170 564
Suscriptores
-17024 horas
-1 1557 días
-5 50530 días
Archivo de publicaciones
ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد
در دام مانده باشد صیاد رفته باشد
از آه دردناکم سازم خبر دلت را
روزی که کوه صبرم بر باد رفته باشد
آواز تیشه امشب از بیستون نیامد
گویا به خواب شیرین فرهاد رفته باشد
شادم که از رقیبان دامنکشان گذشتی
گو مشت خاک ما هم بر باد رفته باشد
پر شور از «حزین» است امروز کوه و صحرا
مجنون گذشته باشد فرهاد رفته باشد
حزین لاهیجی
با توام ای شور!
ای دلشوره ی شیرین!
با توام ای شادیِ غمگین!
هر چه هستی باش...
اما کاش نه جز اینم آرزویی نیست
هر چه هستی باش ، اما باش ...
قیصر امینپور
Repost from TgId: 1972340838
به صبح میرسد این روزگارِ دائم شب.
وقتی میخنده بهش بگو: دلم میخواد همیشه خوشحال ببینمت
اول به این خاطر که لایقش هستی
و بعد به این دلیل که لبخند تو
قشنگ ترین چیزیه که در این دنیا دیدم
و تو رو اینجوری توی ذهن و قلبم دارم
گفتی آیم به عزمِ سوختنت
دیر کردیّ و انتظارم سوخت...
طالب آملی
من هوارم را سر خواهم داد
چارهٔ دردِ مرا باید این داد کند
از شما خفتهٔ چند
چه کسی میآید با من فریاد کند؟
فریدون مشیری
روزی که نمانَد دگری بر سر کویت
دانی که ز اغیار وفادارترم من
وحشی بافقی
به باغ، یاد تو کردم که باغبان قضا
گشوده پردهی پاییز ِ خاطراتانگیز
شهریار
ما پراکندگان مجموعیم
یارِ ما غایب است و در نظر است...
سعدی
شاید اگر تو نیز به دریا نمیزدی
هرگز به این جزیره کسی پا نمیگذاشت
فاضل نظری
تنها نه خود در افلاک، بر خاک هم همیشه
از میوه های ممنوع عصیان خورشت من بود
حسین منزوی
تن سپر کردیم پیش تیر باران جفا
هرچه زخم آید ببوسیم و ز مرهم فارغیم
خاقانی
خوش آنزمان که برای گلایه وقت نبود
هزار شِکوه به یک بوسه مختصر میشد
سجاد سامانی

