170 513
Obunachilar
-17024 soatlar
-1 1557 kunlar
-5 50530 kunlar
Postlar arxiv
صلاح کار کجا و من خراب کجا
ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا
دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس
کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا؟
چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را
سماع وعظ کجا نغمه رباب کجا
ز روی دوست دل دشمنان چه دریابد
چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا
چو کحل بینش ما خاک آستان شماست
کجا رویم بفرما از این جناب کجا
مبین به سیب زنخدان که چاه در راه است
کجا همیروی ای دل بدین شتاب کجا
بشد که یاد خوشش باد روزگار وصال
خود آن کرشمه کجا رفت و آن عتاب کجا
قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست
قرار چیست صبوری کدام و خواب کجا
حافظ
برای وصف جوانیمان این مصرع
از حامد عسکری کافیست:
«هنگام ثمر دادنمان بود خزان شد»
«آهن که نیست! جان من آخر دل است این»
هوشنگ ابتهاج
امروز نمیگویم دوستات دارم چه بسا فردا هم نگویم! تا زمین شکوفهای به بار آورد نه ماه طول میکشد و شب چه عذابها خواهد چشید تا ستارهای را بهدنیا بیاورد و انسان هزاران سال منتظر میماند تا پیامبری ظهور کند...
پس تو چرا کمی صبر نمیکنی تا معشوقهی من شوی؟
نزار قبانی

