170 661
Obunachilar
-17024 soatlar
-1 1557 kunlar
-5 50530 kunlar
Postlar arxiv
Repost from TgId: 1972340838
به صبح میرسد این روزگارِ دائم شب.
وقتی میخنده بهش بگو: دلم میخواد همیشه خوشحال ببینمت
اول به این خاطر که لایقش هستی
و بعد به این دلیل که لبخند تو
قشنگ ترین چیزیه که در این دنیا دیدم
و تو رو اینجوری توی ذهن و قلبم دارم
گفتی آیم به عزمِ سوختنت
دیر کردیّ و انتظارم سوخت...
طالب آملی
من هوارم را سر خواهم داد
چارهٔ دردِ مرا باید این داد کند
از شما خفتهٔ چند
چه کسی میآید با من فریاد کند؟
فریدون مشیری
روزی که نمانَد دگری بر سر کویت
دانی که ز اغیار وفادارترم من
وحشی بافقی
به باغ، یاد تو کردم که باغبان قضا
گشوده پردهی پاییز ِ خاطراتانگیز
شهریار
ما پراکندگان مجموعیم
یارِ ما غایب است و در نظر است...
سعدی
شاید اگر تو نیز به دریا نمیزدی
هرگز به این جزیره کسی پا نمیگذاشت
فاضل نظری
تنها نه خود در افلاک، بر خاک هم همیشه
از میوه های ممنوع عصیان خورشت من بود
حسین منزوی
تن سپر کردیم پیش تیر باران جفا
هرچه زخم آید ببوسیم و ز مرهم فارغیم
خاقانی
خوش آنزمان که برای گلایه وقت نبود
هزار شِکوه به یک بوسه مختصر میشد
سجاد سامانی
با خیال خشک تا کی سر به یک بالین نهم؟
دست در آغوش با تصویر کردن مشکل است
#lصائب تبریزی
Photo unavailableShow in Telegram
نه پول آرایشگاه بده نه عکاس؛ معمولی ترین عکست رو بده هوش مصنوعی بهت یه پروفایل سکسی میده:»»
@AiProfile
آشکارا نهان کنم تا چند؟
"دوست میدارمت"
به بانگ بلند
سعدی

