🙏دعاهای مشکل گشا 🙏
رفتن به کانال در Telegram
▒ ارائه روایات معتبر دینے به شیوه نوین ▓ اگر دعا معتقدانه و خالصانه خوانده نشود بےاثرست ▒ اعتقادے به دعانویسے و سرڪتاب نداریم ▓ ڪُپے بدون ذڪر منبع ضمانآور است
نمایش بیشتر2025 سال در اعداد

55 677
مشترکین
-4724 ساعت
-3157 روز
-1 42930 روز
آرشیو پست ها
00:49
Video unavailableShow in Telegram
💛 «مادر» و «دلنگرانی» ...
دو واژهای که از ازل در هم تنیدهاند!
به فدای مادری که از عرش آمد،
و دلنگرانیاش رساندن ما به مقام عرشیاش بود!
#استوری
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
2.42 MB
❤ 12
Photo unavailableShow in Telegram
🖇#دلنگاره_های_من💔
در هیاهویِ دنیایی پر از جمعیت..
سلام بر او که جایش همه جا خالی است🌱...!!
🍂الْلَّھُمـَّـ.؏َـجِّڸْ.لِوَلیِّـڪَ.اَلْفَــࢪَج
✍️ از طرف عاشقی که از انتظار خسته نمیشود.
📝 #یکدقیقهبا_امامزمان
➖➖➖
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
❤ 13
Photo unavailableShow in Telegram
🌿 #کلام_امیر
📜 نهجالبلاغه: حکمت ۲۱۷
🔹️وَ قَالَ (عَليهِالسَّلامُ):
فِي تَقَلُّبِ الأَحْوَالِ، عِلْمُ جَوَاهِرِ الرِّجَالِ.
🔸️امام (عليهالسلام) فرمود:
در دگرگونى حالات، گوهر مردان شناخته مىشود.
➖➖➖
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
❤ 3
✴️چهارشنبه 👈19 آذر / قوس 1404
19جمادی الثانی 1447👈10 دسامبر 2025
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی.
💍 ازدواج حضرت عبدالله با آمنه علیهما السلام و حمل آمنه به رسول خدا صلی الله علیه و آله در شب جمعه.
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
❇️امروز روز خوبی برای امور زیر است:
✅انجام مقدمات ازدواج.
✅آغاز تعلیم و تعلم و انور آموزشی.
✅استخدام نیرو و کارمند.
✅آغاز نگارش کتاب و مقاله و داستان.
✅ارسال نامه و مکاتبه.
✅صید و شکار و دام گذاری.
✅جابجایی و نقل و انتقال.
✅و دیدار با بزرگان خوب است.
👶 برای زایمان مناسب و نوزاد مبارک و نویسنده است. ان شاءالله.
🚖سفر: مسافرت مکروه است و در صورت نیاز حتما همراه صدقه و خواندن آیه الکرسی باشد.
🔭 احکام نجوم.
🌗 امروز قمر در برج سنبله و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️خرید باغ و مزرعه و زمین کشاورزی.
✳️داد و ستد و تجارت.
✳️ارسال کالا به مشتری.
✳️خرید خانه و آپارتمان.
✳️لباس نو پوشیدن و نو نوار شدن.
✳️تعلیم و تعلم و امور آموزشی.
✳️و قولنامه و قرارداد نوشتن خوب است.
🟣نوشتن ادعیه حرز حکاکی و نماز و بستن آن خوب است.
💑مباشرت امشب:
مباشرت امشب : فرزند عالمی از عالمان یا حاکمی از حاکمان شود. ان شاءالله.
💉💉 حجامت.
#حجامت خون دادن و فصد باعث رفع درد بدن می شود.
💇♂💇 اصلاح سر و صورت باعث توانگری می شود.
😴🙄 تعبیر خواب:
خوابی که (شب پنجشنبه )دیده شود تعبیرش طبق آیه ی 20 سوره مبارکه" طه صلی الله علیه و آله" است.
فالقاها فاذا هی حیه تسعی...
و از مفهوم این آیه چنین استفاده میشود که دلیلی قوی در اختیار خواب بیننده قرار گیرد و کار خود را با آن پیش ببرد.ان شاءالله.و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
✂️ ناخن گرفتن.
🔵 چهارشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و باعث بداخلاقی میشود.
👕👚 دوخت و دوز.
چهارشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود.ان شاالله.
✴️️ وقت استخاره.
در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعد از ساعت ۱۶عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
❇️️ #ذکر روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه #یامتعال که موجب عزّت در دین میگردد.
💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام#امام_رضا_علیه السلام_#امام_جواد_علیه_السلام و #امام_هادی_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
❤ 17🙏 2👍 1
روژان
عمه بگه که کیان سیم ی ن رو مثل خواهرش می دونه و اگه خواستگار خوب داره ازدواج کنه و آخرش
هم وقتی دید کسی به عمه نمیگه خودش رفت سراغ سیمی ن .
بهش گفت نه تنها قصد ازدواج نداره بلکه اصال نمیتونه به اون به چشم همسر آینده اش نگاه کنه.
سیمین هم درجواب حرف های ک یان گفته بود که چون دوسش داره پس منتظرش می مونه تا وقتی
که به اون عالقه پیدا کنه .کیان هم وقتی دید هرچی میگی فایده نداره .کال بی خیالش شد و تو خونه
هم اتمام حجت کرد که دیگه کسی در مورد ازدواج اون و سیم ین حرف نزنند و هرموقع خودش
خواست ازدواج کنه به همه میگه .
واسه همینه که سیمین هردختر ی رو که از خودش بهتره میب ینه سعی میکنه تحقی رش کنه .االن از
حس حسادتشه که اینجور ی بهت گفت جون من از حرفش ناراحت نشو
_مهم نیست .زهرا جون فکرکنم بهتره من برم
نگاهی به سیم ین که با اخم به من نگاه میکرد انداختم و ادامه دادم
_اومدنم اشتباه بود .نم یخواستم باعث ناراحت ی کسی بشم.
_اصال حرفشم نزن .کجا بر ی من و تو باید بری م آش بدیم به همسای ه ها تا برای اومدن داداش کیانم
دعای خی ر کنند.
مگه میزارم بر ی .اصال کی میخواد جواب داداش کیانمو بده .مهم تی ست بق یه چی میگن مهم اینه
داداشم واسه اولین بار عاشق شده
گونه هایم رنگ گرفت و با خجالت با ناخنهای م باز ی کردم
زهرا دستم راگرفت وگفت
_پاشو عزی زم بریم آش ها رو پخش کن یم .
_باشه بریم
❤ 8🙏 3
با لبخند با هردو دست دادم و خوش و بش کردم .
خانم جون که تا ان لحظه ساکت نشسته بود و به حرفهای بقیه گوش میداد رو به من کرد و گفت:
_روژان عزی زم من یادم رفت به روهام بگم ظهر نیست یم خونه برو بهش زنگ بزن بچم نره پشت در
بمونه
_چشم به گل پسرتون خبر میدم
در حال ی که گوشی را به دست گرفته بودم به جمع گفتم
_با اجازه اتون
و از جمع فاصله گرفتم تا با روهام تماس بگی رم .
زمانی که من مشغول حرف زدن با روهام بودم ،هرکسی مشغول به کار ی شد.
بعد از تماس به سمت زهرا رفتم گفتم:
_زهرا جان من چی کار کنم
_بیا بریم اول دیگ رو هم بزنیم و حاجتمون رو از خدا بخواییم
با صدای صلواتی که بلند شد به سمتخاله ثریا و خانم جون نگاه کردم که کنار دیگ ایستاده بودند و
رشته های آش را داخل دیگ می ریختند .
_باشه بریم
باهم به سمت خاله ثری ا رفتیم کم کم دختر ها هم به جمع اضافه شدند.زهرا با خوشحال ی گفت :
_مامان خانم بزار روژان هم آش رو هم بزنه یه درخواست بزرگ از خدا داره
_بیا دخترم ان شاءالله حاجت روا بشی
حال ی که با چشمانم برای زهرا خط و نشان میکشیدم مالقه را از خاله گرفتم و چشمانم را بستم
.دلم میخواست اول برای امام زمانم دعا کنم و بعد برای سالمتی کیان.
در حال صلوات فرستادن بودم که سیمین با تمسخر گفت:
_موقع دعا کردن مواظب باش ید خواستتون بزرگتر از ظرفیتتون نباشه.از قدیم گفتن لقمه رو اندازه
دهنتون بردارید مگه نه مرجان جون
یک لحظه احساس کردم سیمین خبر دارد که من قبال چقدر بدحجاب بودم و یا اینکه من باهمه بدی
هایم عاشق کی انی شده ام که به زاللی آب است .دستم لرزید لب گز یدم تا اشکم نری زد
زهرا که متوجه دگرگون شدن حالم شده بود با عصبان یت و متلک گونه گفت:
_از االن دار ی به خودت یادآور ی می کنی س ی مین جان ؟چون همه ما میدونیم چ ی از خدا بخوایم که
اندازه ظرفیتمون باشه.
از اینکه باعث ناراحتی شده بودم غمگین بودم دعا کردم و بعد از دادن مالقه به خاله ثریا لبخند
کمرنگ کمتر ی زدم و از جمع دور شدم.
روی صندلی نشستم کمی که گذشت زهرا هم پیشم نشست و گفت:
_روژان جون ناراحت نشو .سیمین کال اخالقش اینجوریه
میخوام یه چیز ی بگم نمیدونم گفتنش درسته یانه.راستش سیم ین دوسالی از کیان کوچ یکتره .بچه
که بودن بابا هم یشه میگفت سیمی ن عروس خودمه .سیمین هم با همین باور بزرگ شد .سیمین
هجده سالش که بود واسش خواستگار اومد .بابا به کیان اصرارداشت که اجازه بدن پا پ ی ش بزارن
ولی کی ان میگفت من سنی ندارم که بخوام ازدواج کنم .سیمین هم بخاطر کی ان خواستگارش رو رد
کرد و از اون به بعد به بهانه های مختلف خواستگاراش رو رد می کرد به امید اینکه کیان بره
خواستگاریش.از این طرف هم کی ان در برابر اصرارهای بابا همش بهونه میاورد و از بابا م ی خواست به
❤ 6
Photo unavailableShow in Telegram
🌿 #کلام_امیر
📜 نهجالبلاغه: حکمت ۲۱۶
🔹️وَ قَالَ (عَليهِالسَّلامُ):
مَنْ نَالَ اسْتَطَالَ.
🔸️امام (عليهالسلام) فرمود:
کسى که به نوايى رسد طغيان مىکند.
➖➖➖
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
👍 2❤ 1
ببین…
من طوفانهای زندگی رو پشت سر گذاشتم…
باور کن خدا برام جبران کرده…
مطمئن باش خدا برای تو هم جبران میکنه، شک نکن…
فقط خواهش میکنم به بابات بیاحترامی نکن… باشه؟
شک نکن پشت همهی این اتفاقات یه حکمتی هست که بعداً میفهمی…
من این روزا ارتباطم با پدرم تا هشتاد درصد خوب شده. دلیلش هم اینه که سعی میکنم غرورشو نشکونم…
میگم بیخیال رضا… به دل نگیر… خدا اون بالا میبینه و برات جبران میکنه.
ازت میخوام تو هم همینجوری فکر کنی تا بتونی به سمت پدرت بری و یه رابطهی خداپسندانه رو استارت بزنی…
میدونم سخته…
چون مغرورها خیلی امر و نهی میکنن…
هی میگن بکن، نکن، بشین، حرف نزن…
انگار خونه پادگانه!
مغرورها فرمان زیاد میدن… آدم حساب نمیکنن…
خیلی هم اهل بحث کردن هستن… هی یه حرف رو کششششششش میدن…
کلاً خیلی یکیبهدو میکنن…
میدونم…
میدونم که مغرور کنار نمیکشه! همش میخواد بگه حق با منه!
اصلاً اهلِ مشورت و انتقادپذیری هم نیست… همیشه میگن حق با منه، حق با منه!
میدونم اگه از مغرور انتقاد کنی، صددرصد مقابلهبهمثل میکنه!
میدونم خیلی سختشونه به کسی ابراز محبت کنن…
ولی خدا جبّاره… برات جبران میکنه… شک نکن.
مغرورها خیلی پرتوقع و کینهای هستن و خیلی قهر میکنن…
کلاً با همه قهرن…
خیلی هم بقیه رو مسخره میکنن…
یه جورایی همه رو بیسواد و نفهم میبینن و فقط خودشونو خوب و عالی و عالم میدونن…
همه رو مسخره میکنن…
رانندگی، غذا خوردن، نشستن… همهچیِ آدم رو مسخره میکنن…
من همهی اینا رو میدونم…
❤ 3
اگه بفهمن مقایسه میکنی، سریع میفهمه… سریع!
نگو یکی هست که خیلی فروتن و مهربون و حقپذیره… بابات میفهمه داری مقایسه میکنی!
مدل برخورد با مغرورها کلاً با همهی آدما فرق داره…
به مغرور هر چقدر محبت کنی، متواضعتر میشن.
نگو اگه محبت کنم بدتر میشه…
نه، هرگز!
مغرورها رو هر چقدر محبت و احترام کنی، اتفاقاً خیلی ـ عذر میخوام ـ بردهتر و حرفشنوتر میشن.
من اینا رو فقط برای کسی میگم که به جبّار بودن خدا ایمان داره…
اگه به جبّار بودن خدا ایمان نداری که هیچی… برو داد بزن سر پدرت!
ولی بدون که خدا برات جبران نمیکنه بعداً…
ولی اگه به جبّار بودن خدا ایمان داری، ادامهی حرفامو بخون…
ببین،
مغرورها فقط زمانی گردنکشی میکنن که ما احساس حقارت بهشون میدیم؛
حتی شده با یه نگاهِ تحقیرآمیز!
سوره مبارکه اسراء، آیه ۲۳:
«وَقَضىٰ رَبُّکَ أَلّا تَعبُدوا إِلّا إِیّاهُ وَبِالوالِدَینِ إِحسانًا…»
و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستید! و به پدر و مادر نیکی کنید!
هرگاه یکی از آن دو یا هر دوی آنها نزد تو به سن پیری رسند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار!
و بر آنها فریاد مزن! و با گفتاری لطیف و بزرگوارانه با آنها سخن بگو!
ببین…
من با شما تعارف ندارم.
من خودم دارم به این چیزا عمل میکنم.
مطمئنم هرجوری با پدرم رفتار کنم، پسفردا بچهم هم با من همینجوری رفتار میکنه…
تازه، خیر و برکت زندگیم از وقتی سعی میکنم با پدرم خوب برخورد کنم خیلی بالا رفته.
منم آدمم…
بعضی وقتا ناراحت میشم، ولی میگم بیخیال… خدا جای حق نشسته، جبران میکنه واسم.
کلّاً یادِ جبرانِ خدا باعث میشه به پدرم بیشتر نزدیک بشم و بیشتر بهش محبت کنم…
❤ 1
حکایت: قصر هارون یا خانه خرابه؟
روزی هارونالرشید به بهلول گفت:
«ای بهلول! شنیدهام مردم میگویند تو دیوانهای. آیا واقعاً دیوانهای؟»
بهلول گفت:
«ای امیرالمؤمنین، دیوانگی دو نوع است:
یکی دیوانگی دنیا، و یکی دیوانگی آخرت.»
هارون پرسید: «کدامش بهتر است؟»
بهلول پاسخ داد:
«دیوانگی آخرت بهتر از دیوانگی دنیا است؛
چون دیوانه دنیا برای مال و مقام، عمرش را تلف میکند و آخر هم دست خالی میماند.
اما دیوانه آخرت برای خدا کار میکند و آخرش سرافراز است.»
هارون برای آزمایش او گفت:
«اگر راست میگویی، بین این قصر باشکوه من و آن خانه خرابه (که اطراف قصر بود) یکی را انتخاب کن.
کدام را میخواهی؟»
بهلول بیدرنگ گفت:
«خانه خرابه را!»
هارون با تعجب گفت: «چرا؟»
بهلول گفت:
«چون تو قصر را برای خودت ساختی و چشم از آن برنمیداری.
من هم نمیخواهم چیزی را که دل تو به آن بسته است، با تو شریک شوم!
خانه خرابه بهتر است، چون دلبستگی ندارد و مرا گرفتار نمیکند.»
هارون لبخندی زد و گفت:
«بهراستی که تو عاقلترین دیوانهای که دیدهام.»
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
❤ 9
ذکر و دعای روز سهشنبه
ذکر:
«اللّهُمَّ اجعلْنِی فی یَوْمِکَ هَذا مُوفَّقًا لِمَا تُحِبُّ وَتَرْضی.»
ترجمه:
«خدایا! مرا در این روزت موفق بدار در کارهایی که دوست داری و خوشنود میشوی.»
دعای روز سهشنبه :
«اللّهُمَّ اجعل یومی هذا یوم خیرٍ و برکت، و اصرف عنی شرَّ ما فیه و ارزقنی رزقاً طیباً و توفیقاً لما تحب.»
ترجمه:
«خدایا! این روز مرا روزی پر از خیر و برکت گردان و شرّ آن را از من دور کن و روزی پاک و توفیق در انجام کارهایی که دوست داری به من عطا فرما.»
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
❤ 5
Photo unavailableShow in Telegram
نیایش صبحگاهی و طلب خیر
«اللّهُمَّ أَنْتَ رَبّی لا إلهَ إلا أَنتَ، خَلَقْتَنی وَ أَنا عَبْدُکَ، وَ أَنا عَلَی عَهْدِکَ وَ وَعْدِکَ ما اسْتَطَعْتُ، أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ ما صَنَعْتُ، أَبُوءَ لَکَ بِنِعْمَتِکَ عَلَیَّ وَ أَبُوءَ بِذَنْبی فَاغْفِرْ لِی فَإنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلا أَنْتَ.»
ترجمه:
«خدایا! تو پروردگار منی و جز تو معبودی نیست. مرا آفریدی و من بنده تو هستم. تا آنجا که توانستهام به عهد و وعدهات وفا کردهام. از شرّ آنچه کردهام به تو پناه میبرم. به نعمتهایت بر من اقرار میکنم و به گناهانم اعتراف دارم، پس مرا بیامرز؛ زیرا جز تو کسی گناهان را نمیآمرزد.»
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
❤ 9🥰 1
دیگر توان شنیدن نداشتم. حس از پاهایم رفته بود.
اشکهایم روی گونههایم جاری شد. تلوتلوخوران عقب رفتم و روی زمین نشستم.
زهرا که حالم را دید، آمد سمتم و گفت:
ـ روژان، منو ببین. کیان بهخاطر تو هم که شده برمیگرده. من ازت ممنونم که شدی عشق داداشم.
میدونم اگه بفهمه من بهت از احساسش گفتم، سرمو بیخ تا بیخ میبره تا درس عبرتی بشم واسه فضولیهای محل!!
آنقدر بامزه حرفش را زد که از شوک حرفهای کیان درآمدم و خندهام گرفت.
مرا در آغوش گرفت و گفت:
ـ قربونت برم که با همین خندههای دربوداغونت داداش منو بدبخت کردی!
با خنده کمی هُلش دادم و گفتم:
ـ خیلی رو داری به خدا!
اشکهای هر دومان را پاک کرد و گفت:
ـ بیا بریم تو حیاط؛ دخترای فامیل هم اومدن. بالاخره باید با خانوادهی همسرت آشنا بشی، نه؟
با خجالت صداش زدم:
ـ زهرااا… تو رو خدا اینجوری حرف نزن، اگه کسی بشنوه چی میگه آخه؟
ـ باشه بابا، نزن منو! مطمئنم کیان ندیده تو چقدر جیغجیغو و زبوندرازی، وگرنه عمراً عاشقت میشد!!
خواستم بزنمش که فرار کرد و من هم دنبالش دویدم.
صدای جیغودادمون باعث شد خاله ثریا بیاد توی خانه و بپرسه:
ـ چی شده زهرا؟ چرا جیغ میزنی؟ باز چی کار کردی آتیشپاره؟
زهرا چشم و ابرو برام اومد و گفت:
― تقصیر من نیست بهخدا، تقصیر این عر…
سریع دستم را روی دهانش گذاشتم و گفتم:
ـ چیزی نیست خاله جون. من و زهرا شوخی میکردیم.
خاله خندید و درحالیکه سر تکان میداد، از خانه بیرون رفت.
زهرا هلم داد و گفت:
ـ بترکی روژان، داشتم خفه میشدم! نمیشد مامانم بفهمه شما قراره عروس گلش بشی، هااان؟
ـ زهرا عزیزم، دلت نمیخواد موهای خوشگلتو بکنم؟
دستی به موهایش کشید و گفت:
ـ عجب زنداداش خشنی دارم من!
ـ زهرااا!
ـ ببخشید دیگه، نمیگم… حالا موافقی بریم بیرون؟
ـ اگه قول بدی آبرویم را نبری، حتماً.
ـ شصت درصد! اصلاً شک نکن!
خندیدم و گفتم:
ـ از دست تو…
با هم وارد حیاط شدیم.
❤ 17🙏 1
با دستپاچگی گفت:
ـ منظورت چیه؟ عشق من حضرت زینب(س) هستش و برای دفاع از ایشون از جونمم میکشم.
ـ میخوای انکار کنی عاشق روژانی؟
ـ فکر کنم سرت به جایی خورده عزیزم. این حرفا چیه میزنی؟
ـ کیان، تو چشمهام نگاه کن و بگو که به روژان حسی نداری و اون شعر رو برای اون ننوشتی؟
ـ اشتباه میکنی عزیزِ دلم.
ـ مگه نمیگی اشتباه میکنم؟ پس تو چشمهام زل بزن و بگو اشتباه میکنم. چرا به دستات نگاه میکنی؟
اول میخواست دوباره انکار کنه، ولی نتونست تو چشمم نگاه کنه و دروغ بگه. چون کلاً آدمی نبود که اهل دروغگویی باشه. تو چشمم زل زد و گفت:
ـ آره، حق با توئه… نمیدونم کی، ولی وقتی به خودم اومدم دیدم دلم براش سُریده بود و نمیتونستم کاریش کنم.
ـ داداش، تو رو جون روژان…
تا به جون تو قسمش دادم، به سمتم اومد، انگشتش رو گذاشت روی لبم و گفت:
ـ حالا که فهمیدی داداشت دلش رو باخته، حالا که فهمیدی عاشقش شدم، خواهش میکنم منو به جون کسی که دوسش دارم قسم نده. پاهام رو برای رفتن سست نکن زهرا. من به خودش اعتراف نکردم که تو رو توی دو راهی نذارم. تو هم منو نذار تو دو راهی. همینجوری دلم گیر زمین شده، میدونم تا وقتی دلم گیره شهید نمیشم، ولی دست خودم نیست… تو اذیتم نکن. باشه خواهر؟
اشک ریختم و گفتم:
ـ باشه داداش… ولی قول بده سالم برگردی.
بغلم کرد و گفت:
ـ قبل از تو به یکی دیگه هم قول دادم برگردم. پس مطمئن باش اول کاری نمیکنم زیر قولم بزنم که ازم ناامید بشه.
❤ 17
✴️ سه شنبه 👈18 آذر 👈قوس 1404
18 جمادی الثانی 1447👈9 دسامبر 2025
🕌مناسبت های دینی و اسلامی.
❇️روز بسیار مبارک و خوبی است و برای همه امور خصوصا شروع کارهایی مثل:
✅مسافرت.
✅خواستگاری عقد و عروسی.
✅قرض و وام دادن و گرفتن.
✅خرید خانه دکان و عمارت.
✅شراکت و امور مشارکتی.
✅خرید و فروش.
✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✅و امور قضایی خوب است...
👶نوزاد امروز حالش خوب است و خوب تربیت شود. ان شاءالله.
🤕بیمار امروز خوب شود. ان شاءالله.
🚖 مسافرت بسیار خوب است.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج اسد و از نظر نجومی مناسب برای امور زیر است:
✳️شروع امور همیشگی و دائمی
✳️عقد و ازدواج و عروسی.
✳️انواع جراحی ها.
✳️آغاز درمان معالجه.
✳️خرید ملک و خانه و مستغلات.
✳️ورود به مکان و خانه نو.
✳️و انتقال جهیزیه به خانه بخت و حجله آرایی نیک است.
🟣کتابت حرز ادعیه حکاکی نماز و بستن حرز نیک است.
💑 مباشرت امشب:
مباشرت و عروسی مکروه است.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت.
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) خوب نیست و باعث غم و اندوه است.
💉💉حجامت.
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز خوب و موجب قوت و نیروی بدن است.
✂️ناخن گرفتن.
سه شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید برهلاکت خود بترسد.
👕👚دوخت و دوز.
سه شنبه برای بریدن،و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید.
( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد).
✅ وقت استخاره:
در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
😴😴تعبیر خواب:
تعبیر خوابی که شب چهار شنبه دیده شود طبق آیه 19 سوره مبارکه مریم علیها السلام است...
قال انما انا رسول ربک لاهب لک غلاما زکیا...
و مفهوم آن این است که فرستاده ای از جانب فرد بزرگی نزد خواب بیننده بیاید و خبرهای دلپسند و خاطر خواه به او برسد. ان شاءالله. و شما مطلب خود را قیاس کنید.
❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه.
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه #یاقابض که موجب رسیدن به آرزوها میگردد.
💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام و #امام_باقر_علیه_السلام و #امام_صادق_علیه_السلام سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
❤ 13
00:06
Video unavailableShow in Telegram
نیایش شبانہ با حضـــــرت عشق ❤️❤️
خـدایـا🙏
دراین دریاے پرتلاطم روزگار✨
با نگاہ مهـربانت❣
دلگرممان ڪن
بہ فـردایے بهتـر ...😇
آمیـــن یا رَبَّ 🙏
🌕چون آب بہ جویبار
✨و باد بہ دشت
🌕روزے دگر از عمر
✨من و تو بگذشت
🌕اے دوست بیا غم
✨دو چیز نخوریم..
🌕روزے ڪہ نیامدست
✨و روزے ڪہ گذشت
🌕شبتون پر از آرامش و نگاہ خداونـد ✨🙏
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
2.88 KB
❤ 10
Photo unavailableShow in Telegram
ختم "آیات شفا" (۶ آیه)
در قرآن شش آیه با واژه «شفاء» وجود دارد. خواندن آنها با هم ختم معروفی است.
این آیات:
۱. یونس ۵۷
۲. نحل ۶۹
۳. اسراء ۸۲
۴. شعراء ۸۰
۵. توبه ۱۴
۶. فصلت ۴۴
روش ختم:
هر روز یکبار این ۶ آیه را بخوانید و برای بیمار دعا کنید.
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
❤ 7🙏 2
