en
Feedback
[ Cafe Dialectic ]

[ Cafe Dialectic ]

Open in Telegram
2025 year in numberssnowflakes fon
card fon
170 606
Subscribers
-17024 hours
-1 1557 days
-5 50530 days
Posts Archive
دل آرامی ، یا بلای منی قبله ی عشقی یا خدای منی؟ شور عشق و جوانی تویی تو مراد من از زندگانی تویی تو رهی معیری
Show all...
قطعه‌ ای از من كنار توست؛ و قطعه‌‌ ای كنار خودم. و قطعاتم دلتنگ یکدیگرند، می‌شود بیایی؟ محمود درویش
Show all...
نقاش غزل تا به چشمان تو پرداخت دیوانه شد از طرز نگاهت قلم انداخت! شهریار‌‌
Show all...
«به بوسه‌ای ز دهان تو آرزومندم» فروغی بسطامی
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
به آرزو نرسیدیم و دیر دانستیم که راه دورتر از عمر آرزومند است هوشنگ ابتهاج
Show all...
باشد اما انتظار دیدنت کُشت مرا.. شوقِ دیدارِ همین خندیدنت ، کُشت مرا:) حس این ک دست من در توست،دیوانه میکرد ولی.. گرمی دستانت این بار دگر، کُشت مرا گفتمش یا ک بیا یا بازده دل را ب منث او چ کرد؟! رفت و نیامد،باز هم کُشت مرا...
Show all...
تنم تابوت غمگینی که جانم رانمی فهمد دل تنگم حصار استخوانم را نمی فهمد شبیه بغض نوزادی که ساعتهاست می گرید پر از حرفم کسی اما زبانم را نمیفهمد انارم دانه دانه دانه دانه دانه غم دارم کسی تا نشکنم راز نهانم را نمیفهمد دلم تنگ است و می گریم،دلم تنگ است و میخندم کسی که نیست دیوانه جهانم را نمی فهمد چنان درآتش غم سوخته جانم که میدانم پس ازمرگم کسی نام و نشانم را نمی‌فهمد
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
یا چشم بپوش از من و از خویش برانم یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم فاضل نظری
Show all...
بیگانهٔ ذوق است در این سلسله، مجنون من دانم و من، لذتِ بی پا و سری را... طالب آملی
Show all...
باز آمدم باز آمدم از پیش آن یار آمدم در من نگر در من نگر بهر تو غم‌خوار آمدم مولانا
Show all...
خم به ابرو می‌بری جانم به قربانت رَود ناز مکن جانِ دلم دل را به یغما می‌بری! مریم میرزایی
Show all...
مرا به گردشِ صد قصه می‌برد چَشمت... حسین منزوی
Show all...
صد شکر خدا را که نشسته‌ست به شادی گنج غمت اندر دل ویرانه‌ام امشب فروغی بسطامی
Show all...
ای دل ز سر زلف بتان کار بیاموز با این همه زنجیر به رقص آی و رها باش هوشنگ ابتهاج
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
فتح و فتوح من تویی، یار قدیم و اولین مولانا
Show all...
تا که دستم بود و پایی کی حریفم بودی ای چرخ ماهم از دست آن زمان کز پای بنشستم گرفتی شهریار
Show all...
اینجا درون سینه‌ی من زخم کهنه‌ ایست که می‌کاهدم مدام ... حمید مصدق
Show all...