر چیزی که خدا رو اولویت دوم یا سوم شما قرار بده، باهاش امتحان می‌شی. یکی از اسم‌های خدا «متکبر» و «غیور» هست. دوست نداره به چیزی غیر از خودش وابسته باشی. خدا خیلی حساسه… اخلاق خدا عین زن‌هاست، باور کن… اگه به بچت وابستگی داشته باشی، یا از دستش می‌دی یا همیشه مریضه. اگه به پولت وابسته باشی، یا از دستش می‌دی یا خرج الکی می‌شه. اگه به یه شخص وابسته باشی، یا از دستش می‌دی یا از دنیا می‌ره. اگه به ماشینت وابسته باشی، یا دزد می‌بره یا تصادف می‌کنی… و الی آخر. کلاً بذار رک بهت بگم… تو به چیزی که وابسته‌اش باشی، نمی‌رسی؛ چون تسلیم نیستی. آدمی که تسلیمه، اولویت اصلیش می‌شه خدا… نه چیز دیگه‌ای! تو با چیزی که بهش وابسته‌ای امتحان می‌شی. راستی؟ تو به چی وابسته‌ای؟ پس منتظر یه امتحان سخت تو زندگی باش… به خدا اعتماد کن، به جلو حرکت کن و هر چی شد بگو: خیر منه… ببین؟ خدا بخیل نیست… خدا خسیس نیست… خدا لجباز نیست… خدا کریم، بخشنده و مهربونه.
Hammasini ko'rsatish...
4
همیشه بگو هر چی قسمتم باشه و خوشبختی من دست خداست. تلاشت رو بکن، بوی گل بده… بقیه رو بسپار به خدا… بعضی جاها باید تسلیم شد و از خدا کمک خواست. تسلیم شدن یه معنی کم آوردن نیست… نه. تسلیم شدن به این معناست که تو به‌تنهایی نمی‌تونی و خدا باید کمکت کنه. این سر خم کردن، اتفاقاً نشونهٔ عظمت روحه؛ این‌که فهمیدی بدون خدا هیچی نیستی. تسلیم شدن یعنی تلاشت رو کردی و نشده… پس حکمتی در کاره و تسلیمی. تسلیم بودن یعنی اون‌جوری که می‌خواستی پیش نرفته، پس تسلیمی و شکر می‌کنی. این دیگه تهِ تهِ تهِ ایمان به خداست. آره… تهِ ایمان به خدا، تسلیم شدن در برابر هر اتفاقیه؛ یعنی باور داشته باشی این اتفاق، چه خوب چه بد، به صلاح تو بوده. می‌دونم… انصافاً خیلی سخته تسلیم بودن. خیلی از ماها به زبون می‌گیم تسلیمیم، اما در عمل وقتی یه اتفاقی می‌افته، به خدا سوءظن پیدا می‌کنیم و لج یا قهر می‌کنیم. ولی می‌شه تلاش کرد و بهش رسید. کافیه به حکمت اتفاقات زیاد فکر کنی. من نسبت به گذشته‌ام خیلی بهتر شدم. قبلاً خیلی غر می‌زدم، خشم داشتم، درد و دل می‌کردم و از دست بقیه عصبانی می‌شدم… ولی وقتی تو مسیر بودم و روی خودم کار می‌کردم، هر روز پذیرشم بیشتر می‌شد. نشونهٔ تسلیم بودن، پذیرشه… یعنی بگی خدا حکیمه و این اتفاق به نفع منه. نمی‌گم خیلی تسلیمم… نه. ولی روزبه‌روز دارم تسلیم‌تر می‌شم. هیچ‌کس کامل نیست. ما باید هر روز روی خودمون کار کنیم تا به مقام تسلیم برسیم… اوووف… دستم درد گرفت انقدر تایپ کردم 😄 ولی تموم تلاشم رو می‌کنم…
Hammasini ko'rsatish...
4
Photo unavailableShow in Telegram
• • یــــــــا جبــــــــار • •
Hammasini ko'rsatish...
✴️چهارشنبه 3 دی/ جدی 1404 👈3 رجب 1447👈24 دسامبر 2025 🕋مناسبت های دینی اسلامی. 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🏴شهادت امام هادی علیه السلام(254 ه). 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🎆امور اسلامی و دینی. 📛 تقارن نحسین صدقه صبحگاهی رفع نحوست کند. ان شاءالله. 📛امور ازدواجی و وصلت. 📛و دیدارها خوب نیست. ✅شرکت در مراسم عزای امام علی النقی الهادی جد بزرگوار امام عصر سلام الله علیهم اجمعین باعث تسلای قلب نازنین آنجناب خواهد بود. 👶برای زایمان مناسب و نوزاد روزی گشاده دارد. 🚘مسافرت مکروه و اگر ضروری باشد حتما حتما با صدقه همراه باشد. 🔭احکام و اختیارات نجومی. 🌖امروز قمر در برج دلو و از نظر نجومی روز خوبی برای امور زیر نیست: 📛امور ازدواجی. 📛و جابجایی و نقل و انتقال خوب نیست. 🟣نوشتن ادعیه حرز و حکاکی نماز و بستن حرز مناسب نیست. 💑احکام مباشرت و انعقاد نطفه. شب پنجشنبه مباشرت مستحب و فرزند حاصل از آن یا حاکم شود یا عالم و برای سلامتی نیز مفید است. 💉💉حجامت خون دادن فصد خوب نیست و موجب ضعف مغز است. 💇‍♂💇اصلاح سر و صورت خوب و باعث طول عمر است و لیکن خوب است رعایت روز شهادت بشود و خود آرایی انجام نگیرد. 😴🙄 تعبیر خواب. خوابی که شب پنجشنبه دیده شود تعبیرش از قران آیه 4 سوره مبارکه نساء است. واتوا النساء صدقاتهن نحله فان طبن لکم عن شیئ منه نفسا فکلوه هنیئا مرئیا... و مفهوم آن این است که خواب بیننده یا ازدواج کند یا مالی عظیم به خانه او بیاید و یا از اهل خانه هدیه ای برای او برسد. ان شاالله. و شما مطلب خود را در هر باب قیاس کنید. ✂️ناخن گرفتن 🔵 چهارشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و باعث خارش میشود. 👕👚 دوخت و دوز. چهارشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن  وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود.ان شاالله ✴️️ وقت #استخاره در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) ❇️️ #ذکر روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم  ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه #یامتعال که موجب عزّت در دین میگردد 💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام#امام_رضا_علیه السلام_#امام_جواد_علیه_السلام و #امام_هادی_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
Hammasini ko'rsatish...
16🙏 2