| فروغ_ شاملو |
Kanalga Telegram’da o‘tish
🔹ویترینی از اشعار و آثار: _فروغ فرخزاد _احمد شاملو 🔹ارتباط با ادمین: @boook_booook 🔹کانال دوم ما: 📕 @bookstore_chanel
Ko'proq ko'rsatish2025 yil raqamlarda

54 350
Obunachilar
-1124 soatlar
-1247 kunlar
-52430 kunlar
Postlar arxiv
شب با گلوی خونین خواندهست
دیرگاه دریا نشسته سرد !
یک شاخه
در سیاهی جنگل
به سوی نور فریاد می کشد ...
#احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
🕊 8❤ 3👍 3
من باغِ در انتظارِ توأم
ببین بهار نرسیده شکوفه دادهام !
دلم گواه است که بهار معجزهی توست
حتی اگر خودی نشان ندهی ،
بهار را میآوری ...
#سید_علی_صالحی
✦ @foroogh_shamloo ✦
👍 11❤ 3
01:01
Video unavailableShow in Telegram
برون شو ای غم از سینه که لطف یار میآید
تو هم ای دل ز من گم شو که آن دلدار میآید
نگویم یار را شادی که از شادی گذشتست او
مرا از فرط عشق او ز شادی عار میآید...
#مولانا
دکلمه #احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
160900737_434526717634493_4141533310328905640_n.mp41.92 MB
👍 12❤ 8👏 2
تنها در صورتی در لحظهٔ مرگ
افسوس خواهم خورد که مرگم
به خاطر عشق نباشد...
سالخوردگی به من آموختهاست؛
آنچه اهمیت دارد، عواطف و احساسات عمیق
عاشقانه است
یعنی؛
" آنچه در دل رخ می دهد "...
#گابریل_گارسیا_مارکز
✦ @foroogh_shamloo ✦
👍 10❤ 2🕊 2
Photo unavailableShow in Telegram
من زنم....
در گلوی زمین گیر کردهام
قدری حرف میخواهم
و کمی آزادی!
دوباره سیب بچین حوا
من خستهام
بگذار از اینجا هم بیرونمان کنند.
#سیمین_دانشور
✦ @foroogh_shamloo ✦
❤ 27👍 7🕊 5
تو از میان نارونها گنجشکهای عاشق را
به صبح پنجره دعوت می کردی
وقتی که شب مکرر میشد
وقتی که شب تمام نیمشد
تو از میان نارونها گنجشک های عاشق را
به صبح پنجره دعوت میکردی
تو با چراغهایت می آمدی به کوچه ما
تو با چراغهایت می آمدی
وقتی که بچه ها می رفتند
و خوشه های اقاقی می خوابیدند
و من در آینه تنها می ماندم
تو با چراغهایت می آمدی ...
تو دستهایت را می بخشیدی
تو چشمهایت را می بخشیدی
تو مهربانیت را می بخشیدی
وقتی که من گرسنه بودم
تو زندگانیت را می بخشیدی
تو مثل نور سخی
بودی...
#فروغ_فرخزاد
✦ @foroogh_shamloo ✦
❤ 18👍 4🕊 3
وقتی اسباب بازی هایمان را از ما گرفتند
ناگهان گریه کردیم
داریم بزرگ می شویم
و بهانه هایمان برای گریه کردن
دارد تمام می شود
اما قدری که زمان گذشت
زندگی باورمان داد
که ماهی ها به اندازه ی منقار مرغ ماهی خوار بزرگ می شوند
حالا بیا
آسمان آن قدر پیر است
که تا آخر دنیا گریه کنیم!
#نصرت_رحمانی
✦ @foroogh_shamloo ✦
👏 9👍 7❤ 6🕊 1
Photo unavailableShow in Telegram
هر خاکی گل دهد تقدیس خاطرهی توست
هر خونی جاری شود نام تو را دارد
هر صدایی لبهای ما را به بلوغ رساند
مرگ تو را متوقف میکند
#اکتاویو_پاز
✦ @foroogh_shamloo ✦
👍 8🕊 5❤ 3
00:15
Video unavailableShow in Telegram
من عریانم، عریانم، عریانم
مثل ِ سکوتهای میان ِ کلامهای محبت عریانم
و زخمهای من همه از عشق است
از عشق، عشق، عشق...
#فروغ_فرخزاد
✦ @foroogh_shamloo ✦
5.31 KB
❤ 30👍 4🕊 3
در روزهای آخر اسفند کوچ بنفشه های مهاجر زیباست.
در نیم روز روشن اسفند، وقتی بنفشه ها را از سایه های سرد در اطلس شمیم بهاران با خاک و ریشه _میهن سیارشان_ در جعبه های کوچک چوبی در گوشه خیابان، می آورند:
جوی هزاز زمزمه در من می جوشد: ای کاش… ای کاش آدمی وطنش را مثل بنفشه ها (در جعبه های خاک) یک روز می توانست همراه خویشتن ببرد هر کجا که خواست. در روشنای باران در آفتاب پاک.
#محمدرضا_شفیعیکدکنی
✦ @foroogh_shamloo ✦
👍 15❤ 8🕊 3
آیدای عزیز من....
هرچه بیشتر میبینمت،احتیاجم به دیدنت بیشتر میشود. دیروز چند لحظه ی کوتاه بیشتر ندیدمت.تمام سرشب،تنها و بی هدف درخیابان های تاریک و خلوت این اطراف راه رفتم و به تو فکر کردم...
#احمد_شاملو
"مثل خون در رگهای من"
✦ @foroogh_shamloo ✦
❤ 20🕊 3
Photo unavailableShow in Telegram
ما تنهاییم؛
چرا که هرگز کسی
ما را به جانبِ خود نخواند
#احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
👍 17💔 10❤ 1
و چشمهای او
تاریخ رنگهای عمودیست
زیرا مسافران دوگانه
- خورشید و ماهتاب -
در یک نگاه اوست که میچرخند
و استوای بینش و بینایی
از محور دو شانهی او میکند عبور
کبک دری به پارسی ساده
از لانهی معطر لبهایش پرواز میکند
و گرچه دستهایش
گسترده روی نافهی آهوها
چون سفرهایست پر از لیمو
در زیر ماهتاب ؛
با این همه
آنقدر ساده است که چشمانش
جشنیست در ولادت آهوها
#رضا_براهنی
✦ @foroogh_shamloo ✦
👍 9❤ 3🥰 2🕊 2
زندگیام چون خواب پروانه کوتاه بود
پرپر میزدم و هلهله میکردم
و آزادی
مرا بهنام کوچکم صدا میزد
از زیر چشمبند
شبیه هم بودند
مزدوران موظف و پایهٔ دار!
پاهای من امّا
آزاد و رها
با مرگ میرقصید.
#بکتاش_آبتین
✦ @foroogh_shamloo ✦
💔 26❤ 7👍 6🕊 5👏 2🥰 1
Photo unavailableShow in Telegram
سلام
بر رنگ اندوهی
که در چشمان توست.
#محمود_درویش
✦ @foroogh_shamloo ✦
❤ 19👍 9🕊 6😢 1
در روزهای آخر اسفند،
کوچ بنفشه های مهاجر، زیباست....
ای کاش...
ای کاش آدمی وطنش را
مثل بنفشه ها
(در جعبه های خاک)
یک روز می توانست،
همراه خویشتن ببرد هر کجا که خواست.
در روشنای باران،
در آفتاب پاک.
#شفیعی_کدکنی
✦ @foroogh_shamloo ✦
🕊 18❤ 12👍 3
بعد از تو
در سایهی هیچ درختی نخواهم ماند
در ابهام سبز جنگل
و در سرخی گل سرخ
کنار رودی از خطوط لوقا
چیزی در من تمام خواهد شد
و تشویش افتادن چشمی با مخمل یا دریاچهها
با من خواهد ماند
کیست در بالکن که با تلخی میگرید؟
و باران هم بند نمیآید
هر روز این لحظه را دارم
که از پوستام تو دور میشوی
#بیژن_نجدی
✦ @foroogh_shamloo ✦
😢 14👍 7❤ 3👏 2🕊 2
Photo unavailableShow in Telegram
ملتِ من گرسنه است
چه میتوانم به آنان بدهم؟
من جز لقمههای درشتِ شعرم
هیچ ندارم.
#خسوس_لوپز
✦ @foroogh_shamloo ✦
❤ 27👍 6🕊 4👏 3😢 2
Photo unavailableShow in Telegram
افسوس...
من مرده ام و شب هنوز هم
گویی ادامه ی همان شب بیهوده است.....
#فروغ_فرخزاد
✦ @foroogh_shamloo ✦
💔 27❤ 7🕊 2👍 1
این است عطر خاکستری هوا
که از نزدیکی صبح سخن میگوید
زمین آبستن ِروزی دیگر است
این است زمزمهٔ سپیده
این است آفتاب که بر میآید
تک تک ، ستارهها آب میشوند
و شب
بریده بریده
بہ سایههای خُرد تجزیه میشود
و در پس ِهر چیز
پناهی میجوید
و نسیم خنک بامدادی
چونان نوازشی ست ...
#احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
👏 7❤ 4👍 3
